Forwarded from شبکه مردمی حقوق بشر افغانستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای زنان معترض از تخار برای دادخواهی و آزادی #منیژه_صدیقی
Forwarded from شبکه مردمی حقوق بشر افغانستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای زنان معترض از تخار:
چین بدنبال بهرسمیت رساندن یک گروه تروریستی است
چین بدنبال بهرسمیت رساندن یک گروه تروریستی است
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
The action against Iran regime executions in Cologne Germany
آکسیون در کلن آلمان علیه اعدام ها در ایران
#notoexecution
#köln
#germany
#iran
#نه_به_اعدام
#ایران
#کلن
#آلمان
@asranarshism
آکسیون در کلن آلمان علیه اعدام ها در ایران
#notoexecution
#köln
#germany
#iran
#نه_به_اعدام
#ایران
#کلن
#آلمان
@asranarshism
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
Seen in New York
NO TO EXECUTION IN IRAN
From NYC for all Kurdish and Iranian political prisoners and freedom fighters
مشاهده در نیویورک
نه به اعدام
از نیویورک برای مبارزان سیاسی در بند در زندان های ایران و کردستان و بر ضد اخبار جعلی ابرقدرت ها و قدرت های منطقه
#نه_به_اعدام
#ایران
#نیویورک
#No_to_execution
#Iran
#newyork
@asranarshism
NO TO EXECUTION IN IRAN
From NYC for all Kurdish and Iranian political prisoners and freedom fighters
مشاهده در نیویورک
نه به اعدام
از نیویورک برای مبارزان سیاسی در بند در زندان های ایران و کردستان و بر ضد اخبار جعلی ابرقدرت ها و قدرت های منطقه
#نه_به_اعدام
#ایران
#نیویورک
#No_to_execution
#Iran
#newyork
@asranarshism
Forwarded from قیام مردمی
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-farhang-amniat
فرهنگ امنیت چیست؟
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-amn-mandan-dar-khiaban
امن ماندن در خیابان
https://fa.anarchistlibraries.net/library/workers-solidarity-movement-chegoune-jalasat-ra-sazmandehi-konim
چگونه جلسات را سازماندهی کنیم
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-nokat-fashen-afrad-bibak
نکات فشن برای افراد بیباک
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-gorouh-hambastegy
گروههای همبستگی
https://fa.anarchistlibraries.net/library/rhnmy-mqblhy-m-trdyn-b-zkhm-glwlh
راهنمای مقابلهی معترضین با زخم گلوله
فرهنگ امنیت چیست؟
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-amn-mandan-dar-khiaban
امن ماندن در خیابان
https://fa.anarchistlibraries.net/library/workers-solidarity-movement-chegoune-jalasat-ra-sazmandehi-konim
چگونه جلسات را سازماندهی کنیم
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-nokat-fashen-afrad-bibak
نکات فشن برای افراد بیباک
https://fa.anarchistlibraries.net/library/crimethinc-gorouh-hambastegy
گروههای همبستگی
https://fa.anarchistlibraries.net/library/rhnmy-mqblhy-m-trdyn-b-zkhm-glwlh
راهنمای مقابلهی معترضین با زخم گلوله
کتابخانه آنارشیستی
فرهنگ امنیت چیست؟
CrimethInc فرهنگ امنیت چیست؟ 1 نوامبر 2004
Forwarded from آنارشیستهای کابل
بوروکراسی؛ یعنی استثمار مردم توسط دولت!
دولتها با ایجاد نیاز اجباری و محدودیت بر مردم نوعی از زور و اقتدار شان را به نمایش میگذارند. حکومت طالبان البته مانند دیگر عملکردهایش بیرحمانهتر، با پیچیدهسازی روند بوروکراسی، میخواهد اقتدار شان را به رخ بکشانند و بر رنج مردم بیفزایند.
وقتی به صفهای طولانی و هزار نفری پشت دروازههای ریاست پاسپورت، ریاست ثبت احوال نفوس، وزارتخانه و محکمههای حکومت طالبان ببینیم، میدانیم که این بوروکراسی چی حالی را بر سر مردم آورده است.
نخست حکومتها نیازی را به نام اسنادهویت، مانند تذکره، پاسپورت، نکاحخط، تولد کارت و ... خلق میکنند و داشتن آنرا اجباری میدانند، بعد برای بهدستآوردن آن چنان روند اداری و اخذ آن را پیچیده و پرچالش مینمایند، که هم بتوانند زیر نام عواید و تعرفه پول به دستآورند و هم اقتدار شان را نمایش بدهند.
به این صحنه توجه نمایید که: هزاران انسان در سرمایی زمستان زیر برف و باران، گرد و غبار و در گرمای تابستان زیر نور آفتاب سوزان برای گرفتن امضای یک رئیس و تاپهی یک مامور ساعتها به انتظار میایستد و بعد از روزها تکرار این سناریوی تلخ و با دادن مبالغ هنگفت پولی موفق به دریافت یک سند اجباری میشود؛ چیزی که اگر در عمق آن توجه نمایی یک روند مسخره و فقط برای مردمآزاری است.
حتی در عرصهی جرم و مجرمپنداری این ستم و استبداد حکومتها را میتوان به وضوح دید. به طور نمونه حکومتها خوردن ویا نوشیدن چیزی را ممنوع میسازند و وقتی کسی آنرا از روی نیاز یا عادت بنوشد ویا بخورند مجازات میکنند.
باب مثال، در حکومت طالبان نوشیدن و فروش الکول منع شدهاست، اما زمانی که کسی را در حال نوشیدن ویا فروش الکول گیر بیاورند با گرفتن پول گزاف رها میکنند و این پول را به طور رشوه و پنهانی اخذ مینمایند و اگر فرد گیرافتاده پول نپردازد لتوکوب و زندانی میشود. این مجرمانگاری و بخشش در بدل پول مرا به یاد آن میاندازد که کشیشها با گرفتن پول گناه کسی را میبخشیدند و از خدا برائت میگرفتند و این روشن میسازد که چی پیوند و شباهت عمیقی بین دین و دولت وجود دارد که متولیان آن با چی ترفندهای مردم را میچاپند و استثمار مینمایند.
بلی، دین و دولت زیر نام شریعت، پیغام خدا، قانون، بوروکراسی و نظم اجتماعی نیاز و محدودیت میآفرینند و از آن سود میبرند.
نه به دین، دولت و اقتدار!
نه به حکومت طالبان!
زندهباد آنارشیسم!
https://t.me/Kabul_Anarchists
دولتها با ایجاد نیاز اجباری و محدودیت بر مردم نوعی از زور و اقتدار شان را به نمایش میگذارند. حکومت طالبان البته مانند دیگر عملکردهایش بیرحمانهتر، با پیچیدهسازی روند بوروکراسی، میخواهد اقتدار شان را به رخ بکشانند و بر رنج مردم بیفزایند.
وقتی به صفهای طولانی و هزار نفری پشت دروازههای ریاست پاسپورت، ریاست ثبت احوال نفوس، وزارتخانه و محکمههای حکومت طالبان ببینیم، میدانیم که این بوروکراسی چی حالی را بر سر مردم آورده است.
نخست حکومتها نیازی را به نام اسنادهویت، مانند تذکره، پاسپورت، نکاحخط، تولد کارت و ... خلق میکنند و داشتن آنرا اجباری میدانند، بعد برای بهدستآوردن آن چنان روند اداری و اخذ آن را پیچیده و پرچالش مینمایند، که هم بتوانند زیر نام عواید و تعرفه پول به دستآورند و هم اقتدار شان را نمایش بدهند.
به این صحنه توجه نمایید که: هزاران انسان در سرمایی زمستان زیر برف و باران، گرد و غبار و در گرمای تابستان زیر نور آفتاب سوزان برای گرفتن امضای یک رئیس و تاپهی یک مامور ساعتها به انتظار میایستد و بعد از روزها تکرار این سناریوی تلخ و با دادن مبالغ هنگفت پولی موفق به دریافت یک سند اجباری میشود؛ چیزی که اگر در عمق آن توجه نمایی یک روند مسخره و فقط برای مردمآزاری است.
حتی در عرصهی جرم و مجرمپنداری این ستم و استبداد حکومتها را میتوان به وضوح دید. به طور نمونه حکومتها خوردن ویا نوشیدن چیزی را ممنوع میسازند و وقتی کسی آنرا از روی نیاز یا عادت بنوشد ویا بخورند مجازات میکنند.
باب مثال، در حکومت طالبان نوشیدن و فروش الکول منع شدهاست، اما زمانی که کسی را در حال نوشیدن ویا فروش الکول گیر بیاورند با گرفتن پول گزاف رها میکنند و این پول را به طور رشوه و پنهانی اخذ مینمایند و اگر فرد گیرافتاده پول نپردازد لتوکوب و زندانی میشود. این مجرمانگاری و بخشش در بدل پول مرا به یاد آن میاندازد که کشیشها با گرفتن پول گناه کسی را میبخشیدند و از خدا برائت میگرفتند و این روشن میسازد که چی پیوند و شباهت عمیقی بین دین و دولت وجود دارد که متولیان آن با چی ترفندهای مردم را میچاپند و استثمار مینمایند.
بلی، دین و دولت زیر نام شریعت، پیغام خدا، قانون، بوروکراسی و نظم اجتماعی نیاز و محدودیت میآفرینند و از آن سود میبرند.
نه به دین، دولت و اقتدار!
نه به حکومت طالبان!
زندهباد آنارشیسم!
https://t.me/Kabul_Anarchists
Telegram
آنارشیستهای کابل
کانال تلگرامی آنارشیستهای کابل
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
Forwarded from آنارشیستهای مزار شریف
انتقادی بر اعلامیه چتر اتحاد ملی زنان افغانستان
سیاستهای دوگانهای که زیر نام اتحاد، زنان معترض را بسوی تعامل با طالبان میکشاند
نویسنده یادداشت: عبدالله سلاحی
نشستی که قرار است در 18 و 19 فبروری در دوحه برگزار شود، دومین نشست از سلسله نشستهایی خوانده میشود که سازمان ملل متحد، همراه با نمایندگان دولتها و نهادهای سیاسی و حقوقبشری گوناگون، پیرامون اوضاع افغانستان، برگزار کرده و ادامه میدهد.
ولی این، دومین گفتن به نشست دوحه، یک تاکتیک لفظی بسیار زیرکانه است؛ زیرا ما میدانیم که اکنون جامعه ملل، میخواهد، معترضان به حضور طالبان در افغانستان را بنحوی در پروسه صلح آمریکا و طالبان ادغام کند و بگوید؛ اکنون، همه مردم افغانستان و همه گروههای مخالف و معترض در برابر طالبان، مثل دولتهای جهان خواهان تعامل و سازش هستند.
این نشستها، بشکل بسیار ظریفی در پی ترمیم نواقص نشستهای قبلی دوحه است تا بوسیله آن، طالبان را به مشروعیت داخلی و سپس مشروعیت خارجی برسانند.
اینکه گروههای مختلفی چون احزاب، شورای عالی مقاومت و سیاسیون سابق... از اشتراک در چنین نشستهایی خوشحال باشند و از آن استقبال کنند، جای تعجب ندارد. ولی وقتیکه میبینیم، نهادی زیر نام فعالان زن ( شکل پروژهای شدهی حقوق زنان)، از چنین نشستی با طالبان استقبال میکند با کمال حیرانی به نیت و شعور سیاسی آن شک میکنیم.
نهاد «چتر اتحاد ملی زنان افغانستان»، در اعلامیه خود راجع به نشست دوحه نوشته است:
« ما فعالان حقوق زن که زیر چتر واحد مشارکت سیاسی-مدنی برای آزادی، عدالت و برابری مبارزه مینماییم، از تصمیم سرمنشی سازمان ملل که میزبان این کنفرانس است، بابت حضور زنان در آن صمیمانه استقبال و تشکری مینماییم».
وقتیکه مبارزات زنان معترض را دنبال کرده باشیم، میتوانیم بفهمیم که چه نشستهایی به نفع زنان ومردم افغانستان و چه نشستهایی به دنبال مشروعیت دادن به طالبان است؛ زیرا شعارها و گفتارهای زنان معترض، خود بیانگر سیاست مردمی و برای مردم است. آنان همواره صدا بلند کردهاند که هرگونه نشست با طالبان، مساوی است با مشروعیت دادن به طالبان.
پس حالا، چگونه نهاد چتر ملی اتحاد زنان افغانستان که متشکل از گروههای مختلف زنان معترض هم است، اعلامیه خوشحالی و استقبال از نشست دوحه را منتشر میکند؟!
آیا زنان معترضی که در این نهاد حضور دارند، نمیبینند که زیر نام اتحاد و چتر و غیره، به پای خودشان به مجلسی کشانده میشوند که آنجا شکنجهگران، زندانبانان و قاتلانِ همرزمان شان حضور دارند؟!
مگر شما در کف خیابانها و روی اعلامیههای تان، بارها نگفته بودید که هر نشستی همراه با طالبان مساوی با مشروعیت دادن به طالبان است؟!
پس اکنون، چگونه اجازه دادهاید که نهاد «چتر اتحاد ملی زنان افغانستان» که مدعی داشتن اعضا از زنان معترض است؛ با تناقض آشکار و توهینآمیز به شعور سیاسی مردم در اعلامیه خود هم طالبان را قاتل بخواند، خواهان تحریم آنان شود؛ و هم از اشتراک زنان در نشستی با حضور طالبان، ابراز خوشحالی کند:
« ما از اعضای سازمان ملل میخواهیم که با قاتلان مردم و زنان افغانستان تعامل ننموده و برسمیت شناختن آنان را تحریم و برای منزوی ساختن و فشار بر طالبان تعزیرات جدید و شدیدتر را اتخاذ نماید...»
مگر این هم به نعل و هم به میخ کوبیدن نیست؟!
امروز، هم رهبری و کل هیئت رهبری این نهاد و هم تک تک اعضای آن که متاسفانه شامل زنان معترض نیز است، پاسخگو هستند.
باید، جواب پس بدهند که چرا میخواهند در نشستی حضور داشته باشند که برخلاف خواسته خودشان، نه تنها تعزیرات و تحریمی بر طالبان ایجاد نمیکند، بلکه خودش باعث میشود، نمایندگان طالبان پا در مجالس بین المللی و نشستهای مهم با دولتها و نهادهای مختلف بگذارند.
اگر شما خواهان تعامل با طالبان نیستید، پس چرا مثل دیگر زنان معترض که بیرون از این چتر به اصطلاح مبارزاتی، علیه این نشست بگونه انفرادی و جمعی دارند بیانیه صادر میکنند، نمیایستید که برعکس؛ میروید، نشستی را رسمیت میدهید که در آن نماینده طالبان را مثل یک دیموکرات بر کرسی مذاکره مینشاند؟!
آیا هر کسی که روزی علیه استبداد برخاست، صلاحیت مذاکره با قاتلان را به دست میآورد و میتواند به ازای مبارزاتی که انجام داده است، سرنوشت مردم را هم بدست بگیرد؟!
https://t.me/Mazar_Anarchists
سیاستهای دوگانهای که زیر نام اتحاد، زنان معترض را بسوی تعامل با طالبان میکشاند
نویسنده یادداشت: عبدالله سلاحی
نشستی که قرار است در 18 و 19 فبروری در دوحه برگزار شود، دومین نشست از سلسله نشستهایی خوانده میشود که سازمان ملل متحد، همراه با نمایندگان دولتها و نهادهای سیاسی و حقوقبشری گوناگون، پیرامون اوضاع افغانستان، برگزار کرده و ادامه میدهد.
ولی این، دومین گفتن به نشست دوحه، یک تاکتیک لفظی بسیار زیرکانه است؛ زیرا ما میدانیم که اکنون جامعه ملل، میخواهد، معترضان به حضور طالبان در افغانستان را بنحوی در پروسه صلح آمریکا و طالبان ادغام کند و بگوید؛ اکنون، همه مردم افغانستان و همه گروههای مخالف و معترض در برابر طالبان، مثل دولتهای جهان خواهان تعامل و سازش هستند.
این نشستها، بشکل بسیار ظریفی در پی ترمیم نواقص نشستهای قبلی دوحه است تا بوسیله آن، طالبان را به مشروعیت داخلی و سپس مشروعیت خارجی برسانند.
اینکه گروههای مختلفی چون احزاب، شورای عالی مقاومت و سیاسیون سابق... از اشتراک در چنین نشستهایی خوشحال باشند و از آن استقبال کنند، جای تعجب ندارد. ولی وقتیکه میبینیم، نهادی زیر نام فعالان زن ( شکل پروژهای شدهی حقوق زنان)، از چنین نشستی با طالبان استقبال میکند با کمال حیرانی به نیت و شعور سیاسی آن شک میکنیم.
نهاد «چتر اتحاد ملی زنان افغانستان»، در اعلامیه خود راجع به نشست دوحه نوشته است:
« ما فعالان حقوق زن که زیر چتر واحد مشارکت سیاسی-مدنی برای آزادی، عدالت و برابری مبارزه مینماییم، از تصمیم سرمنشی سازمان ملل که میزبان این کنفرانس است، بابت حضور زنان در آن صمیمانه استقبال و تشکری مینماییم».
وقتیکه مبارزات زنان معترض را دنبال کرده باشیم، میتوانیم بفهمیم که چه نشستهایی به نفع زنان ومردم افغانستان و چه نشستهایی به دنبال مشروعیت دادن به طالبان است؛ زیرا شعارها و گفتارهای زنان معترض، خود بیانگر سیاست مردمی و برای مردم است. آنان همواره صدا بلند کردهاند که هرگونه نشست با طالبان، مساوی است با مشروعیت دادن به طالبان.
پس حالا، چگونه نهاد چتر ملی اتحاد زنان افغانستان که متشکل از گروههای مختلف زنان معترض هم است، اعلامیه خوشحالی و استقبال از نشست دوحه را منتشر میکند؟!
آیا زنان معترضی که در این نهاد حضور دارند، نمیبینند که زیر نام اتحاد و چتر و غیره، به پای خودشان به مجلسی کشانده میشوند که آنجا شکنجهگران، زندانبانان و قاتلانِ همرزمان شان حضور دارند؟!
مگر شما در کف خیابانها و روی اعلامیههای تان، بارها نگفته بودید که هر نشستی همراه با طالبان مساوی با مشروعیت دادن به طالبان است؟!
پس اکنون، چگونه اجازه دادهاید که نهاد «چتر اتحاد ملی زنان افغانستان» که مدعی داشتن اعضا از زنان معترض است؛ با تناقض آشکار و توهینآمیز به شعور سیاسی مردم در اعلامیه خود هم طالبان را قاتل بخواند، خواهان تحریم آنان شود؛ و هم از اشتراک زنان در نشستی با حضور طالبان، ابراز خوشحالی کند:
« ما از اعضای سازمان ملل میخواهیم که با قاتلان مردم و زنان افغانستان تعامل ننموده و برسمیت شناختن آنان را تحریم و برای منزوی ساختن و فشار بر طالبان تعزیرات جدید و شدیدتر را اتخاذ نماید...»
مگر این هم به نعل و هم به میخ کوبیدن نیست؟!
امروز، هم رهبری و کل هیئت رهبری این نهاد و هم تک تک اعضای آن که متاسفانه شامل زنان معترض نیز است، پاسخگو هستند.
باید، جواب پس بدهند که چرا میخواهند در نشستی حضور داشته باشند که برخلاف خواسته خودشان، نه تنها تعزیرات و تحریمی بر طالبان ایجاد نمیکند، بلکه خودش باعث میشود، نمایندگان طالبان پا در مجالس بین المللی و نشستهای مهم با دولتها و نهادهای مختلف بگذارند.
اگر شما خواهان تعامل با طالبان نیستید، پس چرا مثل دیگر زنان معترض که بیرون از این چتر به اصطلاح مبارزاتی، علیه این نشست بگونه انفرادی و جمعی دارند بیانیه صادر میکنند، نمیایستید که برعکس؛ میروید، نشستی را رسمیت میدهید که در آن نماینده طالبان را مثل یک دیموکرات بر کرسی مذاکره مینشاند؟!
آیا هر کسی که روزی علیه استبداد برخاست، صلاحیت مذاکره با قاتلان را به دست میآورد و میتواند به ازای مبارزاتی که انجام داده است، سرنوشت مردم را هم بدست بگیرد؟!
https://t.me/Mazar_Anarchists
Telegram
آنارشیستهای مزار شریف
کانال تلگرامی {آنارشیستهای مزار شریف}
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://t.me/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://t.me/joinchat/RRUTo6xyoT468fgO
Forwarded from آرشیو گاهشمار آنارشیستی
8 فوریه 1938، اولگا تاراتوتا، کارگر فلزکار آنارشیست، به دلیل سازماندهی کارگران راه آهن در اتحاد جماهیر شوروی اعدام شد. او بارها توسط رژیم و تزار دستگیر و زندانی شده بود، اما هرگز از مبارزه برای طبقه کارگر دست نکشید.
8Feb 1938 veteran metalworker and anarchist, Olga Taratuta, was executed in the USSR for organising rail workers. She had been arrested and imprisoned many times by the regime and by the Tsar, but never gave up the fight for the working class
8 feb 1938 veteranen metallarbetare och anarkist, Olga Taratuta, avrättades i Sovjetunionen för att ha organiserat järnvägsarbetare. Hon hade arresterats och fängslats många gånger av regimen och av tsaren, men gav aldrig upp kampen för arbetarklassen
https://t.me/Anarchist_timeline
8Feb 1938 veteran metalworker and anarchist, Olga Taratuta, was executed in the USSR for organising rail workers. She had been arrested and imprisoned many times by the regime and by the Tsar, but never gave up the fight for the working class
8 feb 1938 veteranen metallarbetare och anarkist, Olga Taratuta, avrättades i Sovjetunionen för att ha organiserat järnvägsarbetare. Hon hade arresterats och fängslats många gånger av regimen och av tsaren, men gav aldrig upp kampen för arbetarklassen
https://t.me/Anarchist_timeline
Forwarded from آرشیو گاهشمار آنارشیستی
۱۱ فوریه ۱۹۱۶ اما گلدمن به خاطر توزیع اطلاعاتی درباره جلوگیری از بارداری در نیویورک سیتی بازداشت شد.
درحالی که صاحبان صنایع به دنبال افزایش جمعیت برای پایین نگهداشتن دستمزد و پر کردن ارتششان هستند، تنظیم خانواده امری حیاتی برای طبقه کارگر است.
https://t.me/Anarchist_timeline
درحالی که صاحبان صنایع به دنبال افزایش جمعیت برای پایین نگهداشتن دستمزد و پر کردن ارتششان هستند، تنظیم خانواده امری حیاتی برای طبقه کارگر است.
https://t.me/Anarchist_timeline
Forwarded from فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
سرهنگ محمود خداداد رئیس پلیس امنیت عمومی ملایر نیز به ضرب گلوله کشته شد
در ایران فقط در همین ماه بهمن تعدادی از فرماندهان نیروی انتظامی و کادرهای آن یا مسئول بسیج در استانهای مختلف در مواردی مشابه به ضرب گلوله کشته شده اند.
سهشنبه، ۱۷ بهمن ، شش روز بعد از کشته شدن سرتیپ دوم کوروش بازیار فرمانده یگان امداد شیرازبه ضرب گلوله که نقش اساسی در سرکوب اعتراضات در استان فارس داشت اینبار سرهنگ محمود خداداد رئیس پلیس امنیت عمومی شهرستان ملایرروز دوشنبه ۲۳ بهمنماه به ضرب گلوله کشته شد. وی نیز نقش اساسی در سرکوب اعتراضات ملایر و حومه آن داشت.
رسول شهریاری، رئیس کانون مداحان شاهینشهر و مسئول بسیج هنرمندان ، نیز۲۱ بهمن با شلیک گلوله نیزکشته شد.
در یک رویداد دیگر ۲۱ بهمنماه یک مأمور نیروی انتظامی در «یگان امداد» شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز حین گشت زدن با ماشین پلیس توسط یک سرباز وظیفه کشته شد.
روز پنجشنبه ۱۲ بهمنماه نیز در اثر تیراندازی یک سربازدرکلانتری ۱۴ پاکدشت ورامین در جنوب تهران دو نفر از جمله یک کادر نیروی انتظامی و خود آن سربازکشته شدند.
دهم بهمنماه ۱۴۰۲ در بخش قطرویه شهرستان نی ریز نیزابتدا ۲ نفر از کادرهای نیروی انتظامی به هویتهای سرهنگ دوم "رضا شاهسونی" و ستواندوم "علی شاهسونی" به ضرب گلوله کشته و ۴ نفر دیگر نیز مجروح شدند که پس از آن استوار یکم اکبر زارع از مجروحین نیز کشته شد
افزایش تلفات نیروی انتظامی حین مأموریت به شدّت افزایش پیدا کرده است. در موارد اخیر اغلب فرماندهان رده بالای مناطق هدف قرار گرفتهاند. این موضوع که در خبرها ادعا میشود فرماندهان رده بالای نیروی انتظامی در شهرستانها بطور مستقیم در مأموریتهایی نظیر تعقیب قاتل یا قاچاقچیان یا اشراریا براثراختلاف خانوادگی یا اشتباه سهوی یک سربازیا در حین گشت شهری به ضرب گلوله کشته می شوند، به هیچ وجه باور کردنی نیست.
درضمن باید در نظر داشت که قطعا این لیست کامل نیست واز طرفی این موارد به غیر از لیست نیروهای انتظامی ، نظامی و امنیتی به هلاکت رسیده در سیستان و بلوچستان است و در سال ۱۴۰۲ تعداد زیادی از عوامل نظامی و امنیتی تا کنون به ضرب گلوله کشته شده اند .
در ایران فقط در همین ماه بهمن تعدادی از فرماندهان نیروی انتظامی و کادرهای آن یا مسئول بسیج در استانهای مختلف در مواردی مشابه به ضرب گلوله کشته شده اند.
سهشنبه، ۱۷ بهمن ، شش روز بعد از کشته شدن سرتیپ دوم کوروش بازیار فرمانده یگان امداد شیرازبه ضرب گلوله که نقش اساسی در سرکوب اعتراضات در استان فارس داشت اینبار سرهنگ محمود خداداد رئیس پلیس امنیت عمومی شهرستان ملایرروز دوشنبه ۲۳ بهمنماه به ضرب گلوله کشته شد. وی نیز نقش اساسی در سرکوب اعتراضات ملایر و حومه آن داشت.
رسول شهریاری، رئیس کانون مداحان شاهینشهر و مسئول بسیج هنرمندان ، نیز۲۱ بهمن با شلیک گلوله نیزکشته شد.
در یک رویداد دیگر ۲۱ بهمنماه یک مأمور نیروی انتظامی در «یگان امداد» شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز حین گشت زدن با ماشین پلیس توسط یک سرباز وظیفه کشته شد.
روز پنجشنبه ۱۲ بهمنماه نیز در اثر تیراندازی یک سربازدرکلانتری ۱۴ پاکدشت ورامین در جنوب تهران دو نفر از جمله یک کادر نیروی انتظامی و خود آن سربازکشته شدند.
دهم بهمنماه ۱۴۰۲ در بخش قطرویه شهرستان نی ریز نیزابتدا ۲ نفر از کادرهای نیروی انتظامی به هویتهای سرهنگ دوم "رضا شاهسونی" و ستواندوم "علی شاهسونی" به ضرب گلوله کشته و ۴ نفر دیگر نیز مجروح شدند که پس از آن استوار یکم اکبر زارع از مجروحین نیز کشته شد
افزایش تلفات نیروی انتظامی حین مأموریت به شدّت افزایش پیدا کرده است. در موارد اخیر اغلب فرماندهان رده بالای مناطق هدف قرار گرفتهاند. این موضوع که در خبرها ادعا میشود فرماندهان رده بالای نیروی انتظامی در شهرستانها بطور مستقیم در مأموریتهایی نظیر تعقیب قاتل یا قاچاقچیان یا اشراریا براثراختلاف خانوادگی یا اشتباه سهوی یک سربازیا در حین گشت شهری به ضرب گلوله کشته می شوند، به هیچ وجه باور کردنی نیست.
درضمن باید در نظر داشت که قطعا این لیست کامل نیست واز طرفی این موارد به غیر از لیست نیروهای انتظامی ، نظامی و امنیتی به هلاکت رسیده در سیستان و بلوچستان است و در سال ۱۴۰۲ تعداد زیادی از عوامل نظامی و امنیتی تا کنون به ضرب گلوله کشته شده اند .
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی ریلکس میگه " کج سلیقگیه"
انگار نه انگار تو این کشور مسئولیتی داره،انگار درباره یک کشور دیگه صحبت می کنه...
یعنی چی ؟
کج سلیقگی؟
نویسنده یا مترجم سالها عمرش را صرف نوشتن یا ترجمه می کنه،فیلمساز ،موزیسین ...
تا یک اثر فرهنگی/علمی /فلسفی...تولید کنه بعد به دلایل احمقانه مجوز بهش داده نمیشه و آخرشم که اعتراض کنی اگه زندان نندازنت و جلوی دوربین باشه فوقش میگن کج سلیقگی...
البته این سوء مدیریت و به کار گیری از افراد غیر متخصص فقط درباره وزارت ارشاد و ممیزی ها نیست،به قول خودت این کج سلیقگی ها و از دید ما سوء مدیریت و به کارگیری نالایقها کشور را ویران کرده،نخبه ها در زندان و احمقان در دولت و ادارات...
انگار نه انگار تو این کشور مسئولیتی داره،انگار درباره یک کشور دیگه صحبت می کنه...
یعنی چی ؟
کج سلیقگی؟
نویسنده یا مترجم سالها عمرش را صرف نوشتن یا ترجمه می کنه،فیلمساز ،موزیسین ...
تا یک اثر فرهنگی/علمی /فلسفی...تولید کنه بعد به دلایل احمقانه مجوز بهش داده نمیشه و آخرشم که اعتراض کنی اگه زندان نندازنت و جلوی دوربین باشه فوقش میگن کج سلیقگی...
البته این سوء مدیریت و به کار گیری از افراد غیر متخصص فقط درباره وزارت ارشاد و ممیزی ها نیست،به قول خودت این کج سلیقگی ها و از دید ما سوء مدیریت و به کارگیری نالایقها کشور را ویران کرده،نخبه ها در زندان و احمقان در دولت و ادارات...