#نامه_ای_به_آرتا
سلام ارتا جونم خوبی خوشگل خانوم؟😘
ارتا جون ما ضیایی ها همه منتظر دیدن تو در برنامه فرمول یک هستیم ولی دایی علی دعوتت نمیکنه ارتای عزیزم لطفا با دایی مهربونت صحبت کن تا توهم یه روز از همین روزهای پاییزی مهمون برنامه باشی
ارتاجونم از همین جا میبوسمت 😘😘و امیدوارم همینطور که شادی همیشه شاد باشی
دوستدارت : ) ادمین های چنل طرفداران علی ضیا
#Sm
@aliziyaoriginallll
#یواشکی_با_ارتا
#ارتا
#فرمول_یک
#فرمول_جان
سلام ارتا جونم خوبی خوشگل خانوم؟😘
ارتا جون ما ضیایی ها همه منتظر دیدن تو در برنامه فرمول یک هستیم ولی دایی علی دعوتت نمیکنه ارتای عزیزم لطفا با دایی مهربونت صحبت کن تا توهم یه روز از همین روزهای پاییزی مهمون برنامه باشی
ارتاجونم از همین جا میبوسمت 😘😘و امیدوارم همینطور که شادی همیشه شاد باشی
دوستدارت : ) ادمین های چنل طرفداران علی ضیا
#Sm
@aliziyaoriginallll
#یواشکی_با_ارتا
#ارتا
#فرمول_یک
#فرمول_جان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
.
فرمهر-۶
میدونی وقتی به جای آرزوهات خاطراتت رو هر روز به ذهنت بیاری یعنی پیر شدی ؟
فکر کنم خودمون باعثش شدیم
شما چقدر خاطرات رو تو ذهنتون مرور می کنید؟ چه خوب چه بد؟
.
.
متن و خوانش: حسین سلیمانی
کاری از فرمول یک
.
@hosseinsoleimani
.
#حسین_سلیمانی #بازیگر #شعر #موزیک #نامه #عاشقانه #نامههای_جزیره #علی_ضیا #فرمول_یک #فرمهر
#پست فرمول یک
@aliZiyaoRiginallll
.
فرمهر-۶
میدونی وقتی به جای آرزوهات خاطراتت رو هر روز به ذهنت بیاری یعنی پیر شدی ؟
فکر کنم خودمون باعثش شدیم
شما چقدر خاطرات رو تو ذهنتون مرور می کنید؟ چه خوب چه بد؟
.
.
متن و خوانش: حسین سلیمانی
کاری از فرمول یک
.
@hosseinsoleimani
.
#حسین_سلیمانی #بازیگر #شعر #موزیک #نامه #عاشقانه #نامههای_جزیره #علی_ضیا #فرمول_یک #فرمهر
#پست فرمول یک
@aliZiyaoRiginallll
طرفداران علی ضیا
🤖 دریافت شده توسط @instasave_bot
گفت مامان نامه می نویسی برام
گفتم توپارک؟ با چی بنویسیم برم خونه می نویسم برات.رفت یه برگیزرگآورد و گفت توکیفت خودکار داری برام بنویس رو اسن ومن زسرش با خط خودم اسمم و می نویسم
.
نوشتم براش
.
بنویس «خدایا» میشه بیای خونه مون کنارم بشینی و باهامیه چای بخوری؟ ...
گفتم همین
گفت اره چند بار دیگه هم دعوتش کردم ولی نیومده
اسمشو نوشت روی برگ وبا سختی لای روبان های بادکنک جا داد و باد کنک ها رو فرستاد هوا و تا جایی که شد نگاهشون کرد..
چی بگم بهش وقتی هر روز می پرسه خدایا نامه ام روگرفته؟
#خدا #دلتنگی #شیماضیا #آرتاعصار #نامه_به خدا #آرزوی_کودکی
گفتم توپارک؟ با چی بنویسیم برم خونه می نویسم برات.رفت یه برگیزرگآورد و گفت توکیفت خودکار داری برام بنویس رو اسن ومن زسرش با خط خودم اسمم و می نویسم
.
نوشتم براش
.
بنویس «خدایا» میشه بیای خونه مون کنارم بشینی و باهامیه چای بخوری؟ ...
گفتم همین
گفت اره چند بار دیگه هم دعوتش کردم ولی نیومده
اسمشو نوشت روی برگ وبا سختی لای روبان های بادکنک جا داد و باد کنک ها رو فرستاد هوا و تا جایی که شد نگاهشون کرد..
چی بگم بهش وقتی هر روز می پرسه خدایا نامه ام روگرفته؟
#خدا #دلتنگی #شیماضیا #آرتاعصار #نامه_به خدا #آرزوی_کودکی
#نامه خودکشی بجا مانده از دهه 1970:
"به سمت پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"
"به سمت پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"