Forwarded from اتچ بات
#ویژه
#ارسالی_مخاطب
⭕️ در دادگاه ها چه می گذرد⁉️
🔻سخنان دادخواهانه فرزند شهید خطاب به رئیس محترم قوه قضاییه : آقای رئیسی در حالی به جرم #نشر_اکاذیب با شکایت دادستان بهشهر و صاحب کبابی به شش ماه #حبس محکوم شده ام که استفاده از گوشت خوک طی دو بار بررسی بدستور شخص دادستان در آزمایشگاه دامپزشکی مسجل شده است.
قاضی قیصری حرف دادستان و بازپرس را قبول ندارد؟
چرا به جای برخورد با شخص خاطی[ که از طرفی سلامت جامعه را به خطر میندازد و از سوی دیگر سبب بدگمانی مردم و ترویج خصلت فریبکاری و کسب سود از راه های نامشروع می شود] با یک هموطن دلسوز که آمر به معروف و ناهی از منکر است، برخورد شده است؟
#عدالتخواهی
@antioligarchie
#ارسالی_مخاطب
⭕️ در دادگاه ها چه می گذرد⁉️
🔻سخنان دادخواهانه فرزند شهید خطاب به رئیس محترم قوه قضاییه : آقای رئیسی در حالی به جرم #نشر_اکاذیب با شکایت دادستان بهشهر و صاحب کبابی به شش ماه #حبس محکوم شده ام که استفاده از گوشت خوک طی دو بار بررسی بدستور شخص دادستان در آزمایشگاه دامپزشکی مسجل شده است.
قاضی قیصری حرف دادستان و بازپرس را قبول ندارد؟
چرا به جای برخورد با شخص خاطی[ که از طرفی سلامت جامعه را به خطر میندازد و از سوی دیگر سبب بدگمانی مردم و ترویج خصلت فریبکاری و کسب سود از راه های نامشروع می شود] با یک هموطن دلسوز که آمر به معروف و ناهی از منکر است، برخورد شده است؟
#عدالتخواهی
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
آنتی الیگارشی
🔺 پایانی بر عصر آخوندیسم! از بزرگترین خطراتی که حکومت آخوندی را تهدید می کند خارج ساختن تفقه و تدبر در امر دین و شکستن انحصار پژوهش در آن از دست آخوندهای حکومتی مستقر در قم و بیوت معظم است. اساسا خلق واژه های من در آوردی همچون "تقلید" به جای "تحقیق" از آن…
یادداشت یکی از مخاطبان کانال به یادداشت "پایانی بر عصر آخوندیسم" مارکوپولو👇
یادداشت ایده آل گرایانه پایانی بر عصر آخوندیسم در عین کوتاهی خالی از مغالطات متعدد نبود.
در این یادداشت توصیه شده است که " شایسته است هر مومن مسلمان منتظر ظهور، مراجع تقلید را به مراجع تحقیق مبدل کرده و با پژوهش و تدبر در قرآن و سنت، دین داری خود را از دین داری منفعلانه به دین داری آگاهانه تغییر وضعیت دهد و قطعا این پایانی است بر عصر آخوندیسم "
در پاسخ به این بخش باید گفت:
آن چه که در دین مورد تقلید قرار می گیرد، بخش عملی دین یعنی احکام است و این در حالی است که عمده بخش دین یعنی عقاید و معارف دین، به اتفاق همه فقها، قابل تقلید نیست و هر مسلمانی باید خود در این باره تحقیق کرده و به یقین و آگاهی برسد. بنابراین هم متون دین و هم فقها همگان را به تحقیق و تدبر و تفکر در خصوص مسایل اعتقادی دعوت می کنند. گرچه در همین حیطه نیز تحقیق قابل قبولی از جانب افراد اتفاق نمی افتد
اما مسلما در هر رشته و علمی، اگر انسان به دنبال تحصیل برآید. از حالت انفعال (مراجعه به نظردیگران در آن رشته) به حالت فعال و آگاه( کارشناس آن رشته) تغییر وضعیت خواهد داد. این نه تنها در مورد علم فقه، بلکه در پزشکی و دیگر رشته ها هم می تواند اتفاق بیفتد. و در این صورت شما از مقلد به فقیه و از وضعیت بیمار به پزشک ، تغییر وضعیت خواهید داد بدیهی است در این صورت نه تنها عصر پزشکی و آخوندی به پایان نخواهد رسید بلکه خود شما نیز به این گروه و لو این عنوان بر شمااطلاق نشود اضافه خواهید شد.
حال سوال این است که چنین ایده آلی آیا امکان تحقق خواهد داشت؟ با اندکی تامل، کسب حد اقل های لازم حتی با در نظر گرفتن ساختار آکادمیک تحصیلات در هر رشته ای، نزدیک به ده سال طول می انجامد تا شخص در رشته مورد نظر ، صاحب نظر شود. آیا همه آحاد جامعه این استعداد و علاقه را دارند تا در این حوزه به تحصیل و پژوهش بپردازند؟ با مراجعه به عقل و تجربه و حتی به استناد آیه نفر ( و ما کان المومنون لینفروا کافه...) جواب مسلما منفی است. پس تحقق چنین ایده آلی عملا منتفی است.
در بخش دیگر این یادداشت آمده است که:
" اساسا خلق واژه های من در آوردی همچون "تقلید" به جای "تحقیق" از آن جهت است که علما، تحقیق را برای عوام جایز نمی دانند از برای همین است که بجای "مرجع تحقیق" "مرجع تقلید" را بر خود سزاوارتر می دانند."
گرچه عنوان مرجع تقلید برای عده ای خاص اطلاق می شود اما با کمی تامل، این عنوان برای همه کسانی که در رشته خاصی تخصص دارند قابل اطلاق است. چون همان طور که هر مسلمانی برای اطلاع از وظیفه دینی خود به نظر کارشناس مراجعه و آن را به کار می گیرد. در پزشکی نیز یک بیمار برای اگاهی از نحوه مقابله با بیماری اش به پزشک مراجعه و نسخه وی را بدون چون و چرا اجرا می کند. در تعمیر خودرو نیز صاحب خودرو به و نسخه تعمیرکار را و لو با صرف هزینه های سنگین عملی می کند. بنابراین هر کسی در حوزه تخصص خود عملا محل رجوع مردمند.
ذکر این نکته لازم است که هر عقل سلیمی، کسانی را که بدون آگاهی، در هر حیطه ای مداخله می کنند تقبیح کرده و مداخله آن ها را فساد زا می دانند. در امر دین نیز، جریان از همین قرار است. و قبل از علما، این عقل است که حکم به عدم امکان پژوهش برای فرد غیر وارد می کند. لذا حتی اگر علما هم حکم به جواز دهند باز هم بدون کسب آگاهی های لازم برای فهم متون دین، رسیدن به دستورالعملهای دینی ممکن نیست.
اما بخش اصلی و مهم این یادداشت، که به عنوان فرضیه این یادداشت قلمداد می شود سطور اول آن است که گفته شده:
" از بزرگترین خطراتی که حکومت آخوندی را تهدید می کند خارج ساختن تفقه و تدبر در امر دین و شکستن انحصار پژوهش در آن از دست آخوندهای حکومتی مستقر در قم و بیوت معظم است."
که در آن، خارج شدن تفقه و تدبر در امر دین از دست آخوندهای حکومتی، تهدید برای حکومت آخوندی قلمداد شده است.
در این باره چند نکته لازم است:
1- الزاما وجود آخوند حکومتی ، به معنای آخوندی بودن حکومت نیست. چه بسا آخوند حکومتی باشد ولی حکومت غیر آخوندی باشد کما اینکه در طول تاریخ علمای درباری و به تعبیر امروزی آخوند حکومتی بودند اما دربار و حکومت از آن سلاطین و شاهان بود.
2-حتی اگر آخوند حکومتی هم نباشد و تفقه و تدبر در امر دین از دست آخوندهای حکومتی هم خارج شود باز در مقابل، آخوندهای غیر حکومتی قرار دارند که به امر تفقه و تدبر در دین مشغولند. و همواره به عنوان محل رجوع مردم در امور دین محسوب می شده اند. بنابراین باز هم روحانیت، به عنوان مرجع مردم باقی خواهد ماند.
3-اگر گفته شود که امر تدبر و تفقه در دین چه از دست آخوند حکومتی و چه از دست آخوند غیر حکومتی خارج شود و همه مسلمانان، خود شخصا به تفقه و تدبر در دین بپردازند و این ایده آل دور از ذهن عملا تحقق یابد، نتیجه اش پایان آخوندی و فقاهت نیست بلکه فراگیر شدن آن است ولو با رویکردی متفاوت باشند
@antioligarchie
در این یادداشت توصیه شده است که " شایسته است هر مومن مسلمان منتظر ظهور، مراجع تقلید را به مراجع تحقیق مبدل کرده و با پژوهش و تدبر در قرآن و سنت، دین داری خود را از دین داری منفعلانه به دین داری آگاهانه تغییر وضعیت دهد و قطعا این پایانی است بر عصر آخوندیسم "
در پاسخ به این بخش باید گفت:
آن چه که در دین مورد تقلید قرار می گیرد، بخش عملی دین یعنی احکام است و این در حالی است که عمده بخش دین یعنی عقاید و معارف دین، به اتفاق همه فقها، قابل تقلید نیست و هر مسلمانی باید خود در این باره تحقیق کرده و به یقین و آگاهی برسد. بنابراین هم متون دین و هم فقها همگان را به تحقیق و تدبر و تفکر در خصوص مسایل اعتقادی دعوت می کنند. گرچه در همین حیطه نیز تحقیق قابل قبولی از جانب افراد اتفاق نمی افتد
اما مسلما در هر رشته و علمی، اگر انسان به دنبال تحصیل برآید. از حالت انفعال (مراجعه به نظردیگران در آن رشته) به حالت فعال و آگاه( کارشناس آن رشته) تغییر وضعیت خواهد داد. این نه تنها در مورد علم فقه، بلکه در پزشکی و دیگر رشته ها هم می تواند اتفاق بیفتد. و در این صورت شما از مقلد به فقیه و از وضعیت بیمار به پزشک ، تغییر وضعیت خواهید داد بدیهی است در این صورت نه تنها عصر پزشکی و آخوندی به پایان نخواهد رسید بلکه خود شما نیز به این گروه و لو این عنوان بر شمااطلاق نشود اضافه خواهید شد.
حال سوال این است که چنین ایده آلی آیا امکان تحقق خواهد داشت؟ با اندکی تامل، کسب حد اقل های لازم حتی با در نظر گرفتن ساختار آکادمیک تحصیلات در هر رشته ای، نزدیک به ده سال طول می انجامد تا شخص در رشته مورد نظر ، صاحب نظر شود. آیا همه آحاد جامعه این استعداد و علاقه را دارند تا در این حوزه به تحصیل و پژوهش بپردازند؟ با مراجعه به عقل و تجربه و حتی به استناد آیه نفر ( و ما کان المومنون لینفروا کافه...) جواب مسلما منفی است. پس تحقق چنین ایده آلی عملا منتفی است.
در بخش دیگر این یادداشت آمده است که:
" اساسا خلق واژه های من در آوردی همچون "تقلید" به جای "تحقیق" از آن جهت است که علما، تحقیق را برای عوام جایز نمی دانند از برای همین است که بجای "مرجع تحقیق" "مرجع تقلید" را بر خود سزاوارتر می دانند."
گرچه عنوان مرجع تقلید برای عده ای خاص اطلاق می شود اما با کمی تامل، این عنوان برای همه کسانی که در رشته خاصی تخصص دارند قابل اطلاق است. چون همان طور که هر مسلمانی برای اطلاع از وظیفه دینی خود به نظر کارشناس مراجعه و آن را به کار می گیرد. در پزشکی نیز یک بیمار برای اگاهی از نحوه مقابله با بیماری اش به پزشک مراجعه و نسخه وی را بدون چون و چرا اجرا می کند. در تعمیر خودرو نیز صاحب خودرو به و نسخه تعمیرکار را و لو با صرف هزینه های سنگین عملی می کند. بنابراین هر کسی در حوزه تخصص خود عملا محل رجوع مردمند.
ذکر این نکته لازم است که هر عقل سلیمی، کسانی را که بدون آگاهی، در هر حیطه ای مداخله می کنند تقبیح کرده و مداخله آن ها را فساد زا می دانند. در امر دین نیز، جریان از همین قرار است. و قبل از علما، این عقل است که حکم به عدم امکان پژوهش برای فرد غیر وارد می کند. لذا حتی اگر علما هم حکم به جواز دهند باز هم بدون کسب آگاهی های لازم برای فهم متون دین، رسیدن به دستورالعملهای دینی ممکن نیست.
اما بخش اصلی و مهم این یادداشت، که به عنوان فرضیه این یادداشت قلمداد می شود سطور اول آن است که گفته شده:
" از بزرگترین خطراتی که حکومت آخوندی را تهدید می کند خارج ساختن تفقه و تدبر در امر دین و شکستن انحصار پژوهش در آن از دست آخوندهای حکومتی مستقر در قم و بیوت معظم است."
که در آن، خارج شدن تفقه و تدبر در امر دین از دست آخوندهای حکومتی، تهدید برای حکومت آخوندی قلمداد شده است.
در این باره چند نکته لازم است:
1- الزاما وجود آخوند حکومتی ، به معنای آخوندی بودن حکومت نیست. چه بسا آخوند حکومتی باشد ولی حکومت غیر آخوندی باشد کما اینکه در طول تاریخ علمای درباری و به تعبیر امروزی آخوند حکومتی بودند اما دربار و حکومت از آن سلاطین و شاهان بود.
2-حتی اگر آخوند حکومتی هم نباشد و تفقه و تدبر در امر دین از دست آخوندهای حکومتی هم خارج شود باز در مقابل، آخوندهای غیر حکومتی قرار دارند که به امر تفقه و تدبر در دین مشغولند. و همواره به عنوان محل رجوع مردم در امور دین محسوب می شده اند. بنابراین باز هم روحانیت، به عنوان مرجع مردم باقی خواهد ماند.
3-اگر گفته شود که امر تدبر و تفقه در دین چه از دست آخوند حکومتی و چه از دست آخوند غیر حکومتی خارج شود و همه مسلمانان، خود شخصا به تفقه و تدبر در دین بپردازند و این ایده آل دور از ذهن عملا تحقق یابد، نتیجه اش پایان آخوندی و فقاهت نیست بلکه فراگیر شدن آن است ولو با رویکردی متفاوت باشند
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
Photo
#دیدگاه
🔘 #مولانا را به ترکیه نبخشید!
✍امیر هاشمی مقدم
🔻به تازگی نامه گروهی از طلبهها منتشر شده که در آن دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی را درباره ساخت فیلم «مست عشق» جویا شدهاند. این فیلم درباره شمس و مولانا و به کارگردانی حسن فتحی محصول مشترک ایران و ترکیه خواهد بود. آیتالله مکارم نیز در پاسخی کوتاه نوشته: «با توجه به اینکه این کار سبب ترویج فرقه ضالّه صوفیه میشود، شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد». البته شیوه نگارش نامهای که طلبهها نوشتهاند، خود بحث جداگانهای است؛ شیوهای که در آن کلا به بیان دیدگاههای منفی و تکفیری درباره یک شخص یا برنامه پرداخته، و آنگاه از مراجع تقلید نظر میخواهند. در واقع با این ادبیات، مراجع تقلید را در کار انجامشده قرار میدهند و شوربختانه مراجع نیز بسیاری اوقات، به تایید چنین دیدگاههای افراطیای میپردازند؛ همچون همین پاسخ آیتالله مکارم.
نگارنده دقیقا همین امروز به قونیه آمده. هشتم مهرماه زادروز مولاناست و سالهاست که ترکیه در هفته نخست پاییز، جشنواره بینالمللی موسیقی سنتی و عرفانی برگزار کرده و گروههای موسیقی برجسته از کشورهای گوتاگون را به این جشنواره دعوت میکند. هر شب موسیقی یک کشور اجرا میشود و امشب هم کنسرت علیرضا قربانی از ایران است. شگفتآور آنکه تنها کنسرت گروههای ایرانی در سالن «سلجوقلو» این شهر برگزار میشود و دیگر کشورها، کنسرتشان در سالن مجموعه فرهنگی مولانا برگزار میگردد؛ چرا که شمار ایرانیانی که در این برنامه شرکت میکنند، قابل قیاس با شمار گردشگران کشورهای دیگر نیست و مجموعه فرهنگیمولانا گنجایششانرا ندارد. در نیمه دوم آذرماه هم که به مناسبت درگذشت مولانا، 10 روز مراسم «شب عروس» برگزار میشود نیز، اوضاع همین است.
یک دلیل چنین استقبالی از سوی ایرانیان، به جز پیوند ناگسستنی میان ایرانیان و مولانا، محروم بودنشان در ایران از برنامههایی اینچنین درباره مفاخر ایرانی است. شمس و مولانا را دیدگاههای افراطی، ضاله مینامند و حتی ساخت یک فیلم دربارهشان را برنمیتابند. پس چه جای گلایه که ترکیه مولانا را بهنام خویش مصادره کرده و دارد درباره شمس نیز همین کار را میکند؟ (توضیح آنکه مسجدی کوچک بهنام شمس در قونیه دارند که چند سالی است دولت ترکیه بر پایه خوابنما شدن یک نفر، مدعی است آرامگاه شمس اینجاست؛ در حالیکه در منابع تاریخی خود عثمانی هم بارها به آرامگاه شمس در خوی اشاره شده و سلاطین عثمانی که به ایران حمله میکردند، با پای پیاده به زیارتش میرفتند).
در واقع چنین موضعگیریهایی از سوی طلبهها و مجتهدان، بیش از اینکه خدمت به ایران باشد، خدمت به ترکیه و دیگر کشورهایی است که در پی مصادره میراث فرهنگی ایران هستند و آنگاه ایرانیان مجبورند برای برنامههای مرتبط با آنان، راه ترکیه را در پیش بگیرند.
بر پایه دیدگاههای افراطی در ایران، شمس و مولانا ضاله و گمراهند، حافظ اهل سنت بوده و نباید به او پر و بال داد، سعدی دروغگو بوده و اعمال منافی عفت میکرده، فردوسی زبان فارسی را در برابر زبان اسلام عَلَم کرد، ناصرخسرو اسماعیلی بود، منصور حلاج «انا الحق» گفت و شرک ورزید، دیگر مفاخر هم هر یک به دلیلی، گمراه بودند. عموما هنگامی که کسی از ایراندوستان از تمدن ایران باستان سخن میگویند، همین دیدگاههای افراطی مدعی میشوند در حالیکه ایران دوره اسلامی صدها اندیشمند برجسته داشتیم، تمدن ایران باستان اندیشمندان شناختهشده چندانی نداشته است. خب اگر این دیدگاه را بپذیریم، دقیقا به کدامیک از مفاخرمان در تمدن اسلامی فخر بورزیم که شما آنها را تکفیر نکرده باشید؟
نکته دیگر «فرقه ضالّه» دانستن صوفیه از نگاه آیتالله مکارم و برخی از دیگر حوزویان است. به جز اینکه ضاله و گمراه نامیدن مسلمانانی که همه اصول و فروع دین را قبول دارند، کار سادهای نیست، باید نگاهی اجتماعی نیز به این پدیده داشت. در درازای تاریخ ایران عموما گروههای متصوفه هنگامی گسترش یافتهاند که اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران مناسب نبوده و بنابراین مردم تلاش میکردند با پیوستن به گروههای تصوف، راه گریزی از جهان پر آشوب اطرافشان بیابند. برای نمونه پس از حمله مغول و ویرانیهایی که در پی داشت، تصوف رشد چشمگیری نمود و از قضا از دل همین صوفیان بود که حکومت صفوی بر آمده و یکپارچگی و امنیت را در کشور برقرار کرد (و البته مذهب تشیع را رواج داد که همین طلاب اکنون مدافع دو آتشهاش هستند). اکنون نیز شرایط نامناسب اقتصادی/ اجتماعی است که تصوف و عرفانهای اصطلاحا «نو ظهور» را گسترش داده و بنابراین برخوردهای امنیتی در این زمینه راه به جایی نخواهد برد. ایکاش روحانیون ما به جای تکفیر تصوف و عرفان، چارهای هم برای رفع زمینههای پیدایش آن در دوران کنونی مییافتند.
اگر میپسندید، برای دیگران نیز بفرستید.
@antioligarchie
🔘 #مولانا را به ترکیه نبخشید!
✍امیر هاشمی مقدم
🔻به تازگی نامه گروهی از طلبهها منتشر شده که در آن دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی را درباره ساخت فیلم «مست عشق» جویا شدهاند. این فیلم درباره شمس و مولانا و به کارگردانی حسن فتحی محصول مشترک ایران و ترکیه خواهد بود. آیتالله مکارم نیز در پاسخی کوتاه نوشته: «با توجه به اینکه این کار سبب ترویج فرقه ضالّه صوفیه میشود، شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد». البته شیوه نگارش نامهای که طلبهها نوشتهاند، خود بحث جداگانهای است؛ شیوهای که در آن کلا به بیان دیدگاههای منفی و تکفیری درباره یک شخص یا برنامه پرداخته، و آنگاه از مراجع تقلید نظر میخواهند. در واقع با این ادبیات، مراجع تقلید را در کار انجامشده قرار میدهند و شوربختانه مراجع نیز بسیاری اوقات، به تایید چنین دیدگاههای افراطیای میپردازند؛ همچون همین پاسخ آیتالله مکارم.
نگارنده دقیقا همین امروز به قونیه آمده. هشتم مهرماه زادروز مولاناست و سالهاست که ترکیه در هفته نخست پاییز، جشنواره بینالمللی موسیقی سنتی و عرفانی برگزار کرده و گروههای موسیقی برجسته از کشورهای گوتاگون را به این جشنواره دعوت میکند. هر شب موسیقی یک کشور اجرا میشود و امشب هم کنسرت علیرضا قربانی از ایران است. شگفتآور آنکه تنها کنسرت گروههای ایرانی در سالن «سلجوقلو» این شهر برگزار میشود و دیگر کشورها، کنسرتشان در سالن مجموعه فرهنگی مولانا برگزار میگردد؛ چرا که شمار ایرانیانی که در این برنامه شرکت میکنند، قابل قیاس با شمار گردشگران کشورهای دیگر نیست و مجموعه فرهنگیمولانا گنجایششانرا ندارد. در نیمه دوم آذرماه هم که به مناسبت درگذشت مولانا، 10 روز مراسم «شب عروس» برگزار میشود نیز، اوضاع همین است.
یک دلیل چنین استقبالی از سوی ایرانیان، به جز پیوند ناگسستنی میان ایرانیان و مولانا، محروم بودنشان در ایران از برنامههایی اینچنین درباره مفاخر ایرانی است. شمس و مولانا را دیدگاههای افراطی، ضاله مینامند و حتی ساخت یک فیلم دربارهشان را برنمیتابند. پس چه جای گلایه که ترکیه مولانا را بهنام خویش مصادره کرده و دارد درباره شمس نیز همین کار را میکند؟ (توضیح آنکه مسجدی کوچک بهنام شمس در قونیه دارند که چند سالی است دولت ترکیه بر پایه خوابنما شدن یک نفر، مدعی است آرامگاه شمس اینجاست؛ در حالیکه در منابع تاریخی خود عثمانی هم بارها به آرامگاه شمس در خوی اشاره شده و سلاطین عثمانی که به ایران حمله میکردند، با پای پیاده به زیارتش میرفتند).
در واقع چنین موضعگیریهایی از سوی طلبهها و مجتهدان، بیش از اینکه خدمت به ایران باشد، خدمت به ترکیه و دیگر کشورهایی است که در پی مصادره میراث فرهنگی ایران هستند و آنگاه ایرانیان مجبورند برای برنامههای مرتبط با آنان، راه ترکیه را در پیش بگیرند.
بر پایه دیدگاههای افراطی در ایران، شمس و مولانا ضاله و گمراهند، حافظ اهل سنت بوده و نباید به او پر و بال داد، سعدی دروغگو بوده و اعمال منافی عفت میکرده، فردوسی زبان فارسی را در برابر زبان اسلام عَلَم کرد، ناصرخسرو اسماعیلی بود، منصور حلاج «انا الحق» گفت و شرک ورزید، دیگر مفاخر هم هر یک به دلیلی، گمراه بودند. عموما هنگامی که کسی از ایراندوستان از تمدن ایران باستان سخن میگویند، همین دیدگاههای افراطی مدعی میشوند در حالیکه ایران دوره اسلامی صدها اندیشمند برجسته داشتیم، تمدن ایران باستان اندیشمندان شناختهشده چندانی نداشته است. خب اگر این دیدگاه را بپذیریم، دقیقا به کدامیک از مفاخرمان در تمدن اسلامی فخر بورزیم که شما آنها را تکفیر نکرده باشید؟
نکته دیگر «فرقه ضالّه» دانستن صوفیه از نگاه آیتالله مکارم و برخی از دیگر حوزویان است. به جز اینکه ضاله و گمراه نامیدن مسلمانانی که همه اصول و فروع دین را قبول دارند، کار سادهای نیست، باید نگاهی اجتماعی نیز به این پدیده داشت. در درازای تاریخ ایران عموما گروههای متصوفه هنگامی گسترش یافتهاند که اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران مناسب نبوده و بنابراین مردم تلاش میکردند با پیوستن به گروههای تصوف، راه گریزی از جهان پر آشوب اطرافشان بیابند. برای نمونه پس از حمله مغول و ویرانیهایی که در پی داشت، تصوف رشد چشمگیری نمود و از قضا از دل همین صوفیان بود که حکومت صفوی بر آمده و یکپارچگی و امنیت را در کشور برقرار کرد (و البته مذهب تشیع را رواج داد که همین طلاب اکنون مدافع دو آتشهاش هستند). اکنون نیز شرایط نامناسب اقتصادی/ اجتماعی است که تصوف و عرفانهای اصطلاحا «نو ظهور» را گسترش داده و بنابراین برخوردهای امنیتی در این زمینه راه به جایی نخواهد برد. ایکاش روحانیون ما به جای تکفیر تصوف و عرفان، چارهای هم برای رفع زمینههای پیدایش آن در دوران کنونی مییافتند.
اگر میپسندید، برای دیگران نیز بفرستید.
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 #پژمانفر، #لاریجانی را دیکتاتور خطاب کرد!
🔻در جریان بررسی طرح تشکیل وزارت بازرگانی مشاجره لفظی #پژمانفر و #لاریجانی برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد.
#لاریجانی با تندی #پژمانفر را که به او اتهام دیکتاتوری زد، خطاب قرار دارد و گفت که شما با دیکتاتوری این بساط را در کشور راه انداختید و تریبون یک طرفه دست شماها است. فكر مي كنيد همه بايد تسليم شما باشند
#پژمانفر خطاب به #لاریجانی:
آقای لاریجانی کدام تریبون دست من است؟ شما برادرتان ۱۰ سال رئیس قوه قضائیه است، خود شما ۱۲ سال است که ریاست مجلس را دارید، اگر در میدان سید اسماعیل هم از هر کسی بپرسید به شما خواهد گفت که شما و رئیس جمهور اختلاف نظری ندارید و متحد هستید، حال آیا تریبون دست من است یا شما؟
شما اجازه نمیدهید خیلی از مسائل در مجلس طرح شود. چطور میگویید مملکت را به اینجا رسانده ایم! مملکت که در دست شماست و حتی بسیاری از اختیارات مجلس را هم به جلسه سران سه قوه منتقل کردید.
@antioligarchie
🔻در جریان بررسی طرح تشکیل وزارت بازرگانی مشاجره لفظی #پژمانفر و #لاریجانی برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد.
#لاریجانی با تندی #پژمانفر را که به او اتهام دیکتاتوری زد، خطاب قرار دارد و گفت که شما با دیکتاتوری این بساط را در کشور راه انداختید و تریبون یک طرفه دست شماها است. فكر مي كنيد همه بايد تسليم شما باشند
#پژمانفر خطاب به #لاریجانی:
آقای لاریجانی کدام تریبون دست من است؟ شما برادرتان ۱۰ سال رئیس قوه قضائیه است، خود شما ۱۲ سال است که ریاست مجلس را دارید، اگر در میدان سید اسماعیل هم از هر کسی بپرسید به شما خواهد گفت که شما و رئیس جمهور اختلاف نظری ندارید و متحد هستید، حال آیا تریبون دست من است یا شما؟
شما اجازه نمیدهید خیلی از مسائل در مجلس طرح شود. چطور میگویید مملکت را به اینجا رسانده ایم! مملکت که در دست شماست و حتی بسیاری از اختیارات مجلس را هم به جلسه سران سه قوه منتقل کردید.
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
🔘 #پژمانفر، #لاریجانی را دیکتاتور خطاب کرد! 🔻در جریان بررسی طرح تشکیل وزارت بازرگانی مشاجره لفظی #پژمانفر و #لاریجانی برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد. #لاریجانی با تندی #پژمانفر را که به او اتهام دیکتاتوری زد، خطاب قرار دارد و گفت که شما با دیکتاتوری…
🔘 #محمل_قانوني!
🔻 #علي_لاریجاني : با تدبیر #رهبری، رئيس قوه مقننه درشورای هماهنگی سران قوا حضور دارد.
👈در قانون اساسی رئيس جمهور رئيس قوه مجریه است و عنوان رئیس قوه قضائیه نيز بارها آمده است اما مشخص نشده رئیس قوه مقننه كيست؟
عضويت #علي_لاريجاني درشورای هماهنگی سران قوا محمل قانوني ندارد.
🀄️علی اکبر جوانفکر
#twitter
@antioligarchie
🔻 #علي_لاریجاني : با تدبیر #رهبری، رئيس قوه مقننه درشورای هماهنگی سران قوا حضور دارد.
👈در قانون اساسی رئيس جمهور رئيس قوه مجریه است و عنوان رئیس قوه قضائیه نيز بارها آمده است اما مشخص نشده رئیس قوه مقننه كيست؟
عضويت #علي_لاريجاني درشورای هماهنگی سران قوا محمل قانوني ندارد.
🀄️علی اکبر جوانفکر
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻#مکرون به #روحانی:
اگر کشور را ترک کنی و ترامپ را نبینی، از دست دادن یک فرصت است....چون شما که تا مدتی برنمیگردی و ترامپ به تهران نمییاد....
#بوریس_جانسون به #روحانی:
موافقم، شما باید در لبه/کنار استخر وایسی و همزمان بپری توش.
#مکرون: موافقم!
#روحانی : خخخخ !!
@antioligarchie
اگر کشور را ترک کنی و ترامپ را نبینی، از دست دادن یک فرصت است....چون شما که تا مدتی برنمیگردی و ترامپ به تهران نمییاد....
#بوریس_جانسون به #روحانی:
موافقم، شما باید در لبه/کنار استخر وایسی و همزمان بپری توش.
#مکرون: موافقم!
#روحانی : خخخخ !!
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
🔻 دیدار #حسن_روحانی و نخست وزیر انگلیس @antioligarchie
🔘 روحانی به چه می خندد؟
✍هاتف خالدی
🔻 #روحانی رییس جمهوری ایران است که در حاشیه سازمان ملل در کنار #بوریس_جانسون انگلیسی نشسته است..
دستانش در اوج شادی بر هم کوبیده می شود، سرش از شدت قهقهه به عقب پرتاب می شود و دهانش از نهایت خنده به انتهای باز شدن خود می رسد.
#بوریس_جانسون اما، نماینده همان کشوری است که اگر نگوییم در تمام ۴۰ سال گذشته، که لااقل در ۱۰ سال گذشته، در کنار آمریکا بیشترین فشارهای اقتصادی و سیاسی را بر مردم ما وارد کرده است. همو بود که ساعتی قبل بیانیه ای صادر کرد و به دروغ ایران را مقصر حمله به آرامکو معرفی کرد. همو بود که کشورش نفتکش ایرانی را در آبهای بین المللی توقیف کرد. #بوریس_جانسون نماینده همان کشوری است که به رغم رای دادگاه بین المللی ۴۰۰ میلیون پوند از دارایی های مردم ایران را بلوکه کرده است.
#بوریس_جانسون نماینده کشور متخاصم و دشمن با ایران است. #بوریس_جانسون نماینده امپراتوری خصمی است که هر چه داشته اند برای فرو بردن ایران و مردم ایران در فقر و فلاکت به کار بسته اند.
زبان بدن #روحانی اما نشانی از رویایی با خصم آشکار ندارد. #روحانی می خندد. #روحانی قهقهه می زند. انگار که در میانه جنگ ایران و عراق مقام بلندپایه ایرانی در کنار #صدام بنشیند و با او لطیفه بگوید و در مضحکه ای تمام عیار لبخند بزند..
این عکس بماند در تاریخ. ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹ رییس جمهور ایران در حاشیه سازمان ملل در کنار دشمن این مردم، اینگونه خنده مستانه سر می دهد.
t.me/maktubmed/14940
@antioligarchie
✍هاتف خالدی
🔻 #روحانی رییس جمهوری ایران است که در حاشیه سازمان ملل در کنار #بوریس_جانسون انگلیسی نشسته است..
دستانش در اوج شادی بر هم کوبیده می شود، سرش از شدت قهقهه به عقب پرتاب می شود و دهانش از نهایت خنده به انتهای باز شدن خود می رسد.
#بوریس_جانسون اما، نماینده همان کشوری است که اگر نگوییم در تمام ۴۰ سال گذشته، که لااقل در ۱۰ سال گذشته، در کنار آمریکا بیشترین فشارهای اقتصادی و سیاسی را بر مردم ما وارد کرده است. همو بود که ساعتی قبل بیانیه ای صادر کرد و به دروغ ایران را مقصر حمله به آرامکو معرفی کرد. همو بود که کشورش نفتکش ایرانی را در آبهای بین المللی توقیف کرد. #بوریس_جانسون نماینده همان کشوری است که به رغم رای دادگاه بین المللی ۴۰۰ میلیون پوند از دارایی های مردم ایران را بلوکه کرده است.
#بوریس_جانسون نماینده کشور متخاصم و دشمن با ایران است. #بوریس_جانسون نماینده امپراتوری خصمی است که هر چه داشته اند برای فرو بردن ایران و مردم ایران در فقر و فلاکت به کار بسته اند.
زبان بدن #روحانی اما نشانی از رویایی با خصم آشکار ندارد. #روحانی می خندد. #روحانی قهقهه می زند. انگار که در میانه جنگ ایران و عراق مقام بلندپایه ایرانی در کنار #صدام بنشیند و با او لطیفه بگوید و در مضحکه ای تمام عیار لبخند بزند..
این عکس بماند در تاریخ. ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹ رییس جمهور ایران در حاشیه سازمان ملل در کنار دشمن این مردم، اینگونه خنده مستانه سر می دهد.
t.me/maktubmed/14940
@antioligarchie
Telegram
رسانه مکتوبات
تصویری عجیب از لحظه دیدار روحانی با بوریس جانسون انگلیسی در حاشیه اجلاس سازمان ملل
@maktubmed
@maktubmed
🔘 اجتهاد مخطئه !
✍مسعود شفیعی کیا
🔻 شاید برخی از استقبال طلاب از درس #آملی_لاریجانی پس از تمام اتفافات سال های اخیر تعجب کرده باشند!
باید گفت که در حوزه، اجتهاد عصمت بخش است، و حداقل بنابرمبنای اصولی مخطئه که غالب علمای شیعه به آن قائلند، مجتهد اگر تلاشش را برای فهم حکم ظاهری کرده باشد، حتی اگر حکمش خلاف واقع باشد گفته اند :«للمصیب اجران، و للمخطیء اجر واحد» مجتهدی که به واقع برسد دو پاداش دارد و اگر خطا کند نیز یک پاداش دارد، و متأسفانه با تسری این حکم به رفتار و کنش شخصیتی مجتهد او را در هاله عصمت قرارمیدهند.
حتی روشنفکر حوزه مانند جناب محمّد مهدی میرباقری رئیس فرهنگستان ع ا وقتی نامه دکتر احمدی نژاد در تظلم خواهی درباره رییس ق ق سابق را از دوستان گرفت، صریحا گفت: آملی لاریجانی مجتهد است و اگر خطا کند مصاب و مأجور است، و قائل بود: مجتهد اگر حکمش ظالمانه هم باشد مصاب است، و به این مضمون گفت که من آملی لاریجانی را به احمدی نژاد و مشایی نمی فروشم!
و این منطق حاکم بر حوزه ، شبیه منطقی است که اغلب علمای تسنن درباره صحابه دارند که :«حسین دو پاداش و یزید که خطا کرد یک پاداش دارد!»
که غلط است!
@antioligarchie
✍مسعود شفیعی کیا
🔻 شاید برخی از استقبال طلاب از درس #آملی_لاریجانی پس از تمام اتفافات سال های اخیر تعجب کرده باشند!
باید گفت که در حوزه، اجتهاد عصمت بخش است، و حداقل بنابرمبنای اصولی مخطئه که غالب علمای شیعه به آن قائلند، مجتهد اگر تلاشش را برای فهم حکم ظاهری کرده باشد، حتی اگر حکمش خلاف واقع باشد گفته اند :«للمصیب اجران، و للمخطیء اجر واحد» مجتهدی که به واقع برسد دو پاداش دارد و اگر خطا کند نیز یک پاداش دارد، و متأسفانه با تسری این حکم به رفتار و کنش شخصیتی مجتهد او را در هاله عصمت قرارمیدهند.
حتی روشنفکر حوزه مانند جناب محمّد مهدی میرباقری رئیس فرهنگستان ع ا وقتی نامه دکتر احمدی نژاد در تظلم خواهی درباره رییس ق ق سابق را از دوستان گرفت، صریحا گفت: آملی لاریجانی مجتهد است و اگر خطا کند مصاب و مأجور است، و قائل بود: مجتهد اگر حکمش ظالمانه هم باشد مصاب است، و به این مضمون گفت که من آملی لاریجانی را به احمدی نژاد و مشایی نمی فروشم!
و این منطق حاکم بر حوزه ، شبیه منطقی است که اغلب علمای تسنن درباره صحابه دارند که :«حسین دو پاداش و یزید که خطا کرد یک پاداش دارد!»
که غلط است!
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻#رئیس_جمهور: پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم «نه» می باشد.
اگر به اسم برجام پایبند نیستید به رسمش پایبند باشید/ اگر بیشتر میخواهید باید بیشتر بدهید
از اسم برجام بدتان میآید؛ لااقل تحریمها رابردارید تا به مذاکره بپردازیم؛ عکس یادگاری هم باشد برای آخر مذاکرات!
@antioligarchie
اگر به اسم برجام پایبند نیستید به رسمش پایبند باشید/ اگر بیشتر میخواهید باید بیشتر بدهید
از اسم برجام بدتان میآید؛ لااقل تحریمها رابردارید تا به مذاکره بپردازیم؛ عکس یادگاری هم باشد برای آخر مذاکرات!
@antioligarchie
#دیدگاه
🔘 در نیویورک خبری نیست!
✍مهدی تدینی
🔻بزرگترین انگی که بر خلعت چند شاه آخر قاجار چسبیده است و گویا با هیچ آب و گلابی پاک نمیشود این است که آنها به فرنگ سفر کردند. در زمانۀ ما حتی یک وزیر یا مدیر بلندپایه به تنهایی اندازۀ همۀ شاهان قاجار به فرنگ سفر میکند. فرنگ هم نرود به چینوماچین ــ که فرنگتر از فرنگ است ــ حتماً میرود... دستکم هر جا هم نرود به بلاد روس سری میزند، هوای سنپترزبورگ و میدان سرخ کرملین هم مایۀ انبساط خاطر است و هم قوۀ مدیریت را پرورش میدهد. گویا سفر فرنگ فقط برای قجرهای بدسبیل ناپسند بود و خزانۀ مملکت را خالی میکرد، در زمانۀ ما سفرهای خارجی مدیران و مقامات بهحمدالله همهاش خیرات و برکات است.
البته این نقد به ناصرالدین و مظفرالدین و احمدشاه واقعاً وارد بود که انگار قصدشان از سفر فرنگ بیشتر بهرۀ شخصیِ ذات اقدس همایونی و همراهان بود. ضمن اینکه نگاهی به دوران زمامداری رضاشاه ــ که تنها سفر خارجیاش دیدار از ترکیه بود ــ نشان میدهد برای ساختن کشور سفر فرنگ لزومی نداشت. همینکه نیروی متخصص از فرنگ میآمد و جوانان برای یادگیری علوم جدید به دانشگاههای خوب اعزام میشدند، کافی بود.
اما در عین حال منکر این نیز نمیتوان شد که سفرهای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه با همۀ بطالت فراوانش فوایدی هم داشت. کمترین فایدهاش این بود که فرمانروای مطلقالعنان کشور خود پا به جهان غرب میگذاشت، از قصر آینهکاریشدۀ خود بیرون میآمد، دنیای مدرن و مردم مدرن را با چشم خود میدید، شکوه پیشرفتگی و صنعتی شدن غرب را لمس میکرد و برای مثال با گشتوگذار در نمایشگاههای جهانی عقبماندگی ایران را درک میکرد. نتیجه این میشد که این شاهان هر قدر هم در خانه و ممالکمحروسۀ خود سبیل میتاباندند، در اعماق وجودشان میدانستند فقط برای نوکران خانهزاد و ملازمان دربار خود «قبلۀ عالم»اند. این شاهان از برج عاج خود بیرون میآمدند و وقتی سوار بر قطار به ایستگاههای شلوغ و مدرن شهرهای بزرگ اروپا قدم میگذاشتند عقبماندگی کشورشان را بهتر از همۀ رعایای فرنگنرفتهشان که کمی هم دچار خودشیفتگی فرهنگی بودند، درک میکردند.
برای همین است که وقتی یوشیدا ماساهارو، اولین سفیر ژاپن، خدمت ناصرالدین شاه شرفیاب شد، اولین پرسش قبلۀ عالم از مهمان چشمبادامیاش این بود که «شما راهآهن ساختهاید؟» «خودتان ساختهاید یا برایتان ساختهاند؟» و پرسشهایی از این دست که ناشی از احساس عقبافتادگی شاه بود. و این بسیار سودمند بود که غرور و هیمنۀ شاه کشور در درون شکسته باشد تا دچار توهمات مضاعف نشود. دقیقاً به همین دلایل بود که ناصرالدین و مظفرالدین شاه هر دو با برخی اخلاقهای سبکسرانهشان نسبت به دنیای مدرن نگاهی بسیار مثبت و پذیرا داشتند. سرنخ ورود بسیاری از مظاهر مدرن به ایران در نهایت به همین شاهان میرسید، گرچه امروز این واقعیت درک نمیشود، زیرا از چشمانداز امروز و با معیارهای امروزی آن دوران قضاوت میشود (و این یعنی «نگاه زمانپریشانه»).
به هر حال اگر سفر به فرنگ در آن زمانها بیهوده و فقط مایۀ ضرر بوده است، بعید میدانم امروز سفر به ینگۀ دنیا (آمریکا) نفعی داشته باشد. اگر هر سال نیمۀ دوم سپتامبر به نیویورک نرویم دقیقاً چه منفعت بزرگی را از دست میدهیم. حرفها و مواضع ما که همان حرفها و مواضع همیشگی است، جهانیان هم تا الان حتماً با مواضع ما آشنا شدهاند و اگر تا الان آشنا نشدهاند حتماً گیراییشان مشکل دارد! پس نیویورک برویم برای چه؟ همین حرفها را در تهران هم میتوان گفت. نهایت فایدۀ نیویورک رفتن دیدن چند دولتمرد است که قرار است آنها حرف خودشان را بزنند، ما هم حرف خودمان، بعد رو به دوربینها بخندیم و خداحافظ، خداحافظ...
من اگر سال آینده رئیسجمهور باشم قول میدهم نیویورک نخواهم رفت.
@antioligarchie
🔘 در نیویورک خبری نیست!
✍مهدی تدینی
🔻بزرگترین انگی که بر خلعت چند شاه آخر قاجار چسبیده است و گویا با هیچ آب و گلابی پاک نمیشود این است که آنها به فرنگ سفر کردند. در زمانۀ ما حتی یک وزیر یا مدیر بلندپایه به تنهایی اندازۀ همۀ شاهان قاجار به فرنگ سفر میکند. فرنگ هم نرود به چینوماچین ــ که فرنگتر از فرنگ است ــ حتماً میرود... دستکم هر جا هم نرود به بلاد روس سری میزند، هوای سنپترزبورگ و میدان سرخ کرملین هم مایۀ انبساط خاطر است و هم قوۀ مدیریت را پرورش میدهد. گویا سفر فرنگ فقط برای قجرهای بدسبیل ناپسند بود و خزانۀ مملکت را خالی میکرد، در زمانۀ ما سفرهای خارجی مدیران و مقامات بهحمدالله همهاش خیرات و برکات است.
البته این نقد به ناصرالدین و مظفرالدین و احمدشاه واقعاً وارد بود که انگار قصدشان از سفر فرنگ بیشتر بهرۀ شخصیِ ذات اقدس همایونی و همراهان بود. ضمن اینکه نگاهی به دوران زمامداری رضاشاه ــ که تنها سفر خارجیاش دیدار از ترکیه بود ــ نشان میدهد برای ساختن کشور سفر فرنگ لزومی نداشت. همینکه نیروی متخصص از فرنگ میآمد و جوانان برای یادگیری علوم جدید به دانشگاههای خوب اعزام میشدند، کافی بود.
اما در عین حال منکر این نیز نمیتوان شد که سفرهای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه با همۀ بطالت فراوانش فوایدی هم داشت. کمترین فایدهاش این بود که فرمانروای مطلقالعنان کشور خود پا به جهان غرب میگذاشت، از قصر آینهکاریشدۀ خود بیرون میآمد، دنیای مدرن و مردم مدرن را با چشم خود میدید، شکوه پیشرفتگی و صنعتی شدن غرب را لمس میکرد و برای مثال با گشتوگذار در نمایشگاههای جهانی عقبماندگی ایران را درک میکرد. نتیجه این میشد که این شاهان هر قدر هم در خانه و ممالکمحروسۀ خود سبیل میتاباندند، در اعماق وجودشان میدانستند فقط برای نوکران خانهزاد و ملازمان دربار خود «قبلۀ عالم»اند. این شاهان از برج عاج خود بیرون میآمدند و وقتی سوار بر قطار به ایستگاههای شلوغ و مدرن شهرهای بزرگ اروپا قدم میگذاشتند عقبماندگی کشورشان را بهتر از همۀ رعایای فرنگنرفتهشان که کمی هم دچار خودشیفتگی فرهنگی بودند، درک میکردند.
برای همین است که وقتی یوشیدا ماساهارو، اولین سفیر ژاپن، خدمت ناصرالدین شاه شرفیاب شد، اولین پرسش قبلۀ عالم از مهمان چشمبادامیاش این بود که «شما راهآهن ساختهاید؟» «خودتان ساختهاید یا برایتان ساختهاند؟» و پرسشهایی از این دست که ناشی از احساس عقبافتادگی شاه بود. و این بسیار سودمند بود که غرور و هیمنۀ شاه کشور در درون شکسته باشد تا دچار توهمات مضاعف نشود. دقیقاً به همین دلایل بود که ناصرالدین و مظفرالدین شاه هر دو با برخی اخلاقهای سبکسرانهشان نسبت به دنیای مدرن نگاهی بسیار مثبت و پذیرا داشتند. سرنخ ورود بسیاری از مظاهر مدرن به ایران در نهایت به همین شاهان میرسید، گرچه امروز این واقعیت درک نمیشود، زیرا از چشمانداز امروز و با معیارهای امروزی آن دوران قضاوت میشود (و این یعنی «نگاه زمانپریشانه»).
به هر حال اگر سفر به فرنگ در آن زمانها بیهوده و فقط مایۀ ضرر بوده است، بعید میدانم امروز سفر به ینگۀ دنیا (آمریکا) نفعی داشته باشد. اگر هر سال نیمۀ دوم سپتامبر به نیویورک نرویم دقیقاً چه منفعت بزرگی را از دست میدهیم. حرفها و مواضع ما که همان حرفها و مواضع همیشگی است، جهانیان هم تا الان حتماً با مواضع ما آشنا شدهاند و اگر تا الان آشنا نشدهاند حتماً گیراییشان مشکل دارد! پس نیویورک برویم برای چه؟ همین حرفها را در تهران هم میتوان گفت. نهایت فایدۀ نیویورک رفتن دیدن چند دولتمرد است که قرار است آنها حرف خودشان را بزنند، ما هم حرف خودمان، بعد رو به دوربینها بخندیم و خداحافظ، خداحافظ...
من اگر سال آینده رئیسجمهور باشم قول میدهم نیویورک نخواهم رفت.
@antioligarchie
🔘 استخاره ای که خوب آمد!
🔻 محمدعلى قاجار قبل از به توپ بستن مجلس، نامه اى به ميرزاى زنجانى نوشت و خواست درباره به توپ بستن مجلس استخاره كند،چون استخاره خوب آمد،مجلس به توپ بسته شد!
▪️ درخواست استخاره شاه :بسم ﷲ الرحمن الرحیم-پروردگارا اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوه جبریه مردم را اسکات نمایم خوب است و صلاح است. استخاره خوب بیاید و الافلا یا دلیل المتحیرین یااﷲ.
جواب: قل لا تخافا اننی معکما اسمع و اری فاْتیاه فقولا له انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل: حکم خداوندی به حضرت موسی و حضرت هارون علیهمالسلام شد بروید نزد فرعون و بگویید ما فرستاده خدا هستیم بسوی تو، سابق آیه هم میفرماید نترسید ما با شما هستیم.. اینکار باید اقدام بشود غلبه قطعی است اگرچه در اول زحمت داشته باشد.
@antioligarchie
🔻 محمدعلى قاجار قبل از به توپ بستن مجلس، نامه اى به ميرزاى زنجانى نوشت و خواست درباره به توپ بستن مجلس استخاره كند،چون استخاره خوب آمد،مجلس به توپ بسته شد!
▪️ درخواست استخاره شاه :بسم ﷲ الرحمن الرحیم-پروردگارا اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوه جبریه مردم را اسکات نمایم خوب است و صلاح است. استخاره خوب بیاید و الافلا یا دلیل المتحیرین یااﷲ.
جواب: قل لا تخافا اننی معکما اسمع و اری فاْتیاه فقولا له انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل: حکم خداوندی به حضرت موسی و حضرت هارون علیهمالسلام شد بروید نزد فرعون و بگویید ما فرستاده خدا هستیم بسوی تو، سابق آیه هم میفرماید نترسید ما با شما هستیم.. اینکار باید اقدام بشود غلبه قطعی است اگرچه در اول زحمت داشته باشد.
@antioligarchie
🔻ادعای روحانی در سازمانملل درباره بالاترین نرخ رشد_اقتصادی جهان برای ایران در سال۲۰۱۷ عجیب و غریب و شبیه شوخی بود.
نرخ رشد اقتصادی ایران در آن سال ۳.۷% بود که در همین منطقه خودمان هم پایینتر از کشورهایی مثل ترکیه(۷.۴) تاجیکستان(۷.۶) قزاقستان(۴.۱) و حتی جیبوتی (۴) بود.
🀄️محمدمساعد
#twitter
@antioligarchie
نرخ رشد اقتصادی ایران در آن سال ۳.۷% بود که در همین منطقه خودمان هم پایینتر از کشورهایی مثل ترکیه(۷.۴) تاجیکستان(۷.۶) قزاقستان(۴.۱) و حتی جیبوتی (۴) بود.
🀄️محمدمساعد
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 مراسم متفاوت آغاز سال تحصیلی در یک مدرسه دخترانه در اصفهان !
*اللهم ارزقنا گوجه
*اللهم ارزقنا قیمه بادمجون!
@antioligarchie
*اللهم ارزقنا گوجه
*اللهم ارزقنا قیمه بادمجون!
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
🔘 #پژمانفر، #لاریجانی را دیکتاتور خطاب کرد! 🔻در جریان بررسی طرح تشکیل وزارت بازرگانی مشاجره لفظی #پژمانفر و #لاریجانی برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد. #لاریجانی با تندی #پژمانفر را که به او اتهام دیکتاتوری زد، خطاب قرار دارد و گفت که شما با دیکتاتوری…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 تفسیر جنتی از حدیث ثقلین
🔻 #احمد_جنتی، رئيس مجلسخبرگانرهبری:
«امامخمینی دو میراث برای ما گذاشته؛ رهبرانقلاب که علی زمان است و حکومت اسلامی. هریک را کنار بگذاریم، گمراه میشویم... درست مثل پیامبراسلام که قرآن و اهل بیتاش را در میان مسلمانان گذارد.
یعنی همان طوری که نمیتوانیم قرآن را کنار بگذاریم، ولیفقیه هم نمیتوانیم نداشته باشیم.»
@antioligarchie
🔻 #احمد_جنتی، رئيس مجلسخبرگانرهبری:
«امامخمینی دو میراث برای ما گذاشته؛ رهبرانقلاب که علی زمان است و حکومت اسلامی. هریک را کنار بگذاریم، گمراه میشویم... درست مثل پیامبراسلام که قرآن و اهل بیتاش را در میان مسلمانان گذارد.
یعنی همان طوری که نمیتوانیم قرآن را کنار بگذاریم، ولیفقیه هم نمیتوانیم نداشته باشیم.»
@antioligarchie