✍️ تأثیر تغییر سببدعوی در صلاحیتدادگاه
👤 #دکترفریدوننهرینی
🔹 #صلاحیت #دادگاه اصولا در همان زمان #تقدیمدادخواست و با توجه به عنوان #خواسته و موضوع #دعوا تعیین میشود. شاید بیاغراق بتوان گفت مهمتر از خود خواسته و دعوا، #سبب آن است؛ به گونهای که #ماهیت دعوا و خواسته را برای تعیین صلاحیت دادگاه، به اعتبار سبب آن میتوان تمیز و #تشخیص داد.
سؤال اصلی این است که آیا میتوان #صلاحیتذاتی دادگاه را با تغییر سبب آن، متحول نمود و دگرگون کرد؟ در وضعیتی که ماده ۹۸ ق.آ.د.م #تغییرنحوهدعوا را #تاپایاناولینجلسهدادرسی ممکن دانسته و از طرفی ماده ۲۶ ق.آ.د.م نیز مناط صلاحیت را از تاریخ تقدیم #دادخواست قرار داده مگر درموردی که خلاف آن #مقرر شده باشد.
گاه اتفاق میافتد که #خواهان آنچنانکه #قاعده مقرر در ماده ۹۸ ق.آ.د.م به وی #اجازه میدهد، خواسته و دعوای خود را #تعدیل میکند. این تعدیل گاهی صرفا در جهت ارقام خواسته و میزان آن است؛ مانند این که #مطالبه مبلغدهمیلیون.تومان خواسته را به پنجمیلیونتومان کاهش و یا به پانزدهمیلیونتومان افزایش میدهد. اما گاهی خواسته و ماهیت آن در اثر این تعديل، تغییر اساسی میکند. مانند این که عنوان خواسته به تعبیری عوض میشود و برای مثال از دعوای #خلعید به خواسته #الزامبهتسلیم مورد #معامله تغییر مییابد. این تغییر به نحوی است که بیشتر #استردادخواسته خلعید و جایگزیننمودن خواستهجدید را به ذهن متبادر میسازد. وضعیتسوم در این تعدیل را باید در حفظ عنوانخواسته و تغییر سبب آن جستجو کرد؛ مورد سوم به تعبیر برخی از استادان، همان تغییر نحوه دعوا است. بهنظر میرسد مورد سوم به نوعی حتی ماهیت آن دعوا را دگرگون میکند. گاهی #تعویضخواسته و حتی تغییر نحوهدعوا موجب #تغییردرصلاحیت میشود. برای مثال اگر خواهان خواسته خود را مبنی بر مطالبه و #الزام #خوانده به پرداخت مبلغدهمیلیون تومان به سبب #قرض و یا #ثمن ناشی از #بیع مطرح کند و سپس در اولین #جلسهرسیدگی و #دادرسی، سبب مزبور را تغییر داده و از قرض و ثمن بيع، به #استردادوجه ناشی از #ربا یا #قمار، تبدیل نماید، آیا دادگاه میتواند به رسیدگی خود ادامه بدهد؟
خواسته مزبور با اسباب یاد شده مانند قرض و ثمن ناشی از بیع در صلاحیت #دادگاهعمومیحقوقی است اما هر یک از اسباب دوم دعوا یعنی استرداد وجه ناشی از #معاملاتربوی یا قماری مشمول اصل ۴۹ #قانوناساسی و قانوننحوهاجرایاصل ۴۹ قانوناساسی و بنابراین در صلاحیت #دادگاهانقلاب است. در این موارد دادگاهرسیدگیکننده با چه تکلیفی روبرو است؟ آیا دادگاه در این موارد باید با صدور #قرارعدمصلاحیتذاتی، #پرونده امر را به دادگاهانقلاب ارسال کند؟ یا این که باید به رسیدگی ادامه دهد؟ یا طریق دیگری را پیبگیرد؟
به باور نگارنده صدور قرار عدمصلاحیتذاتی به شایستگی دادگاهانقلاب، #ممنوع است و با #منعقانونی مواجه است؛ زیرا برابر ماده ۲۶ ق.آ.د.م، #مناطصلاحیت، تاریختقدیمدادخواست است. این یک قاعده مربوط به صلاحیت است و #عدول از آن جز به #حکمقانون ممکن نیست. بنابراین وقتی صلاحیت دادگاهعمومیحقوقی به واسطه خواسته #مطالبهوجه به سبب قرض تثبیت شد، دیگر نمیتوان با #تغییرسبب مزبور، این صلاحیت را تغییر داد و دگرگون کرد. به رسیدگی و دادرسی با سبب جدید هم نمیتوان ادامه داد؛ چون با این سبب جدید (معاملات ربوی و قماری)، موضوع از صلاحیتذاتی دادگاهعمومیحقوقی خارج است.
به باور نگارنده تنها طريق ممکن در این زمینه، آن است که خواهان دعوای خود را مسترد کرده و دعوای دیگری با سبب جديد اقامه نماید. و گرنه دادگاهعمومیحقوقی نمیتواند به تغییر #سببدعوا توسط خواهان توجه کرده و به آن ترتیباثر دهد. در عین حال لازم نیست دادگاه در این مورد و در مواجهه با #درخواست خواهان دایر به تغییر سبب دعوایی که منتهی به تغییر در صلاحیت ذاتی دادگاه میشود، #قرار خاصی #صادر کند. کافی است طی صورتجلسهای و یا در حاشیه درخواست خواهان، علتعدماجابتدرخواست را بنویسد./ کتاب #آییندادرسیمدنی، ج ۱، ص ۱۷۶/ قضاوتآنلاین
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
👤 #دکترفریدوننهرینی
🔹 #صلاحیت #دادگاه اصولا در همان زمان #تقدیمدادخواست و با توجه به عنوان #خواسته و موضوع #دعوا تعیین میشود. شاید بیاغراق بتوان گفت مهمتر از خود خواسته و دعوا، #سبب آن است؛ به گونهای که #ماهیت دعوا و خواسته را برای تعیین صلاحیت دادگاه، به اعتبار سبب آن میتوان تمیز و #تشخیص داد.
سؤال اصلی این است که آیا میتوان #صلاحیتذاتی دادگاه را با تغییر سبب آن، متحول نمود و دگرگون کرد؟ در وضعیتی که ماده ۹۸ ق.آ.د.م #تغییرنحوهدعوا را #تاپایاناولینجلسهدادرسی ممکن دانسته و از طرفی ماده ۲۶ ق.آ.د.م نیز مناط صلاحیت را از تاریخ تقدیم #دادخواست قرار داده مگر درموردی که خلاف آن #مقرر شده باشد.
گاه اتفاق میافتد که #خواهان آنچنانکه #قاعده مقرر در ماده ۹۸ ق.آ.د.م به وی #اجازه میدهد، خواسته و دعوای خود را #تعدیل میکند. این تعدیل گاهی صرفا در جهت ارقام خواسته و میزان آن است؛ مانند این که #مطالبه مبلغدهمیلیون.تومان خواسته را به پنجمیلیونتومان کاهش و یا به پانزدهمیلیونتومان افزایش میدهد. اما گاهی خواسته و ماهیت آن در اثر این تعديل، تغییر اساسی میکند. مانند این که عنوان خواسته به تعبیری عوض میشود و برای مثال از دعوای #خلعید به خواسته #الزامبهتسلیم مورد #معامله تغییر مییابد. این تغییر به نحوی است که بیشتر #استردادخواسته خلعید و جایگزیننمودن خواستهجدید را به ذهن متبادر میسازد. وضعیتسوم در این تعدیل را باید در حفظ عنوانخواسته و تغییر سبب آن جستجو کرد؛ مورد سوم به تعبیر برخی از استادان، همان تغییر نحوه دعوا است. بهنظر میرسد مورد سوم به نوعی حتی ماهیت آن دعوا را دگرگون میکند. گاهی #تعویضخواسته و حتی تغییر نحوهدعوا موجب #تغییردرصلاحیت میشود. برای مثال اگر خواهان خواسته خود را مبنی بر مطالبه و #الزام #خوانده به پرداخت مبلغدهمیلیون تومان به سبب #قرض و یا #ثمن ناشی از #بیع مطرح کند و سپس در اولین #جلسهرسیدگی و #دادرسی، سبب مزبور را تغییر داده و از قرض و ثمن بيع، به #استردادوجه ناشی از #ربا یا #قمار، تبدیل نماید، آیا دادگاه میتواند به رسیدگی خود ادامه بدهد؟
خواسته مزبور با اسباب یاد شده مانند قرض و ثمن ناشی از بیع در صلاحیت #دادگاهعمومیحقوقی است اما هر یک از اسباب دوم دعوا یعنی استرداد وجه ناشی از #معاملاتربوی یا قماری مشمول اصل ۴۹ #قانوناساسی و قانوننحوهاجرایاصل ۴۹ قانوناساسی و بنابراین در صلاحیت #دادگاهانقلاب است. در این موارد دادگاهرسیدگیکننده با چه تکلیفی روبرو است؟ آیا دادگاه در این موارد باید با صدور #قرارعدمصلاحیتذاتی، #پرونده امر را به دادگاهانقلاب ارسال کند؟ یا این که باید به رسیدگی ادامه دهد؟ یا طریق دیگری را پیبگیرد؟
به باور نگارنده صدور قرار عدمصلاحیتذاتی به شایستگی دادگاهانقلاب، #ممنوع است و با #منعقانونی مواجه است؛ زیرا برابر ماده ۲۶ ق.آ.د.م، #مناطصلاحیت، تاریختقدیمدادخواست است. این یک قاعده مربوط به صلاحیت است و #عدول از آن جز به #حکمقانون ممکن نیست. بنابراین وقتی صلاحیت دادگاهعمومیحقوقی به واسطه خواسته #مطالبهوجه به سبب قرض تثبیت شد، دیگر نمیتوان با #تغییرسبب مزبور، این صلاحیت را تغییر داد و دگرگون کرد. به رسیدگی و دادرسی با سبب جدید هم نمیتوان ادامه داد؛ چون با این سبب جدید (معاملات ربوی و قماری)، موضوع از صلاحیتذاتی دادگاهعمومیحقوقی خارج است.
به باور نگارنده تنها طريق ممکن در این زمینه، آن است که خواهان دعوای خود را مسترد کرده و دعوای دیگری با سبب جديد اقامه نماید. و گرنه دادگاهعمومیحقوقی نمیتواند به تغییر #سببدعوا توسط خواهان توجه کرده و به آن ترتیباثر دهد. در عین حال لازم نیست دادگاه در این مورد و در مواجهه با #درخواست خواهان دایر به تغییر سبب دعوایی که منتهی به تغییر در صلاحیت ذاتی دادگاه میشود، #قرار خاصی #صادر کند. کافی است طی صورتجلسهای و یا در حاشیه درخواست خواهان، علتعدماجابتدرخواست را بنویسد./ کتاب #آییندادرسیمدنی، ج ۱، ص ۱۷۶/ قضاوتآنلاین
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰 در حوزهقضاییبخش به تازگی دادسرا تشکیل گردیده، آیا دادگاه باید پروندههایی را که قبل از تشکیل دادسرا به دادگاه ارجاع شده و منجر به صدور حکم نشده با قرار عدمصلاحیت به دادسرا بفرستدیا خود تحقیقات را تکمیل و رای صادر نماید؟
🔸 پاسخ؛
مستفاد از بند (الف) ماده ۱۱ #قانونمجازاتاسلامی علیالاصول #قوانینلاحق و مربوط به #صلاحیت #مراجعقضایی نسبت به جرایمسابق بر وضعقانون بهفوریت #اجراء و #عطفبهماسبق میشود مگر به موجب حکماستثنایی نظیر تبصره ۳ ماده ۲۹۶ قانونآییندادرسیکیفری مصوب ۱۳۹۲ که برابر این #حکم فقط در روابط #دادگاههایکیفرییک و دو و #دادگاههایانقلاب و نظامی صرفاً درخصوص پروندههای به #ثبت رسیده تا تاریخ #لازمالاجراء شدن قانونآییندادرسیکیفری به قرار مورخ ۱۳۹۴/۴/۱ کماکان ملاک و #مناطصلاحیت، همان قانونِ حاکم در #تاریخثبت پرونده در دادگاه است و این #مقرره استثنایی، موضوعاً قابلتسرّی به پروندههایبهثبترسیده پس از تاریخلازمالاجراءشدن قانونآییندادرسیکیفری و مالاً روابط #دادسرا و #دادگاه نمیشود و نظر بهاینکه #اصل بر این است که #تحقیقاتمقدماتی #جرایم در دادسرا انجام شود مگر در مواردی که #قانونگذار خلاف آن را #تصریح نموده و در مفروض پرسش، ادامهتحقیقات با #مباشرت دادگاه بهخلاف حکممقرر در بند(الف) ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی است؛ زیرا در قانونآییندادرسیکیفری در این خصوص حکماستثنایی نظیر تبصره ۴ ماده ۳ #قانونمنسوخ اصلاح قانونتشکیلدادگاههایعمومی و انقلاب مصوب نشده تا بتوان قائل به #تثبیتصلاحیت دادگاه جهت ادامهتحقیقاتمقدماتی شد و با توجه به این که اصل بر صلاحیت دادسرا در انجام تحقیقاتمقدماتی بوده و #صلاحیتمستقیم دادگاه امریاستثنایی است که محصور به همان موارد سهگانه مقرر در مواد ۳۴۰- ۳۰۶- تبصره ۱ ماده ۲۸۵ قانونآییندادرسیکیفری است، لهذا در آن قسم پروندههایی که از جمله مصادیق صلاحیتِ مستقیم دادگاه نیست و تاکنون تحقیقاتمقدماتی آنها خاتمه نیافته و دادگاه وارد #مرحلهرسیدگی به معنای اخص؛ #دادرسی، نشده است، نظر به موجود بودن مقتضا و فقد مانع، دادگاه باید پس از تشکیل دادسرا به ملاحظه فقد صلاحیت خویش و عدمهمعرضبودن این دو مرجع و #لازمالاتباع بودن تصمیمات دادگاه برای دادسرا جهت ادامهتحقیقات صرفاً با #دستور #پرونده را به دادسراینوپا و در معیتِ خویش ارسال نماید.
✍️ قدرتی/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 پاسخ؛
مستفاد از بند (الف) ماده ۱۱ #قانونمجازاتاسلامی علیالاصول #قوانینلاحق و مربوط به #صلاحیت #مراجعقضایی نسبت به جرایمسابق بر وضعقانون بهفوریت #اجراء و #عطفبهماسبق میشود مگر به موجب حکماستثنایی نظیر تبصره ۳ ماده ۲۹۶ قانونآییندادرسیکیفری مصوب ۱۳۹۲ که برابر این #حکم فقط در روابط #دادگاههایکیفرییک و دو و #دادگاههایانقلاب و نظامی صرفاً درخصوص پروندههای به #ثبت رسیده تا تاریخ #لازمالاجراء شدن قانونآییندادرسیکیفری به قرار مورخ ۱۳۹۴/۴/۱ کماکان ملاک و #مناطصلاحیت، همان قانونِ حاکم در #تاریخثبت پرونده در دادگاه است و این #مقرره استثنایی، موضوعاً قابلتسرّی به پروندههایبهثبترسیده پس از تاریخلازمالاجراءشدن قانونآییندادرسیکیفری و مالاً روابط #دادسرا و #دادگاه نمیشود و نظر بهاینکه #اصل بر این است که #تحقیقاتمقدماتی #جرایم در دادسرا انجام شود مگر در مواردی که #قانونگذار خلاف آن را #تصریح نموده و در مفروض پرسش، ادامهتحقیقات با #مباشرت دادگاه بهخلاف حکممقرر در بند(الف) ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی است؛ زیرا در قانونآییندادرسیکیفری در این خصوص حکماستثنایی نظیر تبصره ۴ ماده ۳ #قانونمنسوخ اصلاح قانونتشکیلدادگاههایعمومی و انقلاب مصوب نشده تا بتوان قائل به #تثبیتصلاحیت دادگاه جهت ادامهتحقیقاتمقدماتی شد و با توجه به این که اصل بر صلاحیت دادسرا در انجام تحقیقاتمقدماتی بوده و #صلاحیتمستقیم دادگاه امریاستثنایی است که محصور به همان موارد سهگانه مقرر در مواد ۳۴۰- ۳۰۶- تبصره ۱ ماده ۲۸۵ قانونآییندادرسیکیفری است، لهذا در آن قسم پروندههایی که از جمله مصادیق صلاحیتِ مستقیم دادگاه نیست و تاکنون تحقیقاتمقدماتی آنها خاتمه نیافته و دادگاه وارد #مرحلهرسیدگی به معنای اخص؛ #دادرسی، نشده است، نظر به موجود بودن مقتضا و فقد مانع، دادگاه باید پس از تشکیل دادسرا به ملاحظه فقد صلاحیت خویش و عدمهمعرضبودن این دو مرجع و #لازمالاتباع بودن تصمیمات دادگاه برای دادسرا جهت ادامهتحقیقات صرفاً با #دستور #پرونده را به دادسراینوپا و در معیتِ خویش ارسال نماید.
✍️ قدرتی/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi