امامناالشافعی
#ثمره_الحاد فرهنگ ناب غرب يوهان فلودروس سوئدى ديپلمات اتحاديه اروپا در فرودگاه استكهلم در حضور نخست وزير خارجه سوئد از دوست پسر محترش خواستگارى كرد ايشان هم بدون اينكه گل بچينه بار اول جواب بله را فرمودند و خيلى احساسى شدند و گريه هم كردند😐 مفعول باشى و…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹️خلاصه اعتراف
[پدر خارجی فتوای قتل فرزند حافظ قرآن خود را داده است
و نوچه های جنایت پیشه او آن را اجرا کرده اند]
پدرِ مقتول که یکی از سرکردگانِ خوارج است با نگرانی به قاتل میگوید: چند سال است پسرم را به طلب علم نزد ماموستایان فرستادهام اما با اینکه چیزی یاد نگرفته بلکه مرتکب کفر و رده شده است!! واگر اینگونه پیش برود او را میکشم زیرا با این افکارش آبروی من را میبرد!!
قاتل میگوید چندین بار او را نصیحت کردیم و گفتیم برایش توضیح بده و او را نزد اهل علم ببرید شاید خدا او را هدایت داد( به منهج ذوالخویصره و ابن ملجم)
پدر قاتل نیز پذیرفت، اما بعد از چند روز تماس گرفت و گفت سخنان ما را قبول نکرده و به قرآن شریف توهین کرد، ما نیز بغض شدیدی از صلاح الدین بهدل گرفتیم !!! ( قاتل در اعترافش میگوید پدر مقتول کذاب است و این تهمتی بیش نبوده است بلکه بهانهای بود برای کشتن صلاح الدین - رحمه الله-)
❗️سبحان الله خوارج چقدر جرئ و شقی هستند که فرزندانشان را قربانی عقيده باطل خود میکنند!! آن هم فرزندی که حافظ قرآن است😏
[پدر خارجی فتوای قتل فرزند حافظ قرآن خود را داده است
و نوچه های جنایت پیشه او آن را اجرا کرده اند]
پدرِ مقتول که یکی از سرکردگانِ خوارج است با نگرانی به قاتل میگوید: چند سال است پسرم را به طلب علم نزد ماموستایان فرستادهام اما با اینکه چیزی یاد نگرفته بلکه مرتکب کفر و رده شده است!! واگر اینگونه پیش برود او را میکشم زیرا با این افکارش آبروی من را میبرد!!
قاتل میگوید چندین بار او را نصیحت کردیم و گفتیم برایش توضیح بده و او را نزد اهل علم ببرید شاید خدا او را هدایت داد( به منهج ذوالخویصره و ابن ملجم)
پدر قاتل نیز پذیرفت، اما بعد از چند روز تماس گرفت و گفت سخنان ما را قبول نکرده و به قرآن شریف توهین کرد، ما نیز بغض شدیدی از صلاح الدین بهدل گرفتیم !!! ( قاتل در اعترافش میگوید پدر مقتول کذاب است و این تهمتی بیش نبوده است بلکه بهانهای بود برای کشتن صلاح الدین - رحمه الله-)
❗️سبحان الله خوارج چقدر جرئ و شقی هستند که فرزندانشان را قربانی عقيده باطل خود میکنند!! آن هم فرزندی که حافظ قرآن است😏
🌺 عن أبي موسى الأشعري -رضي الله عنه- أن رسول الله ﷺ قال: 🌳 «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ خَلَقَ آدَمَ مِنْ قُبْضَةٍ قَبَضَهَا مِنْ جَمِيعِ الْأَرْضِ، فَجَاءَ بَنُو آدَمَ عَلَى قَدْرِ الْأَرْضِ، جَاءَ مِنْهُمُ الْأَبْيَضُ وَالْأَحْمَرُ وَالْأَسْوَدُ وَبَيْنَ ذَلِكَ، وَالْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ، وَالسَّهْلُ وَالْحَزْنُ وَبَيْنَ ذَلِكَ».
📖 أخرجه الإمام أحمد في المسند، بإسناد صحيح.
https://t.me/alshafee1
📖 أخرجه الإمام أحمد في المسند، بإسناد صحيح.
https://t.me/alshafee1
امامناالشافعی
🔹️خلاصه اعتراف [پدر خارجی فتوای قتل فرزند حافظ قرآن خود را داده است و نوچه های جنایت پیشه او آن را اجرا کرده اند] پدرِ مقتول که یکی از سرکردگانِ خوارج است با نگرانی به قاتل میگوید: چند سال است پسرم را به طلب علم نزد ماموستایان فرستادهام اما با اینکه چیزی…
عن ابی نعیم قال:كنتُ جالسًا عندَ ابنِ عمرَ، فجاءَ رجلٌ يسألُ عن دمِ البعوضِ فقال لهُ ابنُ عمرَ مِمَّن أنتَ قال أنا من أهلِ العراقِ، قال انظروا إلى هذا يسألُني عن دمِ البعوضِ وقد قتلوا ابنَ رسولِ اللهِ ﷺ!!!وقد سمعتُ رسولَ اللهِ ﷺيقولُ هما ريحَانَتَيَّ من الدُّنيا
از ابی نعیم روایت شده است که فرمود: نزد ابن عمر نشسته بودم، مردی آمد و از خون پشه ها سوال پرسید ، ابن عمر به او گفت: اهل کجایی؟ آن مرد گفت: عراق، ابن عمر فرمود؛:نگاه کنید به این شخص، از من در باره کشتن پشه سوال میکند در حالی که پسر رسول اللهﷺ را شهید کرده اند!!! به تاکید خودم از رسول الله ﷺشنیدم که فرمود حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا هستند
#خوارج
#تلبیس_ابلیس
الراوي : عبدالرحمن بن أبي نعم | المحدث : أحمد شاكر | المصدر : تخريج المسند لشاكر | الصفحة أو الرقم : 8/168 | خلاصة حكم المحدث : إسناده صحيح
از ابی نعیم روایت شده است که فرمود: نزد ابن عمر نشسته بودم، مردی آمد و از خون پشه ها سوال پرسید ، ابن عمر به او گفت: اهل کجایی؟ آن مرد گفت: عراق، ابن عمر فرمود؛:نگاه کنید به این شخص، از من در باره کشتن پشه سوال میکند در حالی که پسر رسول اللهﷺ را شهید کرده اند!!! به تاکید خودم از رسول الله ﷺشنیدم که فرمود حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا هستند
#خوارج
#تلبیس_ابلیس
الراوي : عبدالرحمن بن أبي نعم | المحدث : أحمد شاكر | المصدر : تخريج المسند لشاكر | الصفحة أو الرقم : 8/168 | خلاصة حكم المحدث : إسناده صحيح
Forwarded from امامناالشافعی (Mahdavi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّد وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّد
كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
#یوم_الجمعة
#صلوات
https://t.me/alshafee1
كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
#یوم_الجمعة
#صلوات
https://t.me/alshafee1
Forwarded from مرتقى صاعد (محمد قادری ( صلاح ))
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از زیباترین شعرها این قصیده از جمیل بن معمر در وصف معشوقهاش بثینة است که اسامه واعظ با صدای بینظیر و تصویرگر خود آن را خوانده است .
ترجمه مختصر این شعر :
بثینة آن گاه که انواع مختلفی از موهای قرمز را دید
گفت ای جمیل تو پیر شدی و جوانی به سر رسید (چون جمیل موهای سرش را در پیری ، حنا گرفته بود)
گفتم بثنیة کوتاه بیا
آیا روزهایمان را در منطقه لوی و ذوی الأجفر فراموش کردهای؟
مگر بارها شبهنگام من را در دشت ذی جهور ندیده بودی ؟ (منظور از مرة بیان کثرت است نه دفعه)
آن شبها که شما با ما همسایه بودید
مگر یادت نمیآید؟ چرا که نه پس به خاطر بیار
آن زمان که من جوانی خوش قیافه بودم و رداء از روی شانههایم آویزان بود و دستار به سر داشتم
و موهای بلند و لخت سرم که پر کلاغی بودند
با مسک و عنبر شانه شده بودند (لِمّة موی سر است که از نرمه گوش تجاوز کند)
این همه زیبایی را گذر آن روزهایی تغییر داد که از یاد بردهای
تو هم آن روزها مثل مروارید مرزبان میدرخشیدی(مروارید تابناک کلاه مرزبانها) و در عنفوان جوانی بودی
هر دو زاده یک روزگار هستیم
پس چگونه میگویی من پیر شدهام حال آنکه پیر شدن خودت را نمیبینی ؟
#ذكريات
ترجمه مختصر این شعر :
بثینة آن گاه که انواع مختلفی از موهای قرمز را دید
گفت ای جمیل تو پیر شدی و جوانی به سر رسید (چون جمیل موهای سرش را در پیری ، حنا گرفته بود)
گفتم بثنیة کوتاه بیا
آیا روزهایمان را در منطقه لوی و ذوی الأجفر فراموش کردهای؟
مگر بارها شبهنگام من را در دشت ذی جهور ندیده بودی ؟ (منظور از مرة بیان کثرت است نه دفعه)
آن شبها که شما با ما همسایه بودید
مگر یادت نمیآید؟ چرا که نه پس به خاطر بیار
آن زمان که من جوانی خوش قیافه بودم و رداء از روی شانههایم آویزان بود و دستار به سر داشتم
و موهای بلند و لخت سرم که پر کلاغی بودند
با مسک و عنبر شانه شده بودند (لِمّة موی سر است که از نرمه گوش تجاوز کند)
این همه زیبایی را گذر آن روزهایی تغییر داد که از یاد بردهای
تو هم آن روزها مثل مروارید مرزبان میدرخشیدی(مروارید تابناک کلاه مرزبانها) و در عنفوان جوانی بودی
هر دو زاده یک روزگار هستیم
پس چگونه میگویی من پیر شدهام حال آنکه پیر شدن خودت را نمیبینی ؟
#ذكريات
✔️هزینه مصرفی تمام حاجیان اسلام کمتر است از؛
١-مصرف سالانهی #مشروبات_الکلی [فقط در ایران سالانە 110هزار میلیارد تومان]
٢-مصرف خرج و مخارج #عروسیهای لاکچری جهان
٣-مصرف تمام هزینه اعم از بازیکن و مربی و کادرفنی و.... #لیگهای_فوتبالی کشورهای اروپایی
٤-کنسرت ها- جشنهالوین - جشن رنگها درهند
۵-روز #ولنتاین در تمام کشورها-500 میلیون دلار کە با آن میتوان 2بار فقر جهانی را ریشە کن کرد.
٦- #لوازم_آرایشی - واردات یکسال بە ایران 22٫000٫000٫000٫000
٧- عملهای #زیبایی غیرضروری-43میلیارد دلار در سال
٨- #صنعت_پورن -فقط یک سال در آمریکا 650٫000٫000٫000٫000
📌فقط حج کردن ما خرافات و ایراد و اشکال است اما همەی موارد مذکور فرهنگ وتمدن و روشنفکری است❗️
بایدبرای ملحدین وروشنفکران
بی دین گریست !!!!!!
منقووول
١-مصرف سالانهی #مشروبات_الکلی [فقط در ایران سالانە 110هزار میلیارد تومان]
٢-مصرف خرج و مخارج #عروسیهای لاکچری جهان
٣-مصرف تمام هزینه اعم از بازیکن و مربی و کادرفنی و.... #لیگهای_فوتبالی کشورهای اروپایی
٤-کنسرت ها- جشنهالوین - جشن رنگها درهند
۵-روز #ولنتاین در تمام کشورها-500 میلیون دلار کە با آن میتوان 2بار فقر جهانی را ریشە کن کرد.
٦- #لوازم_آرایشی - واردات یکسال بە ایران 22٫000٫000٫000٫000
٧- عملهای #زیبایی غیرضروری-43میلیارد دلار در سال
٨- #صنعت_پورن -فقط یک سال در آمریکا 650٫000٫000٫000٫000
📌فقط حج کردن ما خرافات و ایراد و اشکال است اما همەی موارد مذکور فرهنگ وتمدن و روشنفکری است❗️
بایدبرای ملحدین وروشنفکران
بی دین گریست !!!!!!
منقووول
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّـٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلࣲ مُّبِينࣲ"
"اين است آفرينش خدا، پس به من نشان دهيد كسانى كه غير از او هستند، چه آفريده اند؟ [هرگز چيزى نيافريده اند] بلكه ستمكاران در گمراهىِ آشكار هستند"
https://t.me/alshafee1
"اين است آفرينش خدا، پس به من نشان دهيد كسانى كه غير از او هستند، چه آفريده اند؟ [هرگز چيزى نيافريده اند] بلكه ستمكاران در گمراهىِ آشكار هستند"
https://t.me/alshafee1
دگر عمر که لایق پیغمبری بدی
گر خواجه رسل نبدی،خطم انبیا
سالار خیل خانه ی صاحب دین رسول
سر دفتر خدای پرستان بی ریا
دیوی که خلق عالم ز دست عاجزن
عاجز در آن که شود دست وی رها
(سعدی شیرازی)
https://t.me/alshafee1
گر خواجه رسل نبدی،خطم انبیا
سالار خیل خانه ی صاحب دین رسول
سر دفتر خدای پرستان بی ریا
دیوی که خلق عالم ز دست عاجزن
عاجز در آن که شود دست وی رها
(سعدی شیرازی)
https://t.me/alshafee1
هر کس گفت عائشه مادر من نیست راست می گوید چون عائشه صدیقه، مادر مومنان است نه کافران و منافقان.
عائشةُ أم المؤمنین لا أم الکافرین والمنافقین.
«النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم و👈 أزواجه👉👈 أمهاتهم👉 ». الأحزاب۶
#أم_المؤمنین
#الصدیقة_بنت_الصدیق
#وأزواجه_أمهاتهم_اي_المؤمنین
عائشةُ أم المؤمنین لا أم الکافرین والمنافقین.
«النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم و👈 أزواجه👉👈 أمهاتهم👉 ». الأحزاب۶
#أم_المؤمنین
#الصدیقة_بنت_الصدیق
#وأزواجه_أمهاتهم_اي_المؤمنین
Forwarded from کانال: "صلاح الدین مهدوی"
💢 جزای توهین به ابوبکر و عمر رضیالله عنهما
♦️امام ابنحجر عسقلانی در کتابش "الدرر الكامنة في أعيان المئة الثامنة (4/ 47) میگوید:
عَليّ بن الْحسن بن أبي الْفضل بن جَعْفَر بن مُحَمَّد بن كثير الْحلَبِي الرافضي به دمشق آمد و چندسالی درآنجا ماند
روزی در مسجد جامع أموی مردم مشغول نماز جنازه بودند که این شخص از بین مردم و نمازگزاران رد میشد و کسانی را لعنت و فحش میداد که به آلمحمد ظلم کردهاند، در این هنگام عمادالدینبنکثیر او را نهی کرد که تمام کند و مردم عوام را علیه او شورانید و گفت این شخص به اصحاب رسولالله ناسزا میگوید، بنابراین او را پیش قاضی یعنی تقیالدین السبکی بردند، درنتیجه او به ناسزا گفتن به ابوبکر و عمر اعتراف کرد، مجلسی را برای حکم بر او تشکیل دادند در نتیجه قاضیِ مالکی توبه را بر او عرضه شد و او نیز توبه نکرد و برکارش اصرار ورزید و در نهایت بعد از این اصرار قاضیِ مالکی حکم کرد که گردنش زده شود، گردنش در بازار اسبها زده شد و عوام جسدش را سوزاندند...
این اتفاق در سال ۷۵۵ هجری قمری اتفاق افتاد.
____
https://t.me/bidariislami1
♦️امام ابنحجر عسقلانی در کتابش "الدرر الكامنة في أعيان المئة الثامنة (4/ 47) میگوید:
عَليّ بن الْحسن بن أبي الْفضل بن جَعْفَر بن مُحَمَّد بن كثير الْحلَبِي الرافضي به دمشق آمد و چندسالی درآنجا ماند
روزی در مسجد جامع أموی مردم مشغول نماز جنازه بودند که این شخص از بین مردم و نمازگزاران رد میشد و کسانی را لعنت و فحش میداد که به آلمحمد ظلم کردهاند، در این هنگام عمادالدینبنکثیر او را نهی کرد که تمام کند و مردم عوام را علیه او شورانید و گفت این شخص به اصحاب رسولالله ناسزا میگوید، بنابراین او را پیش قاضی یعنی تقیالدین السبکی بردند، درنتیجه او به ناسزا گفتن به ابوبکر و عمر اعتراف کرد، مجلسی را برای حکم بر او تشکیل دادند در نتیجه قاضیِ مالکی توبه را بر او عرضه شد و او نیز توبه نکرد و برکارش اصرار ورزید و در نهایت بعد از این اصرار قاضیِ مالکی حکم کرد که گردنش زده شود، گردنش در بازار اسبها زده شد و عوام جسدش را سوزاندند...
این اتفاق در سال ۷۵۵ هجری قمری اتفاق افتاد.
____
https://t.me/bidariislami1
Telegram
کانال: "صلاح الدین مهدوی"
گامی به سوی بیداری اسلامی _بإذنالله_
جهت ارتباط @Salahadinmahdavi
جهت ارتباط @Salahadinmahdavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"لِلفُقَراءِ الَّذينَ أُحصِروا في سَبيلِ اللَّهِ لا يَستَطيعونَ ضَربًا فِي الأَرضِ يَحسَبُهُمُ الجاهِلُ أَغنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعرِفُهُم بِسيماهُم لا يَسأَلونَ النّاسَ إِلحافًا وَما تُنفِقوا مِن خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ"
"چنین بذل و بخششی مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نمیتوانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و کسب و کار برای خود هزینه زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان میپندارد که اینان دارا و بینیازند، امّا ایشان را از روی رخساره و سیمایشان میشناسی، (چه از لحن گفتار و طرز رفتار پیدا و نمودارند و) با الحاح و اصرار (چیزی) از مردم نمیخواهند. و هر چیز نیک و بایستهای را که ببخشید، بیگمان خدا از آن آگاه است. " 👇👇👇
https://t.me/kkomkG
#غزة❤️🩹🥀
#اللهم_غزة_و_أهلها💔
#إخواننا_في_الأرض_المقدسة
"چنین بذل و بخششی مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نمیتوانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و کسب و کار برای خود هزینه زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان میپندارد که اینان دارا و بینیازند، امّا ایشان را از روی رخساره و سیمایشان میشناسی، (چه از لحن گفتار و طرز رفتار پیدا و نمودارند و) با الحاح و اصرار (چیزی) از مردم نمیخواهند. و هر چیز نیک و بایستهای را که ببخشید، بیگمان خدا از آن آگاه است. " 👇👇👇
https://t.me/kkomkG
#غزة❤️🩹🥀
#اللهم_غزة_و_أهلها💔
#إخواننا_في_الأرض_المقدسة
Forwarded from مەلا مەهدی چۆڕی (۱)
*💠 هجدهم ذی الحجه سالروز شهادت مظلومانه حضرت عثمان بن عفان (رضی الله عنه)*
از تاریخ متوجه میشوم که فقط شهادت آقای ما حسینؓ مظلومانه و دردناک نیست ، بلکه اگر کمی به عقب تر برگردیم و رویداد های ۱۸ ذیالحجه را از نظر بگذرانیم ، شهادتِ مظلومانهٔ چهره ای دیگر به چشم میخورد.
آری ، منظورم شهادت غم انگیز مظلوم مدینه است
مظلومی به نام عثمان بن عفانؓ.
همان عثمانؓ که ما او را با لقب زیبای ذی النورین می شناسیم
همان عثمانؓ که ما از او به داماد رسولخدا یاد میکنیم
همان عثمانؓ که توفیق جمع آوری قرآن را داشت
عثمانی که در دورۂ خلافتش بزرگ ترین و ماندگار ترین ارمغان ها را در اوراق تاریخ اسلام و جهان ثبت کرد.
عثمانی که تمام هزینهٔ ازدواج حضرت علیؓ را پرداخت کرد.
همان عثمانؓ که آقای ما علیؓ فرزندش حسینؓ را برای حفاظت از جان و مال و ناموسش به خانه اش میفرستد.
همان عثمانؓ که محمد رسول اللہؐ دوبار او را داماد می کند.
هدفم از نگارش این یادداشت ، بیان فضایل پیش گفته نیست ؛ چرا که بیشتر از اینها را علما و ایمهٔ جمعه و جماعات برای شما میگویند و اکثراً حیای عثمانؓ و احوال قبل و بعد از اسلام ایشان بیان میشود ، اما هزاران دریغ و درد که تا هنوز کسی از شهادت مظلومانه و درد آور عثمان بن عفانؓ حکایت نکرده است.
دادِ تاریخ به آسمان می رود اگر زبان به ذکر مظلومیت عثمان بگشاید.
آری ، همین قدر می دانم که عثمانؓ همان مظلومی است که ۴۰ روز آب در خانه نداشت.
آری ، ۴۰روز مانع ورود آب بر همان عثمانؓ شدند که روزی برای آسایش امت اسلام چاهای آب را با هزینهٔ شخصی اش ، خریده بود.
وقتی حضرت عثمانؓ در محاصره بود ، بهسبب شدت تشنگی فریاد برآورد آیا کسی هست به من آب بنوشاند؟
سیدنا علیؓ به محض اطلاع مشک آبی بر دوش میگیرد و دوان دوان به مدد عثمان می رود و بدین سان علیؓ ، ساقی عثمان ؓ می شود.
آری ، امروز از بارش تیرها بر علی اصغر در صحرای کربلا سخن گفته می شود ، اما کسی نیست از بارش تیر ها بر مشکِ آب گذاشته بر شانه های علیؓ سخن بگوید.
وقتی تیر های منافقان مشک آبی را که علیؓ برای عثمانؓ میبرد ، نشانه می رود و علیؓ ، الله اکبر گویان عمامه اش را بلند می کند تا عثمانؓ ببیند و در صحرای محشر در پیشگاه خداوند ، شکایت نکند که کار ساز پروردگارا!
باری ، وقتی محتاج آب بودم ، هیچ کدام از بندگانت به کمک من نیامد!
اگر در کربلا ساقیِ حسینؓ ، عباس بود ، در مدینه ساقی عثمانؓ ، علیؓ بود.
همان عثمانؓ که برای توسعه و گسترش مسجدالنبی با هزینهٔ خودش ، زمین گرفت و در راه خدا وقف کرد ، امروز به مدت ۴۰ روز در حبس خانگی به سر می برد.
آری ، همان عثمانی که اصحاب پیامبر برای نشستن در مجلسش دسته دسته میآمدند
۴۰روز ممنوع الملاقات میشود.
۴۰ روز آب و نان بر همان عثمانؓ قطع می شود که روزگاری مجاهدان اسلام را حمایت مالی میکرد.
امروز به ریش مبارک همان عثمانؓ توهین می شود که فرشتگان از حیای او شرم میکنند.
امروز بر همان عثمانؓ ظلم می شود که در غزوۂ احد محافظ نبی کریمؐ بود.
همان دست عثمانؓ بریده می شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در حدیبه با آن بیعت کرد.
آه ، آقای من عثمانؓ! من شاعر و نویسنده نیستم که بتوانم حقیقت مظلومیت تو را به تصویر بکشم و گرنه دل از جا کنده میشد و دیده ها گرم اشک می شد.
۱۸ ذی الحجه سال ۳۵ق ، روز جمعه است و عثمانؓ روزه دار است.
باغیان حرمت می شکنند و از دیوار وارد خانهٔ عثمانؓ می شوند و ریش مبارکش را می کشند و دشنام میدهند.
یکی از باغیان با لگد به شکم حضرتش می زند و دیگری با آهن بر سرش می کوبد و جانی ای دیگر با شمشیر سرِ مبارک را از تنِ حضرتش جدا میکند.
الله تعالی با فرشتگان ، نظاره گرِ شهادت مظلومانهٔ عثمانؓ هستند.
زمین و آسمان ، بر قربانی شدن پیکر حیا و بذل و بخشش ، خون گریه می کنند.
سرانجامِ کار ، آقای من عثمانؓ در حال تلاوت قرآن شهید میشود و با قطره های خونش آیهٔ «فَسَیَکْفِیْکَهُمُ اللهُ وَ هَوَالسَّمِیْعُ العَلِیْمُ»[بقره، ۱۳۷]؛ را رنگین میکند تا همگان بدانند که عثمانؓ هم خدایی شنوا و دانا و توانا دارد که کفایتش کند و مظلومیتش را برای همیشه در تاریخ اسلام جاودانه نگه دارد و با خونش نهال دین و قرآن را درختی پرثمر کند.
درود خدا و ملایک بر روان تو باد آقای من عثمانؓ که خون رنگینت ، کشتِ ما را سیراب کرد.
✍🏼 نویسنده: صائم عمار
ترجمه و اقتباس: ولیالله رفیعی
👇👇
@mahdichori1
از تاریخ متوجه میشوم که فقط شهادت آقای ما حسینؓ مظلومانه و دردناک نیست ، بلکه اگر کمی به عقب تر برگردیم و رویداد های ۱۸ ذیالحجه را از نظر بگذرانیم ، شهادتِ مظلومانهٔ چهره ای دیگر به چشم میخورد.
آری ، منظورم شهادت غم انگیز مظلوم مدینه است
مظلومی به نام عثمان بن عفانؓ.
همان عثمانؓ که ما او را با لقب زیبای ذی النورین می شناسیم
همان عثمانؓ که ما از او به داماد رسولخدا یاد میکنیم
همان عثمانؓ که توفیق جمع آوری قرآن را داشت
عثمانی که در دورۂ خلافتش بزرگ ترین و ماندگار ترین ارمغان ها را در اوراق تاریخ اسلام و جهان ثبت کرد.
عثمانی که تمام هزینهٔ ازدواج حضرت علیؓ را پرداخت کرد.
همان عثمانؓ که آقای ما علیؓ فرزندش حسینؓ را برای حفاظت از جان و مال و ناموسش به خانه اش میفرستد.
همان عثمانؓ که محمد رسول اللہؐ دوبار او را داماد می کند.
هدفم از نگارش این یادداشت ، بیان فضایل پیش گفته نیست ؛ چرا که بیشتر از اینها را علما و ایمهٔ جمعه و جماعات برای شما میگویند و اکثراً حیای عثمانؓ و احوال قبل و بعد از اسلام ایشان بیان میشود ، اما هزاران دریغ و درد که تا هنوز کسی از شهادت مظلومانه و درد آور عثمان بن عفانؓ حکایت نکرده است.
دادِ تاریخ به آسمان می رود اگر زبان به ذکر مظلومیت عثمان بگشاید.
آری ، همین قدر می دانم که عثمانؓ همان مظلومی است که ۴۰ روز آب در خانه نداشت.
آری ، ۴۰روز مانع ورود آب بر همان عثمانؓ شدند که روزی برای آسایش امت اسلام چاهای آب را با هزینهٔ شخصی اش ، خریده بود.
وقتی حضرت عثمانؓ در محاصره بود ، بهسبب شدت تشنگی فریاد برآورد آیا کسی هست به من آب بنوشاند؟
سیدنا علیؓ به محض اطلاع مشک آبی بر دوش میگیرد و دوان دوان به مدد عثمان می رود و بدین سان علیؓ ، ساقی عثمان ؓ می شود.
آری ، امروز از بارش تیرها بر علی اصغر در صحرای کربلا سخن گفته می شود ، اما کسی نیست از بارش تیر ها بر مشکِ آب گذاشته بر شانه های علیؓ سخن بگوید.
وقتی تیر های منافقان مشک آبی را که علیؓ برای عثمانؓ میبرد ، نشانه می رود و علیؓ ، الله اکبر گویان عمامه اش را بلند می کند تا عثمانؓ ببیند و در صحرای محشر در پیشگاه خداوند ، شکایت نکند که کار ساز پروردگارا!
باری ، وقتی محتاج آب بودم ، هیچ کدام از بندگانت به کمک من نیامد!
اگر در کربلا ساقیِ حسینؓ ، عباس بود ، در مدینه ساقی عثمانؓ ، علیؓ بود.
همان عثمانؓ که برای توسعه و گسترش مسجدالنبی با هزینهٔ خودش ، زمین گرفت و در راه خدا وقف کرد ، امروز به مدت ۴۰ روز در حبس خانگی به سر می برد.
آری ، همان عثمانی که اصحاب پیامبر برای نشستن در مجلسش دسته دسته میآمدند
۴۰روز ممنوع الملاقات میشود.
۴۰ روز آب و نان بر همان عثمانؓ قطع می شود که روزگاری مجاهدان اسلام را حمایت مالی میکرد.
امروز به ریش مبارک همان عثمانؓ توهین می شود که فرشتگان از حیای او شرم میکنند.
امروز بر همان عثمانؓ ظلم می شود که در غزوۂ احد محافظ نبی کریمؐ بود.
همان دست عثمانؓ بریده می شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در حدیبه با آن بیعت کرد.
آه ، آقای من عثمانؓ! من شاعر و نویسنده نیستم که بتوانم حقیقت مظلومیت تو را به تصویر بکشم و گرنه دل از جا کنده میشد و دیده ها گرم اشک می شد.
۱۸ ذی الحجه سال ۳۵ق ، روز جمعه است و عثمانؓ روزه دار است.
باغیان حرمت می شکنند و از دیوار وارد خانهٔ عثمانؓ می شوند و ریش مبارکش را می کشند و دشنام میدهند.
یکی از باغیان با لگد به شکم حضرتش می زند و دیگری با آهن بر سرش می کوبد و جانی ای دیگر با شمشیر سرِ مبارک را از تنِ حضرتش جدا میکند.
الله تعالی با فرشتگان ، نظاره گرِ شهادت مظلومانهٔ عثمانؓ هستند.
زمین و آسمان ، بر قربانی شدن پیکر حیا و بذل و بخشش ، خون گریه می کنند.
سرانجامِ کار ، آقای من عثمانؓ در حال تلاوت قرآن شهید میشود و با قطره های خونش آیهٔ «فَسَیَکْفِیْکَهُمُ اللهُ وَ هَوَالسَّمِیْعُ العَلِیْمُ»[بقره، ۱۳۷]؛ را رنگین میکند تا همگان بدانند که عثمانؓ هم خدایی شنوا و دانا و توانا دارد که کفایتش کند و مظلومیتش را برای همیشه در تاریخ اسلام جاودانه نگه دارد و با خونش نهال دین و قرآن را درختی پرثمر کند.
درود خدا و ملایک بر روان تو باد آقای من عثمانؓ که خون رنگینت ، کشتِ ما را سیراب کرد.
✍🏼 نویسنده: صائم عمار
ترجمه و اقتباس: ولیالله رفیعی
👇👇
@mahdichori1
Forwarded from مرتقى صاعد (محمد قادری ( صلاح ))
نقل القاضي عياض في الشفا، عن الإمام مالك رحمه الله أنه قال: من سب عائشة قتل. قيل له: لم؟ قال: من رماها فقد خالف القرآن.
قاضی عیاض در الشفا از امام مالک نقل میکند که گفت : هر کس به عائشه دشنام دهد حکمش این است که کشته شود
پرسیدند : چرا ؟
گفت : چون هرکس به ایشان تهمت زند همانا با قرآن مخالفت کرده است .
#مادرمان_عائشه_۵
قاضی عیاض در الشفا از امام مالک نقل میکند که گفت : هر کس به عائشه دشنام دهد حکمش این است که کشته شود
پرسیدند : چرا ؟
گفت : چون هرکس به ایشان تهمت زند همانا با قرآن مخالفت کرده است .
#مادرمان_عائشه_۵