ان‌در امیدواری...
1.06K subscribers
724 photos
138 videos
212 files
498 links
سرگردانم بین شعر و فلسفه
دانشجوی دکتری فلسفه هنر
Download Telegram
میکائیل هامبورگر
@andaromidvari
افلاطون
@andaromidvari
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش اول: آغاز بیان سیر بیرات/ تحقیق سواد قدرت آیات
#فریاد_ناصری

خودم که گوش کردم، دیدم طرز خواندن چند بیت باید اصلاح بشود. تو فارسی منتشر شده هم شاهکار بود.
7🔥3
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش دوم: هدایت
#فریاد_ناصری

قدیم می‌گفتند، کتاب بی‌غلط، کتاب نانوشته است. خواندن بی‌غلط هم همان نخواندن است.
@andaromidvari
11
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش سوم: در صفت بیرات
#فریاد_ناصری

یکی دو دقیقه‌ی اول، ذکر نمایش قرمز، نمایش برف زمین را گرم می‌کند و فیلم پرویز است.
@andaromidvari
9
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش سوم: توصیف بهار و برشکالش...

#فریاد_ناصری

این شعر را گوش بدهید، اگر از خود نرفتید، چاره جویید.


@andaromidvari
3
هر چه سزاوار نظر می‌شود
گر همه سنگ است، گهر می‌شود



زلالی خوانساری

فارسی، نه این زبان خوار شده در دست روزگار که کلماتش را تهی می‌کنند. فارسی ورز داده شده، در دست و دهان رازگویان، شاعران، می‌تواند مرا سرپا کند. برویاند.

حیفا که شاعر هم در این روزگار تهی شده است. شده است بوقچی هورمون‌ و مودهایش... عالمی ندارد شعرباف امروز.

در همین بیت زلالی "نظر" نگاه نیست. نظر چیزی است که باید سزاوارش شد. نزدیک‌ترین باقی مانده‌اش در زبان امروز که دارد رنگ می‌بازد این مثل است:

یارب نظر تو برنگردد.

البته باید گفت که آدم امروز است که نظرش برگشته است. عمری باشد بعد از بیدل کارهای زلالی خوانساری را می‌خوانم.


#فریاد_ناصری
9👍5
تاریخچه و ملاحظات تاریخی و بررسی ریشه‌ی اصطلاح aesthetics


جلسه اول زیبایی‌ شناسی
ترم تابستان
#فریاد_ناصری
8
شماره 175 فصلنامه اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شد. عنوان ویژه‌نامه این شماره «پدیدار شناسی معنویت بر مبنای رویکرد هانری کربن» است.

در این شماره در کنار اساتید فاضل و دوستان اندیشمند، مقاله‌ای در بررسی تجربه‌ی زیباشناختی حی‌بن یقظان دارم. امیدوارم که بخوانید و نظرتان را دریغ نکنید.
#فریاد_ناصری
3👍2
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش چهارم: صفت ابر

#فریاد_ناصری

حیرت سرآغاز فلسفه است. منشأ و خاستگاه فلسفه است. این را از ارسطو و فیلسوفان یونان باستان داریم اما خود حیرت محصول چیست؟

بیدل می‌گوید: تحیر حاصل کشت تماشاست.



@andaromidvari
3
در بیست‌وسومین جلسه‌ی باشگاه کتاب‌خوانی ورق‌گردان، میزبان دکتر فریاد ناصری، شاعر و مدیر نشر «حمت کلمه» خواهیم بود. موضوع این نشست، بررسی و گفت‌وگو پیرامون بوطیقای ادبی نیما یوشیج است.

دکتر ناصری در کتاب خود با عنوان «سرنوشت تازه» به تحلیل و تبیین جهان در بوطیقای نیما پرداخته‌اند؛ اثری که دریچه‌ای تازه برای فهم شعر و اندیشه‌ی پدر شعر نو فارسی می‌گشاید.

در این برنامه، ضمن مرور زندگی و شعر نیما، به جنبه‌های نظری و هنری آثار او نیز خواهیم پرداخت.

🗓 زمان: سه‌شنبه ۲۸ مرداد ساعت ۱۸:۳۰
📍 مکان: خیابان انقلاب خیابان موسوی پلاک ۳۱ عمارت آفرید

@varagh_gardan
@life_boook
@hekmatkalame
@andaromidvari
7
Forwarded from نشر حکمت کلمه
بازگشت همه به‌سوی اوست...

متأسفانه باخبر شدیم، پدر دوست عزیزمان، محمد بهرادنیا، خرقه وانهاده و رخت به جهان باقی کشیده است. به ایشان و خانواده‌ی محترمشان تسلیت می‌گوییم و برایشان صبر آرزومندیم.

#نشر_حکمت_کلمه

پی‌نوشت: جلسه‌ی روز سه‌شنبه هم لغو می‌‌شود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
••


| ویژه‌برنامه‌ی فروغ فرخزاد
| واحد خبر تلویزیون رشت
| سال ۱۳۵۰
••
#فروغ_فرخراد
4
اتفاقا نزد شاعران ما از رودکی تا نیما و شاملو تا رویایی لغت لاییک نبوده است. در هاله مقدسی به نام شعر و شاعری، لغت زندانی بوده است. لغت در بند گفتنِ ناگفتنی بوده: تمام حرف بر سر حرفی است که از گفتن آن عاجزیم. بر سر این عجز نبوده بر سر گفتن حرف بوده.
ـ خسرو منصف

خسرو جان، لغت لاییک در فرهنگی‌ می‌‌بالد که زیست سیاسی‌تاریخی لاییک داشته باشد...
ـ شرنگ

من اهل آرشیوم البته چندبار آرشیوهایم را باد و توفان و دزد برده است. ایمیل یاهویم سر هیچ و پوچ پرید. بعدها یک نامسلمانی لپ‌تاپم را برد و فکر کنم اگر روشنش کرده باشد، برق از سرش پریده که این چه آدمی است از الفیه و شلفیه تا متون مقدس و این همه عکس و فیلم... دارد؟

الان رفته بودم پاکسازی جیمیل دیدم که هی از گودریدر برای خودم مطلب فرستاده‌ام. این گفت‌وگوی خسرو منصف و شرنگ جالب بود. می‌دانم خیلی‌هاتان نه شرنگ را می‌شناسید و نه منصف را، حیف! تا بیشتر حیف نشود، همین دو خطشان را بخوانید.

@andaromidvari
👍4🤩1
آیا انسان یکپارچه‌شده، انسان فائق آمده به تضاد‌هایش یک رویای آرمانی است؟ یعنی چنین کمالی هرگز در حد اعلی رخ‌نداده و نخواهد داد؟
به باور من چنین انسانی بر زمین هرگز پا ننهاده است اما انسا‌ن‌هایی در رویای تجسم و تجسد بخشیدن به این آرمان تلاش‌های زیادی کرده‌اند.
ما این تلاش‌ها را داریم. ما فقط این نمونه‌ها را داریم. چند روز پیش دیدم مربی یوگایی می‌گفت که شمس و مولانا غیرطبیعی بوده‌اند. بیایید یوگا کنیم تا طبیعی شویم.
الان وقت این نیست که مقام حرف را روشن کنم. می‌خواهم ساده و شفاف بنویسم که ما یک طیف داریم. یک تدریج داریم، مثل همان نقاشی نمادین سیر تکامل. اگر فکر می‌کنید تکامل تمام شده است، سخت در اشتباهید. آن‌چرخه هنوز زنده است. ساده‌تر و بی‌پرده‌ترش، هر دوپایی انسان نیست. امیدی اگر باشد، این است که در چرخه‌ی تکاملی‌اش انسان بشود.
بد نیست که حرف را روشن کنیم. می‌شود از کودکی تا پیری را چرخه‌ی تکامل دانست. یا فکر کنیم، وقتی به جوانه‌ی گندم می‌گوییم گندم، مگر گندم داده است؟ ما او را با امیدی که دارد صدا می‌زنیم.
گفتم با این شعر قدیمی این‌ نکته‌ را هم بگویم، شاید کسی در مقام این حرف بود و برش داشت.


#فریاد_ناصری
8🎉1
.
انگشتان تو
نتهای موسیقی را
پرواز می‌دهد
و ساق پای تو
مفهوم الکل است
C2
H5
O
H
ای که بلوغ آفریقا را در پستان‌هایت ارمغان می‌کنی
امشب چشمانت را به من بده
تا با شعله‌ی آن
سیگاری روشن کنم
امشب چشمانت را به من بده
امشب چشمان آسمانیت را به من بده
چرا که
انتظار باران
باران را
به تاخیر می‌اندازد.


#این شعر کیومرث زنده‌یاد را این‌جا می‌گذارم تا نسبتش را با لغت لاییک و لغت مقدس شما رد بزنید. این شعر با آن شعر رویایی که می‌گوید:

تو بازمی‌آیی
با نافی از خلیج‌احمر
و رانی از عصای موسی
و شکل راه رفتن تو
معنای مثنوی است
و روح مولوی است اینک
که از ساق تو حکایت نی را
برمی‌دارد.

بی‌مناسبت نیست.

حالا از این زبان که سعی می‌کند در شرم، شرم‌را کنار بگذارد. این شعر ساقی قهرمان را بخوانید:

ساقی قهرمان. همین
سوراخ

چیزهایی که سوراخ دارند شبیه منند

در خود فرو می کشند خالی می مانند

چیزهایی که سوراخ می شوند شبیه منند

در خود فرو می برند خالی می مانند

ما که سوراخهامان را عزیز می داریم شبیه همیم

خالی

———-

ساقی قهرمان

آن‌وقت شما به من بگویید، آیا استعاره لاییک است؟

@andaromidvari
3🔥3
طور معرفت یا گلگشت حقیقت
مثنوی بیدل

بخش پنجم: صفت قطره

#فریاد_ناصری

کدامین قطره؟ شوقی آرمیده...
همان بحریم اگر با هم بجوشیم

@andaromidvari
5
Demedim Mi?
Aliye Mutlu
اجرایی از نگفتمت مرو آنجا... به ترکی

Demedim mi?

Oraya gitme demedim mi sana,
seni yalnız ben tanırım demedim mi?
Demedim mi bu yokluk yurdunda hayat çeşmesi ben’im?

Bir gün kızsan bana, alsan başını, yüz bin yıllık yere gitsen, dönüp kavuşacağın yer ben’im demedim mi?

Demedim mi şu görünene razı olma,

demedim mi sana yaraşır otağı kuran ben’im asıl,
onu süsleyen, bezeyen ben’im demedim mi?

Ben bir denizim demedim mi sana?

Sen bir balıksın demedim mi?
Demedim mi o kuru yerlere gitme sakın,
senin duru denizin ben im demedim mi?

Kuşlar gibi tuzağa gitme demedim mi?
Demedim mi senin uçmanı sağlayan ben’im,

senin kolun kanadın ben’im demedim mi?

Demedim mi yolunu vururlar senin, demedim mi soğuturlar seni. Oysa senin ateşin ben’im, sıcaklığın ben’im demedim mi?

Türlü şeyler derler sana demedim mi?

Kötü huylar edinirsin demedim mi?

ölmezlik kaynağını kaybedersin demedim mi?

Yani beni kaybedersin demedim mi?#

Söyle, bunları sana hep demedim mi?



@andaromidvari
3