آنتی الیگارشی
7.62K subscribers
14.8K photos
5.51K videos
95 files
5.12K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#طنز

🔵 گویند چون خزانه ی انوشیروان عادل را
گشودند، لوحی دیدند که پنج سطر
بر آن نوشته شده بود :

هر که مال ندارد، آبروی ندارد
هر که برادر ندارد، پشت ندارد
هر که زن ندارد، عیش ندارد
هر که فرزند ندارد، روشنی چشم ندارد
هر که این چهار ندارد، هیچ غم ندارد ...!

#عبید_زاکانی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#آیت‌الله_نوری_‌همدانی:

🔴 مردم کاسه صبرشان "لبریز" شده؛ اعتراض نسبت به مشکلات اقتصادی "حق شرعی و قانونی" است...

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#سکوت

💢 در جریان مسائلی که چند روز گذشته در شهرهای مختلف کشورمان اتفاق افتاد و‌موجب کشته شدن دستِ کم ۲۰ نفر از مردم و زخمی شدن تعدادی دیگر و هم چنین آسیب دیدن برخی مکان ها گردید ٬ نکته قابل تأمل سکوت معنا دار مراجع تقلید بود .‌تقریبا می توان گفت به جز آیت الله نوری همدانی که ریشه #اعتراضات را گرانی و مشکلات اقتصادی دانست و خواهان برطرف شدن مشکلات گردید ٬ هیچ صدایی از مراجع در نیامد حتی مراجع #اصلاح_طلبی مثل #صانعی و #بیات زنجانی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تحلیل_یک_اصلاح_طلب
#نگاه_دیگر

🔴 سکوت علما نسبت به نابسامانی‌ها؛ به نفع نظام یا مردم؟

مهدی عبدالرحیمی:

آیت‌الله گرامی چندی پیش در مصاحبه‌ای با سایت مباحثات و در پاسخ به پرسشی ـ به این مضمون ـ که اگر علما از اوضاع رضایت ندارند، چرا حداقل از باب امر به معروف و نهی از منکر انتقاد نمی‌کنند، گفته بود: «چون  یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت می‌شود که آن هم مصلحت نیست».

این بخش از مصاحبه ایشان به‌ویژه بازتاب‌ها و عکس‌‌العمل‌هایی را در فضای مجازی و مخصوصاً شبکه‌های اجتماعی به‌دنبال داشت که مهم‌ترین آن‌ها نقد برخورد دوگانه‌ی علما بر پایه‌ی مصلحت‌اندیشی سیاسی بود. دو مدعای اصلی مطرح‌شده در این بخش از بیانات آیت‌الله گرامی عبارتند از: «بیش‌تر‌شدن درد مردم در اثر انتقاد علما نسبت به اوضاع» و «برداشت مخالف‌بودن با حاکمیت در صورت بیان انتقادات». در این نوشتار کوتاه چند پرسش و نکته را ناظر به این دو ادعا مطرح می‌کنم.

آیا به‌راستی اگر علما از درد و رنج مردم بگویند، نمک بر زخم‌شان پاشیده‌اند؟ چرا این‌طور به مسأله نگاه نمی‌کنیم که بیان رنج‌ها و مشکلات جامعه توسط علما، یک خاصیت مهمش این است که مردم متوجه شوند علما اگر نمی‌توانند ـ یا نمی‌خواهند ـ باری از مشکلات جامعه بردارند، دست‌کم نسبت به دردهای مردم آگاهی دارند. همین مقدار هم بدون‌شک می‌تواند تا حدی مرهمی بر دردهای مردم باشد. اگر همین هم‌دردی لسانی هم نباشد، این شائبه به‌وجود می‌آید که علما در بیوت خود نشسته‌اند و اصولاً از حال و روز مردم بی‌خبرند. بماند که منابع مالی‌ای که در اختیار برخی علماست، حداقل می‌تواند بخشی ـ هرچند اندک ـ از مشکلات تعدادی ـ هرچند کم ـ از مردم را برطرف کند. در جامعه‌ای که بسیاری از افرادش، از برخی نیازهای ابتدایی همچون درمان و آموزش و نیز جوانانش از شغل مناسب یا امکانات تفریح سالم محرومند ـ یا دست کم به امکانات با کیفیت دسترسی ندارند ـ ساخت مؤسسات پژوهشی و آموزشی یا حوزه‌های علمیه‌ی متعدد در سراسر کشور (که در برخی از آن‌ها تعداد طلبه‌ها هم بسیار کم است) چه ضرورتی دارد؟ آن‌هم در شرایطی که بسیاری از این مؤسسات کمیت را فدای کیفیت می‌کنند و اصولاً شأن تأسیس بسیاری از آن‌ها تفوق رویکرد کمیت‌محور در کشور است. به جرأت می‌توان گفت وجود بسیاری از آن‌ها نه ضرورت، که ضرر دارد. بنابراین اگر به هر دلیلی قرار ـ یا صلاح ـ نیست منابع مالی در اختیار علما و مراجع، مشکلی از مشکلات معیشتی مردم را حل کند، حداقل با ساخت مراکز غیرضروری و هزینه‌بر، مشکلی را بر مشکلات مردم اضافه نکند و نمک بر زخمشان نپاشد! هرچند هستند معدود علما و مراجعی که اقداماتی هرچند اندک اما مفید در این زمینه‌ها انجام داده‌ و می‌دهند؛ کارهایی مانند ساخت بیمارستان‌، آپارتمان و… .

اگر به‌راستی کمبود‌هایی وجود دارد، چه کسی باید آن‌ها را بیان کند؟ آیا بهتر نیست که یک نظام سیاسی دینی توسط علمای دین نقد شود تا به‌وسیله‌ی روشن‌فکران سکولار یا دین‌ستیزان؟ به‌راستی کدام مصلحت مانع ـ حداقل ـ بیان معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط علماست؟ حفظ نظام؟ با چه منطقی سکوت در برابر نابسامانی‌ها باعث حفظ نظام می‌شود؟

اما ادعای دیگر مطرح‌شده توسط آیت‌الله گرامی این است که بیان کمبودها و نواقص به مصلحت نیست؛ چون تلقی مخالفت با نظام دارد. دو مفروض را برای این مدعا می‌توان درنظر گرفت؛ یا ـ نستجیر بالله ـ ترس نسبت به از دست دادن موقعیت؛ یا این‌که چون نظام سیاسی مبتنی بر شریعت و برخاسته از نهاد حوزه و روحانیت است، صلاح نیست که توسط علما نقد و کاستی‌هایش بیان شود. خب مفروض اول ـ یعنی ترس نسبت به موقعیت ـ که دور از شأن علما و مراجع است؛ شجاعت در بیان معضلات و مشکلات معیشتی و معنوی مردم، خصیصه‌ی بارز علما و مراجع تقلید بزرگ شیعه در طول تاریخ بوده و یکی از دلایل مهم قدرت اجتماعی آنان نیز وجود همین ویژگی بوده است. اما در مورد مفروض دوم این پرسش به ذهن می‌رسد که اگر به‌راستی کمبود‌هایی وجود دارد، چه کسی باید آن‌ها را بیان کند؟ آیا بهتر نیست که یک نظام سیاسی دینی توسط علمای دین نقد شود تا به‌وسیله‌ی روشن‌فکران سکولار یا دین‌ستیزان؟ به‌راستی کدام مصلحت مانع ـ حداقل ـ بیان معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط علماست؟ حفظ نظام؟ با چه منطقی سکوت در برابر نابسامانی‌ها باعث حفظ نظام می‌شود؟  مگر این‌که معتقد باشیم اصلاً مشکلی وجود ندارد که در این‌صورت حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند.

بهتر است پیش از آن‌که آن‌قدر دیر شود که نه از تاک نشان ماند و نه از تاک‌نشان، علما و مراجع تدبیری عاجل بیاندیشند و جایگاه پدرانه و ملجأگونه‌ی خود را نسبت به مردم بازیابند.

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 سالروز‌ اهانت به امام‌ خمینی بدستور شاه با مقاله رشیدی مطلق.
۱۷ دی ۱۳۵۶

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#فرهاد_نیکو_خواه با نام مستعار " احمد رشیدی مطلق"
۱۷ دی ۱۳۵۶

شرح خبر در پست بعدی👇👇

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
👈مقاله :
"ایران و استعمار سرخ و سیاه"
از 👇
"احمد رشیدی مطلق" که در
روزنامه اطلاعات ۱۷ دي ۱۳۵۶ منتشر شد
مقاله توهین آمیزی که چون جرقه ای به انبار باروت ایران بود و باعث پیروزی انقلاب اسلامی و نابودی سلطنت پهلوی شد .
قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ طلاب و مردم قم به دلیل اهانت به امام خمینی در این مقاله ی روزنامه ی اطلاعات صورت گرفت.
این مقاله آن چنان اثری داشت که آن را این گونه معرفی کرده اند:

«مقاله ای که به انقلاب ایران انجامید»

۳۹سال از جریان نگارش این مقاله می گذرد.


متن کامل این مقاله دز پست بعدی👇👇


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 متن مقاله احمد رشيدي مطلق در روزنامه اطلاعات، 17 دي 1356 : "ايران و استعمار سرخ و سياه "

اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشوراي حسيني بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگري اتحاد استعمار کهن و نو شده است.استعمار سرخو سياهش ، کهنه و نويش، روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با اينکه خصوصيت ذاتي آنانهمانند است، خيلي کم اتفاق افتاده است که اين دو استعمار شناخته شده تاريخ بايکديگر همکاري نمايند، مگر در موارد خاصي ، که يکي از آن ها همکاري نزديک و صميمانهو صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ايران بخصوص برنامه مترقي اصلاحات ارضي درايران است. سرآعاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه 2520 شاهنشاهي استعمار سرخ و سياه ايران را که ظاهرا هر کدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصي داشتند با يکديگرمتحد ساخت، که مظهر اين همکاري صميمانه در بلواي روزهاي 15 و 16 خرداد ماه۲۵۲۲(۱٣۴۲( در تهران آشکار شد. پس از بلواي شوم 15 خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پايه ريزي شده بود ، ابتدا کساني که واقعه را مطالعه مي کردند دچار يک نوع سرگيجي عجيبي شده بودند، زيرا در يک جا ردپاي استعمار سياه و در جاي ديگر اثر انگشت استعمار سرخ در اين غائله به وضوح ديده مي شد. از يک سو عوامل توده اي که با اجراي برنامه اصلاحات ارضي همه اميدهاي خود رابراي فريفتن دهقانان و ساختن انجمن هاي دهقاني نقش بر آب مي ديدند در برابر انقلابدست به آشوب زدند و از سوي ديگر مالکان بزرگ که ساليان دراز ميليونها دهقان ايراني را غارت کرده بودند و به اميد شکستن اين برنامه و رجعت به وضع سابق، پول در دست عوامل توده اي و ورشکستگان ديگر سياسي گذارده بودند و جالب اينکه اين دسته از کسانيکه باور داشتند مي توانند چرخ انقلاب را از حرکت بازدارند و اراضي واگذار شده به دهقانان را از دست آنها خارج سازند ، دست به دامن عالم روحانيت زدند زيرامي پنداشتند که مخالف عالم روحانيت که در جامعه ايران از احترام خاصي برخوردار است،ميتواند نه تنها برنامه انقلاب را دچار مشکل سازد، بلکه همانطور که يکي از مالکان بزرگ تصور کرده بود( "دهقانان زمين ها را به عنوان زمين غصبي پس بدهند!" )ولي عالم روحانيت هوشيارتر از آن بود که عليه انقلاب شاه و ملت که منطبق با اصول وتعاليم اسلامي و به منظور ايجاد عدالت و موقوف شدن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ايران طراحي شده بود برخيزد. مالکان که براي ادامه تسلط خود همواره ازژاندارم تا وزير و از روضه خوان تا چاقوکش را در اختيار داشتند، وقتي با عدم توجه عالم روحانيت و درنتيجه مشکل ايجاد هرج و مرج عليه انقلاب روبرو شدند و روحانيون. برجسته حاضر به همکاري با آنها نشدند، در صدد يافتن يک"روحاني" برآمدند که مرديماجراجو و بي اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماري و بخصوص جاه طلب باشد وبتواند مقصود آن ها را تامين نمايد و چنين مردي را آسان يافتند. مردي که سابقه اش مجهول بود و به قشري ترين و مرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود و چون در ميان روحانيون عالي مقام کشور با همه حمايت هاي خاص موقعيتي بدست نياورده بود در پي فرصتمي گشت که به هر قيمتي هست خود را وارد ماجراهاي سياسي کند و اسم و شهرتي پيدا کند. روح الله خميني عامل مناسبي براي اين منظور بود و ارتجاع سرخ و سياه او رامناسبترين فرد براي مقابله با انقلاب ايران يافتند و او کسي بود که عامل واقعه ننگين 15 خرداد شناخته شد. روح الله خميني معروف به "سيد هندي" بود. درباره انتصاب او به هند هنوز حتي نزديکترين کسانش توضيحي ندارند، به قولي او مدتي درهندوستان بسر برده و در آنجا با مراکز استعماري انگليس ارتباطاتي داشته است و به همين جهت به نام سيد هندي معروف شده است. قول ديگر اين بود که او در جواني اشعارعاشقانه مي سروده و به نام هندي تخلص مي کرده است و به همين جهت به نام هندي معروف شده است و عده اي هم عقيده دارند که چون تعليمات اودر هندوستان بوده فاميل هندي رااز آن جهت انتخاب کرده است که از کودکي تحت تعليمات يک معلم بوده است. آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز ۱۵ خرداد به خاطر همگان مانده است، کسي که عليه انقلاب ايران و به منظور اجراي نقشه استعمار سرخ و سياه کمر بست و بدست عوامل خاص وشناخته شده عليه تقسيم املاک ، آزادي زنان، ملي شدن جنگل ها وارد مبارزه شد و خون بيگناهان را ريخت و نشان داد، هستند هنوز کساني که حاضرند خود را صادقانه در اختيارتوطئه گران و عناصر ضدملي بگذارند. براي ريشه يابي از واقعه 15 خرداد و
نقش قهرمان آن، توجه به مفاد يک گزارش و يک اعلاميه و يک مصاحبه کمک موثر خواهد کرد. چند هفته قبل از غائله 15 خرداد گزارشي از طرف سازمان اوپک منتشر شد که در آن ذکرشده بود:" درآمد دولت انگليس از نفت ايران چند برابر مجموع پولي است که در آن وقت عايد ايران مي شد." چند روز قبل از غائله اعلاميه اي در تهران فاش شد که يک ماجراجوي عرب به نام محمد توفيق القيسي با يک چمدان محتوي ده ميليون ريال پول نقددر فرودگاه مهرآباد دستگير شده که قرار بود اين پول در اختيار اشخاص معيني گذارده شود. چند روز پس از غائله نخست وزير وقت، در يک مصاحبه مطبوعاتي فاش کرد:"برما روشن است که پولي از خارج مي آمده و بدست اشخاص مي رسيده و در راه اجراي نقشه هاي پليدبين دستجات مختلف تقسيم مي شده است". خوشبختانه انقلاب ايران پيروز شد. آخرين مقاومت مالکان بزرگ و عوامل توده اي در هم شکسته شد و راه براي پيشرفت وتعالي و اجراي اصول عدالت اجتماعي هموار شد. در تاريخ ايران روز 15 خرداد به عنوان خاطرهاي دردناک از دشمنان ملت ايران باقي خواهد ماند و ميليونها مسلمان ايراني به خاطرخواهند آورد که چگونه دشمنان هر وقت منافعشان اقتضا کند با يکديگر همدست ميشوند حتي در لباس مقدس و محترم روحاني


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#دولت بهار:

🔴پروفسور سمیعی، پزشک معالج آیت الله هاشمی شاهرودی
#آلمان

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
#دولت بهار: 🔴پروفسور سمیعی، پزشک معالج آیت الله هاشمی شاهرودی #آلمان به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇 @antioligarchie
از کجای کرخه تا کجای راین؟!
در نقد آیت‌الله شاهرودی و پروفسور سمیعی
ح‌سین ق‌دیانی: آن‌قدر می‌دانم که در علم پزشکی، به آن حد از خبرگی رسیده‌ایم که لازم نباشد برای درمان هر مرضی، سر از انگلیس و آلمان درآوریم اما بر فرض، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگر برای معالجه، ره‌سپار غرب نمی‌شدند، می‌مردند؛ والله در این اوضاع که دشمن و دشمن‌دوستان با ذره‌بین دنبال بهانه می‌گردند تا حتی کوچک‌ترین چیزها را هم بر سر جمهوری اسلامی بکوبانند، به‌تر آن بود جناب هاشمی شاهرودی در یکی از بیمارستان‌های تهران، به دیار باقی سفر می‌کردند تا این سفر کذا! صدالبته نه سفر به غرب به قصد علاج، جرم است و نه این حقیر، ضدانقلاب لیکن در این روزگار که تنگنای معیشت، صدای همه را درآورده و حتی موجب شرمندگی رهبر انقلاب شده، جا دارد بی‌هیچ واهمه‌ای، گریبان آقای هاشمی شاهرودی را بچسبیم که فأین تذهبون؟! آخرش و خانه‌ی پرش، مرگ بود دیگر! حقا که می‌مردید، به‌تر از آن بود که این‌گونه و آن‌هم در این شرایط شلم‌شوربا، مسبب زبان‌درازی اپوزیسیون ذاتا زبان‌دراز می‌شدید! یعنی وجودتان، این‌قدر برای اسلام و مسلمین مفید است؟! تا این حد؟! اینک بگذار، این گستاخی را کامل کنم؛ مکرر پروفسور سمیعی را مدح کرده‌ام اما کاش می‌شنیدم ایشان- ناظر بر آن‌چه نوشتم- از معالجه یا حتی عیادت آیت‌الله هاشمی شاهرودی در آلمان، خودداری کرده‌اند تا این بار هم جراح خوش‌آوازه‌ی کشور را ستایش می‌کردم! حالا این متن، چه ربطی داشت به این عکس؟! راستش دلم تنگ شده برای شیرمردانی که در «کرخه» مجروح شدند اما هرگز «راین» نرفتند! برای آن پدر شهید که اتفاقا مایه‌دار هم بود لیکن قلب خود را در همین بقیة‌الله تهران عمل کرد! و برای آن پدر شهید دیگر، که در همین بیمارستان قلب جماران! آری! امام پابرهنه‌ها؛ خمینی بت‌شکن را می‌گویم... و در ادامه می‌گویم؛ در سالگرد هاشمی، این هاشمی هم می‌مرد، به‌تر از آن بود که در کنار کنایه‌ی آخوند انگلیسی، طعنه‌ی آخوند آلمانی را هم دشت کنیم! نه والله! آن‌قدر منطقی و آن‌قدر انقلابی هستم که اگر یکی، شهید بهشتی را آخوند آلمانی بخواند، با دلیل و دل‌نوشت، بر دهانش بکوبم اما امان از آخوندهایی که در این پیچ تاریخی، عدالت را و حتی مصلحت را این‌گونه می‌پیچانند و کوتاه می‌کنند زبان ما را در دفاع از جمهوری اسلامی! جناب هاشمی شاهرودی! وجودتان برای این مردم، بفرمایید دقیقا چقدر از وجود رهبر انقلاب، مفیدتر است؟!
#حسین_قدیانی

💢ghete26


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 در جلسه #شورای عالی امنیت ملی مطرح شد:
#تلگرام با دستور مستقیم رييس جمهور #رفع_فيلتر ميشود

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
حرف بزن
ابر مرا
باز کن
دیرزمانی است
که بارانی ام....

#محمد_علی_بهمنی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🍃زخمم بزن
كه زخم
مرا مرد‌ مي‌كند‌
🍃اما بیا
اصلاً براي عشق تو!
ای خوب ترینِ من !!
سرم د‌رد‌ مي‌كند‌🍃

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
روزنامه‌های صبح امروز (دوشنبه ۱۸ دی)

برای مشاهده صفحه یک دیگر روزنامه‌ها، گزینه INSTANT VIEW را لمس کنید؛👇
http://bit.ly/2m79aMl
🆔 @eslahat_net
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آذر منصوری:

🔴 وقتی در #انتخابات حتی از #مخالفین نظام هم دعوت به شرکت درانتخابات می شود، بایدبعد از انتخابات نیز شرایطی را برای #طرح، #دیده_شدن و #پیگیری_مطالبات آنها و #همه_ایرانیان فراهم آوردتا #امید_اجتماعی به #یاس و #سرخوردگی و #خشم تبدیل نشود.اگرهدف تبدیل #مخالف_به_موافق است


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
سیامک قاسمی:

🔴 آيا ميدانيد تاكنون ١١ هزار ميليارد تومن از پايه پولى كشور، صرف پرداخت سپرده هاى ٣ ميليون نفر از مردمى شده است كه با طمع سود بيشتر بر خلاف بقيه مردم به جاي بانك ها در موسسات غيرمجاز سپرده گذاشته اند. موسساتي كه عمدتا در مشهد بوده اند!

👈الزاما هر كس فرياد مي زند حق با او نيست !

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 فکر می کنید کسانی که به پروفسور سمیعی بابت معالجه یک بیمار " ایت الله شاهرودی " فحش میدن، می تونن در کشور ٬ دموکراسی و آزادی ایجاد کنند ؟!

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie