✳ سندسازی مطابق با واقع مصداق جعل است یا خیر؟
مستفاد از قید "به قصد تقلب" مذکور در فراز اخیر ماده ۵۲۳ قانونمجازاتاسلامی تعزیرات و متبادر از معنای لغوی و عرفی و مستظهر به سوابق و رویهقضایی، بلاتردید از جمله ارکانمتشکلهبزهجعل این است که عنصر مادی آن مرکب از قلب حقیقت باشد. منظور از قلب حقیقت؛ تحریف، تغییر، تبدیل، وارونه جلوه دادن و انقلاب واقعیت موجود است. بدون قلب حقیقت، موضوع جعل منتفی و ممکن است واجد وصف کیفری دیگری باشد.
حالیه سوال این است که چنان چه طلبکار در مقابل مطالبات خویش فاقد سند باشد یا آن را مفقود کرده باشد اما به منظور وصول مطالبات به حق خویش سندی را بسازد، آیا مرتکب بزه جعل شده یا خیر؟
دراین خصوص اجمالاً باید گفت اقوال به
شرح ذیل مختلف است؛
۱) مصداق قلب حقیقت و جعل نیست.
۲) به لحاظ فقدان عنصر معنوی جعل نیست.
۳) مصداق قلب حقیقت است اما به لحاظ فقدان عنصر اضرار به غیر جعل محقق نیست.
۴) چنانچه سند ساختگی از نوع رسمی باشد، جعل است و الاخیر.
۵) بین منبع حق و وسیله اثبات و احقاق حق تفاوت است؛ منبع حق جعل نشده اما وسیله اثبات آن که همانا سند باشد قلب شده و جعل محقق است.
از بین نظریههای فوق، نظریه اخیر از قوت و رزانت بیشتری برخودار است؛ زیرا در اینجا دو حقیقت موجود است:
الف) حقیقت طلبکاری این و مدیونیت مدیون
ب) حقیقت فقدان سند اثبات طلبکاری و بدهکاری
به تعبیر دیگر، هرچند که حقیقت و ماهیت طلب و دین قلب نشده، اما حقیقت دیگری که همانا، فقدان سند اثباتی باشد عالماً و عامداً مقلوب و مزور شده است و همینقدر از عمل برای تحقق عنوان بزه جعل کفایت میکند. افزون بر آن، تجویز سندسازی مغایر مقررات قانونی در باب اثبات دعوا و ادله حاکم بر آن موجب هرج و مرج و اختلال در انتظام امور و نظم حقوقی و عمومی است.
✍قدرتی/ دادبان
#جعل #قلبحقیقت #سندساختگی #سندسازی #اثبات #ثبوت #ماهیت #بزه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
مستفاد از قید "به قصد تقلب" مذکور در فراز اخیر ماده ۵۲۳ قانونمجازاتاسلامی تعزیرات و متبادر از معنای لغوی و عرفی و مستظهر به سوابق و رویهقضایی، بلاتردید از جمله ارکانمتشکلهبزهجعل این است که عنصر مادی آن مرکب از قلب حقیقت باشد. منظور از قلب حقیقت؛ تحریف، تغییر، تبدیل، وارونه جلوه دادن و انقلاب واقعیت موجود است. بدون قلب حقیقت، موضوع جعل منتفی و ممکن است واجد وصف کیفری دیگری باشد.
حالیه سوال این است که چنان چه طلبکار در مقابل مطالبات خویش فاقد سند باشد یا آن را مفقود کرده باشد اما به منظور وصول مطالبات به حق خویش سندی را بسازد، آیا مرتکب بزه جعل شده یا خیر؟
دراین خصوص اجمالاً باید گفت اقوال به
شرح ذیل مختلف است؛
۱) مصداق قلب حقیقت و جعل نیست.
۲) به لحاظ فقدان عنصر معنوی جعل نیست.
۳) مصداق قلب حقیقت است اما به لحاظ فقدان عنصر اضرار به غیر جعل محقق نیست.
۴) چنانچه سند ساختگی از نوع رسمی باشد، جعل است و الاخیر.
۵) بین منبع حق و وسیله اثبات و احقاق حق تفاوت است؛ منبع حق جعل نشده اما وسیله اثبات آن که همانا سند باشد قلب شده و جعل محقق است.
از بین نظریههای فوق، نظریه اخیر از قوت و رزانت بیشتری برخودار است؛ زیرا در اینجا دو حقیقت موجود است:
الف) حقیقت طلبکاری این و مدیونیت مدیون
ب) حقیقت فقدان سند اثبات طلبکاری و بدهکاری
به تعبیر دیگر، هرچند که حقیقت و ماهیت طلب و دین قلب نشده، اما حقیقت دیگری که همانا، فقدان سند اثباتی باشد عالماً و عامداً مقلوب و مزور شده است و همینقدر از عمل برای تحقق عنوان بزه جعل کفایت میکند. افزون بر آن، تجویز سندسازی مغایر مقررات قانونی در باب اثبات دعوا و ادله حاکم بر آن موجب هرج و مرج و اختلال در انتظام امور و نظم حقوقی و عمومی است.
✍قدرتی/ دادبان
#جعل #قلبحقیقت #سندساختگی #سندسازی #اثبات #ثبوت #ماهیت #بزه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi