Amir Pouria
1.95K subscribers
1.11K photos
401 videos
108 files
407 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
به واقع ارزش جان آدمی را چه قدر فهم می کنیم؟

یادداشت امیر پوریا بعد از جان باختن ِ دختر آبی

صبح امروز، در فاصلهٔ بین هجدهم و نوزدهم شهریور ۹۸ خورشیدی، معادل تاسوعا و عاشورای سال ِ نمی دانم چندم قمری، خانم #سحر_خدایاری یا #دختر_آبی در بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری جان خود از دست داد. او را پیش از ورود به #استادیوم_آزادی برای تماشای بازی #استقلال_العین در اسفند نود و هفت دستگیر کرده بودند و وقتی با حکم باورنکردنی شش ماه حبس مواجه شد، در مقابل دادسرا خودسوزی کرد و بعد از سوختگی نود درصد، کمتر از یک هفته زنده ماند. مرگ او در ساعات آغازین روزی رقم خورد که بعد از ظهر آن بناست #تیم_ملی فوتبال ایران اولین بازی خود در مقدماتی جام جهانی بعدی را در مقابل هنگ کنگ برگزار کند
.
بازی در تهران نیست. اما اگر بود، در نسبت با سیاهپوشی همگانی همان استادیوم تک-جنسیتی در بازی ایران-کره جنوبی تاسوعای سه سال پیش، چه میزان برای جان آدمی، قدر قائل بودیم و بودند؟ حاضر و هماهنگ بودیم که به استادیوم نرویم؟ اگر تعدادی باز می رفتند، شعارهایی رسا و گویا در باب این حادثه و حقارت #ممنوعیت_ورود_زنان_به_استادیوم سر می دادند؟ حجم اش را به حدی می رساندند که تلویزیون نداند با آمبیانس صوتی ورزشگاه چه کند؟
.
مهر نود و پنج، رسانه‌های رسمی و فدراسیون فوتبال و سازمان #صدا_و_سیما خود و ما را هلاک کردند که اگر گل زدیم، شادمانی موقوف. امروز اما بی شک جلسات توجیهی و تذکرات حضوری و تلفنی به بازیکنان تیم ملی و گزارشگران و مجریان تلویزیونی، دایر بر این است که با هیچ حرکت و کلمه ای به این مصیبت تلخ و جانسوز، اشاره ای نکنند. بدون حضور #عادل_فردوسى_پور و #مزدک_میرزایی البته نیاز چندانی به این تذکرات نبود و خود به خود احتمال اشاره‌ای درست و جسورانه، به سمت صفر میل می کرد. ولی بازی های بعدی در تهران در راه اند. می توانیم ببینیم و نشان دهیم ارزش جان آدمی را چه اندازه فهم می کنیم
.
هیچ شعار و تحریم و اعتراضی، با تمام ضرورت اش نخواهد توانست ذره ای از تلخی سرنوشت دختر آبی بکاهد. سرنوشتی که در پی صدور حکم عجیب و غیرانسانی زندانی شدن او رقم خورد. این از غرایب رفتار نهادهای رسمی ماست که کاری می کنند تا ساده ترین علایق آدم ها به عمل مبارزاتی تعبیر یا تبدیل شود؛ از میل به حضور در استادیوم تا پریدن از آتش در #چهارشنبه_سوری تا شادی بعد از گل!

@amiropouria
Amir Pouria
یکی از معدود یادگارهای عینی‌ام از امیر جوادی‌فر: کتابی که آخر دوره‌ی کلاسش بهم هدیه داد @amiropouria یادداشت امیر پوریا درباره‌ی زنده داشتن یاد قربانیان تمام سرکوب‌های این سال‌ها و نتیجه‌ی تل‌انبار شدن خشم مردم در ادامه می‌آید 👇
یادداشتی از امیر پوریا:
از امیر جوادی‌فر تا دختر آبی و مهسا/ژینا امینی؛ مجموع این خشم‌ها

خیلی‌ها در انتقادهایشان می‌نویسند و می‌گویند آن چه امروز در واکنش به مرگ/قتل مهسا/ژینا امینی می‌نویسیم، چهار صباح دیگر از یاد خواهد رفت. می‌گویند مردم زندگی‌شان را از سر می‌گیرند و حکومت هم به همین دلخوش است که مردم به روزمرّ ِگی لبالب از مشکلات‌شان سرگرم باشند که در ایران این سال‌ها با نوع غلط خواندن این واژه یعنی "روز-مَرگی" به معنای هر روز مردن یا هر روز لحظه‌ها و ساعات مرده را زیستن، فرقی ندارد.
اما من به این فکر می‌کنم که قدیمی‌ترین رنج‌های نشسته بر جان و روح این مردم، یادشان و یادمان نرفته‌. در خشمی که امروز در سقز و سنندج، جلوی بیمارستان کسری در تهران و البته بیش از همه، در همین شبکه‌های اجتماعی ابراز می‌شود، هر حسی که با انفجار هواپیمای مسافربری توسط موشک‌های سپاه پاسداران، با کشته شدن امیر جوادی‌فر و دیگران در کهریزک، با خون ِ سرریزشده از گوشه‌ی دهان ندا آقاسلطان بر کف خیابان در مردم پدید آمد، دخیل و سهیم است.
------------------
این که تمام رده‌های میانی مدیریت کشور به دست و پا افتاده و از "نداشتن ابزار ضرب و شتم" تا قصه‌بافی درباره‌ی سوابق بیماری زمینه‌ای دخترک ِ جان‌باخته در دستان گردن‌گیر و گردنه‌گیر گشت ارشاد، به هر شاخه‌ی لرزانی از درخت پوسیده‌ی توجیهات همیشگی حوادث توسط سران جمهوری اسلامی، آویزان شده‌اند، دلیلی جز همین تراکم تدریجی و سال به سال خشم‌های انباشته‌شده‌ی مردمان ندارد.
-------------------
کتاب "خاطره‌ی دلبرکان غمگین من" که در کنار "گزارش یک مرگ از پیش اعلام شده"، دو رمان کوتاه/نوولای محبوبم از گابریل گارسیا مارکز است و اتفاقاً به تازگی بعد از سال‌ها خواندمش، یکی از یادگارهای عینی‌ام از امیر جوادی‌فر ِ باهوش، بازیگوش، شوخ و هم‌رشتی‌ام است که نیمه‌ی دهه‌ی ۱۳۸۰، شاگردم بود و خیلی زود رفیقم شد.
اما یادگاری ِ ذهنی و حسی از امیر، یکی و دوتا و ده‌تا نیست و فقط مال من و دوستان نزدیک‌تر از من نیست؛ متعلق به تمام مردم است که این روزها نام دیگری هم کنار نام‌ او و باقی قربانیان این سال‌های سیاه نشاندند. نامی که به این سادگی، از یاد نمی‌رود‌. نامی که طنین و تکرارش به چنگکی برای زخم زدن، فشردن و خفقان آوردن بر حلقوم ِ آنان که حلقومش را فشردند و جانش را ستاندند، بدل خواهد شد. دیر است اما دور نیست. نامی به بلندای نام ِ
@amiropouria

#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#امیر_جوادی_فر
#دختر_آبی
#سحر_خدایاری
#سپیده_رشنو
#ندا_آقاسلطان