آنارشیست اراک
81 subscribers
838 photos
129 videos
32 files
240 links
کانال تلگرامی {آنارشیست های اراک}
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
Download Telegram
اندار جدید ایلی نویز شش سال پس از اجرای حکم اعدام محکوم شدگان شیکاگو به بی گناهی کامل آنان اعتراف کرد. او گفت:"چنین وحشیگری در تاریخ بی سابقه است. من این را وظیفه ی خود می دانم که با توجه به نتاییج تحقیقاتی که اکنون در دست است همین امروز، ۲۶ ژوئن ١۸۹٣ آزادی بی قید و شرط ساموئل فیلدن، اسکار نیب و میشل شواب را اعلام نمایم." اسپایز، لینگ، انگل، فیشر و پارسونز نیز اعاده حیثیت شدند.
زحمتکشان کشورهای دیگر نظر کارگران آمریکایی را برای کاهش ساعات کار پیگیری کردند. در یک کنگره ی بین المللی که در سال ١۸۸۹ در پاریس برگزار شد "سازماندهی یک تظاهرات بزرگ بین المللی که در یک روز سال در همه جای جهان برپا می شود تا خواسته ی کاهش ساعات کار مطرح گردد" تصویب شد. این چنین بود که روز اول ماه مه به یک روز بین المللی برای مطرح نمودن مطالبات زحمتکشان از نظام سرمایه داری تبدیل گشت.

زندگینامه ی آنارشیست های جان باخته و متهم شیکاگو
لوئی لینگ (١٨۸۶ - ١٨۶۴) – او در آلمان از مادر و پدری فقیر متولد شد و کارگر نجار گردید. وی برای کاریابی به جنوب آلمان و سوئیس رفت. لینگ هنوز بیست سال نداشت که در برن با آنارشیست ها آشنا شد و به آنان پیوست. دولت سوئیس تصمیم به سرکوب آنارشیست ها گرفت، این چنین بود که لینگ برای فرار از آن و همچنین از خدمت سربازی به ایالات متحده ی آمریکا رفت. وی همین که در سال ١۸۸۵ به شیکاگو رسید به تبلیغ برای آنارشیسم پرداخت. او متهم به ساخت بمبی شد که در هایمارکت منفجر گردید. دستگاه قضائی او را به مرگ محکوم نمود، اما لوئی لینگ دو روز پیش از اجرای حکم خود را کشت.
یکی از زندانبانان به نام اُسبُرن در مورد لینگ گفت:"من آرزو می کنم که تمام جوانان شهر رفتار و اندیشه ای ناب مانند لوئی لینگ داشته باشند. من زندانبان او بودم، او هرگز ناسزایی نگفت و طعنه ای نزد."
جرج إنگِل (١٨٨۷ – ١٨٣۶) – وی در آلمان متولد گردید و در هشت سالگی پدرش را که بنا بود از دست داد. وقتی او یازده ساله شد مادرش نیز وبا گرفت و درگذشت. در این هنگام جرج را در ازای ۲۵ مارک مستمری در اختیار یک خانواده ی فقیر گذاشتند و او برای پرداخت آن وادار به گدایی شد. او در سن چهارده سالگی شاگرد کفاش گردید. جرج در سال ١٨۵۶ برای کاریابی تا رُم رفت. وی سپس در سال ١٨۶۴ به آلمان بازگشت و وارد یک گروه نظامی برای مبارزه با دانمارک شد. وی وقتی دوباره به آلمان بازگشت، خود را تثبیت و ازدواج کرد و پس از یک ورشکستگی به انگلستان و از آن جا به آمریکا رفت. جرج انگل در فیلادلفیلا دچار یک بیماری چشم و در بیمارستان بستری شد. او در سال ١٨٧۴ تقریباً نابینا به شیکاگو رفت و یک مغازه ی تنباکوفروشی را به دست گرفت. وی سپس فعالانه در انجمن Lehr und Wehr (دفاع و تعلیم) شرکت کرد و به حزب سوسیالیست کارگری پیوست. او سپس تحت تأثیر جان موست قرار گرفت و آنارشیست گردید.
آدولف فیشر (١٨٨۶ – ١۸۶١) – وی در آلمان متولد شد و در پانزده سالگی به آمریکا مهاجرت کرد تا به برادرش در آرکانزاس بپیوندد. او سپس کارگر چاپخانه شد و برای صدای مردم شرق در سن لوئی کار کرد. وی به اتحادیه کارگران چاپ پیوست. او در سال ١۸۸١ ازدواج نمود و به ناشویل (در ایالت تنسی) رفت. وی از آن جا به سینسیناتی رفت و به حزب سوسیالیست کارگری پیوست. فیشر را به خاطر فعالیت های سیاسی و صنفی از کار ممنوع کردند، به همین جهت او با خانواده به شیکاگو رفت و در آن جا مسئول انتشار روزنامه زحمتکشان (Arbeiter Zeitung) شد.
آلبرت پارسونز (١۸۸٧ – ١۸۴۸) – وی در آمریکا (آلاباما) متولد شد. او از یک خانواده ی قدیمی منطقه ی انگلستان جدید آمریکا بود که در کنار واشینگتن برای استقلال جنگیده بود. پارسونز در پنج سالگی مادرش را از دست داد و به اعضای گوناگون خانواده سپرده شد. وی در سال ١۸۵۹ شاگرد چاپخانه شد. او در طی جنگ داخلی آمریکا وارد یک گروه داوطلب خودگردان گردید. ظاهر آراسته، هوش بارز، دانش و سخنوری پارسونز موجب گردیدند که بورژوازی نواندیش بر او ارج بگذارد. فعالیت های سیاسی آغازین او دلگرم کننده بودند. او منشی یک فرماندار شد که وی را تبدیل به سرهنگ میلیشیا نمود. پارسونز با استفاده از این منصب به دفاع از مردم سیاهپوست در برابر تعرضات کوکلوس کلان ها پرداخت.
زمانی که پارسونز در سال ١۸٧٣ به شیکاگو رفت، عضو اتحادیه کارگران چاپ گردید و در سال ١۸۷۵ به حزب سوسیالیست کارگری پیوست و سال بعد از آن هم عضو سواران کار شد. پارسونز در سال ١۸٧٧ از تایمزاخراج گشت چراکه دست به اعتصاب زده بود. وی در سال ١۸٧۹ از پذیرفتن نامزدی حزب سوسیالیست کارگری برای ریاست جمهوری آمریکا چشم پوشی نمود و در سال ١۸۸٠ این حزب را ترک کرد تا بتواند به سوسیالیست های انقلابی بپیوندد. او در این زمان سردبیر الرم شد و بدون این که کسی اعتراض کند به نام سواران کار (Knights of Labor) سخن گفت و مطلب نوشت. پارسونز روز ١١ نوامبر ١۸۸۶ در حالی که
نسرین شاکرمی مادر #نیکا_شاکرمی:

«این چهار جنایتکار قاتل (مرتضی جلیل، آرش کلهر، بهروز صادقی و صادق منجزی) فقط جزئی از یک سیستم کثیف، وحشی و متجاوز، جنایتکار، غارتگر و دزد هستند.»

instagram.com/nasrin_shakarami1356


آدرس تماس با ما :

https://t.me/Punishmentgroup
«این هم نمونه ای از همان احمق ها در ایستگاه مترو که در مغز کوچک خود اینگونه فکر کرده که با این نوع عکس گرفتن از دختران و زنان بی حجاب ، کسی متوجه کار ابلهانه اش نخواهد شد»

منبع عکس تلکرام


ما را در شناسایی و مجازات آزارگران حکومتی یاری کنید و عکس های آنان را برای ما ارسال کنید


آدرس تماس با ما

https://t.me/Punishmentgroup
« در باره ما »


«گروه مجازات آزارگران زنان» یک گروه مردمی است در جهت مقابله با سرکوب زنان آزادیخواه مخالف حجاب اجباری که در ایران تشکیل شده است و در پی شناسایی و مجازات آزارگران حکومتی است.
«اکر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

آدرس تماس با ما :

https://t.me/Punishmentgroup
با تشکیل «کمیته های مجازات محله محور » اقدامات زیر را می توانیم انجام دهیم :

۱- ابتدا عوامل سرکوب زنان و عرزشی های همسو با آنان را در هر محله و کوچه ای و در خیابان ها شناسایی کنیم

۲- از طریق ارسال عکس و اطلاعات آزارگران زنان برای دوستان خود در خارج‌ امنیت اجتماعی را از آنان سلب کنیم ( برای رعایت مسایل امنیتی بهتر است خود مستقیم به انتشار عکس و اطلاعات آزارگران حکومتی اقدام نکنیم )



۳- با رعایت کامل مسایل امنیتی و با توجه به دوربین ها ، در نقاطی امن و بدون دوربین ، آزارگران حکومتی را می توان مجازات کنیم.

https://t.me/Punishmentgroup
Forwarded from دادخواهانِ دربند (Soheil_Arabi)
🔴 جان دختر تبریز در خطر است !
#رویا_ذاکری
از یک ماه پیش تا کنون در بخش زنان «بیمارستان رازی» تبریز بستری و ممنوع‌الملاقات است.


البته همانطور که یک شکنجه گاه را ندامتگاه می نامند،
شکنجه گاه شدید تر را نیز بیمارستان اعصاب و روان می نامند!

وکیلش خبر داد که از یازده فروردین با تصمیم نیروهای امنیتی به بیمارستان اعصاب‌ و روان رازی تبریز منتقل شده و هنوز آنجا است.


این وکیل دادگستری با توجه به سابقه‌ای که در سرکوب این‌چنینی مخالفان در ایران وجود دارد،( مثل بهنام محجوبی,لیلا میرغفاری و ..) جان رویا را در خطر دانسته است.

رویا ذاکری را با فریادهایش علیه خامنه‌ای در زمان اعتراضات "زن‌، زندگی، آزادی" می‌شناسند.

او پس از انتشار ویدئویی که در آن مستقیما علیه خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی شعار داده بود، بازداشت شد.

پیش‌تر او با انتشار ویدئویی اعلام کرده بود که نیروهای امنیتی تلاش می‌کنند او را "بیمار روانی" جلوه دهند.
#تبریز #دادخواهان_دربند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منبع ویدیو : واتس آپ
تاریخ : نامشخص

برای مجازات آزارگران زنان از هر زمان و مکانی می توان استفاده کرد


«اکر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

Contact/تماس: @Punishmentgroup1

https://t.me/Punishmentgroup
آیا واقعا به گوشی نیاز دارید؟

گوشی‌های هوشمند زندگی روزمره ما را تسخیر کرده‌اند چون به ما القا شده که در هر لحظه نیاز به برقراری ارتباط همزمان داریم. منظور از همزمان (Synchronous) این است که دو یا چند نفر به صورت لحظه‌ای با هم صحبت کنند، برخلاف روش‌های غیرهمزمان (Asynchronous) مثل ایمیل که پیام‌ها در زمان‌های مختلف فرستاده می‌شوند. این «نیاز» به یک امر عادی تبدیل شده، اما در فضای آنارشیستی ارزش این را دارد که با آن مقابله کنیم. آنارشیسم تنها زمانی می‌تواند وجود داشته باشد که ضدصنعتی باشد. ما باید یاد بگیریم بدون راحتی‌هایی که شرکت‌های مخابراتی به ما می‌فروشند زندگی کنیم. باید توانایی خود را برای زندگی بدون اتصال دائمی به اینترنت، بدون مسیریابی لحظه‌ای با الگوریتم و بدون انعطاف‌پذیری بی‌نهایت در تغییر برنامه‌ها در آخرین لحظه، حفظ یا دوباره به دست آوریم.

اگر تصمیم به استفاده از گوشی دارید:

برای اینکه ردیابی موقعیت مکانی، شنود مکالمات و هک کردن گوشی را تا حد ممکن برای دشمنان‌تان سخت کنید، از سیستم عامل GrapheneOS استفاده کنید. اگر توافق کنیم که فقط از ارتباطات رمزگذاری‌شده برای برقراری ارتباط با سایر آنارشیست‌ها استفاده کنیم، دیگر گوشی‌های تاشو و خطوط تلفن ثابت کارایی نخواهند داشت. GrapheneOS تنها سیستم عاملی برای گوشی‌های هوشمند است که حریم خصوصی و امنیت قابل قبولی را ارائه می‌دهد.

برای جلوگیری از ردیابی موقعیت مکانی‌تان:

با گوشی هوشمند خود مثل یک خط تلفن ثابت رفتار کنید و آن را موقع بیرون رفتن از خانه جا بگذارید. حتی اگر از سیم‌کارت خریداری‌شده به صورت ناشناس استفاده کنید، اگر در آینده به هویت شما مرتبط شود، شرکت ارائه‌دهنده‌ی خدمات می‌تواند به صورت گذشته‌نگر برای داده‌های موقعیت مکانی شما استعلام بفرستد. اگر از گوشی به روشی که توصیه می‌کنیم استفاده کنید (فقط به صورت Wi-Fi و دائما در حالت هواپیما)، به دکل‌های مخابراتی وصل نخواهد شد. فقط زمانی که به جلسه، اعتراض یا اقدامی می‌روید گوشی را در خانه گذاشتن کافی نیست، چون این کار از الگو و عادت همیشگی شما خارج می‌شود و می‌تواند نشانه‌ای از فعالیت غیرقانونی در آن بازه زمانی باشد.

بدون گوشی هم می‌شود زندگی کرد:

اگر احساس نمی‌کنید به یک «خط تلفن ثابت رمزگذاری‌شده» نیاز دارید، می‌توانید به طور کلی بدون گوشی زندگی کنید. استراتژی‌های بعدی برای به حداقل رساندن نیاز به گوشی روی رایانه‌ها متمرکز است، جایی که ارتباط همزمان (Synchronous) هم ممکن است، اما محدودتر است.......

دوستان این مطلب رو از وبسایت راهنمایی فنی برای آنارشیست ها برداشتم
مطالب خیلی جالب و آموزنده‌ایی برای کسانی که سطح بالاتری از حریم خصوصی و ناشناس بودن رو میخان
https://www.anarsec.guide/
🔻 هر ۱۰ روز یک پزشک در ایران خودکشی می‌کند

خودکشی پزشکان در ایران در مرز هشدار قرار دارد و با افزایش ۴۰ درصدی خودکشی در میان پزشکان مرد و ۱۳۰ درصدی در پزشکان زن، نسبت به جمعیت عمومی، روبرو بوده است.

🔻از جمله عدم بهبود اوضاع بهداشت و درمان است که شواهد و آمارها از بحرانی‌تر شدن اوضاع طی چندسال آینده خبر می‌دهند. گزارش‌هایی که از مهاجرت و خودکشی پزشکان منتشر می‌شود، نیز این موضوع را اثبات می‌کند. به‌ طوری‌ که طبق آمارهای منتشرشده، امسال هر ۱۰ روز یک پزشک خودکشی کرده است.


🔻از جمله علت خودکشی پزشکان جوان به دلیل نارضایتی عمیق از سیستم پزشکی کشور است و علاوه بر آن افزایش سرکوب اجتماعی و بحرانی تر شدن اوضاع روحی و روانی عموم مردم است که بیماری ها را نیز استرس
تشدید می کند




وقتی حکومت به بهانه سرکوب حجاب اختیاری فضا را به شدت پلیسی می کند و با سرکوب گسترده سلب آرامش از جامعه می کند و در کنارش فقر گسترده و عدم امنیت در جامعه برای زنان و خانواده ها بنابراین بیماری های مردم افزایش پیدا کرده و فشار کاری بخش درمان نیز افزایش پیدا می کند

هادی احمدی، مدیر روابط عمومی انجمن داروسازان ایران، با اشاره به سخنان رییس سازمان غذا و دارو مبنی بر کاهش سهمیه داروخانه‌ها در صورت‌عدم رعایت حجاب به گفت: «مشکل ما در داروخانه‌ها کمبود دارو است نه حجاب و در حال حاضر با کمبود ۳۰۰ دارو مواجهیم.»

https://t.me/asranarshism
«گروه مجازات آزارگران زنان » تلاش می کند با جمع آوری و آرشیو کردن عکس ها و ویدیوهای عوامل حکومتی آزارگران زنان از شبکه های اجتماعی تبدیل به مرکزی گردد که همه این اسناد و شواهد در اینجا و در یک جا گردآوری شود تا از حالت پراکندگی در شبکه های اجتماعی خارج شود تا روزی فرا برسد که همه این مزدوران مرتجع توسط مردم به سرای اعمال خود برسند.

این گروه مردمی در جهت مقابله با سرکوب زنان آزادیخواه مخالف حجاب اجباری که در ایران تشکیل شده است و در پی شناسایی و مجازات آزارگران حکومتی است.
«اکر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

Contact/تماس: @Punishmentgroup1

https://t.me/Punishmentgroup
بر روی ویدیو نوشته شده است : فرمانده قتل و تجاوز به نیکا شناسایی شد

علیرضا عظیمی فرمانده اطلاعات عملیات گردان امام حسن از یگان امنیتی سپاه تهران

لینک‌منبع اینستاگرام :

https://www.instagram.com/reel/C6kIOxICRN0/?igsh=ZTl3YXZ0a2dkaHJ0

این گروه مردمی در جهت مقابله با سرکوب زنان آزادیخواه مخالف حجاب اجباری که در ایران تشکیل شده است و در پی شناسایی و مجازات آزارگران حکومتی است.
«اگر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

Contact/تماس: @Punishmentgroup1

https://t.me/Punishmentgroup
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻اعتراضات دانش‌آموزان دختر مدرسه کمالی دهقان در کرج

بنابر گزارش‌ شبکه های اجتماعی روز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ، دانش‌آموزان دختر مدرسه کمالی دهقان در کرج پس از آن که مدیر مدرسه برای اعمال فشار به «رعایت حجاب اجباری» یکی از دانش‌آموزان را کتک زد، دانش آموزان دست به اعتراض زده و مقنعه‌های خود را در آوردند.

دانش‌آموزان در اعتراض به رفتار خشن مدیر این مدرسه و فشارهای او درباره حجاب اجباری از رفتن به سر کلاس خودداری کرده و با درآوردن مقنعه در حیاط مدرسه تجمع کردند.


مدیر مدرسه دخترانه کمالی دهقان در کرج (زهرا توانایی) است که دیر یا زود به سزای اعمالش توسط مردم خواهد رسید


«اگر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

Contact/تماس: @Punishmentgroup1

https://t.me/Punishmentgroup
Forwarded from قیام مردمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک جوان معترض روز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت، در یکی از خیابان‌های کرج، ضمن یادآوری خیزش انقلابی معترضان در سال ۱۴۰۱، مردم را به مبارزه و قیام علیه جمهوری اسلامی فرا می‌خواند.

https://t.me/GhiameMardomi
اردوگاه مراقبتی ورامین
( عسگرآباد، تهران‌)
هر مهاجری که دستگیر میشود تنها آرزویش زودتر اخراج شدن است!
چند هفته‌ای میشود که طرح جمع‌آوری مهاجرین افغانستانی در تهران و دیگر شهرهای ایران شروع شده و به صورت جدی در حال انجام هست.
هرچند که این طرح از ۱۵ حمل/فروردین سال جاری شروع شده بود و بعد از چند روزی متوقف شد.
طرح جمع‌آوری گویا بنا به دلیل حضور مهاجرین غیرقانونی که از مرزهای افغانستان و پاکستان وارد شده‌اند، انجام می‌شود.
روزانه از تهران و دیگر شهرهای ایران بالای چند صد مهاجر دستگیر می‌شوند و به اردوگاه‌های همان شهرها انتقال داده می‌شوند.
تا این قسمت که مهاجرین دستگیر می‌شوند و به اردوگاه‌ها انتقال پیدا می‌کنند برای برخی از مخاطبان و کسانی که اخبار می‌خوانند و یا میشنوند عادی هست؛ چه آن شنونده و یا مخاطب که یک ایرانی باشد و یا هم؛ اهل هر جغرافیای دیگر.
اما برای یک مهاجر افغانستانی شنیدن اینگونه اخبار هراسناک و دلهره‌آور است، بخصوص وقتی که می‌شنوند به اردوگاه‌های اخراج مهاجرین انتقال پیدا کردند!.
این روزها شنیدن اسم اردوگاه از خود اخراج یا همان رد‌مرز کردن ترسناک تر شده؛ هرچند که از قبل این واژه‌ برای یک مهاجر نه تنها ترسناک؛ بلکه شبیه به شنیدن؛ آشویتس است!.
ولی به شکل مدرن‌تر و کمی هم با رنگ و بوی سازمان مللی و حقوق بشری!، و دارای بوفه‌های خوراکی و غذا، اما تاریخ مصرف گذشته!.
این‌ها را مهاجرینی می‌توانند درک بکنند که چند روزی را در آنجا گذرانده باشند.
اخباری که از اردوگاه‌های اخراج مهاجرین بخصوص اردوگاه عسگرآباد در تهران؛  میان مهاجرین پخش شده آنها را نگران کرده و این باعث شده که بیشتر مهاجرین در طرح ۱۰۰ میلیون تومانی دولت ایران که برای مهاجرین شروع شده بود و البته داوطلبانه هست
روی بیاورند و به صورت اقساط در این طرح داوطلبانه، از روی جبر شرکت بکنند.
مهاجرین افغانستانی در ایران به دو دسته تقسیم می‌شوند:
کسانی که دارای مدرک قانونی هستند(ویزا،اقامت، برگه‌سرشماری) و کسانی که غیرقانونی هستند.
طرح جمع‌آوری مهاجرین افغانستانی به گفته‌ی دولت ایران برای مهاجرینی هست که غیرقانونی در ایران زندگی میکنند/(اصلاح میکنم)؛ زنده هستند و کار می‌کنند و برای دولت ایران خطرناک به حساب می‌آیند و باید هرچه زودتر اخراج شوند.
اما کسانی که دارای مدرک قانونی هستند از این طرح مبرا خواهند بود؛ حرفی که فقط در مقابل دوربین  رسانه‌ها گفته می‌شود، اما وقتی طرح جمع‌آوری در منطقه‌ای یا شهری شروع شود همه را دستگیر میکنند و به اردوگاه می‌برند!(هیچ‌ تفاوتی نیست؛ هردو گروه ‌فقط زنده هستند و کار می‌کنند)
وقتی در جمعی که تماما کارگران افغانستانی باشند و ناگاه در مورد اردوگاه حرفی گفته شود سکوتی برای چند لحظه حکم‌فرما میشود؛ این سکوت‌ سرشار از ناگفته‌هاست!
در این اردوگاه‌ها چی میگذرد که هر مهاجری که دستگیر میشود تنها آرزویش زودتر اخراج شدن است؟!
چرا هیچ حرفی از داخل این اردوگاه‌ها در هیچ رسانه‌ای گفته نمیشود؟
از شکنجه ها، از تحقيرها، از نگه‌داشتن در زیر آفتاب برای زمان طولانی، از فروش مواد غذایی فاسد و...
این چند هفته که طرح جمع‌آوری شدت پیدا کرده؛ خبرهایی از مهاجرینی که از اردوگاه عسگر‌آباد به اردوگاه سنگ‌سفید و بعدش به افغانستان فرستاده شده‌اند برای مهاجرینی که هنوز داخل ایران هستند بازگو شده.
بعد از دستگیری و انتقال به اردوگاه عسگر‌آباد آنها را در محیطی بزرگ و یا هم‌ سوله‌ای که در آنجا موقعیت دارد ميفرستند و بعد از چند ساعت کسانی را که مدرک قانونی دارند از کسانی که ندارند جدا می‌سازند.
آنانی که مدرک قانونی دارند، اگر ویزا و اقامت یک‌ساله و دوساله داشته باشند بعد از پرسیدن چند سوال آزاد می‌کنند و کسانی که دارای برگه های سرشماری(سبز و سفید) باشند باید هفت‌خوان را بگذرانند تا بتوانند از آنجا آزاد شوند.
اول اینکه چرا در طرح ۱۰۰ میلیونی شرکت نکردید؟
چرا کارت کارگری ندارید؟
چرا از منطقه‌ای که برگه را گرفتید همان‌جا نماندید؟
چرا برگه سفید را به سبز تبدیل نکردید؟
چرا چرا چرا؟
بعد از پرسیدن این چراها پیشنهادی که به آنها داده میشود،
پرداخت ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان هست و اگر ‌نپردازند باید از ایران خارج شوند، آنانی که برگه سبز دارند و کارت‌کارگری نسبتا از این امر معاف می‌شوند و کارت‌ها در بعضی موارد پاره شده و باید در طرح ۱۰۰میلیونی شرکت بکنند و اما آنانی که برگه سفید دارند باید پول را بپردازند، چون‌تاریخ حضورشان در ایران تمام شده و باید جریمه شوند!
اشخاصی که پول را پرداخت کردند، فردای همان روز و یا روز دیگر از ایران اخراج می‌شوند و حق هیچ‌شکایتی را ندارند و اگر هم شکایتی بکنند جوابش خشونت هست و باتوم.

https://t.me/asranarshism
آن عده که دسته‌ی دوم هستند:
بدون مدرک یا همان غيرقانونی،
آنان توسط ماموران ایرانی، به داخل محفظه‌هایی شبیه به حمام فرستاده می‌شوند، از ۷ تا ۱۰ نفر را داخل آن محفظه‌ها می‌فرستند و توسط ماموران آن محفظه‌ها تا نزدیک‌ به زانوی مهاجرین آب پر می‌شود و به آنان گفته می‌شود که باید ۱۵ و یا ۲۰ میلیون تومان پول بدهند تا آنان را اخراج بکنند!
آنان به مدت دو روز و یا سه روز در آنجا ‌زندانی می‌مانند تا پول را بدهند، اگر کسی می‌توانست آن هزینه را می‌پرداخت و اگر هم نمی‌داشتند بعد از بیر‌ون شدن از محفظه‌ها آنقدر شکنجه میشدند که دیگر توان راه رفتن نداشتند و بعدش اخراج میشدند و به سمت اردوگاه‌ سنگ سفید فرستاده میشدند و معلوم نبود در آنجا چه داستانی در انتظارشان خواهد بود.
اردوگاه عسگر‌آباد به محلی برای اخاذی از مهاجرین تبدیل شده و اگر پولی نداشته باشی از هر نوع شکنجه استفاده می‌کنند تا پول را بدهی.
برای شکنجه روش های گوناگونی دارند که فقط داستان محفظه‌های آب آن تا کنون بازگو شده و شکنجه توسط کمربند.
این داستان ها توسط مهاجرینی که از ایران به افعانستان اخراج شدند بازگو شده و هر مهاجری که گذراش به آن اردوگاه افتاده به خصوص مهاجرین غیرقانونی، حتما داستان تلخی از آنجا دارد و این قضیه اخاذی و شکنجه به قول مهاجرین اخراج شده: بعد از طرح ۱۰۰ میلیون تومانی بیشتر شده و در بسیاری موارد کسانی که پول پرداخت کردند باز هم از ایران‌ اخراج شده‌اند.
در بسیاری از مناطق تهران وقتی پولیس های کلانتری در گشت‌های شبانه کارگران افغانستانی را می‌بینند؛ آنان را دستگیر میکنند ولی به کلانتری نمی‌برند و از آنان در قبال آزادی پول درخواست میکنند.
چندتن از کارگران افغانستانی می‌گفتند:
در جایی که ما هستیم؛ قبلا وقتی پولیس ما را می‌گرفت از ما در خواست یک میلیون و یا فوق‌ا‌ش ۲ میلیون تومان داشت ولی بعد از طرح ۱۰۰ میلیونی؛ الان درخواست آنان ۵ تا ۸ میلیون تومان شده..
آن‌هم از کارگری که درماه ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان حقوق دارد.
این طرح ۱۰۰ میلیونی هرچند که داوطلبانه است ولی با داستان هایی که دارد اتفاق می‌افتد آن را جبری کرده‌اند.
و  ۱۰۰ میلیونی که مهاجرین می‌پردازند به صورت امانت به دولت ایران سپرده می‌شود و هر زمان که می‌خواهند برگردند به افغانستان، این پول به آنها بازخواهد گشت، اما مهاجری که بخواهد دوباره‌ پول را بگیرد و برگردد با این قضیه سردچار می‌شود:
۳۰‌ الی ۵۰ درصد پول بخاطر مالیات و شهرداری کم‌میشود و مابقی پول نقد پرداخت نمیشود و باید به مدت سه تا پنج ماه از فروشگاهی که آنان معرفی میکنند؛ می‌تواند لوازم و وسایل خوراک و آشپزخانه بخرد!!.
این قسمتی از سرگذشت مهاجرین افغانستانی در ایران هست
و چه داستان‌هایی که در لابه‌لای این تاریخ ۴۰ساله فراموش شدند و از یاد و خاطر رفتند.
در پایان:
این اخبار توسط‌ مهاجرین بازگو شده.
از همه‌ی مهاجرینی که گذرشان به اردوگاه عسگرآباد و یا دیگر اردوگاه ایران افتاده؛ بیشترین آنها از شکنجه‌ها و اخاذی ماموران دولت ایران داستان‌هایی دارند و بیشتر مهاجرین اتفاقات داخل (اردوگاه سنگ‌سفید) را نیز اینگونه تعریف می‌کنند.
و قابل یادآوری است که پارسال به قول منابع دولتی جمهوری اسلامی،  یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن از مهاجرین افغانستانی، اخراج شده بودند.

https://t.me/asranarshism
Forwarded from دادخواهانِ دربند (Soheil_Arabi)
بیش از پنجاه حکم اعدام اجرا شد.
بیش از سی کارگر به دلیل نبود ایمنی کافی در محل کار جان باختند .
چهار مورد اقدام به خودکشی کارگران به دلیل عدم دریافت حقوق و دشواری های معیشتی
بیست گزارش پلمپ مغازه و باشگاه بدنسازی و ...به دلیل عدم رعایت حجاب زوری حکومت ...
بیش از سیصد معترض ,منتقد و دادخواه بازداشت شدند.
صدور ده ها حکم بازداشت،تبعید و اعدام...
...


در یک قرن اخیر ؟
در یک سال اخیر ؟
در یک ماه اخیر ؟

نه !
فقط در یک هفته اخیر ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در جمعه بازار امیرکلا بابل دو مزدور حجاب بان زن و مرد با فیلمبرداری از یک زن به دلیل حجاب برایش مزاحمت ایجاد کردند اما این زن شجاع بر سر مزدوران حکومتی داد میزند و اعتراض میکند و یک زن شجاع دیگر به دفاع از آن زن معترض می پردازد»

نکته جالب توجه
در اینگونه ویدیو ها استفاده زنان آزرگر حکومتی از ماسک ضد کرونا است در حالی که دیگر کسی از ماسک ضد کرونا استفاده نمی کند و این نشان دهنده ترس عمیق آنها از شناسایی شدن توسط مردم است.

با تعقیب آزارگران حکومتی می توان محل کار آزارگری آنها و همچنین محل سکونت آنها را شناسایی کرد و با رعایت مسایل امنیتی و با توجه به دوربین ها در منطقه ای امن با آنها تصفیه حساب کرد که دیگر نتوانند به آزار زنان ادامه دهند.

«اگر برای زنان امنیت نباشد برای آزارگران حکومتی نیز امنیتی نخواهد بود»

Contact/تماس: @Punishmentgroup1

https://t.me/Punishmentgroup
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ادامه تظاهرات و اعتراضات گسترده مردم گرجستان علیه قانون « عوامل خارجی »

اعتراضات سراسری در گرجستان؛ به تصویب احتمالی قانون «عوامل خارجی» در تفلیس ادامه دارد. طبق این لایحه سازمان‌هایی که دست‌کم ۲۰ درصد از بودجه آنها از خارج تامین می‌شود، باید به عنوان «عامل خارجی» ثبت شوند




https://asranarshism.com/1403/02/17/georgia_protests_eng/

https://t.me/asranarshism