روایت قربانیان تجاوز جنسی زیر نام ازدواج کودکان ۵
روایت پنجم:
سن ۵۶ ساله، ازدواج ۱۵ ساله
خاطره تلخی از دوران نامزدی دارم که پانزده ساله بودم و همیشه نقش منفی در ذهنم به جا گذاشته. مادرم با نااگاهی و سنت های خودش و با نشناختن دختر بچه اش که با ذوق و شوق اونو به فامیل دور خودش شوهر داده بود, از ترس اینکه مبادا دختر شیطونش که دایم رو در و دیوار بود و بالا و پایین می پرید باعث ابروریزش نشه یه روز وقتی من کلاس خیاطی میرفتم تا برای زندگیی که تعیین کرده بودن پخته بشم, باپسر قلدرش اومد جلو اموزشگاه و منو به زور برای معاینه و داشتن برگه پزشکی که ثابت میکرد من دخترم برد که اسیب سختی به روحم زد.
این قضیه باعث شد سالها من از زن بودنم در زجر بودم وبرای اینکه بحثی و کشمکشی در خونه نشه چون احساس ضعف شدید و شکست غرور می کردم در مقابل مردانی مثل برادرانم, سکوت می کردم.
من هیچ اگاهی به روابط زن و شوهر نداشتم ولی یادمه مادرم یه دستمال سفید به من دادن که ازش استفاده کنم و نحوه ی استفاده اشم یاد دادن. با این حال این مرد بنام شوهر چون تجربه با زنهای دیگه داشته بود پخته تر عمل کرد و من بجز اون حس بد روابط و نااشنایی به قضیه ماهها افسرده بودم و گریه می کردم.
متاسفانه من سالهای سال از زن بودن خودم ناراضی بودم وضربه اصلی زندگیمو همینجا خوردم چون دایم می گفتم من خودم یه پا مردم و کارا و توانایی های مردانه انجام می دادم و نقش زنانگیم خیلی کمرنگ بود چون از زن بودن جز ازار و تحقیر چیزی عایدم نشده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
روایت پنجم:
سن ۵۶ ساله، ازدواج ۱۵ ساله
خاطره تلخی از دوران نامزدی دارم که پانزده ساله بودم و همیشه نقش منفی در ذهنم به جا گذاشته. مادرم با نااگاهی و سنت های خودش و با نشناختن دختر بچه اش که با ذوق و شوق اونو به فامیل دور خودش شوهر داده بود, از ترس اینکه مبادا دختر شیطونش که دایم رو در و دیوار بود و بالا و پایین می پرید باعث ابروریزش نشه یه روز وقتی من کلاس خیاطی میرفتم تا برای زندگیی که تعیین کرده بودن پخته بشم, باپسر قلدرش اومد جلو اموزشگاه و منو به زور برای معاینه و داشتن برگه پزشکی که ثابت میکرد من دخترم برد که اسیب سختی به روحم زد.
این قضیه باعث شد سالها من از زن بودنم در زجر بودم وبرای اینکه بحثی و کشمکشی در خونه نشه چون احساس ضعف شدید و شکست غرور می کردم در مقابل مردانی مثل برادرانم, سکوت می کردم.
من هیچ اگاهی به روابط زن و شوهر نداشتم ولی یادمه مادرم یه دستمال سفید به من دادن که ازش استفاده کنم و نحوه ی استفاده اشم یاد دادن. با این حال این مرد بنام شوهر چون تجربه با زنهای دیگه داشته بود پخته تر عمل کرد و من بجز اون حس بد روابط و نااشنایی به قضیه ماهها افسرده بودم و گریه می کردم.
متاسفانه من سالهای سال از زن بودن خودم ناراضی بودم وضربه اصلی زندگیمو همینجا خوردم چون دایم می گفتم من خودم یه پا مردم و کارا و توانایی های مردانه انجام می دادم و نقش زنانگیم خیلی کمرنگ بود چون از زن بودن جز ازار و تحقیر چیزی عایدم نشده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
Sociology-of-the-family.pdf.pdf
5.1 MB
جامعه شناسی خانواده
این کتاب نگاهی است به مبانی جامعه شناسی خانواده از نظریه های سنتی تا نوین که بطور رایگان در اختیار دانش آموختگان مطالعات خانواده قرار گرفته است.
علی طایفی
@alitayefi1
این کتاب نگاهی است به مبانی جامعه شناسی خانواده از نظریه های سنتی تا نوین که بطور رایگان در اختیار دانش آموختگان مطالعات خانواده قرار گرفته است.
علی طایفی
@alitayefi1
📈رشد جمعیت زندانیان ۷ برابر رشد جمعیت کشور پس از انقلاب است؛ رشد مسایل اجتماعی و فضای تنگ ارزشی و بحران های اجتماعی و اقتصادی همچنان قربانی می گیرد.
علی طایفی
@alitayefi1
علی طایفی
@alitayefi1
⛔️بسیج دانش آموزی و اعزام نیروهای بسیجی به مدارس نقض اشکار حقوق کودکان برای پرهیز از خشونت و هژمونی ایدیولوژیک در مدارس است.
علی طایفی
@alitayefi1
علی طایفی
@alitayefi1
روایت قربانیانتجاوز جنسی
زیر نام ازدواجکودکان ۶
روایت ششم:
زن ۳۳ساله، ازدواج در ۱۷ سالگی
ما یه خانواده پر جمعیت و فقیر بودیم. وقتی شوهرم اومد خواستگاری همه خونواده ام راضی بودن جز خودم. وضع مالیشون خوب بود. تک پسر هم بود و خونه هم بهش داده بودن.
اون موقع ۱۷ سالم بود شوهرم ۳_۴سال بزرگتر از خودم بود. هیچ حسی بهش نداشتم. هر چی مخالفت کردم به گوش کسی نرفت. همه می گفتن:بچه ای نمی فهمی! بهتر از این شوهر گیرت نمیاد.
شب عروسی عزای من بود. تو فکر فرار بودم. داشتم دیوونه می شدم. نمی تونستم به عنوان شوهر قبولش کنم.
من اصلا به فکر ازدواج نبودم. می خواستم درس بخونم و دانشگاه برم. اما نذاشتن حتی دیپلم بگیرم.
چند سال اول زندگیم جهنم بود. مدام تو فکر فرار بودم اما نه جایی رو داشتم و نه پولی که بتونم زندگیم رو بچرخونم.
رابطه جنسیمون خوب نبود. به میل من نبود و مجبورم میکرد هیچ حسی بهش نداشتم.
بعد از دو سه سال از زندگیمون که گذشت مادر شوهرم اینا صداشون بلند شد که نوه می خوایم. خدایا! دنیا رو سرم آوار می شد وقتی اسم بچه می اومد. نمی تونستم قبول کنم که از مردی که بیزارم ازش بچه داشته باشم. به طلاق فکر می کردم اما خانواده ام حمایتم نمیکردن. مادرم مدام بهم سرکوفت میزد و دعوام می کرد که آخه تو چی کم داری که اینقدر ناسازگاری!؟
آخرش حامله شدم. الان دو تا بچه دارم. علاقه خاصی بینمون نیست. ناچار شدم این زندگی ناخواسته رو ادامه بدم.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
زیر نام ازدواجکودکان ۶
روایت ششم:
زن ۳۳ساله، ازدواج در ۱۷ سالگی
ما یه خانواده پر جمعیت و فقیر بودیم. وقتی شوهرم اومد خواستگاری همه خونواده ام راضی بودن جز خودم. وضع مالیشون خوب بود. تک پسر هم بود و خونه هم بهش داده بودن.
اون موقع ۱۷ سالم بود شوهرم ۳_۴سال بزرگتر از خودم بود. هیچ حسی بهش نداشتم. هر چی مخالفت کردم به گوش کسی نرفت. همه می گفتن:بچه ای نمی فهمی! بهتر از این شوهر گیرت نمیاد.
شب عروسی عزای من بود. تو فکر فرار بودم. داشتم دیوونه می شدم. نمی تونستم به عنوان شوهر قبولش کنم.
من اصلا به فکر ازدواج نبودم. می خواستم درس بخونم و دانشگاه برم. اما نذاشتن حتی دیپلم بگیرم.
چند سال اول زندگیم جهنم بود. مدام تو فکر فرار بودم اما نه جایی رو داشتم و نه پولی که بتونم زندگیم رو بچرخونم.
رابطه جنسیمون خوب نبود. به میل من نبود و مجبورم میکرد هیچ حسی بهش نداشتم.
بعد از دو سه سال از زندگیمون که گذشت مادر شوهرم اینا صداشون بلند شد که نوه می خوایم. خدایا! دنیا رو سرم آوار می شد وقتی اسم بچه می اومد. نمی تونستم قبول کنم که از مردی که بیزارم ازش بچه داشته باشم. به طلاق فکر می کردم اما خانواده ام حمایتم نمیکردن. مادرم مدام بهم سرکوفت میزد و دعوام می کرد که آخه تو چی کم داری که اینقدر ناسازگاری!؟
آخرش حامله شدم. الان دو تا بچه دارم. علاقه خاصی بینمون نیست. ناچار شدم این زندگی ناخواسته رو ادامه بدم.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
Handbook of the Sociology of Religion.pdf
1.9 MB
مبانی جامعه شناسی دین
مجموعه مقالات بیش از سی نفر از پژوهشگران جامعه شناسی دین برای مطالعه علاقمندان مطالعات دین و علوم اجتماعی خاصه در جامعه دین زده ایران امروز .
علی طایفی
@alitayefi1
مجموعه مقالات بیش از سی نفر از پژوهشگران جامعه شناسی دین برای مطالعه علاقمندان مطالعات دین و علوم اجتماعی خاصه در جامعه دین زده ایران امروز .
علی طایفی
@alitayefi1
Forwarded from انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
کودک آزاری را به ۳۰۰۰۳۶۳۶ پیامک کنید
مدیرکل دبیرخانه مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک گفته که سامانه پیامکی این مرجع با شماره ۳۰۰۰۳۶۳۶ راه اندازی شده و مردم در صورت مشاهده
اطلاع بدهند.
🇮🇷 @Iranianspa
مدیرکل دبیرخانه مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک گفته که سامانه پیامکی این مرجع با شماره ۳۰۰۰۳۶۳۶ راه اندازی شده و مردم در صورت مشاهده
اطلاع بدهند.
🇮🇷 @Iranianspa
روایت قربانیان تجاوز جنسی زیر نام ازدواج کودکان ۷
روایت هفتم:
زن ۳۴ ساله. ازدواج در ۱۷ سالگی
در آستانه گرفتن دیپلم بودم که خانواده همسرم به خواستگاری ام آمدند. تعجب کردم چون پسرشان سیزده سال از من بزرگ تر بود و برخوردهای سرد منو دیده بودند. وقتی فهمیدم خانواده ام راضی هستند خودم رو به آب و آتش زدم. اما فایده نداشت.
برخلاف میل من کارها در حال انجام بود . روز عروسی، بحدی گریه کردم که آرایشگر مجبور شد سه بار منو آرایش کنه. شوهرم تلاش کرد توضیح بده که همه دخترها اول زندگی اضطراب دارن ولی احساس من اضطراب نبود. من هیچ علاقه ای به همسرم و ازدواج در این سن و سال نداشتم. شب عروسی ام، بشدت خسته، مجبور به تحویل دستمال به خانواده شوهرم هم بودم. وقتی شوهرم برای بار اول به من نزدیک شد چنان حالم بد شد که کمی بالا آوردم.
نارضایتی من از شوهرم اینست که میتوانست موکول کند به روز بعد. فقط با حرف می خواست کار خودش رو توجیه کنه. اجبار شوهرم فقط شامل اون روز نبود . هر زمان اراده می کرد بدون توجه به شرایط من و حتا در دوران قاعدگی ام، که باعث عفونت های پی در پی می شد. کم کم یاد گرفتم توی شام شوهرم داروی خواب آور بریزم.
رفتار و برخورد شوهرم بعد از سال ها تغییر کرد و فهمید من هم حق و حقوقی دارم. خوشبختانه ادامه تحصیل دادم و استقلال مالی هم دارم. روزگارم با کار و دو بچه ام می گذره اما خاطره بد سال های اول زندگی ، برای همیشه در ذهن من حک شده است.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
روایت هفتم:
زن ۳۴ ساله. ازدواج در ۱۷ سالگی
در آستانه گرفتن دیپلم بودم که خانواده همسرم به خواستگاری ام آمدند. تعجب کردم چون پسرشان سیزده سال از من بزرگ تر بود و برخوردهای سرد منو دیده بودند. وقتی فهمیدم خانواده ام راضی هستند خودم رو به آب و آتش زدم. اما فایده نداشت.
برخلاف میل من کارها در حال انجام بود . روز عروسی، بحدی گریه کردم که آرایشگر مجبور شد سه بار منو آرایش کنه. شوهرم تلاش کرد توضیح بده که همه دخترها اول زندگی اضطراب دارن ولی احساس من اضطراب نبود. من هیچ علاقه ای به همسرم و ازدواج در این سن و سال نداشتم. شب عروسی ام، بشدت خسته، مجبور به تحویل دستمال به خانواده شوهرم هم بودم. وقتی شوهرم برای بار اول به من نزدیک شد چنان حالم بد شد که کمی بالا آوردم.
نارضایتی من از شوهرم اینست که میتوانست موکول کند به روز بعد. فقط با حرف می خواست کار خودش رو توجیه کنه. اجبار شوهرم فقط شامل اون روز نبود . هر زمان اراده می کرد بدون توجه به شرایط من و حتا در دوران قاعدگی ام، که باعث عفونت های پی در پی می شد. کم کم یاد گرفتم توی شام شوهرم داروی خواب آور بریزم.
رفتار و برخورد شوهرم بعد از سال ها تغییر کرد و فهمید من هم حق و حقوقی دارم. خوشبختانه ادامه تحصیل دادم و استقلال مالی هم دارم. روزگارم با کار و دو بچه ام می گذره اما خاطره بد سال های اول زندگی ، برای همیشه در ذهن من حک شده است.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
⁉️هویت انسان به تابعیت ارضی و مرزی نیست، هویت انسان به استناد شرافت او تعیین می شود.
بی شناسنامه بودن مهاجران نشانه بی هویتی حکومت تامین کننده آنست.
علی طایفی
@alitayefi1
بی شناسنامه بودن مهاجران نشانه بی هویتی حکومت تامین کننده آنست.
علی طایفی
@alitayefi1
🤦🏻♀️روایت قربانیان تجاوز جنسی زیر نام ازدواج کودکان ۸
روایت هشتم:
زن ۱۹ ساله. ازدواج در ۱۵ سالگی
من در خانواده تقریبا فقیری بزرگ شده ام و در یک مدرسه شبانه روزی مشغول تحصیل بوده ام. دوره راهنمایی را پشت سر گذاشته بودم . نیمه های مرداد بود. در یکی از روزها دو مرد از روستای همسایه به منزل ما آمدند . پس از رفتن آنها از رفتارهای پدر و مادرم موضوع رو فهمیدم . مادرم سربسته چیزهایی گفت. بیشتر کارهای ازدواج منو مادربزرگم انجام می داد. گریه های مداوم من ، کمی پدر و مادرم رو دچار عذاب وجدان کرد. اما مادر بزرگم می گفت پدرت اوضاع خوبی نداره. خواستگار خوبی داری، بالاخره باید شوهر کنی .
ازدواجمان پایان تابستان بود. شوهرم تازه سربازی رو تمام کرده بود و بیشتر از من، خجالت می کشید. روزی که برای آزمایش بکارت رفتم رو بیاد دارم. مادر بزرگم توضیحات رو داده بود. زمان معاینه آنقدر حالم بد بود و دست و پام میلرزید که دکتر چند دقیقه ای منتظر ماند.
پس از پایان مراسم عروسی ، مادربزرگم دستمالی به من داد و گفت باید چکار کنم. آن شب برای من و شوهرم شب دلهره آور و ناراحت کننده ای بود ما مجبور بودیم همان شب، دستمال رو تحویل دهیم. شوهرم هم بسیار ناشی بود و فقط چیزهایی شنیده بود.
روز بعد شادی هر دو خانواده رو می دیدم. هر وقت یاد اون روزها می افتم که یک دستمال خونی، چقدر شادی و افتخار برای خانواده ها آورده احساس بی ارزشی می کنم.
حالا چهار سال گذشته . من یک بچه یک ساله دارم. در امتحان ورودی دانشگاه هم قبول شده ام. شوهرم هم قصد ادامه تحصیل داره. تصمیم گرفته ایم در آینده ، توقعات خودمون رو به دخترمون تحمیل نکنیم.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
روایت هشتم:
زن ۱۹ ساله. ازدواج در ۱۵ سالگی
من در خانواده تقریبا فقیری بزرگ شده ام و در یک مدرسه شبانه روزی مشغول تحصیل بوده ام. دوره راهنمایی را پشت سر گذاشته بودم . نیمه های مرداد بود. در یکی از روزها دو مرد از روستای همسایه به منزل ما آمدند . پس از رفتن آنها از رفتارهای پدر و مادرم موضوع رو فهمیدم . مادرم سربسته چیزهایی گفت. بیشتر کارهای ازدواج منو مادربزرگم انجام می داد. گریه های مداوم من ، کمی پدر و مادرم رو دچار عذاب وجدان کرد. اما مادر بزرگم می گفت پدرت اوضاع خوبی نداره. خواستگار خوبی داری، بالاخره باید شوهر کنی .
ازدواجمان پایان تابستان بود. شوهرم تازه سربازی رو تمام کرده بود و بیشتر از من، خجالت می کشید. روزی که برای آزمایش بکارت رفتم رو بیاد دارم. مادر بزرگم توضیحات رو داده بود. زمان معاینه آنقدر حالم بد بود و دست و پام میلرزید که دکتر چند دقیقه ای منتظر ماند.
پس از پایان مراسم عروسی ، مادربزرگم دستمالی به من داد و گفت باید چکار کنم. آن شب برای من و شوهرم شب دلهره آور و ناراحت کننده ای بود ما مجبور بودیم همان شب، دستمال رو تحویل دهیم. شوهرم هم بسیار ناشی بود و فقط چیزهایی شنیده بود.
روز بعد شادی هر دو خانواده رو می دیدم. هر وقت یاد اون روزها می افتم که یک دستمال خونی، چقدر شادی و افتخار برای خانواده ها آورده احساس بی ارزشی می کنم.
حالا چهار سال گذشته . من یک بچه یک ساله دارم. در امتحان ورودی دانشگاه هم قبول شده ام. شوهرم هم قصد ادامه تحصیل داره. تصمیم گرفته ایم در آینده ، توقعات خودمون رو به دخترمون تحمیل نکنیم.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
⛔️تجاوز به کودکان را توجیه نکنید!
⁉️سده هاست که در فرهنگ و شریعت شیعی در ایران تجاوز به کودکان خردسال زیر نام ازدواج برسمیت شناخته شده است. رویکرد بیولوژیک به انسان و احتساب مبنای سن بلوغ جنسی با نگاه قابلیت باروری کودکان بخصوص دختران خردسال واقع در سن کودکی همچنان کانون اصلی تفکر متشرعان وقانونگذارانی است که منشا فکری خود را دین دانسته و با چنین دکترینی به کودکان ستم روا می دارند.
🔍در چنین رویکرد دینی، اجتماعی و فرهنگی به کودکان، وظیفه باروری و فرزندزایی، شوهرداری و خانه داری بویژه برای دختران خردسال و حداکثر بهره گیری از طول دوره باروری آنان برای حفظ و تداوم نسل مردانه و تامین امنیت مالکیت جنسی و مالی آنان در ساختار قدرت مردانه، مهمترین دلایل ماندگاری پدیده تجاوز به کودک زیر نام ازدواج است.
👁در رویکردهای نوین مبتنی بر حقوق بشر و حقوق کودک و مبتنی بر معاهدات جهانی، تامین حقوق اولیه کودک برای رشد شخصیت، آموزش وپرورش، توانیابی برای اتخاذ تصمیم و دفاع ار حقوق خود، رشد جسمی وروانی برای قبول مسیولیت از زمره مبانی است که کانون اصلی تعریف کودک و تعریف حیطه حقوق و تکالیف کودکان را اجتماعی، فرهنگی و نه زیست شناختی و دینی قلمداد می کند.
👀در چنین رویکردی، هرگونه رابطه جنسی با کودکان زیر سن ۱۸ ساله زیر نام شرع و عرف و در قالب ازدواج یا صیغه مردود است و شکلی از تجاوز جنسی و بچه بازی یا پدوفیلی تلقی می شود. از همین رو استفاده از تعابیری نظیر کودک بیوه، توجیهی بر ستم و تجاوز جنسی است که بر دختران خردسال زیر ۱۸ سال اعمال می شود؛ کسانی که تعداد آنان در کشور بطور سراسری صدها هزار نفر است.
💔تصور تجاوز مردان میانسال یا سالمند به دختران کودک زیر ۱۸ ساله در ساختار فرهنگی مدعی حقوق بشر از زمان کوروش و قدمت تمدنی چندهزار ساله، بشدت حیرت انگیز و دهشتناک است. این ستم و رویکرد تجاوزگرانه در فرهنگ و بینش دینی اسلام شیعی بازتولید و تشدید یافته و هنوز نیز در زیر امضای حکومت دینی صورت میگیرد. فاجعه انسانی خاموشی که نیازمند توجه بیشتر و واکنش بموقع نهادهای مردمی و انجمن هایی نظیر انجمن جامعه شناسی است.
lish.ir/cfP
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
-------------
⁉️سده هاست که در فرهنگ و شریعت شیعی در ایران تجاوز به کودکان خردسال زیر نام ازدواج برسمیت شناخته شده است. رویکرد بیولوژیک به انسان و احتساب مبنای سن بلوغ جنسی با نگاه قابلیت باروری کودکان بخصوص دختران خردسال واقع در سن کودکی همچنان کانون اصلی تفکر متشرعان وقانونگذارانی است که منشا فکری خود را دین دانسته و با چنین دکترینی به کودکان ستم روا می دارند.
🔍در چنین رویکرد دینی، اجتماعی و فرهنگی به کودکان، وظیفه باروری و فرزندزایی، شوهرداری و خانه داری بویژه برای دختران خردسال و حداکثر بهره گیری از طول دوره باروری آنان برای حفظ و تداوم نسل مردانه و تامین امنیت مالکیت جنسی و مالی آنان در ساختار قدرت مردانه، مهمترین دلایل ماندگاری پدیده تجاوز به کودک زیر نام ازدواج است.
👁در رویکردهای نوین مبتنی بر حقوق بشر و حقوق کودک و مبتنی بر معاهدات جهانی، تامین حقوق اولیه کودک برای رشد شخصیت، آموزش وپرورش، توانیابی برای اتخاذ تصمیم و دفاع ار حقوق خود، رشد جسمی وروانی برای قبول مسیولیت از زمره مبانی است که کانون اصلی تعریف کودک و تعریف حیطه حقوق و تکالیف کودکان را اجتماعی، فرهنگی و نه زیست شناختی و دینی قلمداد می کند.
👀در چنین رویکردی، هرگونه رابطه جنسی با کودکان زیر سن ۱۸ ساله زیر نام شرع و عرف و در قالب ازدواج یا صیغه مردود است و شکلی از تجاوز جنسی و بچه بازی یا پدوفیلی تلقی می شود. از همین رو استفاده از تعابیری نظیر کودک بیوه، توجیهی بر ستم و تجاوز جنسی است که بر دختران خردسال زیر ۱۸ سال اعمال می شود؛ کسانی که تعداد آنان در کشور بطور سراسری صدها هزار نفر است.
💔تصور تجاوز مردان میانسال یا سالمند به دختران کودک زیر ۱۸ ساله در ساختار فرهنگی مدعی حقوق بشر از زمان کوروش و قدمت تمدنی چندهزار ساله، بشدت حیرت انگیز و دهشتناک است. این ستم و رویکرد تجاوزگرانه در فرهنگ و بینش دینی اسلام شیعی بازتولید و تشدید یافته و هنوز نیز در زیر امضای حکومت دینی صورت میگیرد. فاجعه انسانی خاموشی که نیازمند توجه بیشتر و واکنش بموقع نهادهای مردمی و انجمن هایی نظیر انجمن جامعه شناسی است.
lish.ir/cfP
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
-------------
Sociology-Understanding-and-Changing-the-Social-World.pdf
61.1 MB
مقدمات جامعه شناسی:
علم فهم تغییر جهان اجتماعی
این کتاب منتشر شده در سال ۲۰۱۶، برای دانشجویان علوم اجتماعی جهت درک مبانی تحلیل و تغییر جهان اجتماعی سودمند است.
علی طایفی
@alitayefi1
علم فهم تغییر جهان اجتماعی
این کتاب منتشر شده در سال ۲۰۱۶، برای دانشجویان علوم اجتماعی جهت درک مبانی تحلیل و تغییر جهان اجتماعی سودمند است.
علی طایفی
@alitayefi1
🤦🏻♀️روایت قربانیان تجاوز جنسی زیر نام ازدواج کودکان ۹
روایت نهم (غیرمستقیم):
زن (درگذشته) ۸۲ ساله، ازدواج در ۱۳ سالگی
خاله "پ" دوست و همبازی مادرم بود و حالا که دیگر نیست، مادرم راوی سرنوشت اوست :
▪️سال ۱۳۲۸- اهواز - محله کمپلو
من و "پ" همبازی بودیم. اون ۱۳ ساله و من ۱۵ ساله بودم. اغلب خونه هم بودیم. پدرم افسر ارتش بود. پدر "پ" گرچه ارتشی نبود اما با خانواده های ارتشی حشر و نشر داشت. آخر هفته هامون رو در باشگاه افسران می گذروندیم.
"پ" مادرش را از دست داده بود. پدر خیلی پیری داشت. پدرش تو باشگاه چشمش دنبال خواهر زیبا و جوان یک جناب سرهنگ بود. سرهنگ راضی نبود ولی پیرمرد آنقدر سماجت کرد تا بالاخره با هم ساخت و پاخت کردن. یک معامله شوم! پدر "پ" با خواهر سرهنگ ازدواج کرد و سرهنگ ۳۶ ساله هم "پ" را خواستگاری کرد. بیچاره "پ" ۱۳ ساله را بردن لباس عروس تنش کردن و عقد جناب سرهنگ شد.
طفلک بعد از عقد هم نمی دونست چه خبره! عروسکش را برداشت و به خونه ما دوید. اما خیلی زود اومدن و بردنش. تا مدتی باز همبازی بودیم و هنوزم برامون لباس های شیکی مثل هم می خریدن و به جشن های باشگاه افسران می رفتیم. از پچ پچ بزرگترها می شنیدم که از همبستر شدن با سرهنگ طفره میره. دیگه دل و دماغ بازی نداشت. اغلب یواشکی خونه ما میومد و با وحشت از بزرگتر ها در مورد زناشویی سوال می کرد. بالاخره یه شب با زور و کتک های سرهنگ مجبور به رابطه میشه و تا سالها با خشونت و اجبار این رویه ادامه داشت.
بعدها به تهران اومدیم و هم را گم کردیم. سالها بعد از جنگ همبازی دوران کودکیم را پیدا کردم. چهار فرزند بزرگسال داشت و از سرهنگ جدا شده بود. ولی برای بودن با فرزندانش گاه در خانه آنها می موند. پدر خودخواه "پ" مُرده بود و نامادری جوان و شور بخت "پ" از دستش خلاص شده بود. نوروز به دیدنشون رفتیم. سرهنگ حالا پیرمرد نحیف و بد اخم و مریضی بود که عمرش را تو یه اتاق در بسته می گذروند. "پ" در آستانه سالمندی هنوز زیبا و دوست داشتنی بود. خوش مشرب بود با شوخی های مملو از نفرت، سرهنگِ به قول خودش دیکتاتور را تمسخر می کرد. بالاخره سرهنگ بد خُلق در اثر کهولت مُرد.
بچه ها سر خونه زندگیشون رفتن و "پ" تازه داشت یک رابطه دلخواه را تجربه می کرد. اما دچار بیماری قلبی شده بود و اغلب نفس تنگی داشت. خشونت های زندگی مشترک اجباری و مرارت های مالی بعد از جدایی اونو از پا درآورده بود. او همین سالهای اخیر در اثر ایست قلبی درگذشت.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
روایت نهم (غیرمستقیم):
زن (درگذشته) ۸۲ ساله، ازدواج در ۱۳ سالگی
خاله "پ" دوست و همبازی مادرم بود و حالا که دیگر نیست، مادرم راوی سرنوشت اوست :
▪️سال ۱۳۲۸- اهواز - محله کمپلو
من و "پ" همبازی بودیم. اون ۱۳ ساله و من ۱۵ ساله بودم. اغلب خونه هم بودیم. پدرم افسر ارتش بود. پدر "پ" گرچه ارتشی نبود اما با خانواده های ارتشی حشر و نشر داشت. آخر هفته هامون رو در باشگاه افسران می گذروندیم.
"پ" مادرش را از دست داده بود. پدر خیلی پیری داشت. پدرش تو باشگاه چشمش دنبال خواهر زیبا و جوان یک جناب سرهنگ بود. سرهنگ راضی نبود ولی پیرمرد آنقدر سماجت کرد تا بالاخره با هم ساخت و پاخت کردن. یک معامله شوم! پدر "پ" با خواهر سرهنگ ازدواج کرد و سرهنگ ۳۶ ساله هم "پ" را خواستگاری کرد. بیچاره "پ" ۱۳ ساله را بردن لباس عروس تنش کردن و عقد جناب سرهنگ شد.
طفلک بعد از عقد هم نمی دونست چه خبره! عروسکش را برداشت و به خونه ما دوید. اما خیلی زود اومدن و بردنش. تا مدتی باز همبازی بودیم و هنوزم برامون لباس های شیکی مثل هم می خریدن و به جشن های باشگاه افسران می رفتیم. از پچ پچ بزرگترها می شنیدم که از همبستر شدن با سرهنگ طفره میره. دیگه دل و دماغ بازی نداشت. اغلب یواشکی خونه ما میومد و با وحشت از بزرگتر ها در مورد زناشویی سوال می کرد. بالاخره یه شب با زور و کتک های سرهنگ مجبور به رابطه میشه و تا سالها با خشونت و اجبار این رویه ادامه داشت.
بعدها به تهران اومدیم و هم را گم کردیم. سالها بعد از جنگ همبازی دوران کودکیم را پیدا کردم. چهار فرزند بزرگسال داشت و از سرهنگ جدا شده بود. ولی برای بودن با فرزندانش گاه در خانه آنها می موند. پدر خودخواه "پ" مُرده بود و نامادری جوان و شور بخت "پ" از دستش خلاص شده بود. نوروز به دیدنشون رفتیم. سرهنگ حالا پیرمرد نحیف و بد اخم و مریضی بود که عمرش را تو یه اتاق در بسته می گذروند. "پ" در آستانه سالمندی هنوز زیبا و دوست داشتنی بود. خوش مشرب بود با شوخی های مملو از نفرت، سرهنگِ به قول خودش دیکتاتور را تمسخر می کرد. بالاخره سرهنگ بد خُلق در اثر کهولت مُرد.
بچه ها سر خونه زندگیشون رفتن و "پ" تازه داشت یک رابطه دلخواه را تجربه می کرد. اما دچار بیماری قلبی شده بود و اغلب نفس تنگی داشت. خشونت های زندگی مشترک اجباری و مرارت های مالی بعد از جدایی اونو از پا درآورده بود. او همین سالهای اخیر در اثر ایست قلبی درگذشت.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
⛔️روایت قربانیان تجاوز جنسی زیر نام ازدواج کودکان ۱۰
روایت دهم:
زن ۵۶ ساله، ازدواج در ۱۶ سالگی
۱۴ساله بودم خواستگار داشتم یکی رو پدر و خواهر و مادرم انتخاب کرده بودن و یکیشون دوست برادرم بود که به اون قول داده بود خدمت سربازی برود منو به اون میده. اخرکار مادر و خواهر کوچک مردی که با او ازدواج کردم، آمدن خواستگاری ام. من ازمدرسه آمده بودم خسته، مادرم گفت زود چادر سرکن بیا و چایی بیار. وقتی چای اوردم هیچ نگاهی به کسی نکردم و پسره رو اصلا ندیدم ولی اون می گفت همون لحظه عاشقت شدم .
۹ماه گذشت تا من ۱۵ ساله شدم. ۲۹ روز بعد در مراسم عقد منو با گریه سر سفره عقد نشاندن .موقعیکه شوهرم را توی اینه یک لحظه دیدم خیلی ترسیدم یک مرد سیاه و لاغر. اونکه خواهرم تعریف می کرد نبود. به خواهرم گفتم من بلند میشم میرم .خواهرم دایی ام روصدا کرد و هردو توی گوشم گفتن اگه پاشی پدر سکته میکنه.. اشک از چشمام میریخت و آرام پاک می کردم.
خطبه عقد را خواندن و خواهر شوهرم بجای من بله گفت در حالیکه من چیزی نگفتم. شب آمدن که عروس را می خواهیم ببریم. پدرم گفت که قرار بر این بود دو سال نامزد بماند تا او۱۸ ساله بشه.. ولی با اصرار چند نفر منو بردن خونه داماد منهم بی خبر. حتی خواهر لعنتی چیزی بمن نگفت. بعد منو توی یک اتاق بردن گفتن اینجا بمان داماد میاد با تو کار داره. درمانده شده بودم. به خواهرم التماس می کردم گریه گریه قسم می دادم منو اینجا نزار تنها می ترسم و هرچه تو بگی انجام میدم فقط منو ببر خونه .اون باخنده گفت فردا میام می برمت .
آن مرد با نام شوهر آمد توی اتاق. الان که می نویسم جلوی چشمم مثل فیلم وحشتناک است. چراغ قرمزی روشن کرد بعد با زور لباس سفید از تنم کند. گفتم خواهش می کنم بمن دست نزن. گریه کردم ولی اون قوی بود و مست مست. هیچ اهمیتی به ناله و التماس من نکرد. دستتش را روی دهانم گذاشت و.......به این شکل بمن تجاوز کرد. هنوزم دردش توی روحم وجود داره. گفت من به مردهای فامیل و دوستانم قول دادم ۱۰ دقیقه بیشتر طول نکشد تا باکرگی دختره رو بردارم. بعد تجاوزش بلندشد با خنده رفت.
وقتی خواهرم و مادرش آمدن من دیگه چیزی نمی شنیدم حتی نمی دیدم و بی حس بودم و ترس تمام وجودم رو گرفته بود. ازخواهرم متنفر شدم چون اوحتی یک حرفی نزد که پسره چکار می خواد بکنه . تا ۴۰ روز خونریزی داشتم باز برای این شوهر مهم نبود. هر روز چندین بار اینکار را انجام میداد و دستش رو روی دهانم می گذاشت. شکنجه بود. چندین ماه نمی تونستم بشینم زمین. یکروز خواهرش منو برد دکتر بعد یک ماه و دکتر گفت مگه ارمنی مسلمان می کردید، این دختر پارگی داره و عفونت گرفته. این مرد (شوهر) نبود حیوان بود!خواهرش گفت این زن داداش من هستش. دکتر گفت دختر بیچاره رو مگه از دهات آوردید؟
حتی سر پسر اولم ۹ ماهه بودم اون هر روز کارش این بود و من از ترس چیزی نمی تونستم بگم. حتی درد زایمان گرفتم اون آمد و اینکارو کرد. هرچه گریه می کردم و قسم می دادم می گفت چند روز من نمی تونم اینکار رو بکنم حرف نزن، اصلا برای چی تو رو گرفتم؟ اگه قرار بود پول خرج کنم کاری نکنم خودمو به دیوار می مالیدم. اینکارو (تجاوز) کرد تا کیسه اب در رحمم ترکید و درد منو گرفت ولی اون از روی خوشی خوابیده بود. هرچه خواهش می کردم بلند نمیشد تا اینکه دید خونریزی کردم آنقدر که پوشک فایده نداشت. پتو اورد رفت. خلاصه فرداش بچه بدنیا امد و تا به دنیا آمدن بچه، دکتر فحش می داد به پدر و مادرم که این بچه رو به یک حیوان دادن.
اون حتی ماهانه هم می شدم دست برنمی داشت حتی وقتی بچه هام بودن توی یک خونه .اون فقط توی زندگیش خودش ارضا شدن را میفهمید و زن برایش وسیله بود، منهم مظلوم. یعنی کسی رو نداشتم پناه ببرم. اون آنقدر دلش از سنگ بود که هیچوقت درک نکرد منو. ولی وقتی قبل مرگش مریض شد من ۱۶ ماه پرستاری اش کردم طوری که هرکه می شنید فکر میکرد اون آدم خوبی بود و عاشق من. الان بیمار روحی هستم. وقتی به دکترروانشناس تعریف کردم چندین سال پیش، او بامن یکریز اشک ریخت. الان فکر می کنم تمام مردها همینجوری هستن. فقط آرزو دارم یک مرد منو بخاطر خودم و وجودم دوستم داشته باشه😞
من موقعیکه این شوهر در کما بود چند روز قبلش گفتم تو را حلال کردم که اون کار رو شب اول ازدواج کردی. چونکه گفته بودم هیچوقت نمی بخشمت.اون هرگز اعتقاد به این نداشت که زن باید ارضا بشه. میگفت او نموقع با زن خراب فرقی نمیکنه.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
روایت دهم:
زن ۵۶ ساله، ازدواج در ۱۶ سالگی
۱۴ساله بودم خواستگار داشتم یکی رو پدر و خواهر و مادرم انتخاب کرده بودن و یکیشون دوست برادرم بود که به اون قول داده بود خدمت سربازی برود منو به اون میده. اخرکار مادر و خواهر کوچک مردی که با او ازدواج کردم، آمدن خواستگاری ام. من ازمدرسه آمده بودم خسته، مادرم گفت زود چادر سرکن بیا و چایی بیار. وقتی چای اوردم هیچ نگاهی به کسی نکردم و پسره رو اصلا ندیدم ولی اون می گفت همون لحظه عاشقت شدم .
۹ماه گذشت تا من ۱۵ ساله شدم. ۲۹ روز بعد در مراسم عقد منو با گریه سر سفره عقد نشاندن .موقعیکه شوهرم را توی اینه یک لحظه دیدم خیلی ترسیدم یک مرد سیاه و لاغر. اونکه خواهرم تعریف می کرد نبود. به خواهرم گفتم من بلند میشم میرم .خواهرم دایی ام روصدا کرد و هردو توی گوشم گفتن اگه پاشی پدر سکته میکنه.. اشک از چشمام میریخت و آرام پاک می کردم.
خطبه عقد را خواندن و خواهر شوهرم بجای من بله گفت در حالیکه من چیزی نگفتم. شب آمدن که عروس را می خواهیم ببریم. پدرم گفت که قرار بر این بود دو سال نامزد بماند تا او۱۸ ساله بشه.. ولی با اصرار چند نفر منو بردن خونه داماد منهم بی خبر. حتی خواهر لعنتی چیزی بمن نگفت. بعد منو توی یک اتاق بردن گفتن اینجا بمان داماد میاد با تو کار داره. درمانده شده بودم. به خواهرم التماس می کردم گریه گریه قسم می دادم منو اینجا نزار تنها می ترسم و هرچه تو بگی انجام میدم فقط منو ببر خونه .اون باخنده گفت فردا میام می برمت .
آن مرد با نام شوهر آمد توی اتاق. الان که می نویسم جلوی چشمم مثل فیلم وحشتناک است. چراغ قرمزی روشن کرد بعد با زور لباس سفید از تنم کند. گفتم خواهش می کنم بمن دست نزن. گریه کردم ولی اون قوی بود و مست مست. هیچ اهمیتی به ناله و التماس من نکرد. دستتش را روی دهانم گذاشت و.......به این شکل بمن تجاوز کرد. هنوزم دردش توی روحم وجود داره. گفت من به مردهای فامیل و دوستانم قول دادم ۱۰ دقیقه بیشتر طول نکشد تا باکرگی دختره رو بردارم. بعد تجاوزش بلندشد با خنده رفت.
وقتی خواهرم و مادرش آمدن من دیگه چیزی نمی شنیدم حتی نمی دیدم و بی حس بودم و ترس تمام وجودم رو گرفته بود. ازخواهرم متنفر شدم چون اوحتی یک حرفی نزد که پسره چکار می خواد بکنه . تا ۴۰ روز خونریزی داشتم باز برای این شوهر مهم نبود. هر روز چندین بار اینکار را انجام میداد و دستش رو روی دهانم می گذاشت. شکنجه بود. چندین ماه نمی تونستم بشینم زمین. یکروز خواهرش منو برد دکتر بعد یک ماه و دکتر گفت مگه ارمنی مسلمان می کردید، این دختر پارگی داره و عفونت گرفته. این مرد (شوهر) نبود حیوان بود!خواهرش گفت این زن داداش من هستش. دکتر گفت دختر بیچاره رو مگه از دهات آوردید؟
حتی سر پسر اولم ۹ ماهه بودم اون هر روز کارش این بود و من از ترس چیزی نمی تونستم بگم. حتی درد زایمان گرفتم اون آمد و اینکارو کرد. هرچه گریه می کردم و قسم می دادم می گفت چند روز من نمی تونم اینکار رو بکنم حرف نزن، اصلا برای چی تو رو گرفتم؟ اگه قرار بود پول خرج کنم کاری نکنم خودمو به دیوار می مالیدم. اینکارو (تجاوز) کرد تا کیسه اب در رحمم ترکید و درد منو گرفت ولی اون از روی خوشی خوابیده بود. هرچه خواهش می کردم بلند نمیشد تا اینکه دید خونریزی کردم آنقدر که پوشک فایده نداشت. پتو اورد رفت. خلاصه فرداش بچه بدنیا امد و تا به دنیا آمدن بچه، دکتر فحش می داد به پدر و مادرم که این بچه رو به یک حیوان دادن.
اون حتی ماهانه هم می شدم دست برنمی داشت حتی وقتی بچه هام بودن توی یک خونه .اون فقط توی زندگیش خودش ارضا شدن را میفهمید و زن برایش وسیله بود، منهم مظلوم. یعنی کسی رو نداشتم پناه ببرم. اون آنقدر دلش از سنگ بود که هیچوقت درک نکرد منو. ولی وقتی قبل مرگش مریض شد من ۱۶ ماه پرستاری اش کردم طوری که هرکه می شنید فکر میکرد اون آدم خوبی بود و عاشق من. الان بیمار روحی هستم. وقتی به دکترروانشناس تعریف کردم چندین سال پیش، او بامن یکریز اشک ریخت. الان فکر می کنم تمام مردها همینجوری هستن. فقط آرزو دارم یک مرد منو بخاطر خودم و وجودم دوستم داشته باشه😞
من موقعیکه این شوهر در کما بود چند روز قبلش گفتم تو را حلال کردم که اون کار رو شب اول ازدواج کردی. چونکه گفته بودم هیچوقت نمی بخشمت.اون هرگز اعتقاد به این نداشت که زن باید ارضا بشه. میگفت او نموقع با زن خراب فرقی نمیکنه.
🔻🔻🔻🔻🔻
👁🗨 برای شکستن مرزهای خشونت و تجاوز جنسی کودکان زیر نام ازدواج، تجارب شخصی خود را برای نشر عمومی آن به این آدرس ارسال کنید:
@alitayef
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1/1955
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
💔فراخوان روایت آزارهای جنسی
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
قربانیان تجاوز بنام ازدواج کودکان
🛎در پی تاکیدم بر بازتعریف مقوله ازدواج کودکان زیر نام واقعی تجاوز به کودکان، و ارسال برخی زیسته های تجربی و گزارش های فردی توسط مخاطبان و قربانیان اینپدیده، از کلیه کسانی که در سنین کودکی…
💧 مسیله آب؛ مسیله اجتماعی است
💦مسیله آب در اقلیم ایران فقط یک مسیله زیست محیطی نیست بلکه کمبود و شکل گیری بنیان های تمدنی پیرامون آب و ارتباط تنگاتنگ آن با آبادانی در کشور سبب شده است که آب در طی سده های متمادی به یک مسیله اجتماعی و فرهنگی مبدل شود. خشکی، فقر آب، قابلیت کشت کمتر از ۲۰ درصد اراضی کشور و ازهم گسیختگی قومیتی و فرهنگی در کشور پیوند گسست ناپذیر آب و توسعه اجتماعی را همواره جان بخشیده است. در اینجا به برخی از ابعاد این مسیله میپردازم.
🏭آبادانی و زندگی اجتماعی دوگانه ناگسستنی است بطوریکه هرجا آبی مهیا و استحصال شده، زمینه آبادانی و توسعه مناسبات اجتماعی را نیز فراهم ساخته است. گونه زیست چندجانشینی که در طی سده ها گونه مسلط زندگی مردم ایران و پدیداری ساختار زیست اجتماعی عشایری و فرهنگ قبیلگی بوده است یکی از مهمترین رخسارهای وابسته به مسیله آب و به تبع آن مرتع و دامداری بوده است. این فرایند با وقوع تخته قاپو در عصر پهلوی اول برای توسعه توتالیتاریانیستی، اگرچه به یکجا نشینی ختم شد ولی این توسعه و مدرنیزم ایرانی همچنان مرهون تمهید و تعقیب آب و اقامه نماز ودعای باران برای آبادانی بوده و هست.
@alitayefi1
⚔️تفاهم و تضاد اجتماعی. بخش بزرگی از تضادهای اجتماعی در تاریخ ایران نیز عمدتا بر سر نخست آب و سپس زمین بوده است. بطوریکه ساختار مراتبی و هایرارکی ناشی از آن در مناسبات قدرت در جامعه ایران از دیرباز فرهنگ ولایی را در قالب میرآبی مسلط ساخته است. در این ساختار، قبایل حول محور آب، به همگرایی روی آورده و با پذیرش ولایت ولی، کدخدایی در آبادی ها و هژمونی شیوخ قبایل محلی درصدد توسعه محلی بوده اند. بخش بزرگی از مناقشات، تضاد و واگرایی های اجتماعی نیز محصول همین مدیریت آب و آبرسانی بوده است.
✊🏼اعتراض اجتماعی. بنیان بلواهای اجتماعی نیز از نظر تاریخی بر سر آب، زمین، مرتع و نان شکل گرفته است و از همین روی الفبای آموزش اجتماعی میرآبی در کشور حتی در ساختار آموزش مدرن بر گزاره "بابا آب داد" نهفته است. کمبود آب، خشکسالی و قحطی در طی حتی سده پیشین سبب مرگ دهها هزار در اقصی نقاط کشور شده و بلواها و نزاع های اجتماعی متعددی را در بین قبایل و شیوخ آن سبب شده و می شود.
@alitayefi1
⚡️فروپاشی اجتماعی و مهاجرت. مسیله آب علاوه بر اینکه بستر ساز اسکان، یکجانشینی و توسعه پایدار محلی شده، بطور موازی عامل مهاجرت های نوین نیز گردیده است. خشکسالی، پایان یافتن منابع آب های زیرزمینی، مرگ قنات ها و قنات رسانی از یکسو و مدیریت غلط و ناموزون آبرسانی از سوی دیگر بعنوان شریان های خون رسانی به اقتصاد دامداری و سپس کشاورزی، آغازگر فروپاشی آبادانی های اجتماعی شده است و افراد، گروه ها و قبایل را ناگزیر از مهاجرت درون مرزی و کوچ برای یافتن آب و نان با تهاجم به آبادانی های دیگر ساخته است.
🤦🏻♂️فقر، بیکاری و گرسنگی. زندگی فصلی، اقتصاد کشت و کار در سرزمینی خشک با بحران های موسمی آب و سپس مدیریت ناموزون آن توسط دولت های بظاهر مدرن در کشور از زمان پهلوی ها تا حکومت دینی همواره کنار آبادانی، فقر و فلاکت را نیز در سفره ایرانی نهاده است. فقر، بیکاری های مزمن، گرسنگی و قحطی، آسیب های اجتماعی متعددی را سبب شده که گزاره کهنه بابا آب/نان داد را به چالش کشانده است. مصایبی از این دست همواره مانع آبادانی مدرن و پایدار در کشور بوده و با نسیمی خشک، غبار مرگ بر تداوم یکپارچگی ملی و اجتماعی نشانده است. بیهوده نیست اگر بنیان های عدم توسعه ناسیونالیزم در کشور را در دبّه ها و منابع آبی در کشور جستجو کنیم.
@alitayefi1
☀️شیوع خشکی و کم آبی در ایران در طی سالهای اخیر زمینه ساز تحولات اجتماعی عظیمی خواهد بود که علاوه بر پیامدهای انسانی و زیست محیطی، پسامدهای اجتماعی را نیز سبب خواهد شد که در نهایت تغییر دولت ها را نیز بدنبال می آورد. بی سبب نیست که ریشه واژه دولت، از واژه دَلو یا ظروف استحصال آب از قنات است که دایم در معرض رفت و آمد و بالا پایین شدن است.
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
💦مسیله آب در اقلیم ایران فقط یک مسیله زیست محیطی نیست بلکه کمبود و شکل گیری بنیان های تمدنی پیرامون آب و ارتباط تنگاتنگ آن با آبادانی در کشور سبب شده است که آب در طی سده های متمادی به یک مسیله اجتماعی و فرهنگی مبدل شود. خشکی، فقر آب، قابلیت کشت کمتر از ۲۰ درصد اراضی کشور و ازهم گسیختگی قومیتی و فرهنگی در کشور پیوند گسست ناپذیر آب و توسعه اجتماعی را همواره جان بخشیده است. در اینجا به برخی از ابعاد این مسیله میپردازم.
🏭آبادانی و زندگی اجتماعی دوگانه ناگسستنی است بطوریکه هرجا آبی مهیا و استحصال شده، زمینه آبادانی و توسعه مناسبات اجتماعی را نیز فراهم ساخته است. گونه زیست چندجانشینی که در طی سده ها گونه مسلط زندگی مردم ایران و پدیداری ساختار زیست اجتماعی عشایری و فرهنگ قبیلگی بوده است یکی از مهمترین رخسارهای وابسته به مسیله آب و به تبع آن مرتع و دامداری بوده است. این فرایند با وقوع تخته قاپو در عصر پهلوی اول برای توسعه توتالیتاریانیستی، اگرچه به یکجا نشینی ختم شد ولی این توسعه و مدرنیزم ایرانی همچنان مرهون تمهید و تعقیب آب و اقامه نماز ودعای باران برای آبادانی بوده و هست.
@alitayefi1
⚔️تفاهم و تضاد اجتماعی. بخش بزرگی از تضادهای اجتماعی در تاریخ ایران نیز عمدتا بر سر نخست آب و سپس زمین بوده است. بطوریکه ساختار مراتبی و هایرارکی ناشی از آن در مناسبات قدرت در جامعه ایران از دیرباز فرهنگ ولایی را در قالب میرآبی مسلط ساخته است. در این ساختار، قبایل حول محور آب، به همگرایی روی آورده و با پذیرش ولایت ولی، کدخدایی در آبادی ها و هژمونی شیوخ قبایل محلی درصدد توسعه محلی بوده اند. بخش بزرگی از مناقشات، تضاد و واگرایی های اجتماعی نیز محصول همین مدیریت آب و آبرسانی بوده است.
✊🏼اعتراض اجتماعی. بنیان بلواهای اجتماعی نیز از نظر تاریخی بر سر آب، زمین، مرتع و نان شکل گرفته است و از همین روی الفبای آموزش اجتماعی میرآبی در کشور حتی در ساختار آموزش مدرن بر گزاره "بابا آب داد" نهفته است. کمبود آب، خشکسالی و قحطی در طی حتی سده پیشین سبب مرگ دهها هزار در اقصی نقاط کشور شده و بلواها و نزاع های اجتماعی متعددی را در بین قبایل و شیوخ آن سبب شده و می شود.
@alitayefi1
⚡️فروپاشی اجتماعی و مهاجرت. مسیله آب علاوه بر اینکه بستر ساز اسکان، یکجانشینی و توسعه پایدار محلی شده، بطور موازی عامل مهاجرت های نوین نیز گردیده است. خشکسالی، پایان یافتن منابع آب های زیرزمینی، مرگ قنات ها و قنات رسانی از یکسو و مدیریت غلط و ناموزون آبرسانی از سوی دیگر بعنوان شریان های خون رسانی به اقتصاد دامداری و سپس کشاورزی، آغازگر فروپاشی آبادانی های اجتماعی شده است و افراد، گروه ها و قبایل را ناگزیر از مهاجرت درون مرزی و کوچ برای یافتن آب و نان با تهاجم به آبادانی های دیگر ساخته است.
🤦🏻♂️فقر، بیکاری و گرسنگی. زندگی فصلی، اقتصاد کشت و کار در سرزمینی خشک با بحران های موسمی آب و سپس مدیریت ناموزون آن توسط دولت های بظاهر مدرن در کشور از زمان پهلوی ها تا حکومت دینی همواره کنار آبادانی، فقر و فلاکت را نیز در سفره ایرانی نهاده است. فقر، بیکاری های مزمن، گرسنگی و قحطی، آسیب های اجتماعی متعددی را سبب شده که گزاره کهنه بابا آب/نان داد را به چالش کشانده است. مصایبی از این دست همواره مانع آبادانی مدرن و پایدار در کشور بوده و با نسیمی خشک، غبار مرگ بر تداوم یکپارچگی ملی و اجتماعی نشانده است. بیهوده نیست اگر بنیان های عدم توسعه ناسیونالیزم در کشور را در دبّه ها و منابع آبی در کشور جستجو کنیم.
@alitayefi1
☀️شیوع خشکی و کم آبی در ایران در طی سالهای اخیر زمینه ساز تحولات اجتماعی عظیمی خواهد بود که علاوه بر پیامدهای انسانی و زیست محیطی، پسامدهای اجتماعی را نیز سبب خواهد شد که در نهایت تغییر دولت ها را نیز بدنبال می آورد. بی سبب نیست که ریشه واژه دولت، از واژه دَلو یا ظروف استحصال آب از قنات است که دایم در معرض رفت و آمد و بالا پایین شدن است.
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://t.me/alitayefy
https://t.me/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://t.me/alitayefy
https://t.me/Musikdelangiz
رابطه فقر، محرومیت از آموزش و بیکاری گردگشتی است که تنها راه برونرفت از آن ایجاد بنیان های برابری اجتماعی و زدودن شکاف طبقاتی از جامعه است.
علی طایفی
@alitayefi1
علی طایفی
@alitayefi1
IJSP_Volume 6_Issue 2_Pages 391-416.pdf
714.8 KB
⁉️بررسی وضعیت کودکان خیابانی در تهران فقط نمونه ای است از اسیب پذیری کودکان در مناطق مختلف کشور خیابان جایی که حق کودک بفراموشی سپرده می شود.
علی طایفی
@alitayefi1
علی طایفی
@alitayefi1
🤦🏻♂️تحریف واقعیت، تخفیف جامعه شناسی
⁉️برای اولین بار در کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان در استکهلم سوید در ژوئن امسال شرکت کردم. صرفنظر از کاستی و فزونی های بسیار این کنفرانس علمی-اکتیویستی حضور تنها جامعه شناس از ایران در این نشست از وجوه بسیار قابل تاملی برخوردار است که برخی از آنها برای اطلاع و چه بسا نقد خود، آورده می شود:
👁. فقدان طرح و چارچوب نظری در سخنرانی که به "جنبش زنان ایران و تبدیل محدودیت به فرصت" میپرداخت و ادعای مفقود شدن مقاله سخنران استاد دانشگاه در ایران! چنان فضایی بدست داد که مجموعه صحبت وی به یک کلی گویی نامنسجم، بی هدف و بی نظام، فاقد متدولوژی، مجموعه ای از مشاهده های فردی اغلب نادرست و آمارهای بشدت غلط از ایران مبدل شد. التهاب و اعتراض عمومی حاضران در کنفرانس چنان شد که بیش از وقت سخنران، صرف نقد محتوا، روش، رویکرد و نگرش سخنران و اشتباهات فاحش وی گردید.
@alitayefi1
🤦🏻♀️. نگرش اصلاح گرایی افراطی، تحریف واقعیت مبتنی بر ذهنیت کوچک شماری جنبش های زنان منطقه برای نمایش مثبت وضعیت زنان ایران، دستکاری در فاکت های آماری و سفید نمایی وضعیت قوانین و ساختار ستمگونه ایران علیه زنان، رویکرد ایرانی گرایانه علیه زنان عرب، توهین و تحقیر آنان از حیث پوشش و موقعیت فرهنگی، و نگرش سانترالیستی او با محور قرار دادن وضعیت زنان تهران بعنوان نمایندگان زنان در کشور در میان از هم گسیختکی بحث وی، زمینه و اعتراض و نقد جدی بخش بزرگی از حضار را فراهم آورد.
👀. نگاه تبختر آمیز، سلسله مراتبی، بالا به پایین، بزرگ نمایی باور و نگرش مبتنی بر تحقیر خارج نشینان و لحن تمسخر آمیز سخنران بگونه ای بود که اکثریت زنان حاضر در کنفرانس به او شوریدند. نمایش اینهمه کاستی و ضعف در بیان، محتوا و رویکرد سخنران زمینه این شایبه را فراهم می ساخت که استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعه شناسی ایران، قصد تخریب چهره و مبارزه جنبش زنان نسل قدیم و جدید را داشته و درصدد تزریق این بود که فضای داخل کشور مطلوب است و همه چیز را فرصت میشمرد.
@alitayefi1
📝. شخصا بیش و پیش از آنکه از محتوای بحث این بانوی استاد دانشگاه، نویسنده و محقق مطالعات زنان متاسف شوم، از عنوان جامعه شناس بودن او و عضویت وی در انجمن جامعه شناسی بشدت مغبون شدم. او تنها زن جامعه شناس از ایران و تنها دکتر جامعه شناس ایرانی بنام محقق و استاد دانشگاه در این کنفرانس بود که با فقدان حداقل های رویکرد و روش شناسی جامعه شناختی چنان از الفاظ عامیانه، استنادهای غلط و از همگسیخته و با رویکردی سلسله مراتبی در بحث استفاده کرد که بیش از چهره واقعیت اجتماعی ایران بویژه زنان، و بیش از چهره شخص خود در این کنفرانس، به چهره جامعه شناسی در ایران لطمه زد.
⛔️. سخن پایانی اینکه با شناختی که از جامعه علمی جامعه شناسی در ایران دارم اگرچه می دانم سیطره جامعه شناسی محافظه کار در فضاهای علمی، دانشگاهی و پژوهشی بشدت از سوی ساختار مسلط دینی، سیاسی و ایدیولوژیک روبه رشد است ولی بر این باورم جامعه شناسان بسیاری هستند که میتوانستند با شایستگی بیشتری نمایندگی زنان، محققان، کنشگران انجمنی و مدرس استاد دانشگاه را برعهده گیرند. امید است بتوان این کاستی های علمی و فرهنگی را از سیمای نهادهای علمی و دانشگاهی کشور زدود.
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
⁉️برای اولین بار در کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان در استکهلم سوید در ژوئن امسال شرکت کردم. صرفنظر از کاستی و فزونی های بسیار این کنفرانس علمی-اکتیویستی حضور تنها جامعه شناس از ایران در این نشست از وجوه بسیار قابل تاملی برخوردار است که برخی از آنها برای اطلاع و چه بسا نقد خود، آورده می شود:
👁. فقدان طرح و چارچوب نظری در سخنرانی که به "جنبش زنان ایران و تبدیل محدودیت به فرصت" میپرداخت و ادعای مفقود شدن مقاله سخنران استاد دانشگاه در ایران! چنان فضایی بدست داد که مجموعه صحبت وی به یک کلی گویی نامنسجم، بی هدف و بی نظام، فاقد متدولوژی، مجموعه ای از مشاهده های فردی اغلب نادرست و آمارهای بشدت غلط از ایران مبدل شد. التهاب و اعتراض عمومی حاضران در کنفرانس چنان شد که بیش از وقت سخنران، صرف نقد محتوا، روش، رویکرد و نگرش سخنران و اشتباهات فاحش وی گردید.
@alitayefi1
🤦🏻♀️. نگرش اصلاح گرایی افراطی، تحریف واقعیت مبتنی بر ذهنیت کوچک شماری جنبش های زنان منطقه برای نمایش مثبت وضعیت زنان ایران، دستکاری در فاکت های آماری و سفید نمایی وضعیت قوانین و ساختار ستمگونه ایران علیه زنان، رویکرد ایرانی گرایانه علیه زنان عرب، توهین و تحقیر آنان از حیث پوشش و موقعیت فرهنگی، و نگرش سانترالیستی او با محور قرار دادن وضعیت زنان تهران بعنوان نمایندگان زنان در کشور در میان از هم گسیختکی بحث وی، زمینه و اعتراض و نقد جدی بخش بزرگی از حضار را فراهم آورد.
👀. نگاه تبختر آمیز، سلسله مراتبی، بالا به پایین، بزرگ نمایی باور و نگرش مبتنی بر تحقیر خارج نشینان و لحن تمسخر آمیز سخنران بگونه ای بود که اکثریت زنان حاضر در کنفرانس به او شوریدند. نمایش اینهمه کاستی و ضعف در بیان، محتوا و رویکرد سخنران زمینه این شایبه را فراهم می ساخت که استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعه شناسی ایران، قصد تخریب چهره و مبارزه جنبش زنان نسل قدیم و جدید را داشته و درصدد تزریق این بود که فضای داخل کشور مطلوب است و همه چیز را فرصت میشمرد.
@alitayefi1
📝. شخصا بیش و پیش از آنکه از محتوای بحث این بانوی استاد دانشگاه، نویسنده و محقق مطالعات زنان متاسف شوم، از عنوان جامعه شناس بودن او و عضویت وی در انجمن جامعه شناسی بشدت مغبون شدم. او تنها زن جامعه شناس از ایران و تنها دکتر جامعه شناس ایرانی بنام محقق و استاد دانشگاه در این کنفرانس بود که با فقدان حداقل های رویکرد و روش شناسی جامعه شناختی چنان از الفاظ عامیانه، استنادهای غلط و از همگسیخته و با رویکردی سلسله مراتبی در بحث استفاده کرد که بیش از چهره واقعیت اجتماعی ایران بویژه زنان، و بیش از چهره شخص خود در این کنفرانس، به چهره جامعه شناسی در ایران لطمه زد.
⛔️. سخن پایانی اینکه با شناختی که از جامعه علمی جامعه شناسی در ایران دارم اگرچه می دانم سیطره جامعه شناسی محافظه کار در فضاهای علمی، دانشگاهی و پژوهشی بشدت از سوی ساختار مسلط دینی، سیاسی و ایدیولوژیک روبه رشد است ولی بر این باورم جامعه شناسان بسیاری هستند که میتوانستند با شایستگی بیشتری نمایندگی زنان، محققان، کنشگران انجمنی و مدرس استاد دانشگاه را برعهده گیرند. امید است بتوان این کاستی های علمی و فرهنگی را از سیمای نهادهای علمی و دانشگاهی کشور زدود.
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://t.me/alitayefy
https://t.me/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://t.me/alitayefy
https://t.me/Musikdelangiz
sociology_101.pdf
57.1 MB
مبانی جامعه شناسی
جدیدترین نسخه از مبانی جامعه شناسی از فرهنگ تا نهادها و تغییر اجتماعی، قابل توصیه به علاقمندان و دانشجویان علوم اجتماعی.
علی طایفی
@alitayefi1
جدیدترین نسخه از مبانی جامعه شناسی از فرهنگ تا نهادها و تغییر اجتماعی، قابل توصیه به علاقمندان و دانشجویان علوم اجتماعی.
علی طایفی
@alitayefi1
Forwarded from دوجنسگرا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی زینب پیغمبرزاده و ارائه مقاله «بررسی ارتباط مطالبات جنبش فمینیستی و جنبش دگرباشان ایران» در ۲۹امین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایرانی در استکهلم