علی اردستانی
471 subscribers
200 photos
67 videos
14 files
127 links
کسی که «نمی‌اندیشد» یک حیوان است، زیرا دغدغهٔ بنیادی زندگی انسانی درک معنای آن‌ است.

آرتور شوپنهاور
Download Telegram
مهسا ملک‌مرزبان:
«بر اساس اسناد ارائه‌شده در کتاب جنگ ایران و عراق*، نوشته پیر رازو، رئیس موسسه تحقیقات استراتژیک در پاریس که توسط «انتشارات دانشگاه هاروارد» منتشر شده است، مجموع کمک‌های نظامی خارجی در دوره جنگ هشت‌ساله به عراق ارزشی در حدود ۸۰ میلیارد دلار ولی به جمهوری اسلامی یک ریال هم کمکی نشد و ایران صرفا توانست در حدود ۲۴ میلیارد دلار تسلیحات خریداری کند.

🔹منظور از کمک نظامی معادل ارزش دلاری کلیه کمک‌ها و مساعدت‌های نظامی اعم از، تدارکاتی و مستشاری، آموزشی و خدماتی، فروش مستقیم ‌و غیرمستقیم سلاح و تجهیزات نظامی و خدمات مرتبط با آن، از جمله تعمیرات و قطعات یدکی آن، کالاهای غیرنظامی که به نوعی در جنگ و در پشتیبانی از نظامیان از آن‌ها استفاده می‌شود (مثل امکانات درمانی و بیمارستانی)، کمک‌های نقدی و اعتباری و هر گونه تسهیلات مشابه دیگر مثل وام برای خریدهای مورد نیاز نظامیان است که در جریان جنگ به دولت پذیرنده ارائه می‌شود.

🔹کشورهایی که به دو طرف کمک کردند:

🟥 اتحاد جماهیر شوروی در راس کشورهای کمک‌کننده به عراق در جنگ با ایران، دست کم ۳۰ میلیارد دلار کمک کرده، که در برخی از منابع تا ۴۰ میلیارد هم تخمین زده شده، یعنی نیمی از کمک‌های خارجی که صدام برای جنگ با ایران دریافت کرده، از سوی شوروی تامین شده است.

🟥 پس از شوروی، چین، فرانسه، ایتالیا، مصر، یوگسلاوی و رومانی، لهستان، چکسلواکی، اتریش، مجارستان، آفریقای جنوبی، آلمان غربی، اسپانیا، سوییس و سوئد در ردیف‌های بعدی کمک نظامی به عراق هستند.
🔹 بر اساس این کتاب، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، کویت، امارات، بحرین، قطر و عمان نیز کمک‌های بسیار ناچیزی به صدام کردند.
🔹در تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی، کشورهای حوزه خلیج فارس، خصوصا عربستان سعودی یکی از تامین‌کنندگان مالی عراق در جنگ با ایران معرفی شده است. در حالی‌که اسناد به‌دست‌آمده از آرشیو اسناد ملی عراق پس از سقوط صدام حسین در تطبیق با اسناد وزارت دفاع آمریکا نشان می‌دهد، کمک‌های مالی کشورهای خلیج فارس به صدام در حدی است که در مقایسه با کمک عظیم شوروی، می‌توان از آن‌ها صرف نظر کرد.

🔹 اما در ۲۴ میلیارد کمک خارجی به ایران در زمان جنگ چه کشورهایی نقش اصلی را داشته‌اند؟ چین و کره شمالی، در راس و پس از آنها لیبی، شوروی و کره جنوبی کمک‌کنندگان اصلی به ایران بوده‌اند.

🔹 بلغارستان، سوریه، پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، سوند، ایتالیا، فرانسه، اتریش، برزیل، سوییس، یونان، آفریقای جنوبی و اتیوپی، در ردیف کشورهایی هستند که کمتر از یک میلیارد در طول جنگ هشت ساله به ایران کمک کرده‌اند.

🔹 سوریه مهم‌ترین هم‌پیمان جمهوری اسلامی در این جنگ معادل ۸۰۰ میلیون دلار کمک کرد که کمتر از کمک کره جنوبی محسوب می‌شود که رابطه نزدیکی هم با جمهوری اسلامی ندارد.

🔹 ارزش مالی کمک‌های ایالات متحده به ایران در این جنگ هشت‌ساله معادل ۶۵۰ میلیون دلار بوده و در مقابل به عرق ۲۵۰ میلیون دلار کمک کرده است؛ یعنی ارزش مساعدت‌های نظامی آمریکا به ایران، تقریبا سه برابر ارزش کمک به عراق بوده است و اتحاد جماهیر شوروی که جمهوری اسلامی وارث آن؛ یعنی روسیه را، «متحد استراتژیک» خود می‌داند، بیشترین مساعدت‌های نظامی به عراق را بر عهده داشته است؛ مساعدت‌هایی که به معنی نیمی از کمک‌های خارجی به عراق بوده‌اند.

🔹از نکات بسیار قابل توجهی که در اسناد منتشر شده در این کتاب آمده بیش از ۶۰ درصد از کمک‌های خارجی به عراق را کشورهای بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی تامین کردند، در حالی که کمک‌های مالی و مساعدت‌های نظامی این گروه از کشورها به ایران در حدود ۱۰ درصد را تشکیل می‌دهند و آمریکا سهم بیشتری در کمک مستقیم و غیرمستقیم به جمهوری اسلامی دارد تا عراق تحت رهبری صدام که در نهایت توسط ایالات متحده سرنگون شد.»

* The Iran-Iraq War – by Pierre Razoux
❄️ تیپ ایده‌آل شترمرغ دولتی - دانشگاهی
✍️ رضا نساجی


1. کارگزاران شبه‌دانشگاهی


💠 تیپ ایدئال کارگزاران شبه‌دانشگاهی قابل بسط به مدیرانی است که تا آخرین لحظه در پست‌های کلان حکومتی می‌مانند بی‌آنکه مسئولیت کار خویش را بپذیرند، اما به محض خروج موقت از پست انتصابی یا شبه‌انتخابی، مدعی می‌شوند که به خانه‌ی خود، دانشگاه، بازخواهند گشت تا کار پژوهشی صورت دهند! من اینان را «تیپ ایدئال شترمرغ دولتی-دانشگاهی» می‌نامم که نه پژوهش جدی دانشگاهی و روشنفکری می‌کنند و نه حاضرند مسئولیت حضور در مقام دولتی غیردموکراتیک و مسئولیت‌ناپذیر را بپذیرند.

💠 تیپی را در نظر بگیرید که هم مقام دولتی دارند، هم آکادمیسین متخصص‌اند، هم مدعی روشنفکر حوزه‌ی عمومی‌اند، هم در انتقاد از حکومت در ایام انتخابات چنان پیش می‌روند که سخنگوی اپوزیسیون می‌شوند و هم در همبستگی با مقامات امنیتی با یاد ایام دوران عضویت در سپاه، کمیته و اطلاعات لباس سپاهی در مجلس می‌پوشند و یا آماده‌اند تا برای سرکوب مردم گازانبر شوند.

💠 (طبیعی است که به یاد علی ربیعی - جامعه‌شناسی با نام مستعار امنیتی «عباد» و سابقه‌ی سرکوب شوراها-اتحادیه‌هایی کارگری و توجیه‌گر سرکوب سندیکاها در ادوار پسین در جزوات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام - بیفتید که در جلسه‌ی علنی مجلس برای کسب رأی اعتماد مسئولیت وزارت کار، رفاه و تعاون در پاسخ به انتقاد نمایندگان اصولگرا از سابقه‌ی امنیتی‌اش، گفت «افتخار می‌کنم که پاسدار بوده‌ام» تا دهان همگان بسته شود.)

💠 نمونه‌ی جالب این روزها از تیپ مدیران عالی بازگشته به سفلای دانشگاه، عبدالناصر همتی است که چون در انتخابات اخیر مدعی «صدای بی‌قدرتان» شده بود، عده‌ای به طعنه او را به موضع‌گیری در مسائل مختلف -از جمله بحران کنونی آب در خوزستان- فرامی‌خوانند و او هم از سر ناچاری پاسخ می‌دهد: «در کارزار انتخاباتی،برنامه‌ام،دادن حق وتو به سازمان محیط زیست در طرحهای توسعه‌ای و افزایش اقتدار و بودجه سازمان محیط زیست برای پیشگیری از مصیبتی بود که مشابهش را در خوزستان می‌بینیم. به جای به رسمیت نشناختن حق اعتراض تشنگان، باید فرآیندهای توسعه کشور را پایدار، متوازن و مشارکتی کرد.»

💠 غافل از اینکه، این مهره‌ی دست چندم حزب کارگزاران اگر هنری داشت، فکری برای زادگاه خودش می‌کرد که نیروگاه مفتح با آن فکر ابلهانه‌ی استخراج آب برای خنک‌سازی از طریق چاه عمیق، سفره‌های آب زیرزمینی دشت کبودرآهنگ و فامنین را منهدم کرد؛ زمین‌های کشاورزی را به فروچاله و بیابان بدل ساخت؛ و کشاورزان همدانی را آواره‌ی حاشیه‌شهرها برای کارگری نمود.

💠 اینان نه فقط خوزستان که سراسر ایران را ویران کردند، بی‌آنکه هیچ مسئولیتی بپذیرند، تو گویی حزب کمونیست آلمان شرقی مدافع-مجری سدسازی در ایران بوده، نه حزب کارگزاران که همتی عضو آن است؛ ایشان هم رئیس بانک مرکزی کامبوج دوران خمرهای سرخ بوده، نه ایران زیر سلطه پاسداران؛ و رئیس فعلی سازمان محیط زیست هم که چوب حراج به منابع ملی زده، نه همحزبی ایشان، عیسی کلانتری، که انور خوجه از حزب کارگر آلبانی است.

2. روشنفکر-مشاور تلگرامی

💠 اما نمونه‌ی جالب‌تر پدیده‌ی مدیر-دانشگاهی در ایران را باید در مواضع دانشگاهیان علوم انسانی در معضل برق و بحران آب یافت. چهره‌های دانشگاهی-دولتی که ما را وادار به سنجش کارنامه‌‌شان با ادعاهایشان می‌سازند، چرا که اینان نزد ما دانشجویان سابق و لاحق خود چیزی می‌گویند، نزد مقامات کشور چیز دیگر و با توده‌ی عامه هم چیزهای دیگر.

💠 اگر تقسیم‌بندی چهارگانه‌ی مایکل بوراوی بر اساس تفکیک نوع دانش (تأملی و ابزاری) و مخاطب (دانشگاهی و غیردانشگاهی) را بپذیریم که به چهار کارکرد جامعه‌شناسی حرفه‌ای، سیاست‌گذار، انتقادی و مردم‌مدار می‌انجامد (که البته لزوماً مانعه‌الجمع نیستند) و برای هر کدام مثال‌های ایدئالی در استادان متقدم و متأخر علوم اجتماعی ایران بجوییم (برای نمونه، دکتر چلبی و سنت دانشگاه بهشتی برای کار حرفه‌ای؛ دکتر اباذری و سنت چپ دانشگاه تهران برای کار انتقادی؛ دکتر محدثی و سنت خطابه‌محور شریعتی برای کار مردم‌مدار؛ و دکتر خانیکی در وزارت علوم اصلاحات به‌عنوان کار سیاست‌گذار)، آنگاه می‌توان کارنامه‌ی این تیپ دانشگاهی-دولتی را سنجید.

💠 برای مثال، کار محمد فاضلی (تا حد زیادی همچون دکتر جلایی‌پور در دانشگاه تهران) خلط کارکردهای چهارگانه‌ی حرفه‌ای، سیاست‌گذار، انتقادی و مردم‌مدار است، بی‌آنکه موقعیت خود را روشن سازد، هیچ‌کدام را با کیفیت قابل قبولی به انجام رساند یا به کژکارکرد نکشد.👇👇👇
@ardestanialii
علی اردستانی
❄️ تیپ ایده‌آل شترمرغ دولتی - دانشگاهی ✍️ رضا نساجی 1. کارگزاران شبه‌دانشگاهی 💠 تیپ ایدئال کارگزاران شبه‌دانشگاهی قابل بسط به مدیرانی است که تا آخرین لحظه در پست‌های کلان حکومتی می‌مانند بی‌آنکه مسئولیت کار خویش را بپذیرند، اما به محض خروج موقت از پست…
💠 او هم به هیئت علمی دانشگاه بهشتی افزوده شده (حرفه‌ای)؛ هم در دولت مسئولیت دارد (سیاست‌گذار)؛ هم ژست منتقد سیاست‌های کلی حکمرانی دارد (انتقادی)؛ و هم با مخاطبان غیردانشگاهی با نگاه تأملی وارد بحث توییتری می‌شود، در تلگرام یادداشت‌های عامه‌پسند می‌نویسد که زیر تک‌تک آنها اصرار دارد «اگر این متن را پسندیدید، به اشتراک بگذارید» و آن‌ها را به‌سرعت به‌صورت کتاب چاپ می‌کند (با توجه به اینکه ناشری اصلاحطلب و دوستی قدیمی او به نام جواد مظفر و «نشر کویر» هست که مایل به کتاب‌سازی شبه‌علمی باشد) و حتی برای تأثیرگذاری روی توده‌ای که حوصله‌ی خواندن ندارند، پادکست می‌سازد (مردم‌مدار).

💠 اما نقش سیاست‌گذاری او در مسئولیت «معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک» و «مدیر شبکه‌ی مطالعات سیاست‌گذاری عمومی» همچون «مشاور وزیر نیرو» و «رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی» نه سیاستگذار، که بیشتر مشاور و حتی نمایش علمی بود؛ زیرا خود او بهتر می‌داند کسانی که او را برای پست ریاست «سازمان محیط‌زیست» نپسندیدند و عبسی کلانتری را در مقام دلال و حراج‌کننده‌ی منابع آبی کشور به آن پست گماردند، به مشاوره‌ی او نیازی نمی‌بینند.

💠 بنابراین، تمام این نقش‌ها به پروپاگاندای شبه‌علمی دولت برای تبلیغ سیاست‌ها و تهییج توده جهت پذیرش آن فروکاسته می‌شود. اینجاست که او حتی به نقش مبلغ کاندیدای انتخاباتی دست چندم حزب کارگزاران برای تداوم دولت فعلی در مفتضح‌ترین انتصابات ریاست‌جمهوری هم تن می‌دهد.

💠 و در نهایت، تمام این‌ها تحت عنوان «دغدغه‌ی ایران» - آن‌هم ایرانی بر «لبه‌ی تیغ» - برای مردم، دانشگاه و دولت فاکتور می‌شود: مردمی که چون دیدگاه تأملی دانشگاهیان را گوش نداده‌اند، جاهل‌ مانده‌اند؛ دانشگاهیانی که اسیر ایدئولوژی‌های چپ بوده‌اند و نه درگیر کار حرفه‌ای با دانش ابزاری؛ دولت-حکومتی که چون سخن او را توجه نکرده، پس به حکمرانی خوب نخواهد رسید؛ و...

💠 پاسخ به اینان باید چنین باشد که حالا که ایران را ویران کردید، کاش سکوت کنید و بگذارید اپوزیسیون برای ما بماند تا به‌خاطر نسل آتی هم که شده، ولو به بهای جانمان، دمار از روزگارتان دربیاوریم./ فرهیختگان

@ardestanialii
Forwarded from اهل تمیز
▪️جلال ستاری (١٣١۰_١۴۰۰) نویسنده، مترجم و اسطوره‌پژوه نامی درگذشت.

روانش به مینو همه روشن به راستی

@ahle_tamyz
«دن کیشوت مظهر طبقه‌ای است که قدرت و شوکت خود را از دست داده و رو به زوال می‌رود، ولی نمی‌تواند این زوال را باور کند و یا اینکه نمی‌خواهد آن را به روی خود بیاورد. همین است که دن کیشوت نجیب ‌زاده مفلوک ناتوان، شمشیر می‌بندد و زره می‌پوشد و بر اسب «تازی» سوار می‌شود و در عین فقر، مهتر و اسلحه‌دار نگاه می‌دارد و به این سو و آن سو می‌‌رود و مبارز می‌‌طلبد.»
(مقدمه‌ی کتاب دن کیشوت / محمد قاضی / ص ح)

💠 امروز دوازدهم امرداد زادروز مترجم بزرگ و صاحب سبک ایران است: محمد قاضی. یادش گرامی!
@ardestanialii
💠 اگر هدف‌تان تطهیر طالبان نیست پس چیست؟
#توئیت_برگزیده
@ardestanialii
Forwarded from علی اردستانی
از پس مشروطه نو شد فکرها
سبک‌هایی تازه آوردیم ما
شد جراید پر صدا
(ملک‌الشعرا بهار)

🔹امروز چهاردهم مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت است. روح این فرمان را باید در «یک کلمه» دانست: قانون. تصور این بود که تا زمانی که حکومت قانون در ایران برقرار نشود، مملکت قوام نخواهد گرفت و انحطاطی که از گذشته‌ای دور دامن مام میهن را گرفته بود، درمان نخواهد شد. مشروط کردن هسته اصلی قدرت سیاسی به قانون چیزی نبود که به آسانی میسر شود؛ تقریبا از فردای صدور این فرمان مخالفت، هم نظری و هم عملی، با آن آغاز شد و اکنون که بیش از صد و ده سال از آن می‌گذرد، همچنان ادامه دارد. آثار زیر از مهم‌ترین آثاری که است که می‌توانند تصویر روشنی از این مهم‌ترین «رخداد» ایران از بعد از فروپاشی ساسانیان در اختیار ما قرار دهند:

📚 تاریخ بیداری ایرانیان (ناظم الاسلام کرمانی)، تاریخ مشروطه (احمد کسروی)، حیات یحیی (یحیی دولت آبادی)، و مجلس اول و بحران آزادی (فریدون آدمیت).

🔹یاد و خاطره تمام شهیدان مشروطه گرامی باد!
@ardestanialii
Forwarded from آذری ها |Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥گرامیداشت مشروطه در خانه مشروطه تبریز

ایران با انقلاب مشروطیت از استبداد قاجاری خارج و در آستانه تجدد ایستاد. آمال مشروطه عدالت و تاسیس دولت مقتدری بود که بتواند حاکمیت قانون، امنیت و‌ برابری به ارمغان بیاورد.
🆔@IR_Azariha
Forwarded from ایران بوم
مقبره مشروطه نویسان زیر تلی از خاک

اینجا روزگاری خانه ملک المتکلمین بوده است و اکنون تلی از خاک است - این خانه در کوچه ای بن بست واقع شده، انتهای کوچه بیمارستان لقمان، جایی که مقبره های میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل (روزنامه نگاران مشروطه خواه) - در فراموشی ویرانه ای در دل تهران گم شده است.

http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/13222-maghbare-mashrotenevisan-zir-tali-az-khak.html

@Iranboom_ir
💠 بیهودگی علم و تخصص:
شرح سوابق دو کاندیدای شهرداری تهران در شورای شهر و نتیجه رای گیری

۱ _ دکتر مازیار حسینی

دکترای مهندسی ساختمان و زلزله
استاد دانشگاه امیرکبیر و صنعتی شریف
طراح و سازنده تونل نیایش
پل طبقاتی صدر
دریاچه چیتگر
بزرگراه امام علی
خطوط اتوبوس بی آر تی
دو بانده کردن بزرگراه آزادگان
تونل آرش _ اسفندیار
تکمیل برج نیمه کاره چیتگر
بزرگراه همدانی ( انتهای حکیم )
انتهای شرقی و غربی بزرگراه همت
تبدیل پادگان ارتش به بوستان ولایت
و....
تعداد آرا صفر رای

۲ _ دکتر علیرضا زاکانی

دکترای پزشکی هسته ایی
نماینده مردم قم در مجلس
طراح و ارائه دهنده طرح صیانت از فضای مجازی
سابقه اجرایی صفر
تعداد آرا ۱۸ رای

@ardestanialii
علی اردستانی
💠 «مگر نمی‌دانی که جنگ با ما بر سر همین‌ است؟!» 💠 افغان‌ها نقل می‌کنند: «احمدشاه مسعود مشغول خواندن غزلی از حافظ بود. خبر آوردند طالبان به منطقه‌ای حمله کرده. مسعود بدون واکنش ادامه داد. فرمانده‌ای ناراحت شد و با صدای بلند گفت: آمر صاحب!طالبان حمله کرده‌.…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرزمین من
خسته خسته از جفایی...
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ ,
ﮐﯽ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩﻩ؟
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ ,
ﮐﯽ ﺭﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩﻩ؟
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ...

(سرزمین من/ گروه کر بهار و اركستر پاريس شرقى/ رهبری و سرپرستی آرش فولادوند/ دریا دادور)
@ardestanialii
کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد؟!

@ardestanialii
⚠️شما اشتباه می‌کنید!

🔺محمد حسین جعفریان، کارشناس مسائل افغانستان و رایزن فرهنگی سابق سفارت ایران در کابل، دیشب در لایو اینستاگرامش به سیم آخر زد‌، او گفت ۳۷ حدود سال است که به افغانستان رفت و آمد دارد و در دوره هایی آنجا زندگی کرده (نزدیک یک دهه) او گفت:

🔺من قید همه‌چیز را زدم اما مرگ یک‌بار و شیون یک‌بار. ممکن‌ست بازداشت شوم و لایوهایم قطع شود. پس خداحافظی می‌کنم با شما بینندگان این لایو!



🔺شما فهم سیاسی ندارید و دارید به نسل‌کشی فارس‌زبانان در افغانستان کمک می‌کنید

🔺اول مخالف احمدشاه‌مسعود بودید و بعد پشیمان شدید و او را بالابردید و گفتید شیر پنجشیر و حالا دوباره دارید اعتبار خانواده‌اش را به گ.. می‌کشید

🔺خانواده‌ی‌ احمدشاه‌مسعود بیست‌سال با حمایت سردار سلیمانی در ایران زندگی کردند و حالا پسرش را متهم به ارتباط با صهیونیزم می‌کنید.‌ پس یک‌ پرونده هم باید برای قاسم‌سلیمانی ترتیب دهید

🔺پسرش بارها از من خواست واسطه شوم تا پیغام درخواست حمایتش را به شما برسانم اما محل نگذاشتید و او هم به ناچار از آمریکا درخواست کمک کرد

🔺با ده‌هزار توئیت و یک عکس مربوط به دو سال پیش پروژه تخریب او را انجام دادید. ما خر نیستیم و می‌فهمیم

🔺قلب قسمت‌های فارس‌زبان در حال تخلیه و جایگزینی با پشتون‌زبانان است و شما نمی‌بینید

🔺در حال انجام یک اشتباه‌تاریخی و آسیب به دو ملت و دو کشور هستید

🔺مگر من آدم نیستم؟ من آنجا در افغانستان بیست‌سال کار کردم. تا مرز چین پیاده رفتم. دوبار جانباز شدم. با احمدشاه‌مسعود زندگی کردم. با رهبر راجع به مسائل آنجا جلسه‌ی خصوصی داشتم. چرا از من نظر نمی‌خواهید؟

🔺چقدر می‌خواهید دروغ بگوئید؟ شرم کنید. فضای مجازی عقوبت واقعی دارد. خجالت بکشید.

🔺به شهید بهشتی شما اتهام می‌زدید. شهید آوینی را هم اگر روی مین نمی‌رفت شما یک‌سال بعد می‌کشتید.‌ برای قاسم سلیمانی هم شما پرونده می‌سازید. چون او برای خانواده‌ی مسعود در ایران خانه اجاره‌ کرده‌بود.

🔺اگر نظرتان این‌ست که ارتباط با طالبان منافع‌ملی ایران را تامین می‌کند به صراحت بگوئید؛ که البته اشتباه فکر می‌کنید. من دلائل بسیاری دارم که به نفع ایران نخواهد بود.

🔺چرا برای پاسخ به دوگانگی رفتارتان در افغانستان، پسر مسعود را بی‌اعتبار و همسرش را گریان می‌کنید؟ چرا هیچ مواضع مشخصی ندارید؟

🔺تاجیک‌ها در حال انتقال به آفریقا هستند و زمین‌های آنها به پشتون‌ها واگذار می‌شود.‌ این نابودی یک زبان و یک نسل است

🔺سران طالبان با هواپیمای آمریکائی به کابل آمدند و با رادیو اسرائیل مصاحبه کردند و از حزب‌الله برائت کردند و پیام تبریکش را بی‌پاسخ گذاشتند. چرا این‌چیزها را نمی‌فهمید؟

🔺شما در حال ارتکاب یک اشتباه تاریخی هستید.
لینک لایو جعفریان در پامیرنیوز

.https://t.me/pamirnews/535

@mostaghelnewspaper
❄️ رژیم خودکامه، تنزل روحیۀ اخلاقی جامعه و آزادی

💠 در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و اخوت‌های صنفی در آن از بین رفته باشند، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخصی‌شان بیندیشند و بر وفق یک فردیت‌گرایی بسیار محدود، فقط در اندیشۀ خود باشند و هیچ دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند. رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایش‌های فردپرستانه‌ای مقابله نمی‌کند، بلکه به آنها پروبال هم می‌دهد و بدین‌سان، حکومت‌شوندگان را از هر گونه احساس همبستگی، وابستگی متقابل، علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع، محروم می‌سازد. این گونه حکومت مردم را در زندگی خصوصی‌شان محصور می‌دارد و با سوء استفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگه‌داشتن‌شان از دیگران پیدا می‌کنند، موفق می‌شود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعه‌ای که احساس افراد آن به همدیگر سرد بوده باشد، رژیم خودکامه می‌تواند یک گام پیشتر گذارد و این سردی را به یخ‌زدگی تبدیل کند.

💠 از آنجا که در چنین جامعه‌هایی هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فرو افتادن به یک سطح اجتماعی پایین‌تر هراسان است و سراسیمه می‌کوشد تا وضع شخصی خود را بهبود بخشد. چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص می‌گردد، بلکه برای انسان نجیب‌زادگی نیز می‌خرد، و از آنجا که پول پیوسته دست به دست می‌گردد و حیثیت اجتماعی خانواده‌ها را بالا و پایین می‌برد، همه کس بی‌تابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن می‌کوشد تا ثروتش را دست نخورده نگه دارد. در یک حکومت خودکامه، عشق به سود، اشتیاق به کسب و کارهای پولساز، آرزوی پول درآوردن به هر قیمتی و دلبستگی به آسایش مادی و زندگی آسوده، به گونۀ سوداهای حاکم در می‌آیند. اگر کوششی برای نظارت بر رشد این سوداها انجام نگیرد، سوداهای یاد شده بر همه طبقات جامعه حتی آن طبقاتی که تاکنون نسبت به این دلبستگی‌های سودپرستانه حساسیت داشته‌اند، تاثیر می‌گذارند و معیارهای اخلاقی کل ملت را به پستی می‌کشانند. این در سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز دهد. رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل می دهد، توجه مردم را از امور اجتماعی برمی‌گرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار می‌سازد. «رژیم» خودکامه تنها می‌تواند جوی از پنهانکاری را بپروراند که در آن، معاملات تقلب‌آمیز رواج دارند و چپاولگران می‌توانند سودهای هنگفتی ببرند. در حکومت‌های دیگر هم دیگر نیز چنین تمایلاتی وجود دارند، اما در یک حکومت خودکامه است که این گرایش‌ها لجام گسیخته می‌شود.


💠 تنها آزادی است که می‌تواند این تباهی‌ها را که در واقع در سرشت این‌گونه جوامع سرشته‌اند، براندازد و از تاثیر زیانبار آنها جلوگیری نماید. و باز تنها آزادی است که می‌تواند اعضای یک اجتماع را از انزوا درآورد، انزوایی که در آن، یک فرد فقط سرگرم امور شخصی خویش است و به دیگران کاری ندارد؛ زیرا این آزادی است که انسان‌ها را به ایجاد ارتباط با یکدیگر وا می‌دارد و بدان‌ها احساس عضویت فعالانه در اجتماع می‌بخشد. در اجتماع شهروندان آزاد، به هر انسانی هر روزه یادآوری می‌شود که باید با شهروندان دیگر نشست داشته باشد. به گفته‌های آنان گوش فرادهد و با آنها تبادل نظر کند، تا آنکه سرانجام توافقی در زمینۀ مصالح همگانی به دست آید. تنها آزادی است که می‌تواند اذهان «انسانها» را به فراسوی مال‌پرستی محض و نگرانی‌های تنگ نظرانۀ شخصی که در مسیر زندگی روزانه پیوسته مطرح می‌شوند، راه برد و آنان را در هر لحطه از متوجه سازد که به یک هستی گسترده‌تر وابستگی دارند، هستی‌ایی که همگی آنها را دربر گرفته است و بر فراز هستی‌های فردی‌شان جای دارد – یعنی سرزمین ملی. تنها آزادی است که در برخی لحظات بحرانی، آرمان والاتر و نیرومندتری را جایگزین عشق انسان‌ها به رفاه مادی می‌سازد و هدف‌های دیگری به جز ثروتمند شدن را به پیش می‌کشد و پرتوی می‌افشاند که همگان تحت آن می‌توانند تباهی‌ها و شایستگی‌های راستین‌شان را ببینند و بسنجند.
(آلکسی دو توکویل، انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن، محسن ثلاثی، چاپ سوم،۱۳۸۶، صص۱۸-۲۰.)
@ardestanialii
گر در اوج فلکم بايد مرد
عمر در گند به سر نتوان برد

💠 امروز یکم شهریور سالروز درگذشت قافله سالار زبان فارسی، بنیانگذار «سخن» و سراینده‌ی معروف‌ترین شعر فارسی در سده‌ی بیستم، شعر «عقاب»، است: دکتر پرویز ناتل خانلری. خدمات او به فرهنگ و ادب ایران به حدی است که نادر نادرپور درمورد او می‌گوید: «در تاریخ هفت‌ قرن اخیر ادبیات فارسی کسی را نمی‌توان یافت که چون پرویز ناتل خانلری که در زمینه‌های مختلف گفتن و نوشتن آثاری چنین فراوان و سودمند پدید آورده باشد». انتشار مجله «سخن»، انتشار فرهنگ تاریخی زبان فارسی، تصحیح دیوان حافظ، و تالیف تاریخ زبان فارسی تنها گوشه‌ای از خدمات ارزشمند اوست. ماندگارترین خدمت او به ایران را باید در تلاشش برای گسترش مدارس به روستاها دانست. با این حال، او نیز همانند بسیاری از خادمان واقعی فرهنگ و ادب ایران سرنوشتی غمبار یافت. بعد از انقلاب بازداشت شد، استخوانش در زندان شکسته شد، صد روز در زندان نگه داشته شد، خانه‌اش مصادره شد و کلیه سوابق کاری‌اش نابود شد. او خود درمورد سرنوشتش می‌گوید: «سرگذشت من خون دل خوردن و دندان به جگر افشردن بود.» یادش زمزمه نیم‌شب مستان باد!
@ardestanialii
Forwarded from علی اردستانی
اگر شما مدعی هستید که «معجزه» الان موجود است و قائم، و آن قرآن است؛ و می‌گویید هر که انکار دارد، پس باید مانندش را بیاورید... اگر منظور شما از (به مثل قرآن) وجوهی است که در قرآن است و سبب فضیلت کلام قرآن بر سایر کلام بشر گشته است، اگر این است: وظیفه است که یک هزار مانند قرآن بیاوریم، از کلام بلیغان و فصیحان، و سجع‌گویان و شاعران آن چیزی را بیاوریم که الفاظش از قرآن (طلیق) تر باشد، و مختصرتر از لحاظ الفاظ، ولی در معانی بلیغ‌ترین معانی را ادا کند... به خدا سوگند که ما از قول ایشان در شگفتیم، درباره کلامی که اساطیر الاولین است. با این همه اوصاف پر از تناقض است، بدون اینکه فایدتی در آن باشد، یا دلیلی بر چیزی، با این وصف می‌گویند: مثل و مانند این را بیاورید؟!
(مناظره محمد زکریا رازی با ابوحاتم رازی/ ترجمه و تعلیقات محب الاسلام، تهران، نشر منیر، ۱۳۷۷، ص ۴۲۶)

🔆 امروز پنجم شهریور روز بزرگداشت کاشف الکل است: محمد زکریای رازی. اگرچه این روز به نام روز داروسازی نام‌گذاری شده و با این کار مقام او در پزشکی و داروسازی برجسته شده است، اما باید دانست او مقام رفیعی در فلسفه دارد و اگر اغراق نباشد او احتمالا تنها فیلسوف به معنای دقیق کلمه در ایران است که بر اساس عقل فلسفی به تامل می‌پردازد. دلیل عدم توجه لازم به وجه فلسفی او نیز همین اتکای بی چون و چرایش به عقل فلسفی است. یادش زمزمه نیم شب مستان باد!
@ardestanialli
b2n.ir/845948
«وطن برای من جایی است که بتوان برای ایران کار کرد، نوشت، منتشر کرد و فرهنگ ایران را بهتر شناساند.»

💠 امروز دهم شهریور سالروز درگذشت نماد ایرانشناسی معاصر استاد بی‌بدیل احسان یارشاطر است. او که وطن خود را زبان فارسی می‌دانست، با تاسیس و مدیریت دانشنامه‌ی ایرانیکا توانست خدمت عمده‌ای به جاودانگی زبان فارسی و فرهنگ ایران کند. یادش زمزمه نیم‌شب مستان باد!
@ardestanialii
«به خدا سوگند حتی اگر به اندازه کلاهم جای ماندن در اين سرزمين را داشته باشم، می‌مانم و مقاومت می‌کنم.»

💠 امروز یازدهم شهریور زادروز آخرین سردار بزرگ ایران شرقی است. او با درک مخاطراتی که از جانب قوم‌گرایان و امت‌گرایان - در اینجا خلافت‌مداران سنی مذهب - متوجه‌ی زبان و فرهنگ فارسی شده بود، توانست سال‌ها رهبری مقاومتی اصیل را به عهده بگیرد و مانع از تجاوز آنان به «جهان ایرانی» شود. امید که فرزند خلف او در این دوران سخت و دشوار بتواند با رهبری صحیح و مقتدرانه‌ی جنبش ملی مقاومت راه او را با موفقیت ادامه دهد!
@ardestanialii
#معرفی_کتاب
📚 انسان سیاسی/ سیمور مارتین لیپست/ فریبرز مجیدی/ سمت/1399

💠 کتاب انسان سیاسی برای مخاطبان متعددی در نظر گرفته شده است: اشخاصی که به طورکلی به علم سیاست علاقه‌مندند، تحلیلگران دانشگاهی، دانشجویان، و دست اندرکاران. مسئله عمده‌ای که در این کتاب به بررسی آن پرداخته می‌شود عبارت است از دموکراسی به منزله یکی از خصوصیات نظام‌های اجتماعی. اصلی‌ترین موضوع‌های مورد بحث عبارت‌اند از شرایط لازم برای برقراری دموکراسی در جوامع و سازمان‌ها؛ عواملی که بر مشارکت انسان‌ها در امور سیاست، به ویژه بر رفتارشان به عنوان رأی‌دهنده، تأثیر می‌گذارند؛ و سرچشمه‌های حمایت از ارزش‌ها و جنبش‌هایی که نهادهای دموکراتیک را سر پا نگه می‌دارند یا تهدید می‌کنند. نویسنده کوشیده است تا از میان مقاله‌های گوناگون خود آنهایی را برگزیند که سهم جامعه‌شناس را در شناختن و شناساندن نظام‌های سیاسی دموکراتیک به بهترین نحو ترسیم می‌کنند. نویسنده سعی کرده است که با نوشتن تعدادی مقاله، به ویژه برای این مجلد، و با بازنویسی گسترده مقاله‌های دیگر این نقص را برطرف کند و از طریق این بازنگری‌ها کتابی یکپارچه و هماهنگ بیافریند.
@ardestanialii