Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
میخواهد برگردد به افغانستان
(حکایتی از یک صفاکار افغانستانی)
یکی از دوستان افغانستانی با من تماس گرفت و اتفاقی را برایم تعریف کرد؛ اتفاقی که برایم تازگی داشت و وحشتناک بود!.
این مهاجر افغانستانی ۴۲ سال سن دارد و با صفاکاری روزگار خود و خانواده را میگذراند
این اتفاق اینگونه رخ داده که:
ما یک صفاکار هستیم(شخصی که منازل را پاک کاری میکند) و هر کسی که به ما زنگ بزند ما برای صفاکاری آنجا میروم و نظر به بزرگی و کوچکی خانه قیمت مشخص میکنیم؛ یک روز خانمیبه ما زنگ زد و گفت: یک ویلا در کرج دارم؛ مدتیست پاک نشده و باید تمیزکاری شود و در قبالاش پول خوبی را پیشنهاد داد.
من آن روز بیمار بودم و نتوانستم بروم و به جای خودم دوتا از پسرانم را که ۱۹ و ۲۲ ساله بود را به آنجا فرستادم؛ آنها وسایل مورد نیاز را برداشتند و رفتند.
نزدیک های غروب بود که به آنها زنگ زدم و جواب ندادند؛ هرچقدر زنگ زدم بیفایده بود و کسی جواب نمیداد، به آن خانم زنگ زدم؛ وقتی جواب داد؛ از پسرانم پرسیدم و گفتم: آنها گوشی همراهشان را جواب نمیدهد تا گپم تمام نشده بود با عصبانیت داد زد و آنقدر به من فُحش و ناسزا گفت که حتی برایم مجال گپ زدن نمیداد.
بعد از چند لحظه شنیدم صدای ناله و گریه پسرانم میآمد؛ آنها من را صدا میکردند؛گوشی قطع شد
آدرس آنخانه را داشتم و با یکی از دوستانم گپ زدم و یک آشنا پیدا کرد و با آنها به سمت آنخانه رفتیم وقتی رسیدیم؛ دوتا ماشين پولیس جلوی در بود.
به خانه رسیدیم و در زدیم؛ از داخل صدای گريه پسرهایم شنیده میشد.
وقتی در باز شد با صحنهی دلخراشی روبه رو شدم؛ آنها پسرانم را با طناب به پایه های آهنی داخل ویلا بسته بودند و یکی با شلنگ به سر و صورت آنها میزد؛ با عجله وارد ویلا شدم و جلوی آن را گرفتم.
چند پوليس داخل ویلا بر روی صندلی های چوبی که در وسط ویلا قرار داشت نشسته بودند و آب میوه میخوردند و تماشاگر بودند.!
آن خانم فریاد زد که دزد اصلی آمد و باید این را هم به پایه ببندیم؛ دوستم با آشنایی که آمده بود
به طرف پوليس های رفتند و دوست رفیقم با آنها گپ میزد و از جیباش کارتی بیرون آورد؛
در چهرهی آن چند پولیس ترس دیده میشد که باعث شد آنها از آنجا بلند شدند و هرکدام به سمت بیرون رفتند.
یک پولیس به سمت من آمد و گفت:
پسران تو به جرم دزدی زندانی میشود و باید به کلانتری برویم.
من همهی جریان را توضیح دادم ولی آن زن منکر شد و گفت منرا نمیشناسند.
آخر؛ داستان بر این شد که همه کلانتری برویم
پسرانم را باز کردیم؛ آن هردو آنقدر لتوکوب شده بودند که به سختی راه میرفتند.
به کلانتری رفتیم و بعد از چند ساعت که آنجا ماندیم و هزار خدا و قرآن قسم خوردیم؛ که این خانم مارا برای صفاکاری خواسته بود، اما او میگفت دروغ است!؛ بعد از چند ساعت گفتگو قضیه معلوم شد، آنخانم گناه کار است و او میخواسته با فریبکاری آن دو پسر را بعد از لت و کوب و فیلم گرفتن از آنها به پولیس معرفی بکند!
آن آشنایی که همراه دوستم آمده بود پیش من آمد و گفت این خانم احتمالا به دادگاه نمیرود و همینکه شما بروید او هم آزاد میشود
پولیس دستاش با او یکی است.
آنها همیشه تماشاگر این وحشیگری هستند
فقط مواظب خودتان باشید تا دوباره این قضیه اتفاق نیفتد.
من پسرانم را با خودم به خانه بردم و بعد از این دیگر کار صفاکاری را کنار گذاشتم و الان میخواهم دوباره برگردم به افغانستان!.
میترسم یک روز جنازهی فرزندانم را در خیابان ببینم.
آن مهاجر صفاکار به من میگفت: مواظب خودت باش چون این گروه با هر تکنیک و فریبی؛ این وحشیگری و بیرحمیرا انجاممیدهدو پوليس هیچگونه دخالتی ندارد.
هرچند که میدانم او اگر برگردد نمیتواند در آنجا تحملبکند و حتما دچار افسردگی و بیماری میشود
و در آخر سر مثل تمام پدران به خاک سپرده میشود.
با آن همه عذابوجدان و نا امیدی؛ او حتما خواهد مُرد مرگی که شاید پایان ناامیدی و افکار دردآورش باشد.
او برمیگردد تا فرزندانش بخاطر افغانستانی بودن به قتل نرسد.
او برگشت.
او خواهد مُرد.
در تاریکی؛ ناامیدی و پشیمانی.
https://t.me/asranarshism
Telegram
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
لازم است که همه ما آنتی فاشیستها با استفاده از این هشتک مشترک در دنیای مجازی نیز صفی واحد در مقابل فاشیسم در ایران و در حمایت از پناهجویان بی پناه افغانستان و در مبارزه با جمهوری فاشیست اسلامی در ایران ایجاد کنیم.
#EndFascismInIran
#EndFascismInIran
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
Same Police Brutality, 2 different uniforms 4 years apart - One targeting African-Americans in the USA, Other Afghan Immigrants in Iran
Seyed Mahdi, a 15 y.o hearing-impaired legal Afghan immigrant, was brutalized by the fascist Iranian police and hospitalized for fracture and serious injury to his neck and back.
خشونت یکسان پلیس، ۲ یونیفرم متفاوت با ۴ سال فاصله - هدفگیری، یکی تبعیض و خشونت سیاهپوست آمریکایی در ایالات متحده است و دیگری مهاجر افغانستانی در ایران
سید مهدی، پسری ۱۵ ساله با کمشنوایی و مهاجری قانونی افغانستانی، مورد خشونت پلیس فاشیست ایران قرار گرفت و به دلیل شکستگی و آسیب جدی به گردن و کمرش در بیمارستان بستری شد.
#مرگ_بر_پلیس
#مرگ_بر_فاشیسم_ایرانی
#مرگ_بر_مرز_و_دولت
#مهاجران_افغانستان
#جورج_فلوید
#ایران
#ACAB
#EndFascismInIran
#George_Floyd
#Immigration
#Iran
@asranarshism
Seyed Mahdi, a 15 y.o hearing-impaired legal Afghan immigrant, was brutalized by the fascist Iranian police and hospitalized for fracture and serious injury to his neck and back.
خشونت یکسان پلیس، ۲ یونیفرم متفاوت با ۴ سال فاصله - هدفگیری، یکی تبعیض و خشونت سیاهپوست آمریکایی در ایالات متحده است و دیگری مهاجر افغانستانی در ایران
سید مهدی، پسری ۱۵ ساله با کمشنوایی و مهاجری قانونی افغانستانی، مورد خشونت پلیس فاشیست ایران قرار گرفت و به دلیل شکستگی و آسیب جدی به گردن و کمرش در بیمارستان بستری شد.
#مرگ_بر_پلیس
#مرگ_بر_فاشیسم_ایرانی
#مرگ_بر_مرز_و_دولت
#مهاجران_افغانستان
#جورج_فلوید
#ایران
#ACAB
#EndFascismInIran
#George_Floyd
#Immigration
#Iran
@asranarshism
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
رفقای ضد فاشیست، مردم آزادیخواه، عدالتطلب و برابریخواه جهان
وحشیگری فاشیسم دولتی و خشونت ماهیت پلیس در همه جا یکسان است و ستمگری قدرتمداران نیز یکی است. در هر ثانیهای که میگذرد، در گوشه و کنار این جهان، جنایت و خشونت علیه بشریت از سوی دولتها و پلیس رخ میدهد.
کودک ناشنوای بیپناهی از افغانستان با فشار زانوی پلیس حکومت فاشیست اسلامی ایران گردنش شکسته است. کودکی که زیر پای پلیس، از درد مادرش را نالهکنان صدا میزد. آیا نالهی این کودک بی پناه نباید فریاد ما شود؟ فریادی که به عمل بیانجامد.
عمل فوری ما میتواند مشارکت در کمپینهای ضد فاشیستی باشد که با صدای بلند به ستم و سرکوب این ستمگران اعتراض کنیم. اگر همین حالا در مقابل فاشیسم نایستیم، جنایات بزرگتری رخ خواهد داد.
وقت آن است که ما، مردم ضد فاشیست جهان، همبستگی خود را علیه فاشیسم بیان کنیم و فریاد برآوریم:
نه به فاشیسم!
آری به عدالت و برابری!
ما با هم قویتر هستیم.
#EndFascismInIran
https://t.me/asranarshism
وحشیگری فاشیسم دولتی و خشونت ماهیت پلیس در همه جا یکسان است و ستمگری قدرتمداران نیز یکی است. در هر ثانیهای که میگذرد، در گوشه و کنار این جهان، جنایت و خشونت علیه بشریت از سوی دولتها و پلیس رخ میدهد.
کودک ناشنوای بیپناهی از افغانستان با فشار زانوی پلیس حکومت فاشیست اسلامی ایران گردنش شکسته است. کودکی که زیر پای پلیس، از درد مادرش را نالهکنان صدا میزد. آیا نالهی این کودک بی پناه نباید فریاد ما شود؟ فریادی که به عمل بیانجامد.
عمل فوری ما میتواند مشارکت در کمپینهای ضد فاشیستی باشد که با صدای بلند به ستم و سرکوب این ستمگران اعتراض کنیم. اگر همین حالا در مقابل فاشیسم نایستیم، جنایات بزرگتری رخ خواهد داد.
وقت آن است که ما، مردم ضد فاشیست جهان، همبستگی خود را علیه فاشیسم بیان کنیم و فریاد برآوریم:
نه به فاشیسم!
آری به عدالت و برابری!
ما با هم قویتر هستیم.
#EndFascismInIran
https://t.me/asranarshism
Telegram
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
Forwarded from عبدالله سلاحی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from عبدالله سلاحی
افغانیبگیر، ممنوع کردن از کار، منع رفت و آمد، جلب و جذب به گروه تروریستی فاطمیون، قتل و قاچاق اعضای بدن، اردوگاهها و رد مرز کردن، همه اینها بخشهایی مرتبط با مهاجران هستند که در روند دفع زباله نیز وجود دارد.
همچنان که همه این موارد و موارد دیگر از قبیل تحقیر و آزار خیابانی، آزادی حمله به افغانی، باعث شده که تقریباً اکثریت کارگران، بخش اعظم زمان را در کارگاهها و محل کار سپری کنند و در طول ماهها، دو یا سه بار از آن خارج شوند. و این یک سیستم مشترک است که کل جامعه ایران- بشمول حکومت- برای دفع افغانی و روبیدن آن از اجتماع تدارک دیده است.
تن در حدود جنبش ژینا
هنوز مسئله بر سر تن است. تنی که هم میتواند بخشی از نشانههای نیروهای انقلابی را در خود داشته باشد و عواطف عمومی را نسبت به مطالبات برانگیزد، مثل؛ مصرع «برای کودکان افغانی» و هم از سوی نیروی مقابل انقلابیون و برای تهیج مردم مورد شکنجه و بازداشت قرار بگیرد، مثل؛ کودک افغانی، سید مهدی و شکستاندن گردن او...
همراهی اقشار مختلف جامعه را در هنگام بازداشت افغانستانیها با شکنجه در ملاء عام دیدهایم؛ وقتی که نیروهایی بنام یگان ویژه با چهرههای پوشانده بر سر موترهای شان چند تن مهاجر را لت و کوب میکنند و مردمی که دارند فیلم میگیرند، تاب نیاورده به بهانهی از نزدیکتر فیلم گرفتن، یکباره مشت و سیلی خود را حوالهی آن مهاجران در حال شکنجه میکنند. و این نمایشها و هیجانهای آن، همه برای مردم تدارک یافتهاند.
مردم اینگونه با دیکتاتور و حکومت رابطه برقرار میکنند. یک رابطه کاملاً تنانه که شامل فعالیتهای فزیکی مطلق مثل ضرب و شتم، نتایجی مثل هیجان، لذت بصری و غیره هستند.
شک نداشته باشید که رفتن و دیدن اجرای حکم اعدام در چهار راهها؛ چنین اصلاح شده و جای خود را به دیدن شکنجه و اشتراک در شکنجه تن مهاجر داده است. این تن، مرجع مشخصی برای محکومیت ندارد و میتواند از سوی هر تن دارای حقوق و حاضر در قلمرو قانون، صادر شود.
خطرهایی که جنبش زن، زندگی، آزادی را تهدید میکند و هر روز دارد بر آن غالب میشود، نه از سیستم سرکوب و نیروی سرکوب، بلکه از فرایند قلمروزاییهای انقلابی خودش، یعنی؛ تعیین حدود تنانگی سر بر خواهد آورد.
توجه به تن که به این جنبش مجال قلمروزدایی از امور اِعمالشوندهی حاکم را داد؛ وقتی که حمله به خانههای مهاجران و افغانیسوزان رخ داد، این ماجرا از قلمرو در حال شکلگیری جنبش (فرایند قلمروزایی) بیرونی باقی ماند.
جنبش ژینا، نتوانست تنانگی و مبارزه برای آزادی تن را به آخرین سرحدات ممکن برساند. بنابرین، قلمرو این جنبش، حدودی دارد که به پذیرفتن تن ملعون و و مهاجر با شرایط خاصی مینگرد و تا برآورده شدن آن، همبستگی با آن را به تعلیق انداخته است.
همان تعلیقی که قریب به نیم قرن از سوی جمهوری اسلامی انجام شد و اکنون به مرحلهی برهم زدن آن و دفع کامل مهاجران رسیده است.
پرداختن به تن و آزادی آن بعنوان تن خودی، رگهی فاشیسم نهفته در تنانگی جنبش زن، زندگی، آزادی (جنبش ژینا) است.
همچنان که همه این موارد و موارد دیگر از قبیل تحقیر و آزار خیابانی، آزادی حمله به افغانی، باعث شده که تقریباً اکثریت کارگران، بخش اعظم زمان را در کارگاهها و محل کار سپری کنند و در طول ماهها، دو یا سه بار از آن خارج شوند. و این یک سیستم مشترک است که کل جامعه ایران- بشمول حکومت- برای دفع افغانی و روبیدن آن از اجتماع تدارک دیده است.
تن در حدود جنبش ژینا
هنوز مسئله بر سر تن است. تنی که هم میتواند بخشی از نشانههای نیروهای انقلابی را در خود داشته باشد و عواطف عمومی را نسبت به مطالبات برانگیزد، مثل؛ مصرع «برای کودکان افغانی» و هم از سوی نیروی مقابل انقلابیون و برای تهیج مردم مورد شکنجه و بازداشت قرار بگیرد، مثل؛ کودک افغانی، سید مهدی و شکستاندن گردن او...
همراهی اقشار مختلف جامعه را در هنگام بازداشت افغانستانیها با شکنجه در ملاء عام دیدهایم؛ وقتی که نیروهایی بنام یگان ویژه با چهرههای پوشانده بر سر موترهای شان چند تن مهاجر را لت و کوب میکنند و مردمی که دارند فیلم میگیرند، تاب نیاورده به بهانهی از نزدیکتر فیلم گرفتن، یکباره مشت و سیلی خود را حوالهی آن مهاجران در حال شکنجه میکنند. و این نمایشها و هیجانهای آن، همه برای مردم تدارک یافتهاند.
مردم اینگونه با دیکتاتور و حکومت رابطه برقرار میکنند. یک رابطه کاملاً تنانه که شامل فعالیتهای فزیکی مطلق مثل ضرب و شتم، نتایجی مثل هیجان، لذت بصری و غیره هستند.
شک نداشته باشید که رفتن و دیدن اجرای حکم اعدام در چهار راهها؛ چنین اصلاح شده و جای خود را به دیدن شکنجه و اشتراک در شکنجه تن مهاجر داده است. این تن، مرجع مشخصی برای محکومیت ندارد و میتواند از سوی هر تن دارای حقوق و حاضر در قلمرو قانون، صادر شود.
خطرهایی که جنبش زن، زندگی، آزادی را تهدید میکند و هر روز دارد بر آن غالب میشود، نه از سیستم سرکوب و نیروی سرکوب، بلکه از فرایند قلمروزاییهای انقلابی خودش، یعنی؛ تعیین حدود تنانگی سر بر خواهد آورد.
توجه به تن که به این جنبش مجال قلمروزدایی از امور اِعمالشوندهی حاکم را داد؛ وقتی که حمله به خانههای مهاجران و افغانیسوزان رخ داد، این ماجرا از قلمرو در حال شکلگیری جنبش (فرایند قلمروزایی) بیرونی باقی ماند.
جنبش ژینا، نتوانست تنانگی و مبارزه برای آزادی تن را به آخرین سرحدات ممکن برساند. بنابرین، قلمرو این جنبش، حدودی دارد که به پذیرفتن تن ملعون و و مهاجر با شرایط خاصی مینگرد و تا برآورده شدن آن، همبستگی با آن را به تعلیق انداخته است.
همان تعلیقی که قریب به نیم قرن از سوی جمهوری اسلامی انجام شد و اکنون به مرحلهی برهم زدن آن و دفع کامل مهاجران رسیده است.
پرداختن به تن و آزادی آن بعنوان تن خودی، رگهی فاشیسم نهفته در تنانگی جنبش زن، زندگی، آزادی (جنبش ژینا) است.
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
جمهوری اسلامی؛ مظلومکُشِ فاشیست!
سالهای که تازه با جریانهای به اصطلاح فرهنگی و پیشرو در افغانستان آشنای پیدا کردم و تازه کتاب میخواندم، اینطور برداشت نموده بودم که حکومت جمهوری اسلامی در واقع مجرای دانش در افغانستان است. البته با توجه به اینکه از زبان اکثر فرهنگیان افغانستان این را میشنیدم که جمهوری اسلامی پشتوانهی زبان فارسی و مجرای دانش و کتاب در افغانستان است و ما هم به آن باورمند بودیم. چون جریانهای فرهنگی و به خصوص اکثر نویسندهگان و شاعران با نمایندهگیهای دیپلماتیک و فرهنگی ایران در افغانستان روابط داشتند. این دکترین بودند که برای مردم افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی روایت خلق میکردند و آن را به عنوان قهرمان به ما نشان میدادند؛ تا اینکه بعدها دانستم که چقدر به ما دروغ گفته اند. از طرفی دو موضوع دیگر نیز در این چشم انداز درشت و مهم بود.
۱_ ناسیونالیزم فارسیگرایی، آریاناگرایی و خراسانخواهی و حوزهی تمدنی زبان فارسی. این فارسیوانگرایی در بین فرهنگیان فارسی زبان به حدی بود/است، که شاعران درباری مانند نجیب بارور از افغانستان، در حضور خامنهی (فاشیستِ جنایتپیشه) شعر میسراید و به مدح میگیرد که در واقع بیانگر اوج ناسیونالیزم فارسیوانی و مانیفست اصلی این گروه فکری_فرهنگی در افغانستان است.
۱_ اسلام گرایی و قهرماندانستن جمهوری اسلامی به عنوان مدافع اسلام در مقابل آمریکا و آمپریالیزم غربی. بخش کثیری از ذهنیت عوام در افغانستان طوریاست که گویا جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت هستهای و مستحکم در مقابل آمپریالیزم غربی است.
درحالیکه واقعیت این است، که جمهوری اسلامی، نه تنها قدرتی در مقابل آمریکا نیست، بلکه همدست و بازیچهی دست حکومت آمریکا است. تحقیرهای دیپلوماتیک و حملاتی که از طرفی اسرائیل بالای ایران صورت گرفت، این حقیقت را روشن نمود که جمهوری اسلامی یک "ببر کاغذی" بیش نیست و برای حفظ حاکمیتش آمادهی هرنوع تحقیر است. حکومتی که جز کشتن و زندانی نمودن شهروندانش و جنایت علیه مهاجران کاری دیگری نمیتواند. یک حاکمیت مظلومکُش و زورپرست.
چند روز پیش یک نوار تصویری از زیر لگدگرفتن یک مهاجر افغانستانی توسط پولیس جمهوری اسلامی به نشر رسید که مشت نمونهی خروار، بیانگر ستم و جنایت علیه مهاجران افغانستانی است. مهاجرانی که از ترس امارت اسلامی و برای پیداکردن لقمه نانی به کشوری دیگری مهاجر شده اند و از طرف یک حاکمیت اسلامی دیگری اینگونه استقبال میشود.
اما؛ میخواهم برای آن گروهی فکری که هنوز جمهوری اسلامی را پشتوانهی ناسیونالیزم زبانی و قهرمان مبارزه علیه آمپریالیزم میدانند، بگویم که اندک تأمل نمایند و باید به این پیبرده باشند که جمهوری اسلامی در جنایتش مادر امارت اسلامی و تمام جنایتپیشهگان جهان است.
نویسنده: رهیاب
https://t.me/asranarshism
سالهای که تازه با جریانهای به اصطلاح فرهنگی و پیشرو در افغانستان آشنای پیدا کردم و تازه کتاب میخواندم، اینطور برداشت نموده بودم که حکومت جمهوری اسلامی در واقع مجرای دانش در افغانستان است. البته با توجه به اینکه از زبان اکثر فرهنگیان افغانستان این را میشنیدم که جمهوری اسلامی پشتوانهی زبان فارسی و مجرای دانش و کتاب در افغانستان است و ما هم به آن باورمند بودیم. چون جریانهای فرهنگی و به خصوص اکثر نویسندهگان و شاعران با نمایندهگیهای دیپلماتیک و فرهنگی ایران در افغانستان روابط داشتند. این دکترین بودند که برای مردم افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی روایت خلق میکردند و آن را به عنوان قهرمان به ما نشان میدادند؛ تا اینکه بعدها دانستم که چقدر به ما دروغ گفته اند. از طرفی دو موضوع دیگر نیز در این چشم انداز درشت و مهم بود.
۱_ ناسیونالیزم فارسیگرایی، آریاناگرایی و خراسانخواهی و حوزهی تمدنی زبان فارسی. این فارسیوانگرایی در بین فرهنگیان فارسی زبان به حدی بود/است، که شاعران درباری مانند نجیب بارور از افغانستان، در حضور خامنهی (فاشیستِ جنایتپیشه) شعر میسراید و به مدح میگیرد که در واقع بیانگر اوج ناسیونالیزم فارسیوانی و مانیفست اصلی این گروه فکری_فرهنگی در افغانستان است.
۱_ اسلام گرایی و قهرماندانستن جمهوری اسلامی به عنوان مدافع اسلام در مقابل آمریکا و آمپریالیزم غربی. بخش کثیری از ذهنیت عوام در افغانستان طوریاست که گویا جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت هستهای و مستحکم در مقابل آمپریالیزم غربی است.
درحالیکه واقعیت این است، که جمهوری اسلامی، نه تنها قدرتی در مقابل آمریکا نیست، بلکه همدست و بازیچهی دست حکومت آمریکا است. تحقیرهای دیپلوماتیک و حملاتی که از طرفی اسرائیل بالای ایران صورت گرفت، این حقیقت را روشن نمود که جمهوری اسلامی یک "ببر کاغذی" بیش نیست و برای حفظ حاکمیتش آمادهی هرنوع تحقیر است. حکومتی که جز کشتن و زندانی نمودن شهروندانش و جنایت علیه مهاجران کاری دیگری نمیتواند. یک حاکمیت مظلومکُش و زورپرست.
چند روز پیش یک نوار تصویری از زیر لگدگرفتن یک مهاجر افغانستانی توسط پولیس جمهوری اسلامی به نشر رسید که مشت نمونهی خروار، بیانگر ستم و جنایت علیه مهاجران افغانستانی است. مهاجرانی که از ترس امارت اسلامی و برای پیداکردن لقمه نانی به کشوری دیگری مهاجر شده اند و از طرف یک حاکمیت اسلامی دیگری اینگونه استقبال میشود.
اما؛ میخواهم برای آن گروهی فکری که هنوز جمهوری اسلامی را پشتوانهی ناسیونالیزم زبانی و قهرمان مبارزه علیه آمپریالیزم میدانند، بگویم که اندک تأمل نمایند و باید به این پیبرده باشند که جمهوری اسلامی در جنایتش مادر امارت اسلامی و تمام جنایتپیشهگان جهان است.
نویسنده: رهیاب
https://t.me/asranarshism
Telegram
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com
Contact/تماس:@Asranarchism1
Forwarded from جبههی خودکُشها (عبدالله سلاحی)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جبههی خودکُشها (عبدالله سلاحی)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
از اعتصابات بیسابقه پرستاران که در صد سال گذشته در ایران بی سابقه بوده است و در بیش از 50 بیمارستان دولتی همچنان ادامه دارد حمایت کامل می کنیم.
https://t.me/asranarshism
https://t.me/asranarshism
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
با گسترش اعتصاب و اعتراض پرستاران در شهرهای مختلف ایران، اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران از این اعتصابات و اعتراضات حمایت کرده است. در بخشی از بیانیهای که در کانال این اتحادیه منتشر شده آمده است: «هشدار میدهیم که اگر به خواستههای برحق پرستاران پاسخ داده نشود، ما کامیونداران و رانندگان سراسری در حمایت از آنها دست به اعتصاب و اعتراض خواهیم زد».
افزایش قیمت بنزین مسیری است که دولت مسعود پزشکیان، به عنوان مجری سیاستهای کلی نظام طی میکند.
این کاری است که دولت رییسی هم جرات انجام آن را نداشت.
مردم نیز به پزشکیان هشدارمی دهند #بنزین_گران_نشود
مردم با گران شدن بنزین که منجر به گران شدن همه اجناس خواهد شد موافق نیستند
https://t.me/anarchist_arak
این کاری است که دولت رییسی هم جرات انجام آن را نداشت.
مردم نیز به پزشکیان هشدارمی دهند #بنزین_گران_نشود
مردم با گران شدن بنزین که منجر به گران شدن همه اجناس خواهد شد موافق نیستند
https://t.me/anarchist_arak
Telegram
آنارشیست اراک
کانال تلگرامی {آنارشیست های اراک}
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی از برگزاری برنامه های سرتاسری دومین سالگرد قتل حکومتی ژینا مهسا امینی در شهرها و کشورهای مختلف.