☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۸ دی زادروز فروغ فرخزاد
( زاده ۸ دی ۱۳۱۳ تهران — درگذشته ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ تهران) شاعر
فروغ، پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونههای قابل توجه شعر معاصر فارسی است.
او با مجموعههای اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس و همکاری با او موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه تولدی دیگر تحسین گستردهای را برانگیخت، سپس مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت کند. آثار و اشعار فروغ به زبانهای انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شدهاند.
بعد از نیمایوشیج، فروغ در کنار شاملو، اخوانثالث و سهراب سپهری از پیشگامان شعر معاصر فارسی بودند و نمونههای برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار فروغ و شاملو پدیدار شد.
فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی هنگام رانندگی خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در جاده دروس - قلهک، برای تصادف نکردن با اتومبیل مهدکودک، از جاده منحرف شد و جان باخت.
فروغ با حضور خانواده، دوستان و علاقهمندانش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. صادق چوبک، انجویشیرازی، جلال آلاحمد، اخوانثالث، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، دریابندری، احمدرضا احمدی و بسیاری دیگر از هنرمندان و نویسندگان در این مراسم حضور داشتند.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘
#انجمن حافظ دوستان مرکزی
#لینک کانال انجمن حافظ دوستان مرکزی
https://t.me/anjomanehafezarak
۸ دی زادروز فروغ فرخزاد
( زاده ۸ دی ۱۳۱۳ تهران — درگذشته ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ تهران) شاعر
فروغ، پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونههای قابل توجه شعر معاصر فارسی است.
او با مجموعههای اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس و همکاری با او موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه تولدی دیگر تحسین گستردهای را برانگیخت، سپس مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت کند. آثار و اشعار فروغ به زبانهای انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شدهاند.
بعد از نیمایوشیج، فروغ در کنار شاملو، اخوانثالث و سهراب سپهری از پیشگامان شعر معاصر فارسی بودند و نمونههای برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار فروغ و شاملو پدیدار شد.
فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی هنگام رانندگی خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در جاده دروس - قلهک، برای تصادف نکردن با اتومبیل مهدکودک، از جاده منحرف شد و جان باخت.
فروغ با حضور خانواده، دوستان و علاقهمندانش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. صادق چوبک، انجویشیرازی، جلال آلاحمد، اخوانثالث، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، دریابندری، احمدرضا احمدی و بسیاری دیگر از هنرمندان و نویسندگان در این مراسم حضور داشتند.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘
#انجمن حافظ دوستان مرکزی
#لینک کانال انجمن حافظ دوستان مرکزی
https://t.me/anjomanehafezarak
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۲۷ دی زادروز میرجلالالدین کزازی
( زاده ۲۷ دی ۱۳۲۷ کرمانشاه ) شاعر، نویسنده، مترجم و استاد ادبیات فارسی
کزازی در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود و گرایش به مطالعه و دلبستگی به ایران و فرهنگ را از پدر فراگرفت.
وی دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذراند و در دوره دانش آموزی با زبان و ادب فرانسه آشنا شد.
سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به پایان برد و برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی به تهران آمد و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را سپری کرد و در سال ۱۳۷۰ دکترا گرفت.
او از دوران نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کرد و در آن سالیان با هفته نامههای کرمانشاه همکاری داشت و آثارش در آنها بهچاپ میرسید.
وی عضو هیئت علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است و افزون بر زبان فرانسوی که از سالیان خردی با آن آشنایی یافتهاست، با زبانهای اسپانیایی، آلمانی و انگلیسی نیز آشناست.
کزازی دهها کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله نوشته و در همایشها و بزمهای علمی و فرهنگی بسیار در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کردهاست.
وی مدتی نیز در اسپانیا به تدریس ایرانشناسی و زبان پارسی اشتغال داشته است. گه گاه شعر میسراید و تخلص او در شاعری زُروان است.
برخی از افتخارات دکتر میرجلالالدین کزازی:
جایزه بهترین کتاب سال برای ترجمه انه اید اثر ویرژیل در سال ۱۳۶۹
جایزه نخست پژوهشهای بنیادین هجدهمین جشنواره خوارزمی برای نامه باستان در سال ۱۳۸۳
چهره برگزیده استان کرمانشاه در سال ۱۳۸۴
چهره ماندگار در ادب و فرهنگ در سال ۱۳۸۴
نشان زرین و سپاسنامه از بزرگترین انجمن ادبی و فرهنگی یونان، پارناسوس، بهعنوان برجسته ترین ایرانی در گسترش و شناسانیدن فرهنگ و ادب یونان در سال ۱۳۸۴
پژوهشگر برگزیده در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۸۵
چهره ماندگار در کرج ۱۳۸۷
استادِ نمونه دانشگاهِ آزاد ۱۳۸۷
جایزه برترین کتابِ سال در مؤسسه انتشاراتِ دانشگاهِ تهران برای دوره ۹جلدیُ نامه باستان (متنِ شاهنامه فردوسی با توضیح و بررسی) ۱۳۸۸
پژوهشگرِ نمونه استان مرکزی ۱۳۸۸
برخی از آثار دکتر کزازی:
آب و آینه (مجموعه مقاله)
از گونهای دیگر (شاهنامه شناسی)
بیکران سبز (دفتر شعر)
پارسا و ترسا (عطارشناسی)
پرنیان پندار (مجموعه مقاله)
پند و پیوند (حافظ شناسی)
تَرجُمانی و تَرزَبانی (هنر ترجمه)
تندبادی از کنج (شاهنامه شناسی)
دُرّ دریای دَری (شاهنامه شناسی)
دیدار با اژدها (گزارش سفر)
دیر مغان (حافظ شناسی)
رخسار صبح (خاقانی شناسی)
روزهای کاتالونیا (گزارش سفر)
رویا، حماسه، اسطوره (شاهنامه شناسی)
زیباشناسی سخن پارسی در سه جلد
سراچه آوا و رنگ (خاقانی شناسی)
سوزن عیسی (خاقانی شناسی)
گذری و نظری بر آثار و احوال (زیست نامه)
گزارش دشواریهای دیوان خاقانی (خاقانی شناسی)
مازهای راز (شاهنامه شناسی)
نامه باستان (نُه جلد)
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#انجمن حافظ دوستان مرکزی
لینک کانال انجمن حافظ دوستان مرکزی در تلگرام
https://t.me/anjomanehafezarak
۲۷ دی زادروز میرجلالالدین کزازی
( زاده ۲۷ دی ۱۳۲۷ کرمانشاه ) شاعر، نویسنده، مترجم و استاد ادبیات فارسی
کزازی در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود و گرایش به مطالعه و دلبستگی به ایران و فرهنگ را از پدر فراگرفت.
وی دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذراند و در دوره دانش آموزی با زبان و ادب فرانسه آشنا شد.
سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به پایان برد و برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی به تهران آمد و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را سپری کرد و در سال ۱۳۷۰ دکترا گرفت.
او از دوران نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کرد و در آن سالیان با هفته نامههای کرمانشاه همکاری داشت و آثارش در آنها بهچاپ میرسید.
وی عضو هیئت علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است و افزون بر زبان فرانسوی که از سالیان خردی با آن آشنایی یافتهاست، با زبانهای اسپانیایی، آلمانی و انگلیسی نیز آشناست.
کزازی دهها کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله نوشته و در همایشها و بزمهای علمی و فرهنگی بسیار در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کردهاست.
وی مدتی نیز در اسپانیا به تدریس ایرانشناسی و زبان پارسی اشتغال داشته است. گه گاه شعر میسراید و تخلص او در شاعری زُروان است.
برخی از افتخارات دکتر میرجلالالدین کزازی:
جایزه بهترین کتاب سال برای ترجمه انه اید اثر ویرژیل در سال ۱۳۶۹
جایزه نخست پژوهشهای بنیادین هجدهمین جشنواره خوارزمی برای نامه باستان در سال ۱۳۸۳
چهره برگزیده استان کرمانشاه در سال ۱۳۸۴
چهره ماندگار در ادب و فرهنگ در سال ۱۳۸۴
نشان زرین و سپاسنامه از بزرگترین انجمن ادبی و فرهنگی یونان، پارناسوس، بهعنوان برجسته ترین ایرانی در گسترش و شناسانیدن فرهنگ و ادب یونان در سال ۱۳۸۴
پژوهشگر برگزیده در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۸۵
چهره ماندگار در کرج ۱۳۸۷
استادِ نمونه دانشگاهِ آزاد ۱۳۸۷
جایزه برترین کتابِ سال در مؤسسه انتشاراتِ دانشگاهِ تهران برای دوره ۹جلدیُ نامه باستان (متنِ شاهنامه فردوسی با توضیح و بررسی) ۱۳۸۸
پژوهشگرِ نمونه استان مرکزی ۱۳۸۸
برخی از آثار دکتر کزازی:
آب و آینه (مجموعه مقاله)
از گونهای دیگر (شاهنامه شناسی)
بیکران سبز (دفتر شعر)
پارسا و ترسا (عطارشناسی)
پرنیان پندار (مجموعه مقاله)
پند و پیوند (حافظ شناسی)
تَرجُمانی و تَرزَبانی (هنر ترجمه)
تندبادی از کنج (شاهنامه شناسی)
دُرّ دریای دَری (شاهنامه شناسی)
دیدار با اژدها (گزارش سفر)
دیر مغان (حافظ شناسی)
رخسار صبح (خاقانی شناسی)
روزهای کاتالونیا (گزارش سفر)
رویا، حماسه، اسطوره (شاهنامه شناسی)
زیباشناسی سخن پارسی در سه جلد
سراچه آوا و رنگ (خاقانی شناسی)
سوزن عیسی (خاقانی شناسی)
گذری و نظری بر آثار و احوال (زیست نامه)
گزارش دشواریهای دیوان خاقانی (خاقانی شناسی)
مازهای راز (شاهنامه شناسی)
نامه باستان (نُه جلد)
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#انجمن حافظ دوستان مرکزی
لینک کانال انجمن حافظ دوستان مرکزی در تلگرام
https://t.me/anjomanehafezarak
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘.
۲۸ بهمن سالروز درگذشت عماد خراسانی
( زاده سال ۱۳۰۰ مشهد -- درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ تهران ) شاعر غزلسرا و قصیدهسرا
عماد خراسانی به روایت اخوان ثالث، در بهار ۱۳۰۰ در توس مشهد زاده شد، اما خود در مصاحبهای گفته تولدش را بدون هیچ توضیح دیگری در ۱۲۹۹ ثبت کردهاند. او نام کاملش عمادالدین حسن برقعی است.
وی از ۹ سالگی شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد و در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر میگفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد.
او یک بار ازدواج کرد اما همسرش هشت ماه بعد درگذشت و او که فرزندی نداشت، تا آخر عمر تنها زندگی کرد.
برخی سرودههای وی به ضربالمثل بدل شده است که چند نسل از لایههای گوناگون مردم ، از شاعران نوآور تا کسانی که با ادبیات مکتوب معاصر آشنائی چندانی ندارند، عواطف و احساسات و حالات خود را با تکرار بیتی از عماد بیان میکنند که در حافظه آنان نقش بستهاست.
عهد کردم که دگر مینخورم در همه عمر،
بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر.
یا این بیت دیگر:
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شدهام دوست ندانم!
بسیاری از غزلها و اشعار او نیز در برنامههای مختلف موسیقی اصیل ایرانی در رادیو یا برنامههای خصوصی توسط هنرمندان نامی و خوانندگان مشهور خوانده شدهاند. ازجمله محمدرضا شجریان یکی از غزلهای مشهدیِ عماد را به نام «پیری و معرکهگیری» بهصورت ضربی در برنامه موسیقی ایرانی اجرا کردهاست. همچنین ترانهای از ویگن با شعر «ای دل بلا، ای دل بلا، ای دل بلایی» که از اشعار اوست معروف است. از آثار عماد میتوان به یک شب در بهشت مثنوی حاوی پانصد بیت در بحرخفیف به سال ۱۳۲۰ شبی بر مزار خیام به سال ۱۳۲۹ کتابچه سبو و دیوان عماد خراسانی اشاره کرد.
عماد خراسانی در ۸۲ سالگی درگذشت و در زادگاهش نزدیک به آرامگاه فردوسی بهخاک سپره شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۲۸ بهمن سالروز درگذشت عماد خراسانی
( زاده سال ۱۳۰۰ مشهد -- درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ تهران ) شاعر غزلسرا و قصیدهسرا
عماد خراسانی به روایت اخوان ثالث، در بهار ۱۳۰۰ در توس مشهد زاده شد، اما خود در مصاحبهای گفته تولدش را بدون هیچ توضیح دیگری در ۱۲۹۹ ثبت کردهاند. او نام کاملش عمادالدین حسن برقعی است.
وی از ۹ سالگی شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد و در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر میگفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد.
او یک بار ازدواج کرد اما همسرش هشت ماه بعد درگذشت و او که فرزندی نداشت، تا آخر عمر تنها زندگی کرد.
برخی سرودههای وی به ضربالمثل بدل شده است که چند نسل از لایههای گوناگون مردم ، از شاعران نوآور تا کسانی که با ادبیات مکتوب معاصر آشنائی چندانی ندارند، عواطف و احساسات و حالات خود را با تکرار بیتی از عماد بیان میکنند که در حافظه آنان نقش بستهاست.
عهد کردم که دگر مینخورم در همه عمر،
بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر.
یا این بیت دیگر:
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شدهام دوست ندانم!
بسیاری از غزلها و اشعار او نیز در برنامههای مختلف موسیقی اصیل ایرانی در رادیو یا برنامههای خصوصی توسط هنرمندان نامی و خوانندگان مشهور خوانده شدهاند. ازجمله محمدرضا شجریان یکی از غزلهای مشهدیِ عماد را به نام «پیری و معرکهگیری» بهصورت ضربی در برنامه موسیقی ایرانی اجرا کردهاست. همچنین ترانهای از ویگن با شعر «ای دل بلا، ای دل بلا، ای دل بلایی» که از اشعار اوست معروف است. از آثار عماد میتوان به یک شب در بهشت مثنوی حاوی پانصد بیت در بحرخفیف به سال ۱۳۲۰ شبی بر مزار خیام به سال ۱۳۲۹ کتابچه سبو و دیوان عماد خراسانی اشاره کرد.
عماد خراسانی در ۸۲ سالگی درگذشت و در زادگاهش نزدیک به آرامگاه فردوسی بهخاک سپره شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ بهمن سالروز درگذشت بزرگ علوی
( زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ تهران -- درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین ) نویسنده
علوی فرزند ابوالحسن، از روشنفکران مشروطه خواه بود.
او در نوجوانی همراه پدر به اروپا رفت و در برلین به تحصیل پرداخت و پس از فراغت از تحصیل در رشته تعلیم و تربیت، به ایران بازگشت و در شیراز مشغول تدریس شد.
وی در ۱۳۰۷ به تهران آمد و کار تدریس را دنبال کرد و در همین سالها با سه تن دیگر از جمله صادق هدایت گروه "ربعه" را تشکیل دادند و سلسله بحثهای نوین ادبی را آغاز کردند.
شوق داستان نویسی را صادق هدایت در او بارور ساخت.
مجموعه داستان کوتاه چمدان (۱۳۱۳) نخستین اثر اوست. وی در این مجموعه، با به کارگیری نثر ساده و انشای روان و بازتاباندن فرهنگ عامه و تصویر ناکامیها و سیه روزیهای مردم، به سبک جمالزاده و هدایت نزدیک شده است، با این اختلاف که شخصیتهای داستانهای او به لحاظ تحرک و پویایی اجتماعی با شخصیتهای داستانهای هدایت که "نگرشی دیگرگونه" نسبت به جهان دارند، فرق میکنند.
علوی در سال ۱۳۱۵ به اتهام داشتن افکار سوسیالیستی با جمعی دیگر از همفکرانش به زندان افتاد و تا شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماند.
یادداشتهای وی در سالهای زندان روی کاغذ قند و سیگار و پاکتهای میوه به صورت پنهانی نوشته میشد و پس از آزادی از زندان دستمایه نگارش دو گزارش داستان گونه او بود.
او در شهریور ۱۳۲۰ به اتفاق یاران همفکر خود از زندان آزاد شد و به فعالیتهای حزبی پرداخت و کتاب ورق پارههای زندان را در ۱۳۲۰ و پنجاه و سه نفر را در ۱۳۲۱ منتشر کرد.
حوادث سیاسی داخلی او را بار دیگر در سال ۱۳۲۷ به زندان فرستاد و این بار دو سال در زندان ماند و در ۱۳۲۹ از زندان آزاد شد و در زمانی که کشور صحنه تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، او نیز متاثر از سیاست روز در زمینههای گوناگون قلم میزد. وی در همین سالها برجستهترین اثر هنری این دوره از نویسندگی خود یعنی داستان نیمه بلند چشمهایش را در ۱۳۳۱ بهچاپ رساند.
او در فروردین ۱۳۳۲ برای معالجه چشم به آلمان رفت و برای همیشه در آلمان ماند و در برلین به تدریس زبان و فرهنگ ایران پرداخت.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۵۸ به تهران آمد و پس از چندی دوباره به آلمان بازگشت و سرانجام در ۹۳ سالگی درگذشت.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۲۸ بهمن سالروز درگذشت بزرگ علوی
( زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ تهران -- درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین ) نویسنده
علوی فرزند ابوالحسن، از روشنفکران مشروطه خواه بود.
او در نوجوانی همراه پدر به اروپا رفت و در برلین به تحصیل پرداخت و پس از فراغت از تحصیل در رشته تعلیم و تربیت، به ایران بازگشت و در شیراز مشغول تدریس شد.
وی در ۱۳۰۷ به تهران آمد و کار تدریس را دنبال کرد و در همین سالها با سه تن دیگر از جمله صادق هدایت گروه "ربعه" را تشکیل دادند و سلسله بحثهای نوین ادبی را آغاز کردند.
شوق داستان نویسی را صادق هدایت در او بارور ساخت.
مجموعه داستان کوتاه چمدان (۱۳۱۳) نخستین اثر اوست. وی در این مجموعه، با به کارگیری نثر ساده و انشای روان و بازتاباندن فرهنگ عامه و تصویر ناکامیها و سیه روزیهای مردم، به سبک جمالزاده و هدایت نزدیک شده است، با این اختلاف که شخصیتهای داستانهای او به لحاظ تحرک و پویایی اجتماعی با شخصیتهای داستانهای هدایت که "نگرشی دیگرگونه" نسبت به جهان دارند، فرق میکنند.
علوی در سال ۱۳۱۵ به اتهام داشتن افکار سوسیالیستی با جمعی دیگر از همفکرانش به زندان افتاد و تا شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماند.
یادداشتهای وی در سالهای زندان روی کاغذ قند و سیگار و پاکتهای میوه به صورت پنهانی نوشته میشد و پس از آزادی از زندان دستمایه نگارش دو گزارش داستان گونه او بود.
او در شهریور ۱۳۲۰ به اتفاق یاران همفکر خود از زندان آزاد شد و به فعالیتهای حزبی پرداخت و کتاب ورق پارههای زندان را در ۱۳۲۰ و پنجاه و سه نفر را در ۱۳۲۱ منتشر کرد.
حوادث سیاسی داخلی او را بار دیگر در سال ۱۳۲۷ به زندان فرستاد و این بار دو سال در زندان ماند و در ۱۳۲۹ از زندان آزاد شد و در زمانی که کشور صحنه تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، او نیز متاثر از سیاست روز در زمینههای گوناگون قلم میزد. وی در همین سالها برجستهترین اثر هنری این دوره از نویسندگی خود یعنی داستان نیمه بلند چشمهایش را در ۱۳۳۱ بهچاپ رساند.
او در فروردین ۱۳۳۲ برای معالجه چشم به آلمان رفت و برای همیشه در آلمان ماند و در برلین به تدریس زبان و فرهنگ ایران پرداخت.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۵۸ به تهران آمد و پس از چندی دوباره به آلمان بازگشت و سرانجام در ۹۳ سالگی درگذشت.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۵ اسفند زادروز پرویز شاپور
( زاده ۵ اسفند ۱۳۰۲ قم -- درگذشته ۱۵ امرداد ۱۳۷۸ تهران ) نویسنده
شاپور تحصیلاتش در رشته اقتصاد بود و به استخدام وزارت دارایی درآمد ولی شهرتش بهدلیل نگارش کاریکلماتور، نوشتههای کوتاه "بیشتر تکخطی" بود که ظرافت و دیدی شاعرانه و طنزآمیز دارند و علاوه بر آفرینش کاریکلماتورها، در طراحی سیاهقلم نیز توانا بود. وی در سی سال نخست نهنوشت و نهنگاشت، اما در ۴۶ سال بعدی آثار کمحجم ولی پرمحتوایی برجای گذاشت که در ۱۲ جلد منتشر شدهاند.
ازدواج با فروغ فرخزاد و جدایی:
او در سالهای ۱۳۲۹ با فروغ فرخزاد، نوه خاله مادرش ازدواج کرد و آنها اهواز را برای زندگی انتخاب کردند. در ۲۹ خرداد ۱۳۳۱ پسرشان، کامیار متولد شد که در ۲۵ تیر ۱۳۹۷ در ۶۶ سالگی درگذشت و زناشویی آنان در سال ۱۳۳۴ بهجدایی کشید.
فعالیت روزنامهنگاری:
شاپور فعالیت روزنامهنگاریاش را در روزنامههای محلی خوزستان آغاز کرد و از سال ۱۳۳۷ در مجله توفیق با اسم مستعار «کامی» «کامیار» و «مهدخت» مینوشت و سپس در نشریه خوشه بهسردبیری احمد شاملو به فعالیت پرداخت.
درگذشت:
او پس از جدایی، دیگر ازدواج نکرد و همراه با کامیار و برادرش دکتر خسرو شاپور، در خانهای قدیمی زندگی میکردند.
پرویز شاپور در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
کاریکلماتور:
کاریکلماتور کلمهای ترکیب یافته از کاریکاتور و کلمه است که شاملو این نام را برای اولین بار بر برخی از نوشتههای پرویز شاپور نهاد.
نمونههایی از کاریکلماتورهایش:
برای اینکه پشهها کاملاً ناامید نشوند، دستم را از پشهبند بیرون میگذارم.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی بهبزرگی آسمان میسازم.
دلم بهحال ماهیها میسوزد، چون هیچکس اشکشان را نمیفهمد.
وقتی عکس گلمحمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده محبوس است.
به یاد ندارم نابینایی بهمن تنه زده باشد.
هر درخت پیر، صندلی جوانی میتواند باشد.
به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.
روی همرفته زن و شوهر مهربانی هستند!
غم، کلکسیون خندهام را بهسرقت برد.
بلبل مرتاض، روی گل خاردار مینشیند!
قطره باران، اقیانوس کوچکی است.
قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست.
بهنگاهم خوش آمدی.
پایین آمدن درخت از گربه.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمیرود.
جارو، شکم خالی سطل زباله را پر میکند.
فواره و قوه جاذبه از سربهسر گذاشتن هم سیر نمیشوند.
باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده، به آبپاش مرخصی داد.
فاصله بین دوباران را سکوت ناودان پر میکند.
فریاد زندگی در سکوت گورستان تهنشین میشود.
همه مردم جهان به یک زبان سکوت میکنند.
زبان هم فیلتر دارد.
آثار:
کاریکلماتور - انتشارات نمونه - ۱۳۵۰
کاریکلماتور ۲ - انتشارات بامداد - ۱۳۵۴
کاریکلماتور ۳ با نام «با گردباد میرقصم» - انتشارات مروارید - ۱۳۵۴
کاریکلماتور ۴ - انتشارات مروارید - ۱۳۵۶
کاریکلماتور ۵ - انتشارات پرستش - ۱۳۶۶
کاریکلماتور ۶ - انتشارات مروارید - ۱۳۷۶
کاریکلماتور ۷ با نام «به نگاهم خوش آمدی» - انتشارات گلآقا - ۱۳۷۸
کاریکلماتور ۸ با نام «پایین آمدن درخت از گربه» - انتشارات مروارید - ۱۳۸۲
موش و گربه عبید زاکانی با طرحهای پرویز شاپور انتشارات مروارید - ۱۳۵۲
فانتزی سنجاق قفلی - انتشارات پویش - ۱۳۵۵
تفریحنامه (طرحهای مشترک بیژن اسدی پور و پرویز شاپور) - انتشارات مروارید - ۱۳۵۵
قلبم را با قلبت میزان میکنم "مجموعه کاریکلماتورها" - انتشارات مروارید - ۱۳۸۶
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۵ اسفند زادروز پرویز شاپور
( زاده ۵ اسفند ۱۳۰۲ قم -- درگذشته ۱۵ امرداد ۱۳۷۸ تهران ) نویسنده
شاپور تحصیلاتش در رشته اقتصاد بود و به استخدام وزارت دارایی درآمد ولی شهرتش بهدلیل نگارش کاریکلماتور، نوشتههای کوتاه "بیشتر تکخطی" بود که ظرافت و دیدی شاعرانه و طنزآمیز دارند و علاوه بر آفرینش کاریکلماتورها، در طراحی سیاهقلم نیز توانا بود. وی در سی سال نخست نهنوشت و نهنگاشت، اما در ۴۶ سال بعدی آثار کمحجم ولی پرمحتوایی برجای گذاشت که در ۱۲ جلد منتشر شدهاند.
ازدواج با فروغ فرخزاد و جدایی:
او در سالهای ۱۳۲۹ با فروغ فرخزاد، نوه خاله مادرش ازدواج کرد و آنها اهواز را برای زندگی انتخاب کردند. در ۲۹ خرداد ۱۳۳۱ پسرشان، کامیار متولد شد که در ۲۵ تیر ۱۳۹۷ در ۶۶ سالگی درگذشت و زناشویی آنان در سال ۱۳۳۴ بهجدایی کشید.
فعالیت روزنامهنگاری:
شاپور فعالیت روزنامهنگاریاش را در روزنامههای محلی خوزستان آغاز کرد و از سال ۱۳۳۷ در مجله توفیق با اسم مستعار «کامی» «کامیار» و «مهدخت» مینوشت و سپس در نشریه خوشه بهسردبیری احمد شاملو به فعالیت پرداخت.
درگذشت:
او پس از جدایی، دیگر ازدواج نکرد و همراه با کامیار و برادرش دکتر خسرو شاپور، در خانهای قدیمی زندگی میکردند.
پرویز شاپور در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
کاریکلماتور:
کاریکلماتور کلمهای ترکیب یافته از کاریکاتور و کلمه است که شاملو این نام را برای اولین بار بر برخی از نوشتههای پرویز شاپور نهاد.
نمونههایی از کاریکلماتورهایش:
برای اینکه پشهها کاملاً ناامید نشوند، دستم را از پشهبند بیرون میگذارم.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی بهبزرگی آسمان میسازم.
دلم بهحال ماهیها میسوزد، چون هیچکس اشکشان را نمیفهمد.
وقتی عکس گلمحمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده محبوس است.
به یاد ندارم نابینایی بهمن تنه زده باشد.
هر درخت پیر، صندلی جوانی میتواند باشد.
به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.
روی همرفته زن و شوهر مهربانی هستند!
غم، کلکسیون خندهام را بهسرقت برد.
بلبل مرتاض، روی گل خاردار مینشیند!
قطره باران، اقیانوس کوچکی است.
قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست.
بهنگاهم خوش آمدی.
پایین آمدن درخت از گربه.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمیرود.
جارو، شکم خالی سطل زباله را پر میکند.
فواره و قوه جاذبه از سربهسر گذاشتن هم سیر نمیشوند.
باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده، به آبپاش مرخصی داد.
فاصله بین دوباران را سکوت ناودان پر میکند.
فریاد زندگی در سکوت گورستان تهنشین میشود.
همه مردم جهان به یک زبان سکوت میکنند.
زبان هم فیلتر دارد.
آثار:
کاریکلماتور - انتشارات نمونه - ۱۳۵۰
کاریکلماتور ۲ - انتشارات بامداد - ۱۳۵۴
کاریکلماتور ۳ با نام «با گردباد میرقصم» - انتشارات مروارید - ۱۳۵۴
کاریکلماتور ۴ - انتشارات مروارید - ۱۳۵۶
کاریکلماتور ۵ - انتشارات پرستش - ۱۳۶۶
کاریکلماتور ۶ - انتشارات مروارید - ۱۳۷۶
کاریکلماتور ۷ با نام «به نگاهم خوش آمدی» - انتشارات گلآقا - ۱۳۷۸
کاریکلماتور ۸ با نام «پایین آمدن درخت از گربه» - انتشارات مروارید - ۱۳۸۲
موش و گربه عبید زاکانی با طرحهای پرویز شاپور انتشارات مروارید - ۱۳۵۲
فانتزی سنجاق قفلی - انتشارات پویش - ۱۳۵۵
تفریحنامه (طرحهای مشترک بیژن اسدی پور و پرویز شاپور) - انتشارات مروارید - ۱۳۵۵
قلبم را با قلبت میزان میکنم "مجموعه کاریکلماتورها" - انتشارات مروارید - ۱۳۸۶
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ اردیبهشت " ۷ مه" زادروز رابیندرانات تاگور
( زاده ۷ مه ۱۸۶۱ کلکته – درگذشته ۷ اوت ۱۹۴۱ کلکته) شاعر بنگالی، ترانهسرا، نویسنده داستانکوتاه، نمایشنامهنویس و نقاش
تاگور در سال ۱۹۱۳ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او از فرمهای جدید نظم و نثر و استفاده از زبان محاورهای در ادبیات بنگالی رونمایی کرد و بدینوسیله این ادبیات را از مدلهای سنتی که بر اساس سانسکریت کلاسیک بودند، رها ساخت. وی در معرفی فرهنگ ناب هندی بهغرب و برعکس تأثیرگذار بود و بهعنوان هنرمند خلاق و برجسته در دوره معاصر هند در نظر گرفته میشود.
او که فرزند دبندرانات تاگور، اصلاحطلب مذهبی بود، در ابتدا شروع بهنوشتن شعر کرد و بعد از یک دوره مطالعه در انگلستان، در اواخر دهه ۱۸۷۰ بههندوستان بازگشت. در آنجا چندین کتاب شعر در دهه ۱۸۸۰ منتشر کرد و مجموعه “مَنِزا” را که پختهترین اثرش بهحساب میآید، در سال ۱۸۹۰ به پایان رساند. این مجموعه برخی از شناختهشدهترین اشعارش، شامل بسیاری از فرمهای جدید شعر بهزبان بنگالی و تعدادی هجونامه اجتماعی و سیاسی که شامل انتقاد از اشخاص بنگالی است را در خود دارد.
او در سال ۱۸۹۱ بهمدت ۱۰ سال بهشرق بنگال رفت تا به املاک خانوادگیاش در شیلایدا و شازادپور رسیدگی کند. در آنجا اغلب بر روی یک خانه قایقی در ارتباطی نزدیک با مردم روستایی در رودخانه پادما میماند "همان رودخانه گانگس" و حس دلسوزی او نسبت بهفقر و عقبافتادگی آنها تبدیل بهعنصر کلیدی بسیاری از آثار بعدی او شد. بسیاری از بهترین داستانهای کوتاه او که بهبررسی “زندگی آوارهها و بدبختیهای کوچک آنها” میپردازد، مربوط به ۱۸۹۰ بهبعد است، اگرچه بهشکل قابلستایشی توسط کارگردان فیلم، آقای ساتیاجیت رآی بهتصویر درآمدند.
در طول این سالها، چندین مجموعه شعر و نمایشنامه منتشر کرد، بهویژه سونار تاری "قایق طلایی" در سال ۱۸۹۴ و چیترانگادا "چیترا" در سال ۱۸۹۲. اشعار تاگور ذاتاً قابل ترجمه بهزبانهای دیگر نیستند و این را در مورد بیش از ۲۰۰۰ آواز او نیز میتوان گفت که بهشدت در میان تمام طبقات اجتماعی بنگال محبوب باقی مانده است.
در سال ۱۹۰۱ تاگور در منطقه روستایی غرب بنگال در سانتینیکتان "منزل صلح" یک مدرسه آزمایشی تأسیس کرد، جایی که بعداً در سال ۱۹۲۱ تبدیل به دانشگاه ویسوا بهاراتی شد. پس از مرگ همسر و دو فرزندش در میان سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۷ تأثیر این سالهای پر از اندوه را میتوان در ادامه اشعارش دید که در سال ۱۹۱۲ با عنوان گیتانجالی "پیشکش آهنگها" بهفرهنگ غرب معرفی شده است. این کتاب، شامل ترجمه انگلیسی اشعار نثر مذهبی تاگور است که برگرفته از چندین مجموعه شعر بنگالی هستند و شامل گیتانجالی در سال ۱۹۱۰ نیز میشود که موردتمجید ویلیام ییتس و آندره گاید قرار گرفت و در نتیجه جایزه نوبل سال ۱۹۱۳ را از آن خود کرد. تاگور در سال ۱۹۱۵ به مقام شوالیه دست یافت، اما آن را در سال ۱۹۱۹ در اعتراض بهکشتار آمریتسار رد کرد.
از سال ۱۹۱۲ مدتهای طولانی در خارج از هند بهسخنرانی و روخوانی از کارهایش در اروپا، آمریکا و شرق آسیا مشغول بود و تبدیل بهسخنگویی توانا در جریان استقلال هند شد. رمانهای او اگرچه از اشعار و داستانهای کوتاهش با اقبال کمتری روبرو شدند، اما باز هم درخور توجه هستند؛ شناختهشدهترین آنها، گورا در سال ۱۹۱۰ و قاره بایره "خانه و جهان" در سال ۱۹۱۶ هستند. در اواخر دهه ۱۹۲۰ تقریباً در ۷۰ سالگی، تاگور بهنقاشی روی آورد و کارهایی را ارائه کرد که برایش جایگاهی در میان بهترین هنرمندان معاصر هند به ارمغان آورد.
در ضمن تاگور دوبار به ايران سفركرد بار اول در ارديبهشت ١٣١١ كه بهشيراز بهزيارت أرامگاه حافظ رفت و بار دوم در سال ١٣١٣ براى شركت در مراسم رو نمايی از أرامگاه فردوسى.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۱۷ اردیبهشت " ۷ مه" زادروز رابیندرانات تاگور
( زاده ۷ مه ۱۸۶۱ کلکته – درگذشته ۷ اوت ۱۹۴۱ کلکته) شاعر بنگالی، ترانهسرا، نویسنده داستانکوتاه، نمایشنامهنویس و نقاش
تاگور در سال ۱۹۱۳ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او از فرمهای جدید نظم و نثر و استفاده از زبان محاورهای در ادبیات بنگالی رونمایی کرد و بدینوسیله این ادبیات را از مدلهای سنتی که بر اساس سانسکریت کلاسیک بودند، رها ساخت. وی در معرفی فرهنگ ناب هندی بهغرب و برعکس تأثیرگذار بود و بهعنوان هنرمند خلاق و برجسته در دوره معاصر هند در نظر گرفته میشود.
او که فرزند دبندرانات تاگور، اصلاحطلب مذهبی بود، در ابتدا شروع بهنوشتن شعر کرد و بعد از یک دوره مطالعه در انگلستان، در اواخر دهه ۱۸۷۰ بههندوستان بازگشت. در آنجا چندین کتاب شعر در دهه ۱۸۸۰ منتشر کرد و مجموعه “مَنِزا” را که پختهترین اثرش بهحساب میآید، در سال ۱۸۹۰ به پایان رساند. این مجموعه برخی از شناختهشدهترین اشعارش، شامل بسیاری از فرمهای جدید شعر بهزبان بنگالی و تعدادی هجونامه اجتماعی و سیاسی که شامل انتقاد از اشخاص بنگالی است را در خود دارد.
او در سال ۱۸۹۱ بهمدت ۱۰ سال بهشرق بنگال رفت تا به املاک خانوادگیاش در شیلایدا و شازادپور رسیدگی کند. در آنجا اغلب بر روی یک خانه قایقی در ارتباطی نزدیک با مردم روستایی در رودخانه پادما میماند "همان رودخانه گانگس" و حس دلسوزی او نسبت بهفقر و عقبافتادگی آنها تبدیل بهعنصر کلیدی بسیاری از آثار بعدی او شد. بسیاری از بهترین داستانهای کوتاه او که بهبررسی “زندگی آوارهها و بدبختیهای کوچک آنها” میپردازد، مربوط به ۱۸۹۰ بهبعد است، اگرچه بهشکل قابلستایشی توسط کارگردان فیلم، آقای ساتیاجیت رآی بهتصویر درآمدند.
در طول این سالها، چندین مجموعه شعر و نمایشنامه منتشر کرد، بهویژه سونار تاری "قایق طلایی" در سال ۱۸۹۴ و چیترانگادا "چیترا" در سال ۱۸۹۲. اشعار تاگور ذاتاً قابل ترجمه بهزبانهای دیگر نیستند و این را در مورد بیش از ۲۰۰۰ آواز او نیز میتوان گفت که بهشدت در میان تمام طبقات اجتماعی بنگال محبوب باقی مانده است.
در سال ۱۹۰۱ تاگور در منطقه روستایی غرب بنگال در سانتینیکتان "منزل صلح" یک مدرسه آزمایشی تأسیس کرد، جایی که بعداً در سال ۱۹۲۱ تبدیل به دانشگاه ویسوا بهاراتی شد. پس از مرگ همسر و دو فرزندش در میان سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۷ تأثیر این سالهای پر از اندوه را میتوان در ادامه اشعارش دید که در سال ۱۹۱۲ با عنوان گیتانجالی "پیشکش آهنگها" بهفرهنگ غرب معرفی شده است. این کتاب، شامل ترجمه انگلیسی اشعار نثر مذهبی تاگور است که برگرفته از چندین مجموعه شعر بنگالی هستند و شامل گیتانجالی در سال ۱۹۱۰ نیز میشود که موردتمجید ویلیام ییتس و آندره گاید قرار گرفت و در نتیجه جایزه نوبل سال ۱۹۱۳ را از آن خود کرد. تاگور در سال ۱۹۱۵ به مقام شوالیه دست یافت، اما آن را در سال ۱۹۱۹ در اعتراض بهکشتار آمریتسار رد کرد.
از سال ۱۹۱۲ مدتهای طولانی در خارج از هند بهسخنرانی و روخوانی از کارهایش در اروپا، آمریکا و شرق آسیا مشغول بود و تبدیل بهسخنگویی توانا در جریان استقلال هند شد. رمانهای او اگرچه از اشعار و داستانهای کوتاهش با اقبال کمتری روبرو شدند، اما باز هم درخور توجه هستند؛ شناختهشدهترین آنها، گورا در سال ۱۹۱۰ و قاره بایره "خانه و جهان" در سال ۱۹۱۶ هستند. در اواخر دهه ۱۹۲۰ تقریباً در ۷۰ سالگی، تاگور بهنقاشی روی آورد و کارهایی را ارائه کرد که برایش جایگاهی در میان بهترین هنرمندان معاصر هند به ارمغان آورد.
در ضمن تاگور دوبار به ايران سفركرد بار اول در ارديبهشت ١٣١١ كه بهشيراز بهزيارت أرامگاه حافظ رفت و بار دوم در سال ١٣١٣ براى شركت در مراسم رو نمايی از أرامگاه فردوسى.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۷ شهریور سالروز درگذشت محمدحسین شهریار
( زاده سال ۱۲۸۵ تبریز -- درگذشته ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ تهران ) شاعر
او دوران کودکی را بهعلت شیوع بیماری در شهر، در روستاهای قایش قورشاق، خشگناب و بستانآباد سپری کرد. پدرش «میرآقا بهجت تبریزی» در تبریز وکیل بود. وی پس از پایان سیکل "راهنمایی" در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد.
حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری، بهعلت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیشآمدهای دیگر ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبتاسناد مشهد و نیشابور، بهتهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ که در خراسان بود، پدرش درگذشت. او بهسال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی بهتبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز او را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز بهوی اعطا کرد.
در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر مشهورش -حیدربابایه سلام- را سرود. در تیر ۱۳۳۱ مادرش درگذشت. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود بهنام «عزیزه عبدخالقی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند - دو دختر به نامهای شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی - است.
وی در روزهای پایان زندگی، بهدلیل بیماری در تهران بستری شد و در ۸۲ سالگی درگذشت و بنا بهوصیتش در مقبرةالشعرای تبریز بهخاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘.
۲۷ شهریور سالروز درگذشت محمدحسین شهریار
( زاده سال ۱۲۸۵ تبریز -- درگذشته ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ تهران ) شاعر
او دوران کودکی را بهعلت شیوع بیماری در شهر، در روستاهای قایش قورشاق، خشگناب و بستانآباد سپری کرد. پدرش «میرآقا بهجت تبریزی» در تبریز وکیل بود. وی پس از پایان سیکل "راهنمایی" در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد.
حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری، بهعلت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیشآمدهای دیگر ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبتاسناد مشهد و نیشابور، بهتهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ که در خراسان بود، پدرش درگذشت. او بهسال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی بهتبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز او را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز بهوی اعطا کرد.
در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر مشهورش -حیدربابایه سلام- را سرود. در تیر ۱۳۳۱ مادرش درگذشت. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود بهنام «عزیزه عبدخالقی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند - دو دختر به نامهای شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی - است.
وی در روزهای پایان زندگی، بهدلیل بیماری در تهران بستری شد و در ۸۲ سالگی درگذشت و بنا بهوصیتش در مقبرةالشعرای تبریز بهخاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘.
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۴ تیر زادروز محمد استعلامی
(زاده ۴ تیر ۱۳۱۵ اراک) ادیب، مولویپژوه و حافظشناس
سال ۱۳۳۴ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و علوم تربیتی دانشسرای عالی پذیرفته شد. بیش از ۴۰ سال کار آموزشی او که از دبیرستانهای بندرپهلوی آغاز شده بود، با دریافت درج دکتری در زبان و ادب فارسی، تصحیح و نقد شماری از شاهکارهای ادب ایران، و نشر کتابها و مقالات بسیار تا سال ۱۳۵۵ او را به مرتبه استادی زبان و ادب فارسی رساند.
وی در دهه ۱۳۴۰ در پربارترین سالهای تدریس استاد بدیع الزمان فروزانفر در دانشگاه تهران، از نزدیکترین شاگردان او بود، در کار نقد و تصحیح دیوان کبیر شمس تبریزی از جلد هفتم تا پایان کار دستیار استاد و از معدود دانشجویانی بود که رساله دکتریاش را با راهنمایی استاد فروزانفر و با قید ممتاز گذراند.
وی تدریس در دانشگاه تهران را از سال ۱۳۴۳ آغاز کرد و در دانشسرای عالی عهدهدار مدیریت خدمات آموزشی، ریاست دور شبانه، مدیریت انتشارات و روابط دانشگاهی و ریاست گروه آموزشی زبان و ادب فارسی شد و بهمرتبه استادی رسید.
در سال ۱۹۷۷ درسی در دانشگاه نیویورک داشت و در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ سلسله سخنرانیهایی در دانشگاه دهلی و دانشگاه جواهر لعل نهرو ایراد کرد. از سال ۱۹۸۶ تا سال ۲۰۰۱ استاد زبان و ادب فارسی در دانشگاه مکگیل در مونتریال بود و در همان فاصله دوسال استاد میهمان در دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و دو سال هم استاد میهمان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی بود.
آثار چاپ شد او تاکنون شامل ۲۵ جلد کتاب، بیش از ۸۰ مقاله و ۱۲ گفت و شنود است.
تصحیح و نقد و تعلیق تذکرةالاولیاء عطار بهعنوان رساله دکتری زبان و ادبیات فارسی و با هدایت استاد بدیعالزمان فروزانفر تاکنون ۲۸ بار چاپ شده است.
تصحیح متن و نقد و شرح هر شش دفتر مثنوی مولانا جلالالدّین با فهرستهای آن در هفت مجلد و نزدیک به ۳۵۰۰ صفحه که تاکنون بهچاپ دهم رسیده است.
نقد و شرح تمام غزلهای حافظ با مقدمههای کلیدی و فهرستهای آن در دو جلدِ درس حافظ / نقد و شرح غزلهای حافظ که چاپ هفتم آن به بازار عرضه شده است.
نقد و شرح تمام قصاید خاقانی شَروانی.
بیش از ۸۰ مقاله تحقیقی هم که در ایران و هند و اروپا و امریکا به چاپ رسیده است.
همسر وی بانو پروین انوار که نزدیک به ۵۰ سال با او زیست، همواره مراقب کار او بود و با کمکهای فکریاش کارهای او را آسان میکرد. او خود یکی از چهرههای موفق دانش و پژوهش و نخستین مؤلف کتابهای درسی در رشته کتابداری و پژوهش بود و در ادبیات سرخپوستان کانادا نیز کاری موفق داشته است. بانو انوار در سال ۱۳۸۹ درگذشت و یادگار ازدواجشان "دکتر هومن استعلامی" که یکی از استادان سرشناس رشته اقتصاد و بازاریابی در امریکاست، نقش مثبت مادر فرزانهاش را در زندگی خود و پدرش همواره به یاد میآورد..
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_استعلامی، ز
۴ تیر زادروز محمد استعلامی
(زاده ۴ تیر ۱۳۱۵ اراک) ادیب، مولویپژوه و حافظشناس
سال ۱۳۳۴ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و علوم تربیتی دانشسرای عالی پذیرفته شد. بیش از ۴۰ سال کار آموزشی او که از دبیرستانهای بندرپهلوی آغاز شده بود، با دریافت درج دکتری در زبان و ادب فارسی، تصحیح و نقد شماری از شاهکارهای ادب ایران، و نشر کتابها و مقالات بسیار تا سال ۱۳۵۵ او را به مرتبه استادی زبان و ادب فارسی رساند.
وی در دهه ۱۳۴۰ در پربارترین سالهای تدریس استاد بدیع الزمان فروزانفر در دانشگاه تهران، از نزدیکترین شاگردان او بود، در کار نقد و تصحیح دیوان کبیر شمس تبریزی از جلد هفتم تا پایان کار دستیار استاد و از معدود دانشجویانی بود که رساله دکتریاش را با راهنمایی استاد فروزانفر و با قید ممتاز گذراند.
وی تدریس در دانشگاه تهران را از سال ۱۳۴۳ آغاز کرد و در دانشسرای عالی عهدهدار مدیریت خدمات آموزشی، ریاست دور شبانه، مدیریت انتشارات و روابط دانشگاهی و ریاست گروه آموزشی زبان و ادب فارسی شد و بهمرتبه استادی رسید.
در سال ۱۹۷۷ درسی در دانشگاه نیویورک داشت و در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ سلسله سخنرانیهایی در دانشگاه دهلی و دانشگاه جواهر لعل نهرو ایراد کرد. از سال ۱۹۸۶ تا سال ۲۰۰۱ استاد زبان و ادب فارسی در دانشگاه مکگیل در مونتریال بود و در همان فاصله دوسال استاد میهمان در دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و دو سال هم استاد میهمان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی بود.
آثار چاپ شد او تاکنون شامل ۲۵ جلد کتاب، بیش از ۸۰ مقاله و ۱۲ گفت و شنود است.
تصحیح و نقد و تعلیق تذکرةالاولیاء عطار بهعنوان رساله دکتری زبان و ادبیات فارسی و با هدایت استاد بدیعالزمان فروزانفر تاکنون ۲۸ بار چاپ شده است.
تصحیح متن و نقد و شرح هر شش دفتر مثنوی مولانا جلالالدّین با فهرستهای آن در هفت مجلد و نزدیک به ۳۵۰۰ صفحه که تاکنون بهچاپ دهم رسیده است.
نقد و شرح تمام غزلهای حافظ با مقدمههای کلیدی و فهرستهای آن در دو جلدِ درس حافظ / نقد و شرح غزلهای حافظ که چاپ هفتم آن به بازار عرضه شده است.
نقد و شرح تمام قصاید خاقانی شَروانی.
بیش از ۸۰ مقاله تحقیقی هم که در ایران و هند و اروپا و امریکا به چاپ رسیده است.
همسر وی بانو پروین انوار که نزدیک به ۵۰ سال با او زیست، همواره مراقب کار او بود و با کمکهای فکریاش کارهای او را آسان میکرد. او خود یکی از چهرههای موفق دانش و پژوهش و نخستین مؤلف کتابهای درسی در رشته کتابداری و پژوهش بود و در ادبیات سرخپوستان کانادا نیز کاری موفق داشته است. بانو انوار در سال ۱۳۸۹ درگذشت و یادگار ازدواجشان "دکتر هومن استعلامی" که یکی از استادان سرشناس رشته اقتصاد و بازاریابی در امریکاست، نقش مثبت مادر فرزانهاش را در زندگی خود و پدرش همواره به یاد میآورد..
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_استعلامی، ز
Telegram
attach 📎