🔰به بهانه هشتگ #محاکمه_روحانی
🔲 سرنوشت شکایتم از «حسنمیرمحمدعلی» (#داماد_شمخانی) چی شد؟
🔺احتمالاً صوت منتشرشده از آقای داماد رو شنیدید که درمورد تخلفاتش در لواسان، میگه: "میلاد گودرزی میخواد خونهم رو خراب کنه/ دیهش رو گذاشتم کنار، میکشمش"
تیر۹۹ باعنوان «تهدید» شکایت کردم. در دادسرا متهم احضار شد. منکر صوت شد. پرونده برای تحقیق به آگاهی رفت، اونجا پذیرفت که صدا متعلق به خودشه ولی گفت "«مونتاژ» و «تقطیع» شده و اصلاً مگه همین یک میلاد گودرزی در ایران هست؟!"
🔺بعد از اونم در احضارها و مواجهه حضوریهای بعدی حاضر نشد. حتی حکم جلب هم صادر شد اما بیسرانجام هرکدوم از این رفتوبرگشتها هم چندماه طول کشیده و بنده هم بعنوان شاکی مدام درحال رفت و آمد بین دادسرا و آگاهی و سرباز گرفتن از کلانتری برای ابلاغ احضاریه و... بودم. تا اینکه نهایتاً در اردیبهشت۱۴۰۰ و بعد از گذشت ۱۰ماه از ثبت شکایت، باتوجه به صوت و اقرار متهم، کیفرخواست صادر شد.
🔺۵تیر جلسه دادگاه برگزار شد. متهم، آقای داماد، بازهم حاضر نشد. توضیحات و لایحه رو دادم، از قاضی هم پرسیدم حالا که ایشون نیومده چی میشه؟ دوباره جلسه میذارید؟ گفتن نه دیگه، باتوجه به اقرار و عدم حضور، تمومه. چندهفته بعد و درحالیکه منتظر صدور حکم (تا ۲سال حبس بجرم تهدید بهقتل) بودم مجدد ابلاغیه اومد برای حضور در جلسه دادگاه در تاریخ ۱۷ مرداد.
🔺بازم رفتم، اینبار نه متهم اومده بود، نه قاضی! یه صفحه نوشتم، گذاشتم روی پرونده که "باتوجه به صوت تهدید واضح، اقرار متهم و دوبار احضار به دادگاه و عدم حضور، لطفاً رأی رو صادر کنید دیگه، منتظر چی هستید؟!"
🔺پریروزا دوباره ابلاغیه اومده و برای سومین بار جلسه دادگاه تنظیم کردهاند برای تاریخ ۱۵آذر۱۴۰۰. یعنی ۳ماه بعد! امروز رفتم شعبه دادگاه گفتم آقا دارید چیکار میکنید؟ دستور قاضی رو نشون دادند که نوشته "تحقیقات بیشتر یک ضرورت است!" (یا یه همچین چیزی)
🔺تو پروندهای که شاکی خصوصی داره، صوت و مستندات قطعی داره، متهم اقرار کرده و دو جلسه به دادگاه احضار شده و نیومده، شما یکسال و نیم سر کارید و معلوم هم نیست تا کی باید بدوید تا متهم قدمرنجه کرده و تو جلسه حاضر بشه تا شاید حکمی صادر بشه. حالا یا خوشبینانه بخاطر فشل بودن دستگاه قضایی یا بدبینانه بخاطر اینکه متهم، داماد یه مسئولی چیزیست.
🔺حالا دوستان ما، زیر باد کولر هشتگ #محاکمه_روحانی میزنن و انتظار دارن دادستان هم باتوجه به تعداد توییتها و لایکها، علیه رئیسجمهور سابق که در دورانش، سوال از وزرایش در مجلس هم ممنوع بود، اعلامجرم کند و به نمایندگی از اهالی توییتر شکایت را پی بگیرد.
🔺اگرچه تجربههای عمومی مثل ماجرای #عنابستانی و مرخصیهای #مهدی_هاشمی کافیه که انتظارمون از سطح و کیفیت برخوردقضایی با مسئولین و وابستگانشون حداقلی بشه، اما تجربه مواجهه شخصی و بالاپایین کردن راهروهای دادگاه در پیگیری پروندههای اینچنینی، نتایج ملموستری در تعدیل انتظارات داره که البته امیدوارم درگیرش نشید.
➕پ.ن:
در این بین و بعد از جلسه اول دادگاهمون، رئیس قوه قضاییه هم تغییر کرد. (۱۰ تیر ۱۴۰۰). من هم که منتظر صدور یک حکم قاطع و اجرای عدالت در این پرونده بودم، میخواستم بصورت نمادین، تحقق صدور رأی در دوران رئیس جدید قوه رو بهفال نیک بگیرم که نشد 😊
از قرار تو پرونده دیگهای هم که اونجا من متهم بودم و شاکی از یاران یکی از مفسدین اقتصادی بود، تو همین ایامِ عوض شدن رئیس قوه، اتفاقات عجیبی علیهم رخ داد که سرفرصت درمورد اون هم مینویسم. درکل و بهرحال؛ تا اینجا که نشده که تفسیر خوشبینانهای از «سوره حمد» ارائه بدیم، امیدوارم در آینده تفسیر خوبی رقم بخوره...
🔲 @ArmanGram
🔲 سرنوشت شکایتم از «حسنمیرمحمدعلی» (#داماد_شمخانی) چی شد؟
🔺احتمالاً صوت منتشرشده از آقای داماد رو شنیدید که درمورد تخلفاتش در لواسان، میگه: "میلاد گودرزی میخواد خونهم رو خراب کنه/ دیهش رو گذاشتم کنار، میکشمش"
تیر۹۹ باعنوان «تهدید» شکایت کردم. در دادسرا متهم احضار شد. منکر صوت شد. پرونده برای تحقیق به آگاهی رفت، اونجا پذیرفت که صدا متعلق به خودشه ولی گفت "«مونتاژ» و «تقطیع» شده و اصلاً مگه همین یک میلاد گودرزی در ایران هست؟!"
🔺بعد از اونم در احضارها و مواجهه حضوریهای بعدی حاضر نشد. حتی حکم جلب هم صادر شد اما بیسرانجام هرکدوم از این رفتوبرگشتها هم چندماه طول کشیده و بنده هم بعنوان شاکی مدام درحال رفت و آمد بین دادسرا و آگاهی و سرباز گرفتن از کلانتری برای ابلاغ احضاریه و... بودم. تا اینکه نهایتاً در اردیبهشت۱۴۰۰ و بعد از گذشت ۱۰ماه از ثبت شکایت، باتوجه به صوت و اقرار متهم، کیفرخواست صادر شد.
🔺۵تیر جلسه دادگاه برگزار شد. متهم، آقای داماد، بازهم حاضر نشد. توضیحات و لایحه رو دادم، از قاضی هم پرسیدم حالا که ایشون نیومده چی میشه؟ دوباره جلسه میذارید؟ گفتن نه دیگه، باتوجه به اقرار و عدم حضور، تمومه. چندهفته بعد و درحالیکه منتظر صدور حکم (تا ۲سال حبس بجرم تهدید بهقتل) بودم مجدد ابلاغیه اومد برای حضور در جلسه دادگاه در تاریخ ۱۷ مرداد.
🔺بازم رفتم، اینبار نه متهم اومده بود، نه قاضی! یه صفحه نوشتم، گذاشتم روی پرونده که "باتوجه به صوت تهدید واضح، اقرار متهم و دوبار احضار به دادگاه و عدم حضور، لطفاً رأی رو صادر کنید دیگه، منتظر چی هستید؟!"
🔺پریروزا دوباره ابلاغیه اومده و برای سومین بار جلسه دادگاه تنظیم کردهاند برای تاریخ ۱۵آذر۱۴۰۰. یعنی ۳ماه بعد! امروز رفتم شعبه دادگاه گفتم آقا دارید چیکار میکنید؟ دستور قاضی رو نشون دادند که نوشته "تحقیقات بیشتر یک ضرورت است!" (یا یه همچین چیزی)
🔺تو پروندهای که شاکی خصوصی داره، صوت و مستندات قطعی داره، متهم اقرار کرده و دو جلسه به دادگاه احضار شده و نیومده، شما یکسال و نیم سر کارید و معلوم هم نیست تا کی باید بدوید تا متهم قدمرنجه کرده و تو جلسه حاضر بشه تا شاید حکمی صادر بشه. حالا یا خوشبینانه بخاطر فشل بودن دستگاه قضایی یا بدبینانه بخاطر اینکه متهم، داماد یه مسئولی چیزیست.
🔺حالا دوستان ما، زیر باد کولر هشتگ #محاکمه_روحانی میزنن و انتظار دارن دادستان هم باتوجه به تعداد توییتها و لایکها، علیه رئیسجمهور سابق که در دورانش، سوال از وزرایش در مجلس هم ممنوع بود، اعلامجرم کند و به نمایندگی از اهالی توییتر شکایت را پی بگیرد.
🔺اگرچه تجربههای عمومی مثل ماجرای #عنابستانی و مرخصیهای #مهدی_هاشمی کافیه که انتظارمون از سطح و کیفیت برخوردقضایی با مسئولین و وابستگانشون حداقلی بشه، اما تجربه مواجهه شخصی و بالاپایین کردن راهروهای دادگاه در پیگیری پروندههای اینچنینی، نتایج ملموستری در تعدیل انتظارات داره که البته امیدوارم درگیرش نشید.
➕پ.ن:
در این بین و بعد از جلسه اول دادگاهمون، رئیس قوه قضاییه هم تغییر کرد. (۱۰ تیر ۱۴۰۰). من هم که منتظر صدور یک حکم قاطع و اجرای عدالت در این پرونده بودم، میخواستم بصورت نمادین، تحقق صدور رأی در دوران رئیس جدید قوه رو بهفال نیک بگیرم که نشد 😊
از قرار تو پرونده دیگهای هم که اونجا من متهم بودم و شاکی از یاران یکی از مفسدین اقتصادی بود، تو همین ایامِ عوض شدن رئیس قوه، اتفاقات عجیبی علیهم رخ داد که سرفرصت درمورد اون هم مینویسم. درکل و بهرحال؛ تا اینجا که نشده که تفسیر خوشبینانهای از «سوره حمد» ارائه بدیم، امیدوارم در آینده تفسیر خوبی رقم بخوره...
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو