مگر «خاطره»های آدمی هم مجاز و غیرمجاز دارند؟!/ امیر پوریا /ماهنامه سینمایی فیلم/ بهمن ٩٢
چه در ایران و چه در هر نقطۀ دیگر دنیا، فیلمی که ساخته شده، با هیچ بگیر و ببندی نمی تواند مانند فیلمی که هنوز ساخته نشده و مجموعۀ کلماتی بر روی صفحات کاغذ یا تصویرها و ایده هایی در ذهن یک سینماگر است، نادیده و ناشنیده و – مهم تر از اینها- فهم نشده باقی بماند. مشکل این است که #آشغالهای_دوست_داشتنی مانند فیلم های بلند قبلی #محسن_امیریوسفی، این آرام ترین فیلمساز ما در بین آنان که با تمام ساخته هایشان، رکورددار گرفتاری های نظارتی اند، دیگر ساخته شده و با کوشش مانع تراشانۀ سال گذشته یا امسال برای به نمایش در نیامدن آن در جشنواره و بعد هم اکران عمومی، نمی شود مانند فیلمی که ساخته نشده، حرف های تلخ و شیرین و دنیای دوست داشتنی اش را نادیده گرفت و فهم نشده باقی گذاشت.
همیشه این را نوشته و گفته ام که مشکلات نظارتی برخی فیلم ها، بیش از هر واکنش دیگری، نشانگر و مؤید صحت و اثرگذاری حرف و هدف آن فیلم هاست. یعنی آن چه در دنیای داستانی فیلم، عامل ایجاد برخی ترس ها و بن بست ها برای قهرمانان فیلم می شود که مبادا در حال حرکت بر روی لبۀ باریک و تیز میان مجاز و غیرمجاز باشند، گربانگیر خود فیلم هم می شود؛ و همین نشان می دهد فیلم در اشاره به آن ترس ها و بن بست ها، درست و انسانی و واقع نمایانه عمل کرده است. یعنی واقعاً وجود دارند و واقعاً در هر روز و دقیقه، دارند بر زندگی ما اثر می گذارند.
این جا و در این داستان و ساختار بسیار به خصوص، پیرزنی را می بینیم که برقرارکننده و شنوندۀ مکالمه های میان چهار قاب عکس از شوهر مرحومش ( #اکبر_عبدی )، پسر شهید شده اش در جبهه ( #صابر_ابر )، برادر اعدام شده اش به دلیل سوابق چپ ( #شهاب_حسینی ) و پسر دیگرش که در خارج از کشور درس خوانده و زندگی می کند ( #حبیب_رضایی ) است و باید در زمانی به کوتاهی یک شب، میان انبوه خاطره هایی به بلندای یک عمر، مجازها و ممنوع ها را جدا کند و غیرمجازها را دور بریزد. برخلاف رویکرد ذره بینی نگاه نظارتی که به تک تک دیالوگ ها و چالش های گاه سیاسی و ایدئولوژیک و گاه صرفاً عاطفی و انسانی میان آدم های توی قاب عکس ها کار دارد، فیلم «دربارۀ» آن چالش ها نیست. بلکه بر بستر و زمینۀ آنها دارد پرسشی بس ساده را -از جنس همان که در عنوان این یادداشت می خوانید- طرح می کند: مگر «خاطره»های آدمی هم مجاز و غیرمجاز دارند؟! و به حال بانوی سالخورده ای ( #شیرین_یزدانبخش ) که ناچار است دست به چنین انتخاب و تفکیکی بزند، غم و تأسف می خورد. به همین سادگی.
@amiropouria
چه در ایران و چه در هر نقطۀ دیگر دنیا، فیلمی که ساخته شده، با هیچ بگیر و ببندی نمی تواند مانند فیلمی که هنوز ساخته نشده و مجموعۀ کلماتی بر روی صفحات کاغذ یا تصویرها و ایده هایی در ذهن یک سینماگر است، نادیده و ناشنیده و – مهم تر از اینها- فهم نشده باقی بماند. مشکل این است که #آشغالهای_دوست_داشتنی مانند فیلم های بلند قبلی #محسن_امیریوسفی، این آرام ترین فیلمساز ما در بین آنان که با تمام ساخته هایشان، رکورددار گرفتاری های نظارتی اند، دیگر ساخته شده و با کوشش مانع تراشانۀ سال گذشته یا امسال برای به نمایش در نیامدن آن در جشنواره و بعد هم اکران عمومی، نمی شود مانند فیلمی که ساخته نشده، حرف های تلخ و شیرین و دنیای دوست داشتنی اش را نادیده گرفت و فهم نشده باقی گذاشت.
همیشه این را نوشته و گفته ام که مشکلات نظارتی برخی فیلم ها، بیش از هر واکنش دیگری، نشانگر و مؤید صحت و اثرگذاری حرف و هدف آن فیلم هاست. یعنی آن چه در دنیای داستانی فیلم، عامل ایجاد برخی ترس ها و بن بست ها برای قهرمانان فیلم می شود که مبادا در حال حرکت بر روی لبۀ باریک و تیز میان مجاز و غیرمجاز باشند، گربانگیر خود فیلم هم می شود؛ و همین نشان می دهد فیلم در اشاره به آن ترس ها و بن بست ها، درست و انسانی و واقع نمایانه عمل کرده است. یعنی واقعاً وجود دارند و واقعاً در هر روز و دقیقه، دارند بر زندگی ما اثر می گذارند.
این جا و در این داستان و ساختار بسیار به خصوص، پیرزنی را می بینیم که برقرارکننده و شنوندۀ مکالمه های میان چهار قاب عکس از شوهر مرحومش ( #اکبر_عبدی )، پسر شهید شده اش در جبهه ( #صابر_ابر )، برادر اعدام شده اش به دلیل سوابق چپ ( #شهاب_حسینی ) و پسر دیگرش که در خارج از کشور درس خوانده و زندگی می کند ( #حبیب_رضایی ) است و باید در زمانی به کوتاهی یک شب، میان انبوه خاطره هایی به بلندای یک عمر، مجازها و ممنوع ها را جدا کند و غیرمجازها را دور بریزد. برخلاف رویکرد ذره بینی نگاه نظارتی که به تک تک دیالوگ ها و چالش های گاه سیاسی و ایدئولوژیک و گاه صرفاً عاطفی و انسانی میان آدم های توی قاب عکس ها کار دارد، فیلم «دربارۀ» آن چالش ها نیست. بلکه بر بستر و زمینۀ آنها دارد پرسشی بس ساده را -از جنس همان که در عنوان این یادداشت می خوانید- طرح می کند: مگر «خاطره»های آدمی هم مجاز و غیرمجاز دارند؟! و به حال بانوی سالخورده ای ( #شیرین_یزدانبخش ) که ناچار است دست به چنین انتخاب و تفکیکی بزند، غم و تأسف می خورد. به همین سادگی.
@amiropouria