Amir Pouria
١۵ ماه پیش جلوی دوربین برنامهٔ «سینمای ایرانی» و رو به روی نوید غضنفری در هتلی در استانبول . @amiropouria اشارهای دربارهٔ این برنامه در ادامه میآید👇
پانزده ماه پیش در هتلی در استانبول.
تصویر نوید غضنفری را در آن آینهٔ روی دیوار پشت کاناپهٔ پشت سرم ببینید. این قدری که صورتش در آن دیده میشود، معادلی است از میزان حضور مرئی او در مجموعهٔ مستند «سینمای ایرانی» که این روزها از شبکهٔ ایران اینترنشنال پخش میشود. ظاهراً فقط صدای او را روی برنامه میشنویم و اسمش در آغاز تیتراژ پایانی میآید. اما ضرباهنگ هر قسمت و نوع مسیر بسیار بهخصوصی که در نگاه به موضوع انتخاب میکند، کار او و متأثر از نقشی است که در کل مجموعه داشته. از متنی که نوشته تا این که میداند بین تمام طرفهای مصاحبه، از چه کسی چه چیزهایی پرسیده و چه دریافت کرده تا نظارت بر تدوین، در کلیت و در جزئیات
.
اما «انتخاب رویکرد» در هر قسمت که به تعیین فیلمها و ریز ریز ِ موضوع بحث میانجامد، از بقیهٔ نقشهایی که نوید در کار دارد، نامرئیتر است و چون پخش مجموعه ادامه خواهد داشت، توضیحش را به نوبت دیگری موکول میکنم. نوبتی که مثل قسمت اخیر، ریتمی توفنده داشته باشد و مهمتر آن که این ریتم تند به «شتاب» و آشفتگی شبیه نشود
.
نوید البته انسان فروتنی است. همیشه بوده و این را هر کسی که با او کار کرده، حتماً میداند؛ از شیراز و تهران تا «من و تو» و «ایران اینترنشنال». وانگهی قصدم از اشاره به حضور مؤثر ولی دور از شلوغکاریاش در مجموعه، فقط یادآوری این فروتنی نیست. بلکه میخواهم مفهوم کار حرفهای در رسانه را به هر مخاطب این اشاره - از جمله خودم - گوشزد کنم که با نشستن در ویترین افتخارات، یکی نیست. ظاهراً دیگران جلوی دوربین نشستهاند و بازیگران فیلمها در تصاویر دیده میشوند. اما ستارهٔ این برنامه، نوید غضنفری است. این ماییم که نباید گول «توی کادر بودن» را بخوریم و آن آینه را آن گوشه و در جایگاه سرمنشاء، درست ببینیم
.
مجموعهٔ «سینمای ایرانی» فعلاً پخش اینترنتی ندارد و در سایت نمیآید. تکرار قسمت «سانسور» که آخرین قسمت سری «سینما و حاکمان» است را ببینید تا ببینید دربارهٔ ریتم و رویکردش چه عرض میکنم:
.
امروز پنجشنبه ١۴ اسفند/ ساعت ١۵:٣٠
فردا جمعه ١۵ اسفند/ ساعت ١٨:٣٠
به وقت تهران
.
@amiropouria
.
#تاریخ_سینما #تاریخ_سینمای_ایران #سینمای_ایران #سینمای_ایرانی #سانسور #نوید_غضنفری #امیر_پوریا #ایران_اینترنشنال
پانزده ماه پیش در هتلی در استانبول.
تصویر نوید غضنفری را در آن آینهٔ روی دیوار پشت کاناپهٔ پشت سرم ببینید. این قدری که صورتش در آن دیده میشود، معادلی است از میزان حضور مرئی او در مجموعهٔ مستند «سینمای ایرانی» که این روزها از شبکهٔ ایران اینترنشنال پخش میشود. ظاهراً فقط صدای او را روی برنامه میشنویم و اسمش در آغاز تیتراژ پایانی میآید. اما ضرباهنگ هر قسمت و نوع مسیر بسیار بهخصوصی که در نگاه به موضوع انتخاب میکند، کار او و متأثر از نقشی است که در کل مجموعه داشته. از متنی که نوشته تا این که میداند بین تمام طرفهای مصاحبه، از چه کسی چه چیزهایی پرسیده و چه دریافت کرده تا نظارت بر تدوین، در کلیت و در جزئیات
.
اما «انتخاب رویکرد» در هر قسمت که به تعیین فیلمها و ریز ریز ِ موضوع بحث میانجامد، از بقیهٔ نقشهایی که نوید در کار دارد، نامرئیتر است و چون پخش مجموعه ادامه خواهد داشت، توضیحش را به نوبت دیگری موکول میکنم. نوبتی که مثل قسمت اخیر، ریتمی توفنده داشته باشد و مهمتر آن که این ریتم تند به «شتاب» و آشفتگی شبیه نشود
.
نوید البته انسان فروتنی است. همیشه بوده و این را هر کسی که با او کار کرده، حتماً میداند؛ از شیراز و تهران تا «من و تو» و «ایران اینترنشنال». وانگهی قصدم از اشاره به حضور مؤثر ولی دور از شلوغکاریاش در مجموعه، فقط یادآوری این فروتنی نیست. بلکه میخواهم مفهوم کار حرفهای در رسانه را به هر مخاطب این اشاره - از جمله خودم - گوشزد کنم که با نشستن در ویترین افتخارات، یکی نیست. ظاهراً دیگران جلوی دوربین نشستهاند و بازیگران فیلمها در تصاویر دیده میشوند. اما ستارهٔ این برنامه، نوید غضنفری است. این ماییم که نباید گول «توی کادر بودن» را بخوریم و آن آینه را آن گوشه و در جایگاه سرمنشاء، درست ببینیم
.
مجموعهٔ «سینمای ایرانی» فعلاً پخش اینترنتی ندارد و در سایت نمیآید. تکرار قسمت «سانسور» که آخرین قسمت سری «سینما و حاکمان» است را ببینید تا ببینید دربارهٔ ریتم و رویکردش چه عرض میکنم:
.
امروز پنجشنبه ١۴ اسفند/ ساعت ١۵:٣٠
فردا جمعه ١۵ اسفند/ ساعت ١٨:٣٠
به وقت تهران
.
@amiropouria
.
#تاریخ_سینما #تاریخ_سینمای_ایران #سینمای_ایران #سینمای_ایرانی #سانسور #نوید_غضنفری #امیر_پوریا #ایران_اینترنشنال
Amir Pouria
اشارهای از امیر پوریا دربارهی مشکلات "یافتن فیلم مناسب برای تماشا" در جستجو توسط مخاطب ایرانی @amiropouria بخش اول:
بحثی دوقسمتی دربارهی دردسرهای "جستجوی فیلم" برای مخاطب ایرانی
.
وقتی در کلاسهای سینمایی به بحث ژانر میرسیدیم، همیشه به این دو نکته به عنوان زمینهی موضوع اشاره میکردم که اولاً ذهنیت ایرانی شیفتهی تقسیمبندی یا بهتر بگویم، تعیین تکلیف بر اساس تقسیمبندی است و ثانیاً میزان فیلمهای قابل ردهبندی در دل ژانرها در بین محصولات سینمایی جهان، خیلی کمتر از تصور عمومی است. شاید گاهی گفته باشم کمتر از نصف فیلمها در ژانر مشخصی قرار میگیرند و گاه حتی ۳۰ یا ۴۰ درصد از فیلمها را قابل طبقهبندی ژانری دانسته باشم. از فلینی و برتولوچی تا بونوئل و برسون، هر فیلمساز سینمای مدرن اروپا خودش بهتنهایی در ابعاد یک ژانر، چارچوبهای تازهای برای روایت سینمایی میآفرید. تقریباً تمام فیلمسازان مستقل سینمای آمريکا در دهههای بعد از ۱۹۶۰، از وودی آلن گرفته تا جان کاساوهتیس، هیچ کاری به سینمای ژانر نداشتند؛ مگر این که مانند گنگسترهای برخی فیلمهایشان گاهی میخواستند از خصوصیات آشنای ژانر همچون بخشی از تصاویر کلیشهشده در زیست آمریکایی استفاده کنند. بیشتر ثبتکنندگان جهان پستمدرن در سینما مانند روی آندرشون، جوئل و اتان کوئن، جیم جارموش، پائولو سورنتینو، تری گیلیام یا یورگوس لانتیموس، با وجود تنهها و طعنههایی که به ژانرها میزنند، هرگز فیلمی نساختند که به بنیان یک ژانر وفادار بماند
.
پس در قدم اول، برای مخاطب ایرانی مبحث ژانر که مشتاق است تمام تاریخ قدیم و جدید سینما را در چند "سبد" نامگذاریشده تحت عنوان ژانر بریزد و خیالش آسوده شود که بر همه تسلط یافته، این سرخوردگی پدید میآید که اول باید بداند تمام تئوری ژانر بخش محدودی از سینما را در بر میگیرد و بعد هم تازه بتواند "فیلم ژانر" را از آن چه بیرون محدوده میایستد، تمیز بدهد
.
قدم گمراهکنندهی بعدی، جستجوهای اینترنتی است. چون پشتوانهی نظری و تحلیلی در برچسبها و تَگها وجود ندارد، ماجرای تلفیق ژانرها به سرچشمهی سوءتفاهم بدل میشود. در یک گشت و گذار ساده میشود جلوی اسم "پالپ فیکشن" کوئنتین تارانتینو، ۱۱ - ۱۲ ژانر سینمایی فهرست کرد که هر کدام، جلوهای در فیلم دارند. مخاطب فیلمی دیگری که تارانتینو بازیگرش بوده و همپالکیاش رابرت رودریگز ساخته به نام " از گرگومیش تا سحر"، با پدیدهی عجیب "تعویض ژانر از میانهی فیلم" مواجه میشود. نمیگویم از چه ژانری به چه ژانری تا اگر کسی پیگیر بود، با غافلگیری عجیبش عیش کند
.
این بحث در پست بعدی ادامه خواهد داشت
.
#ژانر #سینمای_ژانر #نقد_فیلم #تحلیل_فیلم #تاریخ_سینما #امیر_پوریا
بحثی دوقسمتی دربارهی دردسرهای "جستجوی فیلم" برای مخاطب ایرانی
.
وقتی در کلاسهای سینمایی به بحث ژانر میرسیدیم، همیشه به این دو نکته به عنوان زمینهی موضوع اشاره میکردم که اولاً ذهنیت ایرانی شیفتهی تقسیمبندی یا بهتر بگویم، تعیین تکلیف بر اساس تقسیمبندی است و ثانیاً میزان فیلمهای قابل ردهبندی در دل ژانرها در بین محصولات سینمایی جهان، خیلی کمتر از تصور عمومی است. شاید گاهی گفته باشم کمتر از نصف فیلمها در ژانر مشخصی قرار میگیرند و گاه حتی ۳۰ یا ۴۰ درصد از فیلمها را قابل طبقهبندی ژانری دانسته باشم. از فلینی و برتولوچی تا بونوئل و برسون، هر فیلمساز سینمای مدرن اروپا خودش بهتنهایی در ابعاد یک ژانر، چارچوبهای تازهای برای روایت سینمایی میآفرید. تقریباً تمام فیلمسازان مستقل سینمای آمريکا در دهههای بعد از ۱۹۶۰، از وودی آلن گرفته تا جان کاساوهتیس، هیچ کاری به سینمای ژانر نداشتند؛ مگر این که مانند گنگسترهای برخی فیلمهایشان گاهی میخواستند از خصوصیات آشنای ژانر همچون بخشی از تصاویر کلیشهشده در زیست آمریکایی استفاده کنند. بیشتر ثبتکنندگان جهان پستمدرن در سینما مانند روی آندرشون، جوئل و اتان کوئن، جیم جارموش، پائولو سورنتینو، تری گیلیام یا یورگوس لانتیموس، با وجود تنهها و طعنههایی که به ژانرها میزنند، هرگز فیلمی نساختند که به بنیان یک ژانر وفادار بماند
.
پس در قدم اول، برای مخاطب ایرانی مبحث ژانر که مشتاق است تمام تاریخ قدیم و جدید سینما را در چند "سبد" نامگذاریشده تحت عنوان ژانر بریزد و خیالش آسوده شود که بر همه تسلط یافته، این سرخوردگی پدید میآید که اول باید بداند تمام تئوری ژانر بخش محدودی از سینما را در بر میگیرد و بعد هم تازه بتواند "فیلم ژانر" را از آن چه بیرون محدوده میایستد، تمیز بدهد
.
قدم گمراهکنندهی بعدی، جستجوهای اینترنتی است. چون پشتوانهی نظری و تحلیلی در برچسبها و تَگها وجود ندارد، ماجرای تلفیق ژانرها به سرچشمهی سوءتفاهم بدل میشود. در یک گشت و گذار ساده میشود جلوی اسم "پالپ فیکشن" کوئنتین تارانتینو، ۱۱ - ۱۲ ژانر سینمایی فهرست کرد که هر کدام، جلوهای در فیلم دارند. مخاطب فیلمی دیگری که تارانتینو بازیگرش بوده و همپالکیاش رابرت رودریگز ساخته به نام " از گرگومیش تا سحر"، با پدیدهی عجیب "تعویض ژانر از میانهی فیلم" مواجه میشود. نمیگویم از چه ژانری به چه ژانری تا اگر کسی پیگیر بود، با غافلگیری عجیبش عیش کند
.
این بحث در پست بعدی ادامه خواهد داشت
.
#ژانر #سینمای_ژانر #نقد_فیلم #تحلیل_فیلم #تاریخ_سینما #امیر_پوریا