Amir Pouria
باخبرم که اجازه ندادهاند مراسم تدفین زندهیاد امین تارخ از جلوی خانهی سینما یا تالار رودکی/وحدت آغاز شود. یادداشتی از امیر پوریا دربارهی ربط مسائل فرهنگی و هنری و زیستی به آن چه این روزها در اعتراضات مردمی سرتاسر ایران میبینیم و میشنویم @amiropouria…
۱/ باخبرم که در ادامهی حضور دو مأمور اطلاعات در منزل و کارگاه آموزشی زندهیاد امین تارخ (که در یک ساختمان واقع شدهاند) تا ساعاتی بعد از نیمهشب ِ گذشته، سرانجام نگذاشتهاند به خواست خانواده و شاگردانش، مراسم خاکسپاری او از مقابل تالار رودکی/وحدت یا خانهی سینما شروع شود. همان طور که در خبر رسانههای رسمی جمهوری اسلامی دیدهاید، فقط "خاکسپاری در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا" را اعلام کردهاند که فردا دوشنبه ۴ مهر ۱۴۰۱ برپا میشود.
این است میزان وحشتی که از هر جمع مردم دارند. این وضعیتیست که از این به بعد، تا وقتی بر مسند پوشالی قدرت تکیه زدهاند، برقرار خواهد بود: هر جمعیتی با هر پسزمینهی ورزشی، فرهنگی، سوگواری و غیره، میدانیست برای طرح اعتراض و ابراز انزجار از نظام خودکامه و سرکوبگر.
۲/ برای این که به یاد آوریم چه حقوق انسانی بدیهی و سادهای در این چهار دهه و اندی از ایرانیان دریغ شده، همین ۳۰ ثانیه را دوباره ببینید. این تکه را از دل ویدئویی که به یاد و حرمت امین تارخ در صفحهی عباس یاری آمده، جدا کردم. آقای یاری دبیر اجرایی ماهنامهی فیلم سابق و رئیس شورای سیاستگذاری و تحریریهی ماهنامهی فیلم امروز، در مصاحبه با آقای تارخ ِ حالا فقید، او را با حضور شاگرد قدیمی کارگاه آزاد بازیگری یعنی ترانه علیدوستی، سورپریز میکند.
اما شوخی فیالبداهه و شیطنت طنازانهی تارخ که به بازی ادبی با تاریخ ادیان و اسامی (اسم یوسف دانشصدیق همکار فنی مجله) متکیست، بابت نگرانی از واکنشهای تعصبآمیز ایدئولوژیزده و بعد هم سانسور، واکنشی جز خندهی دو نفر دیگر دریافت نمیکند.
مشخصتر از آن، لحظهی ورود ترانه علیدوستیست که شاگرد و استاد نه میتوانند با هم دست بدهند و نه همدیگر را در آغوش بگيرند. این تحمیلها این همه سال ما را به ریا و تصنع و دروغ، عادت داده. تا حدی که شاید حالا از تعجب من در این مورد، تعجب کنید. اما همچنان تأکيد میکنم که هر موقعیت سادهی روزمره، به همان چیزی که این شب و روزها مردم بابت اعتراض به آن به خیابانهای این همه شهر در ایران و جهان ریختهاند، ربط دارد: مناسبات واپسگرایانهی حاصل از حجاب زورکی.
از این به بعد باید این ربطها را بیشتر به یاد آورد و به رخ کشید.
حالا بار دیگر یاد امین تارخ و طنز انسانیاش به یادها...
@amiropouria
#امین_تارخ #عباس_یاری #فیلم_امروز
#ماهنامه_فیلم سابق #ماهنامه_فیلم_امروز #ترانه_علیدوستی
#خاکسپاری #نه_به_حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی #اعتراضات_مردمی #اعتراضات_شهریور_۱۴۰۱ #مهسا_امینی
۱/ باخبرم که در ادامهی حضور دو مأمور اطلاعات در منزل و کارگاه آموزشی زندهیاد امین تارخ (که در یک ساختمان واقع شدهاند) تا ساعاتی بعد از نیمهشب ِ گذشته، سرانجام نگذاشتهاند به خواست خانواده و شاگردانش، مراسم خاکسپاری او از مقابل تالار رودکی/وحدت یا خانهی سینما شروع شود. همان طور که در خبر رسانههای رسمی جمهوری اسلامی دیدهاید، فقط "خاکسپاری در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا" را اعلام کردهاند که فردا دوشنبه ۴ مهر ۱۴۰۱ برپا میشود.
این است میزان وحشتی که از هر جمع مردم دارند. این وضعیتیست که از این به بعد، تا وقتی بر مسند پوشالی قدرت تکیه زدهاند، برقرار خواهد بود: هر جمعیتی با هر پسزمینهی ورزشی، فرهنگی، سوگواری و غیره، میدانیست برای طرح اعتراض و ابراز انزجار از نظام خودکامه و سرکوبگر.
۲/ برای این که به یاد آوریم چه حقوق انسانی بدیهی و سادهای در این چهار دهه و اندی از ایرانیان دریغ شده، همین ۳۰ ثانیه را دوباره ببینید. این تکه را از دل ویدئویی که به یاد و حرمت امین تارخ در صفحهی عباس یاری آمده، جدا کردم. آقای یاری دبیر اجرایی ماهنامهی فیلم سابق و رئیس شورای سیاستگذاری و تحریریهی ماهنامهی فیلم امروز، در مصاحبه با آقای تارخ ِ حالا فقید، او را با حضور شاگرد قدیمی کارگاه آزاد بازیگری یعنی ترانه علیدوستی، سورپریز میکند.
اما شوخی فیالبداهه و شیطنت طنازانهی تارخ که به بازی ادبی با تاریخ ادیان و اسامی (اسم یوسف دانشصدیق همکار فنی مجله) متکیست، بابت نگرانی از واکنشهای تعصبآمیز ایدئولوژیزده و بعد هم سانسور، واکنشی جز خندهی دو نفر دیگر دریافت نمیکند.
مشخصتر از آن، لحظهی ورود ترانه علیدوستیست که شاگرد و استاد نه میتوانند با هم دست بدهند و نه همدیگر را در آغوش بگيرند. این تحمیلها این همه سال ما را به ریا و تصنع و دروغ، عادت داده. تا حدی که شاید حالا از تعجب من در این مورد، تعجب کنید. اما همچنان تأکيد میکنم که هر موقعیت سادهی روزمره، به همان چیزی که این شب و روزها مردم بابت اعتراض به آن به خیابانهای این همه شهر در ایران و جهان ریختهاند، ربط دارد: مناسبات واپسگرایانهی حاصل از حجاب زورکی.
از این به بعد باید این ربطها را بیشتر به یاد آورد و به رخ کشید.
حالا بار دیگر یاد امین تارخ و طنز انسانیاش به یادها...
@amiropouria
#امین_تارخ #عباس_یاری #فیلم_امروز
#ماهنامه_فیلم سابق #ماهنامه_فیلم_امروز #ترانه_علیدوستی
#خاکسپاری #نه_به_حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی #اعتراضات_مردمی #اعتراضات_شهریور_۱۴۰۱ #مهسا_امینی
Amir Pouria
عکسهایی که قبلاً باید قایم میکردیم و حالا نشانهی حمایت از ترانه علیدوستی به حساب میآیند: یادداشتی از امیر پوریا دربارهی تغییر انتخاب و تصمیم جامعهی ایران، به دنبال تغییر تصمیم زنان این جامعه @amiropouria متن در ادامه میآید👇
به عکسهایی که افراد و نهادهای مختلف برای اعلام حمایت از ترانه علیدوستی انتخاب کردهاند، نگاه کنید. اتفاقی در آنها افتاده که فقط ما میفهمیم: ما که در ایرانِ بعد از انقلاب مثلاً اسلامی با ریاکاری و دوگانهزیستی، روزگار گذراندهایم.
همبازیها و همکاران علیدوستی در سینمای ایران، سعی کردهاند عکسی از او منتشر کنند که خود اصلی و واقعیاش در آن دیده میشود. یعنی زنی طبیعی که در جمع نزدیکانش، فارغ از جنسیت آنها، چیزی سرش نمیگذارد.
صدها و هزاران عکس اینچنینی از هر زن ایرانی در گوشیها و آلبومهای نزدیکانش هست. اما همان قدر که حالا انتشارشان به معنای حمایت از اعلام بیاعتقادی ِ علیدوستی به حجاب اجباریست، سالهای سال، رفاقت و رازداری این بود که هر کسی آن عکسها را پیش خودش نگه میداشت و فقط عکسهایی را به چشم دیگران میرساند که شالی، روسریای، کلاهی، بالاخره یک کوفتی بر سر او باشد!
اما برای خیلی از حامیان بینالمللی او این جنبه از "انتخاب عکس"، طبیعتاً آن اهمیت را ندارد. اعلام حمایت، مهمتر است؛ حتی با عکسی که حجاب کامل یا نصفهنیمه بر سر او باشد.
***
فقط ۵ روز از بازداشت علیدوستی گذشته و انبوه واکنشها و اعتراضهای بینالمللی و داخلی به این کنش فراقانونی، همچنان ادامه دارد و بیشتر میشود. برای دستگیری او دلایلی مبهم از دل پروندهای "در دست تکمیل" ذکر شد که یکی از آنها، آن که میگفت《ترانه علیدوستی در مورد برخی ادعاهای مطرحشدهاش مستندی و سندی ارائه نکرد》بسیار سوررئال بود! از هزاران جلوهی ستم و سرکوب جمهوری اسلامی، یکی هم این است که در انظار عموم و اخبار رسمی، بالای سرت چماق میگیرد تا بگوید که بیخود گفتی که چماق بر سر مردم کوفتیم! وقتی سازمانهای بینالمللی هنوز میخواهند برای واقعیت عریانی که در این حجم عظیم تصاویر ویدئویی از کف خیابانها و کوچههای شهرها و روستاهای ایران دیدهاند و میبینند، "کمیتهی حقیقتیاب" اعزام کنند، دیگر از خود سیستم حاکم نباید تعجب کرد که بازداشت میکند به جرم این که گفتی قبلاً دیگران را بازداشت کرده!
***
اما چیزی که این نظام نمیفهمد و فعلاً اصرار دارد که نفهمد، این است که زنان این جامعه، دیگر در آن تغییر رفتار، همان که با ماجرای انتخاب عکسهای قبلاً مخفیشده توضیح دادم، تردیدی ندارند. به این معنا، هیچ گوشه و تصویر و لحظهی این جامعه دیگر به پیش از ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ - روز جانسپاری مهسا امینی- برنمیگردد. روزی که برای مردم سیاه بود؛ اما برای جمهوری اسلامی، سیاهتر خواهد شد.
@amiropouria
#ترانه_علیدوستی
#taranehalidoosti
#حجاب_اجباری
به عکسهایی که افراد و نهادهای مختلف برای اعلام حمایت از ترانه علیدوستی انتخاب کردهاند، نگاه کنید. اتفاقی در آنها افتاده که فقط ما میفهمیم: ما که در ایرانِ بعد از انقلاب مثلاً اسلامی با ریاکاری و دوگانهزیستی، روزگار گذراندهایم.
همبازیها و همکاران علیدوستی در سینمای ایران، سعی کردهاند عکسی از او منتشر کنند که خود اصلی و واقعیاش در آن دیده میشود. یعنی زنی طبیعی که در جمع نزدیکانش، فارغ از جنسیت آنها، چیزی سرش نمیگذارد.
صدها و هزاران عکس اینچنینی از هر زن ایرانی در گوشیها و آلبومهای نزدیکانش هست. اما همان قدر که حالا انتشارشان به معنای حمایت از اعلام بیاعتقادی ِ علیدوستی به حجاب اجباریست، سالهای سال، رفاقت و رازداری این بود که هر کسی آن عکسها را پیش خودش نگه میداشت و فقط عکسهایی را به چشم دیگران میرساند که شالی، روسریای، کلاهی، بالاخره یک کوفتی بر سر او باشد!
اما برای خیلی از حامیان بینالمللی او این جنبه از "انتخاب عکس"، طبیعتاً آن اهمیت را ندارد. اعلام حمایت، مهمتر است؛ حتی با عکسی که حجاب کامل یا نصفهنیمه بر سر او باشد.
***
فقط ۵ روز از بازداشت علیدوستی گذشته و انبوه واکنشها و اعتراضهای بینالمللی و داخلی به این کنش فراقانونی، همچنان ادامه دارد و بیشتر میشود. برای دستگیری او دلایلی مبهم از دل پروندهای "در دست تکمیل" ذکر شد که یکی از آنها، آن که میگفت《ترانه علیدوستی در مورد برخی ادعاهای مطرحشدهاش مستندی و سندی ارائه نکرد》بسیار سوررئال بود! از هزاران جلوهی ستم و سرکوب جمهوری اسلامی، یکی هم این است که در انظار عموم و اخبار رسمی، بالای سرت چماق میگیرد تا بگوید که بیخود گفتی که چماق بر سر مردم کوفتیم! وقتی سازمانهای بینالمللی هنوز میخواهند برای واقعیت عریانی که در این حجم عظیم تصاویر ویدئویی از کف خیابانها و کوچههای شهرها و روستاهای ایران دیدهاند و میبینند، "کمیتهی حقیقتیاب" اعزام کنند، دیگر از خود سیستم حاکم نباید تعجب کرد که بازداشت میکند به جرم این که گفتی قبلاً دیگران را بازداشت کرده!
***
اما چیزی که این نظام نمیفهمد و فعلاً اصرار دارد که نفهمد، این است که زنان این جامعه، دیگر در آن تغییر رفتار، همان که با ماجرای انتخاب عکسهای قبلاً مخفیشده توضیح دادم، تردیدی ندارند. به این معنا، هیچ گوشه و تصویر و لحظهی این جامعه دیگر به پیش از ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ - روز جانسپاری مهسا امینی- برنمیگردد. روزی که برای مردم سیاه بود؛ اما برای جمهوری اسلامی، سیاهتر خواهد شد.
@amiropouria
#ترانه_علیدوستی
#taranehalidoosti
#حجاب_اجباری