طرفداران علی ضیا
🤖 دریافت شده توسط @instasave_bot
گفت مامان نامه می نویسی برام
گفتم توپارک؟ با چی بنویسیم برم خونه می نویسم برات.رفت یه برگیزرگآورد و گفت توکیفت خودکار داری برام بنویس رو اسن ومن زسرش با خط خودم اسمم و می نویسم
.
نوشتم براش
.
بنویس «خدایا» میشه بیای خونه مون کنارم بشینی و باهامیه چای بخوری؟ ...
گفتم همین
گفت اره چند بار دیگه هم دعوتش کردم ولی نیومده
اسمشو نوشت روی برگ وبا سختی لای روبان های بادکنک جا داد و باد کنک ها رو فرستاد هوا و تا جایی که شد نگاهشون کرد..
چی بگم بهش وقتی هر روز می پرسه خدایا نامه ام روگرفته؟
#خدا #دلتنگی #شیماضیا #آرتاعصار #نامه_به خدا #آرزوی_کودکی
گفتم توپارک؟ با چی بنویسیم برم خونه می نویسم برات.رفت یه برگیزرگآورد و گفت توکیفت خودکار داری برام بنویس رو اسن ومن زسرش با خط خودم اسمم و می نویسم
.
نوشتم براش
.
بنویس «خدایا» میشه بیای خونه مون کنارم بشینی و باهامیه چای بخوری؟ ...
گفتم همین
گفت اره چند بار دیگه هم دعوتش کردم ولی نیومده
اسمشو نوشت روی برگ وبا سختی لای روبان های بادکنک جا داد و باد کنک ها رو فرستاد هوا و تا جایی که شد نگاهشون کرد..
چی بگم بهش وقتی هر روز می پرسه خدایا نامه ام روگرفته؟
#خدا #دلتنگی #شیماضیا #آرتاعصار #نامه_به خدا #آرزوی_کودکی