Amir Pouria
1.96K subscribers
1.11K photos
401 videos
108 files
407 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
ناصر ملک مطیعی و چهل سال مرگ در حین حیات


امیر پوریا

مرگ که مرگ است؛ دست کسی نیست و برخی اوقات، تقصیر کسی هم نیست. اما مرگ در حین حیات، چهل و چند سال ممنوع الکاری، البته که مقصر دارد و حالا اندوه فقدان آقای #ناصر_ملک_مطیعی با خشم نسبت به مسببین ممنوعیت او، چنان درآمیخته که اغلب، دومی بر اولی چیره می شود. می شود گفت این مجوز چند سال پیش که تنها به بازی در فیلم زیرمتوسط «نقش نگار» منتهی شد، بیشتر در حکم «نوشدارو» و «سنگی بر گوری» بود: تصویر یکی از مظاهر #قهرمانی را زمانی بر پردهٔ سپید می افکنیم که جان و جلوهٔ تداعی آن دوران را نداشته باشد. می شود پرسید اگر کار در سینمایی که شرایط ایجاب می کرد، بعدها با تغییر شرایط، گناه محسوب شود، چه طور #مجید_مجیدی و #فرج_الله_سلحشور که در دهه شصت #بازیگر فیلم های #محسن_مخملباف بودند، با صدور حکم «معاندت» مخملباف از سوی نگرش رسمی ما، ممنوع الکار نشدند؟ پاسخ ساده و قابل درکی چون «اون مخملباف که این مخملباف نبود» و «اونها چه می دونستند بعداً این جوری می شه»، دقیقاً دربارهٔ آن همه بازیگر ممنوع الکار شده از زمان #انقلاب ، قابل تکرار نیست؟ ملک مطیعی از دههٔ سی باید با این احتمال که بعدها #حکومت_اسلامی می آید، در هیچ فیلمی عاشق نمی شد و کاباره نمی رفت؟!! تازه او که اغلب از همان ارزش های ناموسی دفاع می کرد که بعدها هم ارزش ماند! تکلیف ممنوعیت منجر به مهاجرت صدها #سینماگر آن سال ها و در رأس شان #بهروز_وثوقی ، پاسخ حسرت ده ها نفر که در ایران مانده اند و مانند ملک مطیعی حتی #صدا_و_سیما از نمایش تصویر آنها در سالخوردگی، می هراسد و جلوگیری می کند، چیست؟ حضرات مدیر فرهنگی امروز که با تماشای بریده جراید احضار بازیگران به دادسرا در سال پنجاه و هشت، پوزخند می زنند و سری به نشانهٔ تاسف تکان می دهند، در ماهیت و با این خوش خدمتی های اضافه بر سازمان، چه تفاوتی با آن قضات و بازپرس های تندرو دارند؟ همین ماندن و زیستن ِ کسانی چون زنده یاد #فردین
خانم #پوری_بنایی ، #جعفر_پناهی و بسیاری دیگر در ایران، دلیلی کامل و کافی برای رفع ممنوعیت ِ از ابتدا مضحک شان نبوده و نیست؟
پی نوشت یک: با مکث بر خبر احضار بازیگران سینمای پیش از انقلاب به دادسرا، اندوه تان را به خشم بیامیزید.

پی نوشت دو: این سوگنامه با ذکر نام نگارنده، هر جور و هر جا که بخواهید، قابل بازنشر است.
@amiropouria
Amir Pouria
v04_2min 8award_720p.mp4
هشتمین جشنواره فیلم های ایرانی در استرالیا

هیأت داوران شامل خانم ها #رویا_تیموریان #باران_کوثری و آقای امیر پوریا

جوایز: یک عمر فعالیت هنری/آقای #علی_نصیریان
#فیلمنامه: #عباس_امینی و حسین فرخ زاده برای #هندی_و_هرمز با تقدیر ویژه از #جمشید_محمودی برای #شکستن_همزمان_بیست_استخوان (نام بین المللی اش: #رونا_مادر_عظیم)
#کارگردانی: #مانی_حقیقی برای #خوک
جایزه ویژه هیات داوران: آقای #بهمن_فرمان_آرا برای #حکایت_دریا
بازیگر مرد: به طور مشترک به #محسن_تنابنده برای #رونا_مادر_عظیم و #حسن_معجونی برای خوک
بازیگر زن: #سارا_بهرامی برای #دارکوب با تقدیر ویژه از #سحر_دولتشاهی برای #امیر
بهترین فیلم: #سه_رخ #جعفر_پناهی
فیلم محبوب تماشاگران در استرالیا: سه رخ

فهرست فیلم هایی که تماشا و بررسی و داوری کردیم : خوک، رونا مادر عظیم، هت تریک، حکایت دریا، مارموز، هندی و هرمز، همچنان که می مردم، سه رخ، تنگه ابوقریب، دارکوب، امیر

بانی و برقرارکنندهٔ کل جشنواره: #آرمین_میلادی

@amiropouria
میان این همه نگرانی، یک خبر خوب و بسیار بزرگ: جایزهٔ خرس طلایی #جشنواره_برلین برای فیلم #شیطان_وجود_ندارد به #محمد_رسول_اف تعلق گرفت. در عکس، به جای او که اجازهٔ خروج از کشور را ندارد، دخترش باران که یکی از بازیگران فیلم نیز بوده، جایزه را از رئیس متشخص هیأت داوران این دوره، #جرمی_آیرونز گرفته است. درست همزمان با این خبر درخشان، در حال تماشای فیلم و محو روایت و فضاسازی‌اش بودم و به زودی بحث مفصل‌تر دربارهٔ آن را به‌طور رسمی عرض خواهم کرد
.
.
پی‌نوشت مهم‌تر از متن: بدیهی‌ست نگرش رسمی ترجیح می‌دهد این جایزه را «سیاسی» تلقی کند. ساده نباشید و تصور نکنید این نگاه، از همین جا شروع شده یا مثلاً نهایت سابقهٔ این نوع بدبینی و بی‌اعتبار کردن ِ ارزش‌های آثار سینمایی درست و طبعاً انتقادی، به حرف‌های دلواپسان و مدیران دولتی دربارهٔ سیاسی بودن جوایز #جعفر_پناهی و #اصغر_فرهادی برمی‌گردد. خیر، این نوع نگاه از زمان نخل طلای فیلم «راه/یول» که یلماز گونی از توی زندان کارگردانی کرد، وجود داشته است. عرض کردم که؛ بحث مفصلی است و به زودی در نوشته‌ای منتشر می‌کنم

عکس از دنیای تصویر

@amiropouria
یک مرکز فرهنگی فعال با برنامه‌گذاران دقیق به نام "خانه‌ی رسانه‌ی اروپا" که متوجه مسائل انسانی‌اند، بابت نکوداشت محمد رسول‌اف فیلمساز ِ در بند که بازداشت او چندی پیش توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران اعلام شد، فیلم "شیطان وجود ندارد" او را امروز در پراگ به نمایش گذاشتند. احترام به رسول‌اف در این جلسه با دعوت حضار به امضای یک پِتیشن/دادخواست همراه بود که مثل این همه نامه و بیانیه‌ی به‌جا و روزافزون در این روزها، بر درخواست آزادی بی‌درنگ و بدون قید و شرط او تأکید می‌کند.
پیشتر و بعد از اهدای جایزه‌ی خرس طلایی بهترین فیلم جشنواره برلین به رسول‌اف، درباره‌ی این فیلم هم نوشته و هم با خود او مصاحبه کرده بودم.
برشی از نقدم درباره‌ی فیلم، چاپ‌شده در شماره‌ی بهار ۱۳۹۹ در فصلنامه‌ی "نگاه نو" را هم کنار عکس‌هایی از جلسه‌ی امشب آورده‌ام.

#شیطان_وجود_ندارد #محمد_رسول_اف #جعفر_پناهی #مصطفی_آل_احمد

@amiropouria
Amir Pouria
در غیاب شفقت: چرا چند رسانه‌‌ی داخلی در بازتاب خبر حضور فیلم جدید جعفر پناهی در فستیوال ونیز، از قضاوت و طعنه، پرهیز نداشتند؟/ یادداشتی از امیر پوریا به بهانه‌ی حضور فیلم "خرس نیست" در بخش مسابقه‌ی اصلی هفتاد و پنجمین دوره‌ی فستیوال فیلم ونیز @amiropouria…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

صدای مترجم انگلیسی ِ آلبرتو باربرا (مدیر هنری فستیوال ونیز) و حرف‌های باربرا در وصف کار جعفر پناهی، گویاست.

فقط حالا و بعد از اعلام رسمی فیلم‌های بخش مسابقه که باید نوسط خود فستیوال صورت می‌گرفت، این را اضافه می‌‌کنم که طبق توضیح همکاران و همراهان جعفر پناهی و تصویری که از ایمیل فستيوال موجود است، انتخاب شدن فیلم "خرس نیست" جعفر پناهی را ۱۲ آوریل به سازنده و پخش‌کننده‌ی فیلم خبر داده‌اند. یعنی درست سه ماه قبل از ۱۱ جولای/۲۰ تیر که او را در روز تولدش جلوی در ِ زندان اوین قاپ زدند (!) و نگه داشتند. در حالی که برای پی‌جویی وضع و حال همکارانش مصطفی آل احمد و محمد رسول‌اف رفته بود.
این فاصله‌ی زمانی ِ عظیم، قابل توجه کسانی که مرزهای زمان را درنوردیدند و تصور و صدور حکم کردند که حضور فیلم در ونیز به دستگیری او ربط داشته است!

یادداشت همسر جعفر پناهی، خانم طاهره سعیدی در همین زمینه هم خواندنی‌ست که در ادامه می‌آورم.

#جعفر_پناهی #فستیوال_ونیز #آلبرتو_باربرا #خرس_نیست
#nobears #jafarpanahi #venicefilmfestival


@amiropouria

نخستین نمایش فیلم "خرس نیست" ساخته‌ی اخیر جعفر پناهی در فستیوال ونیز، روز نهم سپتامبر یا همان هجدهم شهریور خودمان خواهد بود. یادداشتم درباره‌ی فیلم، بعد از نمایشش تقدیم مخاطبان خواهد شد. فعلاً فقط همین را بگویم که بدون جلوه‌های رایج در آن چه تحت عنوان سینمای اجتماعی می‌شناسیم، واکاوی فیلم از چیزی که در لایه‌های زیرین جامعه‌ی امروز ایران جریان دارد، عمیق‌تر از تصورات مرسومی‌ست که از تعابیری همچون "فیلمساز مخالف‌خوان" یا "فیلم معترض به شرایط" در ذهن داریم.
تنها در وصف همین که چرا اسم فیلم "خرس نیست" است، می‌شود بحثی چندلایه و البته لذتبخش داشت. لذتی که برای من یادآور هوشمندی و نهان‌گویی "سه رخ" است و بعد از درک و رسوب در جان تماشاگر، تداعی‌کننده‌ی گزندگی و برندگی "طلای سرخ".

@amiropouria

#جعفر_پناهی #خرس_نیست #سه_رخ #طلای_سرخ #فستیوال_ونیز #نقد_فیلم #تحلیل_فیلم #سینمای_ایران #امیر_پوریا
Amir Pouria
Photo
هدف این متن به هیچ وجه غصه خوردن برای سه دستگیری تازه که فرد بازداشتی را می‌شناسیم و صدها بازداشت، ضرب و شتم و تهدید دیگر که مردم گرفتار آن را نمی‌شناسیم، نیست. با قطعیت به شما می‌گویم فارغ از میزان پر دل و جرأتی ِ فرد فرد ِ این بازداشتی‌ها و زخمی‌ها و تهدیدشده‌ها، تک‌تک‌شان حالا در زندان یا بيمارستان به تداوم اعتراض‌ها فکر می‌کنند. از کسانی حرف می‌زنم که به گمانم تا اندازه‌ای می‌شناسم‌شان:
واقعاً تصور می‌کنید الان علی کریمی نگران مصادره‌هاست؟ جعفر پناهی و محمد رسول‌اف، حسرتی جز این دارند که کاش بیرون و بین معترضان بودند؟ حامد بهداد که هم‌نسل من است و شجاعانه می‌گوید ما نسل ترسویی بودیم، خدا خدا می‌کند که نکند بیایند و بگیرندش؟ یا کتایون ریاحی به نظرتان الان احساس پشیمانی دارد؟ یا سربلندی؟ بی‌شک در مکان نامعلومی که در بند است، حجاب سرش کرده‌اند. آیا حتی ۲ درصد احتمال این که این آخرین پوشش زورکی سر و موهایش باشد، او را به پوزخندی از ته دل وانمی‌دارد؟ یعنی حسین ماهینی اگر توقع حمایت فوتبالیست‌ها را در سر داشته باشد، بابت آزادی سریع‌تر خودش است؟ یا به هدف همگانی‌تر شدن اعتراض‌ها؟ دنیا راد پیش خودش می‌گوید عجب اشتباهی کردم عکس ساده‌ی صبحانه خوردنم در یک قهوه‌خانه را به چشم همه رساندم؟ یا برعکس؛ می‌داند که با مطرح شدن کار او و دلیل بازداشتش در جهان، برگ بسیار مهمی از شدت سرکوب و حقارت حاکمیت، ورق خورده است؟
آیا شروین حاجی‌پور که از تمام نام‌های پیشین، کمتر می‌شناسمش، در هر احوالی که باشد و هر میزان فشار و رنج را تحمل کند، چشم به راه موزیسین‌های دیگر نیست که کار انسانی‌اش را ادامه دهند؟
اینها را فقط به این نیت می‌گویم که بدانیم حتی با بدترین پیشامدها، حالا "تداوم" چه ارزشی پیدا کرده. خیلی فراتر از "شروع" اعتراض‌ها. همه خسته‌اید. نگرانید. حتی بی‌تعارف، ترس در حال تسری‌ست. اگر اینها نباشد،  عجیب است.
اما همچنان آمار مشهور جهانی را به یاد بیاوریم: هیچ خیزشی که دست‌کم ۳/۵ درصد از جمعیت یک کشور در آن مشارکت کرده باشند، از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون، شکست نخورده است.
به این فکر کنیم که ۳/۵ درصد جمعیت ۸۰ میلیونی ایران می‌شود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر. اگر برایتان عجیب است و می‌پندارید شمار معترضان باید تا الان بیشتر از این شده باشد، بدانید که اضافه شدن حتی یک نفر می‌تواند به آرمان سقوط ستم‌پیشه‌ها، نزدیک‌مان کند. حتی در این روزهای غلبه‌ی خستگی و سردرگمی.

@amiropouria

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#اعتراضات_مردمی
#سرکوب_اعتراضات
#طاقت_بیار_رفیق
#علی_کریمی
#جعفر_پناهی
#شروین_حاجی_پور
متن را در صفحه‌ی طاهره سعیدی همسر جعفر پناهی دیدم. حالا آن را در حالی اینجا بازنشر می‌کنم که میان غم ِ تلخی ِ روزافزون شرایط جعفر در زندان و تحسین ِ شهامت ِ او، سردرگم و حیرانم. اما این را خوب می‌فهمم که چه ناچاری و بن‌بستی برایش ساخته‌اند تا مجبور به چنین تصمیمی شده‌. آن نقطه از متن که می‌گوید "عزیزترین دارایی‌ام، جانم"، آتش به جانم می‌زند...

@amiropouria

متن اعلام به قلم خود جعفر پناهی در ادامه می‌آید 👇



#جعفر_پناهی
Amir Pouria
به همین مناسبت، فردا پنج‌شنبه ۵ سپتامبر همزمان با نمایش فیلم "شاهد" ساخته‌ی نادر ساعی‌ور در فستیوال ونیز، ویدئوی نه چندان مفصل و نه خیلی مختصری در کانال یوتوب بنده منتشر خواهد شد @amiropouria
امروز پنجم سپتامبر فیلم "شاهد" ساخته‌ی نادر ساعی‌ور با فیلمنامه‌ی او و جعفر پناهی و با بازی مریم بوبانی، غزل شجاعی، هانا کامکار، نادر نادرپور و عباس ایمانی در هشتاد و یکمین دوره‌ی بی‌یناله، فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۴ به نمایش درمی‌آید.
این سومین فیلم بلند ساعی‌ور است و دو فیلم قبلی‌اش "نامو یا بیگانه" و "بی‌پایان" به جلوه‌هایی از حضور مأموران امنیتی جمهوری اسلامی در لابه‌لای مردم عادی می‌پرداخت که به باورم در سینمای ایران بی‌سابقه است؛ و حتی در زیست جاری ما هم.
اگر درباره‌ی او که فیلمنامه‌نویس دو فیلم "سه رُخ" و "خرس نیست" چعفر پناهی هم بوده، چندان نمی‌دانید، ویدئوی نه‌چندان طولانی و نه خیلی مختصری در معرفی کار و کارنامه‌اش امروز در کانال یوتوبی بنده تقدیم می‌شود.
ساعی‌ور به تازگی در گفتگوی بابک غفوری‌ آذر با او در "رادیو فردا" درباره‌ی تجربه‌ی فیلمبرداری فیلم "شاهد" در ایران، آن هم بدون درخواست مجوز و بدون گردن گذاشتن به قوانین سانسور و حجاب اجباری، گفته است: «الان در سینمای ایران فضایی است که برای عده‌ای همکاری با فیلم‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، کاملاً پذیرفته شده است. جالب این است که برخی به ما می‌گفتند اگر باحجاب فیلمبرداری می‌کنید، ما نمی‌آییم. الان بازیگران زن در ایران به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ بازیگرانی که شرط‌شان بی‌حجاب بودن فیلم است و دیگرانی که باحجاب بودن کار.»
معتقدم برای انسان ایرانی و ایرانی ِ انسان، یعنی هر کس که به دستاوردها، رنج‌ها و زخم‌های معترضان و زنان در خیزش "زن زندگی آزادی" و بعد از آن احترام می‌گذارد، توجه نشان دادن به این سینمای مستقل، بسیار لازم‌تر از دنباله‌روی کورکورانه از تبلیغات رسمی و ستاره‌بازی سینمای دارای مجوز است.‌

@amiropouria

لینک ویدئو:

https://youtu.be/A3RGkhhsfSY

#نادر_ساعی_ور #جعفر_پناهی #مریم_بوبانی #هانا_کامکار #غزل_شجاعی #فستیوال_ونیز #سینمای_مستقل ##سینمای_زیر_زمینی #سانسور #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #زن_زندگی_آزادی