Forwarded from ₊˚.جایی میانِ حلقههای زحل₊˚. (𖥸Parmida₊̣̇.)
دلم میخواست این تابستون بریز و بپاش راه بندازم؛ولی تنها چیزی که
پاشیده شد روان من بود.
پاشیده شد روان من بود.
نمیدانم چه خواهد شد و راستش را بخواهی دیگر برایم اهمیتی هم ندارد
من برای تمام احتمالات زندگی خستهام…
من برای تمام احتمالات زندگی خستهام…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
مثل این دو خط ملودی ساده که همدیگه رو همراهی و یاری میکنن ولی ناقص کار رو تموم میکنن...
مثل این در که از این طرف اونطرفش پیداست ولی با زنجیر بسته شده یعنی عبور ممنوع و ارتباط رو ناقص کرده…
مثل اون تک مصرع دیوار نوشته که بیتش رو ناقص کرده...
مثل دلبر که جان فرسود از او...
.
.
.
گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بودهام
گفتا مَنش فرمودهام تا با تو طراری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
مثل این دو خط ملودی ساده که همدیگه رو همراهی و یاری میکنن ولی ناقص کار رو تموم میکنن...
مثل این در که از این طرف اونطرفش پیداست ولی با زنجیر بسته شده یعنی عبور ممنوع و ارتباط رو ناقص کرده…
مثل اون تک مصرع دیوار نوشته که بیتش رو ناقص کرده...
مثل دلبر که جان فرسود از او...
.
.
.
گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بودهام
گفتا مَنش فرمودهام تا با تو طراری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
Forwarded from ₊˚.جایی میانِ حلقههای زحل₊˚. (𖥸Parmida₊̣̇.)
به عشق میسپارمت؛
به ویرانگرترین نفرین انسان…
به ویرانگرترین نفرین انسان…
نزدیک ترین ادم به تو اون کسیه که از دور ترین فاصله به تو فکر میکنه
💔1
خورشید وقتی بخواد باهات سر شوخی رو باز کنه میاد مستقیم میتابه تو کونت.
😭1