Forwarded from سریال خانه امن(کانال رسمی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سریال خانه امن(کانال رسمی)
روایت #کاوه_آفاق از بازی در #سریال_خانه_امن
کاوه آفاق از جمله خواننده هایی است که بارها به سمت بازیگری آمده. تازه ترین آن سریال «خانه امن» است که او نقش فرزاد ، عضو یک گروه مافیا را برعهده داشت. روزنامه هفت صبح با آفاق درباره این سریال و تجربیات بازیگری او گفت وگو کرده است.
*اولین باری که جلو دوربین رفتم در سال شصت و هشت و در شش سالگی در تله تئاتر بود. یکی با نام «پیامبری با دوازده درهم» پس از آن هم در یک تله تئاتر دیگر و .... شروع بازیگری من آن جا بود؛ نویسنده و کارگردانش مهدی آفاق پدرم بود.
*من و همکارانم جزو کسانی بودیمکه نوعی فُرم ترانه سرایی به نام راک فارسی را ایجاد کردیم و آن قدر مورد استقبال ناگهانی قرار گرفت که تمام جهت بنده را مثل سیل درگرفت و عوض کرد. تا به خود آمدیم که چه شد، یک دفعه راک فارسی آغاز شد و دیگر کار جدی بازی و آن نوشتن ها برای تئاتر و سینما تمام شد.
* گذشت تا سال نود و یک روی صحنه سالن ایرانشهر با وحید رهبانی «درخت بلوط» را اجرا کردیم. بعد از آن سال نود و دو با محمدرضا علیمردانی، علی حضرتی و شایان افکاری یک متن زیبا از هارولد پینتر راروی صحنه سالن پارین رفتیم.
*من اینمیان یک فیلم سینمایی خیلی خیلی مهم هم بازی کردم: « لامینور» استاد مهرجویی که هنوز اکران نشده و خیلی خیلی برای موسیقی ما اثر مهمی است.
* من با سازندگان «خانه امن» دوست بودم. بعد از تجربه سریال «سارق روح» که تیتراژ آن را به نام «عطرتو» خواندم و دیدیمکه اثر زمزمهپذیر و ماندگاری شد ، بحث بر سر بازی شد و احمد (معظمی) گفت وقتمی کنی یک نقش کوتاه اما متفاوت بازی کنی؟ با پدرم مشورت کردم؛ ایشان گفتند برو تجربش کن . من هم رفتم برای تجربه چنین نقشی.
* احمد معظمی گفت فقط از خودت یک تیپ پولدار خوشتیپ و مغرور و متکبر درست کن. دقیقا صد و هشتاد درجه مخالف خودت. و من تیپ شدم و طبق یکی از تئوری های مدرن فیلمنامه نویسی سعی کردم کاراکتر من را رفتار و ری اکشنهای سیما تیرانداز بهمنصه ظهور بگذارد.
*نگران منفی بودن شخصیت بودم.در مشورت با پدرم اما گفتند چوننقش کوتاه است و به در سریال به شکل افتخاری حضور داری بحرانش در مخاطب گذراست اما تجربه هایی که از این نقش توشه خواهی کرد تا ابد با تو خواهند بود. درستگفت.
*هرگاه فرصتی باشد که شرایط اثر آبرومند و با کیفیت اعلا باشد و فرصت برای مطالعه روی نقش هم در اختیارم قرار گیرد، از تجربه بازیگری لذت می برم .
* همچنان جدای از موسیقی و نقاشی و ترانه سرایی مثل قدیم نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه دغدغه شخصی و خصوصی ام مانده است و روزی نیست که مشعول کار روی ایده های فیلمنامه هایی که سال ها نوشتم و تلنبار کردم نباشم.
* از هر پنج ایده و متنی که روی کاغذ می آورم چهارتاي آن کُمدی است.چون حوزه همیشگی مطالعه ام بود.اولین کسی هم که اینچراغ را در نوجوانی در ذهنمن روشن کرد با خواندن یک مصاحبه بلیک ادوارد و جولی اندروز بود.
کاوه آفاق از جمله خواننده هایی است که بارها به سمت بازیگری آمده. تازه ترین آن سریال «خانه امن» است که او نقش فرزاد ، عضو یک گروه مافیا را برعهده داشت. روزنامه هفت صبح با آفاق درباره این سریال و تجربیات بازیگری او گفت وگو کرده است.
*اولین باری که جلو دوربین رفتم در سال شصت و هشت و در شش سالگی در تله تئاتر بود. یکی با نام «پیامبری با دوازده درهم» پس از آن هم در یک تله تئاتر دیگر و .... شروع بازیگری من آن جا بود؛ نویسنده و کارگردانش مهدی آفاق پدرم بود.
*من و همکارانم جزو کسانی بودیمکه نوعی فُرم ترانه سرایی به نام راک فارسی را ایجاد کردیم و آن قدر مورد استقبال ناگهانی قرار گرفت که تمام جهت بنده را مثل سیل درگرفت و عوض کرد. تا به خود آمدیم که چه شد، یک دفعه راک فارسی آغاز شد و دیگر کار جدی بازی و آن نوشتن ها برای تئاتر و سینما تمام شد.
* گذشت تا سال نود و یک روی صحنه سالن ایرانشهر با وحید رهبانی «درخت بلوط» را اجرا کردیم. بعد از آن سال نود و دو با محمدرضا علیمردانی، علی حضرتی و شایان افکاری یک متن زیبا از هارولد پینتر راروی صحنه سالن پارین رفتیم.
*من اینمیان یک فیلم سینمایی خیلی خیلی مهم هم بازی کردم: « لامینور» استاد مهرجویی که هنوز اکران نشده و خیلی خیلی برای موسیقی ما اثر مهمی است.
* من با سازندگان «خانه امن» دوست بودم. بعد از تجربه سریال «سارق روح» که تیتراژ آن را به نام «عطرتو» خواندم و دیدیمکه اثر زمزمهپذیر و ماندگاری شد ، بحث بر سر بازی شد و احمد (معظمی) گفت وقتمی کنی یک نقش کوتاه اما متفاوت بازی کنی؟ با پدرم مشورت کردم؛ ایشان گفتند برو تجربش کن . من هم رفتم برای تجربه چنین نقشی.
* احمد معظمی گفت فقط از خودت یک تیپ پولدار خوشتیپ و مغرور و متکبر درست کن. دقیقا صد و هشتاد درجه مخالف خودت. و من تیپ شدم و طبق یکی از تئوری های مدرن فیلمنامه نویسی سعی کردم کاراکتر من را رفتار و ری اکشنهای سیما تیرانداز بهمنصه ظهور بگذارد.
*نگران منفی بودن شخصیت بودم.در مشورت با پدرم اما گفتند چوننقش کوتاه است و به در سریال به شکل افتخاری حضور داری بحرانش در مخاطب گذراست اما تجربه هایی که از این نقش توشه خواهی کرد تا ابد با تو خواهند بود. درستگفت.
*هرگاه فرصتی باشد که شرایط اثر آبرومند و با کیفیت اعلا باشد و فرصت برای مطالعه روی نقش هم در اختیارم قرار گیرد، از تجربه بازیگری لذت می برم .
* همچنان جدای از موسیقی و نقاشی و ترانه سرایی مثل قدیم نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه دغدغه شخصی و خصوصی ام مانده است و روزی نیست که مشعول کار روی ایده های فیلمنامه هایی که سال ها نوشتم و تلنبار کردم نباشم.
* از هر پنج ایده و متنی که روی کاغذ می آورم چهارتاي آن کُمدی است.چون حوزه همیشگی مطالعه ام بود.اولین کسی هم که اینچراغ را در نوجوانی در ذهنمن روشن کرد با خواندن یک مصاحبه بلیک ادوارد و جولی اندروز بود.