آرای قضایی
🌸 این کلیپ کوتاه تقدیم به تک تک #قضات شریف #دادگستری jOin 🔜 @arayeghazayi 🌸
❇️ حیف انگشتان من ( شرح حال آخر سال یک قاضی )
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ سال کاری رو به پایان می رود
با هزار و ششصد و هفتاد #پرونده که من
#رای دادم بسته شد پرونده ها
زآن طرف اما به درگاه خدا
با همان تعداد پاسخ لازمست
تک تک پرونده ها در روز حشر
از گریبان من بیچاره آویزان شوند
مثل هر وزر و وبال دیگری
باید آنجا سطر سطر رای من
#علت #شرعی و #قانونی بیابد ورنه من
سالهای سال ویلان می شوم
پاسخ #حق را اگر دادم در آن هول و ولا
تازه نوبت می رسد بر حق ناس
تک تک مردم درآویزند بر من ناگهان
هین چرا #محکوم کردی هین چرا؟
حق من را باز نستاندی؟ بگو
سال کاری رو به پایان می رود
من به پشت سر نگاهی میکنم
روزها در #شعبه تنها بوده ام
نه! #خطا گفتم؛ من و #وجدان من
هم من و وجدان من با یک #قلم
بر هزاران برگ ٬سطرهای بی شمار
لطمه بر انگشت ٬بر اعصاب من
می نوشتم ٬ می نویسم ٬ می رود
حیف کاغذهای بسیاری که رفت
حیف انگشتان من
#علیرضا_روحانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ سال کاری رو به پایان می رود
با هزار و ششصد و هفتاد #پرونده که من
#رای دادم بسته شد پرونده ها
زآن طرف اما به درگاه خدا
با همان تعداد پاسخ لازمست
تک تک پرونده ها در روز حشر
از گریبان من بیچاره آویزان شوند
مثل هر وزر و وبال دیگری
باید آنجا سطر سطر رای من
#علت #شرعی و #قانونی بیابد ورنه من
سالهای سال ویلان می شوم
پاسخ #حق را اگر دادم در آن هول و ولا
تازه نوبت می رسد بر حق ناس
تک تک مردم درآویزند بر من ناگهان
هین چرا #محکوم کردی هین چرا؟
حق من را باز نستاندی؟ بگو
سال کاری رو به پایان می رود
من به پشت سر نگاهی میکنم
روزها در #شعبه تنها بوده ام
نه! #خطا گفتم؛ من و #وجدان من
هم من و وجدان من با یک #قلم
بر هزاران برگ ٬سطرهای بی شمار
لطمه بر انگشت ٬بر اعصاب من
می نوشتم ٬ می نویسم ٬ می رود
حیف کاغذهای بسیاری که رفت
حیف انگشتان من
#علیرضا_روحانی
jOin 🔜 @arayeghazayi
آرای قضایی
💐 مادام که وجدانهای بیدار شرافت خود را در راه #احقاق #حق، #وثیقه سوگندشان می سازند #عدالت هیچگاه از نفس نمی افتد و مادام که گامهای خستگی ناپذیر و استوار می پایند و می پیمایند حق ماندنیست 💐
🌸 #صدقه دادن هیچ کمکی به فقرا نمیکند. ما این کار را فقط برای آرام کردن #وجدان خودمان انجام میدهیم.
فقرا محتاج عدالتند نه صدقه...!
#ایزابل_آلنده
jOin 🔜 @arayeghazayi 🌸
فقرا محتاج عدالتند نه صدقه...!
#ایزابل_آلنده
jOin 🔜 @arayeghazayi 🌸
آرای قضایی
🔰 #تجربه_قضایی؛ چند ساعت با #قاضی_کشیک جنایی! jOin 🔜 @arayeghazayi 🔷 چند شب پیش ساعت ۲ شب گوشی همراه #کشیک_جنایی به صدا درآمد. آن شب تا ساعت یازده و نیم شب در منزل #پرونده نوشته بودم و خستگی جسمی و روحی شدیدی وجودم را آزار داده بود. از شدت خستگی در خواب…
🌼🍃🌹🍃🌺🍃🌷🍃🌺
🍃🌺🍃🌼🍃🌺
🌺🍃🌷
🌸
❇️ خاطره ای از #استاد فقید #دکتر_ناصر_کاتوزیان در مقدمه کتاب #عدالت_قضائی؛ گزیده #آراء:
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔸 روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی استاد فقید دانشکده #حقوق و علوم سیاسی، که مدتها #دادستان_کل_کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود؛ بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست و با ملاحظه یکی از آخرین نوشتههایم که به همراه داشتم برق شادی را در چشمان بیفروغش خواندم. پیر فرزانه و دانشمند، در همان وضع بیماری نیز از اینکه میدید #نسل بعد از او دنباله کار را رها نکرده است و شعله #عشق به #عدالت هنوز هم جرقههایی دارد، خوشحال و راضی بود. از هر دری سخن رفت تا نوبه به #لزوم تقوای #قاضی و ترس از #عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به #عدالت_خواهی و وسعت معلومات شهره بود چهره درهم کرد. ما از #حسن_شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او میکوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت :
« مدتها پیش، در #پرونده ای که #دادگاه جنایی #حکم به #اعدام داده بود و برای #رسیدگی_تمییزی در #دیوان_عالی مطرح میشد، بر مبنای #شواهد_ظاهری، #درخواست #ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام #حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد ».
او میدانست که در پیشگاه عدل الهی شکستن #حرمت خون انسان گناه نابخشودنی است و در اخبار معصومان به تکرار آمده است که در روز واپسین نخستین پرسش دربارهی خون بیگناه است. در خیل عاشقان عدالت چنین مردانی کم نبودهاند که در طریقت خود #شجاعت را در ترس از خدا میدیدند.
در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد؛ آنان که با بضاعت اندک خود و بیآنکه اطلاعی درخور از #دادرسی و #قضاء و #دانش حقوق داشته باشند، با غرور تکیه بر #مسند_قضا میزنند و با خونسردی و تهور کامل حکم میرانند، چنانکه گویی بر #میراث #غصب شده خود سلطه یافتهاند. با خود میگفتم: در این جهان پرغوغا و گونهگون، نهتنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت #وجدان ها نیز مثالزدنی و عبرت آموز است: این یکی، پس از سالیان دراز #تجربه و #تحقیق و با داشتن عالیترین #مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و #احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا #نقض کند، نگران است؛ و آنیکی، همچون والیان #خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به #قوانین و آثار حکم خود بر خون و #مال و عِرض مردم ندارد ... غافل از آنکه «جرس فریاد میدارد که بربندید محملها». [1]
[1]. #کاتوزیان، ناصر؛ عدالت قضائی؛ گزیده آراء، چاپ چهارم، نشر میزان، ۱۳۹۲، تهران
jOin 🔜 @arayeghazayi
☘
🌺🍃💐
🍃🌺🍃🌼🍃🌺
🌼🍃🍂🍃🌺🍃🌾🍃🌺
🍃🌺🍃🌼🍃🌺
🌺🍃🌷
🌸
❇️ خاطره ای از #استاد فقید #دکتر_ناصر_کاتوزیان در مقدمه کتاب #عدالت_قضائی؛ گزیده #آراء:
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔸 روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی استاد فقید دانشکده #حقوق و علوم سیاسی، که مدتها #دادستان_کل_کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود؛ بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست و با ملاحظه یکی از آخرین نوشتههایم که به همراه داشتم برق شادی را در چشمان بیفروغش خواندم. پیر فرزانه و دانشمند، در همان وضع بیماری نیز از اینکه میدید #نسل بعد از او دنباله کار را رها نکرده است و شعله #عشق به #عدالت هنوز هم جرقههایی دارد، خوشحال و راضی بود. از هر دری سخن رفت تا نوبه به #لزوم تقوای #قاضی و ترس از #عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به #عدالت_خواهی و وسعت معلومات شهره بود چهره درهم کرد. ما از #حسن_شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او میکوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت :
« مدتها پیش، در #پرونده ای که #دادگاه جنایی #حکم به #اعدام داده بود و برای #رسیدگی_تمییزی در #دیوان_عالی مطرح میشد، بر مبنای #شواهد_ظاهری، #درخواست #ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام #حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد ».
او میدانست که در پیشگاه عدل الهی شکستن #حرمت خون انسان گناه نابخشودنی است و در اخبار معصومان به تکرار آمده است که در روز واپسین نخستین پرسش دربارهی خون بیگناه است. در خیل عاشقان عدالت چنین مردانی کم نبودهاند که در طریقت خود #شجاعت را در ترس از خدا میدیدند.
در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد؛ آنان که با بضاعت اندک خود و بیآنکه اطلاعی درخور از #دادرسی و #قضاء و #دانش حقوق داشته باشند، با غرور تکیه بر #مسند_قضا میزنند و با خونسردی و تهور کامل حکم میرانند، چنانکه گویی بر #میراث #غصب شده خود سلطه یافتهاند. با خود میگفتم: در این جهان پرغوغا و گونهگون، نهتنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت #وجدان ها نیز مثالزدنی و عبرت آموز است: این یکی، پس از سالیان دراز #تجربه و #تحقیق و با داشتن عالیترین #مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و #احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا #نقض کند، نگران است؛ و آنیکی، همچون والیان #خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به #قوانین و آثار حکم خود بر خون و #مال و عِرض مردم ندارد ... غافل از آنکه «جرس فریاد میدارد که بربندید محملها». [1]
[1]. #کاتوزیان، ناصر؛ عدالت قضائی؛ گزیده آراء، چاپ چهارم، نشر میزان، ۱۳۹۲، تهران
jOin 🔜 @arayeghazayi
☘
🌺🍃💐
🍃🌺🍃🌼🍃🌺
🌼🍃🍂🍃🌺🍃🌾🍃🌺
✅ چکیده
صرف #گزارش از ناحیه #اشخاصحقیقی به #نمایندگی از #شخصحقوقی مصداق #دلیل نیست و صرف فحاشی و تندخویی از روی عصبانیت ولو با صدای بلند مصداق هیاهو و جنجال نیست.
شماره : ۹۸۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۰۶۹۴
تاریخ : ۱۳۹۸/۷/۲۱
⚖ #رای دادگاه
درخصوص #تجدیدنظرخواهی #محکومعلیه آقای فردوس....فرزند..... از #دادنامه شماره .......... صادره از شعبه ۱۰۱ #دادگاهکیفریدو شهرستان..... که در مقام #تایید #محکومیتغیابی موضوع #دادنامه شماره ....... صادر و به موجب آن، #تجدیدنظرخواه به #اتهام #اخلالدرنظم مدرسه حسب #شکایت #شاکیخصوصی آقای علیرضا....فرزند....، گزارش #مرجعانتظامی و اظهارات مطلعان ضمن #احراز #بزهکاری به تحمل سه ماه #حبس و ده ضربه #شلاقتعزیری #محکوم و از این رای محکومعلیه ضمن اخذ مراتب #اعلامگذشت #شاکی در #فرجهقانونیتجدیدنظرخواهی و #پرونده به این #دادگاه #ارجاع شده است.
دادگاه با امعان نظر در جامع اوراق و محتویات پرونده عمده دلیل #استنادی علیه تجدیدنظرخواه #صورتمجلس تنظیمی از ناحیه ی #مدیر آموزشگاه و ممضی به امضای دوتن از معاونان #مدرسه است.
اولاً: مفاد صورتمجلس تنظیمی از ناحیه شاکی؛ مدیر دبستان پسرانه سعدی...؛ به نحوی تنظیم شده که گویی #متهم که خود ولّی دو تن از محصلان آن آِموزشگاه بوده، در حالت روحی و روانی نامتعادل و هم چون فردی لایعقل و بیاراده به صرف #دعوت به حضور در مدرسه به یکباره برآشفته و ابتدا به ساکن مرتکب سروصدا و #توهین مدعابه شده است که پذیرش چنین کیفیت رفتاری توجیه معقول و منطقی ندارد و میتواند زوایای پنهانی در موضوع موجود و دخیل بوده باشد.
ثانیاً: هیچگونه حلقه سیدی و فیلمی که مبین کیفیات قضیه و موید صحت گزارش باشد، ضم پرونده نیست. ثالثاً: مفاد #شکوائیه بعضاً با مفاد صورتمجلس تنظیمی از ناحیه مدیر آموزشگاه و معاونان وی تغایر دارد چنانکه در صورتمجلس مزبور به خلاف برگه شکوائیه، هیچگونه افعال تهاجم و #قدرتنمایی #متهم و گریه و زاری دانشآموزان مشهود و ملحوظ نیست بلکه این امور از ناحیه نماینده حقوقی مقارن با ورود وی در پرونده متعاقباً منتسب و ملحق شده است.
رابعاً: قطع نظر از این که مابین مدیر آموزشگاه و معاونان وی #رابطهخادمومخدومی وجود دارد، صرف گزارش ازناحیه اشخاص حقیقی به نمایندگی از شخص حقوقی مصداق دلیل (#شهادت) نبوده و نیز احدی در پرونده امر به عنوان #شاهد در محضر #دادگاهبدوی #ادایشهادت ننموده بلکه شهادت دوتن از معاونان مدرسه در مرجع انتظامی و در حضور یکدیگر و برخلاف #مقررات اصولی و #آمره #قانونآیبندادرسیکیفری با وصف محرمانگی و #لزوم اخذ شهادت به نحو انفراد، اخذ شده است به نحوی که احدی از شهود صرفاً اظهار داشته مفاد شهادت وی عیناً همان شهادت همکار دیگر است.
خامساً: علیالفرض وقوع فحاشی و تندخویی،صرف ارتکاب این امور از روی عصبانیت مصداق هیاهو و جنجال محسوب نیست چه توهین و #تهدید واجد عناوین مجرمانه مخصوص به خود هستند ولو با صدای بلند واقع شده باشند مگر این که #اوضاعواحوال مکشوف حقاً مثبت حصول نتیجه #اخلال در نظم در پی آنها باشد که در مانحن فیه دلیل مثبت حصول چنین نتیجهای مشهود نیست یا دست کم متقن و مقنع #وجدان #محکمه نیست و ایضاً متهم در کلیه مراحل تحقیقات و #محاکمه و تجدیدنظرخواهی مصراً #منکر ارتکاب #بزه است.
با این تقدیر، صرفنظر از اعلام بعدی گذشت شاکی به لحاظ #فقدانادلهاثباتی به استناد بند(ب) ماده ۴۵۵ قانونآییندادرسیکیفری #دادنامهتجدیدنظرخواسته #نقض و به استناد ماده ۴ همان قانون #حکم به #برائت #صادر و اعلام میدارد. رای صادره #حضوری و #قطعی است.
مستشاران شعبه ۲۳ #دادگاهتجدیدنظر خوزستان؛
قدرتی - داودی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
صرف #گزارش از ناحیه #اشخاصحقیقی به #نمایندگی از #شخصحقوقی مصداق #دلیل نیست و صرف فحاشی و تندخویی از روی عصبانیت ولو با صدای بلند مصداق هیاهو و جنجال نیست.
شماره : ۹۸۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۰۶۹۴
تاریخ : ۱۳۹۸/۷/۲۱
⚖ #رای دادگاه
درخصوص #تجدیدنظرخواهی #محکومعلیه آقای فردوس....فرزند..... از #دادنامه شماره .......... صادره از شعبه ۱۰۱ #دادگاهکیفریدو شهرستان..... که در مقام #تایید #محکومیتغیابی موضوع #دادنامه شماره ....... صادر و به موجب آن، #تجدیدنظرخواه به #اتهام #اخلالدرنظم مدرسه حسب #شکایت #شاکیخصوصی آقای علیرضا....فرزند....، گزارش #مرجعانتظامی و اظهارات مطلعان ضمن #احراز #بزهکاری به تحمل سه ماه #حبس و ده ضربه #شلاقتعزیری #محکوم و از این رای محکومعلیه ضمن اخذ مراتب #اعلامگذشت #شاکی در #فرجهقانونیتجدیدنظرخواهی و #پرونده به این #دادگاه #ارجاع شده است.
دادگاه با امعان نظر در جامع اوراق و محتویات پرونده عمده دلیل #استنادی علیه تجدیدنظرخواه #صورتمجلس تنظیمی از ناحیه ی #مدیر آموزشگاه و ممضی به امضای دوتن از معاونان #مدرسه است.
اولاً: مفاد صورتمجلس تنظیمی از ناحیه شاکی؛ مدیر دبستان پسرانه سعدی...؛ به نحوی تنظیم شده که گویی #متهم که خود ولّی دو تن از محصلان آن آِموزشگاه بوده، در حالت روحی و روانی نامتعادل و هم چون فردی لایعقل و بیاراده به صرف #دعوت به حضور در مدرسه به یکباره برآشفته و ابتدا به ساکن مرتکب سروصدا و #توهین مدعابه شده است که پذیرش چنین کیفیت رفتاری توجیه معقول و منطقی ندارد و میتواند زوایای پنهانی در موضوع موجود و دخیل بوده باشد.
ثانیاً: هیچگونه حلقه سیدی و فیلمی که مبین کیفیات قضیه و موید صحت گزارش باشد، ضم پرونده نیست. ثالثاً: مفاد #شکوائیه بعضاً با مفاد صورتمجلس تنظیمی از ناحیه مدیر آموزشگاه و معاونان وی تغایر دارد چنانکه در صورتمجلس مزبور به خلاف برگه شکوائیه، هیچگونه افعال تهاجم و #قدرتنمایی #متهم و گریه و زاری دانشآموزان مشهود و ملحوظ نیست بلکه این امور از ناحیه نماینده حقوقی مقارن با ورود وی در پرونده متعاقباً منتسب و ملحق شده است.
رابعاً: قطع نظر از این که مابین مدیر آموزشگاه و معاونان وی #رابطهخادمومخدومی وجود دارد، صرف گزارش ازناحیه اشخاص حقیقی به نمایندگی از شخص حقوقی مصداق دلیل (#شهادت) نبوده و نیز احدی در پرونده امر به عنوان #شاهد در محضر #دادگاهبدوی #ادایشهادت ننموده بلکه شهادت دوتن از معاونان مدرسه در مرجع انتظامی و در حضور یکدیگر و برخلاف #مقررات اصولی و #آمره #قانونآیبندادرسیکیفری با وصف محرمانگی و #لزوم اخذ شهادت به نحو انفراد، اخذ شده است به نحوی که احدی از شهود صرفاً اظهار داشته مفاد شهادت وی عیناً همان شهادت همکار دیگر است.
خامساً: علیالفرض وقوع فحاشی و تندخویی،صرف ارتکاب این امور از روی عصبانیت مصداق هیاهو و جنجال محسوب نیست چه توهین و #تهدید واجد عناوین مجرمانه مخصوص به خود هستند ولو با صدای بلند واقع شده باشند مگر این که #اوضاعواحوال مکشوف حقاً مثبت حصول نتیجه #اخلال در نظم در پی آنها باشد که در مانحن فیه دلیل مثبت حصول چنین نتیجهای مشهود نیست یا دست کم متقن و مقنع #وجدان #محکمه نیست و ایضاً متهم در کلیه مراحل تحقیقات و #محاکمه و تجدیدنظرخواهی مصراً #منکر ارتکاب #بزه است.
با این تقدیر، صرفنظر از اعلام بعدی گذشت شاکی به لحاظ #فقدانادلهاثباتی به استناد بند(ب) ماده ۴۵۵ قانونآییندادرسیکیفری #دادنامهتجدیدنظرخواسته #نقض و به استناد ماده ۴ همان قانون #حکم به #برائت #صادر و اعلام میدارد. رای صادره #حضوری و #قطعی است.
مستشاران شعبه ۲۳ #دادگاهتجدیدنظر خوزستان؛
قدرتی - داودی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi