میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ نعمت نادانی! (۱)
معمولا همه ما وقتی سخن از نعمت به میان میآید، داشتن و دانستن را نعمت میدانیم، در حالی که گاه نداشتن یا ندانستن هم میتواند نعمت بزرگی برای انسان باشد! یکی از چیزهایی که بابت نداشتن آن باید شکرگذار خدای متعال باشیم، فقدان عقل و درک هنگام تولد است. نعمتی که احتمالا تا کنون به فکرمان هم نرسیده است! و امام صادق(ع) با ظرافت هرچه تمامتر ابعاد مختلف این نعمت ارزشمند را اینچنین برای مفضل یادآور میشود:
«اگر نوزاد، فهيم و عاقل به دنيا مىآمد، وقت تولد جهان هستى را انكار مىكرد (حیران و متحیّر میگشت) و هنگامى كه با حيوانات، پرندگان و ديگر موجودات غريب روبهرو مىشد و هر ساعت و هر روز پارهاى از اشكال مختلف و شگفت عالم را كه از پيش نديده بود مىديد، هر آينه عقل و انديشهاش سرگشته و گمراه مىگشت. بدان كه اگر عاقلى را به اسيرى از سرزمينى به سرزمين ديگر ببرند - از ديدن شگفتيهاى نامأنوس - همواره واله و سرگشته است و به خلاف كودكى كه در كودكى اسير شود، به سرعت زبان و آداب [آن سرزمين جديد] را فرا نمىگيرد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، ص۴۹، با اندکی تصرف)
🆔 @almiqat
✅ نعمت نادانی! (۱)
معمولا همه ما وقتی سخن از نعمت به میان میآید، داشتن و دانستن را نعمت میدانیم، در حالی که گاه نداشتن یا ندانستن هم میتواند نعمت بزرگی برای انسان باشد! یکی از چیزهایی که بابت نداشتن آن باید شکرگذار خدای متعال باشیم، فقدان عقل و درک هنگام تولد است. نعمتی که احتمالا تا کنون به فکرمان هم نرسیده است! و امام صادق(ع) با ظرافت هرچه تمامتر ابعاد مختلف این نعمت ارزشمند را اینچنین برای مفضل یادآور میشود:
«اگر نوزاد، فهيم و عاقل به دنيا مىآمد، وقت تولد جهان هستى را انكار مىكرد (حیران و متحیّر میگشت) و هنگامى كه با حيوانات، پرندگان و ديگر موجودات غريب روبهرو مىشد و هر ساعت و هر روز پارهاى از اشكال مختلف و شگفت عالم را كه از پيش نديده بود مىديد، هر آينه عقل و انديشهاش سرگشته و گمراه مىگشت. بدان كه اگر عاقلى را به اسيرى از سرزمينى به سرزمين ديگر ببرند - از ديدن شگفتيهاى نامأنوس - همواره واله و سرگشته است و به خلاف كودكى كه در كودكى اسير شود، به سرعت زبان و آداب [آن سرزمين جديد] را فرا نمىگيرد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، ص۴۹، با اندکی تصرف)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ نعمت نادانی! (۲)
بحث بر سر فواید فقدان عقل و درک نوزاد هنگام تولد است. هفته پیش بخشی از محسّنات این ویژگی کودکان را از زبان حضرت صادق(ع) گفتیم و خواندیم. اینک ادامه فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«همچنین اگر نوزاد، دانا و هوشمند پاى در جهان مىنهاد، از اينكه [آنقدر ناتوان است كه توان راه رفتن ندارد و ناچار] بايد ديگران بر دوشش گيرند، شيرش بنوشانند، در جامهاش بپيچند و در گاهوارش بخوابانند، سخت احساس خوارى و پستى مىكرد. از سوى ديگر او به خاطر ظرافت و طراوت و رطوبت بدن، هيچگاه از اين امور بىنياز نيست [در نتيجه چه بسا در هلاكت مىافتاد و يا رشد روحى و بدنى مناسب نمىكرد.]. همچنين در چنين حالى آن شيرينى، دلبندى و محبوبيت كودكان را نداشت؛ از اين رو آنان در حالى به دنيا مىآيند كه از كار جهان و جهانيان غافلند.
اينان با ذهن ضعيف و شناخت اندك و ناقص خود با همه چيز روبهرو مىشوند، امّا اندكاندك و گامبهگام و در حالتهاى گوناگون بر شناخت و آگاهى آنان افزوده مىشود. كودك، پيوسته چنين كسب شناخت مىكند تا آنكه از مرحله حيرت و سرگشتگى و تأمل، پاى فراتر مىنهد و با كمك عقل و انديشه، قدم در وادى تصرف و تدبير و چارهانديشى معاش و... مىگذارد، از حوادث، پند مىگيرد، اطاعت مىكند و يا در اشتباه و فراموشى و غفلت گناه سقوط مىكند...» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۴۹)
🆔 @almiqat
✅ نعمت نادانی! (۲)
بحث بر سر فواید فقدان عقل و درک نوزاد هنگام تولد است. هفته پیش بخشی از محسّنات این ویژگی کودکان را از زبان حضرت صادق(ع) گفتیم و خواندیم. اینک ادامه فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«همچنین اگر نوزاد، دانا و هوشمند پاى در جهان مىنهاد، از اينكه [آنقدر ناتوان است كه توان راه رفتن ندارد و ناچار] بايد ديگران بر دوشش گيرند، شيرش بنوشانند، در جامهاش بپيچند و در گاهوارش بخوابانند، سخت احساس خوارى و پستى مىكرد. از سوى ديگر او به خاطر ظرافت و طراوت و رطوبت بدن، هيچگاه از اين امور بىنياز نيست [در نتيجه چه بسا در هلاكت مىافتاد و يا رشد روحى و بدنى مناسب نمىكرد.]. همچنين در چنين حالى آن شيرينى، دلبندى و محبوبيت كودكان را نداشت؛ از اين رو آنان در حالى به دنيا مىآيند كه از كار جهان و جهانيان غافلند.
اينان با ذهن ضعيف و شناخت اندك و ناقص خود با همه چيز روبهرو مىشوند، امّا اندكاندك و گامبهگام و در حالتهاى گوناگون بر شناخت و آگاهى آنان افزوده مىشود. كودك، پيوسته چنين كسب شناخت مىكند تا آنكه از مرحله حيرت و سرگشتگى و تأمل، پاى فراتر مىنهد و با كمك عقل و انديشه، قدم در وادى تصرف و تدبير و چارهانديشى معاش و... مىگذارد، از حوادث، پند مىگيرد، اطاعت مىكند و يا در اشتباه و فراموشى و غفلت گناه سقوط مىكند...» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۴۹)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ نعمت نادانی! (۳)
امام صادق(ع)، در آخرین فراز از فرمایش خود درباره کارایی فقدان عقل و درک برای نوزاد در هنگام تولد، به مفضل چنین میفرماید:
«حكمتهاى فراوان ديگرى نيز در پس اين امر نهفته است؛ از جمله: اگر كودك در گاه تولد، عقلى كامل داشت و مستقل و خودكفا مىبود، شيرينى فرزنددارى از ميان مىرفت. پدر و مادر به مصالحى كه در تربيت كودك نهفته است نمىرسيدند؛ در نتيجه، تربيت، سرپرستى و رحم و شفقت بر آنان هنگام پيرى بر فرزند لازم نبود. [زيرا پدر و مادر در قبال او زحمتى نكشيدهاند كه او در سن كهنسالى و نياز، به آنان برسد. او از آغاز، مستقل و بىنياز از والدين بوده است].
همچنين با اين فرض، در ميان فرزندان و والدين هيچ پيوند و الفتى حاكم نبود؛ زيرا كودكان از تربيت و سرپرستى پدران بىنياز بودند و از زمان تولد از پدران خويش جدا مىگشتند. او نيز پس از آن، پدر و مادرش را [و خواهر و برادرش را] نمىشناخت و اين عدم شناخت باعث مىشد كه بر سر راه ازدواج با مادر و خواهر و ديگر محارم مانعى پديد نيايد.
و كمترين مفسده و بلكه شنيعترين و قبيحترين زشتى هنگامى است كه چنين طفل هوشمندى، در هنگام تولد بر چيزى نظر افكند كه رخصت اين عمل را از او ستاندهاند و سزاوار نيست كه چنين كند.
آيا نمىبينى كه چگونه هر چيز آفرينش در جاى مناسب خود استوار گشته و در ريز و درشت اجزاى هستى، اندك خلل و ناصوابى پيدا نيست؟» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
🆔 @almiqat
✅ نعمت نادانی! (۳)
امام صادق(ع)، در آخرین فراز از فرمایش خود درباره کارایی فقدان عقل و درک برای نوزاد در هنگام تولد، به مفضل چنین میفرماید:
«حكمتهاى فراوان ديگرى نيز در پس اين امر نهفته است؛ از جمله: اگر كودك در گاه تولد، عقلى كامل داشت و مستقل و خودكفا مىبود، شيرينى فرزنددارى از ميان مىرفت. پدر و مادر به مصالحى كه در تربيت كودك نهفته است نمىرسيدند؛ در نتيجه، تربيت، سرپرستى و رحم و شفقت بر آنان هنگام پيرى بر فرزند لازم نبود. [زيرا پدر و مادر در قبال او زحمتى نكشيدهاند كه او در سن كهنسالى و نياز، به آنان برسد. او از آغاز، مستقل و بىنياز از والدين بوده است].
همچنين با اين فرض، در ميان فرزندان و والدين هيچ پيوند و الفتى حاكم نبود؛ زيرا كودكان از تربيت و سرپرستى پدران بىنياز بودند و از زمان تولد از پدران خويش جدا مىگشتند. او نيز پس از آن، پدر و مادرش را [و خواهر و برادرش را] نمىشناخت و اين عدم شناخت باعث مىشد كه بر سر راه ازدواج با مادر و خواهر و ديگر محارم مانعى پديد نيايد.
و كمترين مفسده و بلكه شنيعترين و قبيحترين زشتى هنگامى است كه چنين طفل هوشمندى، در هنگام تولد بر چيزى نظر افكند كه رخصت اين عمل را از او ستاندهاند و سزاوار نيست كه چنين كند.
آيا نمىبينى كه چگونه هر چيز آفرينش در جاى مناسب خود استوار گشته و در ريز و درشت اجزاى هستى، اندك خلل و ناصوابى پيدا نيست؟» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ فایده گریه کودک
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، به فواید گریه نوزاد اشاره نموده و پس از آن به حکیمانه بودن اجزای مختلف هستی تاکید مینماید:
«اى مفضّل! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند، بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن. گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مىكند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مىآورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مىشوند كه كودك از گريهاش سود ببرد.
اينان همواره در سختى مىافتند و مىكوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواستههايش از گريه بازش دارند، ولى نمىدانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مىكند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بىتدبيرى در كار عالم از آن غافلاند و اگر مىدانستند، هيچگاه نمىگفتند كه فلان چيز بىثمر است، زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند. بهراستى هر چه را كه منكران نمىدانند، عارفان مىبينند. چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بىپايانش از آن آگاه است. قداستش عظيم و كلمهاش والاست.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
🆔 @almiqat
✅ فایده گریه کودک
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، به فواید گریه نوزاد اشاره نموده و پس از آن به حکیمانه بودن اجزای مختلف هستی تاکید مینماید:
«اى مفضّل! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند، بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن. گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مىكند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مىآورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مىشوند كه كودك از گريهاش سود ببرد.
اينان همواره در سختى مىافتند و مىكوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواستههايش از گريه بازش دارند، ولى نمىدانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مىكند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بىتدبيرى در كار عالم از آن غافلاند و اگر مىدانستند، هيچگاه نمىگفتند كه فلان چيز بىثمر است، زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند. بهراستى هر چه را كه منكران نمىدانند، عارفان مىبينند. چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بىپايانش از آن آگاه است. قداستش عظيم و كلمهاش والاست.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
🆔 @almiqat
#شگفتی_های_آفرینش
✅ خروج آب دهان نوزاد
آبی که از دهان نوزاد خارج میگردد، اگرچه به نظر نمیرسد برای سلامت نوزاد سودمند باشد، اما بنا به فرموده امام صادق(ع) ثمرات قابل تاملی دارد. حضرت میفرماید:
«و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مىشود و خارج مىگردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى برجاى مىگذارد. چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مىشود [و بر ديگر عناصر، غلبه مىكند] شخص، دچار كودنى، ديوانگى، كمعقلى، فلج و لقوه و جز آن مىگردد.
خداوند جلّ و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند. بدين ترتيب، پروردگار بهخاطر نادانى آفريدگان بر آنان منت نهاد و تفضل نمود. اگر اينان از دادهها و نعمتهاى بىشمار او آگاه بودند، هيچگاه در معصيتى و لغزش از فرمانش فرو نمىافتادند. پاك و منزه خدايى كه چه بزرگ است نعمتهاى او بر مستحقان و ديگر آفريدگان! و چه والاتر است از آنچه باطلگرايان مىپندارند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۲)
🆔 @almiqat
✅ خروج آب دهان نوزاد
آبی که از دهان نوزاد خارج میگردد، اگرچه به نظر نمیرسد برای سلامت نوزاد سودمند باشد، اما بنا به فرموده امام صادق(ع) ثمرات قابل تاملی دارد. حضرت میفرماید:
«و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مىشود و خارج مىگردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى برجاى مىگذارد. چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مىشود [و بر ديگر عناصر، غلبه مىكند] شخص، دچار كودنى، ديوانگى، كمعقلى، فلج و لقوه و جز آن مىگردد.
خداوند جلّ و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند. بدين ترتيب، پروردگار بهخاطر نادانى آفريدگان بر آنان منت نهاد و تفضل نمود. اگر اينان از دادهها و نعمتهاى بىشمار او آگاه بودند، هيچگاه در معصيتى و لغزش از فرمانش فرو نمىافتادند. پاك و منزه خدايى كه چه بزرگ است نعمتهاى او بر مستحقان و ديگر آفريدگان! و چه والاتر است از آنچه باطلگرايان مىپندارند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۲)
🆔 @almiqat
#شگفتی_های_آفرینش
✅ آفرینش حکیمانه اعضای بدن، نشانهای از قدرت لایزال الهی
امام صادق(ع) در بخش دیگری از فرمایشات خود، بهطور کلی تواناییهای اندامهای مختلف بدن را که به شکل حکیمانهای برای انسان تدارک دیده شدهاند، چنین برمیشمرند:
«اى مفضّل! در تمام اعضاى جسم آدمى و تدابيرى كه در آنها نهفته است اندیشه کن. دستها براى كار كردن، پاها براى رفتن، ديدگان براى راه يافتن و ديدن، دهان براى خوردن، معده براى هضم كردن، كبد براى تصفيه نمودن، منافذ خروجى بدن براى دفع فضولات جسم، ظرفهايى براى حمل آنها، و دستگاه تناسلی براى حفظ نسل آفريده شدهاند. اگر ژرف در كار تمام عضوهاى بدن انديشه نمايى، مىيابى كه هر چيزى از سر حكمت و تدبير و استوارى پديد آمده است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، با اندکی تصرف)، ص۵۲)
مفضّل میگوید: گفتم اى مولاى من! گروهى مىگويند كه اينها از فعل طبيعت است. حضرت فرمود: «بپرس از ايشان كه آيا اين طبيعت كه شما مىگویيد علم و قدرت دارد بر اين افعال يا نه؟ پس اگر گويند كه علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبيعت» نام كردهاند، زيرا كه معلوم است طبيعت را شعور و ارادهای نيست. و اگر گويند كه طبيعت را علم و اراده نيست، پس معلوم است كه اين افعال محكمه متقنه از طبيعت بیشعور صادر نمىشود چنانچه دانستى، وليكن عادت الهى جارى شده است كه اشيا را با اسباب جارى نمايد و جاهلان بر اين اسباب نظر افكندهاند و از مسببالاسباب غافل شدهاند! (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۶۷)
🆔 @almiqat
✅ آفرینش حکیمانه اعضای بدن، نشانهای از قدرت لایزال الهی
امام صادق(ع) در بخش دیگری از فرمایشات خود، بهطور کلی تواناییهای اندامهای مختلف بدن را که به شکل حکیمانهای برای انسان تدارک دیده شدهاند، چنین برمیشمرند:
«اى مفضّل! در تمام اعضاى جسم آدمى و تدابيرى كه در آنها نهفته است اندیشه کن. دستها براى كار كردن، پاها براى رفتن، ديدگان براى راه يافتن و ديدن، دهان براى خوردن، معده براى هضم كردن، كبد براى تصفيه نمودن، منافذ خروجى بدن براى دفع فضولات جسم، ظرفهايى براى حمل آنها، و دستگاه تناسلی براى حفظ نسل آفريده شدهاند. اگر ژرف در كار تمام عضوهاى بدن انديشه نمايى، مىيابى كه هر چيزى از سر حكمت و تدبير و استوارى پديد آمده است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، با اندکی تصرف)، ص۵۲)
مفضّل میگوید: گفتم اى مولاى من! گروهى مىگويند كه اينها از فعل طبيعت است. حضرت فرمود: «بپرس از ايشان كه آيا اين طبيعت كه شما مىگویيد علم و قدرت دارد بر اين افعال يا نه؟ پس اگر گويند كه علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبيعت» نام كردهاند، زيرا كه معلوم است طبيعت را شعور و ارادهای نيست. و اگر گويند كه طبيعت را علم و اراده نيست، پس معلوم است كه اين افعال محكمه متقنه از طبيعت بیشعور صادر نمىشود چنانچه دانستى، وليكن عادت الهى جارى شده است كه اشيا را با اسباب جارى نمايد و جاهلان بر اين اسباب نظر افكندهاند و از مسببالاسباب غافل شدهاند! (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۶۷)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ هضم غذا، ساخت خون و جريان آن در تمام بدن
امام صادق(ع) در ادامه به عملیات هضم غذا در بدن اشاره میفرمایند و مانند فیزیولوژیستی که کاملا به فرآیندهای زیستی بدن اشراف دارد، مسیری که غذای بلعیده شده در بدن طی میکند را اینطور شرح میدهند:
«اى مفضّل! درباره تغذيه بدن و تدابير نهفته در آن نيك بينديش. غذا در آغاز به معده مىرسد، معده آن را مىپزد (هضم مىكند). آنگاه عصاره آن از طريق مجارى بسيار ريز و نازكى كه مانند يك پالاینده كار مىكنند به كبد مىرسد. اين مجارى ريز براى آن است كه مبادا چيزى خشن و غليظ به آن راه يابد، زيرا كبد در نهايت ظرافت و نازكى است و تاب فشار و خشونت را ندارد.
كبد، آن را مىپذيرد و با تدبير حكيم به خون تبديل مىشود و از طريق عروق و مجارى به تمام بدن سرازير مىشود، مانند جويهايى كه در زمين است و آب را به همه جاى آن مىرسانند. همچنین مواد زايد و آلوده در ظرفهاى خاص خود قرار مىگيرد. آنچه از صفراست به سوى كيسه صفرا، آنچه از سوداست به سمت طحال و آنچه از ترى و رطوبت است به جانب مثانه مىرود.
در حكمت الهى در تركيب بدن درنگ كن كه چگونه هر عضوى را در جايش قرار داده و اين ظرفها را چنان نهاد كه مواد زايد و فاسد را در خود گرد آورند تا اين مواد در سراسر بدن منتشر نگردد و جسم را بيمار و زار ننمايد. چه بلند مرتبه است كسى كه تقدير را نيكو نمود و تدبير را استوار كرد. سپاس او راست چنان كه شايسته و سزاوار است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۳، (با اندکی تصرف))
نکته قابل تامل در این فراز از فرمایش حضرت این است که ایشان این نکات دقیق را ۱۳۰۰ سال پیش، یعنی سالها قبل از تولد ابنسینا و طبیبان حاذقی که میشناسیم و در زمانی که کمترین اطلاعاتی از دستگاهها و اندامهای بدن در دست بشر وجود داشته بیان فرمودهاند، حال آنکه این حقایق امروزه پس از گذشت سالیان دراز و بهوسیله کالبدشکافیها و آزمایشات علمی مختلف و متعدد برای انسانها آشکار گردیده است. جالبتر اینکه گوینده این نکات کسی است که مکتب و دانشگاهی نرفته و استادی به خود ندیده است!!
🆔 @almiqat
✅ هضم غذا، ساخت خون و جريان آن در تمام بدن
امام صادق(ع) در ادامه به عملیات هضم غذا در بدن اشاره میفرمایند و مانند فیزیولوژیستی که کاملا به فرآیندهای زیستی بدن اشراف دارد، مسیری که غذای بلعیده شده در بدن طی میکند را اینطور شرح میدهند:
«اى مفضّل! درباره تغذيه بدن و تدابير نهفته در آن نيك بينديش. غذا در آغاز به معده مىرسد، معده آن را مىپزد (هضم مىكند). آنگاه عصاره آن از طريق مجارى بسيار ريز و نازكى كه مانند يك پالاینده كار مىكنند به كبد مىرسد. اين مجارى ريز براى آن است كه مبادا چيزى خشن و غليظ به آن راه يابد، زيرا كبد در نهايت ظرافت و نازكى است و تاب فشار و خشونت را ندارد.
كبد، آن را مىپذيرد و با تدبير حكيم به خون تبديل مىشود و از طريق عروق و مجارى به تمام بدن سرازير مىشود، مانند جويهايى كه در زمين است و آب را به همه جاى آن مىرسانند. همچنین مواد زايد و آلوده در ظرفهاى خاص خود قرار مىگيرد. آنچه از صفراست به سوى كيسه صفرا، آنچه از سوداست به سمت طحال و آنچه از ترى و رطوبت است به جانب مثانه مىرود.
در حكمت الهى در تركيب بدن درنگ كن كه چگونه هر عضوى را در جايش قرار داده و اين ظرفها را چنان نهاد كه مواد زايد و فاسد را در خود گرد آورند تا اين مواد در سراسر بدن منتشر نگردد و جسم را بيمار و زار ننمايد. چه بلند مرتبه است كسى كه تقدير را نيكو نمود و تدبير را استوار كرد. سپاس او راست چنان كه شايسته و سزاوار است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۳، (با اندکی تصرف))
نکته قابل تامل در این فراز از فرمایش حضرت این است که ایشان این نکات دقیق را ۱۳۰۰ سال پیش، یعنی سالها قبل از تولد ابنسینا و طبیبان حاذقی که میشناسیم و در زمانی که کمترین اطلاعاتی از دستگاهها و اندامهای بدن در دست بشر وجود داشته بیان فرمودهاند، حال آنکه این حقایق امروزه پس از گذشت سالیان دراز و بهوسیله کالبدشکافیها و آزمایشات علمی مختلف و متعدد برای انسانها آشکار گردیده است. جالبتر اینکه گوینده این نکات کسی است که مکتب و دانشگاهی نرفته و استادی به خود ندیده است!!
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ رشد هماهنگ بدن
مفضل بن عمر در ادامه از حضرت صادق(ع) درخواست میکند که حضرت رشد تدریجی بدن تا مرحله تمام و کمال آن را برایش شرح دهد. حضرت هم در پاسخ به او چنین میفرمایند:
«در آغاز، جنين، در رحم، جايى كه چشمى آن را نمىبيند و دستى بدان نمىرسد شكل و صورت داده مىشود. اين تدبير همچنان ادامه دارد تا اينكه انسانى كامل و استوار با تمام نيازهاى او بيرون مىآيد. بدن اين انسان، كامل و استوار بوده و همه چيز در آن نهفته شده است. از احشا و جوارح و ديگر عوامل بدن گرفته تا استخوان و گوشت و پيه و مغز و عصب و رگها و غضروفها.
وقتى كه به جهان پاى نهاد، چنان كه مىبينى تمام اعضاى او همه با هم و هماهنگ چنان رشد مىكنند كه شكل و هيأت و اعضاى او ثابت مىماند. نه افزايش مىيابد و نه كاستى مىپذيرد. اين سير همچنان ادامه دارد تا شخص اگر تقدير باشد به سن بلوغ و كمالش برسد. آيا اين (پيچيدگيها و حكمتها) جز از لطف مدبر و حكيمى است؟» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۴)
حضرت در قالب این جملات کوتاه، به حقایقی بلند و قابل تامل اشاره میفرمایند. بهراستی جز خداوند قادر متعال، کیست که قدرت داشته باشد ظرف نه ماه درون بدن موجودی زنده (مادر)، موجود زنده دیگری -که تا کنون عدم محض بوده- را هستی بخشد و تمام اعضا و جوارحی که برای ادامه حیات به آنها نیاز دارد را در همان فضای بسته و تاریک تدارک دیده کنار هم بچیند و پوست و گوشت بر آنها برویاند؟!! به قول حضرت، جایی که نه چشمی آن را میبیند و نه دستی به آن میرسد!
و نکته قابل تامل دیگری که ما عموما از آن غافلیم و دقت حضرت ما را متوجه آن میکند، رشد هماهنگ اعضای بدن است. جمجمه با همان سرعتی رشد میکند که مغز رشد میکند. استخوانهای قفسه سینه با همان سرعتی رشد میکنند که ریه رشد میکند و الی آخر. بهراستی اگر در فرآیند رشد، یکی از اعضای بدن بر دیگری پیشی میگرفت، چه بر سر انسان میآمد؟ و این هماهنگی در رشد نیز یکی دیگر از نعمات ناپیدا و بیشمار خداوند است. وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَّهِ لا تُحصُوها...
🆔 @almiqat
✅ رشد هماهنگ بدن
مفضل بن عمر در ادامه از حضرت صادق(ع) درخواست میکند که حضرت رشد تدریجی بدن تا مرحله تمام و کمال آن را برایش شرح دهد. حضرت هم در پاسخ به او چنین میفرمایند:
«در آغاز، جنين، در رحم، جايى كه چشمى آن را نمىبيند و دستى بدان نمىرسد شكل و صورت داده مىشود. اين تدبير همچنان ادامه دارد تا اينكه انسانى كامل و استوار با تمام نيازهاى او بيرون مىآيد. بدن اين انسان، كامل و استوار بوده و همه چيز در آن نهفته شده است. از احشا و جوارح و ديگر عوامل بدن گرفته تا استخوان و گوشت و پيه و مغز و عصب و رگها و غضروفها.
وقتى كه به جهان پاى نهاد، چنان كه مىبينى تمام اعضاى او همه با هم و هماهنگ چنان رشد مىكنند كه شكل و هيأت و اعضاى او ثابت مىماند. نه افزايش مىيابد و نه كاستى مىپذيرد. اين سير همچنان ادامه دارد تا شخص اگر تقدير باشد به سن بلوغ و كمالش برسد. آيا اين (پيچيدگيها و حكمتها) جز از لطف مدبر و حكيمى است؟» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۴)
حضرت در قالب این جملات کوتاه، به حقایقی بلند و قابل تامل اشاره میفرمایند. بهراستی جز خداوند قادر متعال، کیست که قدرت داشته باشد ظرف نه ماه درون بدن موجودی زنده (مادر)، موجود زنده دیگری -که تا کنون عدم محض بوده- را هستی بخشد و تمام اعضا و جوارحی که برای ادامه حیات به آنها نیاز دارد را در همان فضای بسته و تاریک تدارک دیده کنار هم بچیند و پوست و گوشت بر آنها برویاند؟!! به قول حضرت، جایی که نه چشمی آن را میبیند و نه دستی به آن میرسد!
و نکته قابل تامل دیگری که ما عموما از آن غافلیم و دقت حضرت ما را متوجه آن میکند، رشد هماهنگ اعضای بدن است. جمجمه با همان سرعتی رشد میکند که مغز رشد میکند. استخوانهای قفسه سینه با همان سرعتی رشد میکنند که ریه رشد میکند و الی آخر. بهراستی اگر در فرآیند رشد، یکی از اعضای بدن بر دیگری پیشی میگرفت، چه بر سر انسان میآمد؟ و این هماهنگی در رشد نیز یکی دیگر از نعمات ناپیدا و بیشمار خداوند است. وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَّهِ لا تُحصُوها...
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ ايستادن و نشستن، وجه تمايزى براى انسان
این بار امام صادق(ع) یکی از خصوصیات متمایز انسان نسبت به چهارپایان را نزد مفضل متذکر میشوند و آن خصوصیت، ایستادن و حرکت انسان روی دو پا و صاف نشستن اوست. حضرت در این باره میفرمایند:
«اى مفضّل! بنگر كه خداوند جلّوعلى بهخاطر تكريم و بزرگداشت و شرافت انسان، و برترى او بر چهارپايان چگونه در آفرينش او ويژگیهایی قرار داد.
چنان آفريده شده كه مىايستد و راست مىنشيند تا با دست و اعضايش رو به اشيا باشد و بتواند با دستانش كار كند. چنان كه اگر چون چهارپايان به رو در مىافتاد، نمىتوانست كارى كند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۵)
آری، انسان تنها موجود مادی است که برخوردار از نعمت عقل میباشد و اقتضای این برخورداری، اختراعات و اکتشافات و فعالیتهای متعدد دیگری است که هیچگاه این فعالیتها از چهارپایان انتظار نمیرود.
اگر انسان به رو درمیافتاد، آیا میتوانست مثل الآن بهراحتی به صنعتگری، اختراع، پژوهش، پختوپز و... بپردازد؟
عقل موهبتی است که برای کارآمد بودنش، کالبد مخصوص به خود را نیاز دارد. خداوند حکیم نیز با علم به ظرفیتهای مخلوق عاقل خود (انسان) جسمی برای او آفریده است که نهتنها وجهتمایز آشکاری با سایر جانداران و چهارپایان باشد (که این خود شرافتی است که خداوند نشست و برخواست انسان را شبیه آنها قرار نداده تا خود را یکی از آنان نپندارد)، بلکه قادر به بروز تمام ظرفیتهای درونی خود نیز باشد و بتواند شکوفا گردد.
پس «کالبد منطبق با قدرت تعقل» نیز موهبت ناپیدای دیگری است که باید شکرگذار آن در پیشگاه احدیت باشیم، و طبیعتا انجام درست ماموریتهای الهی توسط بشر نیز مسئولیتی است که در قبال این نعمت ارزشمند بر عهده داریم.
🆔 @almiqat
✅ ايستادن و نشستن، وجه تمايزى براى انسان
این بار امام صادق(ع) یکی از خصوصیات متمایز انسان نسبت به چهارپایان را نزد مفضل متذکر میشوند و آن خصوصیت، ایستادن و حرکت انسان روی دو پا و صاف نشستن اوست. حضرت در این باره میفرمایند:
«اى مفضّل! بنگر كه خداوند جلّوعلى بهخاطر تكريم و بزرگداشت و شرافت انسان، و برترى او بر چهارپايان چگونه در آفرينش او ويژگیهایی قرار داد.
چنان آفريده شده كه مىايستد و راست مىنشيند تا با دست و اعضايش رو به اشيا باشد و بتواند با دستانش كار كند. چنان كه اگر چون چهارپايان به رو در مىافتاد، نمىتوانست كارى كند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۵)
آری، انسان تنها موجود مادی است که برخوردار از نعمت عقل میباشد و اقتضای این برخورداری، اختراعات و اکتشافات و فعالیتهای متعدد دیگری است که هیچگاه این فعالیتها از چهارپایان انتظار نمیرود.
اگر انسان به رو درمیافتاد، آیا میتوانست مثل الآن بهراحتی به صنعتگری، اختراع، پژوهش، پختوپز و... بپردازد؟
عقل موهبتی است که برای کارآمد بودنش، کالبد مخصوص به خود را نیاز دارد. خداوند حکیم نیز با علم به ظرفیتهای مخلوق عاقل خود (انسان) جسمی برای او آفریده است که نهتنها وجهتمایز آشکاری با سایر جانداران و چهارپایان باشد (که این خود شرافتی است که خداوند نشست و برخواست انسان را شبیه آنها قرار نداده تا خود را یکی از آنان نپندارد)، بلکه قادر به بروز تمام ظرفیتهای درونی خود نیز باشد و بتواند شکوفا گردد.
پس «کالبد منطبق با قدرت تعقل» نیز موهبت ناپیدای دیگری است که باید شکرگذار آن در پیشگاه احدیت باشیم، و طبیعتا انجام درست ماموریتهای الهی توسط بشر نیز مسئولیتی است که در قبال این نعمت ارزشمند بر عهده داریم.
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ چشمها، چراغهایی بر فراز بدن
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، بحث حواس پنجگانه را پیش میکشند و در ابتدا قدرت رؤیت و نعمت بینایی را موضوع بحث قرار میدهند. اما قبل از آنکه به این فراز از فرمایش حضرت بپردازیم، توجه شما را به دقت و نکتهسنجی آن حضرت جلب میکنیم.
ما همیشه از ظرافت چشمها و توانایی ارزشمندی که برای ما فراهم میآورند شنیدهایم. اما کمتر به این فکر کردهایم که اگر خالق و سازنده ما چشم را در جایی جز جایگاه فعلی آن قرار میداد، چقدر همهچیز تغییر میکرد! اما خالق هستی بدون نیاز به آزمون و خطا و در بدو خلقت چشمهای آدمی را در جایی قرار داده که بهترین کارایی و کمترین خطر متوجه آن باشد. اینک با هم این فراز زیبا را مرور میکنیم:
«اينك اى مفضّل! در چگونگى آفرينش حواس آدمى كه نشانه شرافت و برترى او بر ديگر مخلوقات است بينديش. بنگر كه چگونه ديدگان، چون چراغهايى بر فراز مناره در سر او قرار گرفته تا بتواند همهچيز را بهدرستى و كامل ببيند و در اعضاى سافله (اعضای پایینتر بدن) چون دستها و پاها قرار نگرفتند تا از آفات نگهدارى شوند و مستقيما با كار و ابزار در تماس نباشند و اين برخوردها نارسايى در آنها پديد نياورد. نيز مانند شكم و پشت در وسط بدن قرار نگرفتند تا اطلاع بر اشيا و ديدن آنها دشوار نشود. وقتى كه هيچ عضو ديگرى براى ديدگان جايى مناسب نبود، بىترديد «سر» بهترين جايگاه حواس انسان و همانند خانه و صومعه آنهاست.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۵)
🆔 @almiqat
✅ چشمها، چراغهایی بر فراز بدن
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، بحث حواس پنجگانه را پیش میکشند و در ابتدا قدرت رؤیت و نعمت بینایی را موضوع بحث قرار میدهند. اما قبل از آنکه به این فراز از فرمایش حضرت بپردازیم، توجه شما را به دقت و نکتهسنجی آن حضرت جلب میکنیم.
ما همیشه از ظرافت چشمها و توانایی ارزشمندی که برای ما فراهم میآورند شنیدهایم. اما کمتر به این فکر کردهایم که اگر خالق و سازنده ما چشم را در جایی جز جایگاه فعلی آن قرار میداد، چقدر همهچیز تغییر میکرد! اما خالق هستی بدون نیاز به آزمون و خطا و در بدو خلقت چشمهای آدمی را در جایی قرار داده که بهترین کارایی و کمترین خطر متوجه آن باشد. اینک با هم این فراز زیبا را مرور میکنیم:
«اينك اى مفضّل! در چگونگى آفرينش حواس آدمى كه نشانه شرافت و برترى او بر ديگر مخلوقات است بينديش. بنگر كه چگونه ديدگان، چون چراغهايى بر فراز مناره در سر او قرار گرفته تا بتواند همهچيز را بهدرستى و كامل ببيند و در اعضاى سافله (اعضای پایینتر بدن) چون دستها و پاها قرار نگرفتند تا از آفات نگهدارى شوند و مستقيما با كار و ابزار در تماس نباشند و اين برخوردها نارسايى در آنها پديد نياورد. نيز مانند شكم و پشت در وسط بدن قرار نگرفتند تا اطلاع بر اشيا و ديدن آنها دشوار نشود. وقتى كه هيچ عضو ديگرى براى ديدگان جايى مناسب نبود، بىترديد «سر» بهترين جايگاه حواس انسان و همانند خانه و صومعه آنهاست.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۵)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ حواس پنجگانه
پس از صحبت درباره چشم، امام صادق(ع) کلیّت بحث حواس پنحگانه آدمی را اینطور مورد اشاره قرار میدهند:
«براى انسان پنج حس آفريده شد تا پنج محسوس را درك نمايد و از درك چيزى از محسوسات عاجز نماند. ديده آفريده شد تا رنگها و صورتها را دريابد. اگر صورتها و رنگها بودند ولى ديدگانى براى ديدنشان نمىبود، چه سودى داشتند؟ گوش آفريده شد تا صداها را بشنود. اگر صدايى بود و گوش نبود، نيازى به آن نبود. ديگر حسها نيز اين گونهاند.
به عكس آن نيز صادق است، اگر ديدهاى بود اما صورت و رنگى نبود، چه معنى داشت؟ و يا اگر گوش بود ولى صدايى نبود، گوش به چه كار مىآمد؟ بنگر كه چگونه تقدير شده كه هر كدام چيزى را دريابند. براى هر حس، محسوسى است و هر محسوس، حسى دارد كه آن را ادراك مىكند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۶)
تاکید حضرت در این فراز، کارایی اعضای مرتبط بدن با حواس پنجگانه است. موجودی که به لطف فعالیتهای اعضای درونی بدن زنده و سرپاست، نیاز دارد تا برای ادامه حیات بتواند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند، ببیند و بشنود، بخورد و بیاشامد، بعضی اشیا را به دست گیرد و از بعضی دست بکشد تا بهراحتی نمیرد و کالبدی که مسیر طولانی خلقت را از رحم مادر طی نموده و با زحمت بسیار حالا هیئت و شمایلی برای خود دستوپا کرده، بهسادگی از نعمت حیات محروم نشود.
از این رو، هم برای محافظت انسان از خود و هم برای تعامل او با هر یک از محسوسات، حسی توسط خداوند حکیم در انسان تعبیه شده که جمعا به حواس پنجگانه شناخته میشوند و عبارتاند از: بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه.
🆔 @almiqat
✅ حواس پنجگانه
پس از صحبت درباره چشم، امام صادق(ع) کلیّت بحث حواس پنحگانه آدمی را اینطور مورد اشاره قرار میدهند:
«براى انسان پنج حس آفريده شد تا پنج محسوس را درك نمايد و از درك چيزى از محسوسات عاجز نماند. ديده آفريده شد تا رنگها و صورتها را دريابد. اگر صورتها و رنگها بودند ولى ديدگانى براى ديدنشان نمىبود، چه سودى داشتند؟ گوش آفريده شد تا صداها را بشنود. اگر صدايى بود و گوش نبود، نيازى به آن نبود. ديگر حسها نيز اين گونهاند.
به عكس آن نيز صادق است، اگر ديدهاى بود اما صورت و رنگى نبود، چه معنى داشت؟ و يا اگر گوش بود ولى صدايى نبود، گوش به چه كار مىآمد؟ بنگر كه چگونه تقدير شده كه هر كدام چيزى را دريابند. براى هر حس، محسوسى است و هر محسوس، حسى دارد كه آن را ادراك مىكند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۶)
تاکید حضرت در این فراز، کارایی اعضای مرتبط بدن با حواس پنجگانه است. موجودی که به لطف فعالیتهای اعضای درونی بدن زنده و سرپاست، نیاز دارد تا برای ادامه حیات بتواند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند، ببیند و بشنود، بخورد و بیاشامد، بعضی اشیا را به دست گیرد و از بعضی دست بکشد تا بهراحتی نمیرد و کالبدی که مسیر طولانی خلقت را از رحم مادر طی نموده و با زحمت بسیار حالا هیئت و شمایلی برای خود دستوپا کرده، بهسادگی از نعمت حیات محروم نشود.
از این رو، هم برای محافظت انسان از خود و هم برای تعامل او با هر یک از محسوسات، حسی توسط خداوند حکیم در انسان تعبیه شده که جمعا به حواس پنجگانه شناخته میشوند و عبارتاند از: بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه.
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ وساطت مولکولهای هوا در شنوایی
در ادامه، امام صادق(ع) به موضوع «تاثیر نور بر دیدن» و «تاثیر مولکولهای هوا بر شنیدن» اشاره میکنند. گرچه هر دو موضوع تا مدتها مورد بحث دانشمندان در اعصار مختلف بودهاند، اما واسطهگری هوا در مسئله شنوایی، موضوعی است که تنها چهار قرن است به صورت علمی ثابت شده است!!
انتقال صوت از مبدأ آن تا گوش انسان (و سایر موجودات) فرآیند جالبی دارد و در اثر ارتعاش و برخورد دومینو وار ملکولهای هوا به یکدیگر پدید میآید. رابرت بویل دانشمند انگلیسی (درگذشته ۱۶۹۱ میلادی) نخستین کسی است که توانست با آزمایشی علمی ثابت کند صدا بدون وساطت هوا و در خلأ به گوش هیچ مستمعی نخواهد رسید! غافل از اینکه آنچه او از اکتشاف آن به هیجان آمده بود، ۹ قرن پیش از او برای امام ششم شیعیان مکشوف بوده است، آن هم بدون هیچگونه آزمایشی و ادواتی!
اینک فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«بنگر كه چگونه تقدير شده كه هر كدام (حواس پنجگانه) چيزى را دريابند. براى هر حس، محسوسى است و هر محسوس، حسى دارد كه آن را ادراك مىكند. با اين همه، چيزهايى در ميان حس و محسوس قرار گرفته كه تنها از طريق آنها، حس صورت مىپذيرد، مانند نور و هوا. اگر نورى كه رنگ و صورت را براى ديده عيان كند نبود، ديده آن را ادراك نمىكرد و نمىديد. اگر هوايى نبود كه صدا را به گوش برساند، گوش نيز آن را ادراك نمىنمود. آیا بر کسی که نیک تامل کند و بیندیشد در آنچه که شرح دادم مانند آفرينش حواس و محسوسات و رابطه آنها و نيز ديگر لوازم ادراك و حس، پوشیده میماند که اينها جز نتیجه عمل و تقدیر خداوند لطیف و خبير نيست؟!» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۶ (با کمی تصرف))
🆔 @almiqat
✅ وساطت مولکولهای هوا در شنوایی
در ادامه، امام صادق(ع) به موضوع «تاثیر نور بر دیدن» و «تاثیر مولکولهای هوا بر شنیدن» اشاره میکنند. گرچه هر دو موضوع تا مدتها مورد بحث دانشمندان در اعصار مختلف بودهاند، اما واسطهگری هوا در مسئله شنوایی، موضوعی است که تنها چهار قرن است به صورت علمی ثابت شده است!!
انتقال صوت از مبدأ آن تا گوش انسان (و سایر موجودات) فرآیند جالبی دارد و در اثر ارتعاش و برخورد دومینو وار ملکولهای هوا به یکدیگر پدید میآید. رابرت بویل دانشمند انگلیسی (درگذشته ۱۶۹۱ میلادی) نخستین کسی است که توانست با آزمایشی علمی ثابت کند صدا بدون وساطت هوا و در خلأ به گوش هیچ مستمعی نخواهد رسید! غافل از اینکه آنچه او از اکتشاف آن به هیجان آمده بود، ۹ قرن پیش از او برای امام ششم شیعیان مکشوف بوده است، آن هم بدون هیچگونه آزمایشی و ادواتی!
اینک فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«بنگر كه چگونه تقدير شده كه هر كدام (حواس پنجگانه) چيزى را دريابند. براى هر حس، محسوسى است و هر محسوس، حسى دارد كه آن را ادراك مىكند. با اين همه، چيزهايى در ميان حس و محسوس قرار گرفته كه تنها از طريق آنها، حس صورت مىپذيرد، مانند نور و هوا. اگر نورى كه رنگ و صورت را براى ديده عيان كند نبود، ديده آن را ادراك نمىكرد و نمىديد. اگر هوايى نبود كه صدا را به گوش برساند، گوش نيز آن را ادراك نمىنمود. آیا بر کسی که نیک تامل کند و بیندیشد در آنچه که شرح دادم مانند آفرينش حواس و محسوسات و رابطه آنها و نيز ديگر لوازم ادراك و حس، پوشیده میماند که اينها جز نتیجه عمل و تقدیر خداوند لطیف و خبير نيست؟!» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۶ (با کمی تصرف))
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ نعمت دیدن و شنیدن
دو مورد از بزرگترین مواهب پروردگار مهربان به انسانها، نعمت بینایی و نعمت شنوایی است. در این بخش از فرمایشات امام صادق(ع) به اهمیت و کارایی این دو نعمت بزرگ اشاره شده است:
«اى مفضّل! در حال كسى كه از داشتن ديده محروم است، انديشه كن. بنگر كه چگونه در كارش نارسايى پديد مىآيد. اين شخص قدمگاهش را نمىشناسد، مقابلش را نمىبيند، رنگها را از هم باز نمىشناسد، زشت و زيبا را تفاوت نمىدهد. اگر ناگاه بر گودالى مشرف شود آن را نمىبيند، اگر دشمنى به او هجوم برد نمىشناسدش. بهدرستى توان كتابت و تجارت و صياغت (زرگرى، ريختهگرى) ندارد...
همچنين كسى كه نمىشنود، نارسايى بسيار در كارش پديد مىآيد. روح و لذت گفت و شنود و محاوره را از دست مىدهد، از نغمههاى دلربا و الحان آرامشبخش محروم است، براى مردم گفتوگو با او بسيار دشوار و ملالآور مىشود. بهدرستى از اخبار مردم ديگر آگاه نمىشود...» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۷ (با تصرف))
اینکه دلیل عدم برخورداری بعضی افراد در دنیا از این دو حس چیست و معامله پروردگار با این بندگان چگونه خواهد بود، سوالی است که مفضل نیز در ادامه از حضرت پرسیده است و هفته بعد انشاءالله به آن خواهیم پرداخت، اما اکنون که بسیاری از ما خوانندگان یا شنوندگان این متن به لطف خدای مهربان از این دو نعمت بزرگ برخورداریم، آیا درنگ و اندیشه کردهایم که عمل ما در قبال این دو چگونه بوده است؟
اگر هر یک از ما از بینایی یا شنوایی محروم بودیم و به ما میگفتند، بینایی یا شنواییات را برمیگردانیم، به شرط آنکه بهوسیله آنها مرتکب معصیت خالق خود نشوی، آیا کسی بود که این شرط را در قبال این برخورداری عظیم نپذیرد؟! مسلما خیر. اما حال که بدون قول و قراری و شرط و شروطی متنعم به این نعم الهی شدهایم، چه نیکوست قدردان آنها بوده و این دو عضو ارزشمند را در طاعت آفریدگار مهربان به کار بندیم...
🆔 @almiqat
✅ نعمت دیدن و شنیدن
دو مورد از بزرگترین مواهب پروردگار مهربان به انسانها، نعمت بینایی و نعمت شنوایی است. در این بخش از فرمایشات امام صادق(ع) به اهمیت و کارایی این دو نعمت بزرگ اشاره شده است:
«اى مفضّل! در حال كسى كه از داشتن ديده محروم است، انديشه كن. بنگر كه چگونه در كارش نارسايى پديد مىآيد. اين شخص قدمگاهش را نمىشناسد، مقابلش را نمىبيند، رنگها را از هم باز نمىشناسد، زشت و زيبا را تفاوت نمىدهد. اگر ناگاه بر گودالى مشرف شود آن را نمىبيند، اگر دشمنى به او هجوم برد نمىشناسدش. بهدرستى توان كتابت و تجارت و صياغت (زرگرى، ريختهگرى) ندارد...
همچنين كسى كه نمىشنود، نارسايى بسيار در كارش پديد مىآيد. روح و لذت گفت و شنود و محاوره را از دست مىدهد، از نغمههاى دلربا و الحان آرامشبخش محروم است، براى مردم گفتوگو با او بسيار دشوار و ملالآور مىشود. بهدرستى از اخبار مردم ديگر آگاه نمىشود...» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۷ (با تصرف))
اینکه دلیل عدم برخورداری بعضی افراد در دنیا از این دو حس چیست و معامله پروردگار با این بندگان چگونه خواهد بود، سوالی است که مفضل نیز در ادامه از حضرت پرسیده است و هفته بعد انشاءالله به آن خواهیم پرداخت، اما اکنون که بسیاری از ما خوانندگان یا شنوندگان این متن به لطف خدای مهربان از این دو نعمت بزرگ برخورداریم، آیا درنگ و اندیشه کردهایم که عمل ما در قبال این دو چگونه بوده است؟
اگر هر یک از ما از بینایی یا شنوایی محروم بودیم و به ما میگفتند، بینایی یا شنواییات را برمیگردانیم، به شرط آنکه بهوسیله آنها مرتکب معصیت خالق خود نشوی، آیا کسی بود که این شرط را در قبال این برخورداری عظیم نپذیرد؟! مسلما خیر. اما حال که بدون قول و قراری و شرط و شروطی متنعم به این نعم الهی شدهایم، چه نیکوست قدردان آنها بوده و این دو عضو ارزشمند را در طاعت آفریدگار مهربان به کار بندیم...
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ علت عدم برخورداری بعضی از قدرت بینایی و شنوایی و چگونگی برخورد خداوند با آنها
امام صادق(ع) پس از بیانات خود به مفضل بن عمر درباره ارزشمندی قدرت بینایی و شنوایی، حکمت خداوند بزرگ را یادآور شده و چنین میفرمایند: «آيا نمىبينى كه چگونه براى انسان اعضا، عقل و ديگر ويژگيها آفريده شد تا با نبود و يا ناقص بودن آنها دشوارى در كارش رخ ندهد و آفرينش او تمام و كامل باشد؟ چرا چنين شد؟ آيا اين جز بيانگر خلقتى حكيمانه و عالمانه است؟»
اینجا سوال مهمی برای مفضل پیش میآید و به حضرت عرضه میدارد: «پس از چه روى برخى از مردم شمارى از اين اعضا را ندارند و بهخاطر آن در دشواريهايى كه فرموديد مىافتند؟»
و حضرت چنین پاسخ میدهند: «اين امر گاه براى آن است كه شخص مبتلا، تأديب شود و نيز ديگران از آن، درس عبرت بگيرند. چنان كه گاه پادشاهان مردم را بهخاطر اين اهداف تأديب مىكنند. بىشك اين اعمال آنان، گاه پسنديده و تدبيرى نيكوست. همچنين كسانى كه دچار اين بلاها مىشوند، اگر [بىشكيب نباشند و] خداى را سپاس گويند و به درگاهش انابه كنند، پس از مرگ از پاداش عظيم و بسيار بهرهمند مىگردند، تا جايى كه اگر پس از مرگ اختيار داشته باشند چنين مىخواهند كه بار ديگر در بلاها درافتند و از پاداش و اجر الهى سود ببرند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۷)
در ویدیوی فوق، فردی را مشاهده میکنیم که از نعمت بینایی بیبهره است، اما با صبر و تحمل، به امید و انتظار برخورداری از پاداش عظیم اخروی و جبرانی که خدای متعال برایش درنظرگرفته، نشسته است. ناگفته پیداست، اینگونه صبر نمودن و بیتابی نکردن، عملی بس دشوار است، اما چنانچه حضرت صادق(ع) فرمودند، این حالات بنده بر خالقش پوشیده نیست و رحمت پروردگار مهربان در حیات ابدی در انتظار او خواهد بود.
🆔 @almiqat
✅ علت عدم برخورداری بعضی از قدرت بینایی و شنوایی و چگونگی برخورد خداوند با آنها
امام صادق(ع) پس از بیانات خود به مفضل بن عمر درباره ارزشمندی قدرت بینایی و شنوایی، حکمت خداوند بزرگ را یادآور شده و چنین میفرمایند: «آيا نمىبينى كه چگونه براى انسان اعضا، عقل و ديگر ويژگيها آفريده شد تا با نبود و يا ناقص بودن آنها دشوارى در كارش رخ ندهد و آفرينش او تمام و كامل باشد؟ چرا چنين شد؟ آيا اين جز بيانگر خلقتى حكيمانه و عالمانه است؟»
اینجا سوال مهمی برای مفضل پیش میآید و به حضرت عرضه میدارد: «پس از چه روى برخى از مردم شمارى از اين اعضا را ندارند و بهخاطر آن در دشواريهايى كه فرموديد مىافتند؟»
و حضرت چنین پاسخ میدهند: «اين امر گاه براى آن است كه شخص مبتلا، تأديب شود و نيز ديگران از آن، درس عبرت بگيرند. چنان كه گاه پادشاهان مردم را بهخاطر اين اهداف تأديب مىكنند. بىشك اين اعمال آنان، گاه پسنديده و تدبيرى نيكوست. همچنين كسانى كه دچار اين بلاها مىشوند، اگر [بىشكيب نباشند و] خداى را سپاس گويند و به درگاهش انابه كنند، پس از مرگ از پاداش عظيم و بسيار بهرهمند مىگردند، تا جايى كه اگر پس از مرگ اختيار داشته باشند چنين مىخواهند كه بار ديگر در بلاها درافتند و از پاداش و اجر الهى سود ببرند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۷)
در ویدیوی فوق، فردی را مشاهده میکنیم که از نعمت بینایی بیبهره است، اما با صبر و تحمل، به امید و انتظار برخورداری از پاداش عظیم اخروی و جبرانی که خدای متعال برایش درنظرگرفته، نشسته است. ناگفته پیداست، اینگونه صبر نمودن و بیتابی نکردن، عملی بس دشوار است، اما چنانچه حضرت صادق(ع) فرمودند، این حالات بنده بر خالقش پوشیده نیست و رحمت پروردگار مهربان در حیات ابدی در انتظار او خواهد بود.
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ آفرينش اعضای بدن بهصورت زوج و فرد
«عادت»، مسئلهای است که گاه خیلی حقایق را برای انسان تکراری، بدیهی و بیاهمیت جلوه میدهد. سلامتی، امنیت و بسیاری از نعم دیگر خداوند، متاسفانه گاهی مشمول همین قاعده شده و قدر و منزلتشان نزد انسان نادیده گرفته میشود. اما این واقعیات هیچگاه از چشم حقیقتبین حجتهای الهی دور نمیماند، به همین خاطر گاه میبینیم به موضوعاتی تکراری، از زاویهای نگاه میکنند که برایمان تازگی دارد! یکی از این موضوعات بهظاهر تکراری، مسئله زوج یا فرد بودن اعضای بدن است. حضرت صادق(ع) در این باره چنین میفرمایند:
«اى مفضّل! در آفرينش عضوهاى جفت و فرد و حكمتها و تدبيرهاى درست نهفته در آن بينديش. «سر» از اعضاى فرد است. به سود انسان نبود كه بيش از يك سر داشته باشد، زيرا در همين يك سر تمام حواسّ مورد نياز انسان قرار گرفته و اگر سرى ديگر مىداشت بىآنكه به آن نيازى باشد، تنظيم بدن از ميان مىرفت.
اگر انسان دو سر داشت، در واقع به دو بخش تقسيم مىشد. اگر با يكى سخن مىگفت، ديگرى بىفايده مىماند. اگر با هر دو يك سخن بگويد، يكى زايد است و اگر با يكى سخنى بگويد و با ديگرى سخن ديگر، شنونده نمىداند كه به كدام توجه كند! نيز آميختگيهاى ديگر پيش مىآمد.
دستها جفت آفريده شدند؛ زيرا از يك دستى، سود فراوان به انسان نمىرسيد و در كارهاى روزمره او خلل وارد مىساخت، نمىبينى كه اگر نجّار و بنّا يك دست داشته باشد، قادر به انجام كار خويش نخواهند بود و در فرضى كه با يك دست به كارهايش بپردازد، آن استوارى و فوايد كار دو دستى را نخواهد داشت؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۸)
🆔 @almiqat
✅ آفرينش اعضای بدن بهصورت زوج و فرد
«عادت»، مسئلهای است که گاه خیلی حقایق را برای انسان تکراری، بدیهی و بیاهمیت جلوه میدهد. سلامتی، امنیت و بسیاری از نعم دیگر خداوند، متاسفانه گاهی مشمول همین قاعده شده و قدر و منزلتشان نزد انسان نادیده گرفته میشود. اما این واقعیات هیچگاه از چشم حقیقتبین حجتهای الهی دور نمیماند، به همین خاطر گاه میبینیم به موضوعاتی تکراری، از زاویهای نگاه میکنند که برایمان تازگی دارد! یکی از این موضوعات بهظاهر تکراری، مسئله زوج یا فرد بودن اعضای بدن است. حضرت صادق(ع) در این باره چنین میفرمایند:
«اى مفضّل! در آفرينش عضوهاى جفت و فرد و حكمتها و تدبيرهاى درست نهفته در آن بينديش. «سر» از اعضاى فرد است. به سود انسان نبود كه بيش از يك سر داشته باشد، زيرا در همين يك سر تمام حواسّ مورد نياز انسان قرار گرفته و اگر سرى ديگر مىداشت بىآنكه به آن نيازى باشد، تنظيم بدن از ميان مىرفت.
اگر انسان دو سر داشت، در واقع به دو بخش تقسيم مىشد. اگر با يكى سخن مىگفت، ديگرى بىفايده مىماند. اگر با هر دو يك سخن بگويد، يكى زايد است و اگر با يكى سخنى بگويد و با ديگرى سخن ديگر، شنونده نمىداند كه به كدام توجه كند! نيز آميختگيهاى ديگر پيش مىآمد.
دستها جفت آفريده شدند؛ زيرا از يك دستى، سود فراوان به انسان نمىرسيد و در كارهاى روزمره او خلل وارد مىساخت، نمىبينى كه اگر نجّار و بنّا يك دست داشته باشد، قادر به انجام كار خويش نخواهند بود و در فرضى كه با يك دست به كارهايش بپردازد، آن استوارى و فوايد كار دو دستى را نخواهد داشت؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۸)
🆔 @almiqat
#شگفتی_های_آفرینش
✅ دستگاه صوتى
اهمیت و کاربرد قدرت تکلم بر کسی پوشیده نیست، اما آنچه حضرت صادق(ع) در فراز بعدی فرمایش خود به مفضل بن عمر به آن میپردازند، نحوه عملکرد دستگاه صوتی انسان است.
فرآیند گفتار از خروج هوا از ششها آغاز میشود. هوای انباشته شده در مجاری ریز و درشت ششها، در لولهای به نام «نای» جمع و متحد شده و راهی دهان میشود. این هوای دمیده شده، خام و خالی از هرگونه لحن و مفهوم است، اما به لطف هنرمندی زبان و لب و دندان، همین هوای خام به اصوات و مفاهیم و الحان گوناگون تزئین شده و از دهان خارج و به گوش مستمعین میرسد. حضرت در این خصوص چنین میفرمایند:
«اى مفضّل! در صدا، سخن گفتن و آفرينش ابزار آنها در انسان، بسيار انديشه كن. حنجره مانند لولهاى صدا را خارج مىكند. زبان و لبها و دندانها نيز وسيله اداى حروف و نغمهها هستند. نمىنگرى كسى كه دندان ندارد «سين» و كسى كه لب ندارد «كاف» و كسى كه زبانش سنگين است «ر» را به درستى تلفظ نمىكند؟...» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۹)
🆔 @almiqat
✅ دستگاه صوتى
اهمیت و کاربرد قدرت تکلم بر کسی پوشیده نیست، اما آنچه حضرت صادق(ع) در فراز بعدی فرمایش خود به مفضل بن عمر به آن میپردازند، نحوه عملکرد دستگاه صوتی انسان است.
فرآیند گفتار از خروج هوا از ششها آغاز میشود. هوای انباشته شده در مجاری ریز و درشت ششها، در لولهای به نام «نای» جمع و متحد شده و راهی دهان میشود. این هوای دمیده شده، خام و خالی از هرگونه لحن و مفهوم است، اما به لطف هنرمندی زبان و لب و دندان، همین هوای خام به اصوات و مفاهیم و الحان گوناگون تزئین شده و از دهان خارج و به گوش مستمعین میرسد. حضرت در این خصوص چنین میفرمایند:
«اى مفضّل! در صدا، سخن گفتن و آفرينش ابزار آنها در انسان، بسيار انديشه كن. حنجره مانند لولهاى صدا را خارج مىكند. زبان و لبها و دندانها نيز وسيله اداى حروف و نغمهها هستند. نمىنگرى كسى كه دندان ندارد «سين» و كسى كه لب ندارد «كاف» و كسى كه زبانش سنگين است «ر» را به درستى تلفظ نمىكند؟...» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۹)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ دیگر منافع اعضای دستگاه تنفس
در بخش قبلی، حضرت صادق(ع) بهطور مختصر عملکرد دستگاه صوتی و اعضای دخیل در تکلم انسان را مورد اشاره قرار دادند، اما در فراز بعدی، به کارکردهای دیگر این اعضا در بدن اشاره نموده و به مفضل میفرمایند:
«تو را از شيوه سخن گفتن با دستگاه صوتى و چگونگى اداى حروف آگاه كردم. اما باز فوايد ديگرى در اين اعضا نهفته كه تو سخت بدانها نيازمندى. «ناى» مسير جريان مداوم هوا و وسيله خنككننده قلب است. اگر اين جريان اندكى قطع گردد، چه بسا آدمى در هلاكت افتد. با زبان مزهها از هم باز شناخته مىشود. شيرين از تلخ، ترش از ملس، شور از شيرين، و خوشمزه از بدمزه جدا مىشود. با اين همه، جريان فرو بردن غذا و مايعات را نیز آسان مىگرداند.
دندانها نيز [گذشته از نقش آنها در اداى حروف] غذا را مىجوند تا نرم گردد و بهراحتى فرو رود. همچنین براى لبها مانند تكيهگاهى است كه آنها را از درون دهان نگاه مىدارد. بىشك افرادى را ديدهاى كه به خاطر نداشتن دندان، لبهايى ناثابت و لرزان دارند. انسان با لبها نوشيدنیها را مىمكد تا يكدفعه ريخته نشود و به تدريج و به اندازه وارد شكم شود تا در گلوى نوشنده بند نشود و يا درون را نيازارد.
لبها همچنين براى دهان چون دو در بسته هستند كه انسان هرگاه كه خواست، آنها را مىگشايد و هرگاه خواست مىبندد. با آنچه كه گفتيم معلوم گشت كه هر كدام از اين اعضا داراى منافع گوناگونى هستند، چنانكه ابزارى در چند كار به كار آيد؛ مثلا «تيشه» در نجارى، كندن و جز آنها استفاده مىشود.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۹)
🆔 @almiqat
✅ دیگر منافع اعضای دستگاه تنفس
در بخش قبلی، حضرت صادق(ع) بهطور مختصر عملکرد دستگاه صوتی و اعضای دخیل در تکلم انسان را مورد اشاره قرار دادند، اما در فراز بعدی، به کارکردهای دیگر این اعضا در بدن اشاره نموده و به مفضل میفرمایند:
«تو را از شيوه سخن گفتن با دستگاه صوتى و چگونگى اداى حروف آگاه كردم. اما باز فوايد ديگرى در اين اعضا نهفته كه تو سخت بدانها نيازمندى. «ناى» مسير جريان مداوم هوا و وسيله خنككننده قلب است. اگر اين جريان اندكى قطع گردد، چه بسا آدمى در هلاكت افتد. با زبان مزهها از هم باز شناخته مىشود. شيرين از تلخ، ترش از ملس، شور از شيرين، و خوشمزه از بدمزه جدا مىشود. با اين همه، جريان فرو بردن غذا و مايعات را نیز آسان مىگرداند.
دندانها نيز [گذشته از نقش آنها در اداى حروف] غذا را مىجوند تا نرم گردد و بهراحتى فرو رود. همچنین براى لبها مانند تكيهگاهى است كه آنها را از درون دهان نگاه مىدارد. بىشك افرادى را ديدهاى كه به خاطر نداشتن دندان، لبهايى ناثابت و لرزان دارند. انسان با لبها نوشيدنیها را مىمكد تا يكدفعه ريخته نشود و به تدريج و به اندازه وارد شكم شود تا در گلوى نوشنده بند نشود و يا درون را نيازارد.
لبها همچنين براى دهان چون دو در بسته هستند كه انسان هرگاه كه خواست، آنها را مىگشايد و هرگاه خواست مىبندد. با آنچه كه گفتيم معلوم گشت كه هر كدام از اين اعضا داراى منافع گوناگونى هستند، چنانكه ابزارى در چند كار به كار آيد؛ مثلا «تيشه» در نجارى، كندن و جز آنها استفاده مىشود.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۹)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ مغز و لایههای محافظ آن
شاید بتوان گفت حساسیت و آسیبپذیری هیچ عضوی در بدن (حتی قلب) به اندازه مغز نیست. مغز مرکز فرماندهی و کنترل عملکرد بدن و تحلیلگر اطلاعات دریافتی از چشم و گوش و سایر اعضاست و اختلال در سلامت این عضو خطیر، میتواند آثار جبرانناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. از این رو پروردگار حکیم سختترین لایههای حفاظتی را گرداگرد آن تدارک دیده تا به این راحتیها صدمهای به آن نرسد. امام صادق(ع) به این حفاظت چندلایه اینطور اشاره میفرماید:
«اگر موانع كنار مىرفت و مغز را مىديدى، در مىيافتى كه به حايلها و لايههاى مختلف پوشيده شده تا ثابت ماند و از حوادث آسيبى نبيند. جمجمه نيز كلاهخودى است كه مغز را از آسيبپذيرى در برابر ضربهها و صدمات نگاه مىدارد. نيز سر انسان با انبوهى از مو پوشيده شده تا پوستينى براى سر باشد و آن را از گرما و سرماى شديد حفظ كند. بهراستى جز كسى كه مغز را آفريده و منشأ فرماندهى احساس قرارش داده و بهخاطر بلندمرتبه بودنش در بدن و حساس و خطير بودن موقعيت آن، آن را سزاوار حفظ و نگاهدارى نموده، چه كسى آن را اين گونه در دژى مستحكم قرار داده است؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۰)
🆔 @almiqat
✅ مغز و لایههای محافظ آن
شاید بتوان گفت حساسیت و آسیبپذیری هیچ عضوی در بدن (حتی قلب) به اندازه مغز نیست. مغز مرکز فرماندهی و کنترل عملکرد بدن و تحلیلگر اطلاعات دریافتی از چشم و گوش و سایر اعضاست و اختلال در سلامت این عضو خطیر، میتواند آثار جبرانناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. از این رو پروردگار حکیم سختترین لایههای حفاظتی را گرداگرد آن تدارک دیده تا به این راحتیها صدمهای به آن نرسد. امام صادق(ع) به این حفاظت چندلایه اینطور اشاره میفرماید:
«اگر موانع كنار مىرفت و مغز را مىديدى، در مىيافتى كه به حايلها و لايههاى مختلف پوشيده شده تا ثابت ماند و از حوادث آسيبى نبيند. جمجمه نيز كلاهخودى است كه مغز را از آسيبپذيرى در برابر ضربهها و صدمات نگاه مىدارد. نيز سر انسان با انبوهى از مو پوشيده شده تا پوستينى براى سر باشد و آن را از گرما و سرماى شديد حفظ كند. بهراستى جز كسى كه مغز را آفريده و منشأ فرماندهى احساس قرارش داده و بهخاطر بلندمرتبه بودنش در بدن و حساس و خطير بودن موقعيت آن، آن را سزاوار حفظ و نگاهدارى نموده، چه كسى آن را اين گونه در دژى مستحكم قرار داده است؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۰)
🆔 @almiqat
#شگفتی_های_آفرینش
✅ محافظان چشم
چشم یکی از حساسترین اعضای بدن انسان است. رسالت این عضو حساس هم این است که آنچه در پیرامون انسان رقم میخورد را مثل یک دوربین فیلمبرداری ثبت و بدون درنگ به اطلاع مغز برساند. لازمه تحقق این مسئولیت نیز ارتباط مستقیم و بدون حایل و واسطه چشم با محیط پیرامون است. به عبارتی هیچ دیواره و محافظی بین چشم و آنچه که بدان مینگرد نباید وجود داشته باشد (بر خلاف مغز که پشت دیواره مستحکمی به نام جمجمه قرار گرفته است).
با این حال تدابیر خداوند حکیم برای محافظت از چشم قابل تامل است. نواحی کناری آن را با استخوان و بخش جلوی آن را با پلک و... از غبار و آسیبهای احتمالی تا حد زیادی در امان نگاه داشته است. امام صادق(ع) در این خصوص به مفضل میفرمایند:
«اى مفضّل! درباره پلك چشم فكر كن و بنگر كه چگونه بسان پردهاى روى ديدگان را مىپوشاند. در كنار آن بندها و حلقهها تعبيه شده تا هر وقت كه خواهند بالا كشند و ديده در ميان غارى قرار داده شده و با آن پرده و موهاى مژه، چشم حفظ مىشود.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۱)
🆔 @almiqat
✅ محافظان چشم
چشم یکی از حساسترین اعضای بدن انسان است. رسالت این عضو حساس هم این است که آنچه در پیرامون انسان رقم میخورد را مثل یک دوربین فیلمبرداری ثبت و بدون درنگ به اطلاع مغز برساند. لازمه تحقق این مسئولیت نیز ارتباط مستقیم و بدون حایل و واسطه چشم با محیط پیرامون است. به عبارتی هیچ دیواره و محافظی بین چشم و آنچه که بدان مینگرد نباید وجود داشته باشد (بر خلاف مغز که پشت دیواره مستحکمی به نام جمجمه قرار گرفته است).
با این حال تدابیر خداوند حکیم برای محافظت از چشم قابل تامل است. نواحی کناری آن را با استخوان و بخش جلوی آن را با پلک و... از غبار و آسیبهای احتمالی تا حد زیادی در امان نگاه داشته است. امام صادق(ع) در این خصوص به مفضل میفرمایند:
«اى مفضّل! درباره پلك چشم فكر كن و بنگر كه چگونه بسان پردهاى روى ديدگان را مىپوشاند. در كنار آن بندها و حلقهها تعبيه شده تا هر وقت كه خواهند بالا كشند و ديده در ميان غارى قرار داده شده و با آن پرده و موهاى مژه، چشم حفظ مىشود.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۱)
🆔 @almiqat
میقاتالقرآن
🆔 @almiqat 👇
#شگفتی_های_آفرینش
✅ نای و مری
انسان هر روز در حال غذا خوردن است و گاه هم که چیزی نمیخورد، بزاق دهان خود را باید ببلعد. بنابراین پیوسته انسان در معرض خطر سقوط آب و مواد غذایی به درون نای و ریه است. اتفاقی به آن «پریدن غذا در گلو» میگوییم و میتواند موجب خفگی شود. اما چیزی که باعث میشود انسان در طول سالیان دراز عمر از این خطر دائمی در امان بماند، عضو کوچکی است به نام «اپیگلوت». این عضو کوچک که در گلو قرار دارد، با مکانیزمی که خداوند برای آن درنظر گرفته است، هوا را به نای و غذا را به مری هدایت میکند و به همین سادگی، هر روز انسان را از مرگ نجات میدهد!
این عضو همان درپوشی است که امام صادق(ع) در فرمایش خود به مفضل از آن یاد کرده و همچون پزشکی که اشراف علمی به عملکرد اعضا و دستگاههای بدن دارد، درباره آن و اعضای مجاور آن چنین میفرماید:
«چه كسى دو مجرا در گلو آفريد، يكى براى خروج صدا كه همان ناى متصل به ريه است و ديگرى مرى، محل عبور غذا كه به معده ختم مىشود؟ و چه كسى در گلو در پوشى آفريد تا غذا به ريه نرسد و آدمى را هلاك نگرداند؟ و چه كسى ريه را وسيله خنكى قلب قرار داد تا با كار هميشگى و پيوستهاش حرارتى در قلب گرد نيايد و به هلاكت شخص نينجامد؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۱)
در ویدیوی فوق، مکانیزم عملکرد اپیگلوت هنگام بلع و تنفس قابل مشاهده است.
🆔 @almiqat
✅ نای و مری
انسان هر روز در حال غذا خوردن است و گاه هم که چیزی نمیخورد، بزاق دهان خود را باید ببلعد. بنابراین پیوسته انسان در معرض خطر سقوط آب و مواد غذایی به درون نای و ریه است. اتفاقی به آن «پریدن غذا در گلو» میگوییم و میتواند موجب خفگی شود. اما چیزی که باعث میشود انسان در طول سالیان دراز عمر از این خطر دائمی در امان بماند، عضو کوچکی است به نام «اپیگلوت». این عضو کوچک که در گلو قرار دارد، با مکانیزمی که خداوند برای آن درنظر گرفته است، هوا را به نای و غذا را به مری هدایت میکند و به همین سادگی، هر روز انسان را از مرگ نجات میدهد!
این عضو همان درپوشی است که امام صادق(ع) در فرمایش خود به مفضل از آن یاد کرده و همچون پزشکی که اشراف علمی به عملکرد اعضا و دستگاههای بدن دارد، درباره آن و اعضای مجاور آن چنین میفرماید:
«چه كسى دو مجرا در گلو آفريد، يكى براى خروج صدا كه همان ناى متصل به ريه است و ديگرى مرى، محل عبور غذا كه به معده ختم مىشود؟ و چه كسى در گلو در پوشى آفريد تا غذا به ريه نرسد و آدمى را هلاك نگرداند؟ و چه كسى ريه را وسيله خنكى قلب قرار داد تا با كار هميشگى و پيوستهاش حرارتى در قلب گرد نيايد و به هلاكت شخص نينجامد؟» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۱)
در ویدیوی فوق، مکانیزم عملکرد اپیگلوت هنگام بلع و تنفس قابل مشاهده است.
🆔 @almiqat