عبدالواحد انصاری
264 subscribers
505 photos
119 videos
75 files
431 links
📚 نوشته‌ها، ترجمه‌ها و اشعار


گروه واتساپ
https://chat.whatsapp.com/GqEXO0CzYq16BGJoQdb1Q7
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقیقت دنیا.pdf
1.9 MB
‏نام کتاب: حقیقت دنیا


مؤلف: شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه‌الله


مترجم: احمد جامی هروی

#کتاب_مفید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تسلیم و رضا.pdf
4.5 MB
نام کتاب: تسلیم و رضا


مؤلف: شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه‌الله


مترجم: بخش ترجمه خانقاه اشرفیه اختریه هرات - افغانستان

#کتاب_مفید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️برکت با بزرگان شماست

🌸«البركة مع أكابركم»

📕[المستدرك على الصحيحين، كتاب الإيمان]

👈این سخن پر بار، سخنی از رسول الله صلی الله علیه وسلم است که دریچه‌ای به سوی یکی از سنت‌های فراموش‌ شدهٔ امت اسلامی می‌گشاید. در دورانی که صدای مدعیان نوظهور و صاحبان رأی‌ های شخصی بر همه‌ جا طنین‌ انداز شده، یادآوری این اصل نبوی ضرورتی انکار ناپذیر است.

👌أكابر در لغت به معنای بزرگان، پیشوایان، اهل فضل، تقوا و تجربه است. اینان کسانی‌اند که عمر خود را در راه دین صرف کرده‌اند، علم را از سینه‌های پاک علماء گرفته‌اند، و در طوفان‌های فتنه، کشتی امت را هدایت کرده‌اند. همراهی و پیروی اکابر، نه‌ فقط انسان را از انحراف حفظ می‌کند، بلکه برکت علمی، ایمانی و اجتماعی را در زندگی جاری می‌سازد.

🌱نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم، در این کلام کوتاه، رمز نجات امت را بیان کرده‌اند: اگر می‌خواهید زندگیتان پر خیر و سعادت باشد، اگر می‌خواهید دینتان محفوظ بماند و فکرتان آلوده نشود، پس با اکابر باشید. از آنان بیاموزید، از نگاهشان جهان را ببینید، و از سیرهٔ روشنشان راه بگیرید.

✔️آنان چراغ‌ هایی‌اند که در شب تار جهل و فتنه راه را روشن می‌سازند. برکت در بودن با آنان است، نه در دنبال کردن هیاهوی فضای مجازی و سخنان بی‌ ریشهٔ نو پایان بی‌ پشتوانه.

🌹پس ای طالب حق، اگر برکت می‌خواهی، خود را به کشتی امن اکابر بسپار.

✍️کتبه: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓الجمعة - ۱ محرم ١٤٤٧
🔻کمیته مرکزی روهیت هلال ماه ستره محکمه افغانستان: فردا شنبه اول ماه صفرالمظفر است
کشورهایی که فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند

از 193 کشور عضو سازمان ملل متحد، 149 کشور فلسطین را به عنوان یک دولت به رسمیت شناخته‌اند
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این مرد ریش سفید پروفسور غانم العطار است با سند دکترای حقوق بین‌الملل و حالا در جاده‌های غزه، در حال دویدن با بوتل ‌های آب در دست… برای رساندن جرعه‌ای زندگی در شهر ویران غزه.
😢3
محاکم امارت اسلامی افغانستان در جریان ربع چهارم سال ۱۴۴۶ هـ ق به (۵۷۱) قضیۀ مختص به حقوق زنان رسیدگی نموده‌است.
قامت محاكم إمارة أفغانستان الإسلامية خلال الربع الرابع من عام 1446 هـ‍ ق، بالنظر في (571) قضية متعلقة بحقوق النساء.
ده عدد سرودهٔ ناب عرفانی

تقدیم اعضایی محترم کانال

به صدای: شیرآغا محمدی

با حجم کم

بازنشر: آرامش در سایه نیایش


از اینجا دانلود کنید👇
https://t.me/Aramesh7635/1335?single

در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/GqEXO0CzYq16BGJoQdb1Q7

در تلگرام:
https://t.me/Aramesh7635
♦️سایت‌های مفید تحقیقی و علمی

برای اهل تحقیق و دانش
(عربی و فارسی)


نصوص معاصرة
https://nosos.net


جامع الكتب الإسلامية
https://ketabonline.com


مركز ودود للفهارس وكتب التحقيق
https://wadod.net


موسوعة التراجم و الأعلام
https://www.taraajem.com


ويكي پديا (دانشنامه آزاد)
https://ar.wikipedia.org

خزانة الحریرة
https://alkhezanaalharireya.com


جامع السنة و شروحها
https://hadithportal.com


الموسوعة العربية العالمية
http://www.mawsoah.net


سایت رسمی المکتبة الشاملة
https://shamela.ws


سایت رسمی دارالعلوم بنوریه کراچی
https://www.banuri.edu.pk
1💯1
📌عالمان باید تجارت کنند و یک هنر بیاموزند!

ترجمه سخنان مفتی محمد تقی عثمانی.

این یک شوخی تلخ و اندوه‌بار است که وقتی کسی جرأت می‌کند قدم در راه تجارت بگذارد، دوستان هم‌دوره‌اش در حق او چنین می‌گویند:
"تدریس به قبولیت نیاز دارد، نه قابلیت. خدا او را برای این کار قبول نکرد!"

این سخن بسیار جای تأسف دارد، چون اگر صفحات تاریخ اسلام را ورق بزنیم، می‌بینیم که تجارت از آغاز اسلام با آن همراه بوده است.

ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه در کار فروش لباس بود،

عمر فاروق رضی‌الله‌عنه تجارت شتر می‌کرد،

عثمان ذوالنورین رضی‌الله‌عنه در تجارت چرم (پوست) فعال بود،

و علی کرم‌الله وجهه نیازهای خانه‌اش را از راه فروش اسلحه تأمین می‌کرد.

همچنان:

عبدالرحمن بن عوف رضی‌الله‌عنه از راه تجارت خرما،

ابوعبیده رضی‌الله‌عنه از فروش سنگ،

سعد رضی‌الله‌عنه از فروش چوب،

امیر معاویه رضی‌الله‌عنه از راه تجارت پشم،

سلمان فارسی رضی‌الله‌عنه از فروش پوست خرما،

مقداد رضی‌الله‌عنه از فروش مشک،

و بلال رضی‌الله‌عنه با فروش چوب‌های جنگلی زندگی‌شان را می‌گذراندند.

بزرگان علم فقه، حدیث و سایر علوم اسلامی نیز با کار و هنر آشنا بودند:

امام غزالی کتابت (نویسندگی) می‌کرد،

اسحاق بن راهویه ظروف می‌ساخت،

امام بخاری کلاه می‌دوخت،

امام مسلم عطر می‌فروخت،

امام نسائی مرغ می‌فروخت،

ابن ماجه رکاب و لگام آماده می‌کرد،

امام قدوری ظروف گلی می‌ساخت،

استاد امام بخاری، حسن بن ربیع کوفی بوریا می‌فروخت،

امام احمد بن خالد قرطبی جبّه (چپن) می‌فروخت،

ابن جوزی اشیای کهنه می‌فروخت،

ابن رومیه داروخانه داشت،

ابویعقوب لغوی پارچه‌های چوبی،

محمد بن سلیمان در تجارت اسب،

و سری سقطی با فروش بطری‌های آهنی زندگی‌اش را می‌گذراند.

خلاصه اینکه: عالمان هر دوره نیاز زمان خود را درک کرده‌اند و به سوی تجارت حلال رفته‌اند.

برادران عزیز!
اگر شما در مدرسه تدریس می‌کنید، یا در مکتب، یا مسجد، یا خود را وقف تألیف و تصنیف کرده‌اید، این کارها بسیار نیکو هستند — اما بزرگان ما در کنار عبادت، تجارت هم می‌کردند.

تاریخ را ببینید:
از پیامبران گرفته تا صحابه، از تابعین تا امامان و مجتهدان — همه با کار و تجارت سر و کار داشتند.

*سعدی شیرازی می‌گوید:*

> "به فرزندان‌تان هنر بیاموزید، مردم شما را پیروی خواهند کرد."

اما افسوس!
امروز یادگیری هنر
2💯1
♦️مطالعه و نوشتن در بین عصر و شام


کسی این جمله را خواند:
«من أحب حبيبتيه فلا يكتبن بعد العصر.»
از من پرسیده شد، این حدیث است؟ گفتم: نه خیر!
در بین طلبهٔ مدارس این قول مشهور است که رسول‌الله صلی الله علیه و سلم فرموده‌است:
من أحب حبيبتيه فلا يكتبن بعد العصر.
«یعنی: هرکه چشمانش را دوست دارد، قطعاً بعد از عصر نوشته نکند.»
با این الفاظ نیز معروف است:
«من أحب کریمتیه فلا یکتبن بعد العصر.»
«من أکرم حبیبتیه – أو کریمتیه – فلا یکتب بعد العصر.»

این کلمات با همهٔ الفاظ آن حدیث نیست و سند ندارد، بنده در این وجیزه سعی نمودم با استدلال از تصریحات محققین و محدثین رحمهم الله، در نقد این جملهٔ خودساخته و جعلی بپردازم، تا اینکه دل خواننده عزیز تسکین گردد. بتوفیقه و عونه تعالی!

حافظ سخاوی (متوفای۹۰۲هـ) در «المقاصد الحسنة» بعد از ذکر این جمله می‌نگارد: ليس في المرفوع، ولكن قد أوصى الإمام أحمد بعض أصحابه أن لا ينظر بعد العصر في الكتاب؛ أخرجه الخطيب.
«این جمله حدیثِ مرفوع نیست، (و از پیامبر صلی‌الله علیه و سلم ثابت نشده است) لکن امام احمد رحمه‌الله دوستانش را توصیه نموده است که بعد از عصر مطالعه نکنند.» [المقاصد الحسنة ج۵ ص۶ (۱۰۷۷)]

علامه إبن دیبع شیباني (متوفای ۹۴۴هـ) نیز در «تمییز الطیب» همین‌گونه سخنان حافظ سخاوی را نقل می‌کند. [تمییز الطیب ص۱۶۰]

محدث محمد طاهر فتَّنی هندی (متوفای ۹۸۶هـ) در «تذکرة الموضوعات» نوشته ‌است: ليس في المرفوع ولكن أوصى أحمد أن لا ينظر بعده في الكتب.
«ترجمه: این جمله حدیث نیست؛ لكن امام احمد رحمه‌الله توصیه نموده است که بعد از عصر مطالعه نشود.» [تذکرة الموضوعات ص۱۶۲]

ملا علی قاری رحمه‌الله (متوفای۱۰۱۴هـ) در «الأسرار المرفوعة» با استدلال از کلام حافظ سخاوی می‌گوید:
لا أصل له في المرفوع قاله السخاوي ولعل المعنى بعد خروج العصر من غير أن يكون سراج عنده وقد أوصى الإمام أحمد بعض أصحابه أن لا ينظر بعد العصر إلى كتاب أخرجه الخطيب. قلت: وهو من كلام الطبيب كما قال الشافعي: الوراق إنما يأكل من دية عينيه.
«یعنی: در ثبوت آن از پیامبر صلی‌الله علیه و سلم هیچ اصل و بنیادی نیست، چنانکه حافظ سخاوی تصریح دارد، و شاید معنایش چنین باشد که بعد عصر بدون چراغ و روشنایی کتابت نکند، امام احمد رحمه‌الله دوستانش را توصیه می‌نمود بر اینکه بعد از عصر به مطالعه کتاب نپردازند، چنانکه خطیب روایت دارد.
(ملا علی قاری رحمه‌الله) می‌گوید: این جمله کلام طبیب است (نه حدیث)، چنانکه امام شافعی رحمه‌الله گفته است: نویسنده از خون‌بهای چشم‌اش می‌خورد.» [الاسرار المرفوعة ص۳۱۳ (۴۵۱)]
و همچنان ملا علی قاری رحمه‌الله در «المصنوع» این جمله را ذکر می‌کند و در ذیل آن می‌نگارد: «لا أصل له.» [المصنوع في معرفة حدیث الموضوع ص۱۷۶ (۳۱۵)]

علامه اسماعیل بن محمد عَجَلونی (متوفای ۱۱۶۲هـ) در «کشف الخفاء» با استدلال از گفتهٔ ملا علی قاری می‌نویسد: لا أصل له في المرفوع.
«یعنی: در اثبات آن از پیامبر صلی‌الله علیه و سلم هیچ اساس و بنیادی وجود ندارد.» [کشف الخفاء ج۲ ص۱۹۸]

علامه محمد امیر کبیر مالکی (متوفای ۱۲۲۸هـ) در «النخبة البهیة» این حدیث را می آورد و بعد می‌نویسد:
لا أصل له. وإنما على حسب العادة في ضررهما.
«یعنی: سند و ثبوت ندارد؛ بلکه برای ضرر طبی آن، این جمله را (اطبا) گفته‌اند.» [النخبة البهیة ص۱۱۵ (۳۳۲)]

شیخ محدث محمد بن درویش بیروتی شافعی (متوفای ۱۲۷۷هـ) در «أسنی المطالب» در نقد این حدیث می‌گوید: ليس بحديث، لكن أحمد أوصى أصحابه به.
«حدیث نیست؛ لكن امام احمد رحمه‌الله دوستانش را به آن توصیه نموده است.» [أسنی المطالب ص۲۶۲ (۱۳۴۷)]

محدث ابوالمحاسن محمد بن خلیل القاوقجي (المتوفای ۱۳۰۵هـ) در «اللؤلؤ المرصوع» در ذیل این حدیث گفته است:
لا أصل له في المرفوع، وإنما هو من كلام الأطباء.
«یعنی: از پیامبر صلی‌الله علیه و سلم ثابت نیست؛ بلکه از سخنان اطبا می‌باشد.» [اللؤلؤ المرصوع ص۱۷۲ (۵۲۱)]

علامه محمد بشیر ظافر ازهری (متوفای ۱۳۲۵هـ) در «تحذیر المسلمین» می‌گوید: «لیس بحدیثٍ.» [تحذیر المسلمین ص۱۷۸ (۶۹۶)]

فقیه عصر عارف بالله مولانا محمد عمر سربازی رحمه‌الله (متوفای ۱۴۲۸هـ) در «همه باید بدانند» این مقوله را ذکر می‌کند و بعد می‌نویسد: از دستورات اطبّا است نه حدیث. [همه باید بدانند ص۷۷ ]


✍️عبدالواحد انصاری
۱۷ صَفَر ۱۴۴۷ هجری
۲۰ اسد ۱۴۰۴ شمسی


#نوشته‌ها
https://t.me/ansari7635
فایدهٔ جلیله:

هرگاه محدثین در مورد حدیثی بگویند: «لا أصل له.»
مقصد شان این است که این حدیث سند ندارد.
یعنی: دروغ و خودساخته است.
دکتر سید عبدالماجد غَوْری در «معجم مصطلحات الحدیثیة» و نیز در «الحدیث الموضوع» می‌نویسد:
تارةً يقولون : هذا الحديثُ لا أَصْلَ له، أو : لا أَصْلَ له بهذا اللَّفْظِ ، أو : ليس له أصل أو : لا يُعرف له أصل، أو : لم يُوجَد له أصل، أو لم يُوْجَدْ، أو نحو هذه الألفاظ، يريدون بذلك أنَّ الحديث المذكور ليس له إسناد يُنقَلُ به .
قال الحافظ السيوطي – رحمه الله تعالى – في «تدريب الراوي» (١/ ١٩٥) قولهم : هذا الحديث ليس له أَصْل، أو : لا أَصْلَ له، قال ابن تيمية : معناه ليس له إسناد» . انتهى .
«ترجمه: محدثین گاهی می‌گویند: «هذا الحديثُ لا أَصْلَ له» یا اینکه می‌گویند: «لا أَصْلَ له بهذا اللَّفْظِ» یا اینکه می‌نگارند: «ليس له أصل» و یا می‌نویسند: «لا يُعرف له أصل»، و یا می‌گویند: «لم يُوجَد له أصل»، «أو لم يُوْجَدْ»، یا مانند این الفاظ، مقصد شان این است که این حدیث ذکر شده، سند ندارد که از آن نقل گردد.
حافظ جلال الدین سيوطي رحمه الله در «تدريب الراوي» (١/ ١٩٥) گفته است: این قول محدثین: «هذا الحديث ليس له أَصْل»، و این گفتهٔ شان: «لا أَصْلَ له»، (در معنایی مراد آن) علامه ابن تيميه رحمه‌الله می‌گوید: «معنایش چنین است که این حدیث سند ندارد».
[معجم مصطلحات الحدیثیة ص۵۸۹ الحدیث الموضوع ص۱۰۳]


✍️عبدالواحد انصاری
۱۷ صَفَر ۱۴۴۷ هجری
۲۰ اسد ۱۴۰۴ شمسی


#نوشته‌ها
https://t.me/ansari7635
♦️حکم درس خواندن و مطالعه در بین عصر و شام (دارالإفتاء بنوریه کراچی)


سوال:
آیا جایز است که از عصر تا شام درس‌های مکتب خوانده شود ؟

جواب:
موضوع را که شما در سوال مطرح کردید بعد از نماز عصر درس خواندن و انجام دادن کدام کاری دماغی‌ دیگر در شریعت ممانعت نشده است و نه کدام ورزش جسمی و نه کدام سیل و ساعت‌تیری در این وقت لازمی است؛ زیرا در این رابطه هیچ کدام حکمی از محتوای کدام احادیث صحیح مبارک ثابت نمی شود.
البته بعضی سلف الصالحین از لحاظ طبی مطالعه (و یا نوشتن) را در آن وقت منع کرده اند؛ بخاطر که سبب ضعف بینایی می شود .
از حضرت امام شافعی رحمه الله و امام احمد رحمه الله منقول است که این بزرگان کتاب خواندن را بعد از عصر پسند نمی فرمودند.

در «كشف الخفاء ومزيل الإلباس عما اشتهر من الأحاديث على ألسنة الناس» آمده است:
"من أحب حبيبتيه – أو كريمتيه فلا يكتبن بعد العصر ... قال وقد أوصى الإمام أحمد بعض أصحابه أن لا ينظر بعد العصر إلى كتاب – أخرجه الخطيب قال وهو من كلام الطب، كما قال الشافعي : الوراق إنما يأكل من دية عينيه . وفي معناه الخياط وأرباب الصنائع ".
(حرف المیم، ج:2، ص:222، ط:مکتبۃ القدسی)

در «موسوعة الفقه الإسلامي نوشته است:
"القاعدة التاسعة: الأصل في الأشياء الإباحة فكل ما خلق الله الأصل فيه الحل والإباحة ما لم يرد دليل يحرمه.
وكل ما صنع الإنسان من الآلات والأجهزة فالأصل فيه الحل والإباحة ما لم يرد فيه دليل يحرمه، فالأصل الإباحة في كل شيء، والتحريم مستثنى."
(القاعدة التاسعة، ج:2، ص:293، ط:بيت الافكار الدولية)

فقط والله اعلم

دارالافتاء جامعہ علوم اسلامیہ علامہ محمد یوسف بنوری ٹاؤن کراچی
نمبر فتوی: 144408100005
(برگردان فارسی: غلام محمد سعید)

آدرس فتوا:
https://www.banuri.edu.pk/readquestion/asar-or-maghrb-ky-darmyan-pharny-ka-hukm-144408100005/22-02-2023
♦️مطالعه در بین عصر و شام از دید طبابت معاصر https://t.me/ansari7635



در ما بین عصر و شام نور و روشنایی فضا کم است، از همین جهت ضررهای بر چشم وارد می‌کند، در سایت‌های اینترنتی می‌نگارند:
«مطالعه در شرایط ضعیف روشنایی می تواند خستگی چشم (Asthenopy) منجر به علائمی مانند احتراق ، خشکسالی ، دید موقتی و سردرد می شود. این به دلیل کار اضافی عضلات چشم و کاهش سرعت پلک هنگام تمرکز روی متن در نور ناکافی است. این علائم معمولاً با استراحت و بهبود بیماری های نوری از بین می روند. نور نامناسب همچنین هنگام مطالعه فشار بیشتری به سیستم بینایی دارد ، اما این فشار منجر به آسیب دائمی نمی شود. برای کاهش این عوارض ، توصیه می شود از روشنایی مناسب و آرامش منظم استفاده کنید.» ۱
و همچنان نوشته‌اند:
«اگر چشم برای مدت زمان طولانی در این حالت قرار بگیرد، در نتیجه این فرایند عضلات چشم دچار خستگی و فرسودگی می گردند. از عوارض این نوع خستگی چشم می توان به بروز سر درد، کمر درد، گردن درد، تیرگی دید، درد و خارش کره چشم اشاره کرد. همچنین از آنجایی که در حالت فوکوس کمتر پلک زده می شود، چشم با خطر ابتلا به خشکی چشم روبرو می گردد.» ۲


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱) - آدرس مکمل نشریه: مطالعه در تاریکی برای آسیب رساندن به نمای ؛ افسانه یا حقیقت علمی؟ نویسنده: نگین یوسف ‌پور – بازتاب آنلاین
https://baztabonline.com/news/%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%85
۲) - آدرس مکمل نشریه: مطالعه در نور کم - تندخوانی و تقویت حافظه | تیم تحقیقاتی شاه بابایی
https://www.shahbabaee.com/%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%85/#:~:text=%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%85%D8%A7%20%D9%87%D9%85%20%D9%BE%DB%8C%D8%B4%20%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87%20%DA%A9%D9%87,%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%AA%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%20%D8%B3%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1%20%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C%20%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87%20%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85.
و همچنان بنگرید:
https://roshanahome.ir/reading-dark-room-damages-eyes/
1
مطالعه_و_نوشتن_بعد_از_عصر_نسخه_نهایی_1.pdf
1 MB
📚 مطالعه و نوشتن در بین عصر و شام
از دید شریعت و طبابت

عبدالواحد انصاری

#نوشته‌ها