@ansherlli
You were lived in my mind
And i have died in your mind...
تو در من زیستی من در تو مُـردم
#فریدون_مشیری
•☕️💭💜•
You were lived in my mind
And i have died in your mind...
تو در من زیستی من در تو مُـردم
#فریدون_مشیری
•☕️💭💜•
@ansherlli
گفته بودی
که چرا محو تماشای منی؟!
و آنچنان مات،
که یکدم مژه برهم نزنی؟!
مژه بر هم نزنم
تا که ز دستم نرود،
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی ...!
#فریدون_مشیری🕊🌸🌿...
گفته بودی
که چرا محو تماشای منی؟!
و آنچنان مات،
که یکدم مژه برهم نزنی؟!
مژه بر هم نزنم
تا که ز دستم نرود،
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی ...!
#فریدون_مشیری🕊🌸🌿...
اين منم تنها و حيران نيمهشب
كردهام همراز خود
مهتاب را
گويم: امشب بينم آن گُل را به خواب؟
من مگر در خواب بينم،
خواب را...
#فریدون_مشیری
@ansherlli🌒
كردهام همراز خود
مهتاب را
گويم: امشب بينم آن گُل را به خواب؟
من مگر در خواب بينم،
خواب را...
#فریدون_مشیری
@ansherlli🌒
از دل و دیده ، گرامی تر هم
آیا هست ؟
- دست ،
آری ، ز دل و دیده گرامی تر :
دست !
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان ،
بی گمان دست گرانقدرتر است .
هر چه حاصل كنی از دنیا ،
دستاورد است !
هر چه اسباب جهان باشد ، در روی زمین ،
دست دارد همه را زیر نگین !
سلطنت را كه شنیده ست چنین ؟!
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست !
خوشترین مایه دلبستگی من با اوست .
در فروبسته ترین دشواری ،
در گرانبارترین نومیدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،
دست كه هست !
بیستون را یاد آر ،
دست هایت را بسپار به كار ،
كوه را چون پَر كاه از سر راهت بردار !
وه چه نیروی شگفت انگیزی است ،
دست هایی كه به هم پیوسته است !
به یقین ، هر كه به هر جای ، در آید از پای
دست هایش بسته است !
دست در دست كسی ،
یعنی : پیوند دو جان !
دست در دست كسی
یعنی : پیمان دو عشق !
دست در دست كسی داری اگر ،
دانی ، دست ،
چه سخن ها كه بیان می كند از دوست به دوست ؛
لحظه ای چند كه از دست طبیب ،
گرمی مهر به پیشانی بیمار رسد ؛
نوشداروی شفا بخش تر از داروی اوست !
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دستٰ
پرچم شادی و شوق است كه افراشته ای !
لشكر غم خورد از پرچم دست تو شكست !
دست ، گنجینه مهر و هنر است :
خواه بر پرده ساز ،
خواه در گردن دوست ،
خواه بر چهره نقش ،
خواه بر دنده چرخ ،
خواه بر دسته داس ،
خواه در یاری نابینایی ،
خواه در ساختن فردایی !
آنچه آتش به دلم می زند ، اینك ، هر دم
سرنوشت بشرست ،
داده با تلخی غم های دگر دست به هم !
بار این درد و دریغ است كه ما
تیرهامان به هدف نیك رسیده است ، ولی
دست هامان ، نرسیده است به هم !
#فریدون_مشیری
@ansherlli✨☁️
آیا هست ؟
- دست ،
آری ، ز دل و دیده گرامی تر :
دست !
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان ،
بی گمان دست گرانقدرتر است .
هر چه حاصل كنی از دنیا ،
دستاورد است !
هر چه اسباب جهان باشد ، در روی زمین ،
دست دارد همه را زیر نگین !
سلطنت را كه شنیده ست چنین ؟!
شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست !
خوشترین مایه دلبستگی من با اوست .
در فروبسته ترین دشواری ،
در گرانبارترین نومیدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،
دست كه هست !
بیستون را یاد آر ،
دست هایت را بسپار به كار ،
كوه را چون پَر كاه از سر راهت بردار !
وه چه نیروی شگفت انگیزی است ،
دست هایی كه به هم پیوسته است !
به یقین ، هر كه به هر جای ، در آید از پای
دست هایش بسته است !
دست در دست كسی ،
یعنی : پیوند دو جان !
دست در دست كسی
یعنی : پیمان دو عشق !
دست در دست كسی داری اگر ،
دانی ، دست ،
چه سخن ها كه بیان می كند از دوست به دوست ؛
لحظه ای چند كه از دست طبیب ،
گرمی مهر به پیشانی بیمار رسد ؛
نوشداروی شفا بخش تر از داروی اوست !
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دستٰ
پرچم شادی و شوق است كه افراشته ای !
لشكر غم خورد از پرچم دست تو شكست !
دست ، گنجینه مهر و هنر است :
خواه بر پرده ساز ،
خواه در گردن دوست ،
خواه بر چهره نقش ،
خواه بر دنده چرخ ،
خواه بر دسته داس ،
خواه در یاری نابینایی ،
خواه در ساختن فردایی !
آنچه آتش به دلم می زند ، اینك ، هر دم
سرنوشت بشرست ،
داده با تلخی غم های دگر دست به هم !
بار این درد و دریغ است كه ما
تیرهامان به هدف نیك رسیده است ، ولی
دست هامان ، نرسیده است به هم !
#فریدون_مشیری
@ansherlli✨☁️