🔴شوونیسم (Chauvinism) به باور یا نگرشی افراطی و متعصبانه نسبت به برتری ملی یا قومی گفته میشود؛ نوعی دلبستگی کورکورانه به گروه خود، که معمولاً با تحقیر یا نفی دیگران همراه است.
ریشۀ این واژه به نام نیکولا شووین (Nicolas Chauvin) بازمیگردد؛ سرباز وفادار ناپلئون بناپارت که با وجود شکستها و سقوط امپراتوری، همچنان با تعصبی افسانهای از ناپلئون و میهنش دفاع میکرد.
شوونیستها اغلب، از افتخارات گذشته اسطوره میسازند و شکستها را محصول توطئۀ بیگانگان میدانند. در واقع در ادبیات سیاسی، واژۀ شوونیست به مثابه یک دشنام سیاسی است. به همین دلیل هیچ ناسیونالیستی نمیپذیرد که شوونیست است؛ چراکه همه متفقالقولاند که شوونیسم یعنی ناسیونالیسم افراطی و وطنپرستی کورکورانه. اما کنشگران سیاسی را صرفا بر اساس نگاهی که به خودشان دارند، نباید ارزیابی کرد. شوونیسم، واژهای فرانسوی است که در دهۀ 1830 بوجود آمد.
اما در قرن بیستم، دامنۀ این واژه گسترش یافت و حتی در ترکیبهایی چون «شوونیسم مردانه» یا مردسالاری شوونیستی (male chauvinism) نیز بهکار رفت؛ یعنی باوری که مردان را ذاتاً برتر از زنان میداند.
@amookhtan
ریشۀ این واژه به نام نیکولا شووین (Nicolas Chauvin) بازمیگردد؛ سرباز وفادار ناپلئون بناپارت که با وجود شکستها و سقوط امپراتوری، همچنان با تعصبی افسانهای از ناپلئون و میهنش دفاع میکرد.
شوونیستها اغلب، از افتخارات گذشته اسطوره میسازند و شکستها را محصول توطئۀ بیگانگان میدانند. در واقع در ادبیات سیاسی، واژۀ شوونیست به مثابه یک دشنام سیاسی است. به همین دلیل هیچ ناسیونالیستی نمیپذیرد که شوونیست است؛ چراکه همه متفقالقولاند که شوونیسم یعنی ناسیونالیسم افراطی و وطنپرستی کورکورانه. اما کنشگران سیاسی را صرفا بر اساس نگاهی که به خودشان دارند، نباید ارزیابی کرد. شوونیسم، واژهای فرانسوی است که در دهۀ 1830 بوجود آمد.
اما در قرن بیستم، دامنۀ این واژه گسترش یافت و حتی در ترکیبهایی چون «شوونیسم مردانه» یا مردسالاری شوونیستی (male chauvinism) نیز بهکار رفت؛ یعنی باوری که مردان را ذاتاً برتر از زنان میداند.
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴پس از مرگ لنين عاقبت حزب چه شد؟
- در زمان حيات لنين، يعني همان زمان که تاثير گلوله وارد شده در گردن او زندگي او را در آستانه خطري جدي قرار داده بود، استالين به پشتوانه سوابق مبارزاتي و نقشي که در ايجاد رابطه ميان لنين از خارج و رهبران بلشويک در داخل داشت، همچنين با زد و بندهاي پس پرده توانست موافقت اکثريت را بگيرد و به عنوان دبيرکل کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي انتخاب شود. اما لنين علي رغم خدمات استالين با اين امر موافق نبود. پس از پيروزي انقلاب، استالين بر سازماندهي مراکز کشوري نظارت داشت و تروتسکي از يک سو سازماندهي ارتش سرخ را به عهده داشت و از سوي ديگر در رأس وزارت امور خارجه بود. او رقيب اصلي استالين نيز بود که علي رغم جدايي کوتاه از لنين و پيوستن به منشويک ها، نهايتا با لنين همراه شده و وفاداري خود را به لنين نشان داده بود.
البته از لحاظ نظري او معتقد بود که انقلاب امري جهاني است و بايد انقلاب به گونه اي پيوسته در سطح جهاني گسترش پيدا کند. به نظر مي رسد که با عدم رضايت لنين از دبيرکلي استالين، استالين به نوعي دلخوري نسبت به لنين پيدا کرد و اتهام هايي هم هست که استالين با تزريق سم يا به گونه اي ديگر مرگ لنين را جلو انداخت. نهايتا استالين به قدرت رسيد. از حدود ۱۹۲۳ تا يک سال و اندي پس از آن يعني ژانويه ۱۹۲۴ که لنين درگذشت، استالين به نفر اول اتحاد شوروي تبديل شد. هرگونه مخالفت و انتقاد را از ميان برداشت و مخالفان و منتقدان را نابود کرد؛ از جمله تروتسکي که فرار کرده بود سرانجام در مکزيک توسط عوامل استالين ترور شد.
استالين، اين فرد قدرتمند متکي به سازمان ترور، کوشيد تا از يک سو سوسياليسم به روايت خود را پيش ببرد و از سوي ديگر آن را به نام مارکسيسم و لنينيسم بقبولاند. برخي از ناظران رند، موميايي شدن پيکر لنين به دستور استالين را نشانه اي از موميايي شدن انديشه ها و شخصيت لنين و مستمسک قرار دادن او و انديشه هايش در تلقي ارتدوکس و دگماتينسم دانسته اند.
به هر حال چه با لنين موافق باشيم چه موافق نباشيم نمي توان در برابر ميراث عظيم فکري و کنشگري سياسي او شگفت زده نشد. من شخصا در تاريخ شخصيتي به نيرومندي و توان اعمال اراده در کنار کوشش شبانه روزي فکري سراغ ندارم که قابل مقايسه با لنين باشد.
منبع:گفت و گويي درباره سِير سياسي لنين
- مليکا صبوحي و غزاله حسين پور با: موسي اکرمي
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴پس از مرگ لنين عاقبت حزب چه شد؟
- در زمان حيات لنين، يعني همان زمان که تاثير گلوله وارد شده در گردن او زندگي او را در آستانه خطري جدي قرار داده بود، استالين به پشتوانه سوابق مبارزاتي و نقشي که در ايجاد رابطه ميان لنين از خارج و رهبران بلشويک در داخل داشت، همچنين با زد و بندهاي پس پرده توانست موافقت اکثريت را بگيرد و به عنوان دبيرکل کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي انتخاب شود. اما لنين علي رغم خدمات استالين با اين امر موافق نبود. پس از پيروزي انقلاب، استالين بر سازماندهي مراکز کشوري نظارت داشت و تروتسکي از يک سو سازماندهي ارتش سرخ را به عهده داشت و از سوي ديگر در رأس وزارت امور خارجه بود. او رقيب اصلي استالين نيز بود که علي رغم جدايي کوتاه از لنين و پيوستن به منشويک ها، نهايتا با لنين همراه شده و وفاداري خود را به لنين نشان داده بود.
البته از لحاظ نظري او معتقد بود که انقلاب امري جهاني است و بايد انقلاب به گونه اي پيوسته در سطح جهاني گسترش پيدا کند. به نظر مي رسد که با عدم رضايت لنين از دبيرکلي استالين، استالين به نوعي دلخوري نسبت به لنين پيدا کرد و اتهام هايي هم هست که استالين با تزريق سم يا به گونه اي ديگر مرگ لنين را جلو انداخت. نهايتا استالين به قدرت رسيد. از حدود ۱۹۲۳ تا يک سال و اندي پس از آن يعني ژانويه ۱۹۲۴ که لنين درگذشت، استالين به نفر اول اتحاد شوروي تبديل شد. هرگونه مخالفت و انتقاد را از ميان برداشت و مخالفان و منتقدان را نابود کرد؛ از جمله تروتسکي که فرار کرده بود سرانجام در مکزيک توسط عوامل استالين ترور شد.
استالين، اين فرد قدرتمند متکي به سازمان ترور، کوشيد تا از يک سو سوسياليسم به روايت خود را پيش ببرد و از سوي ديگر آن را به نام مارکسيسم و لنينيسم بقبولاند. برخي از ناظران رند، موميايي شدن پيکر لنين به دستور استالين را نشانه اي از موميايي شدن انديشه ها و شخصيت لنين و مستمسک قرار دادن او و انديشه هايش در تلقي ارتدوکس و دگماتينسم دانسته اند.
به هر حال چه با لنين موافق باشيم چه موافق نباشيم نمي توان در برابر ميراث عظيم فکري و کنشگري سياسي او شگفت زده نشد. من شخصا در تاريخ شخصيتي به نيرومندي و توان اعمال اراده در کنار کوشش شبانه روزي فکري سراغ ندارم که قابل مقايسه با لنين باشد.
منبع:گفت و گويي درباره سِير سياسي لنين
- مليکا صبوحي و غزاله حسين پور با: موسي اکرمي
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (6) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 حيات اكنون ميدانيم كه پيدايش و تكامل حيات بر روي زمين برخلاف آنچه كه تا چند سال اخير تصور ميشد حادثه غريبي نبوده است. حيات، شكل ويژه و بسيار پيچيده و كاملي از حركت و سازمان ماده است، و پيدايش آن در روي…
🔴#تکامل_انسان (7)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 پيدايش حيات
همه موجودات زنده روي زمين، از گياهان و جانوران گذشتههاي دور تا جانداراني كه در حال حاضر روي زمين زندهگي ميكنند، در اين سياره پا به عرصه وجود نهادهاند و حتا ترديد نيست كه پيدايش حيات، وابسته به اوضاع شيميايي و فيزيكي گذشته زمين بوده و هيچ عامل ديگري در اين جريان دخالت نداشته است.
در تكامل حيات در روي زمين، تنها دو عامل دخالت دارند: يكي زمان و ديگري قوانين فيزيكي و شيميايي كه همواره در اين سياره خاكي جريان داشته و دارند. با وجود چنين شرايطي در زمين، پيدايش حيات امري الزامي بوده است و به همانگونه كه حيات در اين سياره ظاهر شده در هر سياره از ساير سيارههاي جهان نيز، كه شرايطي مانند شرايط اوليهي زمين داشته باشند، حيات وجود دارد. به نظر دانشمندان احتمال اينكه در سيارههاي ديگر موجود زنده وجود داشته باشد، صددرصد است. (اما ما جدیدا" توانستهايم آن را ثابت كنيم)
#اتمسفر_اوليه
عناصري مانند اتمهاي هيدروژن و اكسيژن و كربن و نيتروژن از سبكترين و فراوانترين مواد سطح زمين بوده و هستند. هنگامي كه كاهش گرما به درجهاي رسيد كه پيدايش مولكولها را ممكن ساخت، اين اتمها شروع به تركيبشدن با يكديگر كردند. از آنجا كه هيدروژن از اتمهاي ديگر فعالتر است و تركيب آن با اكسيژن و نيتروژن و كربن آسانتر از تركيب سه عنصر مذكور با يكديگر، صورت ميگيرد، به احتمال قوي سه نوع ملكول زير، در لايهي خارجي زمين به وجود آمدند:
از تركيب هيدروژن با اكسيژن مولكول آب به وجود آمد. O2H ياH-O-H
از تركيب هيدروژن با نيتروژن ملكول آمونياك به وجود آمد. 3NH
از تركيب هيدروژن با كربن ملكول متان به وجود آمد. 4CH
در آن هنگام گرماي زمين به درجهاي وجود داشته، كه اين سه تركيب ساده به صورت گاز موجود بودهاند و اتمسفري كه زمين را احاطه ميكرده مقادير فراواني از اين سه گاز در برداشتهاند. شواهد و مدارك موجود نشان ميدهند كه چنين واكنشهايي نه تنها روي زمين به وقوع پيوستهاند بلكه در بعضي از سيارههاي ديگر منظومهي خورشيدي نيز صورت گرفتهاند. مثلا" سياره مشتري كه بسيار دور از خورشيد به دور آن ميگردد و سطحاش بسيار سرد است، در حال حاضر آب و متان و آمونياك را به صورت جامد دارد. ظاهر امر نشان ميدهد كه واكنشهاي شيميايي سيارهي مشتري نيز از نوع واكنشهاي شيميايي روي زمين بودهاند ولي دوري از خورشيد و برودت زياد، سه گاز نامبرده را، پيش از آنكه بتواند تركيبات بعدي به وجود آورند، به حالت جامد در آورده است. با اطمينان خاطر ميتوان گفت كه در اتمسفر زمين ما، متان و آمونياك وجود ندارد. حال بايد ديد كه اتمسفر قديمي زمين چهگونه به صورت كنوني در آمده است؟
منبع انرژي لازم براي ساخته شدن ملكولهاي آب و متان و آمونياك، اشعه ايكس، اشعه فوق بنفش، نور و گرماي خورشيد بود. از اين گذشته گرماي سطح زمين خود كافي بود كه ساخته شدن اين سه تركيب ساده را سبب شود و در عين حال به آن اندازه زياد نبود كه سبب متلاشي شدن آنها گردد.
در نتيجهي سرد شدن تدريجي كره زمين، درجه گرما به حدي تنزل يافت كه بعضي از اين گازها به حالت مايع در آمدند و نيز بعضي از مايعات جامد گشتند.
ادامه دارد
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 پيدايش حيات
همه موجودات زنده روي زمين، از گياهان و جانوران گذشتههاي دور تا جانداراني كه در حال حاضر روي زمين زندهگي ميكنند، در اين سياره پا به عرصه وجود نهادهاند و حتا ترديد نيست كه پيدايش حيات، وابسته به اوضاع شيميايي و فيزيكي گذشته زمين بوده و هيچ عامل ديگري در اين جريان دخالت نداشته است.
در تكامل حيات در روي زمين، تنها دو عامل دخالت دارند: يكي زمان و ديگري قوانين فيزيكي و شيميايي كه همواره در اين سياره خاكي جريان داشته و دارند. با وجود چنين شرايطي در زمين، پيدايش حيات امري الزامي بوده است و به همانگونه كه حيات در اين سياره ظاهر شده در هر سياره از ساير سيارههاي جهان نيز، كه شرايطي مانند شرايط اوليهي زمين داشته باشند، حيات وجود دارد. به نظر دانشمندان احتمال اينكه در سيارههاي ديگر موجود زنده وجود داشته باشد، صددرصد است. (اما ما جدیدا" توانستهايم آن را ثابت كنيم)
#اتمسفر_اوليه
عناصري مانند اتمهاي هيدروژن و اكسيژن و كربن و نيتروژن از سبكترين و فراوانترين مواد سطح زمين بوده و هستند. هنگامي كه كاهش گرما به درجهاي رسيد كه پيدايش مولكولها را ممكن ساخت، اين اتمها شروع به تركيبشدن با يكديگر كردند. از آنجا كه هيدروژن از اتمهاي ديگر فعالتر است و تركيب آن با اكسيژن و نيتروژن و كربن آسانتر از تركيب سه عنصر مذكور با يكديگر، صورت ميگيرد، به احتمال قوي سه نوع ملكول زير، در لايهي خارجي زمين به وجود آمدند:
از تركيب هيدروژن با اكسيژن مولكول آب به وجود آمد. O2H ياH-O-H
از تركيب هيدروژن با نيتروژن ملكول آمونياك به وجود آمد. 3NH
از تركيب هيدروژن با كربن ملكول متان به وجود آمد. 4CH
در آن هنگام گرماي زمين به درجهاي وجود داشته، كه اين سه تركيب ساده به صورت گاز موجود بودهاند و اتمسفري كه زمين را احاطه ميكرده مقادير فراواني از اين سه گاز در برداشتهاند. شواهد و مدارك موجود نشان ميدهند كه چنين واكنشهايي نه تنها روي زمين به وقوع پيوستهاند بلكه در بعضي از سيارههاي ديگر منظومهي خورشيدي نيز صورت گرفتهاند. مثلا" سياره مشتري كه بسيار دور از خورشيد به دور آن ميگردد و سطحاش بسيار سرد است، در حال حاضر آب و متان و آمونياك را به صورت جامد دارد. ظاهر امر نشان ميدهد كه واكنشهاي شيميايي سيارهي مشتري نيز از نوع واكنشهاي شيميايي روي زمين بودهاند ولي دوري از خورشيد و برودت زياد، سه گاز نامبرده را، پيش از آنكه بتواند تركيبات بعدي به وجود آورند، به حالت جامد در آورده است. با اطمينان خاطر ميتوان گفت كه در اتمسفر زمين ما، متان و آمونياك وجود ندارد. حال بايد ديد كه اتمسفر قديمي زمين چهگونه به صورت كنوني در آمده است؟
منبع انرژي لازم براي ساخته شدن ملكولهاي آب و متان و آمونياك، اشعه ايكس، اشعه فوق بنفش، نور و گرماي خورشيد بود. از اين گذشته گرماي سطح زمين خود كافي بود كه ساخته شدن اين سه تركيب ساده را سبب شود و در عين حال به آن اندازه زياد نبود كه سبب متلاشي شدن آنها گردد.
در نتيجهي سرد شدن تدريجي كره زمين، درجه گرما به حدي تنزل يافت كه بعضي از اين گازها به حالت مايع در آمدند و نيز بعضي از مايعات جامد گشتند.
ادامه دارد
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
851. «کهکشان راه شيري بهتنهايي بيش از ۲۰۰ ميليارد ستاره دارد و خود تنها يکي از صدها ميليارد کهکشان قابل مشاهده در کيهان است. بنابراين، احتمال اينکه در جايي ديگر از جهان، حيات هوشمند و پيچيدهيي وجود داشته باشد، بسيار زياد است.»
852. چه کسی ايدهی به ظاهر انقلابي دروينگ را مبني بر «ممنوع کردن مذهب در جامعه سوسياليستي» را قاطعانه محکوم کرد. از نظر او چنين اعلان جنگي به مذهب به معني «از بيسمارک هم بيسمارکتر بودن است.»
Anonymous Quiz
47%
1. فردریک انگلس
21%
2. کارل مارکس
14%
3. رزالوکزامبورگ
19%
4. لنین