Amir Pouria
1.96K subscribers
1.11K photos
401 videos
108 files
407 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
خورشید، قهرمانی که ذهن و دست و چشم ناصر تقوایی، او را به ادبیات دراماتیک و تاریخ سینمای ما هدیه داد، تردید یک آدم عادی نسبت به مناسبات زمامداری و قانون‌گذاری را بازگو می‌کرد: «مو نمی‌دونوم قانونا کی نوشته». اما از یک ویژگی هر قانون و هر حاکمیتی مطمئن بود: «اما می‌دونوم هیچ جای دنیا هیچ قانونی نیست که آدمیزادِ گشنه بخواد»

.

سال‌های آغازین دهۀ چهل خورشیدی است. فیلم با اشاره به تازه ترورشدن حسنعلی منصور نخست‌وزیر، تقویم خود را نشانه‌گذاری می‌کند. به شرایط اجتماعی/سیاسی زمانه به طور مستقیم کاری ندارد؛ اما حال و روز تبعیدیان سیاسی، تبعیدیان بزه‌کار و البته بساط رشوه و زد و بند مأموران دولتی با بازاریان صاحب‌نفوذ را زمینۀ وقایع قرار می‌دهد. جایی از فیلم که مرغان دریایی بر سر طعمه‌ای که ندیده‌ایم و نمی‌دانیم چیست، بلوایی به پا کرده‌اند، شناعت دنیایی که گرسنگی را به موجودات زنده تحمیل می‌کند، به تصویر درمی‌آید

.

تا پیش از آبان نود و هشت، انگیزۀ آشکار هیچ یک از تحرکات اعتراضی قابل توجه بعد از انقلاب، بحران اقتصادی نبود. در جامعه‌ای که بیش از چهل سال است به طور مداوم اسیر رشد وحشتزای تورم بوده، البته که کمبودها بر هر اعتراض اثر داشته‌اند. اما حاکمیت در برخورد خونین خود با جنبش دانشجویی کوی دانشگاه، در کشتار روشنفکران طی قتل‌های زنجیره‌ای و در سرکوب مرگبار اعتراض مردم به تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری، همواره بهانه‌ای داشت که هدف اصلی اعتراضات را «سیاسی» تلقی کند

.

با تمام آن چه قدیمی‌ها همیشه می‌گفتند که «شکم گرسنه، صبر و تحمل سرش نمی شه» و ریختن مردم به خیابان‌ها در نتیجۀ گرانی و فقر را قطعی می‌دانستند، چنین اتفاقی به این شدت نیفتاد و نیفتاد تا چنین شب و روزی در پارسال که زمزمه‌های گرانی سیصد درصدی قیمت بنزین بین مردم گشت و زر زرهای قبلی مسئولین مختلف در انکار احتمال این افزایش را ناکار کرد و تا صبح شنبه بیست و پنجم آبان نود و هشت، به تنها تجمعات اعتراضی پس از انقلاب بدل شد که در آن، طبقۀ محروم و شهرها و بخش‌های حاشیه و حومه، به‌اندازۀ طبقۀ متوسط و پایتخت و شهرهای بزرگ، معترض بودند

.

حکومتی که مدعی جمهوریت بود، نارضایتی مردم را اغتشاش نامید. رئیس جمهوری که در تبلیغات انتخاباتی، ادعا کرده بود که «سرهنگ» نیست یعنی نظامی‌گری و خشونت را روا نمی‌داند، قوۀ قضاییه‌ای که فراتر از قانون‌گذاری مدنی، خود را مدعی برقراری عدل الهی در کشورش می‌داند و رهبری که پیروانش بیش از یک زمامدار، او را پیشوای دینی قلمداد می‌کنند، در همسویی با یکدیگر، زن و جوان و کارگر و دانش‌آموز و دانشجو را به خاک و خون و رنج و بند و سلول انفرادی کشاندند و حتی مدت‌ها بعد از فروکش کردن شعلۀ اعتراضات، پای چوبۀ دار بردند و می‌برند

.

 این روزها سؤال رنج‌دیدگان رنجور حوادث که فقط می‌خواهند بدانند رد فرزند گمگشت یا از دست رفتۀ خود از آبان پارسال را کجا بجویند، با سؤال وقاحت‌بار «کدام آبان؟» پاسخ داده می شود و خورشید باید در اطمینان خود تجدیدنظر کند. در سرزمین ما انگار قانونی حاکم است که آدمیزاد را گرسنه بخواهد یا به تعبیر دیگر، اعلام گرسنگی آدمیزاد را نیز جُرم، اغتشاش، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام مقدس بداند

.

کیانوش عیاری طرح سریالی را به صدا و سیمای ایران داد موسوم به «هشتاد و هشت متر». این عدد به مساحت زمین و مِلکی اشاره می‌کرد که در مرکز وقایع قرار داشت. گفتند قبول، سریال را بسازید اما آن مساحت را عوض کنید. حالا با نام «هشتاد و هفت متر» در دست ساخت است و البته فعلاً متوقف مانده. با خود می‌گویم سیستمی که از تکرار یک عدد دورقمی در شمارش اعداد می‌هراسد و می‌گریزد، با نام ماه میانی فصل پاییز چه خواهد کرد؟ می‌پندارد تا کِی می‌شود با حذف کلمات و عددها، خشم‌ها و نفرت‌ مردم و نشانه‌های رنج آنان را زدود؟ چگونه شعار مدعیان انقلابی‌گری منجر به همین سیستم، به این شدت از ذهن ِ سواران ِ مرکب ِ انقلاب پاک شده؟ همان که روی در و دیوار می‌نوشتند: «ننگ با رنگ پاک نمی شود»


#کدام_آبان #اعتراضات_سراسری #آبان_٩٨

@amiropouria