#یادداشت

⭕️ به مناسبت ۱۴ اسفند سالروز درگذشت دکتر مصدق

دکتر مصدق از دودمان قاجاریه بود. او نوادهٔ دختری فتحعلی‌شاه قاجار محسوب می‌شد.

مصدق در نوزده سالگی با زهرا دختر میرزا زین‌العابدین تهرانی امام جمعه تهران ازدواج کرد و حاصل آن پنج فرزند بود
پس از #انقلاب_مشروطه، مصدق سعی کرد در نخستین دوره #مجلس_شورای_ملی از شهر اصفهان کاندید شود (همسرش دو ملک بزرگ در اصفهان داشت و از این طریق خود را منتسب به شهر اصفهان جا زد) اما اعتبارنامه‌اش رد شد و ناکام ماند.
محمدعلی شاه قاجار پس از به‌توپ بستن مجلس شورای ملی، یک مجلس جدید دست‌نشانده و گزینشی ساخت به نام «مجلس شورای کبرای دولتی» که متشکل از درباریان و شاهزاده‌ها و بازاریان و افراد نزدیک به حکومت بود. در این مجلس، مصدق نیز به عنوان یک عضو، انتخاب شد.
مصدق سپس به اروپا رفت تا تحصیل کند. او در رشته حقوق، از دانشگاه نوشاتل سوییس فارغ‌التحصیل شد. موضوع پایان‌نامه دکترای مصدق: «وصیت در فقه اسلام و مذهب شیعه» بود. همچنین در سوئیس او درخواست اخذ تابعیت سوئیس را داشت که به او اعطا نشد.

مصدق در جریان کودتای ٣ اسفند ١٢٩٩، در مقابل #رضاخان و #سیدضیاء ایستاد. سیدضیاء پس از کودتا، از مصدق خواست تا استاندار فارس شود، اما مصدق تلگراف او را بی‌پاسخ گذاشت تا ناراحتی خود از کودتا علیه قجرها را ابراز نماید. او سپس در سخنرانی‌ها، از این کودتا اعلام نارضایتی کرد.
او پس از پایان نخست‌وزیری ضیاء، با روی کار آمدن قوام‌السلطنه و تا پایان وزارت مشیرالدوله، دوباره به سیاست برگشت و به ترتیب وزیر مالیه، استاندار آذربایجان و وزیر خارجه شد. سپس توانست در دور پنجم مجلس شورای ملی، رای آورده و نماینده مجلس شود.
در جریان انتقال حکومت از #قاجاریه به #پهلوی، تنها ۵ نفر از نمایندگان مجلس با طرح انحلال قاجاریه مخالفت کردند که یکی از آن‌ها مصدق بود. او تمام قد از #احمدشاه در مقابل رضاخان حمایت کرد.
او از طرح ایجاد #راه_آهن_سراسری در ایران انتقاد داشت و مخالف آن بود. مصدق عقیده داشت با بودجه ساخت راه‌آهن، بهتر است یک کارخانه قند ساخته شود!
مصدق در مجلس ششم رای نیاورد. سپس شروع به مخالفت با حکومت کرد و به خصوص بر #محمدعلی_فروغی تاخت و او را خائن به ملت و دست‌نشانده بیگانگان توصیف کرد.

در اوایل حکومت #رضاشاه، شاه به مصدق چندین بار پیشنهاد پست دولتی داد تا از تجربیات سیاسی او در جهت پیشرفت مملکت استفاده شود. از همین روی یکبار پیشنهاد وزارت خارجه و یکبار پیشنهاد نخست‌وزيری به وی داده شد که مصدق به دلیل کینه از رضاشاه، هر دو را رد کرد.

او سرانجام پس از کارشکنی‌ها در زمان توسعه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ایران در دوران پهلوی اول، مدتی زندانی و سپس تبعید شد. بعدها در خاطراتش مدعی شد که در زمان زندان، دو بار به دلیل ناامیدی از پیشرفت کشور خودکشی کرد اما نگذاشتند بمیرد!
(این ادعا به لحاظ تاریخی صحت ندارد.)

مصدق مدتی بعد، از زندان آزاد شد اما دیگر در سیاست به کار گرفته نشد و تا سال ١٣٢٠ و زمان خلع رضاشاه از قدرت، او در قلعه خانوادگی‌اش در احمدآباد، دور از سیاست زندگی کرد.


🀄️بهمن انصاری

#twitter

@antioligarchie

#یادداشت

⭕️قصه لیدرتراشی سردراز دارد!

✍مسعود شفیعی کیا

سال۷۴ که انصارحزبلاه فازفکری گرفته بود، و بامقوله ‎#عبدالکریم_سروش می‌خواست با روش مرگ بر ‎#بدحجاب برخوردکند، و سخنرانی سروش را در دانشگاه تهران بهم زدند، اوضاع دانشگاه ملتهب بود.
برادرعزیزم مرحوم ‎#میرسیف_الدین_مجابی که روش بحثم را می‌دانست خبرم کرد.

گفت که این بروبچه‌های الله‌کرم و مسعوددهنمکی بحث و گفتگو بلد نیستند و اوضاع را خرابتر می‌کنند، چند نفر جمع شویم و با معترضان صحبت کنیم.
رفتم و ساعاتی با دانشجویان دانشگاه فنی و عمدتا انجمن اسلامی به بحث آرام و خوب گذشت، تا اینکه سر و کله انصاری‌ها پیدا و ماشالا حزبلاه بالا گرفت.

تعداد دانشجویان معترض بیشتر بود.
ولی انجمن‌اسلامی مقابل دانشکده تریبون گذاشت و قرارشد نوبتی انصاری‌ها و انجمنی‌ها سخنرانی کنند، اول الله‌کرم صحبت کرد و سپس«ا.ف» انجمنی‌ها، وسط سخنان الله‌کرم سروصدا و صلوات می‌فرستادند تا تمرکزش بهم بخورد.
بعد ا.ف شروع کرد باهمان روش بیانی شریعتی.

آنها با لیدری ا.ف در همان ایام سفارت فلسطین که دست فتح بود را هم اشغال کردند، چرا؟! چون فتح با اسرائیل سازش کرده بود!
ا.ف سخنش را با حمله به رهبر شروع کرد: «چرا یک نفر باید فقط در مملکت حرف بزند و بقیه گوش دهند؟! و ...»
سال ۷۴ ضد رهبر گفتن با ۱۴۰۱ خیلی فرق دارد.

دوست طلبه قدیمی که سال‌ها در نهادامنیتی بود و رده‌اش کم نبود، را با لباس مبدل گوشه‌ای از جمعیت دیدم.
چندی بعد در محفلی از او پرسیدم فلانی چرا با ا.ف برخورد نکردید، بالا تا پایین رهبری را خواند. خندید و گفت: از خودمان است، و ما بهش گفتیم اینها رو بگه تا معترضان را مدیریت کنیم و...

سال‌های اخیر هم در مصاحبه عبدالرضاداوری که آن زمان از همکاران او در انجمن بود دیدم که همان ایام با ا.ف به دیدار صمیمانه آقای‌خامنه‌ای رفتند.
دوقطبی سازی کاذب از دوران امنیتی ‎#رفسنجانی کلیدخورد تا زمینه آمدن ‎#خاتمی فراهم شود.
امروز وقتی بولدشدن افرادی را می‌بینم یادآن قصه می‌افتم.


مثلا طراح سامانه اخاذی ‎#کرونا با رنگین کردن ایران که هزاران میلیون تومان به جیب حاکمیت ریخت را وقتی در دانشگاه شریف لیدر می‌کنند، و دانشجویانی زیر توئیت‌هایش استاد مبارز و... می‌نویسند حسرت می‌خورم که چند نسل باید تاوان سادگی بدهند؟!

از خاطرات جالب آن ماجرا این بود که برای اولین بار با نام محموداحمدی‌نژاد آنجا آشنا شدم.
وقتی سروش گفته بود که حوزویان در حد من برای مناظره نیستند و حاضرم با اساتید دانشگاه مناظره کنم، احمدی‌نژاد به عنوان استاد مستقل ‎#علم_و_صنعت به دور از هیاهوی انصاری‌ها اعلام آمادگی مناظره کرد.

ا.ف هم که سال۸۸ از مسئولان ستاد موسوی کردنش مبدع رنگ سبز برای آن شورش بود، که آتش تقلب و دروغ را برافروخت.
اخیراً ا.ف به بیت ‎#سیستانی نفوذ کرده و گفته شده پایه‌گذار یا پشنهاد دهنده‌ی خبرگزاری شقفنا می‌باشد و ...
بند و زنجیرهای فعالیت ما و فعالیت چنین لیدر شدگان را مقایسه کنید...

البته حسین حاج‌فرج‌دباغ ( عبدالکریم سروش) که حتی نامش لیدرسازی شده و از بانیان ‎#انقلاب_فرهنگی و به خرج نظام در فرنگ درس خوانده، خارج از این دایره‌ نیست.


@antioligarchie

پانوشت کانال▪️ا.ف : ابوالفضل فاتح

⭕️این صدای #سیاوش_کسرایی ‌است، شاعر پر‌‌شور معاصر و یکی از مخالفان حکومت پهلوی که عاقبت خوشی نداشت و گرفتار سراب کمونیسم شد، او پس از #انقلاب_۵۷ از ایران خارج شد و بعد از پناهندگی به شور‌وی در حالی‌که می‌پنداشت حکومت کمونیستی جماهیر شوروی برای او و دیگر رفقایش «فرش قرمز» پهن می‌کند، باخفقان و محرومیت  سرخ رو‌‌برو شد. کمی بعد در پیامی به رفیق قدیمی، #هوشنگ_ابتهاج با تلخی و اندوه بسیار گفت: «همه بازی خوردیم، این‌ها هیچ چیز ندارند، به همه ما دروغ گفتتد و فریب‌مان دادند!»
او تحمل زندگی در شوروی را نداشت و سرانجام با سختی بسیار به اتریش رفت و در آن‌جا درگذشت.

🀄️بنیامین صدر


#twitter

@antioligarchie