@amookhtan
🔴«کارگران جنسی؛ قربانیان اقتصاد فاسد»
✍روحالله رحیمپور
بخش اول
صدای تقتق کفشهای پاشنهبلندی که سکوت کافه را بههم میریزد، توجهم را جلب میکند. چهرهٔ زیبا و ظاهر آراستهاش پشت قلیانی که چاق کرده پنهان نمیشود. کمکم سر و کلهٔ دختران دیگر هم پیدا میشود و وقتی باهم شروع به صحبت میکنند تازه میفهمم که همه ایرانی هستند…
حکایت کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس ماجرای جدیدی نیست که خیلیها از آن بیخبر باشند. اینجا در عمان هم در بهروی همان پاشنهٔ قدیمی میچرخد البته با محدودیتهای کمتر نسبت به امارات و قطر و …
آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد این زنان در عمان وجود ندارد اما بر اساس گزارشهای میدانی میتوان ادعا کرد که تعداد کارگران جنسی ایرانی ساکن در مسقط اگر از دبی بیشتر نباشد کمتر از آنجا هم نیست.
گزارش حاضر مجموعهای از مشاهدهها، گفتوگوها و بررسیهای شخصی و میدانی من پیرامون این موضوع در مسقط پایتخت عمان است. برای تنظیم این مطلب، با تعداد زیادی از افراد هر دو سوی عرضه و تقاضای خدمات جنسی، ناظران محلی، مدیران هتلها و کافهها و صرافیها و حتی برخی از مأموران پلیس گفتوگو کردم و برای تدقیق بیشتر هم سراغ یکی از هتلهای معروف مسقط رفتم و بهعنوان «نمونه» مورد بررسی قرار دادم.
در مسقط حداقل شش هتل بزرگ و معروف وجود دارند که از حیث حضور زنان ایرانی شهرت زیادی دارند و در هر کدامشان بیش از چهل دختر ایرانی، ساکن و مشغول کارگری جنسی هستند. هتلی که برای مطالعه انتخاب کردم یکی از همینها بود اما به لحاظ نرخهای خدمات جنسی از پایینترین سطح میان این هتلها برخوردار بود.
یادآوری میکنم هر ریال عمان تقریباً ۲۱۵هزار تومان است.
در ضمن همهٔ کسانیکه با آنها در این مورد صحبت کردم با شناخت و آگاهی نسبت به شغل من حاضر به گفتوگو شدند.
در اینکه دختران ایرانی جذاب هستند، دلبری بلدند و زیباییهای ویژهای دارند تردید ندارم اما بهعنوان یک ایرانی از نگاههای خیره و هیز مردانی با ملیتهای گوناگون به این دختران رنج میبردم. «مرزوق» که یک تاجر تحصیلکردهٔ لبنانی ساکن مسقط بود، بهمحض اینکه فهمید ایرانی هستم این جمله را گفت: «دختران ایرانی بینظیرند…» پرسیدم از چه نظر؟ پاسخ داد: «من اینجا سه زن دارم اما به ندرت پیش میآید هنگامیکه با آنها همبستر میشوم به دختران ایرانی که با من سکس داشتهاند، فکر نکنم».
در مدتی که مشغول مطالعه روی این هتل بودم(تقریبا سه هفته) تعداد ۴۵ زن ایرانی را شمردم که در همانجا اقامت داشتند و کار میکردند. هر شب بابت هزینهٔ اقامت و غذا هم مبلغ ۵۰ ریال عمانی به هتل پرداخت میکردند. البته نرخ اتاقهای هتل بسیار پایینتر است اما از کارگران جنسی چندبرابر میگیرند.
غیر از ایرانیها، کارگران جنسی مراکشی و عراقی هم آنجا بودند که جمعشان به پنج نفر میرسید.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که حضور کارگران جنسی در آن محدودهٔ زمانی و با آن تعداد، هر شب حداقل ۲۵۰۰ ریال عمان(تقریباً معادل ۵۵۰میلیون تومان) نصیب آن هتل میکرد.
در بین این زنان با تیپها و شخصیتهای مختلفی مواجه شدم؛ از ورزشکار و نقاش و مهندس نرمافزار تا دانشجوی سابق پزشکی و فارغالتحصیل ادبیات و آرایشگر و خیاط. اما همهٔ آنها در یک چیز اشتراک داشتند: نیازهای عمیق مادی و مشکلات فراوان اقتصادی در ایران!
«ز» که ۳۵ سال داشت از بیماری مشترک خواهر و مادرش و هزینههای سرسامآور درمانشان میگفت، «ف» که ۳۹ ساله بود از ورشکستگی پدرش و پیامدهای آن میگفت، «م» که ۲۴ سال بیشتر نداشت مشغول جمع کردن پول برای برادرش بود که برای رهایی از اعدام نیاز داشت، «س» دختر ۳۰سالهای که خیلی هم جاافتاده به نظر میرسید میگفت:«در تهران هر کجا که کار کردم یا از سوی صاحبکار مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتم یا حداقل برای ادامهٔ همکاری چنین درخواستی حتماً مطرح بود…»
با یکی از مأموران پلیس که با لباس شخصی و مرتباً به کافهٔ پایین هتل تردد داشت، صمیمیتر شدم. آنها همهٔ اماکن اقامتی مسقط را که در آنها خدمات جنسی ارائه میشود، بهصورت دائم تحت نظر دارند. پرسیدم چرا مثل امارات و قطر، اینجا به کارگران جنسی سخت نمیگیرند؟ پاسخ داد:«اینگونه اقدامات معمولاً نیازمند همکاریهای کنسولیست و بر خلاف کشورهایی مثل مراکش، هند و عراق، ما هیچوقت درخواست همکاری یا پیشنهادی از سوی سفارت جمهوری اسلامی در این زمینه نداشتهایم!!!» گفتم شاید اصلا اطلاعی ندارند. چند روز بعد در همان کافه مردی را نشانم داد و گفت: «کارمند سفارت شماست.»
@amookhtan
🔴«کارگران جنسی؛ قربانیان اقتصاد فاسد»
✍روحالله رحیمپور
بخش اول
صدای تقتق کفشهای پاشنهبلندی که سکوت کافه را بههم میریزد، توجهم را جلب میکند. چهرهٔ زیبا و ظاهر آراستهاش پشت قلیانی که چاق کرده پنهان نمیشود. کمکم سر و کلهٔ دختران دیگر هم پیدا میشود و وقتی باهم شروع به صحبت میکنند تازه میفهمم که همه ایرانی هستند…
حکایت کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس ماجرای جدیدی نیست که خیلیها از آن بیخبر باشند. اینجا در عمان هم در بهروی همان پاشنهٔ قدیمی میچرخد البته با محدودیتهای کمتر نسبت به امارات و قطر و …
آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد این زنان در عمان وجود ندارد اما بر اساس گزارشهای میدانی میتوان ادعا کرد که تعداد کارگران جنسی ایرانی ساکن در مسقط اگر از دبی بیشتر نباشد کمتر از آنجا هم نیست.
گزارش حاضر مجموعهای از مشاهدهها، گفتوگوها و بررسیهای شخصی و میدانی من پیرامون این موضوع در مسقط پایتخت عمان است. برای تنظیم این مطلب، با تعداد زیادی از افراد هر دو سوی عرضه و تقاضای خدمات جنسی، ناظران محلی، مدیران هتلها و کافهها و صرافیها و حتی برخی از مأموران پلیس گفتوگو کردم و برای تدقیق بیشتر هم سراغ یکی از هتلهای معروف مسقط رفتم و بهعنوان «نمونه» مورد بررسی قرار دادم.
در مسقط حداقل شش هتل بزرگ و معروف وجود دارند که از حیث حضور زنان ایرانی شهرت زیادی دارند و در هر کدامشان بیش از چهل دختر ایرانی، ساکن و مشغول کارگری جنسی هستند. هتلی که برای مطالعه انتخاب کردم یکی از همینها بود اما به لحاظ نرخهای خدمات جنسی از پایینترین سطح میان این هتلها برخوردار بود.
یادآوری میکنم هر ریال عمان تقریباً ۲۱۵هزار تومان است.
در ضمن همهٔ کسانیکه با آنها در این مورد صحبت کردم با شناخت و آگاهی نسبت به شغل من حاضر به گفتوگو شدند.
در اینکه دختران ایرانی جذاب هستند، دلبری بلدند و زیباییهای ویژهای دارند تردید ندارم اما بهعنوان یک ایرانی از نگاههای خیره و هیز مردانی با ملیتهای گوناگون به این دختران رنج میبردم. «مرزوق» که یک تاجر تحصیلکردهٔ لبنانی ساکن مسقط بود، بهمحض اینکه فهمید ایرانی هستم این جمله را گفت: «دختران ایرانی بینظیرند…» پرسیدم از چه نظر؟ پاسخ داد: «من اینجا سه زن دارم اما به ندرت پیش میآید هنگامیکه با آنها همبستر میشوم به دختران ایرانی که با من سکس داشتهاند، فکر نکنم».
در مدتی که مشغول مطالعه روی این هتل بودم(تقریبا سه هفته) تعداد ۴۵ زن ایرانی را شمردم که در همانجا اقامت داشتند و کار میکردند. هر شب بابت هزینهٔ اقامت و غذا هم مبلغ ۵۰ ریال عمانی به هتل پرداخت میکردند. البته نرخ اتاقهای هتل بسیار پایینتر است اما از کارگران جنسی چندبرابر میگیرند.
غیر از ایرانیها، کارگران جنسی مراکشی و عراقی هم آنجا بودند که جمعشان به پنج نفر میرسید.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که حضور کارگران جنسی در آن محدودهٔ زمانی و با آن تعداد، هر شب حداقل ۲۵۰۰ ریال عمان(تقریباً معادل ۵۵۰میلیون تومان) نصیب آن هتل میکرد.
در بین این زنان با تیپها و شخصیتهای مختلفی مواجه شدم؛ از ورزشکار و نقاش و مهندس نرمافزار تا دانشجوی سابق پزشکی و فارغالتحصیل ادبیات و آرایشگر و خیاط. اما همهٔ آنها در یک چیز اشتراک داشتند: نیازهای عمیق مادی و مشکلات فراوان اقتصادی در ایران!
«ز» که ۳۵ سال داشت از بیماری مشترک خواهر و مادرش و هزینههای سرسامآور درمانشان میگفت، «ف» که ۳۹ ساله بود از ورشکستگی پدرش و پیامدهای آن میگفت، «م» که ۲۴ سال بیشتر نداشت مشغول جمع کردن پول برای برادرش بود که برای رهایی از اعدام نیاز داشت، «س» دختر ۳۰سالهای که خیلی هم جاافتاده به نظر میرسید میگفت:«در تهران هر کجا که کار کردم یا از سوی صاحبکار مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتم یا حداقل برای ادامهٔ همکاری چنین درخواستی حتماً مطرح بود…»
با یکی از مأموران پلیس که با لباس شخصی و مرتباً به کافهٔ پایین هتل تردد داشت، صمیمیتر شدم. آنها همهٔ اماکن اقامتی مسقط را که در آنها خدمات جنسی ارائه میشود، بهصورت دائم تحت نظر دارند. پرسیدم چرا مثل امارات و قطر، اینجا به کارگران جنسی سخت نمیگیرند؟ پاسخ داد:«اینگونه اقدامات معمولاً نیازمند همکاریهای کنسولیست و بر خلاف کشورهایی مثل مراکش، هند و عراق، ما هیچوقت درخواست همکاری یا پیشنهادی از سوی سفارت جمهوری اسلامی در این زمینه نداشتهایم!!!» گفتم شاید اصلا اطلاعی ندارند. چند روز بعد در همان کافه مردی را نشانم داد و گفت: «کارمند سفارت شماست.»
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
@amookhtan 🔴«کارگران جنسی؛ قربانیان اقتصاد فاسد» ✍روحالله رحیمپور بخش اول صدای تقتق کفشهای پاشنهبلندی که سکوت کافه را بههم میریزد، توجهم را جلب میکند. چهرهٔ زیبا و ظاهر آراستهاش پشت قلیانی که چاق کرده پنهان نمیشود. کمکم سر و کلهٔ دختران دیگر…
@amookhtan
🔴«کارگران جنسی؛ قربانیان اقتصاد فاسد»
🖌#روحاللهرحیمپور
بخش دوم و پایانی
ادامه از …👆
بهصورت میانگین درآمد روزانهٔ این کارگران جنسی حدود ۱۵۰ریال بود که یکسوم آن خرج اسکان و خوراکشان میشد. از صد ریال باقیمانده حداقل ۸۰ریال را برای انتقال به ایران در اختیار صراف معتمدشان میگذاشتند.(این ارقام بهصورت میانگین است). اگر بتوانند ۲۵ روز در ماه کار کنند تقریباً میتوانند مبلغ ۲۰۰۰ریال برای انتقال به ایران جمع کنند. این عدد برای مجموع ۴۵ نفر در یکماه ۹۰هزار ریال عمانی معادل حدود ۲۰میلیارد تومان میشود.
حالا اگر این رقم را ضربدر در ۶ بکنیم که تعداد هتلهای شناخته شده برای کارگران جنسی ایرانی هستند، در یک سال به رقمی بالغ بر یکهزار و چهارصد میلیارد تومان خواهیم رسید.
این رقم معادل ۳درصد از کل یارانههای نقدی ایرانیان در یکسال، ۲۵درصد از بودجهٔ وزارت خارجه، ۲۰درصد از بودجهٔ وزارت دادگستری، ۳۰درصد از بودجه سازمان ملی استاندارد، دو برابر بودجهٔ سازمان هواشناسی، سهبرابر بودجهٔ مرکز آمار ایران و پنجبرابر بودجهٔ شورایعالی امنیت ملی در سال ۱۴۰۴ است که فقط در شش هتل در یک شهر (مسقط) و توسط تقریباً ۲۵۰ کارگر جنسی ایرانی تحصیل میشود.
پشت چهرههای خندان و در ورای نقاب آرایشهای خاصشان، نگرانی و رنجوری موج میزد. حداقل هیچکدام از آنهایی که امکان همصحبتی داشتم از کاری که به اجبار روزگار به آن تن داده بودند، رضایت نداشتند.
نگرانی از محیطی که در آن از بیمه و کارت بهداشت و حمایت خانواده و حقوق قانونی خبری نیست و آنها بهعنوان سرویسدهندگان خدمات جنسی همواره نگران ابتلا به بیماریهای مقاربتی هستند.
اضطراب لو رفتنشان نزد و خانواده و دوستان از یکطرف و استرس تأمین مخارجی که برای آن از کشور خارج شدهاند نیز وضعیت نابسامان روحی برایشان بهبار آورده است.
این زنان در حالی از وطن خود مهاجرت کرده و تن به کارگری جنسی در سرزمینی دیگر دادهاند که نرخ برابری پولهای این دو کشور بیش از «دو میلیون واحد» تفاوت دارد.
من در عمان به هیچ نشانهای مبنی بر وجود باندهای قاچاق جنسی و کارفرمایان و پیمانکاران سکس، از آن نوع که دربارهٔ شهرهایی مثل دبی گفته میشود، بر نخوردم که البته شاید وجود داشته باشند و من نیافته باشم اما به جرأت میتوان اظهار داشت که تعداد کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس به سرعت در حال افزایش است.
با خیلیها که این مطلب را میخوانند همنظرم که حکومت جمهوری اسلامی باید کلاهش را بالاتر بگذارد و عمیقتر بیاندیشد. این را هم با تأکید میگویم که راهحل اینگونه از مشکلات، نه در ضرب و زور حکومتی و رفتارهای زنستیزانه است و نه در ایجاد محدودیتهای کوچک و بزرگ برای زنان ایرانی در داخل و خارج کشور.
بحران در حکمرانیست و این پدیدهها محصول نامطلوبترین حکمرانی تاریخ ایران است که تجلی آن را در اقتصاد مافیایی، زیرزمینی، رانتی و فاسد کشور میتوان دید و بحران معیشت را در چشمهای میلیونها ایرانی فقیر اما ثروتمند از نفت و گاز و جنگلها و معادن و… نظاره کرد.
من در این مطالعهٔ میدانی نه به دنبال ارزشداوری و قضاوت اخلاقی برای افراد عرضهکننده یا تقاضامند خدمات جنسی و نه در پی کشف و افشای شبکههای قاچاق انسانی و جنسی و پولشویی و مافیایی بودم و هستم و صرفاً مشاهدههای خودم را به رشتهٔ تحریر درآوردم اما در تمام این مدت پرسشی ذهنم را بهشدت درگیر کرده است:
با نگاهی ساده به ارقامی که در بالا و فقط در مورد شش هتل در شهر مسقط ارائه کردم و با علم بر افزایش چند برابری آن بهواسطهٔ اینکه این شغل توسط بسیاری دیگر از زنان و دختران ایرانی در کشورهایی مثل امارات، قطر، ترکیه، گرجستان و … نیز پی گرفته میشود، چرا باید حاکمان جمهوری اسلامی از این مسأله ناراحت یا ناراضی باشند؟
@amookhtan
🔴«کارگران جنسی؛ قربانیان اقتصاد فاسد»
🖌#روحاللهرحیمپور
بخش دوم و پایانی
ادامه از …👆
بهصورت میانگین درآمد روزانهٔ این کارگران جنسی حدود ۱۵۰ریال بود که یکسوم آن خرج اسکان و خوراکشان میشد. از صد ریال باقیمانده حداقل ۸۰ریال را برای انتقال به ایران در اختیار صراف معتمدشان میگذاشتند.(این ارقام بهصورت میانگین است). اگر بتوانند ۲۵ روز در ماه کار کنند تقریباً میتوانند مبلغ ۲۰۰۰ریال برای انتقال به ایران جمع کنند. این عدد برای مجموع ۴۵ نفر در یکماه ۹۰هزار ریال عمانی معادل حدود ۲۰میلیارد تومان میشود.
حالا اگر این رقم را ضربدر در ۶ بکنیم که تعداد هتلهای شناخته شده برای کارگران جنسی ایرانی هستند، در یک سال به رقمی بالغ بر یکهزار و چهارصد میلیارد تومان خواهیم رسید.
این رقم معادل ۳درصد از کل یارانههای نقدی ایرانیان در یکسال، ۲۵درصد از بودجهٔ وزارت خارجه، ۲۰درصد از بودجهٔ وزارت دادگستری، ۳۰درصد از بودجه سازمان ملی استاندارد، دو برابر بودجهٔ سازمان هواشناسی، سهبرابر بودجهٔ مرکز آمار ایران و پنجبرابر بودجهٔ شورایعالی امنیت ملی در سال ۱۴۰۴ است که فقط در شش هتل در یک شهر (مسقط) و توسط تقریباً ۲۵۰ کارگر جنسی ایرانی تحصیل میشود.
پشت چهرههای خندان و در ورای نقاب آرایشهای خاصشان، نگرانی و رنجوری موج میزد. حداقل هیچکدام از آنهایی که امکان همصحبتی داشتم از کاری که به اجبار روزگار به آن تن داده بودند، رضایت نداشتند.
نگرانی از محیطی که در آن از بیمه و کارت بهداشت و حمایت خانواده و حقوق قانونی خبری نیست و آنها بهعنوان سرویسدهندگان خدمات جنسی همواره نگران ابتلا به بیماریهای مقاربتی هستند.
اضطراب لو رفتنشان نزد و خانواده و دوستان از یکطرف و استرس تأمین مخارجی که برای آن از کشور خارج شدهاند نیز وضعیت نابسامان روحی برایشان بهبار آورده است.
این زنان در حالی از وطن خود مهاجرت کرده و تن به کارگری جنسی در سرزمینی دیگر دادهاند که نرخ برابری پولهای این دو کشور بیش از «دو میلیون واحد» تفاوت دارد.
من در عمان به هیچ نشانهای مبنی بر وجود باندهای قاچاق جنسی و کارفرمایان و پیمانکاران سکس، از آن نوع که دربارهٔ شهرهایی مثل دبی گفته میشود، بر نخوردم که البته شاید وجود داشته باشند و من نیافته باشم اما به جرأت میتوان اظهار داشت که تعداد کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس به سرعت در حال افزایش است.
با خیلیها که این مطلب را میخوانند همنظرم که حکومت جمهوری اسلامی باید کلاهش را بالاتر بگذارد و عمیقتر بیاندیشد. این را هم با تأکید میگویم که راهحل اینگونه از مشکلات، نه در ضرب و زور حکومتی و رفتارهای زنستیزانه است و نه در ایجاد محدودیتهای کوچک و بزرگ برای زنان ایرانی در داخل و خارج کشور.
بحران در حکمرانیست و این پدیدهها محصول نامطلوبترین حکمرانی تاریخ ایران است که تجلی آن را در اقتصاد مافیایی، زیرزمینی، رانتی و فاسد کشور میتوان دید و بحران معیشت را در چشمهای میلیونها ایرانی فقیر اما ثروتمند از نفت و گاز و جنگلها و معادن و… نظاره کرد.
من در این مطالعهٔ میدانی نه به دنبال ارزشداوری و قضاوت اخلاقی برای افراد عرضهکننده یا تقاضامند خدمات جنسی و نه در پی کشف و افشای شبکههای قاچاق انسانی و جنسی و پولشویی و مافیایی بودم و هستم و صرفاً مشاهدههای خودم را به رشتهٔ تحریر درآوردم اما در تمام این مدت پرسشی ذهنم را بهشدت درگیر کرده است:
با نگاهی ساده به ارقامی که در بالا و فقط در مورد شش هتل در شهر مسقط ارائه کردم و با علم بر افزایش چند برابری آن بهواسطهٔ اینکه این شغل توسط بسیاری دیگر از زنان و دختران ایرانی در کشورهایی مثل امارات، قطر، ترکیه، گرجستان و … نیز پی گرفته میشود، چرا باید حاکمان جمهوری اسلامی از این مسأله ناراحت یا ناراضی باشند؟
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴زنگ خطر ذوب بزرگترین یخچال قارهای جهان به صدا درآمد؛ تاجیکستان خواستار اقدام جهانی شد
همزمان با شتاب گرفتن اثرات تغییرات اقلیمی بر روند ذوب یخچالهای طبیعی، تاجیکستان بهعنوان دارنده بیشترین یخچال طبیعی در آسیای مرکزی خواستار اقدام فوری جهانی شد.یورونیوز
#آموختن : تا حالا دیدید که تیشه دسته (دم ) خود را به تراشد؟
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴زنگ خطر ذوب بزرگترین یخچال قارهای جهان به صدا درآمد؛ تاجیکستان خواستار اقدام جهانی شد
همزمان با شتاب گرفتن اثرات تغییرات اقلیمی بر روند ذوب یخچالهای طبیعی، تاجیکستان بهعنوان دارنده بیشترین یخچال طبیعی در آسیای مرکزی خواستار اقدام فوری جهانی شد.یورونیوز
#آموختن : تا حالا دیدید که تیشه دسته (دم ) خود را به تراشد؟
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
✍ مولوی:
🔴دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین
که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
بنال ای بلبل دستان ازیرا نالهٔ مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
بنه سر گر نمیگنجی که اندر چشمهٔ سوزن
اگر رشته نمیگنجد از آن باشد که سر دارد
چراغ است این دل بیدار به زیر دامنش میدار
از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد
چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمهای گشتی
حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد
چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی
که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
✍ مولوی:
🔴دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین
که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
بنال ای بلبل دستان ازیرا نالهٔ مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
بنه سر گر نمیگنجی که اندر چشمهٔ سوزن
اگر رشته نمیگنجد از آن باشد که سر دارد
چراغ است این دل بیدار به زیر دامنش میدار
از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد
چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمهای گشتی
حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد
چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی
که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد
@amookhtan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴همانطور که بسیاری از کارگران میدانند که کار روزانه از مجموع کارلازم و کاراضافی تشکیل شده است که کارلازم روزانه، معادل دستمزد روزانه است و کاراضافی هم معادلی برای کارگران ندارد. سرمایهداران مالک کاراضافی رایگان کارگران هستند.
حالا در کلیپ بالا نگاه کنید که کارگران را مجهز به دوربین فیلمبرداری بر روی پیشانی آنها کردهاند و به وسیلهی این دوربینها، کارگران را کنترل میکنند که کمکاری نداشته باشند.
در این کلیپ کارگران با سرعت زیادی در حال چیدن توت فرنگی هستند و برای انتقال سبدها به خودرو حمل و نقل، باید با دویدن آن را انجام دهند.
به نظر شما فرق بین کار این کارگران با بردهها در چیست؟
@amookhtan
حالا در کلیپ بالا نگاه کنید که کارگران را مجهز به دوربین فیلمبرداری بر روی پیشانی آنها کردهاند و به وسیلهی این دوربینها، کارگران را کنترل میکنند که کمکاری نداشته باشند.
در این کلیپ کارگران با سرعت زیادی در حال چیدن توت فرنگی هستند و برای انتقال سبدها به خودرو حمل و نقل، باید با دویدن آن را انجام دهند.
به نظر شما فرق بین کار این کارگران با بردهها در چیست؟
@amookhtan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴کسی از همان دوران کودکی در جهلستان پرورش یافته باشد، و اگر درکی از ديالکتيک زندهگی در جوامع طبقاتی نداشته باشد، دیگر فرق نمیکند چه ظاهری دارد و در چه نقاطی از کره زمین زندهگی میکند، او باقی عمر خود را به پیروی از جهلستان دوران کودکی به پایان میرساند.
@amookhtan
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 قسمتی از نامه رزا :
«...…خشم گرفتن و طغیان علیه بشریت، در نهایت بیمعناست.
اینها ظاهراً تنها راههای ممکنِ عینی تاریخ هستند و باید بدون گم کردن مسیر اصلی، آن را دنبال کرد. من احساس میکنم که این همه لجنزار اخلاقی که در آن قدم میزنیم، این تیمارستان بزرگی که در آن زندگی میکنیم، میتواند یکبار، شاید فرد با حرکت یک عصای جادویی به چیزی کاملاً متضاد، به چیزی فوقالعاده بزرگ و قهرمانانه تبدیل شود، و اگر جنگ چند سال دیگر طول بکشد، حتماً چنین خواهد شد.
آنگاه همان افرادی که امروز نام انسان را در نظر ما لکهدار کردهاند، با قهرمانیهای دیوانهوار همهچیز را پاک خواهند کرد و امروز را محو و فراموش خواهند کرد، گویی هرگز نبودهاست. با این فکر میخندم، و در عین حال فریاد انتقام و مجازات در درونم بلند میشود: چه؟ همهٔ این رذالتها باید فراموش و بیمجازات بمانند، و امروزیها فردا با سرهای بالا، شاید هم با تاجهای برگ غار تازه، بر قلههای بشریت قدم بزنند و به تحقق والاترین آرمانها کمک کنند؟ اما تاریخ اینگونه است. من خوب میدانم که «حسابرسی عادلانه» هرگز اتفاق نخواهد افتاد و باید همهچیز را همینطور پذیرفت. یادم میآید وقتی دانشجو بودم در زوریخ، با چشمانی پر از اشک «مقالاتی دربارهٔ فرهنگ اقتصادی اولیه» پروفسور سیبر را میخواندم که در آن رانش و نابودی سیستماتیک سرخپوستان آمریکا به دست اروپاییها توصیف شده بود، و از ناامیدی مشتهایم را گره میکردم، نه فقط به خاطر این که چنین چیزی ممکن بود، بلکه به خاطر این که هیچکس انتقام نگرفت، مجازاتی در کار نبود. از درد میلرزیدم که آن اسپانیاییها، آن آنگلوآمریکاییها مدتهاست مرده و پوسیدهاند و نمیتوان آنها را دوباره زنده کرد تا تمام شکنجههایی را که به سرخپوستان روا داشتند، بر خودشان اعمال شود. اما اینها برداشتهای کودکانهای هستند، و گناهان امروز علیه روح مقدس و همهٔ پستیها هم در انبوه حسابهای تسویهنشدهٔ تاریخ گم خواهند شد، و به زودی همه دوباره «مردمی متحد از برادران» خواهند بود…»
از نامه✍️ رزا لوکزامبورگ به سونیا لیبکنشت
اواسط نوامبر1917
ترجمه:
صمد وکیلی
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 قسمتی از نامه رزا :
«...…خشم گرفتن و طغیان علیه بشریت، در نهایت بیمعناست.
اینها ظاهراً تنها راههای ممکنِ عینی تاریخ هستند و باید بدون گم کردن مسیر اصلی، آن را دنبال کرد. من احساس میکنم که این همه لجنزار اخلاقی که در آن قدم میزنیم، این تیمارستان بزرگی که در آن زندگی میکنیم، میتواند یکبار، شاید فرد با حرکت یک عصای جادویی به چیزی کاملاً متضاد، به چیزی فوقالعاده بزرگ و قهرمانانه تبدیل شود، و اگر جنگ چند سال دیگر طول بکشد، حتماً چنین خواهد شد.
آنگاه همان افرادی که امروز نام انسان را در نظر ما لکهدار کردهاند، با قهرمانیهای دیوانهوار همهچیز را پاک خواهند کرد و امروز را محو و فراموش خواهند کرد، گویی هرگز نبودهاست. با این فکر میخندم، و در عین حال فریاد انتقام و مجازات در درونم بلند میشود: چه؟ همهٔ این رذالتها باید فراموش و بیمجازات بمانند، و امروزیها فردا با سرهای بالا، شاید هم با تاجهای برگ غار تازه، بر قلههای بشریت قدم بزنند و به تحقق والاترین آرمانها کمک کنند؟ اما تاریخ اینگونه است. من خوب میدانم که «حسابرسی عادلانه» هرگز اتفاق نخواهد افتاد و باید همهچیز را همینطور پذیرفت. یادم میآید وقتی دانشجو بودم در زوریخ، با چشمانی پر از اشک «مقالاتی دربارهٔ فرهنگ اقتصادی اولیه» پروفسور سیبر را میخواندم که در آن رانش و نابودی سیستماتیک سرخپوستان آمریکا به دست اروپاییها توصیف شده بود، و از ناامیدی مشتهایم را گره میکردم، نه فقط به خاطر این که چنین چیزی ممکن بود، بلکه به خاطر این که هیچکس انتقام نگرفت، مجازاتی در کار نبود. از درد میلرزیدم که آن اسپانیاییها، آن آنگلوآمریکاییها مدتهاست مرده و پوسیدهاند و نمیتوان آنها را دوباره زنده کرد تا تمام شکنجههایی را که به سرخپوستان روا داشتند، بر خودشان اعمال شود. اما اینها برداشتهای کودکانهای هستند، و گناهان امروز علیه روح مقدس و همهٔ پستیها هم در انبوه حسابهای تسویهنشدهٔ تاریخ گم خواهند شد، و به زودی همه دوباره «مردمی متحد از برادران» خواهند بود…»
از نامه✍️ رزا لوکزامبورگ به سونیا لیبکنشت
اواسط نوامبر1917
ترجمه:
صمد وکیلی
@amookhtan
Forwarded from همصدایی بازنشستگان مطالبه گر
سیمانهایی که برق تولید می کنند!
حالا می توان از پیاده روها و دیوارهای ساختمان برق گرفت .
ایده ای از طبیعت
مواد ژئوپلیمری و نانو در لایه های سیمان که با حرکت دادن یونها، گرمای محیط را به برق تبدیل میکند!
این نوع سیمان ۶ برابر محکمتر از سیمان عادی است و برقی را که در خود ذخیره می سازد نیاز به باتری نداشته و در خود سازه ذخیره و تمام وسایل برقی ساختمان را در تمام مدت شبانه روز برق میدهد.
این برق مادامی که ساختمان برپاست بی هیچ هزینه ای، تولید و ذخیره میشود
به گفته کارشناسان برای شهرهایی مانند خوزستان، اهواز و..... که تابستانها از گرما می سوزند، استفاده از این سیمان در پیاده روهای شهرها می تواند ۸۰ میلیون کیلووات ساعت برق در سال تولید کند که بیش از میزان برق مورد نیاز برای روشنایی تمام خیابانهای شهر اهواز است!
منبع : مجمع فعالان اقتصادی
پ.ن/چه شکوهمند خواهد بود اگر دستاوردهای علمی بشر و تکنولوژی به جای ثروت اندوزی صاحبان قدرت و سرکوب مردم و ساخت سلاح های کشتار جمعی در خدمت آموزش همگانی ، درمان عمومی و رایگان و رفاه و آسایش عموم قرار گیرد .
@hamsedaeebazneshasteh
حالا می توان از پیاده روها و دیوارهای ساختمان برق گرفت .
ایده ای از طبیعت
مواد ژئوپلیمری و نانو در لایه های سیمان که با حرکت دادن یونها، گرمای محیط را به برق تبدیل میکند!
این نوع سیمان ۶ برابر محکمتر از سیمان عادی است و برقی را که در خود ذخیره می سازد نیاز به باتری نداشته و در خود سازه ذخیره و تمام وسایل برقی ساختمان را در تمام مدت شبانه روز برق میدهد.
این برق مادامی که ساختمان برپاست بی هیچ هزینه ای، تولید و ذخیره میشود
به گفته کارشناسان برای شهرهایی مانند خوزستان، اهواز و..... که تابستانها از گرما می سوزند، استفاده از این سیمان در پیاده روهای شهرها می تواند ۸۰ میلیون کیلووات ساعت برق در سال تولید کند که بیش از میزان برق مورد نیاز برای روشنایی تمام خیابانهای شهر اهواز است!
منبع : مجمع فعالان اقتصادی
پ.ن/چه شکوهمند خواهد بود اگر دستاوردهای علمی بشر و تکنولوژی به جای ثروت اندوزی صاحبان قدرت و سرکوب مردم و ساخت سلاح های کشتار جمعی در خدمت آموزش همگانی ، درمان عمومی و رایگان و رفاه و آسایش عموم قرار گیرد .
@hamsedaeebazneshasteh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #ديالکتيک_طبيعت
🔴دشت گلهای شقایق هوراند، استان آذربایجان شرقی
هوراند از شهرهای استان آذربایجان شرقی است و در فاصله ۱۷۰ کیلومتری از مرکز استان یعنی تبریز واقع شده است.
@amookhtan
🔴دشت گلهای شقایق هوراند، استان آذربایجان شرقی
هوراند از شهرهای استان آذربایجان شرقی است و در فاصله ۱۷۰ کیلومتری از مرکز استان یعنی تبریز واقع شده است.
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴حمید اشرف از رهبران چریک های فدائی خلق وسط تصویر چراغ قوه در دست – برنامه غار رودافشان سال ۱۳۴۶
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴حمید اشرف از رهبران چریک های فدائی خلق وسط تصویر چراغ قوه در دست – برنامه غار رودافشان سال ۱۳۴۶
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴«به سوی تمدن بزرگ 2500 ساله شاهنشاهی»
اتوبوس رشت به تهران، سال ۱۳۳۶ خورشیدی در میان جادههای خاکی و کوهستانی دهه ۳۰، سفری چند ساعته؟ سفری که با توقف در قهوهخانههای بینراهی، بارهای بستهشده روی سقف و جادههایی ناهموار، بخشی از واقعیت حملونقل بینشهری آن دوران پهلوی را روایت میکند. ساختاری که نمیتوانست ذهنیت محمدرضاشاه در مورد «به سوی تمدن بزرگ» را توجیه کند. همین ذهنیت بیمارگونه سبب جاروب سلطنت پهلوی در سال 1357، شد.
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴«به سوی تمدن بزرگ 2500 ساله شاهنشاهی»
اتوبوس رشت به تهران، سال ۱۳۳۶ خورشیدی در میان جادههای خاکی و کوهستانی دهه ۳۰، سفری چند ساعته؟ سفری که با توقف در قهوهخانههای بینراهی، بارهای بستهشده روی سقف و جادههایی ناهموار، بخشی از واقعیت حملونقل بینشهری آن دوران پهلوی را روایت میکند. ساختاری که نمیتوانست ذهنیت محمدرضاشاه در مورد «به سوی تمدن بزرگ» را توجیه کند. همین ذهنیت بیمارگونه سبب جاروب سلطنت پهلوی در سال 1357، شد.
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (4) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 نگاهي كوتاه به تكامل زمين در حدود 5 ميليارد سال پيش، مادهاي كه در حال حاضر تشكيل دهندهي زمين است در شرايطي قرار داشت كه براي پيدايش هسته عناصر راديواكتيو مناسب بود. حدود چند ميليون سال بعد، اين ماده…
🔴#تکامل_انسان (5)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 حيات
قبل از اين که پيدايش حيات را مورد بررسي قرار دهيم لازم است بيان کنيم که پذيرش تكامل تدريجي موجودات زنده از همديگر براي ما بسيار سخت است. زيرا ما طبق عادت محدوده معيني از زمان يعني طول دوران زندهگي خود را در نظر ميگيريم. در حالي كه زمان لازم براي تكامل يکم؛ تدريجي و دوم اينکه بسيار طولاني است. - از ابتداي تشكيل موجودات تكسلولي تاكنون بيش از چهار ميليارد سال ميگذرد. - و ديگر اينكه ما عادت كردهايم كه محيط اطراف خود را بدون در نظر گرفتن تغيير، تجزيه و ترکيب؛ تحليل كنيم، يعني به ثبات و سکون بيشتر تمايل داريم تا تغييرات مکانيکي، شيميايي و ديالکتيکي. با اين عادتها بزرگ شدهايم و آنها را از همان دوران بچهگي به وسيلهي شرايط محيطييي که در آن رشد کردهايم، در مغزمان جا دادهاند. اکنون جدايي از آن افکار غيرعلمي دوران کودکي برايمان سخت است. و اينگونه واکنش نشان ميدهيم: مگر ميشود؟ غير ممکن است! انسان همين بوده که هست! هيچ چيزي تغيير نميکند!
اما واقعيت آن است كه ثبات وجود ندارد. همه چيز در حرکت و تغيير است. در اين مدت عمر كوتاه خودمان، حرکت و تغيير ماده (طبيعت) به صورت گستردهاي در مقابل چشمانمان در حال انجام است. گفتيم عادت كردهايم كه بگوييم هيچ چيزي تغيير نكرده است. در حالي كه توجه به فرسودهگي و تغييرات فيزيکي و شيميايي مواد اطراف خود را نداريم كه يك تغيير بزرگ و تدريجي در حال انجام است.
بنابراين، براي اينكه مفهوم تكامل تدريجي موجودات زنده را دريابيم بايد هميشه 1- زمان طولاني، 2- تغيير تدريجي و گاهي جهشي (تغييرات کمي به کيفي) را مدنظر داشته باشيم.
حيات (1) چيست؟ مرز موجودات زنده با غيرزنده کدام است؟ در ديدار از نزديكترين اجرام آسماني گيتي، انتظار روبروشدن با چه مظاهري از حيات را داريم؟ اين پرسش اخير را نميتوان فقط از راه مقايسه شرايط فيزيكي و شيميايي سطح سيارهها و قمرهاي آنها با شرايط حيات در روي كره زمين پاسخ داد. موجودات زنده خود را با شرايط خارجي كه تحت آن شرايط به وجود ميآيند و تكامل مييابند سازش ميدهند. ضمنا"، آنها ميتوانند اين شرايط را در حوزهي مكاني بسيار محدودي تغيير دهند. ناظري كه اين صحنه را مينگرد ممكن است به اين نكته توجه نكند و نتيجه بگيرد كه تحت اين شرايط حياتي وجود ندارد.
هر جسم آسماني، به ويژه هر سيارهاي، مانند زمين مادامي كه وجود دارد تكامل مييابد. و شرايطي كه ما امروز بر روي آن مييابيم ابدا" جاوداني نيستند. در مرحلهي معيني از اين تكامل، موقعيت براي پيدايش حيات مساعد بوده است، حيات پديدار شد، تكامل يافت و خود را پيوسته با محيط متغير سازگار كرد. اكنون اين امكان هست كه حيات در شرايطي، نامناسب براي موجودات كرهخاكي، در ساير نقاط گيتي وجود داشته باشد. بنابراين، پرسش ما فقط اين نيست كه آيا در يك جسم آسماني معين در حال حاضر موجودات زندهاي مسكن گزيدهاند يا نه، بلكه آيا حيات در جريان تكامل خود برروي اين جسم آسماني پديدار شده و تكامل يافته است؟
ادامه دارد
@amookhtan
1. محققان دانشگاههاي استنفورد و کاليفرنيا به تازهگي در منطقه «جک هليز» استراليا موفق به کشف بلورهاي کاني زيرکن شدهاند که يکي از آنها حاوي کربني است که 4.1 ميليارد سال (با ضريب خطاي۱۰ ميليون سال) قدمت دارد. دانشمندان قبلاً بر اساس يافتههاي فسيلي از موجودات تکسلولي قدمت حيات در زمين را 3.8 ميليارد سال تخمين زده بودند.
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 حيات
قبل از اين که پيدايش حيات را مورد بررسي قرار دهيم لازم است بيان کنيم که پذيرش تكامل تدريجي موجودات زنده از همديگر براي ما بسيار سخت است. زيرا ما طبق عادت محدوده معيني از زمان يعني طول دوران زندهگي خود را در نظر ميگيريم. در حالي كه زمان لازم براي تكامل يکم؛ تدريجي و دوم اينکه بسيار طولاني است. - از ابتداي تشكيل موجودات تكسلولي تاكنون بيش از چهار ميليارد سال ميگذرد. - و ديگر اينكه ما عادت كردهايم كه محيط اطراف خود را بدون در نظر گرفتن تغيير، تجزيه و ترکيب؛ تحليل كنيم، يعني به ثبات و سکون بيشتر تمايل داريم تا تغييرات مکانيکي، شيميايي و ديالکتيکي. با اين عادتها بزرگ شدهايم و آنها را از همان دوران بچهگي به وسيلهي شرايط محيطييي که در آن رشد کردهايم، در مغزمان جا دادهاند. اکنون جدايي از آن افکار غيرعلمي دوران کودکي برايمان سخت است. و اينگونه واکنش نشان ميدهيم: مگر ميشود؟ غير ممکن است! انسان همين بوده که هست! هيچ چيزي تغيير نميکند!
اما واقعيت آن است كه ثبات وجود ندارد. همه چيز در حرکت و تغيير است. در اين مدت عمر كوتاه خودمان، حرکت و تغيير ماده (طبيعت) به صورت گستردهاي در مقابل چشمانمان در حال انجام است. گفتيم عادت كردهايم كه بگوييم هيچ چيزي تغيير نكرده است. در حالي كه توجه به فرسودهگي و تغييرات فيزيکي و شيميايي مواد اطراف خود را نداريم كه يك تغيير بزرگ و تدريجي در حال انجام است.
بنابراين، براي اينكه مفهوم تكامل تدريجي موجودات زنده را دريابيم بايد هميشه 1- زمان طولاني، 2- تغيير تدريجي و گاهي جهشي (تغييرات کمي به کيفي) را مدنظر داشته باشيم.
حيات (1) چيست؟ مرز موجودات زنده با غيرزنده کدام است؟ در ديدار از نزديكترين اجرام آسماني گيتي، انتظار روبروشدن با چه مظاهري از حيات را داريم؟ اين پرسش اخير را نميتوان فقط از راه مقايسه شرايط فيزيكي و شيميايي سطح سيارهها و قمرهاي آنها با شرايط حيات در روي كره زمين پاسخ داد. موجودات زنده خود را با شرايط خارجي كه تحت آن شرايط به وجود ميآيند و تكامل مييابند سازش ميدهند. ضمنا"، آنها ميتوانند اين شرايط را در حوزهي مكاني بسيار محدودي تغيير دهند. ناظري كه اين صحنه را مينگرد ممكن است به اين نكته توجه نكند و نتيجه بگيرد كه تحت اين شرايط حياتي وجود ندارد.
هر جسم آسماني، به ويژه هر سيارهاي، مانند زمين مادامي كه وجود دارد تكامل مييابد. و شرايطي كه ما امروز بر روي آن مييابيم ابدا" جاوداني نيستند. در مرحلهي معيني از اين تكامل، موقعيت براي پيدايش حيات مساعد بوده است، حيات پديدار شد، تكامل يافت و خود را پيوسته با محيط متغير سازگار كرد. اكنون اين امكان هست كه حيات در شرايطي، نامناسب براي موجودات كرهخاكي، در ساير نقاط گيتي وجود داشته باشد. بنابراين، پرسش ما فقط اين نيست كه آيا در يك جسم آسماني معين در حال حاضر موجودات زندهاي مسكن گزيدهاند يا نه، بلكه آيا حيات در جريان تكامل خود برروي اين جسم آسماني پديدار شده و تكامل يافته است؟
ادامه دارد
@amookhtan
1. محققان دانشگاههاي استنفورد و کاليفرنيا به تازهگي در منطقه «جک هليز» استراليا موفق به کشف بلورهاي کاني زيرکن شدهاند که يکي از آنها حاوي کربني است که 4.1 ميليارد سال (با ضريب خطاي۱۰ ميليون سال) قدمت دارد. دانشمندان قبلاً بر اساس يافتههاي فسيلي از موجودات تکسلولي قدمت حيات در زمين را 3.8 ميليارد سال تخمين زده بودند.
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
849.فرق اصلي بين انسانها بابقيه موجودات زنده،#توليد و#تغييرشيوهي توليد،مايحتاج(ارزشهاي مصرفي)زندهگي براي بقاست. بدون توليد ارزشهاي مصرفي، انسانها نابود ميشوند. بنابراين تا انسان هست ارزشهاي مصرفي هم هست. چه موقع ارزشهاي مبادلهيي به وجود آمد؟
850.. کشتار انسانها، مخصوصا" کودکان، در قرن 21، نشانهي بارز بربريت شيوهي توليد سرمايهداري در سرتاسر جهان و مخصوصا" در خاورميانه است که متکي بر ازخودبيگانهگي انسان از انسان است که مارکس در 1844، به طریقی علمی به آن پرداخته است. آنها کداماند؟
Anonymous Quiz
8%
1. بيگانهگي انسان با فرايند توليد،
0%
2. بيگانهگي انسان با خود،
8%
3. بيگانهگي انسان با انسانهاي ديگري
0%
4. بيگانهگي انسان با طبيعت است.
85%
5.گزينههاي 1 تا 4 حقايقي است که مارکس درآثارش، متاثرازشيوهي توليد سرمايهداري فرمولبندي کرده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴یادگیری همهی انسانها تحت تاثیر دو عامل #وراثت و #محیط_زندهگی است. باید توجه داشت، در صورتی که فردی مبتلا به بیماریهای ژنتیکی نباشد، یعنی دستگاه عصبی (مخ، مخچه، بصلالنخاع، رشتههای عصبی) سالم باشد، نقش وراثت در تعلیم و تربیت بسیار کمرنگ میشود، اما نقش محیط زندهگی که شامل خانه، کوچه، محله، مدرسه، شهر، کشور متبوع، و کشورهای دیگر جهان، و طبیعت، در امر تعلیم و تربیت اصلی و اساسی است. بنابراین اگر میخواهید جامعهیی سالم و آگاه داشته باشید، به جای اینکه بر رفتار اشخاص زوم کنید و آنها را مورد محاکمه قرار دهید، زمینههای لازم برای ساخت جامعهیی بر محور علم روز پایهریزی کنید، در آن صورت به صورت اتوماتیک، اعضای جامعه هم تحت تاثیر جامعهی سالم و آگاه، آگاه خواهند شد.
در کلیب بالا اثر محیط زندهگی بر رفتار دیگران را مشاهده کنید:
به سه نفر اول گفته شده با صدای زنگ بلند شوند و سپس بهنشینند، اما افراد جدیدی وارد میشوند که از این موضوع اطلاع ندارند!
انسانها اینگونه تحت تاثیر محیط زندهگی، گاهی بدون تفکر ديالکتيکی و گاهی با تفکری ديالکتيکی قرار میگیرند!
@amookhtan
در کلیب بالا اثر محیط زندهگی بر رفتار دیگران را مشاهده کنید:
به سه نفر اول گفته شده با صدای زنگ بلند شوند و سپس بهنشینند، اما افراد جدیدی وارد میشوند که از این موضوع اطلاع ندارند!
انسانها اینگونه تحت تاثیر محیط زندهگی، گاهی بدون تفکر ديالکتيکی و گاهی با تفکری ديالکتيکی قرار میگیرند!
@amookhtan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴نفرت دانش آموزان از کتابهای درسی
#آموختن: این رفتار اجتماعی دانش آموزان نسبت به کتابهای درسی، نشان از باطل بودن این نوع کتابها از منظر دانش آموزان است. یعنی کتب درسی هیچ جذابیتی برای دانش آموزان ندارد.
تنها راه برون رفت از این معضل اجتماعی، به رسمیت شناختن استقلال فکری دانش آموزان و معلمان در انتخاب کتابهای درسی مورد نظرها در امر تعلیم و تربیت است، نه کتابهایی که ایدهئولوژی طبقه حاکمه را تجویز میکند.
کتاب درسی باید توسط معلم مربوطه و دانش آموزان برای یک سال تحصیلی با استفاده از علم روز و آنلاین تهیه و تدریس شود.
@amookhtan
#آموختن: این رفتار اجتماعی دانش آموزان نسبت به کتابهای درسی، نشان از باطل بودن این نوع کتابها از منظر دانش آموزان است. یعنی کتب درسی هیچ جذابیتی برای دانش آموزان ندارد.
تنها راه برون رفت از این معضل اجتماعی، به رسمیت شناختن استقلال فکری دانش آموزان و معلمان در انتخاب کتابهای درسی مورد نظرها در امر تعلیم و تربیت است، نه کتابهایی که ایدهئولوژی طبقه حاکمه را تجویز میکند.
کتاب درسی باید توسط معلم مربوطه و دانش آموزان برای یک سال تحصیلی با استفاده از علم روز و آنلاین تهیه و تدریس شود.
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (5) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 حيات قبل از اين که پيدايش حيات را مورد بررسي قرار دهيم لازم است بيان کنيم که پذيرش تكامل تدريجي موجودات زنده از همديگر براي ما بسيار سخت است. زيرا ما طبق عادت محدوده معيني از زمان يعني طول دوران زندهگي…
🔴#تکامل_انسان (6)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 حيات
اكنون ميدانيم كه پيدايش و تكامل حيات بر روي زمين برخلاف آنچه كه تا چند سال اخير تصور ميشد حادثه غريبي نبوده است. حيات، شكل ويژه و بسيار پيچيده و كاملي از حركت و سازمان ماده است، و پيدايش آن در روي زمين يك روند طبيعي، يعني جزء انتقال ناپذيري از تاريخ تكامل سيارهي ما است.
اجرام آسماني ديگر مانند زمين، سير تكاملي درازي را پيمودهاند. از نظر قياسي تكامل ماده در گيتي را ميتوان سيستمي از راههاي پرانشعاب تصور كرد، كه شاخههاي جداگانهاي از آن به شكلهاي بسيار پيچيده و كاملي از سازمان و حركت ماده ميانجامند. اما هيچ لزومي ندارد كه اين شكلها را حيات ناميد. حيات، يكي از شاخههاي بيشمار تكامل ماده، و نتيجهاي از تكامل تدريجي تركيبهاي كربن، يعني مواد آلي است.
نخستين موادي كه در روي زمين تكوين يافتند، ابتداييترين موادآلي، هيدروكربنها (تركيبهاي كربن و هيدروژن) و سيانيدها (تركيبهاي كربن و نيتروژن) و همچنين نزديكترين مشتقات آنها بودند كه جرم مولكولي كمي داشتند.
به تدريج اين تركيبها رشد كردند و پيچيدهتر شدند، ملكولهاي آنها با هم تركيب شده و ملكولهاي سنگينتري را تشكيل دادند. اين پروسه (فرايند)، در آب درياها و اقيانوسهاي اوليه كره زمين طي شد، و اين آبها را تبديل به مايعي از موادآلي بسيار پيچيده و گوناگوني كرد كه مشابه آنها را امروز در موجودات زنده ميبينيم. در نتيجهي اين تغيير و تحول "آبگوشت مغذي اوليه" كه امروز به اين نام معروف است، تشكيل شد. هنوز هيچ موجود زندهاي نبود كه از اين آبگوشت تغذيه كند. از حيات در روي زمين خبري نبود. بدويترين موجودات زنده بعدها، در دوران سوم زمينشناسي تكامل هستي يافتند، يعني هنگامي كه مواد مركب شبه پروتئيني باهم تشكيل سيستمهاي ملكولي گوناگوني را دادند. اين سيستمها به صورت ساختارهاي جداگانهاي از محلول پيرامون خود جدا شدند. تكامل تدريجي، اثر متقابل با محيط و انتخاب طبيعي منجر به پيدايش موجودات زنده اوليه گرديد، و از آن انواع گوناگون حيات برروي سياره ما نمودار شده است.
نخستين دوره اصلي تكامل تركيبهاي كربن، در تمامي گيتي مشاهده شده است. تركيبهاي كربن و هيدروژن يا كربن و نيتروژن را بايد در روي تمام اجسام آسماني كه در حوزهي مطالعه ما هستند كشف كرد. اين تركيبها در سطح ستارهگان از جمله خورشيد، در ابرهاي سردگازي و ماده غباري بين ستارهاي، در روي سيارههاي بزرگ و كوچك منظومه خورشيدي، در هسته و دم ستارهگان دنبالهدار و بالاخره در شهابسنگهايي كه از سوي فضاي خارج به زمين ميرسند يافت ميشوند. سير تكاملي اين مواد با سير تكاملي مواد كره خاكي ما با هم كاملا" فرق داشتهاند، اما دوران اصلي تكامل تركيبهاي كربن مشخص كنندهي همهي آنها است.
بنابراين، ماده كربن كه لازمهي پيدايش حيات، شبيه حيات زميني است، در همه جا يافت ميشود. تنها پرسشي كه پيش ميآيد اين است كه چهگونه اين ماده در روي اجرام آسماني تكامل يافته است؟
بيش از صد سال پيش، در تركيب بعضي از شهابسنگها هيدروكربنهايي با مولكولهاي از نوع موم معدني، و نيز مشتقات گوگردي و اكسيژني آنها ديده شد. همچنين موادي نظير آنچه كه در موجودات زنده يافت ميشود، اخيرا" از شهابسنگها جدا شدهاند. تجربيات آزمايشگاهي نشان داده است كه اين مواد مستقل از حيات، و در طي يك تغيير و تحول شيميايي هيدروكربنهاي اوليه به وجود آمدهاند.
بعضي از شكلهاي ساختماني حيات، كه به عقيدهي گروهي از دانشمندان متعلق به بقاياي موجودات زندهاند، در شهابسنگها ديده شده است. اما ارتباط بين اين شكلها با فرايندهاي حياتي هنوز به اثبات نرسيده است. امكان دارد كه اين ساختارها به صورت كاملا" معدني تكوين يافته باشند.
ادامه دارد
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 حيات
اكنون ميدانيم كه پيدايش و تكامل حيات بر روي زمين برخلاف آنچه كه تا چند سال اخير تصور ميشد حادثه غريبي نبوده است. حيات، شكل ويژه و بسيار پيچيده و كاملي از حركت و سازمان ماده است، و پيدايش آن در روي زمين يك روند طبيعي، يعني جزء انتقال ناپذيري از تاريخ تكامل سيارهي ما است.
اجرام آسماني ديگر مانند زمين، سير تكاملي درازي را پيمودهاند. از نظر قياسي تكامل ماده در گيتي را ميتوان سيستمي از راههاي پرانشعاب تصور كرد، كه شاخههاي جداگانهاي از آن به شكلهاي بسيار پيچيده و كاملي از سازمان و حركت ماده ميانجامند. اما هيچ لزومي ندارد كه اين شكلها را حيات ناميد. حيات، يكي از شاخههاي بيشمار تكامل ماده، و نتيجهاي از تكامل تدريجي تركيبهاي كربن، يعني مواد آلي است.
نخستين موادي كه در روي زمين تكوين يافتند، ابتداييترين موادآلي، هيدروكربنها (تركيبهاي كربن و هيدروژن) و سيانيدها (تركيبهاي كربن و نيتروژن) و همچنين نزديكترين مشتقات آنها بودند كه جرم مولكولي كمي داشتند.
به تدريج اين تركيبها رشد كردند و پيچيدهتر شدند، ملكولهاي آنها با هم تركيب شده و ملكولهاي سنگينتري را تشكيل دادند. اين پروسه (فرايند)، در آب درياها و اقيانوسهاي اوليه كره زمين طي شد، و اين آبها را تبديل به مايعي از موادآلي بسيار پيچيده و گوناگوني كرد كه مشابه آنها را امروز در موجودات زنده ميبينيم. در نتيجهي اين تغيير و تحول "آبگوشت مغذي اوليه" كه امروز به اين نام معروف است، تشكيل شد. هنوز هيچ موجود زندهاي نبود كه از اين آبگوشت تغذيه كند. از حيات در روي زمين خبري نبود. بدويترين موجودات زنده بعدها، در دوران سوم زمينشناسي تكامل هستي يافتند، يعني هنگامي كه مواد مركب شبه پروتئيني باهم تشكيل سيستمهاي ملكولي گوناگوني را دادند. اين سيستمها به صورت ساختارهاي جداگانهاي از محلول پيرامون خود جدا شدند. تكامل تدريجي، اثر متقابل با محيط و انتخاب طبيعي منجر به پيدايش موجودات زنده اوليه گرديد، و از آن انواع گوناگون حيات برروي سياره ما نمودار شده است.
نخستين دوره اصلي تكامل تركيبهاي كربن، در تمامي گيتي مشاهده شده است. تركيبهاي كربن و هيدروژن يا كربن و نيتروژن را بايد در روي تمام اجسام آسماني كه در حوزهي مطالعه ما هستند كشف كرد. اين تركيبها در سطح ستارهگان از جمله خورشيد، در ابرهاي سردگازي و ماده غباري بين ستارهاي، در روي سيارههاي بزرگ و كوچك منظومه خورشيدي، در هسته و دم ستارهگان دنبالهدار و بالاخره در شهابسنگهايي كه از سوي فضاي خارج به زمين ميرسند يافت ميشوند. سير تكاملي اين مواد با سير تكاملي مواد كره خاكي ما با هم كاملا" فرق داشتهاند، اما دوران اصلي تكامل تركيبهاي كربن مشخص كنندهي همهي آنها است.
بنابراين، ماده كربن كه لازمهي پيدايش حيات، شبيه حيات زميني است، در همه جا يافت ميشود. تنها پرسشي كه پيش ميآيد اين است كه چهگونه اين ماده در روي اجرام آسماني تكامل يافته است؟
بيش از صد سال پيش، در تركيب بعضي از شهابسنگها هيدروكربنهايي با مولكولهاي از نوع موم معدني، و نيز مشتقات گوگردي و اكسيژني آنها ديده شد. همچنين موادي نظير آنچه كه در موجودات زنده يافت ميشود، اخيرا" از شهابسنگها جدا شدهاند. تجربيات آزمايشگاهي نشان داده است كه اين مواد مستقل از حيات، و در طي يك تغيير و تحول شيميايي هيدروكربنهاي اوليه به وجود آمدهاند.
بعضي از شكلهاي ساختماني حيات، كه به عقيدهي گروهي از دانشمندان متعلق به بقاياي موجودات زندهاند، در شهابسنگها ديده شده است. اما ارتباط بين اين شكلها با فرايندهاي حياتي هنوز به اثبات نرسيده است. امكان دارد كه اين ساختارها به صورت كاملا" معدني تكوين يافته باشند.
ادامه دارد
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
850.. کشتار انسانها، مخصوصا" کودکان، در قرن 21، نشانهي بارز بربريت شيوهي توليد سرمايهداري در سرتاسر جهان و مخصوصا" در خاورميانه است که متکي بر ازخودبيگانهگي انسان از انسان است که مارکس در 1844، به طریقی علمی به آن پرداخته است. آنها کداماند؟
851. «کهکشان راه شيري بهتنهايي بيش از ۲۰۰ ميليارد ستاره دارد و خود تنها يکي از صدها ميليارد کهکشان قابل مشاهده در کيهان است. بنابراين، احتمال اينکه در جايي ديگر از جهان، حيات هوشمند و پيچيدهيي وجود داشته باشد، بسيار زياد است.»
Anonymous Quiz
91%
1. درست است.
9%
2. درست نیست.
🔴شوونیسم (Chauvinism) به باور یا نگرشی افراطی و متعصبانه نسبت به برتری ملی یا قومی گفته میشود؛ نوعی دلبستگی کورکورانه به گروه خود، که معمولاً با تحقیر یا نفی دیگران همراه است.
ریشۀ این واژه به نام نیکولا شووین (Nicolas Chauvin) بازمیگردد؛ سرباز وفادار ناپلئون بناپارت که با وجود شکستها و سقوط امپراتوری، همچنان با تعصبی افسانهای از ناپلئون و میهنش دفاع میکرد.
شوونیستها اغلب، از افتخارات گذشته اسطوره میسازند و شکستها را محصول توطئۀ بیگانگان میدانند. در واقع در ادبیات سیاسی، واژۀ شوونیست به مثابه یک دشنام سیاسی است. به همین دلیل هیچ ناسیونالیستی نمیپذیرد که شوونیست است؛ چراکه همه متفقالقولاند که شوونیسم یعنی ناسیونالیسم افراطی و وطنپرستی کورکورانه. اما کنشگران سیاسی را صرفا بر اساس نگاهی که به خودشان دارند، نباید ارزیابی کرد. شوونیسم، واژهای فرانسوی است که در دهۀ 1830 بوجود آمد.
اما در قرن بیستم، دامنۀ این واژه گسترش یافت و حتی در ترکیبهایی چون «شوونیسم مردانه» یا مردسالاری شوونیستی (male chauvinism) نیز بهکار رفت؛ یعنی باوری که مردان را ذاتاً برتر از زنان میداند.
@amookhtan
ریشۀ این واژه به نام نیکولا شووین (Nicolas Chauvin) بازمیگردد؛ سرباز وفادار ناپلئون بناپارت که با وجود شکستها و سقوط امپراتوری، همچنان با تعصبی افسانهای از ناپلئون و میهنش دفاع میکرد.
شوونیستها اغلب، از افتخارات گذشته اسطوره میسازند و شکستها را محصول توطئۀ بیگانگان میدانند. در واقع در ادبیات سیاسی، واژۀ شوونیست به مثابه یک دشنام سیاسی است. به همین دلیل هیچ ناسیونالیستی نمیپذیرد که شوونیست است؛ چراکه همه متفقالقولاند که شوونیسم یعنی ناسیونالیسم افراطی و وطنپرستی کورکورانه. اما کنشگران سیاسی را صرفا بر اساس نگاهی که به خودشان دارند، نباید ارزیابی کرد. شوونیسم، واژهای فرانسوی است که در دهۀ 1830 بوجود آمد.
اما در قرن بیستم، دامنۀ این واژه گسترش یافت و حتی در ترکیبهایی چون «شوونیسم مردانه» یا مردسالاری شوونیستی (male chauvinism) نیز بهکار رفت؛ یعنی باوری که مردان را ذاتاً برتر از زنان میداند.
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴پس از مرگ لنين عاقبت حزب چه شد؟
- در زمان حيات لنين، يعني همان زمان که تاثير گلوله وارد شده در گردن او زندگي او را در آستانه خطري جدي قرار داده بود، استالين به پشتوانه سوابق مبارزاتي و نقشي که در ايجاد رابطه ميان لنين از خارج و رهبران بلشويک در داخل داشت، همچنين با زد و بندهاي پس پرده توانست موافقت اکثريت را بگيرد و به عنوان دبيرکل کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي انتخاب شود. اما لنين علي رغم خدمات استالين با اين امر موافق نبود. پس از پيروزي انقلاب، استالين بر سازماندهي مراکز کشوري نظارت داشت و تروتسکي از يک سو سازماندهي ارتش سرخ را به عهده داشت و از سوي ديگر در رأس وزارت امور خارجه بود. او رقيب اصلي استالين نيز بود که علي رغم جدايي کوتاه از لنين و پيوستن به منشويک ها، نهايتا با لنين همراه شده و وفاداري خود را به لنين نشان داده بود.
البته از لحاظ نظري او معتقد بود که انقلاب امري جهاني است و بايد انقلاب به گونه اي پيوسته در سطح جهاني گسترش پيدا کند. به نظر مي رسد که با عدم رضايت لنين از دبيرکلي استالين، استالين به نوعي دلخوري نسبت به لنين پيدا کرد و اتهام هايي هم هست که استالين با تزريق سم يا به گونه اي ديگر مرگ لنين را جلو انداخت. نهايتا استالين به قدرت رسيد. از حدود ۱۹۲۳ تا يک سال و اندي پس از آن يعني ژانويه ۱۹۲۴ که لنين درگذشت، استالين به نفر اول اتحاد شوروي تبديل شد. هرگونه مخالفت و انتقاد را از ميان برداشت و مخالفان و منتقدان را نابود کرد؛ از جمله تروتسکي که فرار کرده بود سرانجام در مکزيک توسط عوامل استالين ترور شد.
استالين، اين فرد قدرتمند متکي به سازمان ترور، کوشيد تا از يک سو سوسياليسم به روايت خود را پيش ببرد و از سوي ديگر آن را به نام مارکسيسم و لنينيسم بقبولاند. برخي از ناظران رند، موميايي شدن پيکر لنين به دستور استالين را نشانه اي از موميايي شدن انديشه ها و شخصيت لنين و مستمسک قرار دادن او و انديشه هايش در تلقي ارتدوکس و دگماتينسم دانسته اند.
به هر حال چه با لنين موافق باشيم چه موافق نباشيم نمي توان در برابر ميراث عظيم فکري و کنشگري سياسي او شگفت زده نشد. من شخصا در تاريخ شخصيتي به نيرومندي و توان اعمال اراده در کنار کوشش شبانه روزي فکري سراغ ندارم که قابل مقايسه با لنين باشد.
منبع:گفت و گويي درباره سِير سياسي لنين
- مليکا صبوحي و غزاله حسين پور با: موسي اکرمي
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴پس از مرگ لنين عاقبت حزب چه شد؟
- در زمان حيات لنين، يعني همان زمان که تاثير گلوله وارد شده در گردن او زندگي او را در آستانه خطري جدي قرار داده بود، استالين به پشتوانه سوابق مبارزاتي و نقشي که در ايجاد رابطه ميان لنين از خارج و رهبران بلشويک در داخل داشت، همچنين با زد و بندهاي پس پرده توانست موافقت اکثريت را بگيرد و به عنوان دبيرکل کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي انتخاب شود. اما لنين علي رغم خدمات استالين با اين امر موافق نبود. پس از پيروزي انقلاب، استالين بر سازماندهي مراکز کشوري نظارت داشت و تروتسکي از يک سو سازماندهي ارتش سرخ را به عهده داشت و از سوي ديگر در رأس وزارت امور خارجه بود. او رقيب اصلي استالين نيز بود که علي رغم جدايي کوتاه از لنين و پيوستن به منشويک ها، نهايتا با لنين همراه شده و وفاداري خود را به لنين نشان داده بود.
البته از لحاظ نظري او معتقد بود که انقلاب امري جهاني است و بايد انقلاب به گونه اي پيوسته در سطح جهاني گسترش پيدا کند. به نظر مي رسد که با عدم رضايت لنين از دبيرکلي استالين، استالين به نوعي دلخوري نسبت به لنين پيدا کرد و اتهام هايي هم هست که استالين با تزريق سم يا به گونه اي ديگر مرگ لنين را جلو انداخت. نهايتا استالين به قدرت رسيد. از حدود ۱۹۲۳ تا يک سال و اندي پس از آن يعني ژانويه ۱۹۲۴ که لنين درگذشت، استالين به نفر اول اتحاد شوروي تبديل شد. هرگونه مخالفت و انتقاد را از ميان برداشت و مخالفان و منتقدان را نابود کرد؛ از جمله تروتسکي که فرار کرده بود سرانجام در مکزيک توسط عوامل استالين ترور شد.
استالين، اين فرد قدرتمند متکي به سازمان ترور، کوشيد تا از يک سو سوسياليسم به روايت خود را پيش ببرد و از سوي ديگر آن را به نام مارکسيسم و لنينيسم بقبولاند. برخي از ناظران رند، موميايي شدن پيکر لنين به دستور استالين را نشانه اي از موميايي شدن انديشه ها و شخصيت لنين و مستمسک قرار دادن او و انديشه هايش در تلقي ارتدوکس و دگماتينسم دانسته اند.
به هر حال چه با لنين موافق باشيم چه موافق نباشيم نمي توان در برابر ميراث عظيم فکري و کنشگري سياسي او شگفت زده نشد. من شخصا در تاريخ شخصيتي به نيرومندي و توان اعمال اراده در کنار کوشش شبانه روزي فکري سراغ ندارم که قابل مقايسه با لنين باشد.
منبع:گفت و گويي درباره سِير سياسي لنين
- مليکا صبوحي و غزاله حسين پور با: موسي اکرمي
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (6) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 حيات اكنون ميدانيم كه پيدايش و تكامل حيات بر روي زمين برخلاف آنچه كه تا چند سال اخير تصور ميشد حادثه غريبي نبوده است. حيات، شكل ويژه و بسيار پيچيده و كاملي از حركت و سازمان ماده است، و پيدايش آن در روي…
🔴#تکامل_انسان (7)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 پيدايش حيات
همه موجودات زنده روي زمين، از گياهان و جانوران گذشتههاي دور تا جانداراني كه در حال حاضر روي زمين زندهگي ميكنند، در اين سياره پا به عرصه وجود نهادهاند و حتا ترديد نيست كه پيدايش حيات، وابسته به اوضاع شيميايي و فيزيكي گذشته زمين بوده و هيچ عامل ديگري در اين جريان دخالت نداشته است.
در تكامل حيات در روي زمين، تنها دو عامل دخالت دارند: يكي زمان و ديگري قوانين فيزيكي و شيميايي كه همواره در اين سياره خاكي جريان داشته و دارند. با وجود چنين شرايطي در زمين، پيدايش حيات امري الزامي بوده است و به همانگونه كه حيات در اين سياره ظاهر شده در هر سياره از ساير سيارههاي جهان نيز، كه شرايطي مانند شرايط اوليهي زمين داشته باشند، حيات وجود دارد. به نظر دانشمندان احتمال اينكه در سيارههاي ديگر موجود زنده وجود داشته باشد، صددرصد است. (اما ما جدیدا" توانستهايم آن را ثابت كنيم)
#اتمسفر_اوليه
عناصري مانند اتمهاي هيدروژن و اكسيژن و كربن و نيتروژن از سبكترين و فراوانترين مواد سطح زمين بوده و هستند. هنگامي كه كاهش گرما به درجهاي رسيد كه پيدايش مولكولها را ممكن ساخت، اين اتمها شروع به تركيبشدن با يكديگر كردند. از آنجا كه هيدروژن از اتمهاي ديگر فعالتر است و تركيب آن با اكسيژن و نيتروژن و كربن آسانتر از تركيب سه عنصر مذكور با يكديگر، صورت ميگيرد، به احتمال قوي سه نوع ملكول زير، در لايهي خارجي زمين به وجود آمدند:
از تركيب هيدروژن با اكسيژن مولكول آب به وجود آمد. O2H ياH-O-H
از تركيب هيدروژن با نيتروژن ملكول آمونياك به وجود آمد. 3NH
از تركيب هيدروژن با كربن ملكول متان به وجود آمد. 4CH
در آن هنگام گرماي زمين به درجهاي وجود داشته، كه اين سه تركيب ساده به صورت گاز موجود بودهاند و اتمسفري كه زمين را احاطه ميكرده مقادير فراواني از اين سه گاز در برداشتهاند. شواهد و مدارك موجود نشان ميدهند كه چنين واكنشهايي نه تنها روي زمين به وقوع پيوستهاند بلكه در بعضي از سيارههاي ديگر منظومهي خورشيدي نيز صورت گرفتهاند. مثلا" سياره مشتري كه بسيار دور از خورشيد به دور آن ميگردد و سطحاش بسيار سرد است، در حال حاضر آب و متان و آمونياك را به صورت جامد دارد. ظاهر امر نشان ميدهد كه واكنشهاي شيميايي سيارهي مشتري نيز از نوع واكنشهاي شيميايي روي زمين بودهاند ولي دوري از خورشيد و برودت زياد، سه گاز نامبرده را، پيش از آنكه بتواند تركيبات بعدي به وجود آورند، به حالت جامد در آورده است. با اطمينان خاطر ميتوان گفت كه در اتمسفر زمين ما، متان و آمونياك وجود ندارد. حال بايد ديد كه اتمسفر قديمي زمين چهگونه به صورت كنوني در آمده است؟
منبع انرژي لازم براي ساخته شدن ملكولهاي آب و متان و آمونياك، اشعه ايكس، اشعه فوق بنفش، نور و گرماي خورشيد بود. از اين گذشته گرماي سطح زمين خود كافي بود كه ساخته شدن اين سه تركيب ساده را سبب شود و در عين حال به آن اندازه زياد نبود كه سبب متلاشي شدن آنها گردد.
در نتيجهي سرد شدن تدريجي كره زمين، درجه گرما به حدي تنزل يافت كه بعضي از اين گازها به حالت مايع در آمدند و نيز بعضي از مايعات جامد گشتند.
ادامه دارد
@amookhtan
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 پيدايش حيات
همه موجودات زنده روي زمين، از گياهان و جانوران گذشتههاي دور تا جانداراني كه در حال حاضر روي زمين زندهگي ميكنند، در اين سياره پا به عرصه وجود نهادهاند و حتا ترديد نيست كه پيدايش حيات، وابسته به اوضاع شيميايي و فيزيكي گذشته زمين بوده و هيچ عامل ديگري در اين جريان دخالت نداشته است.
در تكامل حيات در روي زمين، تنها دو عامل دخالت دارند: يكي زمان و ديگري قوانين فيزيكي و شيميايي كه همواره در اين سياره خاكي جريان داشته و دارند. با وجود چنين شرايطي در زمين، پيدايش حيات امري الزامي بوده است و به همانگونه كه حيات در اين سياره ظاهر شده در هر سياره از ساير سيارههاي جهان نيز، كه شرايطي مانند شرايط اوليهي زمين داشته باشند، حيات وجود دارد. به نظر دانشمندان احتمال اينكه در سيارههاي ديگر موجود زنده وجود داشته باشد، صددرصد است. (اما ما جدیدا" توانستهايم آن را ثابت كنيم)
#اتمسفر_اوليه
عناصري مانند اتمهاي هيدروژن و اكسيژن و كربن و نيتروژن از سبكترين و فراوانترين مواد سطح زمين بوده و هستند. هنگامي كه كاهش گرما به درجهاي رسيد كه پيدايش مولكولها را ممكن ساخت، اين اتمها شروع به تركيبشدن با يكديگر كردند. از آنجا كه هيدروژن از اتمهاي ديگر فعالتر است و تركيب آن با اكسيژن و نيتروژن و كربن آسانتر از تركيب سه عنصر مذكور با يكديگر، صورت ميگيرد، به احتمال قوي سه نوع ملكول زير، در لايهي خارجي زمين به وجود آمدند:
از تركيب هيدروژن با اكسيژن مولكول آب به وجود آمد. O2H ياH-O-H
از تركيب هيدروژن با نيتروژن ملكول آمونياك به وجود آمد. 3NH
از تركيب هيدروژن با كربن ملكول متان به وجود آمد. 4CH
در آن هنگام گرماي زمين به درجهاي وجود داشته، كه اين سه تركيب ساده به صورت گاز موجود بودهاند و اتمسفري كه زمين را احاطه ميكرده مقادير فراواني از اين سه گاز در برداشتهاند. شواهد و مدارك موجود نشان ميدهند كه چنين واكنشهايي نه تنها روي زمين به وقوع پيوستهاند بلكه در بعضي از سيارههاي ديگر منظومهي خورشيدي نيز صورت گرفتهاند. مثلا" سياره مشتري كه بسيار دور از خورشيد به دور آن ميگردد و سطحاش بسيار سرد است، در حال حاضر آب و متان و آمونياك را به صورت جامد دارد. ظاهر امر نشان ميدهد كه واكنشهاي شيميايي سيارهي مشتري نيز از نوع واكنشهاي شيميايي روي زمين بودهاند ولي دوري از خورشيد و برودت زياد، سه گاز نامبرده را، پيش از آنكه بتواند تركيبات بعدي به وجود آورند، به حالت جامد در آورده است. با اطمينان خاطر ميتوان گفت كه در اتمسفر زمين ما، متان و آمونياك وجود ندارد. حال بايد ديد كه اتمسفر قديمي زمين چهگونه به صورت كنوني در آمده است؟
منبع انرژي لازم براي ساخته شدن ملكولهاي آب و متان و آمونياك، اشعه ايكس، اشعه فوق بنفش، نور و گرماي خورشيد بود. از اين گذشته گرماي سطح زمين خود كافي بود كه ساخته شدن اين سه تركيب ساده را سبب شود و در عين حال به آن اندازه زياد نبود كه سبب متلاشي شدن آنها گردد.
در نتيجهي سرد شدن تدريجي كره زمين، درجه گرما به حدي تنزل يافت كه بعضي از اين گازها به حالت مايع در آمدند و نيز بعضي از مايعات جامد گشتند.
ادامه دارد
@amookhtan