آرای قضایی
📝 طنز؛ داشتم تو خونه #رای می نوشتم که ... jOin 🔜 @arayeghazayi 🔷 دم غروب پنجشنبه نشستم دارم رای میدم تو خونه، همسایه حلوای نذری آورده میگه فاتحه بفرست... منظورش چی بود یعنی... این قدر از خونه نرفتم بیرون فکر میکنه دارم می میرم یا با این وضع #حقوق سال دیگه…
🔰 #تجربه_قضایی؛ چند ساعت با #قاضی_کشیک جنایی!
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 چند شب پیش ساعت ۲ شب گوشی همراه #کشیک_جنایی به صدا درآمد. آن شب تا ساعت یازده و نیم شب در منزل #پرونده نوشته بودم و خستگی جسمی و روحی شدیدی وجودم را آزار داده بود. از شدت خستگی در خواب عمیقی بودم. صدای وحشتناک زنگ تلفن همراه چون صاعقه ای بر مغزم میکوبید در عالم #خواب و #بیداری هاج و واج جواب دادم. ماموری پشت خط اعلام کرد جناب #بازپرس شرمنده از #مزاحمت نصف شب، یک فقره #حلق_آویزی مشکوک به #قتل_عمد در یکی از قسمتهای حاشیه و مخروبه شهر #گزارش شده است تشریف بیاورید.
تنم از دلهره ی صدای زنگ و پریدن از خواب، مثل برگ به لرزه افتاده بود. جسم خسته و فرتوتم تحمل بلند شدن نداشت ولی #کار بود و #اجبار.
وفق معمول شخصا با #راننده کشیک #جنایی تماس گرفتم. آن بنده خدا هم پشت خط #استرس پریدن از خواب و لرزش صدایش کاملا هویدا بود.
به صحنه رسیدیم قبل از #پزشکی_قانونی حاضر شده بودم. چند #مامور بود و من و راننده.
سوز سرما استخوان آدم را نیش میزد.
#جسد مردی از ارتفاع آویزان بود شیرآبه ای از دهانش آمده و چشمان خشکیده اش به آسمان دوخته بود و بادی که می آمد بدنش را در هوا تکان میداد. صحنه ی #فجیع و دلخراشی بود.
بررسی های اولیه صحنه را انجام دادیم جسد پایین آمد و مورد #معاینه پزشکی قرار گرفت اقدامات تنظیم #صورتجلسه و #دستورات انتقال جسد و #کالبد_شکافی و ... را #صادر کردم.
🔶 پس از اتمام کار نزدیک چهار ونیم صبح به خانه رسیدم. #فرزند یازده ماهه ام که از صدای #آسانسور و زوزه ی درب از خواب پریده بود و گریه میکرد و نگاههای گلایه وار و خشم آلود و خسته ی #همسر از وضعیتی که در #زندگی ما مدام هر از گاهی وقت و بی وقت در اوقات #اداری و غیر اداری #تعطیل و غیر تعطیل و روزانه و شبانه و در کل ۲۴ ساعته اتفاق میافتاد کاملا هویدا بود. سر درد خودم هم امانم بریده بود. در شرمندگی #وضعیت موجود عبور از این صحنه ها و بستن درِ اتاق تنها راه کار بود. ولی خوابی که قرار بود پس از یادآوری صحنه های فجیع به چشمانم نیاید.
♦️ ساعت هفت و نیم به سمت #اداره راه افتادم.باز #پرونده بود و سیلی از #مردم و شلوغی شدیدِ #دادسرا و #مراجعات مکرر مردم داخل #شعبه و #مطالبات و #دعاوی و #شکوائیه ها و انتظارات بی پایان. گویی نمی دانستند در سیاهی شبها در #خلوت و بدون اطلاع ایشان چه ها در #شهر می گذرد.
تا ساعت دو ظهر بیش از ده پرونده #رسیدگی و شاید با بیش از پنجاه شصت نفر #ارباب_رجوع #بازجویی و چانه زده بودم. مثل هر روز با کوله باری از #رنج و #گلایه های مردم و #درد تن و روح به منزل باز می گشتم و داخل کیفم هم چندین پرونده به خانه می بردم برای کار بعد از ظهر در منزل. و لیستی که اهل منزل برای #خرید نان و سبزی و... داده بودند ولی نای سر زدن به #بازار سر راه هم نداشتم.
به جلوی #آپارتمان رسیدم، یک سال پیش #استیجاری گرفته بودیم به صورت اتفاقی جلوی درب ورودی ساختمان همسایه ی طبقه پایین با من مواجه شد حالت ترش رویی داشت و در این مدت اصلا نمی دانست من #قاضی هستم. به تندی گفت جناب سروان رفت و آمدهای شبانه شما و صدای بستن در و تکانهای آسانسور خانواده ما را ناراحت کرده است. خواهش میکنم کمی رعایت کنید تا کی باید این وضع ادامه داشته باشد؟؟!!!
حرفی برای گفتن نداشتم.
🔵 به خانه رسیدم کودکی که به سمتم می آمد و من توان به آغوش کشیدنش را هم نداشتم. برای دقایقی خواستم روی تخت دراز بکشم و بر حسب #عادت روزانه #تلگرام را روشن کردم و جویای اخبار و وقایع، که متن خبری سراسر حیرت انگیز تار و پود وجودم را از هم گسست: #مصوبه ای از #کمسیون_تلفیق #مجلس با این عنوان: افرادی که بالای پنج میلیون تومان دریافتی ماهانه دارند از جمله #قضات، #مشمول افزایش #حقوق در سال ۹۷ نخواهند شد.
من مانده بودم، افکار مشوش، خستگی روح، ملالت جسم، #اقساط عقب افتاده و امید چندر غاز افزایش سال بعد که آن هم بر باد فنا بود.
در یافتی ماهانه من۵/۲۰۰/۰۰۰ تومان بود، بدون هیچ مزایای دیگری.
چیزی در حد حقوق #کارمندان بانک و #بیمه و شرکتهای آب و برق و گاز و شاید کمتر از ایشان.
🔴 این است روزگار زندگی قضات سراسر کشور. ولی همه به این فکر میکنند، قضات #چک_سفید می گیرند و در تختخواب هایی از پر قو می خوابند و در بلندای #ریاست پشت میزشان سروَری میکنند...
در حالی که واقعیت زندگی این قشر بی #مدعا و #مظلوم و قانع و زحمت کش این نیست. اینان فدائیان #رفاه و #آسایش و آرامش و #امنیتِ هموطنان خود و پاسبانان #حق و #عدالت هستند.
زحماتی که هیچ وقت در صدر هیچ اخباری نمایان نمی شوند...
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 چند شب پیش ساعت ۲ شب گوشی همراه #کشیک_جنایی به صدا درآمد. آن شب تا ساعت یازده و نیم شب در منزل #پرونده نوشته بودم و خستگی جسمی و روحی شدیدی وجودم را آزار داده بود. از شدت خستگی در خواب عمیقی بودم. صدای وحشتناک زنگ تلفن همراه چون صاعقه ای بر مغزم میکوبید در عالم #خواب و #بیداری هاج و واج جواب دادم. ماموری پشت خط اعلام کرد جناب #بازپرس شرمنده از #مزاحمت نصف شب، یک فقره #حلق_آویزی مشکوک به #قتل_عمد در یکی از قسمتهای حاشیه و مخروبه شهر #گزارش شده است تشریف بیاورید.
تنم از دلهره ی صدای زنگ و پریدن از خواب، مثل برگ به لرزه افتاده بود. جسم خسته و فرتوتم تحمل بلند شدن نداشت ولی #کار بود و #اجبار.
وفق معمول شخصا با #راننده کشیک #جنایی تماس گرفتم. آن بنده خدا هم پشت خط #استرس پریدن از خواب و لرزش صدایش کاملا هویدا بود.
به صحنه رسیدیم قبل از #پزشکی_قانونی حاضر شده بودم. چند #مامور بود و من و راننده.
سوز سرما استخوان آدم را نیش میزد.
#جسد مردی از ارتفاع آویزان بود شیرآبه ای از دهانش آمده و چشمان خشکیده اش به آسمان دوخته بود و بادی که می آمد بدنش را در هوا تکان میداد. صحنه ی #فجیع و دلخراشی بود.
بررسی های اولیه صحنه را انجام دادیم جسد پایین آمد و مورد #معاینه پزشکی قرار گرفت اقدامات تنظیم #صورتجلسه و #دستورات انتقال جسد و #کالبد_شکافی و ... را #صادر کردم.
🔶 پس از اتمام کار نزدیک چهار ونیم صبح به خانه رسیدم. #فرزند یازده ماهه ام که از صدای #آسانسور و زوزه ی درب از خواب پریده بود و گریه میکرد و نگاههای گلایه وار و خشم آلود و خسته ی #همسر از وضعیتی که در #زندگی ما مدام هر از گاهی وقت و بی وقت در اوقات #اداری و غیر اداری #تعطیل و غیر تعطیل و روزانه و شبانه و در کل ۲۴ ساعته اتفاق میافتاد کاملا هویدا بود. سر درد خودم هم امانم بریده بود. در شرمندگی #وضعیت موجود عبور از این صحنه ها و بستن درِ اتاق تنها راه کار بود. ولی خوابی که قرار بود پس از یادآوری صحنه های فجیع به چشمانم نیاید.
♦️ ساعت هفت و نیم به سمت #اداره راه افتادم.باز #پرونده بود و سیلی از #مردم و شلوغی شدیدِ #دادسرا و #مراجعات مکرر مردم داخل #شعبه و #مطالبات و #دعاوی و #شکوائیه ها و انتظارات بی پایان. گویی نمی دانستند در سیاهی شبها در #خلوت و بدون اطلاع ایشان چه ها در #شهر می گذرد.
تا ساعت دو ظهر بیش از ده پرونده #رسیدگی و شاید با بیش از پنجاه شصت نفر #ارباب_رجوع #بازجویی و چانه زده بودم. مثل هر روز با کوله باری از #رنج و #گلایه های مردم و #درد تن و روح به منزل باز می گشتم و داخل کیفم هم چندین پرونده به خانه می بردم برای کار بعد از ظهر در منزل. و لیستی که اهل منزل برای #خرید نان و سبزی و... داده بودند ولی نای سر زدن به #بازار سر راه هم نداشتم.
به جلوی #آپارتمان رسیدم، یک سال پیش #استیجاری گرفته بودیم به صورت اتفاقی جلوی درب ورودی ساختمان همسایه ی طبقه پایین با من مواجه شد حالت ترش رویی داشت و در این مدت اصلا نمی دانست من #قاضی هستم. به تندی گفت جناب سروان رفت و آمدهای شبانه شما و صدای بستن در و تکانهای آسانسور خانواده ما را ناراحت کرده است. خواهش میکنم کمی رعایت کنید تا کی باید این وضع ادامه داشته باشد؟؟!!!
حرفی برای گفتن نداشتم.
🔵 به خانه رسیدم کودکی که به سمتم می آمد و من توان به آغوش کشیدنش را هم نداشتم. برای دقایقی خواستم روی تخت دراز بکشم و بر حسب #عادت روزانه #تلگرام را روشن کردم و جویای اخبار و وقایع، که متن خبری سراسر حیرت انگیز تار و پود وجودم را از هم گسست: #مصوبه ای از #کمسیون_تلفیق #مجلس با این عنوان: افرادی که بالای پنج میلیون تومان دریافتی ماهانه دارند از جمله #قضات، #مشمول افزایش #حقوق در سال ۹۷ نخواهند شد.
من مانده بودم، افکار مشوش، خستگی روح، ملالت جسم، #اقساط عقب افتاده و امید چندر غاز افزایش سال بعد که آن هم بر باد فنا بود.
در یافتی ماهانه من۵/۲۰۰/۰۰۰ تومان بود، بدون هیچ مزایای دیگری.
چیزی در حد حقوق #کارمندان بانک و #بیمه و شرکتهای آب و برق و گاز و شاید کمتر از ایشان.
🔴 این است روزگار زندگی قضات سراسر کشور. ولی همه به این فکر میکنند، قضات #چک_سفید می گیرند و در تختخواب هایی از پر قو می خوابند و در بلندای #ریاست پشت میزشان سروَری میکنند...
در حالی که واقعیت زندگی این قشر بی #مدعا و #مظلوم و قانع و زحمت کش این نیست. اینان فدائیان #رفاه و #آسایش و آرامش و #امنیتِ هموطنان خود و پاسبانان #حق و #عدالت هستند.
زحماتی که هیچ وقت در صدر هیچ اخباری نمایان نمی شوند...
jOin 🔜 @arayeghazayi
آرای قضایی
⚖ #وعدۀ #متخلفانۀ #تشدید برخورد با #متخلفان!!! jOin 🔜 @arayeghazayi 🔷 رئیس #قوه_قضاییه امروز در نشستی با رؤسای #دادگستری استانها، اعلام کردند که #قصد #انتشار اسامی و تصاویر #قضات و #کارکنان #متخلف را در آینده ای نزدیک دارند. این پیشنهاد احتمالاً مورد تقدیر…
🌳🎋🌷🎋🎍🍀🎄🌲🎋☘🍄🌿🐲🌿🍂
⚖ انجمن قضات ایران؛
درخصوص #شایعات و مطالب منتشره درخصوص یکی از همکاران محترم #دادگستری شهرستان قروه در فضای مجازی مطالب ذیل جهت تنویر #افکار_عمومی منتشر و #اعلام می گردد.
🔷 پاسخ یکی از #قضات #مطلع شهرستان قروه؛
درخصوص موضوع به عرض میرسد، چند ماه بعد از #شهادت شهید والامقام منوچهر سعیدی، همسر ایشان در #دادگستری قروه علیه #ورثه شهید #دادخواست مطالبه #مهریه داده بودند.
باتوجه به اینکه ایشان مهریه خودشان را به همسرشان بخشیده بودند، و #ورثه نیز چندین #گواه آورده بودند خانم #محکوم به بی حقی میشوند که همسر شهید گرانقدر از #قاصی #صادرکننده #رای حتما ناراحت بوده اند،
درخصوص بحث دعوای بچه ها، #قضیه متعلق به دو ماه پیش می باشد، که فرزند ایشان با فرزند همکار قضایی #دعوا میکنند و شب خانم میره جلوی درب منزل #قاضی محترم مربوطه که #استیجاری می باشد و دادوفریاد میکند. فردای آن روز قاضی محترم به یکی از #قضات #دادسرا که از بستگان آن خانم بوده ماجرا را شرح میدهد و آن همکار زنگ میزند به خانم محترم مربوطه و خود خانم میاد دادسرا.
قاضی دادسرا که از بستگان این خانم هستند به ایشون میگن چرا رفتی جلوی درب منزل همکار ما. ایشان آبرو دارند. قاضی هستند می توانستی از ایشان وفق #مقررات #شکایت کنی
کل قضیه فقط همین بوده و قضیه هم آن موقع تمام شده است.
💎 انجمن قضات ایران ضمن دعوت تمامی اصحاب رسانه بخصوص افرادی که نام خبرنگار را بر خود نهاده اند به رعایت تقوای کاری، #صداقت و حفظ آبروی افراد، بستگان شهدای گرانقدر و اصحاب رسانه را از گام نهادن در راهها و پرداختن به امور و کارهایی که شائبه #سوءاستفاده از خون این شهدای عزیز را در راستای #منافع شخصی و #سیاسی و #صنفی و... به وجود می آورد برحذر می دارد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🌝🌹🥀🌼🌸🌺🥀🍂🍁☘🌿🍃🌾🍀💐
⚖ انجمن قضات ایران؛
درخصوص #شایعات و مطالب منتشره درخصوص یکی از همکاران محترم #دادگستری شهرستان قروه در فضای مجازی مطالب ذیل جهت تنویر #افکار_عمومی منتشر و #اعلام می گردد.
🔷 پاسخ یکی از #قضات #مطلع شهرستان قروه؛
درخصوص موضوع به عرض میرسد، چند ماه بعد از #شهادت شهید والامقام منوچهر سعیدی، همسر ایشان در #دادگستری قروه علیه #ورثه شهید #دادخواست مطالبه #مهریه داده بودند.
باتوجه به اینکه ایشان مهریه خودشان را به همسرشان بخشیده بودند، و #ورثه نیز چندین #گواه آورده بودند خانم #محکوم به بی حقی میشوند که همسر شهید گرانقدر از #قاصی #صادرکننده #رای حتما ناراحت بوده اند،
درخصوص بحث دعوای بچه ها، #قضیه متعلق به دو ماه پیش می باشد، که فرزند ایشان با فرزند همکار قضایی #دعوا میکنند و شب خانم میره جلوی درب منزل #قاضی محترم مربوطه که #استیجاری می باشد و دادوفریاد میکند. فردای آن روز قاضی محترم به یکی از #قضات #دادسرا که از بستگان آن خانم بوده ماجرا را شرح میدهد و آن همکار زنگ میزند به خانم محترم مربوطه و خود خانم میاد دادسرا.
قاضی دادسرا که از بستگان این خانم هستند به ایشون میگن چرا رفتی جلوی درب منزل همکار ما. ایشان آبرو دارند. قاضی هستند می توانستی از ایشان وفق #مقررات #شکایت کنی
کل قضیه فقط همین بوده و قضیه هم آن موقع تمام شده است.
💎 انجمن قضات ایران ضمن دعوت تمامی اصحاب رسانه بخصوص افرادی که نام خبرنگار را بر خود نهاده اند به رعایت تقوای کاری، #صداقت و حفظ آبروی افراد، بستگان شهدای گرانقدر و اصحاب رسانه را از گام نهادن در راهها و پرداختن به امور و کارهایی که شائبه #سوءاستفاده از خون این شهدای عزیز را در راستای #منافع شخصی و #سیاسی و #صنفی و... به وجود می آورد برحذر می دارد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🌝🌹🥀🌼🌸🌺🥀🍂🍁☘🌿🍃🌾🍀💐