طرفداران علی ضیا
🤖 دریافت شده توسط @instasave_bot
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست...
من در ساعت سه و دوازده دقیقه بعد از ظهر امروز با تو به دنیا آمدم.با تو اولین قدمهایم را برداشتم و اولین کلمههایم را گفتم.با تو ...با تو بزرگ شدم اما عاقل ..نه
برای من عشق پدیده عجیبی است.در لحظه ویرانت میکند و در دم میسازدت.اما عشق در مادر خود جنون است
من با تو عشق را تجربه کردم و آموختم. خودم خوب میدانم که هرگز تو را انطور که آرتا را در آغوش میکشم،بغل نکردم. میدانی چرا؟انگار بلد نبودم چطور عشقم را نشان دهم.انگار فقط باید مادر مقتدری میبودم که هرگز نبودم
من با تو مادرانگی را بارها و بارها آموختهام.
من مادری بیست ساله بودم که در یازده فروردین همراه فرزندش بار دیگر متولد شد تا جادوی عشق مادرانه را بچشد.
این مادر خیلی چیزها را مدیون توست.مدیون دستهای کوچک دخترکی که همیشه راهحلی با خود داشت.
تو هدیه خدا بودی تا من طعم زندگی را بچشم و وقتی دردها پنجه بر جانم میکشند کوهی کنار خود داشته باشم که در سایه قدرت و مهرش همه چیز را فراموش کنم.
دختری با دستهای کوچک که گرهها را میگشاید و میگوید
نگران هیچ چیز نباش مامان
من فقط نگران توام که اینقدر مهربانی مادر.میدانی آدمهای مهربان همیشه بیش از دیگران زخم میخورند
تنت سلامت
تولدت مبارکم
تولدت مبارکمون
#مادرانگی
#شهرهاحدیت
@shimartaa
.
#پست_جدید
#بانو_احدیت
من در ساعت سه و دوازده دقیقه بعد از ظهر امروز با تو به دنیا آمدم.با تو اولین قدمهایم را برداشتم و اولین کلمههایم را گفتم.با تو ...با تو بزرگ شدم اما عاقل ..نه
برای من عشق پدیده عجیبی است.در لحظه ویرانت میکند و در دم میسازدت.اما عشق در مادر خود جنون است
من با تو عشق را تجربه کردم و آموختم. خودم خوب میدانم که هرگز تو را انطور که آرتا را در آغوش میکشم،بغل نکردم. میدانی چرا؟انگار بلد نبودم چطور عشقم را نشان دهم.انگار فقط باید مادر مقتدری میبودم که هرگز نبودم
من با تو مادرانگی را بارها و بارها آموختهام.
من مادری بیست ساله بودم که در یازده فروردین همراه فرزندش بار دیگر متولد شد تا جادوی عشق مادرانه را بچشد.
این مادر خیلی چیزها را مدیون توست.مدیون دستهای کوچک دخترکی که همیشه راهحلی با خود داشت.
تو هدیه خدا بودی تا من طعم زندگی را بچشم و وقتی دردها پنجه بر جانم میکشند کوهی کنار خود داشته باشم که در سایه قدرت و مهرش همه چیز را فراموش کنم.
دختری با دستهای کوچک که گرهها را میگشاید و میگوید
نگران هیچ چیز نباش مامان
من فقط نگران توام که اینقدر مهربانی مادر.میدانی آدمهای مهربان همیشه بیش از دیگران زخم میخورند
تنت سلامت
تولدت مبارکم
تولدت مبارکمون
#مادرانگی
#شهرهاحدیت
@shimartaa
.
#پست_جدید
#بانو_احدیت