Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۳۴)
خانهای در آنجا(۹)
نامههای اعمال را میآوردند، ترازوها گذاشته میشوند، اعمال را وزن میکنند. چهرهها فروافتاده و غمگین است، دلها نگران و پر از ترس و بدنها لرزان.
و تو نگرانی و نمیدانی سرنوشتت چه خواهد شد!
نمیدانی که کفهی ترازوی نیکیهایت سنگینتر میشود یا کفهی بدیهایت!
در آن لحظه که حسرت انجام ندادن کارهای نیک در گذشته را میخوری و از آیندهات بیخبری در این هنگام فرشتگان آن دسته از بهشتیانی را صدا میزنند که پیشتر از همه وارد بهشت میشوند و تو به این صدا توجه نمیکنی چون هنوز حساب و کتاب طولانی و سنگینی در پیش داری.
گناهانت زیاد است و هوا به شدت گرم! ناگهان فرشتگان اسم تو را صدا میزنند.
شگفتزده میشوی و باور نمیکنی! با خودت میگویی:یعنی من بهشتی شدهام؟! آخر من کجا و اهل بهشت کجا؟ من کجا و شهیدان، پرهیزکاران و نیکوکاران کجا؟!
دوباره به صدا دقت میکنی: انگار واقعا من را صدا میزنند.
فرشتهای میآید، دستت را میگیرد و میگوید: آنجا خانهای داری!
خانهای در بهشت؟ برای من؟! آخر چطور؟ از کی؟
از خودت میپرسی و کل جزئیات زندگیات انگار جلو چشمانت مثل یک فیلم نمایش داده میشود. دوباره با خودت فکر میکنی من که جزو شهیدان در راه الله نیستم، جزو پرهیزکارانی که الله را چنان عبادت میکردند که گویی او را میبینند هم نیستم.
گاهی گناه میکردی و گاهی توبه. گاهی در در مسیر درست بودی و گاهی از راه حق منحرف میشدی..
در حالی که غرق افکارت هستی و زندگیات را مرور میکنی ناگهان خودت را جلوی خانهی بهشتیات میبینی. خانهای که خشتهایش از طلا و نقره، ملات آن از مشک خوشبو، خاک آن از زعفران و ریگهایش از مروارید و مرجان است. خانهای که لباس در آن کهنه نشده و پیری به سراغ انسان نمیآید.
در حیرت و بهت خانه هستی که چشمت به سردر آن میافتد که روی آن نوشتهاند: سنتهای راتبه
بله؛ سرورم صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هرکس در شبانهروز 12 رکعت سنت علاوه بر نمازهای فرض بخواند، خانهای در بهشت برایش ساخته میشود»
حتا اگر یک روز هم سنتهای راتبه را بخوانی، الله بابت آن برایت خانهای در بهشت خواهد ساخت تا گواهی باشد برای تو.
فکرش را بکن با خواندن این نمازها، اسمت را در لیست ساکنان بهشت خواهی نوشت و خانهای خواهی داشت در بهشت.
خدای ما مهربان است و بندگانش را دوست دارد. بندهای را که در بهشت برایش خانه ساخته، ضایع نمیکند. او ذات عادل است.
دوست من! چه میشود اگر هر روز خانهای در بهشت برای خودت بسازی!
تصور کن وقتی نامهی اعمالت بررسی میشود، میبینی که صدها خانه در بهشت داری. مگر میشود ساکن آن خانهها نشوی در حالی که ذاتی که از تو حسابرسی میکند، رحمتش همه چیز را در بر گرفته است؟!
در این دنیا نمیشود با حقوق ماهیانه چندین ساله برای خود خانهای ساخت اما با سنتهای راتبه میتوانی برای خودت در بهشت خانه بسازی.
سنتهای راتبه عبارتاند از: دو رکعت قبل از فرض صبح، چهار رکعت قبل از فرض ظهر و دو رکعت بعد از آن، دو رکعت بعد از فرض مغرب و دو رکعت هم بعد از فرض عشاء.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
خانهای در آنجا(۹)
نامههای اعمال را میآوردند، ترازوها گذاشته میشوند، اعمال را وزن میکنند. چهرهها فروافتاده و غمگین است، دلها نگران و پر از ترس و بدنها لرزان.
و تو نگرانی و نمیدانی سرنوشتت چه خواهد شد!
نمیدانی که کفهی ترازوی نیکیهایت سنگینتر میشود یا کفهی بدیهایت!
در آن لحظه که حسرت انجام ندادن کارهای نیک در گذشته را میخوری و از آیندهات بیخبری در این هنگام فرشتگان آن دسته از بهشتیانی را صدا میزنند که پیشتر از همه وارد بهشت میشوند و تو به این صدا توجه نمیکنی چون هنوز حساب و کتاب طولانی و سنگینی در پیش داری.
گناهانت زیاد است و هوا به شدت گرم! ناگهان فرشتگان اسم تو را صدا میزنند.
شگفتزده میشوی و باور نمیکنی! با خودت میگویی:یعنی من بهشتی شدهام؟! آخر من کجا و اهل بهشت کجا؟ من کجا و شهیدان، پرهیزکاران و نیکوکاران کجا؟!
دوباره به صدا دقت میکنی: انگار واقعا من را صدا میزنند.
فرشتهای میآید، دستت را میگیرد و میگوید: آنجا خانهای داری!
خانهای در بهشت؟ برای من؟! آخر چطور؟ از کی؟
از خودت میپرسی و کل جزئیات زندگیات انگار جلو چشمانت مثل یک فیلم نمایش داده میشود. دوباره با خودت فکر میکنی من که جزو شهیدان در راه الله نیستم، جزو پرهیزکارانی که الله را چنان عبادت میکردند که گویی او را میبینند هم نیستم.
گاهی گناه میکردی و گاهی توبه. گاهی در در مسیر درست بودی و گاهی از راه حق منحرف میشدی..
در حالی که غرق افکارت هستی و زندگیات را مرور میکنی ناگهان خودت را جلوی خانهی بهشتیات میبینی. خانهای که خشتهایش از طلا و نقره، ملات آن از مشک خوشبو، خاک آن از زعفران و ریگهایش از مروارید و مرجان است. خانهای که لباس در آن کهنه نشده و پیری به سراغ انسان نمیآید.
در حیرت و بهت خانه هستی که چشمت به سردر آن میافتد که روی آن نوشتهاند: سنتهای راتبه
بله؛ سرورم صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هرکس در شبانهروز 12 رکعت سنت علاوه بر نمازهای فرض بخواند، خانهای در بهشت برایش ساخته میشود»
حتا اگر یک روز هم سنتهای راتبه را بخوانی، الله بابت آن برایت خانهای در بهشت خواهد ساخت تا گواهی باشد برای تو.
فکرش را بکن با خواندن این نمازها، اسمت را در لیست ساکنان بهشت خواهی نوشت و خانهای خواهی داشت در بهشت.
خدای ما مهربان است و بندگانش را دوست دارد. بندهای را که در بهشت برایش خانه ساخته، ضایع نمیکند. او ذات عادل است.
دوست من! چه میشود اگر هر روز خانهای در بهشت برای خودت بسازی!
تصور کن وقتی نامهی اعمالت بررسی میشود، میبینی که صدها خانه در بهشت داری. مگر میشود ساکن آن خانهها نشوی در حالی که ذاتی که از تو حسابرسی میکند، رحمتش همه چیز را در بر گرفته است؟!
در این دنیا نمیشود با حقوق ماهیانه چندین ساله برای خود خانهای ساخت اما با سنتهای راتبه میتوانی برای خودت در بهشت خانه بسازی.
سنتهای راتبه عبارتاند از: دو رکعت قبل از فرض صبح، چهار رکعت قبل از فرض ظهر و دو رکعت بعد از آن، دو رکعت بعد از فرض مغرب و دو رکعت هم بعد از فرض عشاء.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
دوست من!
•محبت الله را سرمشق زندگیات قرار بده؛ محبت خدایی که تکتک جزئیات زندگیات را روبهراه میکند.
و یادت باشد؛ محبت خدا ارتباط مستقیمی با محبت نماز دارد. هر قدر که نماز را دوست بداری الله نیز دوستت خواهد داشت.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•محبت الله را سرمشق زندگیات قرار بده؛ محبت خدایی که تکتک جزئیات زندگیات را روبهراه میکند.
و یادت باشد؛ محبت خدا ارتباط مستقیمی با محبت نماز دارد. هر قدر که نماز را دوست بداری الله نیز دوستت خواهد داشت.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۳۶)
ترتیب آن(۱۰)
فکرش را بکن مهندسی بخواهد بدون هیچ نقشه و طرحی دست به ساخت یک خانه بزند. کارگران هم بدون پیریزی شروع به ساخت خانه کنند. اما پس از مدتی متوجه اشتباهشان شوند و آن مهندس از کارگران بخواهد هر چه ساختهاند را خراب کنند و دوباره و از نو پیریزی کرده و شروع به ساخت کنند... اما پس از پیریزی و ساخت دوباره متوجه شوند که در ساختمان از ستونهای مناسبی استفاده نشده و دوباره خانه را خراب کنند.
فکرش را بکن! صرفا بخاطر نبود نقشه و طرح مناسب قرار است چه اشتباهات دیگری در ساخت خانه اتفاق بیفتد!
بیشترِ ما دقیقا همینطور زندگی میکنیم. درحالی روزمان را آغاز میکنیم که نمیدانیم دقیقا قرار است در آن روز چکار کنیم و چطور روزمان را سپری کنیم؟ نمیدانیم که اولویتمان در انجام کارها دقیقا چیست؟ بخاطر همین همه چیز را به دست شرایط میسپاریم و ممکن است ساعتها پای گفتگویی بشینیم که هیچ حاصل و فایدهای ندارد یا کنار آدمهایی وقت بگذارنیم که جز خستگی روحی و جسمی هیچ چیز دیگری به زندگیمان اضافه نکنند.
شاید یکی از مهمترین دلایل پایبندینکردن به نماز بیبرنامگی است.
چطور میتوانی نماز ظهر را سر وقت بخوانی درحالی که دقیقا در همان ساعت نوبت دکتر گرفتهای؟
یا در وقت نماز عصر یک دیدار رسمی داشته داری. یا در وقت نماز مغرب با دوستی که از سفر برگشته وقت بیرون رفتن گذاشتهای!
بیبرنامگی یا برنامهریزی اشتباه درِ بهانهجویی و سهلانگاری در نماز را به روی نفس و شیطان باز میکند.
بنابراین اولین بهانهی منطقیات میتواند این باشد؛ کاری که اکنون پیشرویت داری را انجام بده و پس از آن نماز بخوان. اما همهی ماجرا به این ختم نمیشود و متاسفانه بهمحض اینکه کارت تمام شود احساس سنگینی عجیبی خواهی کرد و با خودت میگویی دیگر وقت نماز تمام شده و نماز دیگری از تو قضا خواهد شد.
پس تلاش کن بخاطر بیبرنامگی درِ بهانههای منطقی و غیر منطقی را به روی خودت باز نکنی.
•روزت را مرتب کن!
اگر از مسیر همیشگی بروی هرگز به مقصد متفاوتی نخواهی رسید.
بنابراین اگر تو جزو افرادی هستی که هر بار با شنیدن صدای اذان غافلگیر میشوی و تازه آن وقت میفهمی که وقت نماز است مطمئن باش حتما چیزی پیدا خواهی کرد که مانع نماز خواندنت شود.
دوست من!
طوری روزت را بچین که همه چیز بر محور نماز بچرخد نه این که نماز در اطراف کارهایت بچرخد و از دست برود.
طوری قرارها و برنامههایت را بچین که بین اوقات نماز باشد نه در وقت نماز.
یکی از استادانم _ از جرگهی همانهایی که خیلی کم نمازشان قضا میشود_ همهی ملاقاتها و کلاسهایش را بعد از وقت نمازها تنظیم میکرد. اگر کسی میخواست او را ببیند میگفت؛ بعد از نماز عصر بیا یا زمان کلاس بعد از نماز عشا است. حتی یک بار یکی از او پرسید: چه ساعتی؟ و او جواب داد: نمیدانم! اگر نماز عصر ساعت نه است پس همان ساعت بیا.
این برنامهی زیبا کمکت میکند که بر نمازهایت پایبند باشی. من این عادت را از استادم یاد گرفته و زندگیام را بر مدار نماز بنا کردهام و اینگونه زندگیام درخشید!
خداوند حکیم و علیم نمازها را در اوقات خاصی قرار داده تا زندگیات را با آن مرتب کنی. پس تلاش کن یکسری از کارهایت را بین نماز صبح تا زمان رفتن به سر کارت انجام دهی.
در حین کار برنامههایی که باید تا قبل از ظهر انجامشان دهی یا کارهای دیگری که باید بین نماز ظهر و عصر انجام دهی را سروسامان بده.
اگر میخواهی بین نماز عصر تا مغرب کمی استراحت کنی پس همین کار را انجام بده.
هر کاری که داشته باشی چنان برنامهریزی کن که ما بین اوقات نماز باشد و خواهی دید که خداوند چه برکتی به وقتت خواهد داد.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
ترتیب آن(۱۰)
فکرش را بکن مهندسی بخواهد بدون هیچ نقشه و طرحی دست به ساخت یک خانه بزند. کارگران هم بدون پیریزی شروع به ساخت خانه کنند. اما پس از مدتی متوجه اشتباهشان شوند و آن مهندس از کارگران بخواهد هر چه ساختهاند را خراب کنند و دوباره و از نو پیریزی کرده و شروع به ساخت کنند... اما پس از پیریزی و ساخت دوباره متوجه شوند که در ساختمان از ستونهای مناسبی استفاده نشده و دوباره خانه را خراب کنند.
فکرش را بکن! صرفا بخاطر نبود نقشه و طرح مناسب قرار است چه اشتباهات دیگری در ساخت خانه اتفاق بیفتد!
بیشترِ ما دقیقا همینطور زندگی میکنیم. درحالی روزمان را آغاز میکنیم که نمیدانیم دقیقا قرار است در آن روز چکار کنیم و چطور روزمان را سپری کنیم؟ نمیدانیم که اولویتمان در انجام کارها دقیقا چیست؟ بخاطر همین همه چیز را به دست شرایط میسپاریم و ممکن است ساعتها پای گفتگویی بشینیم که هیچ حاصل و فایدهای ندارد یا کنار آدمهایی وقت بگذارنیم که جز خستگی روحی و جسمی هیچ چیز دیگری به زندگیمان اضافه نکنند.
شاید یکی از مهمترین دلایل پایبندینکردن به نماز بیبرنامگی است.
چطور میتوانی نماز ظهر را سر وقت بخوانی درحالی که دقیقا در همان ساعت نوبت دکتر گرفتهای؟
یا در وقت نماز عصر یک دیدار رسمی داشته داری. یا در وقت نماز مغرب با دوستی که از سفر برگشته وقت بیرون رفتن گذاشتهای!
بیبرنامگی یا برنامهریزی اشتباه درِ بهانهجویی و سهلانگاری در نماز را به روی نفس و شیطان باز میکند.
بنابراین اولین بهانهی منطقیات میتواند این باشد؛ کاری که اکنون پیشرویت داری را انجام بده و پس از آن نماز بخوان. اما همهی ماجرا به این ختم نمیشود و متاسفانه بهمحض اینکه کارت تمام شود احساس سنگینی عجیبی خواهی کرد و با خودت میگویی دیگر وقت نماز تمام شده و نماز دیگری از تو قضا خواهد شد.
پس تلاش کن بخاطر بیبرنامگی درِ بهانههای منطقی و غیر منطقی را به روی خودت باز نکنی.
•روزت را مرتب کن!
اگر از مسیر همیشگی بروی هرگز به مقصد متفاوتی نخواهی رسید.
بنابراین اگر تو جزو افرادی هستی که هر بار با شنیدن صدای اذان غافلگیر میشوی و تازه آن وقت میفهمی که وقت نماز است مطمئن باش حتما چیزی پیدا خواهی کرد که مانع نماز خواندنت شود.
دوست من!
طوری روزت را بچین که همه چیز بر محور نماز بچرخد نه این که نماز در اطراف کارهایت بچرخد و از دست برود.
طوری قرارها و برنامههایت را بچین که بین اوقات نماز باشد نه در وقت نماز.
یکی از استادانم _ از جرگهی همانهایی که خیلی کم نمازشان قضا میشود_ همهی ملاقاتها و کلاسهایش را بعد از وقت نمازها تنظیم میکرد. اگر کسی میخواست او را ببیند میگفت؛ بعد از نماز عصر بیا یا زمان کلاس بعد از نماز عشا است. حتی یک بار یکی از او پرسید: چه ساعتی؟ و او جواب داد: نمیدانم! اگر نماز عصر ساعت نه است پس همان ساعت بیا.
این برنامهی زیبا کمکت میکند که بر نمازهایت پایبند باشی. من این عادت را از استادم یاد گرفته و زندگیام را بر مدار نماز بنا کردهام و اینگونه زندگیام درخشید!
خداوند حکیم و علیم نمازها را در اوقات خاصی قرار داده تا زندگیات را با آن مرتب کنی. پس تلاش کن یکسری از کارهایت را بین نماز صبح تا زمان رفتن به سر کارت انجام دهی.
در حین کار برنامههایی که باید تا قبل از ظهر انجامشان دهی یا کارهای دیگری که باید بین نماز ظهر و عصر انجام دهی را سروسامان بده.
اگر میخواهی بین نماز عصر تا مغرب کمی استراحت کنی پس همین کار را انجام بده.
هر کاری که داشته باشی چنان برنامهریزی کن که ما بین اوقات نماز باشد و خواهی دید که خداوند چه برکتی به وقتت خواهد داد.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۳۷)
•نسخهای برای خوشبختی
جرج برنارشو نسخهی خوشبختیاش را در یک جمله خلاصه میکند: " راز احساس بیچارگی دقیقا این است که آنقدر وقت داشته باشی تا از خودت بپرسی: من خوشبخت هستم یا نه؟"
برنارشو کاملا محق بود. بیکاری سمی کشنده است. آنقدر خودت را مشغول کن که اصلا وقتی برای نگرانی و غصه نداشته باشی. مشغول بودن صرفا به این معنا نیست که سر کار باشی. تو با بازیکردن با کودکانت یا وقتگذراندن با خانواده و دوستان هم میتوانی خودت را سرگرم کنی.
اوقات بین نمازهایت را با کارهایی که باید انجامشان دهی پر کن و خود نماز را استراحتی قرار بده برای خستگیهایت.
مطمئن باش شبها که به رخت خوابت میروی چنان آرامش و احساس خوبی خواهی داشت که تعجب خواهی کرد.
نگذار بیکاری ذهنت را به چپاول برد چرا که بدترین حالت برای ذهن زمانی است که صاحبش بیکار باشد.
وقتی تمام تمرکزمان روی کارها و برنامههایمان باشد نگرانی دود هوا میشود. اما اگر مراقب ساعتهای بیکاری نباشیم آنها شبیه راهزنانی خوشبختیمان را میدزدند و این گونه باعث میشوند تا تمام مساحت زندگی و روزمان پر از غم و نگرانی و استرس شود و اینجا دقیقا جایی است که شیطان از راه میرسد و پروندههای گذشته و آینده را به رویت باز میکند.
روانشناسان دقیقا از همین روش برای فروپاشی روانی سربازان بازگشته از جنگ استفاده میکنند. آنها سربازان را به کارهایی نظیر ماهیگیری، ورزش، فوتبال و باغبانی مشغول میکنند تا فرصتی برای فکرکردن به تجربههایی جنگی خود نداشته باشند.
به این شاخه از علم روانشناسی، درمان کاربردی گفته میشود. بر این اساس کار و مشغولیت نوعی درمان به حساب میآید که به انسان احساس آرامش و اطمینان دورنی میدهد.
ریچارد برد در کتابش به اسم "تنها" مینویسد که چطور در تنهایی و در یخبندان قطب جنوب و به مدت پنج ماه با کار کردن و مشغول نگاه داشتن خود زندگیش را نجات داده است.
ریچارد می گوید:
"شب و قبل از آن که چراغ را خاموش کنم و به رختخواب بروم کارهای روز بعد را در ذهنم تصور میکردم. فردا را در ذهنم به چند ساعت تقسیم میکردم. دو ساعت از آن را به حفر تونل، یک ساعت به دورکردن برفها و یک ساعت با مشغولشدن به کتابها در گاری غذا اختصاص میدادم و اینگونه وقتم را میگذارندم. فکر میکنم اگر این کارها را نمیکردم روزهایم بیهدف و پوچ میشد و حتما میمیردم".
مشغولبودن با کار و امور مفید بزرگترین پادزهر خوشبختی است. به همین دلیل فکر نکن بیکاربودن و هیچ کارینکردن به تو احساس آسودگی و راحتی میدهد.
•روزت را با نماز سروسامان بده!
اوقات بین نمازت را پر از کارها و مشغولیتهای مهم کن و هیچ وقتی برای غم و نگرانی نگذار.
خودت را با نماز زنده کن!
دوست من!
بیا تجربهاش کنیم...
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•نسخهای برای خوشبختی
جرج برنارشو نسخهی خوشبختیاش را در یک جمله خلاصه میکند: " راز احساس بیچارگی دقیقا این است که آنقدر وقت داشته باشی تا از خودت بپرسی: من خوشبخت هستم یا نه؟"
برنارشو کاملا محق بود. بیکاری سمی کشنده است. آنقدر خودت را مشغول کن که اصلا وقتی برای نگرانی و غصه نداشته باشی. مشغول بودن صرفا به این معنا نیست که سر کار باشی. تو با بازیکردن با کودکانت یا وقتگذراندن با خانواده و دوستان هم میتوانی خودت را سرگرم کنی.
اوقات بین نمازهایت را با کارهایی که باید انجامشان دهی پر کن و خود نماز را استراحتی قرار بده برای خستگیهایت.
مطمئن باش شبها که به رخت خوابت میروی چنان آرامش و احساس خوبی خواهی داشت که تعجب خواهی کرد.
نگذار بیکاری ذهنت را به چپاول برد چرا که بدترین حالت برای ذهن زمانی است که صاحبش بیکار باشد.
وقتی تمام تمرکزمان روی کارها و برنامههایمان باشد نگرانی دود هوا میشود. اما اگر مراقب ساعتهای بیکاری نباشیم آنها شبیه راهزنانی خوشبختیمان را میدزدند و این گونه باعث میشوند تا تمام مساحت زندگی و روزمان پر از غم و نگرانی و استرس شود و اینجا دقیقا جایی است که شیطان از راه میرسد و پروندههای گذشته و آینده را به رویت باز میکند.
روانشناسان دقیقا از همین روش برای فروپاشی روانی سربازان بازگشته از جنگ استفاده میکنند. آنها سربازان را به کارهایی نظیر ماهیگیری، ورزش، فوتبال و باغبانی مشغول میکنند تا فرصتی برای فکرکردن به تجربههایی جنگی خود نداشته باشند.
به این شاخه از علم روانشناسی، درمان کاربردی گفته میشود. بر این اساس کار و مشغولیت نوعی درمان به حساب میآید که به انسان احساس آرامش و اطمینان دورنی میدهد.
ریچارد برد در کتابش به اسم "تنها" مینویسد که چطور در تنهایی و در یخبندان قطب جنوب و به مدت پنج ماه با کار کردن و مشغول نگاه داشتن خود زندگیش را نجات داده است.
ریچارد می گوید:
"شب و قبل از آن که چراغ را خاموش کنم و به رختخواب بروم کارهای روز بعد را در ذهنم تصور میکردم. فردا را در ذهنم به چند ساعت تقسیم میکردم. دو ساعت از آن را به حفر تونل، یک ساعت به دورکردن برفها و یک ساعت با مشغولشدن به کتابها در گاری غذا اختصاص میدادم و اینگونه وقتم را میگذارندم. فکر میکنم اگر این کارها را نمیکردم روزهایم بیهدف و پوچ میشد و حتما میمیردم".
مشغولبودن با کار و امور مفید بزرگترین پادزهر خوشبختی است. به همین دلیل فکر نکن بیکاربودن و هیچ کارینکردن به تو احساس آسودگی و راحتی میدهد.
•روزت را با نماز سروسامان بده!
اوقات بین نمازت را پر از کارها و مشغولیتهای مهم کن و هیچ وقتی برای غم و نگرانی نگذار.
خودت را با نماز زنده کن!
دوست من!
بیا تجربهاش کنیم...
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۳۸)
حماقتهایم(۱۱)
این عنوان یکی از پروندهای موجود در دفتر دیل کارنگی نویسندۀ مشهور آمریکایی است؛ نویسندهای که کتابهایش از پرفروشترین کتابها بهشمار میآید. کارنگی میگوید: پرونده حماقتهایی که مرتکب شدم در واقع دوسیۀ مفصل اشتباهات و حماقتهایم است. وقتی این پرونده را بر میدارم و بازخوانیاش میکنم از اینکه میتوانم از گذشتهام عبرت گرفته و در مقابل مشکلات مقاومت کنم و از طرفی آیندهی بهتری برای خودم بسازم احساس قدرت میکنم.
کارنگی تنها کسی نبود که از ابزار "درسگرفتن از اشتباهات گذشته" برای بهبودی زندگیاش استفاده کرد.
جوجیرارد که به عنوان بهترین فروشنده در کتاب گینس ثبت شده نیز از این ابزار استفاده کرده است. او کتابی تحت عنوان؛ "چگونه هر چیزی را به هر مردم بفروشیم" نوشت. وی در کتابش میگوید: یکی از چیزهایی که او را تبدیل به یکی از بهترین فروشندگان جهان کرده؛ درسگرفتن از اشتباهات است. او پیوسته پرونده قراردادهای شکستخوردهاش را بررسی میکرد تا دلیل ضررش را در یابد، از آن درس گیرد و دوباره آن اشتباه را تکرار نکند و این باعث شد در قراردادها و معاملاتش موفقانه عمل کند.
شاید گزافه نباشد اگر بگویم این پیشرفت علمی که اکنون شاهدش هستیم نیز نتیجهی درسگرفتن از اشتباهات است.
به نظر تو اگر سازندگان ماشینهای آخرین مدل که فول امکانات هستند از اشتباهات اولشان درس نمیگرفتند به این حد از پیشرفت میرسیدند؟
فکرش را بکنم اگر سازندگان هواپیماها هنوز هم هواپیماها را مثل بار اول و با همان درصدهای خطا میساختند ما میتوانستیم به دورترین نقاط جهان سفر کنیم؟
درسگرفتن از اشتباهات بهترین و سریعترین راه ساختن زندگی سعادتمندانه است.
•از اشتباهاتت استفاده کن!
گذشتهی لغزشبارت را که تو را از نماز دور کرده، شاید حالا به دردت بخورد اگر به درستی از آن استفاده کنی.
گذشتهات غنیترین منبع تجربیات است که میتوانی در روشنایی آن بهترین زندگی را بسازی. هر اندازه که کتاب بخوانی و معلومات کسب کنی، باز هم گذشتهات بهترین منبع برای زندگی شخصیات است.
راهی که تازه راهی آن شدهای تا به قافله نمازخوانان پایبند بپیوندی و سعادت دنیا و آخرت را کسب کنی، همزمان با آن نبرد دیگری با نفس و شیطان آغاز شده و تو اشتباهات قبلیات را تکرار نکن. هر باری که در مقابل شیطان شکست میخوری و نمازت قضا میشود، این شکست را تحلیل و اسباب آن را شناسایی کن تا دیگر تکرار نشود.
یکی از حکما میگوید: نادان کسی است که یک اشتباه را دو بار تکرار میکند و هشیار کسی است که یک بار اشتباه میکند اما هوشمند کسی است که از اشتباهات نادانان درس گرفته و سعی میکند مرتکب اشتباهات آنان نشود.
من و تو میخواهیم به جمع هوشمندان بپیوندیم پس برای این کار، هر بار که نمازمان ترک میشود، اسباب آن را ریشهیابی کرده و سعی کنیم دیگر آن کارها را تکرار نکنیم.
از خلال گفتگویم با افرادی که خیلی به ندرت نمازهایشان ترک میشود، متوجه شدم که از ابزار «درس از اشتباهات» استفاده کردهاند و یکسری کارها و تجربیات برای شان تبدیل به عادت شده است؛ به عنوان مثال: اکثر آنان پیش از بیرونرفتن از خانه، وضو میگیرند تا اگر بیرون باشند و وقت نماز فرا برسد، نماز برایشان آسان باشد و بیوضویی بهانهای برای ترک نمازشان نشود.
همه میدانیم شیطان لحظهی درآوردن کفش و جورابها را چنان برای ما به تصویر میکشد که انگار دندانهای ما از شدت درد کشیده میشود و لباسمان خیس شده و زیبایی و خوشتیپیمان را از دست میدهیم. البته خیلی وقتها شیطان وسوسهمان میکند که کفشهای شیکمان را در مسجد میدزدند یا ساعت شیک و قشنگ ما در مسجد فراموشمان میشود.
موقع وضوگرفتن ممکن است شیطان صدها نقشه بکشد برای اینکه متقاعدمان کند که در خانه نماز بخوانیم و زمانی که کوتاه میآییم و به خانه بر میگردیم همه میدانیم که نبرد سختتری آغاز شده و نمازمان از دست میرود.
از همین رو، تمام کسانی که در زمینه پایبندی به نماز موفق هستند، به محض شنیدن اذان برای نماز آمادگی میگیرند و به هیچ مانعی اجازه نمیدهند که آنان را از نمازخواندن منصرف کند چون میدانند هرچه نماز به تاخیر بیفتد، خواندنش سختتر میشود.
برای همین، سعی کن قبل از اینکه وقت نماز فرا رسد خودت را آماده کنی تا وقتی زمانش فرا رسید بهانهای برای ترک آن نداشته باشی.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
حماقتهایم(۱۱)
این عنوان یکی از پروندهای موجود در دفتر دیل کارنگی نویسندۀ مشهور آمریکایی است؛ نویسندهای که کتابهایش از پرفروشترین کتابها بهشمار میآید. کارنگی میگوید: پرونده حماقتهایی که مرتکب شدم در واقع دوسیۀ مفصل اشتباهات و حماقتهایم است. وقتی این پرونده را بر میدارم و بازخوانیاش میکنم از اینکه میتوانم از گذشتهام عبرت گرفته و در مقابل مشکلات مقاومت کنم و از طرفی آیندهی بهتری برای خودم بسازم احساس قدرت میکنم.
کارنگی تنها کسی نبود که از ابزار "درسگرفتن از اشتباهات گذشته" برای بهبودی زندگیاش استفاده کرد.
جوجیرارد که به عنوان بهترین فروشنده در کتاب گینس ثبت شده نیز از این ابزار استفاده کرده است. او کتابی تحت عنوان؛ "چگونه هر چیزی را به هر مردم بفروشیم" نوشت. وی در کتابش میگوید: یکی از چیزهایی که او را تبدیل به یکی از بهترین فروشندگان جهان کرده؛ درسگرفتن از اشتباهات است. او پیوسته پرونده قراردادهای شکستخوردهاش را بررسی میکرد تا دلیل ضررش را در یابد، از آن درس گیرد و دوباره آن اشتباه را تکرار نکند و این باعث شد در قراردادها و معاملاتش موفقانه عمل کند.
شاید گزافه نباشد اگر بگویم این پیشرفت علمی که اکنون شاهدش هستیم نیز نتیجهی درسگرفتن از اشتباهات است.
به نظر تو اگر سازندگان ماشینهای آخرین مدل که فول امکانات هستند از اشتباهات اولشان درس نمیگرفتند به این حد از پیشرفت میرسیدند؟
فکرش را بکنم اگر سازندگان هواپیماها هنوز هم هواپیماها را مثل بار اول و با همان درصدهای خطا میساختند ما میتوانستیم به دورترین نقاط جهان سفر کنیم؟
درسگرفتن از اشتباهات بهترین و سریعترین راه ساختن زندگی سعادتمندانه است.
•از اشتباهاتت استفاده کن!
گذشتهی لغزشبارت را که تو را از نماز دور کرده، شاید حالا به دردت بخورد اگر به درستی از آن استفاده کنی.
گذشتهات غنیترین منبع تجربیات است که میتوانی در روشنایی آن بهترین زندگی را بسازی. هر اندازه که کتاب بخوانی و معلومات کسب کنی، باز هم گذشتهات بهترین منبع برای زندگی شخصیات است.
راهی که تازه راهی آن شدهای تا به قافله نمازخوانان پایبند بپیوندی و سعادت دنیا و آخرت را کسب کنی، همزمان با آن نبرد دیگری با نفس و شیطان آغاز شده و تو اشتباهات قبلیات را تکرار نکن. هر باری که در مقابل شیطان شکست میخوری و نمازت قضا میشود، این شکست را تحلیل و اسباب آن را شناسایی کن تا دیگر تکرار نشود.
یکی از حکما میگوید: نادان کسی است که یک اشتباه را دو بار تکرار میکند و هشیار کسی است که یک بار اشتباه میکند اما هوشمند کسی است که از اشتباهات نادانان درس گرفته و سعی میکند مرتکب اشتباهات آنان نشود.
من و تو میخواهیم به جمع هوشمندان بپیوندیم پس برای این کار، هر بار که نمازمان ترک میشود، اسباب آن را ریشهیابی کرده و سعی کنیم دیگر آن کارها را تکرار نکنیم.
از خلال گفتگویم با افرادی که خیلی به ندرت نمازهایشان ترک میشود، متوجه شدم که از ابزار «درس از اشتباهات» استفاده کردهاند و یکسری کارها و تجربیات برای شان تبدیل به عادت شده است؛ به عنوان مثال: اکثر آنان پیش از بیرونرفتن از خانه، وضو میگیرند تا اگر بیرون باشند و وقت نماز فرا برسد، نماز برایشان آسان باشد و بیوضویی بهانهای برای ترک نمازشان نشود.
همه میدانیم شیطان لحظهی درآوردن کفش و جورابها را چنان برای ما به تصویر میکشد که انگار دندانهای ما از شدت درد کشیده میشود و لباسمان خیس شده و زیبایی و خوشتیپیمان را از دست میدهیم. البته خیلی وقتها شیطان وسوسهمان میکند که کفشهای شیکمان را در مسجد میدزدند یا ساعت شیک و قشنگ ما در مسجد فراموشمان میشود.
موقع وضوگرفتن ممکن است شیطان صدها نقشه بکشد برای اینکه متقاعدمان کند که در خانه نماز بخوانیم و زمانی که کوتاه میآییم و به خانه بر میگردیم همه میدانیم که نبرد سختتری آغاز شده و نمازمان از دست میرود.
از همین رو، تمام کسانی که در زمینه پایبندی به نماز موفق هستند، به محض شنیدن اذان برای نماز آمادگی میگیرند و به هیچ مانعی اجازه نمیدهند که آنان را از نمازخواندن منصرف کند چون میدانند هرچه نماز به تاخیر بیفتد، خواندنش سختتر میشود.
برای همین، سعی کن قبل از اینکه وقت نماز فرا رسد خودت را آماده کنی تا وقتی زمانش فرا رسید بهانهای برای ترک آن نداشته باشی.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۳۹)
در علم روانشناسی قانون مهمی به نام "قانون پنج ثانیه" وجود دارد که براساس آن انسان میتواند در خلال پنج ثانیه به تصمیمات کوچک روزانهاش جامهی عمل بپوشاند و یا اینکه بگذارد آنها صرفا افکاری گذرا در ذهنش باقی بمانند.
مثلا اگر فرد در خلال پنج ثانیه و به محض شنیدن صدای زنگ هشدار از جایش بلند نشود به احتمال بسیار زیاد دوباره به خواب خواهد رفت یا مثلا اگر نتواند در عرض پنج ثانیهی اول تصمیم بگیرد که بر رژیمش پایبند باشد تکه کیکی که جلویش قرار دارد را در دهان خواهد گذاشت.
دربارهی نماز هم همینطور است اگر همان چند ثانیهی اول و به محض شنیدن اذان وضو نگیرد و به سمت مسجد نشود شیطان و نفس جنگشان را با او آغاز خواهند کرد...
از چیزهایی که خودم تجربهاش کردهام و در پایبندی بر نماز صبح به من کمک بسیاری کرده است دوش آب سرد در صبح است.
به محض اینکه از خواب بیدار شدی فرقی ندارد هوا چطور باشد دوش آب سرد بگیر یا لااقل سرت را با آب سرد بشور!
این کار به گردش بهتر خون در بدن و افزایش نشاط کمک میکند و باعث میشود روزت را با انرژی زیادی شروع کنی.
همچنین دیدهام که برخی از پایبندان به نماز غذا خوردن را به بعد از نماز موکول میکنند زیرا خوردن غذا به آنها احساس سنگینی و کسالت میدهد و در مقابل نیز افرادی را دیدهام که گرسنگی مانع تمرکزشان در نماز میشود. به همین دلیل بعد از غذا نماز میخوانند.
تو نیز ببین که کدام حالت مناسب توست و همان را انتخاب کن.
از اشتباهات روزانهات درس بگیر تا مانع نماز خواندنت نشوند. آنها را حل کن و از تکرارشان بپرهیز.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
در علم روانشناسی قانون مهمی به نام "قانون پنج ثانیه" وجود دارد که براساس آن انسان میتواند در خلال پنج ثانیه به تصمیمات کوچک روزانهاش جامهی عمل بپوشاند و یا اینکه بگذارد آنها صرفا افکاری گذرا در ذهنش باقی بمانند.
مثلا اگر فرد در خلال پنج ثانیه و به محض شنیدن صدای زنگ هشدار از جایش بلند نشود به احتمال بسیار زیاد دوباره به خواب خواهد رفت یا مثلا اگر نتواند در عرض پنج ثانیهی اول تصمیم بگیرد که بر رژیمش پایبند باشد تکه کیکی که جلویش قرار دارد را در دهان خواهد گذاشت.
دربارهی نماز هم همینطور است اگر همان چند ثانیهی اول و به محض شنیدن اذان وضو نگیرد و به سمت مسجد نشود شیطان و نفس جنگشان را با او آغاز خواهند کرد...
از چیزهایی که خودم تجربهاش کردهام و در پایبندی بر نماز صبح به من کمک بسیاری کرده است دوش آب سرد در صبح است.
به محض اینکه از خواب بیدار شدی فرقی ندارد هوا چطور باشد دوش آب سرد بگیر یا لااقل سرت را با آب سرد بشور!
این کار به گردش بهتر خون در بدن و افزایش نشاط کمک میکند و باعث میشود روزت را با انرژی زیادی شروع کنی.
همچنین دیدهام که برخی از پایبندان به نماز غذا خوردن را به بعد از نماز موکول میکنند زیرا خوردن غذا به آنها احساس سنگینی و کسالت میدهد و در مقابل نیز افرادی را دیدهام که گرسنگی مانع تمرکزشان در نماز میشود. به همین دلیل بعد از غذا نماز میخوانند.
تو نیز ببین که کدام حالت مناسب توست و همان را انتخاب کن.
از اشتباهات روزانهات درس بگیر تا مانع نماز خواندنت نشوند. آنها را حل کن و از تکرارشان بپرهیز.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۰)
توانی نداری (۱۲)
در هر حالت روحی، ذهنی و روانی که باشی و هر احساسی که داشته باشی؛ خستگی، کسالت، خوابآلودگی، گرسنگی و یا حتی اگر دلت نخواهد هیچ کاری انجام دهی بهمحض بلندشدن و حرکتکردن میتوانی بر این حالتها و احساسات غلبه کنی. اما متاسفانه بسیاری از کسانی که نماز نمیخوانند فکر میکنند؛ اگر سر جایشان بمانند و هیچ کاری انجام ندهند میتوانند به خودیخود این احساسات بد را از خود دور کنند. بخاطر همین ساعتها در حالت بیکاری باقی میمانند و تاسف میخوردند چرا حالشان خوب نمیشود و یا چرا اینقدر بیحوصلهاند.
•وضو
وضو باعث تغییرات خیلی زیادی در جسم ما میشود.
•وقتی آب سرد به اعضای بدنمان همانند؛ دستها، پاها و صورت برخورد کند حرارت بدن کم شده و در نتیجه رگها تنگ میشود. این امر باعث گردش خون در تمام نقاط بدن و متعادلشدن درجهی حرارت آن میشود. خونرسانی خوب باعث بهتر شدن عملکرد عصبهای موجود در این مناطق شده و به دلیل ارتباط این عصبها با عصب اصلی مغز، فرد پس از وضو احساس بسیار خوبی را تجربه میکند.
به همین دلیل بسیاری از ما دیدهایم که به سر و صورت فرد از حال رفته آب سرد میریزند تا هوشیار شود چرا که ریختن آب سرد این پیام را به مغز میدهد که باید خون در یک سری مناطق خاص به جریان بیفتد و به همین دلیل فرد زودتر به هوش میآید.
•همچنین تحقیقات ثابت کرده است؛ افرادی که چندین بار در طول روز وضو گرفته و در دهان و بینی خود آب میریزند دارای بینی تمیزتر و خالیتر از میکروب نسبت به دیگر افراد هستند. وضو بینی را از بیماریها پاک کرده و مانع انتقال میکروبها به دستگاه تنفسی میشود.
•یک واقعیت علمی وجود دارد که میگوید: نسبت ابتلا به سرطان پوست در کشورهای اسلامی با وجود گرمسیربودن این مناطق بسیار کمتر از اکثر کشورهای جهان است چرا که وضو مواد شیمیایی مضری که در اثر عرقکردن به وجود میآید را پیش از متراکمشدن روی سطح پوست از بین میبرد.
هنگامی که اشعهی خورشید روی اتمسفر میافتد و در نتیجهی جذب اشعهی ایکس و فرابنفش از خورشید لایهای از اتمسفر شروع به تولید الکتریسته میکند. به این لایه اینوسفر میگویند که باعث پایینآمدن بارهای الکتریکی بر روی زمین شده و بر روی تمام ساکنان زمین تاثیرگذار است.
در تجربهی فوقالعاده و هیجانانگیز یک برنامهساز انگلیسی به نام ریچارد هاموند؛ او یک سطل پر از بنزین را داخل یک اتاقک چوبی دربسته قرار داده و داخل سیمبرق میگذارد و در فاصلهی مناسب از اتاقک فردی لباس پشمی پوشیده و داخل یک ظرف پلاستیکی میایستد (به زودی دلیل استفاده از ظرف پلاستکی را خواهم گفت). سپس شروع میکند به خاراندن بدنش و پس از ده دقیقه با انگشتش طرف دوم سیم برق را لمس میکند و بوووم! اتاقک چوبی منفجر میشود.
این بدین معناست که آن شخص جرقهی برق تولید کرده و آن را از طریق سیمهای برق به خانهی چوبی که در آن بنزین بوده منتقل کرده و در نهایت با این روش خانه منفجر شده است. این تجربه ثابت میکند که جسم انسان دارای بارهای الکتریکی است.
حکمت شستن اطراف بدن (قسمتهای انتهایی هر عضو) در وضو برای از بینبردن بارهای الکتریکی مضر در بدن است. این درحالی است اعضای زیادی در جسم وجود دارد که دچار تعرق یا آلودگی بیشتر میشود اما خداوند دستور داده تا فقط قسمتهای انتهایی هر عضو شسته شود چرا که هدف اصلی آن تجدید قوا، تزریق سرزندگی در بدن و ازبین بردن بارهای الکتریکی مضر از آن است.
از طرف دیگر خداوند در صورت نبود آب به ما امر کرده تا تیمم کنیم. تیمم اتصال به خاک یا هر چیزی از جنس زمین مانند سنگ است چرا که این اتصال نیز باعث ازبینبردن بارهای الکتریکی منفی میشود.
و این دقیقا همان دلیلی بود که فرد بخاطرش در یک ظرف پلاستیکی قرار گرفته بود تا مانع برخوردش با زمین و از بین رفتن بارهای الکتریکی شود.
امیدوارم با این دلایل و توضیحات نگاهت به وضو عوض شده باشد.
وضو منبع مهم و اصلی برای انرژی است. هنگامی که احساس بیحوصلگی و خستگی کردی و دلت خواست که همینطور بیکار بنشینی وضو بگیر!
هر بار که خواستی کار مهمی انجام دهی که نیاز به تمرکز دارد وضو بگیر حتی اگر وقت نماز نباشد.
پیامبر صلى الله عليه وسلم میفرمایند:
«هر کس از شما به صورت کامل و درست وضو بگیرد و سپس این دعا را بخواند:" أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له و أن محمدا عبده و رسوله / گواهی میدهم هیچ معبود برحقی جز الله نیست، هیچ شریکی نداشته و محمد( صلی الله علیه وسلم) بنده و فرستادهی او است." هر هشت درِ بهشت به رویش باز میشود و او از هر کدام که بخواهد میتواند وارد بهشت شود». سنن ترمذی: 55
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
توانی نداری (۱۲)
در هر حالت روحی، ذهنی و روانی که باشی و هر احساسی که داشته باشی؛ خستگی، کسالت، خوابآلودگی، گرسنگی و یا حتی اگر دلت نخواهد هیچ کاری انجام دهی بهمحض بلندشدن و حرکتکردن میتوانی بر این حالتها و احساسات غلبه کنی. اما متاسفانه بسیاری از کسانی که نماز نمیخوانند فکر میکنند؛ اگر سر جایشان بمانند و هیچ کاری انجام ندهند میتوانند به خودیخود این احساسات بد را از خود دور کنند. بخاطر همین ساعتها در حالت بیکاری باقی میمانند و تاسف میخوردند چرا حالشان خوب نمیشود و یا چرا اینقدر بیحوصلهاند.
•وضو
وضو باعث تغییرات خیلی زیادی در جسم ما میشود.
•وقتی آب سرد به اعضای بدنمان همانند؛ دستها، پاها و صورت برخورد کند حرارت بدن کم شده و در نتیجه رگها تنگ میشود. این امر باعث گردش خون در تمام نقاط بدن و متعادلشدن درجهی حرارت آن میشود. خونرسانی خوب باعث بهتر شدن عملکرد عصبهای موجود در این مناطق شده و به دلیل ارتباط این عصبها با عصب اصلی مغز، فرد پس از وضو احساس بسیار خوبی را تجربه میکند.
به همین دلیل بسیاری از ما دیدهایم که به سر و صورت فرد از حال رفته آب سرد میریزند تا هوشیار شود چرا که ریختن آب سرد این پیام را به مغز میدهد که باید خون در یک سری مناطق خاص به جریان بیفتد و به همین دلیل فرد زودتر به هوش میآید.
•همچنین تحقیقات ثابت کرده است؛ افرادی که چندین بار در طول روز وضو گرفته و در دهان و بینی خود آب میریزند دارای بینی تمیزتر و خالیتر از میکروب نسبت به دیگر افراد هستند. وضو بینی را از بیماریها پاک کرده و مانع انتقال میکروبها به دستگاه تنفسی میشود.
•یک واقعیت علمی وجود دارد که میگوید: نسبت ابتلا به سرطان پوست در کشورهای اسلامی با وجود گرمسیربودن این مناطق بسیار کمتر از اکثر کشورهای جهان است چرا که وضو مواد شیمیایی مضری که در اثر عرقکردن به وجود میآید را پیش از متراکمشدن روی سطح پوست از بین میبرد.
هنگامی که اشعهی خورشید روی اتمسفر میافتد و در نتیجهی جذب اشعهی ایکس و فرابنفش از خورشید لایهای از اتمسفر شروع به تولید الکتریسته میکند. به این لایه اینوسفر میگویند که باعث پایینآمدن بارهای الکتریکی بر روی زمین شده و بر روی تمام ساکنان زمین تاثیرگذار است.
در تجربهی فوقالعاده و هیجانانگیز یک برنامهساز انگلیسی به نام ریچارد هاموند؛ او یک سطل پر از بنزین را داخل یک اتاقک چوبی دربسته قرار داده و داخل سیمبرق میگذارد و در فاصلهی مناسب از اتاقک فردی لباس پشمی پوشیده و داخل یک ظرف پلاستیکی میایستد (به زودی دلیل استفاده از ظرف پلاستکی را خواهم گفت). سپس شروع میکند به خاراندن بدنش و پس از ده دقیقه با انگشتش طرف دوم سیم برق را لمس میکند و بوووم! اتاقک چوبی منفجر میشود.
این بدین معناست که آن شخص جرقهی برق تولید کرده و آن را از طریق سیمهای برق به خانهی چوبی که در آن بنزین بوده منتقل کرده و در نهایت با این روش خانه منفجر شده است. این تجربه ثابت میکند که جسم انسان دارای بارهای الکتریکی است.
حکمت شستن اطراف بدن (قسمتهای انتهایی هر عضو) در وضو برای از بینبردن بارهای الکتریکی مضر در بدن است. این درحالی است اعضای زیادی در جسم وجود دارد که دچار تعرق یا آلودگی بیشتر میشود اما خداوند دستور داده تا فقط قسمتهای انتهایی هر عضو شسته شود چرا که هدف اصلی آن تجدید قوا، تزریق سرزندگی در بدن و ازبین بردن بارهای الکتریکی مضر از آن است.
از طرف دیگر خداوند در صورت نبود آب به ما امر کرده تا تیمم کنیم. تیمم اتصال به خاک یا هر چیزی از جنس زمین مانند سنگ است چرا که این اتصال نیز باعث ازبینبردن بارهای الکتریکی منفی میشود.
و این دقیقا همان دلیلی بود که فرد بخاطرش در یک ظرف پلاستیکی قرار گرفته بود تا مانع برخوردش با زمین و از بین رفتن بارهای الکتریکی شود.
امیدوارم با این دلایل و توضیحات نگاهت به وضو عوض شده باشد.
وضو منبع مهم و اصلی برای انرژی است. هنگامی که احساس بیحوصلگی و خستگی کردی و دلت خواست که همینطور بیکار بنشینی وضو بگیر!
هر بار که خواستی کار مهمی انجام دهی که نیاز به تمرکز دارد وضو بگیر حتی اگر وقت نماز نباشد.
پیامبر صلى الله عليه وسلم میفرمایند:
«هر کس از شما به صورت کامل و درست وضو بگیرد و سپس این دعا را بخواند:" أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریك له و أن محمدا عبده و رسوله / گواهی میدهم هیچ معبود برحقی جز الله نیست، هیچ شریکی نداشته و محمد( صلی الله علیه وسلم) بنده و فرستادهی او است." هر هشت درِ بهشت به رویش باز میشود و او از هر کدام که بخواهد میتواند وارد بهشت شود». سنن ترمذی: 55
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته(۴۱)
•به سوی مسجد
بیا فرض کنیم فاصلهی بین مسجد تا خانه سه دقیقه است. تو برای رفت و برگشت فقط به شش دقیقه نیاز خواهی داشت. اگر هر پنج نماز را در مسجد بخوانی این کار، روزانه فقط نیم ساعت وقتت را خواهد گرفت.
حالا بیا با هم ببینم؛ روزی نیم ساعت پیادهروی چه تاثیری بر زندگیات خواهد گذاشت:
در ابتدا باید بدانی تو با تغییر حالت بدن و حرکتکردن به راحتی میتوانی بیحالی، بیحسی و استرس را از بین ببری.
پژوهشها میگویند: فرایند دم و بازدمی که در اثنای راهرفتن اتفاق میافتد تا حد زیادی به فرد در سرحالشدن بدن و اندامها و کاهش فشار روانی کمک میکند.
•پیادهروی اگر جزو عادات روزانه فرد شود باعث از بینرفتن چربیهای مضر و افزایش چربیهای ضروری بدن میشود که این به نوبهی خود منجربه تناسب وزن شده و حتی به بهبود خلقوخوی کمک میکند.
•پیادهروی به افزایش ویتامین دی در خون کمک کرده که این امر باعث کاهش خطر دچارشدن به بیماریهای قلبی و عروقی میشود.
•پیادهروی به تحریک عضلههای بزرگ بدن مانند عضلات ران، همسترینگ و عضلات دست و پا کمک میکند و با تحریک آنها عملکرد خونرسانی و سیستم تامین اکسیژن بهبود یافته و میزان تحمل قلب و عروق افزایش مییابد و درنتیجهی همهی این موارد استخوانها سالمتر و چاقی و خطر ابتلا به دیابت کاهش خواهد یافت.
•پایبندی به پیادهروی روزانه به مدت سی دقیقه به همراه نمازهای پنجگانه تاثیر بسیار زیادی بر سلامت انسان گذاشته و سبب بازیافت انرژی در طول روز خواهد بود.
•راه رفتن کسالت، استرس و بیحوصلگی را از بین میبرد.
دوست من!
هر بار که برای نماز خواندن کسل و بیحوصله بودی با هیچ کاری نکردن و در جای خود نشستن به این حال دامن نزن بلکه بلند شو و به سمت مسجد برو. خواهی دید که چقدر سرحال و پرانرژی خواهی شد.
•رکوع و سجده
نمازگزار در هنگام نماز حداقل 17 بار عمل رکوع (خم شدن به سمت جلو) و 34 بار سجده(پمپاژ خون به مغز) را انجام میدهد. در جهان هیچ کس به جز مسلمانان روزانه و منظم این حرکات را انجام نمیدهد.
طی تحقیقاتی که بر روی 188 فرد صورت پذیرفته ثابت شده است که حرکات مسلمانان در نماز(ایستادن، رکوع و سجده) باعث کاهش ابتلا به کمر درد و فتق دیسک میشود.
همچنین ثابت شده؛ بسیاری از مراکز درمانی و ورزشی کشورهای غربی از حرکات نماز به عنوان حرکات اصلی درمان و ورزش استفاده میکنند. طبق این پژوهش تکرار روزانهی این حرکات منجربه رسیدن به بالاترین اندازهی آمادگی جسمانی شده و به بیماران دیابتی و افراد چاق و داری فشارخون بالا کمک میکند تا عملکرد بیولوژیکی بدنشان تنظیم شود. علاوه بر آن این حرکات موجب تقویت عضلات صورت، چشم، دهان، زبان و عضلات داخلی معده، روده و ریهها شده و عملکرد آنها را بهبود میبخشد.
براساس این پژوهش دردهای کمر یکی از شایعترین بیماریها در بزرگسالان است و غالبا اصلیترین دلیل آن از دست دادن انعطافپذیری رباط طولی پشت کمر است. به همین جهت قرار گرفتن در حالت رکوع به افزایش انعطافپذیری این رباط کمک کرده و از دردهای احتمالی جلوگیری میکند.
سجده نیز از رگهای تغذیهکنندهی بافت مغز که باعث بهترشدن عملکرد مغز در پیری میشوند مراقبت میکند.
هچنین سجده باعث افزایش عملکرد دستگاه گوارش در نتیجهی برخورد و فشار ران با عضلات شکم میشود که این کار در واقع نوعی خودماساژی و تقویت دیوارهی شکم، کبد و پانکراس است که حرکت معده و رودهها را افزایش داده وباعث افزایش ترشحات کیسهی صفرا میشود. در این وضعیت هضم و کولون در بدن راحتتر شده واحتمال یبوست و جمعشدن چربی در اطراف شکم و پهلوها کاهش مییابد.
به هنگام تشهد، بدن در حالت زانوزده قرار میگیرد. در این حالت فشار کل بدن بر روی نشیمنگاه قرار گرفته و پاشنهی پا به آن میچسپد که این امر باعث رها شدن خونهای راکد و اضافی از پا شده و از تراکم خون در آن قسمت جلوگیری میکند. که این خود تاثیر بهسزایی در جلوگیری از ترومبوز ورید دارد.
پس از پایان نماز فرد برای سلام سرش را به سمت راست و چپ میچرخاند. خیلی کم پیش میآید که فردی غیرمسلمان این حرکت را به صورت روزانه و با تکرار انجام دهد.
این حرکت در صورت تکرار باعث افزایش انعطافپذیری غضروفهای گردن و افزایش توانایی آنها شده و کمک بسیار بزرگی به بهبود عملکرد ستون فقرات میکند.
نماز به سازگاری بدن با حرکتهای یکهویی همانند افت افشار یا بیحالی بههنگام ایستادن پس از نشستن طولانی کمک میکند. به همین دلیل پایبندان به نماز خیلی کم دچار این حالتها میشوند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•به سوی مسجد
بیا فرض کنیم فاصلهی بین مسجد تا خانه سه دقیقه است. تو برای رفت و برگشت فقط به شش دقیقه نیاز خواهی داشت. اگر هر پنج نماز را در مسجد بخوانی این کار، روزانه فقط نیم ساعت وقتت را خواهد گرفت.
حالا بیا با هم ببینم؛ روزی نیم ساعت پیادهروی چه تاثیری بر زندگیات خواهد گذاشت:
در ابتدا باید بدانی تو با تغییر حالت بدن و حرکتکردن به راحتی میتوانی بیحالی، بیحسی و استرس را از بین ببری.
پژوهشها میگویند: فرایند دم و بازدمی که در اثنای راهرفتن اتفاق میافتد تا حد زیادی به فرد در سرحالشدن بدن و اندامها و کاهش فشار روانی کمک میکند.
•پیادهروی اگر جزو عادات روزانه فرد شود باعث از بینرفتن چربیهای مضر و افزایش چربیهای ضروری بدن میشود که این به نوبهی خود منجربه تناسب وزن شده و حتی به بهبود خلقوخوی کمک میکند.
•پیادهروی به افزایش ویتامین دی در خون کمک کرده که این امر باعث کاهش خطر دچارشدن به بیماریهای قلبی و عروقی میشود.
•پیادهروی به تحریک عضلههای بزرگ بدن مانند عضلات ران، همسترینگ و عضلات دست و پا کمک میکند و با تحریک آنها عملکرد خونرسانی و سیستم تامین اکسیژن بهبود یافته و میزان تحمل قلب و عروق افزایش مییابد و درنتیجهی همهی این موارد استخوانها سالمتر و چاقی و خطر ابتلا به دیابت کاهش خواهد یافت.
•پایبندی به پیادهروی روزانه به مدت سی دقیقه به همراه نمازهای پنجگانه تاثیر بسیار زیادی بر سلامت انسان گذاشته و سبب بازیافت انرژی در طول روز خواهد بود.
•راه رفتن کسالت، استرس و بیحوصلگی را از بین میبرد.
دوست من!
هر بار که برای نماز خواندن کسل و بیحوصله بودی با هیچ کاری نکردن و در جای خود نشستن به این حال دامن نزن بلکه بلند شو و به سمت مسجد برو. خواهی دید که چقدر سرحال و پرانرژی خواهی شد.
•رکوع و سجده
نمازگزار در هنگام نماز حداقل 17 بار عمل رکوع (خم شدن به سمت جلو) و 34 بار سجده(پمپاژ خون به مغز) را انجام میدهد. در جهان هیچ کس به جز مسلمانان روزانه و منظم این حرکات را انجام نمیدهد.
طی تحقیقاتی که بر روی 188 فرد صورت پذیرفته ثابت شده است که حرکات مسلمانان در نماز(ایستادن، رکوع و سجده) باعث کاهش ابتلا به کمر درد و فتق دیسک میشود.
همچنین ثابت شده؛ بسیاری از مراکز درمانی و ورزشی کشورهای غربی از حرکات نماز به عنوان حرکات اصلی درمان و ورزش استفاده میکنند. طبق این پژوهش تکرار روزانهی این حرکات منجربه رسیدن به بالاترین اندازهی آمادگی جسمانی شده و به بیماران دیابتی و افراد چاق و داری فشارخون بالا کمک میکند تا عملکرد بیولوژیکی بدنشان تنظیم شود. علاوه بر آن این حرکات موجب تقویت عضلات صورت، چشم، دهان، زبان و عضلات داخلی معده، روده و ریهها شده و عملکرد آنها را بهبود میبخشد.
براساس این پژوهش دردهای کمر یکی از شایعترین بیماریها در بزرگسالان است و غالبا اصلیترین دلیل آن از دست دادن انعطافپذیری رباط طولی پشت کمر است. به همین جهت قرار گرفتن در حالت رکوع به افزایش انعطافپذیری این رباط کمک کرده و از دردهای احتمالی جلوگیری میکند.
سجده نیز از رگهای تغذیهکنندهی بافت مغز که باعث بهترشدن عملکرد مغز در پیری میشوند مراقبت میکند.
هچنین سجده باعث افزایش عملکرد دستگاه گوارش در نتیجهی برخورد و فشار ران با عضلات شکم میشود که این کار در واقع نوعی خودماساژی و تقویت دیوارهی شکم، کبد و پانکراس است که حرکت معده و رودهها را افزایش داده وباعث افزایش ترشحات کیسهی صفرا میشود. در این وضعیت هضم و کولون در بدن راحتتر شده واحتمال یبوست و جمعشدن چربی در اطراف شکم و پهلوها کاهش مییابد.
به هنگام تشهد، بدن در حالت زانوزده قرار میگیرد. در این حالت فشار کل بدن بر روی نشیمنگاه قرار گرفته و پاشنهی پا به آن میچسپد که این امر باعث رها شدن خونهای راکد و اضافی از پا شده و از تراکم خون در آن قسمت جلوگیری میکند. که این خود تاثیر بهسزایی در جلوگیری از ترومبوز ورید دارد.
پس از پایان نماز فرد برای سلام سرش را به سمت راست و چپ میچرخاند. خیلی کم پیش میآید که فردی غیرمسلمان این حرکت را به صورت روزانه و با تکرار انجام دهد.
این حرکت در صورت تکرار باعث افزایش انعطافپذیری غضروفهای گردن و افزایش توانایی آنها شده و کمک بسیار بزرگی به بهبود عملکرد ستون فقرات میکند.
نماز به سازگاری بدن با حرکتهای یکهویی همانند افت افشار یا بیحالی بههنگام ایستادن پس از نشستن طولانی کمک میکند. به همین دلیل پایبندان به نماز خیلی کم دچار این حالتها میشوند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۲)
•اوقات نماز
چه بارهایی که نمازت را سر وقت نخواندهای و بعد از آن نماز خواندن برایت سخت شده است!
چرا خداوند به نماز اول وقت امر کرده و از تاخیر نماز برحذر داشته است؟
خداوند میفرمایند:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿۴﴾الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾|ماعون|
پس واى بر نمازگزارانى (۴)كه از نمازشان غافلند (۵)
خداوند نفرموده "هم فی صلاتهم ساهون" (فراموشی سهوی)بلکه فرموده است: {هم عن صلاتهم ساهون} زیرا منظور از فراموشی در اینجا به تاخیر انداختن نماز است.
چرا خداوند زمانهای ثابت و مشخصی را برای نماز انتخاب کرده است؟ راز این موضوع چیست؟
پروفسور فایفر به تکنولوژی دست یافته است که می توان به وسیلهی آن انرژی موجودات علی الخصوص بدن انسان را مشاهده کرد. او طی پژوهشی که بر نماز مسلمانان انجام داد متوجه شد؛ فردی که با خشوع نماز میخواند با هر نماز حجم بسیار زیادی انرژی دریافت میکند. او این موضوع را در خلال تصویربرداری از انرژیهای ساطع شده از بدن فرد قبل و بعد از نماز ثابت میکند.
حکمت 5 بار نماز خواندن در طول روز تجدید چند بارهی انرژی روحی انسان، استمرار آرامش درونی و صفای روح در مواجهه با سختیها و مشکلات زندگی است.
یکی از صالحان میگوید: دنیا بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشود تا اینکه وقت نماز فرا برسد و آن را به اندازهی واقعیاش برگرداند.
میخواهم موضوع جالب و عجیبی دربارهی اوقات نماز بگویم:
میدانستی دقیقا در ساعتهای نماز و به شروع اذان سطح انرژیهای مثبت بدن افزایش چشمگیری پیدا میکند و هر چقدر که از وقت نماز دورتر میشویم سطح این انرژیها کمتر و کمتر میشود تا اینکه وقت نماز بعدی فرا رسد. طبق پژوهشها میان هورمونهای بدن انسان و اوقات مختلف نماز ارتباط نزدیکی وجود دارد.
به همین خاطر است که هر چقدر از اول وقت نماز میگذریم احساس سنگینی بیشتری میکنیم.
راه.حل این است که از حجم بالای انرژی در لحظات اولیه زمان نماز استفاده کنیم و نماز را در ساعت اولیه آن بخوانیم.
این دقیقا یکی از رازهای پایبندان به نماز است. آنها به محض شنیدن اذان به سراغ نماز میروند.
اوقات مشخص نماز و انرژی بالایی که در آن زمانها وجود دارد دو انگیزهی مهم و قوی برای سر وقت خواندن نماز است.
جلوی تمام بهانههایی که نمیگذارند نمازت را سر وقت بخوانی بایست! این بهانهها درست مثل بوسهی قبل از مرگ شیطان است پیش از آن که از آن فرار کند.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرمایند:
«وقت اذان شیطان پشت کرده و از خود صدایی درمیآورد تا صدای اذان را نشنود»
تو از زمان غفلت شیطان استفاده کن و پیش از آن که اذان تمام شود وضو بگیر و به مسجد برو یا در خانه جا نمازت را بنداز و آمادهی نماز شو!
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•اوقات نماز
چه بارهایی که نمازت را سر وقت نخواندهای و بعد از آن نماز خواندن برایت سخت شده است!
چرا خداوند به نماز اول وقت امر کرده و از تاخیر نماز برحذر داشته است؟
خداوند میفرمایند:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿۴﴾الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾|ماعون|
پس واى بر نمازگزارانى (۴)كه از نمازشان غافلند (۵)
خداوند نفرموده "هم فی صلاتهم ساهون" (فراموشی سهوی)بلکه فرموده است: {هم عن صلاتهم ساهون} زیرا منظور از فراموشی در اینجا به تاخیر انداختن نماز است.
چرا خداوند زمانهای ثابت و مشخصی را برای نماز انتخاب کرده است؟ راز این موضوع چیست؟
پروفسور فایفر به تکنولوژی دست یافته است که می توان به وسیلهی آن انرژی موجودات علی الخصوص بدن انسان را مشاهده کرد. او طی پژوهشی که بر نماز مسلمانان انجام داد متوجه شد؛ فردی که با خشوع نماز میخواند با هر نماز حجم بسیار زیادی انرژی دریافت میکند. او این موضوع را در خلال تصویربرداری از انرژیهای ساطع شده از بدن فرد قبل و بعد از نماز ثابت میکند.
حکمت 5 بار نماز خواندن در طول روز تجدید چند بارهی انرژی روحی انسان، استمرار آرامش درونی و صفای روح در مواجهه با سختیها و مشکلات زندگی است.
یکی از صالحان میگوید: دنیا بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشود تا اینکه وقت نماز فرا برسد و آن را به اندازهی واقعیاش برگرداند.
میخواهم موضوع جالب و عجیبی دربارهی اوقات نماز بگویم:
میدانستی دقیقا در ساعتهای نماز و به شروع اذان سطح انرژیهای مثبت بدن افزایش چشمگیری پیدا میکند و هر چقدر که از وقت نماز دورتر میشویم سطح این انرژیها کمتر و کمتر میشود تا اینکه وقت نماز بعدی فرا رسد. طبق پژوهشها میان هورمونهای بدن انسان و اوقات مختلف نماز ارتباط نزدیکی وجود دارد.
به همین خاطر است که هر چقدر از اول وقت نماز میگذریم احساس سنگینی بیشتری میکنیم.
راه.حل این است که از حجم بالای انرژی در لحظات اولیه زمان نماز استفاده کنیم و نماز را در ساعت اولیه آن بخوانیم.
این دقیقا یکی از رازهای پایبندان به نماز است. آنها به محض شنیدن اذان به سراغ نماز میروند.
اوقات مشخص نماز و انرژی بالایی که در آن زمانها وجود دارد دو انگیزهی مهم و قوی برای سر وقت خواندن نماز است.
جلوی تمام بهانههایی که نمیگذارند نمازت را سر وقت بخوانی بایست! این بهانهها درست مثل بوسهی قبل از مرگ شیطان است پیش از آن که از آن فرار کند.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرمایند:
«وقت اذان شیطان پشت کرده و از خود صدایی درمیآورد تا صدای اذان را نشنود»
تو از زمان غفلت شیطان استفاده کن و پیش از آن که اذان تمام شود وضو بگیر و به مسجد برو یا در خانه جا نمازت را بنداز و آمادهی نماز شو!
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۳)
•عادتهای کوچک
زندگی ما چیزی جز عادتهای کوچک روزانهمان نیست.
این عادتهای کوچک چنان قدرتمند است که میتوانند زندگیات را به یک موفقیت بزرگ یا یک جهنم مصیبتبار تبدیل کنند.
تا به حال دیدهای کسی یک شبه اضافهوزن پیدا کند؟ مسئلهی چاقی غالبا جمعشدن عادتهای مضر کوچک و بیتوجهی به عادتهای مفید کوچک است که در نهایت فرد یک روزی محبور خواهد شد برای از بینبردن تاثیر این عادتها انرژی خیلی زیادی صرف کند.
افسردگی هم یک شبه به سراغ آدم نمیآید آن هم جمعشدن عادتهای بد روزانه است که به نظر ساده میآیند اما، بعد از مدتی فرد به خودش میآید و میبینید که زندگیاش چنان با این عادتها درهم تنیده که هیچ راه گریزی ندارد و بعد میبینید که دیگر حتی دلش نمیخواهد زندگی کند و چه آدمهایی بودهاند که بخاطر آثار این عادتها دست به خودکشی زدهاند.
در مقابل نیز عادتهای کوچک مفید و سالم انسان را به سمت موفقیت و خوشبختی میکشاند. این حکمت خداوند است که نمازهای پنجگانه را بر ما فرض نموده است. عادتهای کوچک مربوط به نماز همانند؛ وضو و رفتن به سمت مسجد و دیگر عادتها در طول زمان تاثیرات خیلی بزرگی بر زندگی ما میگذراند.
چه پیرمردهایی که 70 یا 80 سالگی را رد کردهاند اما بخاطر پایبندی بر نماز در سنین جوانی در بهترین حالت عقلی و سلامتی هستند. آنها در جوانی از نماز محافظت کردهاند نماز نیز در پیری از آنان محافظت میکند.
میدانی قسمت جالبتر ماجرا چیست؟
نماز نه فقط یک عبادت بلکه بهترین دوست آنها در پیری است آن هم در سنی که فرزندانشان ازدواج کرده و دوستانشان شاید دنیا را ترک کرده باشند. آنها در شلوغترین سالهای زندگیشان نماز را فراموش نکردهاند حالا نیز در این سن که افراد در سختترین زمان تنهایی و خستگی هستند نماز آنها را فراموش نکرده و دوای تنهایی و مایهی راحت و آرامش و دوست آنهاست.
چطور میشود پیرمردی که روزی پنج بار به مسجد میرود و پیرزنی که روزی پنج بار به عبادت و نماز میپردازد احساس تنهایی و دلتنگی کند؟
راستی به نظرت کسی که در جوانی نماز نخوانده و آن را قربانی مشغولیتهایش کرده است میتواند در پیری تنهاییاش را با نماز پر کند؟ مقولهای هست که میگوید: «تا چیزی نکاری نمیتوانی از آن محصولی برداشت کنی»
نماز منبع انرژی است...
گمان نکن نماز خواندن انرژیات را کم میکند بلکه خود همین نمازخواندن منبع انرژی و سرزندگی است.
گمان نکن با هیچ کاری نکردن و در جای خود نشستن احساس کسالتت از بین میرود. بلکه بلند شو و با فعالیت کردن، نماز خواندن و تغیر حالت جسمی و روحیت به جنگ با کسالت و بیحوصلگی برو.
نماز خواندن روحیهات را عوض میکند و تمام انرژیهای منفی را از تو دور می کند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•عادتهای کوچک
زندگی ما چیزی جز عادتهای کوچک روزانهمان نیست.
این عادتهای کوچک چنان قدرتمند است که میتوانند زندگیات را به یک موفقیت بزرگ یا یک جهنم مصیبتبار تبدیل کنند.
تا به حال دیدهای کسی یک شبه اضافهوزن پیدا کند؟ مسئلهی چاقی غالبا جمعشدن عادتهای مضر کوچک و بیتوجهی به عادتهای مفید کوچک است که در نهایت فرد یک روزی محبور خواهد شد برای از بینبردن تاثیر این عادتها انرژی خیلی زیادی صرف کند.
افسردگی هم یک شبه به سراغ آدم نمیآید آن هم جمعشدن عادتهای بد روزانه است که به نظر ساده میآیند اما، بعد از مدتی فرد به خودش میآید و میبینید که زندگیاش چنان با این عادتها درهم تنیده که هیچ راه گریزی ندارد و بعد میبینید که دیگر حتی دلش نمیخواهد زندگی کند و چه آدمهایی بودهاند که بخاطر آثار این عادتها دست به خودکشی زدهاند.
در مقابل نیز عادتهای کوچک مفید و سالم انسان را به سمت موفقیت و خوشبختی میکشاند. این حکمت خداوند است که نمازهای پنجگانه را بر ما فرض نموده است. عادتهای کوچک مربوط به نماز همانند؛ وضو و رفتن به سمت مسجد و دیگر عادتها در طول زمان تاثیرات خیلی بزرگی بر زندگی ما میگذراند.
چه پیرمردهایی که 70 یا 80 سالگی را رد کردهاند اما بخاطر پایبندی بر نماز در سنین جوانی در بهترین حالت عقلی و سلامتی هستند. آنها در جوانی از نماز محافظت کردهاند نماز نیز در پیری از آنان محافظت میکند.
میدانی قسمت جالبتر ماجرا چیست؟
نماز نه فقط یک عبادت بلکه بهترین دوست آنها در پیری است آن هم در سنی که فرزندانشان ازدواج کرده و دوستانشان شاید دنیا را ترک کرده باشند. آنها در شلوغترین سالهای زندگیشان نماز را فراموش نکردهاند حالا نیز در این سن که افراد در سختترین زمان تنهایی و خستگی هستند نماز آنها را فراموش نکرده و دوای تنهایی و مایهی راحت و آرامش و دوست آنهاست.
چطور میشود پیرمردی که روزی پنج بار به مسجد میرود و پیرزنی که روزی پنج بار به عبادت و نماز میپردازد احساس تنهایی و دلتنگی کند؟
راستی به نظرت کسی که در جوانی نماز نخوانده و آن را قربانی مشغولیتهایش کرده است میتواند در پیری تنهاییاش را با نماز پر کند؟ مقولهای هست که میگوید: «تا چیزی نکاری نمیتوانی از آن محصولی برداشت کنی»
نماز منبع انرژی است...
گمان نکن نماز خواندن انرژیات را کم میکند بلکه خود همین نمازخواندن منبع انرژی و سرزندگی است.
گمان نکن با هیچ کاری نکردن و در جای خود نشستن احساس کسالتت از بین میرود. بلکه بلند شو و با فعالیت کردن، نماز خواندن و تغیر حالت جسمی و روحیت به جنگ با کسالت و بیحوصلگی برو.
نماز خواندن روحیهات را عوض میکند و تمام انرژیهای منفی را از تو دور می کند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۴)
{واصطبر عليها}برآن شکیبا باش(۱۳)
این آیه دستور خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) است؛ پیامبری که به حدی نماز شب میخواند که پاهای مبارکش ورم میکرد.
و اصلا خود ایشان ﷺ برگزیدهی خداوند برای رساندن امر نماز بود.
فکر میکنید چرا خداوند نخستین مامور تبلیغ نماز را با این کلمات و اسلوب امر نموده است؟
مگر پیامبر ﷺ نسبت به نماز احساس دشواری و سختی میکرد که خداوند او را به این نحو امر نمود؛ { در ادای نماز شکیبا باش}؟!
طبیعتا خیر...
چگونه نماز بر او سنگینی میکرد در حالی که نماز خنکی چشم و مایهی آرامشاش بود؟
چگونه نماز بر او سنگینی میکرد در حالی که در همه حال به نماز پناه میبرد؛ در حالت سفر و حضر، قبل از خواب و بعد از بیداری و...
شکر، صبر، غم، شادی و خوشحالی ایشان با نماز بود.
با این همه پس چرا؛ {واصطبر علیها}|بر نماز شکیبا باش|؟
زیرا در اینجا منظور از "صبر "، صبر بر نتایج و ثمرات نماز است.
نماز پرتکرارترین عمل در زندگی هر مسلمان است.
خداوند آن را وسیلهای برای تغییر قرار داده است؛ وسیلهی تغییر رفتار و افکار فرد نمازخوان. اما این تغییر یکشبه به وجود نمیآید برای همین است که گفته شده: واصطبر علیها/بر آن شکیبا باش.
•بر آن شکیبا باش!
این دستور در پی آیاتی آمده که دربارهی ثبات و صبر در راه رسیدن به هدف معین (ایمان و اسلام) و دوری از هرچیزی است که مانع رسیدن به این هدف میشود.
﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ [طه: 130-132]
«پس (ای پیامبر!) بر آنچه میگویند، صبر کن، و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیح گوی، و (نیز) در ساعاتی از شب و اطراف روز تسبیح گوی، باشد که خشنود شوی و هرگز چشمان خود را به (سوی) آنچه (از نعمتها و متاع دینوی) که گروههایی از آنان را از آن بهرهمند ساختهایم، ندوز، اینها زینتها (و شکوفههای) زندگی دنیا است، تا آنان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است و خانوادهات را به نماز فرمان بده، و (خود) بر (انجام) آن شکیبا باش، (ما) از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما به تو روزی میدهیم، و سرانجام نیک برای پرهیزگاران است»
هدف از تکرار چند بارهی نماز تمرینی است برای آمادهسازی اذهان در جهت پایداری و استقامت در راه نشر اسلام.
اولین و بزرگترین تلاشگر این هدف والا پیامبر ﷺ بود که چیزی از امکانات مادی در اختیار نداشت. او بهتنهایی مبارزه کرد. صبور بود و در مقابله با سرسختترین انسانها، تنها بر خداوند قادر توکل داشت. مبارزهی او تنها در مقابل دشمنان نبود بلکه او در برابر وعدههای رنگارنگی که در مقابل دست کشیدن از هدف به او میشد نیز استقامت میورزید.
پیامبر (صل الله علیه و سلم) با صبر و استقامتی که داشت در راه رسیدن به اهدافش موفق بود تا جایی که افراد سرسختی مثل عمر بن خطاب و خالد بن ولید و... نزد او زانو زده و به پیام و رسالتش ایمان آوردند. ایشان چنان صبور و با استقامت بودند که در نهایت مکه را نیز فتح کردند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
{واصطبر عليها}برآن شکیبا باش(۱۳)
این آیه دستور خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) است؛ پیامبری که به حدی نماز شب میخواند که پاهای مبارکش ورم میکرد.
و اصلا خود ایشان ﷺ برگزیدهی خداوند برای رساندن امر نماز بود.
فکر میکنید چرا خداوند نخستین مامور تبلیغ نماز را با این کلمات و اسلوب امر نموده است؟
مگر پیامبر ﷺ نسبت به نماز احساس دشواری و سختی میکرد که خداوند او را به این نحو امر نمود؛ { در ادای نماز شکیبا باش}؟!
طبیعتا خیر...
چگونه نماز بر او سنگینی میکرد در حالی که نماز خنکی چشم و مایهی آرامشاش بود؟
چگونه نماز بر او سنگینی میکرد در حالی که در همه حال به نماز پناه میبرد؛ در حالت سفر و حضر، قبل از خواب و بعد از بیداری و...
شکر، صبر، غم، شادی و خوشحالی ایشان با نماز بود.
با این همه پس چرا؛ {واصطبر علیها}|بر نماز شکیبا باش|؟
زیرا در اینجا منظور از "صبر "، صبر بر نتایج و ثمرات نماز است.
نماز پرتکرارترین عمل در زندگی هر مسلمان است.
خداوند آن را وسیلهای برای تغییر قرار داده است؛ وسیلهی تغییر رفتار و افکار فرد نمازخوان. اما این تغییر یکشبه به وجود نمیآید برای همین است که گفته شده: واصطبر علیها/بر آن شکیبا باش.
•بر آن شکیبا باش!
این دستور در پی آیاتی آمده که دربارهی ثبات و صبر در راه رسیدن به هدف معین (ایمان و اسلام) و دوری از هرچیزی است که مانع رسیدن به این هدف میشود.
﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ [طه: 130-132]
«پس (ای پیامبر!) بر آنچه میگویند، صبر کن، و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیح گوی، و (نیز) در ساعاتی از شب و اطراف روز تسبیح گوی، باشد که خشنود شوی و هرگز چشمان خود را به (سوی) آنچه (از نعمتها و متاع دینوی) که گروههایی از آنان را از آن بهرهمند ساختهایم، ندوز، اینها زینتها (و شکوفههای) زندگی دنیا است، تا آنان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است و خانوادهات را به نماز فرمان بده، و (خود) بر (انجام) آن شکیبا باش، (ما) از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما به تو روزی میدهیم، و سرانجام نیک برای پرهیزگاران است»
هدف از تکرار چند بارهی نماز تمرینی است برای آمادهسازی اذهان در جهت پایداری و استقامت در راه نشر اسلام.
اولین و بزرگترین تلاشگر این هدف والا پیامبر ﷺ بود که چیزی از امکانات مادی در اختیار نداشت. او بهتنهایی مبارزه کرد. صبور بود و در مقابله با سرسختترین انسانها، تنها بر خداوند قادر توکل داشت. مبارزهی او تنها در مقابل دشمنان نبود بلکه او در برابر وعدههای رنگارنگی که در مقابل دست کشیدن از هدف به او میشد نیز استقامت میورزید.
پیامبر (صل الله علیه و سلم) با صبر و استقامتی که داشت در راه رسیدن به اهدافش موفق بود تا جایی که افراد سرسختی مثل عمر بن خطاب و خالد بن ولید و... نزد او زانو زده و به پیام و رسالتش ایمان آوردند. ایشان چنان صبور و با استقامت بودند که در نهایت مکه را نیز فتح کردند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۵)
•ناپلئون هیل
ناپلئون هیل یک نویسندۀ آمریکایی مشهور است که اکثر افراد پیشتاز و موفق حتما کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید" او را خواندهاند. این کتاب در سال 1937 میلادی چاپ شد و هنوز هم یکی از پرفروشترین کتابهاست.
نوشتن این کتاب بیش از 25 سال به طول انجامید. او در این مدت به تحقیق، گردآوری معلومات و دستهبندی افکار پرداخت و با 40 میلیونر در زمینههای گوناگون گفتگو کرد تا نقطه مشترکشان را پیدا کند. همان نقطهی مشترکی که باعث ثروتمند شدنشان شده بود.
در اوایل قرن بیستم میلادی میلیاردر اسکاتلندیالاصل اندرو کارنیجی از نویسنده و روزنامهنگار جوان ناپلئون هیل خواست با میلیاردرهای آن زمان ملاقات کند و راز موفقیتشان را جویا شود؛ میلیاردرهایی که از صفر شروع کردند و در نهایت میلیاردر شدند. مطمئنا این موضوع اتفاقی نبود.
هیل با میلیونرهای آن زمان همچون؛ هنری فورد مالک کارخانه ماشینسازی، چارلز شواب میلیونر و مالک کارخانه ذوب آهن، جون روکفولر ثروتمندترین مرد آن زمان، تیودور روزفلت رییسجمهور وقت آمریکا، توماس ادیسون کارآفرین و مخترع و افراد دیگری ملاقات کرد و تجربهی سفر ثروتآفرینیشان را شنید و راز موفقیتشان را در این مسیر پر فراز و نشیب جویا شد. او تمام این تجارب و گفتگوها را در کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید" ثبت کرد.
ناپلئون هیل در فصل نهم این کتاب، پشتکار را یکی از مهمترین ملزومات موفقیت معرفی کرد و گفت: پشتکار راز مشترک موفقیت همهی این میلیونرها بود.
قسمت جالب ماجرا اینجاست که ناپلئون پیامبر(صل الله علیه وسلم) را مثال بارز استقامت و پشتکار معرفی میکند و در یک پاراگراف جدا به نام "آخرین پیامبر بزرگ" ایشان را نمونهی بزرگ استقامت مینامد.
او در این کتاب بیان کرد که رسول الله ﷺ چگونه بشریت را تغییر داد این درحالی بود که او از سواد رایج عصر خود برخوردار نبود و برای نشر پیامش از معجزات و امور خارق العاده استفاده نکرد؛ کاری که دیگر پیامبران کردند. علاوه بر این، او فرد ثروتمند یا دارای نفوذ و قدرت اجتماعی نیز نبود اما با این وجود فقط در ظرف چند سال کل جزیرة العرب به اسلام گروید. هیل این اتفاق بزرگ را نتیجهی پشتکار پیامبر(ص) معرفی کرد.
پشتکار همان صفتی بود که خداوند دانا و خبیر آن را در وجود پیامبرش ﷺ نهاد تا با آن هدفش را محقق سازد.
•نماز تمرین مکرر و روزانهی استقامت و پشتکار است.
برای همین، امر "واصطبر علیها/برآن صبر کن" دربارۀ آن آمده است چون ثمرات نماز یکشبه بهدست نمیآید.
پیامبرﷺ هر جا که به مشکلی برمیخورد، به نماز روی میآورد و این نماز بود که به او پشتکار و صبر و تلاش میبخشید و در نتیجهی پشتکار او، همهی سختیها و مشکلات حل میشد.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•ناپلئون هیل
ناپلئون هیل یک نویسندۀ آمریکایی مشهور است که اکثر افراد پیشتاز و موفق حتما کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید" او را خواندهاند. این کتاب در سال 1937 میلادی چاپ شد و هنوز هم یکی از پرفروشترین کتابهاست.
نوشتن این کتاب بیش از 25 سال به طول انجامید. او در این مدت به تحقیق، گردآوری معلومات و دستهبندی افکار پرداخت و با 40 میلیونر در زمینههای گوناگون گفتگو کرد تا نقطه مشترکشان را پیدا کند. همان نقطهی مشترکی که باعث ثروتمند شدنشان شده بود.
در اوایل قرن بیستم میلادی میلیاردر اسکاتلندیالاصل اندرو کارنیجی از نویسنده و روزنامهنگار جوان ناپلئون هیل خواست با میلیاردرهای آن زمان ملاقات کند و راز موفقیتشان را جویا شود؛ میلیاردرهایی که از صفر شروع کردند و در نهایت میلیاردر شدند. مطمئنا این موضوع اتفاقی نبود.
هیل با میلیونرهای آن زمان همچون؛ هنری فورد مالک کارخانه ماشینسازی، چارلز شواب میلیونر و مالک کارخانه ذوب آهن، جون روکفولر ثروتمندترین مرد آن زمان، تیودور روزفلت رییسجمهور وقت آمریکا، توماس ادیسون کارآفرین و مخترع و افراد دیگری ملاقات کرد و تجربهی سفر ثروتآفرینیشان را شنید و راز موفقیتشان را در این مسیر پر فراز و نشیب جویا شد. او تمام این تجارب و گفتگوها را در کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید" ثبت کرد.
ناپلئون هیل در فصل نهم این کتاب، پشتکار را یکی از مهمترین ملزومات موفقیت معرفی کرد و گفت: پشتکار راز مشترک موفقیت همهی این میلیونرها بود.
قسمت جالب ماجرا اینجاست که ناپلئون پیامبر(صل الله علیه وسلم) را مثال بارز استقامت و پشتکار معرفی میکند و در یک پاراگراف جدا به نام "آخرین پیامبر بزرگ" ایشان را نمونهی بزرگ استقامت مینامد.
او در این کتاب بیان کرد که رسول الله ﷺ چگونه بشریت را تغییر داد این درحالی بود که او از سواد رایج عصر خود برخوردار نبود و برای نشر پیامش از معجزات و امور خارق العاده استفاده نکرد؛ کاری که دیگر پیامبران کردند. علاوه بر این، او فرد ثروتمند یا دارای نفوذ و قدرت اجتماعی نیز نبود اما با این وجود فقط در ظرف چند سال کل جزیرة العرب به اسلام گروید. هیل این اتفاق بزرگ را نتیجهی پشتکار پیامبر(ص) معرفی کرد.
پشتکار همان صفتی بود که خداوند دانا و خبیر آن را در وجود پیامبرش ﷺ نهاد تا با آن هدفش را محقق سازد.
•نماز تمرین مکرر و روزانهی استقامت و پشتکار است.
برای همین، امر "واصطبر علیها/برآن صبر کن" دربارۀ آن آمده است چون ثمرات نماز یکشبه بهدست نمیآید.
پیامبرﷺ هر جا که به مشکلی برمیخورد، به نماز روی میآورد و این نماز بود که به او پشتکار و صبر و تلاش میبخشید و در نتیجهی پشتکار او، همهی سختیها و مشکلات حل میشد.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۶)
•نماز؛ کارخانهی انسانسازی
هدف از نماز ساختن انسان است. نماز بصورت مستمر روی شخصیت نمازگزار تاثیر میگذارد و با گذشت زمان او را به انسان جدیدی تبدیل میکند.
نماز به این معنا، در واقع یک دورهی تربیتی است که کل عمر را در برمیگیرد.
اگر میخواهی زندگیات سامان بگیرد، پس به ادای نمازهای پنجگانه در روز پایبندی کرده و آن را با خشوع و فروتنی ویژهای ادا کن.
داشتم با یکی از قهرمانان رشتهی بدنسازی صحبت میکردم و برنامهی تمرینیشان را جویا شدم. وقتی برنامهی تمرینیش را به من گفت دیدم که من از قبل آن تمرینها را میدانستم و بلد بودم اما نکتهی مهم دیگری وجود داشت که او به من یاد داد. او گفت: عاملی هست که بیشتر کسانی که تلاش میکنند بدنشان را تغییر دهند از آن غافلاند و آن عامل زمان است. او گفت برای رسیدن به یک بدن سالم و اندام ایدهآل باید "سالها" تمرین کرد.
همچنانکه ساختن جسم ایدهآل نیاز به صبر،تلاش، پشتکار و سالها تمرین روزانه دارد تغییر شخصیت انسان نیز به تلاش، پشتکار و تمرین روزانه نیاز دارد. نماز دقیقا همان چیزی است که شخصیت انسان را تغییر میدهد. برای همین است که خداوند فرموده؛ {بر نماز صبر کن و پشتکار داشته باش}.
میخواهم دو داستان از حضرت عمر (رضی الله عنه) برایتان تعریف کنم؛ یکی متعلق به پیش از اسلام و دیگری متعلق به بعد از اسلامآوردنشان است.
در داستان اول حضرت عمر یک شخصیت تندخو و خشن است که حاضر نشد با خواهرش که مسلمان شده بود همصحبت شود و حرف او را بشنود بلکه در مقابل به او پرخاش میکند. این در حالی بود که آن زمان، عمر امیر و رییس آنجا نبود.او حتی حق نداشت در زندگی شخصی خواهرش دخالت کرده و بخاطر تصمیماتش او را محاسبه کند. البته این ماجرا در حضور چند نفر اتفاق افتاد.
در داستان دیگر: امیر مومنان، عمر بن خطاب به عنوان یکی از قدرتمندترین حاکمان آن زمان بر منبر رسول الله ﷺ نشسته بود و دربارهی مهریه زنان صحبت میکرد. در این میان زنی در حضور همه مسلمانان حرفش را قطع کرده و به او اعتراض میکند. فاروق اعظم رضی الله عنه در سکوت فرو رفت. با اینکه پریدن در وسط حرف خطیب بیادبی بهشمار میآید و او حق نداشت در چنین موقعیتی سخنش را قطع کند و حضرت عمر نیز حق داشت آن زن را ساکت کند اما او این کار را نکرد. در حضور عموم مسلمانان اعلام کرد که:« زنی درست گفت و عمر اشتباه کرد...ای عمر! همهی مردم از تو داناترند»!
وقتی این دو تصویر را کنار هم میگذاریم شاهد تفاوت فاحشی خواهیم بود که حاصل امر"اضطبر علیها" است.
اگر این تاثیر فوقالعادهی نماز که هر روز بیش از روز قبل رفتار و شخصیت انسان را عوض میکند نبود عمر پیش از اسلام و عمر بعد از اسلام یکی بود.
ما باید حضرت عمر (رض) را الگوی خود در نماز خواندن بدانیم و چنان نماز بخوانیم که در نهایت نماز چون حضرت عمر(رض) ما را نیز تغییر دهد.
فاروق اعظم رضی الله عنه توانست با نماز دنیا را تغییر دهد. او معنای واقعی نماز را به خوبی درک کرده بود.
نماز عمر با نمازی که در تصورات ما وجود دارد متفاوت است. نماز برای او رمز تغییر بود. سنبل استقامت و تغییرات بزرگ. او واقعیت زندگیش را با نماز مطابقت میداد.
آوردهاند که ایشان فرمودند؛ من ارتشها را هنگام نماز ساماندهی میکنم.
این نماز بود که به او توان و انرژی میبخشید تا اول خودش بالا رود و رشد کند و سپس جهان اطرافش را به سوی جلو ببرد. او میدانست که ارزشهای نماز باید در عالم واقع نمود پیدا کنند و محقق شوند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•نماز؛ کارخانهی انسانسازی
هدف از نماز ساختن انسان است. نماز بصورت مستمر روی شخصیت نمازگزار تاثیر میگذارد و با گذشت زمان او را به انسان جدیدی تبدیل میکند.
نماز به این معنا، در واقع یک دورهی تربیتی است که کل عمر را در برمیگیرد.
اگر میخواهی زندگیات سامان بگیرد، پس به ادای نمازهای پنجگانه در روز پایبندی کرده و آن را با خشوع و فروتنی ویژهای ادا کن.
داشتم با یکی از قهرمانان رشتهی بدنسازی صحبت میکردم و برنامهی تمرینیشان را جویا شدم. وقتی برنامهی تمرینیش را به من گفت دیدم که من از قبل آن تمرینها را میدانستم و بلد بودم اما نکتهی مهم دیگری وجود داشت که او به من یاد داد. او گفت: عاملی هست که بیشتر کسانی که تلاش میکنند بدنشان را تغییر دهند از آن غافلاند و آن عامل زمان است. او گفت برای رسیدن به یک بدن سالم و اندام ایدهآل باید "سالها" تمرین کرد.
همچنانکه ساختن جسم ایدهآل نیاز به صبر،تلاش، پشتکار و سالها تمرین روزانه دارد تغییر شخصیت انسان نیز به تلاش، پشتکار و تمرین روزانه نیاز دارد. نماز دقیقا همان چیزی است که شخصیت انسان را تغییر میدهد. برای همین است که خداوند فرموده؛ {بر نماز صبر کن و پشتکار داشته باش}.
میخواهم دو داستان از حضرت عمر (رضی الله عنه) برایتان تعریف کنم؛ یکی متعلق به پیش از اسلام و دیگری متعلق به بعد از اسلامآوردنشان است.
در داستان اول حضرت عمر یک شخصیت تندخو و خشن است که حاضر نشد با خواهرش که مسلمان شده بود همصحبت شود و حرف او را بشنود بلکه در مقابل به او پرخاش میکند. این در حالی بود که آن زمان، عمر امیر و رییس آنجا نبود.او حتی حق نداشت در زندگی شخصی خواهرش دخالت کرده و بخاطر تصمیماتش او را محاسبه کند. البته این ماجرا در حضور چند نفر اتفاق افتاد.
در داستان دیگر: امیر مومنان، عمر بن خطاب به عنوان یکی از قدرتمندترین حاکمان آن زمان بر منبر رسول الله ﷺ نشسته بود و دربارهی مهریه زنان صحبت میکرد. در این میان زنی در حضور همه مسلمانان حرفش را قطع کرده و به او اعتراض میکند. فاروق اعظم رضی الله عنه در سکوت فرو رفت. با اینکه پریدن در وسط حرف خطیب بیادبی بهشمار میآید و او حق نداشت در چنین موقعیتی سخنش را قطع کند و حضرت عمر نیز حق داشت آن زن را ساکت کند اما او این کار را نکرد. در حضور عموم مسلمانان اعلام کرد که:« زنی درست گفت و عمر اشتباه کرد...ای عمر! همهی مردم از تو داناترند»!
وقتی این دو تصویر را کنار هم میگذاریم شاهد تفاوت فاحشی خواهیم بود که حاصل امر"اضطبر علیها" است.
اگر این تاثیر فوقالعادهی نماز که هر روز بیش از روز قبل رفتار و شخصیت انسان را عوض میکند نبود عمر پیش از اسلام و عمر بعد از اسلام یکی بود.
ما باید حضرت عمر (رض) را الگوی خود در نماز خواندن بدانیم و چنان نماز بخوانیم که در نهایت نماز چون حضرت عمر(رض) ما را نیز تغییر دهد.
فاروق اعظم رضی الله عنه توانست با نماز دنیا را تغییر دهد. او معنای واقعی نماز را به خوبی درک کرده بود.
نماز عمر با نمازی که در تصورات ما وجود دارد متفاوت است. نماز برای او رمز تغییر بود. سنبل استقامت و تغییرات بزرگ. او واقعیت زندگیش را با نماز مطابقت میداد.
آوردهاند که ایشان فرمودند؛ من ارتشها را هنگام نماز ساماندهی میکنم.
این نماز بود که به او توان و انرژی میبخشید تا اول خودش بالا رود و رشد کند و سپس جهان اطرافش را به سوی جلو ببرد. او میدانست که ارزشهای نماز باید در عالم واقع نمود پیدا کنند و محقق شوند.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۷)
اینگونه شناختمش (۱۴)
تصور کن فردی که پیش آن کار میکنی خیلی به تو نزدیک باشد نه تنها نزدیک که بسیار دوستت دارد و تو در دل او جایگاه بسیار ویژهای داری. در این میان یک روز که سر کارت هستی یکی از کارمندان آنجا تهدیدت کند. مثلا بگوید: از کار اخراجت میکنم!
اگر واکنش تو به این تهدید پوزخند باشد هیچ کس سرزنشت نخواهد کرد زیرا هم تو و هم دیگران از جایگاه ویژهیاد در نزد رییستان باخبر هستید و از طرفی تو مطمئنی که رییس روی خواستههای تو نه نمیآورد و در مقابل اما آن کارمند از چنین جایگاهی برخوردار نیست.
اما اگر در مقابل این تهدید نگران شوی و بترسی دیگران به تو خواهند خندید و خواهند گفت که تو عجب آدم دیوانه و سادهلوحی هستی!
چطور میتوانی نگران شوی درحالی که صاحب آنجا تا این حد به تو نزدیک است و تو در دل او جایگاه بسیار ویژهای داری؟
حالا فکرش را بکن کلید تمام امورات زندگیت از کوچک تا بزرگش در دست یک ذات باشد.
شغلی که آرزویش را داری، قرضهایی که خوابِ چشمانت را ربوده، اختلافات و مشکلاتی که بین تو و همسرت وجود دارد. همه و همه به دست یک ذات حل خواهد شد.
نه تنها او همهی دغدغههایت را حل میکند که خیلی هم دوستت دارد و به تو نزدیک است.
فکرش را بکن با او زندگیت چگونه خواهد شد؟
اگر زندگیت اینگونه شود دیگر ترس، نگرانی و غم به سراغت نخواهد آمد.
هر بار که اتفاقی میافتد به سراغ آن که کلید همه چیز در دست او است خواهی رفت.
با او اگر تمام دنیا هم دشمنت باشند تو را چه باک؟
میدانی دوست من! تو لایق چنین زندگی هستی...
زندگی بدون ترس، نگرانی و غم... این دقیقا همان چیزی است که مالک و صاحب جهان برایت میخواهد.
فقط باید با او آشتی کنی و از اوامرش پیروی کنی او نیز در همه حال با تو خواهد بود.
خداوند شبیه مخلوقات نیست و از ساحت همانندی منزه است. او بخاطر محبت و نزدیکی که به تو دارد تهدید آن کارمند را از تو دور خواهد کرد.
خداوند اگر تو را دوست داشته باشد برایت کافی خواهد بود.
•الله اکبر
انسان مدام این حقیقت را فراموش میکند که خداوند نماز را وسیلهای برای یادآوری همیشگی و مکرر قرار داده است.
نماز بدون تکبیرةالاحرام درست نیست. نماز با الله اکبر شروع میشود تا یادآوری برای انسانها باشد که هر آنچه پیش از نماز باعث غم و اندوهت شده را پشت سرت بگذار.
تو حالا در برابر کسی ایستادهای که از همه چیز و همه کس بزرگتر و قویتر است.
دقیقا همانند زمانی که کودکی ترسان و نگران به آغوش پدر و مادرش پناه میبرد_ خداوند از ساحت همانندی منزه است_ تو نیز به آغوش خداوند پناه میبری.
گویی نماز پیغامی است به تمام جهان که؛ (الله اکبر) "خداوند از همه چیز بزرگتر است".
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
اینگونه شناختمش (۱۴)
تصور کن فردی که پیش آن کار میکنی خیلی به تو نزدیک باشد نه تنها نزدیک که بسیار دوستت دارد و تو در دل او جایگاه بسیار ویژهای داری. در این میان یک روز که سر کارت هستی یکی از کارمندان آنجا تهدیدت کند. مثلا بگوید: از کار اخراجت میکنم!
اگر واکنش تو به این تهدید پوزخند باشد هیچ کس سرزنشت نخواهد کرد زیرا هم تو و هم دیگران از جایگاه ویژهیاد در نزد رییستان باخبر هستید و از طرفی تو مطمئنی که رییس روی خواستههای تو نه نمیآورد و در مقابل اما آن کارمند از چنین جایگاهی برخوردار نیست.
اما اگر در مقابل این تهدید نگران شوی و بترسی دیگران به تو خواهند خندید و خواهند گفت که تو عجب آدم دیوانه و سادهلوحی هستی!
چطور میتوانی نگران شوی درحالی که صاحب آنجا تا این حد به تو نزدیک است و تو در دل او جایگاه بسیار ویژهای داری؟
حالا فکرش را بکن کلید تمام امورات زندگیت از کوچک تا بزرگش در دست یک ذات باشد.
شغلی که آرزویش را داری، قرضهایی که خوابِ چشمانت را ربوده، اختلافات و مشکلاتی که بین تو و همسرت وجود دارد. همه و همه به دست یک ذات حل خواهد شد.
نه تنها او همهی دغدغههایت را حل میکند که خیلی هم دوستت دارد و به تو نزدیک است.
فکرش را بکن با او زندگیت چگونه خواهد شد؟
اگر زندگیت اینگونه شود دیگر ترس، نگرانی و غم به سراغت نخواهد آمد.
هر بار که اتفاقی میافتد به سراغ آن که کلید همه چیز در دست او است خواهی رفت.
با او اگر تمام دنیا هم دشمنت باشند تو را چه باک؟
میدانی دوست من! تو لایق چنین زندگی هستی...
زندگی بدون ترس، نگرانی و غم... این دقیقا همان چیزی است که مالک و صاحب جهان برایت میخواهد.
فقط باید با او آشتی کنی و از اوامرش پیروی کنی او نیز در همه حال با تو خواهد بود.
خداوند شبیه مخلوقات نیست و از ساحت همانندی منزه است. او بخاطر محبت و نزدیکی که به تو دارد تهدید آن کارمند را از تو دور خواهد کرد.
خداوند اگر تو را دوست داشته باشد برایت کافی خواهد بود.
•الله اکبر
انسان مدام این حقیقت را فراموش میکند که خداوند نماز را وسیلهای برای یادآوری همیشگی و مکرر قرار داده است.
نماز بدون تکبیرةالاحرام درست نیست. نماز با الله اکبر شروع میشود تا یادآوری برای انسانها باشد که هر آنچه پیش از نماز باعث غم و اندوهت شده را پشت سرت بگذار.
تو حالا در برابر کسی ایستادهای که از همه چیز و همه کس بزرگتر و قویتر است.
دقیقا همانند زمانی که کودکی ترسان و نگران به آغوش پدر و مادرش پناه میبرد_ خداوند از ساحت همانندی منزه است_ تو نیز به آغوش خداوند پناه میبری.
گویی نماز پیغامی است به تمام جهان که؛ (الله اکبر) "خداوند از همه چیز بزرگتر است".
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۸)
•رب العالمین(پروردگار جهانیان)
اولین چیزی که در نماز میخوانی، آیهی آغازین سورهی فاتحه و پرتکرارترین سوره در زندگی هر نمازگزار است:
{الحمدلله رب العالمین/ستایش ویژهی پروردگار جهانیان است}
میدانی چرا در هر نماز و در تمام رکعات آن باید حمد خداوند را به جا آوری؟
شکرش را به جا میآوری زیرا او پروردگار جهانیان است.
پروردگار همه چیز...
پروردگار پادشاهان، رئیسان و مدیران...
پروردگار بندگان، شرکتها و داراییها...
پروردگار همسران و فرزندان...
گویی این پیامی از تو و به تو است.
میدانی این پیام چقدر در آرامش، روحیه و اعتماد به نفست تاثیر خواهد گذاشت؟
گویی هر بار به خودت میگویی: آرام و آسوده باش تو حالا در برابر پروردگار جهانیان ایستادهای.
{الحمدلله رب العالمین}
با خودت فکر کن العیاذ بالله اگر پروردگار جهان در سلطنت و پادشاهی خود شریکی میداشت جهان چگونه میشد!
به همین دلیل خداوند میفرماید:
{وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا} اسراء (111)
«و بگو: ستایش مخصوص الله است که فرزندی [برای خویش] برنگزیده است و در فرمانروایی، هیچ شریکی ندارد و هرگز خوار و ناتوان نمیگردد که نیاز به دوست وکارساز داشته باشد و او را بزرگ بدار؛ بزرگداشتی شایسته».
بله... سپاس پروردگارم را که نه شریکی دارد و نه همتایی.
حضرت هود علیه السلام از جمله افرادی است که به خوبی معنی "رب العالمین" را فهمیده بود به همین دلیل با همین مفهوم قومش را به چالش کشید:
{مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}هود(55_56)
«به جز او [تعالی، از هر معبودی بیزارم]. پس همگى [در باره] من نقشه بکشید و مهلتم ندهید.من بر الله که پروردگار من و شماست توکل کردهام. هیچ جنبندهای نیست، مگر اینکه در حیطۀ قدرت و فرمانروایىِ اوست. بیتردید، پروردگارم بر راه راست است».
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•رب العالمین(پروردگار جهانیان)
اولین چیزی که در نماز میخوانی، آیهی آغازین سورهی فاتحه و پرتکرارترین سوره در زندگی هر نمازگزار است:
{الحمدلله رب العالمین/ستایش ویژهی پروردگار جهانیان است}
میدانی چرا در هر نماز و در تمام رکعات آن باید حمد خداوند را به جا آوری؟
شکرش را به جا میآوری زیرا او پروردگار جهانیان است.
پروردگار همه چیز...
پروردگار پادشاهان، رئیسان و مدیران...
پروردگار بندگان، شرکتها و داراییها...
پروردگار همسران و فرزندان...
گویی این پیامی از تو و به تو است.
میدانی این پیام چقدر در آرامش، روحیه و اعتماد به نفست تاثیر خواهد گذاشت؟
گویی هر بار به خودت میگویی: آرام و آسوده باش تو حالا در برابر پروردگار جهانیان ایستادهای.
{الحمدلله رب العالمین}
با خودت فکر کن العیاذ بالله اگر پروردگار جهان در سلطنت و پادشاهی خود شریکی میداشت جهان چگونه میشد!
به همین دلیل خداوند میفرماید:
{وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا} اسراء (111)
«و بگو: ستایش مخصوص الله است که فرزندی [برای خویش] برنگزیده است و در فرمانروایی، هیچ شریکی ندارد و هرگز خوار و ناتوان نمیگردد که نیاز به دوست وکارساز داشته باشد و او را بزرگ بدار؛ بزرگداشتی شایسته».
بله... سپاس پروردگارم را که نه شریکی دارد و نه همتایی.
حضرت هود علیه السلام از جمله افرادی است که به خوبی معنی "رب العالمین" را فهمیده بود به همین دلیل با همین مفهوم قومش را به چالش کشید:
{مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}هود(55_56)
«به جز او [تعالی، از هر معبودی بیزارم]. پس همگى [در باره] من نقشه بکشید و مهلتم ندهید.من بر الله که پروردگار من و شماست توکل کردهام. هیچ جنبندهای نیست، مگر اینکه در حیطۀ قدرت و فرمانروایىِ اوست. بیتردید، پروردگارم بر راه راست است».
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۴۹)
حضرت هود علیه السلام تنها یک نفر است که در مقابل قومی بزرگ میایستد و به آنها میگوید؛ هر آنچه میخواهید با من بکنید و هیچ ترسی از آنان در دل ندارد.
میدانید این نترسی و ایمان از کجا میآید؟
او خیلی خوب میداند و مطمئن است که تمام زندگی و امورش فقط در دست پروردگار جهانیان است.
این دقیقا همان یقینی است که همهی ما به هنگام خواندن {الحمدلله رب العالمین} باید در دل داشته باشیم.
سپاس پروردگار جهانیان را که بهخوبی اندازه و مقدار غیر خودش را با وجود تمام مناصب، مال و جاه به ما نشان داده است.
قرآن چه عجیب توصیف میکند:
{وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ} (۱۳) فاطر
«و کسانی را که به جای او [به یاری و دعا] میخوانید، [در برابر او تعالی چنان فقیرند که حتی] مالکِ پوست [نازک روی] هستۀ خرمایی نیستند».
قطمیر در زبان عربی به پوستهی نازک دور هستهی خرما گفته میشود. خداوند معبودان باطل و آنان که غیر او خوانده میشوند را از مالکیت حتی همین پوستهی کوچک و بیارزش هم عاجز میداند.
نکتهی قابل تامل این است که خداوند در این آیه به جای آن که از حرف "لا" برای نفی استفاده کند از حرف "ما" استفاده میکند. زیرا "ما" برای نفی حال بوده اما "لا" برای نفی آینده است و حال را نفی نمیکند به همین دلیل خداوند از حرف "لا" استفاده میکند.
با یک مثال موضوع را بیشتر توضیح میدهم. مثلا اگر به تو بگویند: از فلانی قرض بگیر! تو فلانی را میشناسی و میدانی که او در حال حاضر هیچ پولی ندارد خواهی گفت: (فلان ما یملك المال) یعنی آن فرد درحال حاضر هیچ پولی ندارد.
به همین خاطر هر بار که خواستی از کسی چیزی طلب کنی چون فکر میکنی که صاحب مال، جاه و قدرت است به یادآور که پروردگار جهانیان به تو گفته است؛ آن شخص"(ما)یملك شیء" یعنی او هیچ ندارد. پس {الحمدلله رب العالمین}.
خداوند در قرآن مثالی را بیان میکند که راه و چگونگی سعادتمند زیستن را به انسان یاد میدهد:
{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ} (۷۵) نحل
«الله مثالی بیان کرده است: بردۀ مملوکی که قادر به هیچ کاری نیست و [در مقابل،] کسی که از جانب خویش به او روزیِ نیکویی بخشیدهایم و او از همان [نعمتهای الهی] پنهان و آشکار انفاق میکند. آیا این دو برابرند؟ [پس شما مشرکان چگونه مالک مطلق را با معبودهای ناتوان یکسان میدانید؟] ستایش مخصوص الله است؛ اما بیشتر آنان [حقِ یگانگیاش را] نمیدانند».
انسان هر قدر هم در این دنیا بالاترین مناصب، قدرتمندترین جایگاهها و گرانترین و باارزشترین ثروتها را داشته باشد باز هم بنده و مملوک خداوند است. خدایی که مالک تمام جهان هستی است.
چگونه میتوانی این بندگان مملوک را با مالک و پروردگار قدرتمندشان مقایسه کنی؟ و دست نیاز به سمتشان دراز کنی؟
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
حضرت هود علیه السلام تنها یک نفر است که در مقابل قومی بزرگ میایستد و به آنها میگوید؛ هر آنچه میخواهید با من بکنید و هیچ ترسی از آنان در دل ندارد.
میدانید این نترسی و ایمان از کجا میآید؟
او خیلی خوب میداند و مطمئن است که تمام زندگی و امورش فقط در دست پروردگار جهانیان است.
این دقیقا همان یقینی است که همهی ما به هنگام خواندن {الحمدلله رب العالمین} باید در دل داشته باشیم.
سپاس پروردگار جهانیان را که بهخوبی اندازه و مقدار غیر خودش را با وجود تمام مناصب، مال و جاه به ما نشان داده است.
قرآن چه عجیب توصیف میکند:
{وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ} (۱۳) فاطر
«و کسانی را که به جای او [به یاری و دعا] میخوانید، [در برابر او تعالی چنان فقیرند که حتی] مالکِ پوست [نازک روی] هستۀ خرمایی نیستند».
قطمیر در زبان عربی به پوستهی نازک دور هستهی خرما گفته میشود. خداوند معبودان باطل و آنان که غیر او خوانده میشوند را از مالکیت حتی همین پوستهی کوچک و بیارزش هم عاجز میداند.
نکتهی قابل تامل این است که خداوند در این آیه به جای آن که از حرف "لا" برای نفی استفاده کند از حرف "ما" استفاده میکند. زیرا "ما" برای نفی حال بوده اما "لا" برای نفی آینده است و حال را نفی نمیکند به همین دلیل خداوند از حرف "لا" استفاده میکند.
با یک مثال موضوع را بیشتر توضیح میدهم. مثلا اگر به تو بگویند: از فلانی قرض بگیر! تو فلانی را میشناسی و میدانی که او در حال حاضر هیچ پولی ندارد خواهی گفت: (فلان ما یملك المال) یعنی آن فرد درحال حاضر هیچ پولی ندارد.
به همین خاطر هر بار که خواستی از کسی چیزی طلب کنی چون فکر میکنی که صاحب مال، جاه و قدرت است به یادآور که پروردگار جهانیان به تو گفته است؛ آن شخص"(ما)یملك شیء" یعنی او هیچ ندارد. پس {الحمدلله رب العالمین}.
خداوند در قرآن مثالی را بیان میکند که راه و چگونگی سعادتمند زیستن را به انسان یاد میدهد:
{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ} (۷۵) نحل
«الله مثالی بیان کرده است: بردۀ مملوکی که قادر به هیچ کاری نیست و [در مقابل،] کسی که از جانب خویش به او روزیِ نیکویی بخشیدهایم و او از همان [نعمتهای الهی] پنهان و آشکار انفاق میکند. آیا این دو برابرند؟ [پس شما مشرکان چگونه مالک مطلق را با معبودهای ناتوان یکسان میدانید؟] ستایش مخصوص الله است؛ اما بیشتر آنان [حقِ یگانگیاش را] نمیدانند».
انسان هر قدر هم در این دنیا بالاترین مناصب، قدرتمندترین جایگاهها و گرانترین و باارزشترین ثروتها را داشته باشد باز هم بنده و مملوک خداوند است. خدایی که مالک تمام جهان هستی است.
چگونه میتوانی این بندگان مملوک را با مالک و پروردگار قدرتمندشان مقایسه کنی؟ و دست نیاز به سمتشان دراز کنی؟
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۵۰)
•قصهی دنیا
همیشه داستان دنیا را برایت اینگونه تعریف میکنند که دنیا برای بدبختی، غم، غصه و رنج است... تا حدی این حرف درست است اما آنها فقط یک قسمت از تصویر را نشانت میدهند و همهی داستان را برایت تعریف نمیکنند.
آنها به تو نگفتهاند که پروردگار این جهان و حاکم آن به تو چنین گفته است:
﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا١٩ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا٢١ إِلَّا الْمُصَلِّينَ٢٢ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ٢٣﴾
«یقیناً انسان کم طاقت (و حریص) آفریده شده است(19) هنگامیکه بدی (و مصیبتی) به او رسد، بیتابی میکند(20) و هنگامیکه خوبی به او رسد، باز دارنده (و بخیل) میشود(21) مگر نمازگزاران(22) همان کسانیکه بر نمازهایشان همیشه مداومت میکنند(23)» [المعارج: 19-23]
دنیا همین است! پر از ترس، رنج، غم، کبر و بیتابی. اما اگر تو از همان نمازگزارانی باشی که خداوند ویژگیهایشان را بیان کرده تو نیز از تمام این حالات مستثنی خواهی شد. این را خود خالق این دنیا گفته است و هیچ کس از او داناتر نیست.
آنها به تو نگفتهاند: پروردگار و خالق این جهان برای آنانی که در آستانهی شکست و ناامیدی هستند و یا با جنگ زندگی دست و پنجه نرم میکنند نامهای با استفهام انکاری فرستاده است. او میفرماید:
﴿أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ٦١﴾
«(آیا این بتها بهتر اند) یا کسیکه زمین را قرارگاه ساخت، و میان آن نهرهایی قرار داد، و برای آن کوههای (ثابت و استوار) پدید آورد، و میان دو دریا مانعی قرار داد، آیا معبود دیگری با الله است؟! (نه) بلکه بیشترشان نمیدانند(61)» [النمل: 61]
{أ من جعل الارض قرارا}؛
کسی که زمین را میلیونها سال این چنین آرام و ساکن نگه داشته است حتما قادر است که دلت را آرام کند و چنان آرامشی در وجودت سرازیر کند که برای مواجهشدن با تمام غمهای دنیا کافی باشد. اگر خدا دلت را آرام کند دیگر چه کسی می تواند به دریاچهی آرامشت سنگی پرتاب کند؟
{وجعل خلالها أنهارا}؛
خدایی که توانسته دل زمین را بشکافد و از آن رودهای روانی جاری کند قطعا بر گشایش درهای بستهی زندگیات توانا است و اگر خداوند فتاح با تو باشد چه باک از اینکه دنیا تمام درهایش را به رویت ببندد.
{و جعل لها رواسی}؛
کسی که کوهها را با آن عظمتشان روی زمین استوار نگه داشته است میتواند تو را در هنگام سختیها و مصائب استوار و محکم نگاه دارد.
اگر خداوند تو را در مصیبتهایت استوار نگه دارد تو را از مصیبتها چه باک؟
{و جعل بین البحرین حاجزا}؛
پرودگاری که میان دو دریا که هر دو از آب هستند پرده میاندازد و هیچ کدام با دیگری نمیآمیزد آیا بر دورکردن مکر مکاران و حسودان از تو توانا نیست؟
هر بار که دنیا خستهات کرد و صدای درونت با تو از ناصبری و ناامیدی گفت این آیات را با خودت تکرار کن:
﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ٦٢﴾
«(آیا این بتها بهتر اند) یا کسیکه (دعای) مضطر (= درمانده) را اجابت میکند؛ چون او را بخواند، و گرفتاری را بر طرف میسازد، و شما را جانشینان زمین قرار میدهد، آیا معبودی دیگری با الله است؟! چه اندک پند میگیرید(62)» [النمل: 62]
این آیه پس از آیاتی آمده است که درمورد خلقت زمین، رودها، کوهها و دریاها صحبت میکند تا دلت را آرام کند و به تو اطمینان ببخشد.
شاید گاهی دلت بگیرد یا دری به رویت بسته شود و یا در مقابل فتنهها و شرایطی قرار گیری و گمان کنی دیگر هیچ راه چارهای نیست_حال دنیا نیز چنین است_ در این هنگام نامهی مستقیم پروردگارت را به یادآور: {أ إله مع الله/ آیا معبودی دیگری با الله است؟!}
او آفریدگار این جهان است و تنها کسی که میتواند از تو در مقابل بدیها و مصیبتهای آن مراقبت کند. پس بگذار دنیا هر طور که میخواهد باشد اگر تو را آزرد از او پیش خالقش شکایت کن و اگر خوشیها و نعمتهایش را میخواهی آنها را از پرودگار این جهان بخواه.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•قصهی دنیا
همیشه داستان دنیا را برایت اینگونه تعریف میکنند که دنیا برای بدبختی، غم، غصه و رنج است... تا حدی این حرف درست است اما آنها فقط یک قسمت از تصویر را نشانت میدهند و همهی داستان را برایت تعریف نمیکنند.
آنها به تو نگفتهاند که پروردگار این جهان و حاکم آن به تو چنین گفته است:
﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا١٩ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا٢١ إِلَّا الْمُصَلِّينَ٢٢ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ٢٣﴾
«یقیناً انسان کم طاقت (و حریص) آفریده شده است(19) هنگامیکه بدی (و مصیبتی) به او رسد، بیتابی میکند(20) و هنگامیکه خوبی به او رسد، باز دارنده (و بخیل) میشود(21) مگر نمازگزاران(22) همان کسانیکه بر نمازهایشان همیشه مداومت میکنند(23)» [المعارج: 19-23]
دنیا همین است! پر از ترس، رنج، غم، کبر و بیتابی. اما اگر تو از همان نمازگزارانی باشی که خداوند ویژگیهایشان را بیان کرده تو نیز از تمام این حالات مستثنی خواهی شد. این را خود خالق این دنیا گفته است و هیچ کس از او داناتر نیست.
آنها به تو نگفتهاند: پروردگار و خالق این جهان برای آنانی که در آستانهی شکست و ناامیدی هستند و یا با جنگ زندگی دست و پنجه نرم میکنند نامهای با استفهام انکاری فرستاده است. او میفرماید:
﴿أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ٦١﴾
«(آیا این بتها بهتر اند) یا کسیکه زمین را قرارگاه ساخت، و میان آن نهرهایی قرار داد، و برای آن کوههای (ثابت و استوار) پدید آورد، و میان دو دریا مانعی قرار داد، آیا معبود دیگری با الله است؟! (نه) بلکه بیشترشان نمیدانند(61)» [النمل: 61]
{أ من جعل الارض قرارا}؛
کسی که زمین را میلیونها سال این چنین آرام و ساکن نگه داشته است حتما قادر است که دلت را آرام کند و چنان آرامشی در وجودت سرازیر کند که برای مواجهشدن با تمام غمهای دنیا کافی باشد. اگر خدا دلت را آرام کند دیگر چه کسی می تواند به دریاچهی آرامشت سنگی پرتاب کند؟
{وجعل خلالها أنهارا}؛
خدایی که توانسته دل زمین را بشکافد و از آن رودهای روانی جاری کند قطعا بر گشایش درهای بستهی زندگیات توانا است و اگر خداوند فتاح با تو باشد چه باک از اینکه دنیا تمام درهایش را به رویت ببندد.
{و جعل لها رواسی}؛
کسی که کوهها را با آن عظمتشان روی زمین استوار نگه داشته است میتواند تو را در هنگام سختیها و مصائب استوار و محکم نگاه دارد.
اگر خداوند تو را در مصیبتهایت استوار نگه دارد تو را از مصیبتها چه باک؟
{و جعل بین البحرین حاجزا}؛
پرودگاری که میان دو دریا که هر دو از آب هستند پرده میاندازد و هیچ کدام با دیگری نمیآمیزد آیا بر دورکردن مکر مکاران و حسودان از تو توانا نیست؟
هر بار که دنیا خستهات کرد و صدای درونت با تو از ناصبری و ناامیدی گفت این آیات را با خودت تکرار کن:
﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ٦٢﴾
«(آیا این بتها بهتر اند) یا کسیکه (دعای) مضطر (= درمانده) را اجابت میکند؛ چون او را بخواند، و گرفتاری را بر طرف میسازد، و شما را جانشینان زمین قرار میدهد، آیا معبودی دیگری با الله است؟! چه اندک پند میگیرید(62)» [النمل: 62]
این آیه پس از آیاتی آمده است که درمورد خلقت زمین، رودها، کوهها و دریاها صحبت میکند تا دلت را آرام کند و به تو اطمینان ببخشد.
شاید گاهی دلت بگیرد یا دری به رویت بسته شود و یا در مقابل فتنهها و شرایطی قرار گیری و گمان کنی دیگر هیچ راه چارهای نیست_حال دنیا نیز چنین است_ در این هنگام نامهی مستقیم پروردگارت را به یادآور: {أ إله مع الله/ آیا معبودی دیگری با الله است؟!}
او آفریدگار این جهان است و تنها کسی که میتواند از تو در مقابل بدیها و مصیبتهای آن مراقبت کند. پس بگذار دنیا هر طور که میخواهد باشد اگر تو را آزرد از او پیش خالقش شکایت کن و اگر خوشیها و نعمتهایش را میخواهی آنها را از پرودگار این جهان بخواه.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۵۱)
• چرا آزمایش؟
اگر ماجرا این است پس چرا خداوند مدام ما را مورد آزمایش قرار میدهد؟
حکمت ابتلا و آزمایش، تجربهی حالت اضطرار و ناچاری است تا با نگاه انسانی و اسباب مادیات ناممکن و نشدن را احساس کنی و مجبور شوی تنها به خدا پناه بیاوری.
در این هنگام ناممکن ممکن میشود و تو احساس میکنی انگار دوستی از دوستان خدا بر روی زمین هستی. چرا که تنها چارهی انسان فقط خدای قدرتمند و قوی است.
{امن یجیب المضطر اذا دعاه}
«کیست که دعای درمانده را میپذیرد؟»
هنگامی که چاره را تنها در او ببینی تو را از جانشینان زمین قرار خواهد داد. معادلهی سادهای که تنها دو شرط دارد؛ احساس عجز و اضطرار و سپس دعا.
اما متاسفانه بسیاری از ما هنگامی که احساس عجز میکنیم به جای خدا به سراغ غیر خدا میرویم و اینگونه معادله بهم میریزد...
دوست من! هنگامی که فقط خدا را چارهی زندگیت ببینی "الله اکبری" که نمازت را با آن شروع میکنی در هنگام سختی رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت! تو آن را روی زمین زمزمه میکنی و در آسمانها با صدای بلند پژواک خواهد شد.
آزمایشها باعث میشوند ما ارزش "الله اکبر" را بهتر بدانیم هر چند که مدتها این عبارت با کلماتی سرد و بیروح از دهانمان خارج شده باشد.
بگذار دنیا و آدمهایش هر طور که میخواهند باشند تو اما با "الله اکبر" باش...
هر بار که دنیا جنگ جدیدی را با تو آغاز کرد مادامی که تو بر "الله اکبر" تکیه کرده باشی هیچ بادی تو را نخواهد لرزاند.
چگونه میتوانیم بدون هیچ ابتلا و آزمایشی، درحالی که یک عمر غرق در نعمت و آسایش بودهایم و هر صبح درحالی چشمهایمان را باز میکنیم که جسم سالم و زندگی آرامی داریم عظمت (الحمدلله رب العالمین) را احساس کنیم؟
هواپیما به سلامت فرود میآید این درحالی است که ما چند دقیقه پیش در وضعیتی قرار داشتیم که بیش از زندگی به مرگ نزدیک بوده ایم: کمربندمان را باز میکنیم و به جای اینکه بخاطر سلامت و زنده بودنمان سجدهی شکر بهجا بیاوریم گوشیهایمان را چک میکنیم و شروع به غر زدن میکنیم. این درحالی است که خداوند میفرماید:
{ما یمسکهن الا الرحمن}
«تنها الله رحمن است که آن را در آسمان نگه میدارد!»
بخاطر این و بیشتر از این ما به آزمایش وابتلاها نیاز داریم تا این عبارت(الحمدلله رب العالمین) را خوب بفهمیم و درک کنیم. گویی که این عبارت همانند جریان برقی است که ایمان مردهی انسان را تکان میدهد و آن را به خودش میآورد.
شاید در زندگی کسانی بودهاند که به تو گفته باشند تو آدم بدشانسی هستی. این افراد هنوز خدای رزاق و گشایشگری را که بیهیچ پیچیدگی فرمول سادهی خوشبختی را بیان کرده است نشناختهاند.
اگر میخواهی آدم خوششانس و خوشبختی باشی به تقوا چنگ بزن!
رها کن کسانی را که دربارهی شانس حرف میزنند و به سخن خداوند دانا و خبیر گوش بده:
{و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب}
«هرکه تقوای الهی را پیشه کند، الله برایش گشایشی قرار میدهد و او را از جایی روزی میدهد که گمانش را نمیکند»
خداوند را چنان عبادت کن گویی که او را میبینی اینگونه خوششانس و موفق خواهی بود. این وعدهی خالق این جهان است.
خدایی که بود و نبود این جهان بسته به ارادهی او است پس حتما قادر است به قولی که به تو داده عمل کند.
به او اعتماد کن!
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
• چرا آزمایش؟
اگر ماجرا این است پس چرا خداوند مدام ما را مورد آزمایش قرار میدهد؟
حکمت ابتلا و آزمایش، تجربهی حالت اضطرار و ناچاری است تا با نگاه انسانی و اسباب مادیات ناممکن و نشدن را احساس کنی و مجبور شوی تنها به خدا پناه بیاوری.
در این هنگام ناممکن ممکن میشود و تو احساس میکنی انگار دوستی از دوستان خدا بر روی زمین هستی. چرا که تنها چارهی انسان فقط خدای قدرتمند و قوی است.
{امن یجیب المضطر اذا دعاه}
«کیست که دعای درمانده را میپذیرد؟»
هنگامی که چاره را تنها در او ببینی تو را از جانشینان زمین قرار خواهد داد. معادلهی سادهای که تنها دو شرط دارد؛ احساس عجز و اضطرار و سپس دعا.
اما متاسفانه بسیاری از ما هنگامی که احساس عجز میکنیم به جای خدا به سراغ غیر خدا میرویم و اینگونه معادله بهم میریزد...
دوست من! هنگامی که فقط خدا را چارهی زندگیت ببینی "الله اکبری" که نمازت را با آن شروع میکنی در هنگام سختی رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت! تو آن را روی زمین زمزمه میکنی و در آسمانها با صدای بلند پژواک خواهد شد.
آزمایشها باعث میشوند ما ارزش "الله اکبر" را بهتر بدانیم هر چند که مدتها این عبارت با کلماتی سرد و بیروح از دهانمان خارج شده باشد.
بگذار دنیا و آدمهایش هر طور که میخواهند باشند تو اما با "الله اکبر" باش...
هر بار که دنیا جنگ جدیدی را با تو آغاز کرد مادامی که تو بر "الله اکبر" تکیه کرده باشی هیچ بادی تو را نخواهد لرزاند.
چگونه میتوانیم بدون هیچ ابتلا و آزمایشی، درحالی که یک عمر غرق در نعمت و آسایش بودهایم و هر صبح درحالی چشمهایمان را باز میکنیم که جسم سالم و زندگی آرامی داریم عظمت (الحمدلله رب العالمین) را احساس کنیم؟
هواپیما به سلامت فرود میآید این درحالی است که ما چند دقیقه پیش در وضعیتی قرار داشتیم که بیش از زندگی به مرگ نزدیک بوده ایم: کمربندمان را باز میکنیم و به جای اینکه بخاطر سلامت و زنده بودنمان سجدهی شکر بهجا بیاوریم گوشیهایمان را چک میکنیم و شروع به غر زدن میکنیم. این درحالی است که خداوند میفرماید:
{ما یمسکهن الا الرحمن}
«تنها الله رحمن است که آن را در آسمان نگه میدارد!»
بخاطر این و بیشتر از این ما به آزمایش وابتلاها نیاز داریم تا این عبارت(الحمدلله رب العالمین) را خوب بفهمیم و درک کنیم. گویی که این عبارت همانند جریان برقی است که ایمان مردهی انسان را تکان میدهد و آن را به خودش میآورد.
شاید در زندگی کسانی بودهاند که به تو گفته باشند تو آدم بدشانسی هستی. این افراد هنوز خدای رزاق و گشایشگری را که بیهیچ پیچیدگی فرمول سادهی خوشبختی را بیان کرده است نشناختهاند.
اگر میخواهی آدم خوششانس و خوشبختی باشی به تقوا چنگ بزن!
رها کن کسانی را که دربارهی شانس حرف میزنند و به سخن خداوند دانا و خبیر گوش بده:
{و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب}
«هرکه تقوای الهی را پیشه کند، الله برایش گشایشی قرار میدهد و او را از جایی روزی میدهد که گمانش را نمیکند»
خداوند را چنان عبادت کن گویی که او را میبینی اینگونه خوششانس و موفق خواهی بود. این وعدهی خالق این جهان است.
خدایی که بود و نبود این جهان بسته به ارادهی او است پس حتما قادر است به قولی که به تو داده عمل کند.
به او اعتماد کن!
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
#نماز_از_دسترفته (۵۲)
•او است که شفا میبخشد
گاهی دنیا با تو بازی میکند. یکهو به خودت میآیی و میبینی که همه چیز بهم ریخته است و تو خیلی ناگهانی مریض شدهای!
تو هیچوقت فکر نمیکردی روزی سلامتیات را از دست بدهی و اینجاست که تمام محاسباتت بهم خواهد ریخت. دنیا همین است؛ پر از اتفاقات ناگوار و غیرمنتظره...
صاحب و سلطان این جهان از زبان خلیلش ابراهیم به ما اینگونه میگوید:
{واذا مرضت فهو یشفین}
«وقتی که بیمار شدم او است که مرا شفا میدهد»
بگذار دنیا با تمام سختی و رنجهایش هر کاری که میخواهد بکند تو دستت را در دست کسی بگذار که دوای رنج و بیماری تو تنها اوست. خدای مهربان، دوست داشتنی، شکور، حمید، لطیف و قدیر.
•شیخ دکتر عبدالمحسن الاحمد تعریف میکند:بیمار 42 سالهشان با پای خودش به اتاق عمل قلب آمد. با دست، پا، چشم و گوش کاملا سالم. در هنگام عمل ناگهان دچار ایست قلبی شد و با احیای پزشکان نبضش دوباره برگشت. اما متاسفانه در اثنای احیا به دلیل نارسایی خون به مغز برای سه دقیقه، تمام سلولهای مغز از کار افتاده و زن وارد زندگی نباتی شد.
هنگامی که سلولهای مغز از کار بیفتد جز خداوند هیچ کس دیگر قادر نیست دوباره آنها را احیا کند. زنی که سالم آمده بود حالا بدون تحرک و درحالی که تمام علائم حیاتیاش را از دست داده روی تخت دراز کشیده بود.
زن نه ماه در این حالت ماند. مرگ مغزی، جسدی بیجان و قلبی که با دستگاه میتپید. باری یکی از پزشکان خداشناس که خیلی خوب بلد بود چطور با این دنیا رفتار کند از کنار پسر این زن رد شد. پسر گریه میکرد. پزشک حال پسر را پرسید. او نیز پاسخ داد: «بسیار غمگینم! دیگر تا روز قیامت نمیتوانم با مادرم حرف بزنم و صدایش را بشنوم».
پزشک به او گفت: «چه کسی چنین حرفی به تو زده است؟»
پسر پاسخ داد: همهی پزشکانِ اینجا میگویند: «مادرم دیگر نه حرف خواهد زد و نه حرکت خواهد کرد تا اینکه از دنیا برود».
پزشک خداشناس در جواب پسر گفت: «مگر اینها مادرت و سلولهای بدنش را آفریدهاند؟ بگذار هر چه میخواهند بگویند ما فقط به سخن پروردگار دانا و خبیرمان گوش میدهیم:
{وان یمسسك الله بضر فلا کاشف له الا هو}
«اگر خدا به تو ضرری برساند جز خودش هیچ کس قادر به دور کردن آن نیست»
سپس پزشک شروع کرد به خواندن یکسری آیات در کنار آن جسد بیجان و مرگ مغزی.
او این آیات را با تمام باور و یقینش نسبت به خالق میخواند. در ابتدا با خواندن سورهی حمد شروع کرد و سپس این آیه از سورهی إسراء را تلاوت کرد:{ وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}|اسرا/۴۹|
«و (کافرانِ به معاد) گفتند: آیا وقتی که ما چون استخوان پوسیده و غبار پراکنده شویم باز روزی از نو زنده و برانگیخته خواهیم شد؟!»
و مدام این جمله را تکرار میکرد: پروردگارا! اینها فقط چند سلول مردهاند و حتی استخوان هم نیستند!
سپس تلاوت را ادامه داد:{قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً أَوْ خَلْقاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ}|اسراء
بگو: «(استخوان خرد شده كه آسان است، شما) سنگ باشيد يا آهن يا هر مخلوقى از آنچه كه در نظر شما از آن هم سختتر است (باز خدا مىتواند شما را دوباره زنده كند)»
خداوند میفرماید: حتی اگر شما چیزی مثل سنگ و آهن هم باشید که هیچ ربطی به خلقت انسان ندارند ما دوباره شما را خواهیم آفرید.
گویا این آیات، نامهای بود برای پزشکانی که از احیای دوبارهی سلولهای مردهی مغز این زن، ناامید بودند.
{ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً }|اسرا/۵۱|
«آنان بزودى خواهند گفت: چه كسى ما را باز مىگرداند؟ بگو: همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد. پس بزودى سرهاى خويش را (با تعجّب) به سوى تو تكان خواهند داد و گويند: آن روز، چه زمان خواهد بود؟ بگو: شايد نزديك باشد!»
این آیات را میخواند و با {عسی أن یکون قریبا} دلش را مژده میداد.
سپس آیات دیگری از سورهی روم را تلاوت کرد:
{وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ} |روم/۲۵|
«و از نشانههاى او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند پس چون شما را با يك بار خواندن فراخوان از زمین [از گورها] خارج مىشويد»
این آیات را میخواند و میگفت: پروردگارا! تو پاک و منزهی. تویی که آسمان و زمین به امرت برپا و استوارند این بیمار را از جایش بلند نمیکنی؟
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
•او است که شفا میبخشد
گاهی دنیا با تو بازی میکند. یکهو به خودت میآیی و میبینی که همه چیز بهم ریخته است و تو خیلی ناگهانی مریض شدهای!
تو هیچوقت فکر نمیکردی روزی سلامتیات را از دست بدهی و اینجاست که تمام محاسباتت بهم خواهد ریخت. دنیا همین است؛ پر از اتفاقات ناگوار و غیرمنتظره...
صاحب و سلطان این جهان از زبان خلیلش ابراهیم به ما اینگونه میگوید:
{واذا مرضت فهو یشفین}
«وقتی که بیمار شدم او است که مرا شفا میدهد»
بگذار دنیا با تمام سختی و رنجهایش هر کاری که میخواهد بکند تو دستت را در دست کسی بگذار که دوای رنج و بیماری تو تنها اوست. خدای مهربان، دوست داشتنی، شکور، حمید، لطیف و قدیر.
•شیخ دکتر عبدالمحسن الاحمد تعریف میکند:بیمار 42 سالهشان با پای خودش به اتاق عمل قلب آمد. با دست، پا، چشم و گوش کاملا سالم. در هنگام عمل ناگهان دچار ایست قلبی شد و با احیای پزشکان نبضش دوباره برگشت. اما متاسفانه در اثنای احیا به دلیل نارسایی خون به مغز برای سه دقیقه، تمام سلولهای مغز از کار افتاده و زن وارد زندگی نباتی شد.
هنگامی که سلولهای مغز از کار بیفتد جز خداوند هیچ کس دیگر قادر نیست دوباره آنها را احیا کند. زنی که سالم آمده بود حالا بدون تحرک و درحالی که تمام علائم حیاتیاش را از دست داده روی تخت دراز کشیده بود.
زن نه ماه در این حالت ماند. مرگ مغزی، جسدی بیجان و قلبی که با دستگاه میتپید. باری یکی از پزشکان خداشناس که خیلی خوب بلد بود چطور با این دنیا رفتار کند از کنار پسر این زن رد شد. پسر گریه میکرد. پزشک حال پسر را پرسید. او نیز پاسخ داد: «بسیار غمگینم! دیگر تا روز قیامت نمیتوانم با مادرم حرف بزنم و صدایش را بشنوم».
پزشک به او گفت: «چه کسی چنین حرفی به تو زده است؟»
پسر پاسخ داد: همهی پزشکانِ اینجا میگویند: «مادرم دیگر نه حرف خواهد زد و نه حرکت خواهد کرد تا اینکه از دنیا برود».
پزشک خداشناس در جواب پسر گفت: «مگر اینها مادرت و سلولهای بدنش را آفریدهاند؟ بگذار هر چه میخواهند بگویند ما فقط به سخن پروردگار دانا و خبیرمان گوش میدهیم:
{وان یمسسك الله بضر فلا کاشف له الا هو}
«اگر خدا به تو ضرری برساند جز خودش هیچ کس قادر به دور کردن آن نیست»
سپس پزشک شروع کرد به خواندن یکسری آیات در کنار آن جسد بیجان و مرگ مغزی.
او این آیات را با تمام باور و یقینش نسبت به خالق میخواند. در ابتدا با خواندن سورهی حمد شروع کرد و سپس این آیه از سورهی إسراء را تلاوت کرد:{ وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}|اسرا/۴۹|
«و (کافرانِ به معاد) گفتند: آیا وقتی که ما چون استخوان پوسیده و غبار پراکنده شویم باز روزی از نو زنده و برانگیخته خواهیم شد؟!»
و مدام این جمله را تکرار میکرد: پروردگارا! اینها فقط چند سلول مردهاند و حتی استخوان هم نیستند!
سپس تلاوت را ادامه داد:{قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً أَوْ خَلْقاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ}|اسراء
بگو: «(استخوان خرد شده كه آسان است، شما) سنگ باشيد يا آهن يا هر مخلوقى از آنچه كه در نظر شما از آن هم سختتر است (باز خدا مىتواند شما را دوباره زنده كند)»
خداوند میفرماید: حتی اگر شما چیزی مثل سنگ و آهن هم باشید که هیچ ربطی به خلقت انسان ندارند ما دوباره شما را خواهیم آفرید.
گویا این آیات، نامهای بود برای پزشکانی که از احیای دوبارهی سلولهای مردهی مغز این زن، ناامید بودند.
{ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً }|اسرا/۵۱|
«آنان بزودى خواهند گفت: چه كسى ما را باز مىگرداند؟ بگو: همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد. پس بزودى سرهاى خويش را (با تعجّب) به سوى تو تكان خواهند داد و گويند: آن روز، چه زمان خواهد بود؟ بگو: شايد نزديك باشد!»
این آیات را میخواند و با {عسی أن یکون قریبا} دلش را مژده میداد.
سپس آیات دیگری از سورهی روم را تلاوت کرد:
{وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ} |روم/۲۵|
«و از نشانههاى او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند پس چون شما را با يك بار خواندن فراخوان از زمین [از گورها] خارج مىشويد»
این آیات را میخواند و میگفت: پروردگارا! تو پاک و منزهی. تویی که آسمان و زمین به امرت برپا و استوارند این بیمار را از جایش بلند نمیکنی؟
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
آنتی شبهات
#نماز_از_دسترفته (۵۲) •او است که شفا میبخشد گاهی دنیا با تو بازی میکند. یکهو به خودت میآیی و میبینی که همه چیز بهم ریخته است و تو خیلی ناگهانی مریض شدهای! تو هیچوقت فکر نمیکردی روزی سلامتیات را از دست بدهی و اینجاست که تمام محاسباتت بهم خواهد ریخت.…
#نماز_از_دسترفته (۵۳)
{وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}|روم/۲۷|
«و او خدایی است که نخست خلایق را بیافریند و آنگاه (به عالم معاد) باز گرداند و این اعاده (مثل ایجاد) بر او بسیار سهل و آسان است و آن ذات یکتا را در آسمانها و زمین مظهر و مثالی عالیتر (از حد وصف و تعقل) است و مقتدر کامل و دانا (به حقایق امور) تنها اوست»
این آیات را میخواند و با خدایش نجوا میکرد؛ «خدایا از تو آفرینش تازهای نمیخواهم... اینها فقط چند سلولاند...»
سپس آیاتی از سورهی بقره را خواند:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ}|بقره/٢٤٣|
«آیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود؛ بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد»
این آیات را میخواند و میگفت: خدایا از تو میخواهم این زن را که دچار مرگ مغزی شده است شفا دهی!
{أَوْ كَٱلَّذِى مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍۢ وَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْىِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍۢ ثُمَّ بَعَثَهُۥ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍۢ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِاْئَةَ عَامٍۢ فَٱنظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَٱنظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَٱنظُرْ إِلَى ٱلْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌ}|بقره/۲۵۹|
«یا به مانند آن کس (عزیر) که به دهکدهای گذر کرد که خراب و ویران شده بود، گفت: (به حیرتم که) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال میراند سپس زنده کرد و برانگیخت و بدو فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پارهای از یک روز، خداوند فرمود:(نه چنین است) بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتادهای، نظر در طعام و شراب خود بنما که هنوز تغییر ننموده، و الاغ خود را بنگر (که اکنون زندهاش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود) و تا تو را حجت و نشانهای برای خلق قرار دهیم (که امر بعثت را انکار نکنند) و بنگر در استخوانهای آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید، گفت: به یقین میدانم که خدا بر هر چیز قادر است».
این آیات را میخواند و به سیتیاسکن سلولهای زن نگاه میکرد که چگونه از کار افتاده بودند گویی که سقفی بر ویرانهی خانهای فرو افتاده باشد.
میخواند و میگفت؛ خدایا تویی که مردی را صد سال میراندی و دوباره زنده کردی حتما به زنده کردن این سلولها که فقط نه ماه است از کار افتادهاند قادرتری.
میخواند و میگفت: خدایا! علم پزشکی میگوید: وقتی سلولی بمیرد تا قیامت زنده نخواهد شد اما تو بر هر چیزی توانایی...
این آیه را که میخواند: {کیف ننشزها ثم نکسوها لحما}
«چگونه بهم پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم».
با همهی یقیش زنده شدن سلولها را تصور میکرد.
به هنگام خواندن این آیات زن را صدا زد. زن سرش را تکان داد. از او خواست دست و پایش را تکان دهد او نیز چنین کرد. کمی بعد زن چشمهایش را باز کرد. پسرش روی پاهای مادر افتاد و شروع به بوسیدنشان کرد. پرستاری که آنجا ایستاده بود از هوش رفت.
این داستان کاملا واقعی است و در بیمارستان قلب الامیر سلطان ریاض وابسته به ارتش اتفاق افتاده است.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber
{وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}|روم/۲۷|
«و او خدایی است که نخست خلایق را بیافریند و آنگاه (به عالم معاد) باز گرداند و این اعاده (مثل ایجاد) بر او بسیار سهل و آسان است و آن ذات یکتا را در آسمانها و زمین مظهر و مثالی عالیتر (از حد وصف و تعقل) است و مقتدر کامل و دانا (به حقایق امور) تنها اوست»
این آیات را میخواند و با خدایش نجوا میکرد؛ «خدایا از تو آفرینش تازهای نمیخواهم... اینها فقط چند سلولاند...»
سپس آیاتی از سورهی بقره را خواند:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ}|بقره/٢٤٣|
«آیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود؛ بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد»
این آیات را میخواند و میگفت: خدایا از تو میخواهم این زن را که دچار مرگ مغزی شده است شفا دهی!
{أَوْ كَٱلَّذِى مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍۢ وَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْىِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍۢ ثُمَّ بَعَثَهُۥ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍۢ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِاْئَةَ عَامٍۢ فَٱنظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَٱنظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَٱنظُرْ إِلَى ٱلْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌ}|بقره/۲۵۹|
«یا به مانند آن کس (عزیر) که به دهکدهای گذر کرد که خراب و ویران شده بود، گفت: (به حیرتم که) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال میراند سپس زنده کرد و برانگیخت و بدو فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پارهای از یک روز، خداوند فرمود:(نه چنین است) بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتادهای، نظر در طعام و شراب خود بنما که هنوز تغییر ننموده، و الاغ خود را بنگر (که اکنون زندهاش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود) و تا تو را حجت و نشانهای برای خلق قرار دهیم (که امر بعثت را انکار نکنند) و بنگر در استخوانهای آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید، گفت: به یقین میدانم که خدا بر هر چیز قادر است».
این آیات را میخواند و به سیتیاسکن سلولهای زن نگاه میکرد که چگونه از کار افتاده بودند گویی که سقفی بر ویرانهی خانهای فرو افتاده باشد.
میخواند و میگفت؛ خدایا تویی که مردی را صد سال میراندی و دوباره زنده کردی حتما به زنده کردن این سلولها که فقط نه ماه است از کار افتادهاند قادرتری.
میخواند و میگفت: خدایا! علم پزشکی میگوید: وقتی سلولی بمیرد تا قیامت زنده نخواهد شد اما تو بر هر چیزی توانایی...
این آیه را که میخواند: {کیف ننشزها ثم نکسوها لحما}
«چگونه بهم پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم».
با همهی یقیش زنده شدن سلولها را تصور میکرد.
به هنگام خواندن این آیات زن را صدا زد. زن سرش را تکان داد. از او خواست دست و پایش را تکان دهد او نیز چنین کرد. کمی بعد زن چشمهایش را باز کرد. پسرش روی پاهای مادر افتاد و شروع به بوسیدنشان کرد. پرستاری که آنجا ایستاده بود از هوش رفت.
این داستان کاملا واقعی است و در بیمارستان قلب الامیر سلطان ریاض وابسته به ارتش اتفاق افتاده است.
ادامه دارد....
#اسلام_جمال
برگردان و بازنویسی: #عبدالجمیل_جابر #نیلوفر_دادور
https://t.me/Niloofardadvar
t.me/Jamil_Jaber