#نقد_و_نظر
⭕️ بدترین گونه حزبالهی، همانی است که برای توجیه سبک زندگی خود پای ائمه را وسط می کشد!
آن وقت است که ترسناک می شود.
▪️چند مثال بزنم تا فضا روشن شود:
می خواهد ماشین لاکچری بخرد، می گوید پیامبر به داشتن مرکب خوب سفارش کرده!
لباس های گرانقیمت می خرد و می پوشد، داستان امام صادق و سفیان ثوری را تعریف می کند.
طرف شب و روزش با چند خانم(صیغه) سر می شود، بعد مدام از چندهمسری امام کاظم می گوید.
آن یکی با همه دعوا دارد، حرف از قیام وسازش ناپذیری سیدالشهدا می زند.
دیگری نمی تواند به ظالم معترض شود و از حق خودش دفاع کند، دم از صلح امام حسن می زند.
آن خانم محجبه هم مدام در بین آقایان سرگرم است، در جواب معترضین خطبه حضرت زینب در کوفه را متذکر می شود!
در این میان از همه بی سلیقه تر همان عزیز ملبس به لباس پیغمبر است که برای مالاندوزی و پولدار شدن هم از حیات طیبه اهلبیت کد میآورد!!!
.
اگر روزی دچار این سبک زندگی شدید، سرتان را بالا بگیرید، سینهتان را سپر کنید، صدایتان را صاف کنید و بگویید: دلم میخواهد اینطور باشم!
اینطور شرافتمدانهتر است...
بیخود اهلبیت را خرج عادات و رفتار خودمان نکنیم.
💢پابرهنه
@antioligarchie
⭕️ بدترین گونه حزبالهی، همانی است که برای توجیه سبک زندگی خود پای ائمه را وسط می کشد!
آن وقت است که ترسناک می شود.
▪️چند مثال بزنم تا فضا روشن شود:
می خواهد ماشین لاکچری بخرد، می گوید پیامبر به داشتن مرکب خوب سفارش کرده!
لباس های گرانقیمت می خرد و می پوشد، داستان امام صادق و سفیان ثوری را تعریف می کند.
طرف شب و روزش با چند خانم(صیغه) سر می شود، بعد مدام از چندهمسری امام کاظم می گوید.
آن یکی با همه دعوا دارد، حرف از قیام وسازش ناپذیری سیدالشهدا می زند.
دیگری نمی تواند به ظالم معترض شود و از حق خودش دفاع کند، دم از صلح امام حسن می زند.
آن خانم محجبه هم مدام در بین آقایان سرگرم است، در جواب معترضین خطبه حضرت زینب در کوفه را متذکر می شود!
در این میان از همه بی سلیقه تر همان عزیز ملبس به لباس پیغمبر است که برای مالاندوزی و پولدار شدن هم از حیات طیبه اهلبیت کد میآورد!!!
.
اگر روزی دچار این سبک زندگی شدید، سرتان را بالا بگیرید، سینهتان را سپر کنید، صدایتان را صاف کنید و بگویید: دلم میخواهد اینطور باشم!
اینطور شرافتمدانهتر است...
بیخود اهلبیت را خرج عادات و رفتار خودمان نکنیم.
💢پابرهنه
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
#داستانک
🔻تا همین چهل سال پیش، در همین تهران خودمان، حتی در بالای شهر، خبری از ظرف یکبار مصرف برای نذری نبود. در سینی بزرگ فلزی به اندازه پنج نفر برنج میکشیدند. روی آن هم یک ملاقه خورشت قیمه، به قدر کف دستی نان و چنگی هم سیبزمینی سرخکرده.
مسئول تقسیم غذا پنج نفر را به صورت کاملا تصادفی از میان عزاداران انتخاب میکرد و سینی را به آنان تحویل میداد. ممکن بود یکی از بانیان پولدار همان مراسم با رفتگر محل هم کاسه شده باشند.
اصل ماجرا اینجاست. خبری از قاشق و چنگال هم نبود. همان یک کف دست نان، وظیفه قاشق و چنگال را ایفا میکرد.
درسته. برای بهداشت جسممان خوب نبود. اما در عوض برای بهداشت روحمان عالی بود. روح آن رفتگر، کارگر یا مغنی جلا پیدا می کرد وقتی می دید در سفره امام حسین هیچ تفاوتی میان کارگر و رئیس نیست.
در پایان و وقتی همه سیر می شدند، کم بضاعت ترین عضو گروه باقیمانده غذا را در دستمال یزدی اش می ریخت و با خود می برد.
پولدارها اگر همکاسه مستمندی بودند، رعایت می کردند و گوشت خورشت را باقی میگذاشتند تا به زن و بچه او برسد.
اگر هیچ مستمندی در گروه نبود، ته مانده غذا به کسی می رسید که در خانه مرغ و خروسی داشت. به هر حال حتی یک دانه برنج دور ریخته نمی شد.
💢chelsalegi
@antioligarchie
🔻تا همین چهل سال پیش، در همین تهران خودمان، حتی در بالای شهر، خبری از ظرف یکبار مصرف برای نذری نبود. در سینی بزرگ فلزی به اندازه پنج نفر برنج میکشیدند. روی آن هم یک ملاقه خورشت قیمه، به قدر کف دستی نان و چنگی هم سیبزمینی سرخکرده.
مسئول تقسیم غذا پنج نفر را به صورت کاملا تصادفی از میان عزاداران انتخاب میکرد و سینی را به آنان تحویل میداد. ممکن بود یکی از بانیان پولدار همان مراسم با رفتگر محل هم کاسه شده باشند.
اصل ماجرا اینجاست. خبری از قاشق و چنگال هم نبود. همان یک کف دست نان، وظیفه قاشق و چنگال را ایفا میکرد.
درسته. برای بهداشت جسممان خوب نبود. اما در عوض برای بهداشت روحمان عالی بود. روح آن رفتگر، کارگر یا مغنی جلا پیدا می کرد وقتی می دید در سفره امام حسین هیچ تفاوتی میان کارگر و رئیس نیست.
در پایان و وقتی همه سیر می شدند، کم بضاعت ترین عضو گروه باقیمانده غذا را در دستمال یزدی اش می ریخت و با خود می برد.
پولدارها اگر همکاسه مستمندی بودند، رعایت می کردند و گوشت خورشت را باقی میگذاشتند تا به زن و بچه او برسد.
اگر هیچ مستمندی در گروه نبود، ته مانده غذا به کسی می رسید که در خانه مرغ و خروسی داشت. به هر حال حتی یک دانه برنج دور ریخته نمی شد.
💢chelsalegi
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
🔻واقعه شب عاشورا...
«سخنان تاریخی امام حسین با اصحاب و اهلبیت خود»
پس حسین (ع) اصحاب خود را جمع کرد؛ علی بن الحسین (ع) گفت: شنیدم با اصحاب خود می گفت: خدای را ستایش می کنم، بهترین ستایش، و او را سپاس می گویم بر خوشی و بر سختی، بار خدایا! تو را سپاس گزارم کہ به نبوت ما را بنواختی و قرآن را به ما آموختی و در دین بینا گردانیدی و ما را چشم و گوش و دل دادی، پس ما را از سپاسگزاران شمار. اما بعد؛ من اصحابی ندانم باوفاتر و بهتر از اصحاب خود و نه خانواده ای فرمانبردارتر و به صلت رحم پای بسته تر از خاندان خود، پس خدا شما را جزای نیکو دهد از من، و من گمان دارم با اینان کار به جنگ و ستیز کشد و همه ی شما را اذن دادم بروید و عقد بیعت از شما بگسستم و تعهد برداشتم، اکنون شب است و تاریکی شما را فروگرفته است؛ آن را شتر سواری خود انگارید و هر یک دست یک تن از اهل بیت مرا بگیرید و در ده ها و شهرها پراکنده شوید تا خداوند فرج دهد برای آنکه این مردم مرا مےخواهند و چون بر من دست یافتند از طلب دیگران مشغول شوند.
💢 ترجمه : #نفس_المهموم /شیخ عباس قمی
#یالیتنی_کنت_معک
@antioligarchie
«سخنان تاریخی امام حسین با اصحاب و اهلبیت خود»
پس حسین (ع) اصحاب خود را جمع کرد؛ علی بن الحسین (ع) گفت: شنیدم با اصحاب خود می گفت: خدای را ستایش می کنم، بهترین ستایش، و او را سپاس می گویم بر خوشی و بر سختی، بار خدایا! تو را سپاس گزارم کہ به نبوت ما را بنواختی و قرآن را به ما آموختی و در دین بینا گردانیدی و ما را چشم و گوش و دل دادی، پس ما را از سپاسگزاران شمار. اما بعد؛ من اصحابی ندانم باوفاتر و بهتر از اصحاب خود و نه خانواده ای فرمانبردارتر و به صلت رحم پای بسته تر از خاندان خود، پس خدا شما را جزای نیکو دهد از من، و من گمان دارم با اینان کار به جنگ و ستیز کشد و همه ی شما را اذن دادم بروید و عقد بیعت از شما بگسستم و تعهد برداشتم، اکنون شب است و تاریکی شما را فروگرفته است؛ آن را شتر سواری خود انگارید و هر یک دست یک تن از اهل بیت مرا بگیرید و در ده ها و شهرها پراکنده شوید تا خداوند فرج دهد برای آنکه این مردم مرا مےخواهند و چون بر من دست یافتند از طلب دیگران مشغول شوند.
💢 ترجمه : #نفس_المهموم /شیخ عباس قمی
#یالیتنی_کنت_معک
@antioligarchie
🔻تملق سخنگوي قوه قضاييه :
#كوروش، ابراهيم #رئيسي بوده كه در عصر خود زيست و مردم لياقت حكومتش را داشتند نه فقط قضاوت
@antioligarchie
#كوروش، ابراهيم #رئيسي بوده كه در عصر خود زيست و مردم لياقت حكومتش را داشتند نه فقط قضاوت
@antioligarchie
🔻#سحر_خدایاری را در قم دفن کردهاند؛ روز تاسوعا. بعد خبر مرگش را اعلام کردهاند! در سکوت خبری و در گمنامی.
پریروز زمزمههایی شنیده میشده که سحر مرده و جنازهاش به خانواده تحویل نمیشود. اما حالا خبر دفنش آمده است.
#دختر_آبی
#خودسوزی_سحر
🀄️ Gholizadeh
#twitter
@antioligarchie
پریروز زمزمههایی شنیده میشده که سحر مرده و جنازهاش به خانواده تحویل نمیشود. اما حالا خبر دفنش آمده است.
#دختر_آبی
#خودسوزی_سحر
🀄️ Gholizadeh
@antioligarchie
🔻کسی که روی این صندلیهای راحت نشست نمیتواند قانونی بنویسد که بدرد روی زمین نشستگان بخورد!
#سالروز_درگذشت
#مجلس
#شفافیت_آرا
@antioligarchie
#سالروز_درگذشت
#مجلس
#شفافیت_آرا
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
🔻#سحر_خدایاری را در قم دفن کردهاند؛ روز تاسوعا. بعد خبر مرگش را اعلام کردهاند! در سکوت خبری و در گمنامی. پریروز زمزمههایی شنیده میشده که سحر مرده و جنازهاش به خانواده تحویل نمیشود. اما حالا خبر دفنش آمده است. #دختر_آبی #خودسوزی_سحر 🀄️ Gholizadeh…
🔻مصاحبه پدر مرحوم #سحر_خدایاری با شهروند
👈 #ارزشی عزیز ! زشته که فقط روی داشتن #بیماری_اعصاب_و_روان و مصرف #داروی_خاص مانور بدی و از داشتن دو لیسانس زبان خارجه و کامپیوتر یک دختر جوان و آرزوهاش حرفی نزنی !
@antioligarchie
👈 #ارزشی عزیز ! زشته که فقط روی داشتن #بیماری_اعصاب_و_روان و مصرف #داروی_خاص مانور بدی و از داشتن دو لیسانس زبان خارجه و کامپیوتر یک دختر جوان و آرزوهاش حرفی نزنی !
@antioligarchie
🔲 روز عاشورا چگونه گذشت؟ (قسمت اول)
✍حسین دهباشی
🔻طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی میشود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با درآوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳+ دقیق اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
▪️۵:۴۷ اذان صبح
امام حسین علیهالسلام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
▪️حدود ساعت۶
امام حسین علیهالسلام دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند
▪️طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام علیهالسلام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام علیهالسلام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام علیهالسلام حدوداً نیم ساعت طول کشده است
▪️حدود ساعت ۸
بعد از سخنرانی امام علیهالسلام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سیدالقرآء» آقای قرآنخوانهای کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
*بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
▪️حدود ساعت ۹
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام علیهالسلام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
ادامه دارد
✍حسین دهباشی
🔻طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی میشود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با درآوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳+ دقیق اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
▪️۵:۴۷ اذان صبح
امام حسین علیهالسلام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
▪️حدود ساعت۶
امام حسین علیهالسلام دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند
▪️طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام علیهالسلام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام علیهالسلام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام علیهالسلام حدوداً نیم ساعت طول کشده است
▪️حدود ساعت ۸
بعد از سخنرانی امام علیهالسلام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سیدالقرآء» آقای قرآنخوانهای کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
*بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
▪️حدود ساعت ۹
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام علیهالسلام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
ادامه دارد
آنتی الیگارشی
🔲 روز عاشورا چگونه گذشت؟ (قسمت اول) ✍حسین دهباشی 🔻طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی میشود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود…
🔲 روز عاشورا چگونه گذشت؟ (قسمت دوم)
✍حسین دهباشی
🔻حدود ساعت ۱۰
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین علیهالسلام نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین علیه السلام حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام علیهالسلام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام علیهالسلام را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام علیهالسلام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام علیهالسلام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام علیهالسلام حمله کنند زهیر و ده نفر به آنها حمله کردند.
▪️حدود ساعت ۱۱
بعد از این حملات، امام علیهالسلام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام علیهالسلام» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین علیهالسلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام علیهالسلام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس علیهالسلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
▪️اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام علیهالسلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام علیهالسلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام علیهالسلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام علیهالسلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشتهاند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
▪️حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام علیهالسلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. اولین نفر، حضرت علیاکبر پسر امام حسین علیهالسلام بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنیهاشم خوانده است. عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
▪️حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین علیهالسلام و حضرت عباس علیهالسلام تنها ماندند. عباس علیهالسلام اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیهالسلام دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیهالسلام برای دومین بار در روز عاشورا بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست»
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
ادامه دارد
✍حسین دهباشی
🔻حدود ساعت ۱۰
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین علیهالسلام نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین علیه السلام حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام علیهالسلام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام علیهالسلام را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام علیهالسلام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام علیهالسلام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام علیهالسلام حمله کنند زهیر و ده نفر به آنها حمله کردند.
▪️حدود ساعت ۱۱
بعد از این حملات، امام علیهالسلام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام علیهالسلام» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین علیهالسلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام علیهالسلام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس علیهالسلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
▪️اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام علیهالسلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام علیهالسلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام علیهالسلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام علیهالسلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشتهاند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
▪️حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام علیهالسلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. اولین نفر، حضرت علیاکبر پسر امام حسین علیهالسلام بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنیهاشم خوانده است. عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
▪️حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین علیهالسلام و حضرت عباس علیهالسلام تنها ماندند. عباس علیهالسلام اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیهالسلام دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیهالسلام برای دومین بار در روز عاشورا بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست»
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
ادامه دارد
آنتی الیگارشی
🔲 روز عاشورا چگونه گذشت؟ (قسمت دوم) ✍حسین دهباشی 🔻حدود ساعت ۱۰ بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین علیهالسلام نگاهی…
🔲 روز عاشورا چگونه گذشت؟ (قسمت سوم)
✍حسین دهباشی
🔻حدود ساعت ۱۵
امام علیهالسلام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام علیهالسلام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام علیهالسلام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام علیهالسلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن علیهالسلام دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر»
▪️ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام علیهالسلام را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین علیهالسلام کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام علیه السلام فرو برد...
▪️حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام علیهالسلام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین علیهالسلام و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام علیهالسلام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است سر امام علیهالسلام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
▪️۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غمانگیز عاشورا اینطور تمام میشود که در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
✍حسین دهباشی
🔻حدود ساعت ۱۵
امام علیهالسلام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام علیهالسلام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام علیهالسلام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام علیهالسلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن علیهالسلام دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر»
▪️ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام علیهالسلام را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین علیهالسلام کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام علیه السلام فرو برد...
▪️حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام علیهالسلام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین علیهالسلام و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام علیهالسلام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است سر امام علیهالسلام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
▪️۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غمانگیز عاشورا اینطور تمام میشود که در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
#تاریخ_آنلاین
@antioligarchie
🔻آقای سید مجتبی واحدی که الان در آمریکایی؛ #دختر_آبی مرد. جنابعالی هم در تلگرامت از حقش دفاع کردی اما یادت هست وقتی احمدی نژاد دستور ورود زنان به استادیوم رو داد در روزنامه ای که سردبیرش بودی این دلقک بازی رو دراوردی؟ ای تف به شرف نداشته ات
🀄️آخرین مصلوب
#اصلاح_طلبان_کاسب
#twitter
@antioligarchie
🀄️آخرین مصلوب
#اصلاح_طلبان_کاسب
@antioligarchie
🔲 یک نکته مهم در تصویری که این روزها زیاد روش مانور داده شد 👇
🔻یه مشکل کوچیکش اینه که #کریستین_بونو فوت کرده و قاعدتاً نمیتونه از کسی پذیرایی کنه.
این خبر پارسال هم در روزنامه جوان تحت عنوان پذیرایی از زائران امام رضا به خورد خلایق داده شده بود.
🀄️Cafe
▪️عکس قدیمیه و مال محرم نیست.
اون دکتر #تاراس اسمش #عبدالکریم_تاراس_چرنینکو هست، دکترم نیست.
#پروفسور_بونو هم تو دانشگاه المصطفی قم پروفسور شد و اسمش رو کرد یحیی و اخیرا فوت کرده .
🀄️Tyler
👈 نتیجه : جدا از راست و دروغهایی که رسانه ها معمولا قاطی می کنند و به خورد مخاطب میدهند ، این روش تبلیغ دین و جذب مشتری، بیشتر اعتراف به اینه که برای اثبات #حقانیت_دین چیزی برای گفتن نداریم و مجبوریم پای #ازمابهترون رو وسط بکشیم !!
@antioligarchie
🔻یه مشکل کوچیکش اینه که #کریستین_بونو فوت کرده و قاعدتاً نمیتونه از کسی پذیرایی کنه.
این خبر پارسال هم در روزنامه جوان تحت عنوان پذیرایی از زائران امام رضا به خورد خلایق داده شده بود.
🀄️Cafe
▪️عکس قدیمیه و مال محرم نیست.
اون دکتر #تاراس اسمش #عبدالکریم_تاراس_چرنینکو هست، دکترم نیست.
#پروفسور_بونو هم تو دانشگاه المصطفی قم پروفسور شد و اسمش رو کرد یحیی و اخیرا فوت کرده .
🀄️Tyler
👈 نتیجه : جدا از راست و دروغهایی که رسانه ها معمولا قاطی می کنند و به خورد مخاطب میدهند ، این روش تبلیغ دین و جذب مشتری، بیشتر اعتراف به اینه که برای اثبات #حقانیت_دین چیزی برای گفتن نداریم و مجبوریم پای #ازمابهترون رو وسط بکشیم !!
@antioligarchie
#داستانک
🔻گریه نکن خواهرم!
در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت …
و باد، پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی، #سحر را ندیدی؟! …
💢 (بخش پایانی) رمان #سووشون/ سیمین دانشور
@antioligarchie
🔻گریه نکن خواهرم!
در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت …
و باد، پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی، #سحر را ندیدی؟! …
💢 (بخش پایانی) رمان #سووشون/ سیمین دانشور
@antioligarchie
🔻 فرماندهان سپاه یزید، همه فقیه و سیاستمدار و نظامی و حافظ قرآنند! بازاری نبودند که نزولخواری، گرانفروشی کرده باشند!
پس چرا امام فرمود: «شکمهایتان از حرام پر شده»؟!
بترسید و بترسید از فعال فرهنگی، مرجع تقلید، آخوند، سپاهی و سیاستمدار مذهبی و حزباللهی که دستش در بیتالمال است!
🀄️هادی آیت
#twitter
@antioligarchie
پس چرا امام فرمود: «شکمهایتان از حرام پر شده»؟!
بترسید و بترسید از فعال فرهنگی، مرجع تقلید، آخوند، سپاهی و سیاستمدار مذهبی و حزباللهی که دستش در بیتالمال است!
🀄️هادی آیت
@antioligarchie
🔲 احکام کارگران و قاضی #مقیسه
🔻 ... در جایی خواندم که کاش #رئیسی، کمی ریشه ای تر برخورد کند و به سراغ قاضیانی برود که در سال های گذشته، حکم های سنگینی را برای کنشگران سیاسی، مدنی و صنفی صادر کرده اند.
#رئیسی اگر بخواهد این کار را انجام دهد بی گمان باید به سراغ #مقیسه ، یکی از قاضیان دادگاه انقلاب برود. چرا از #مقیسه نام می برم؟ چون ایشان قاضی پرونده من بوده است و از نزدیک، شاهد رفتار بد ایشان با متهم و همچنین حکم ناعادلانه وی بوده ام.
دفاع من در دادگاه حدود یک دقیقه بود. #مقیسه به عنوان رئیس دادگاه، از من پرسید چرا رفتی روبروی مجلس و در تجمع اعتراضی فرهنگیان شرکت کردی؟ گفتم به خاطر این که حقوقم کم است و مانند دیگر فرهنگيان، به وضع معیشتی ام اعتراض دارم. #مقیسه گفت: آها، برای شکم و زیر شکم رفتی اعتراض کردی؟! از همان اول که معلم شدی می دانستی که حقوقت کم است، الآن هم دیر نشده می توانی بروی استعفا دهی تا ما به جای تو یک کارگر افغانی را سر کلاس بفرستیم!
بعد رفت سراغ متهم بعدی، یعنی محمد رضا نیک نژاد. ایشان هم حدود یک دقیقه از خودش دفاع کرد. پس از او، وکیل ما حدود ۵ دقیقه از کار صنفی ما دفاع حقوقی کرد.
#مقیسه چند روز بعد به هر دوی ما، من و محمد رضا نیک نژاد، حکم ۵ سال زندان تعزیری داد.
ما به حکم اعتراض کردیم. در دادگاه تجدیدنظر، قاضی پرونده، جناب بابایی بودند. محترمانه برخورد کردند و حکم ناعادلانه #مقیسه را شکستند. حکم ۵ سال زندان تعزیری را سه سال تعلیق کردند و دو سال محرومیت شرکت در گروه های سیاسی و مدنی را به آن افزودند.
✍مهدی بهلولی
@antioligarchie
🔻 ... در جایی خواندم که کاش #رئیسی، کمی ریشه ای تر برخورد کند و به سراغ قاضیانی برود که در سال های گذشته، حکم های سنگینی را برای کنشگران سیاسی، مدنی و صنفی صادر کرده اند.
#رئیسی اگر بخواهد این کار را انجام دهد بی گمان باید به سراغ #مقیسه ، یکی از قاضیان دادگاه انقلاب برود. چرا از #مقیسه نام می برم؟ چون ایشان قاضی پرونده من بوده است و از نزدیک، شاهد رفتار بد ایشان با متهم و همچنین حکم ناعادلانه وی بوده ام.
دفاع من در دادگاه حدود یک دقیقه بود. #مقیسه به عنوان رئیس دادگاه، از من پرسید چرا رفتی روبروی مجلس و در تجمع اعتراضی فرهنگیان شرکت کردی؟ گفتم به خاطر این که حقوقم کم است و مانند دیگر فرهنگيان، به وضع معیشتی ام اعتراض دارم. #مقیسه گفت: آها، برای شکم و زیر شکم رفتی اعتراض کردی؟! از همان اول که معلم شدی می دانستی که حقوقت کم است، الآن هم دیر نشده می توانی بروی استعفا دهی تا ما به جای تو یک کارگر افغانی را سر کلاس بفرستیم!
بعد رفت سراغ متهم بعدی، یعنی محمد رضا نیک نژاد. ایشان هم حدود یک دقیقه از خودش دفاع کرد. پس از او، وکیل ما حدود ۵ دقیقه از کار صنفی ما دفاع حقوقی کرد.
#مقیسه چند روز بعد به هر دوی ما، من و محمد رضا نیک نژاد، حکم ۵ سال زندان تعزیری داد.
ما به حکم اعتراض کردیم. در دادگاه تجدیدنظر، قاضی پرونده، جناب بابایی بودند. محترمانه برخورد کردند و حکم ناعادلانه #مقیسه را شکستند. حکم ۵ سال زندان تعزیری را سه سال تعلیق کردند و دو سال محرومیت شرکت در گروه های سیاسی و مدنی را به آن افزودند.
✍مهدی بهلولی
@antioligarchie
🔺اگر خون امثال سحر خدایاری ذره ای باعث دمیدن در تنور انتخابات شود؛ اگر ذره ای بتواند ترازوی مدعیان حمایت از زنان در انتخابات را سنگین تر کند، خون او قطعا به هدر رفته است!
انتقام خون سحر خدایاری ها جز با عدم مشارکت در انتخابات مهندسی شده محقق نخواهد شد! این حداقل کاری است که می شود انجام داد.
وسلام...
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
انتقام خون سحر خدایاری ها جز با عدم مشارکت در انتخابات مهندسی شده محقق نخواهد شد! این حداقل کاری است که می شود انجام داد.
وسلام...
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
گفت: چرا اولویت ها را درک نمی کنید مگر نمی دانید اکنون اولویت، مسئله کم ارزشی مثل ورود زنان به ورزشگاه ها نیست که این طور به آن می پردازید!
گفتم: بله ورود زنان به ورزشگاه مسئله پیش پا افتاده ای است اما وقتی که دریغ نشود. هر مسئله ای که آزادی را تحت شعاع قرار بدهد مسئله اول کشور است.
یک روز حجاب اجباری،یک روز حق ورود زنان به ورزشگاه ها و یک روز مبارزه با قانون سربازی اجباری. آزادی مقدم بر هر مسئله ای است. به همین منوال بزرگترین مسئله کشور را مبارزه با قانون ضد آزادی همچون نظارت استصوابی میدانم.
#نظارت_استصوابی
#اولویت_اصلی
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
گفتم: بله ورود زنان به ورزشگاه مسئله پیش پا افتاده ای است اما وقتی که دریغ نشود. هر مسئله ای که آزادی را تحت شعاع قرار بدهد مسئله اول کشور است.
یک روز حجاب اجباری،یک روز حق ورود زنان به ورزشگاه ها و یک روز مبارزه با قانون سربازی اجباری. آزادی مقدم بر هر مسئله ای است. به همین منوال بزرگترین مسئله کشور را مبارزه با قانون ضد آزادی همچون نظارت استصوابی میدانم.
#نظارت_استصوابی
#اولویت_اصلی
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
یزید حدود سه سال خلافت کرد، ظرف این مدت، حسین(ع) رو به قتل رسوند، مردم مدینه رو به خاک و خون کشید و کعبه رو آتش زد، برای همهی این فجایع هم توجیه داشت، حفظ نظام و حکومت اسلامی!
حسن آقا میری
@antioligarchie
حسن آقا میری
@antioligarchie
·
🔻واعظی: «زیرساخت» حضور بانوان در ورزشگاه مهیا نیست و حضورشان مصلحت نیست.
👈براتون سوال پیش نمیاد چرا ایام انتخابات هم «زیرساخت» مهیا بود؟ هم مصلحت؟
[مصلحت سطحی نگه داشتن خواسته هاست]
🀄️عادل برکم
#twitter
@antioligarchie
🔻واعظی: «زیرساخت» حضور بانوان در ورزشگاه مهیا نیست و حضورشان مصلحت نیست.
👈براتون سوال پیش نمیاد چرا ایام انتخابات هم «زیرساخت» مهیا بود؟ هم مصلحت؟
[مصلحت سطحی نگه داشتن خواسته هاست]
🀄️عادل برکم
@antioligarchie