Amir Pouria
اعدام جوان زحمتکش و شجاع، مجیدرضا رهنورد و آدرس غلطی که برخی میدهند @amiropouria یادداشت امیر پوریا در ادامه میآید 👇
حدود ۱۸-۱۷ سال پیش، وقتی فیلم "مصائب مسیح" (مل گیبسون، ۲۰۰۴) هیاهوی بسیار به پا کرد، میگفتم و نوشتم که فیلم فقط به شدت رنج تصلیب، کار دارد. یعنی مثلاً بر صدای فرو رفتن میخ در پیکر فرد مصلوب، تأکید میکند. به "چرایی"ِ مرگ مسیح نمیپردازد. با این حساب، فرقی نمیکرد اگر جزئیات و مراحل ِ به صلیب کشیده شدنِ فردِ مجاورِ صلیب مسیح را نشانمان میداد.
البته گیبسون آگاهانه میخواست فقط بر ساعات پایانی زندگی مسیح مکث کند و سراغ تکرار تعالیم او نرود. کاری به بد و خوبش ندارم و مسئلهام این فیلم نیست. بحث بر سر این است که حالا هم خیلی از دوستان دارند دچار همین خطا میشوند. بعد از اعدام مجیدرضا رهنورد، جوان خوشتیپ، زحمتکش، مطلقاً بیگناه و بسیار شجاع معترض، از بدیهای اعدام میگویند و به طور کلی وجود این مجازات را اخ و پیف میشمارند!
دوستان نسبتاً عزیز!
فعالتر شدن ماشین کشتار جمهوری اسلامی، باید به واکنش مشتهامان که گره شوند، پاهامان که به خیابان روند، حنجرههامان که فریاد برآورند، دستهامان که آتش بزنند و بسوزانند، منجر شود؛ نه فقط به محکوم کردن مجازات اعدام و قساوت جاری در آن.
مسئلهی ما الان اعدام سیاسیست؛ نه کلاً اعدام. قتل مجیدرضا رهنورد، قتل محسن شکاری، نگرانی از قتل نامهای زیبایی که میدانیم در خطرند، در امتداد قتل مهسا امینی و سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی و غزاله چلاوی در خیابان قرار میگیرد. کسی نمیتواند بگوید کشتن جوان معترض با ضربههای باتون بر کف خیابان، توحشآمیزتر است یا بالای چوبهی دار بردن با حکم بیدادگاهی که تباهترین قضاوتگران تاریخ بر مسند ریاست آن نشستهاند.
پس آدرس غلط ندهیم. طوری جلوه ندهیم که انگار حکومت فقط در سیستم قضاییاش دارد شناعت به خرج میدهد. ماشین کشتار حکومت اسلامی تا به حال در خیابان، کریه و پرشمار عمل کرده و حالا لجنزار متعفنش وسیعتر شده و به دستگاه قضا که البته همواره لبریز از کثافت ِ بیعدالتی بوده هم رسیده.
تصور نکنیم حضار اعدام این جوان دلیر در ملاء عام در مشهد، مردم عادی بودهاند و نگوییم چه بد که خشونت مرگبار را نظاره کردهاند. مشکل، اینهایی نیستند که "کنار" ما زندگی میکنند. توحش و عفونت، از آنهایی برمیخیزد که "بالای سر" سرزمینمان ایستادهاند؛ فرقی نمیکند که باتون و سلاح دستشان باشد یا عمامه بر سرشان. در خیابان باشند یا پشت سکوی بیدادگری یا در بیت.
پس همهی این رنج اخبار هر روز را به خشم برآوریم؛ نه به گلایه و اندوه و ماتم.
@amiropouria
#مجید_رضا_رهنورد
#محسن_شکاری
#اعدام_سیاسی
#جمهوری_اسلامی
#انقلاب۱۴۰۱
حدود ۱۸-۱۷ سال پیش، وقتی فیلم "مصائب مسیح" (مل گیبسون، ۲۰۰۴) هیاهوی بسیار به پا کرد، میگفتم و نوشتم که فیلم فقط به شدت رنج تصلیب، کار دارد. یعنی مثلاً بر صدای فرو رفتن میخ در پیکر فرد مصلوب، تأکید میکند. به "چرایی"ِ مرگ مسیح نمیپردازد. با این حساب، فرقی نمیکرد اگر جزئیات و مراحل ِ به صلیب کشیده شدنِ فردِ مجاورِ صلیب مسیح را نشانمان میداد.
البته گیبسون آگاهانه میخواست فقط بر ساعات پایانی زندگی مسیح مکث کند و سراغ تکرار تعالیم او نرود. کاری به بد و خوبش ندارم و مسئلهام این فیلم نیست. بحث بر سر این است که حالا هم خیلی از دوستان دارند دچار همین خطا میشوند. بعد از اعدام مجیدرضا رهنورد، جوان خوشتیپ، زحمتکش، مطلقاً بیگناه و بسیار شجاع معترض، از بدیهای اعدام میگویند و به طور کلی وجود این مجازات را اخ و پیف میشمارند!
دوستان نسبتاً عزیز!
فعالتر شدن ماشین کشتار جمهوری اسلامی، باید به واکنش مشتهامان که گره شوند، پاهامان که به خیابان روند، حنجرههامان که فریاد برآورند، دستهامان که آتش بزنند و بسوزانند، منجر شود؛ نه فقط به محکوم کردن مجازات اعدام و قساوت جاری در آن.
مسئلهی ما الان اعدام سیاسیست؛ نه کلاً اعدام. قتل مجیدرضا رهنورد، قتل محسن شکاری، نگرانی از قتل نامهای زیبایی که میدانیم در خطرند، در امتداد قتل مهسا امینی و سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی و غزاله چلاوی در خیابان قرار میگیرد. کسی نمیتواند بگوید کشتن جوان معترض با ضربههای باتون بر کف خیابان، توحشآمیزتر است یا بالای چوبهی دار بردن با حکم بیدادگاهی که تباهترین قضاوتگران تاریخ بر مسند ریاست آن نشستهاند.
پس آدرس غلط ندهیم. طوری جلوه ندهیم که انگار حکومت فقط در سیستم قضاییاش دارد شناعت به خرج میدهد. ماشین کشتار حکومت اسلامی تا به حال در خیابان، کریه و پرشمار عمل کرده و حالا لجنزار متعفنش وسیعتر شده و به دستگاه قضا که البته همواره لبریز از کثافت ِ بیعدالتی بوده هم رسیده.
تصور نکنیم حضار اعدام این جوان دلیر در ملاء عام در مشهد، مردم عادی بودهاند و نگوییم چه بد که خشونت مرگبار را نظاره کردهاند. مشکل، اینهایی نیستند که "کنار" ما زندگی میکنند. توحش و عفونت، از آنهایی برمیخیزد که "بالای سر" سرزمینمان ایستادهاند؛ فرقی نمیکند که باتون و سلاح دستشان باشد یا عمامه بر سرشان. در خیابان باشند یا پشت سکوی بیدادگری یا در بیت.
پس همهی این رنج اخبار هر روز را به خشم برآوریم؛ نه به گلایه و اندوه و ماتم.
@amiropouria
#مجید_رضا_رهنورد
#محسن_شکاری
#اعدام_سیاسی
#جمهوری_اسلامی
#انقلاب۱۴۰۱