راهنمای کتاب/ بیار قندِ معانی ز شمس تبریزی
آذر کلهر
«کتابِ شمسِ تبریز»
(جلد اول: طرحی از منظومۀ حِکمی و هنری شمس تبریزی)
نویسنده: مهدی سالاری نسب
ناشر: #نشر_نی، چاپ اول، 1397
581 صفحه، 68000تومان
#ادبیات_کلاسیک #مولانا #شمس_تبریزی
#شعر
شمس و مولانا.
این دو نام را اغلب با هم شنیده ایم. می توان گفت سرنوشتِ هیچ دو اندیشمندی تا این حد به هم بسته نشده است. و البته بین هیچ دو متفکری هم، چنین رابطۀ عاشقانه ای گزارش نشده که بین این دو اتفاق افتاده. اما سرنوشتِ شمس و مولانا با هم به کلی متفاوت است: در بین بزرگانِ فرهنگ ما، زندگی کسی به اندازۀ مولانا روشن نیست. و بر هیچ کتاب فارسی به اندازۀ مثنوی معنوی شرح ننوشته اند. از سوانحِ زندگانیِ شمس اما اطلاعات بسیار کمی داریم، گفته های خودش هم قرنها در خفا مانده و هاله ای از راز گرداگردِ او پیچیده شده است. حتی برخی محققان، او را شخصی غیرواقعی و خیالی دانسته اند، تا اینکه مقالات شمس کشف شد.
هر کس که اشعارِ مولانا را بخواند تعجب می کند که این شمس چه شخصیتی بوده که عارف و شاعرِ بی نظیری چون مولانا شیفتۀ او شده است. قرنها به درستی معلوم نبود که شمس با چه تعالیمی مولانا را چنین زیر و زبر کرده است.
اما #مقالات_شمس متنی است حاویِ گفته های #شمس در دو سه سال حضورش در قونیه و دربردارندۀ سخنانی است پراکنده و گاه بدون ربط و ارتباطِ دقیق و روشن، اما همچون خودِ شمس عجیب و غریب است.
کتاب «شمس تبریز» به قلمِ #مهدی_سالاری_نسب که در دو جلد از سوی نشر نی به بازار آمده منبعِ مناسبی است برای آشنا شدن با یکی از شخصیتهای پشت ابرِ ماندۀ فرهنگ ایران که عامل تحول مولانا بوده و همچنین دریچه ای است به سوی بهترشناختنِ شخصیت و اندیشۀ مولانا. اما وجهۀ امتیاز کتابِ سالاری نسب از دیگر پژوهشگران، رویکردِ تازه و نظاممندِ او به سخنان شمس تبریزی است.
در تحلیلِ نظام مندِ آثار و اندیشه های یک اندیشمند، باید تمام اجزای تفکر او را از یک منظرِ همه جانبه تبیین کرد. این روش در تحقیقات دانشگاههای معتبرِ دنیا جایگاهی اساسی دارد. در واقع بدونِ درک صحیح از ریشه ها و مبادیِ فکریِ یک اندیشمند، راهِ فهمِ صحیحِ جزئیات اندیشۀ او بسته است.
نویسندۀ کتاب شمس تبریز از دو جهت وظیفۀ دشواری را به عهده گرفته است، اول اینکه تبیین نظام مندِ اندیشۀ متفکران و عرفای ایرانی، روشی است که در بین محققین کشور ما رواج ندارد و نمونه های زیادی برای چنین تحقیقاتِ بنیادی و جامع نداریم. و دوم اینکه شمس تبریز تنها یک کتاب دارد که آن هم در واقع ریختۀ قلمِ خودش نیست بلکه تحریر گفته های اوست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980212192.html
آذر کلهر
«کتابِ شمسِ تبریز»
(جلد اول: طرحی از منظومۀ حِکمی و هنری شمس تبریزی)
نویسنده: مهدی سالاری نسب
ناشر: #نشر_نی، چاپ اول، 1397
581 صفحه، 68000تومان
#ادبیات_کلاسیک #مولانا #شمس_تبریزی
#شعر
شمس و مولانا.
این دو نام را اغلب با هم شنیده ایم. می توان گفت سرنوشتِ هیچ دو اندیشمندی تا این حد به هم بسته نشده است. و البته بین هیچ دو متفکری هم، چنین رابطۀ عاشقانه ای گزارش نشده که بین این دو اتفاق افتاده. اما سرنوشتِ شمس و مولانا با هم به کلی متفاوت است: در بین بزرگانِ فرهنگ ما، زندگی کسی به اندازۀ مولانا روشن نیست. و بر هیچ کتاب فارسی به اندازۀ مثنوی معنوی شرح ننوشته اند. از سوانحِ زندگانیِ شمس اما اطلاعات بسیار کمی داریم، گفته های خودش هم قرنها در خفا مانده و هاله ای از راز گرداگردِ او پیچیده شده است. حتی برخی محققان، او را شخصی غیرواقعی و خیالی دانسته اند، تا اینکه مقالات شمس کشف شد.
هر کس که اشعارِ مولانا را بخواند تعجب می کند که این شمس چه شخصیتی بوده که عارف و شاعرِ بی نظیری چون مولانا شیفتۀ او شده است. قرنها به درستی معلوم نبود که شمس با چه تعالیمی مولانا را چنین زیر و زبر کرده است.
اما #مقالات_شمس متنی است حاویِ گفته های #شمس در دو سه سال حضورش در قونیه و دربردارندۀ سخنانی است پراکنده و گاه بدون ربط و ارتباطِ دقیق و روشن، اما همچون خودِ شمس عجیب و غریب است.
کتاب «شمس تبریز» به قلمِ #مهدی_سالاری_نسب که در دو جلد از سوی نشر نی به بازار آمده منبعِ مناسبی است برای آشنا شدن با یکی از شخصیتهای پشت ابرِ ماندۀ فرهنگ ایران که عامل تحول مولانا بوده و همچنین دریچه ای است به سوی بهترشناختنِ شخصیت و اندیشۀ مولانا. اما وجهۀ امتیاز کتابِ سالاری نسب از دیگر پژوهشگران، رویکردِ تازه و نظاممندِ او به سخنان شمس تبریزی است.
در تحلیلِ نظام مندِ آثار و اندیشه های یک اندیشمند، باید تمام اجزای تفکر او را از یک منظرِ همه جانبه تبیین کرد. این روش در تحقیقات دانشگاههای معتبرِ دنیا جایگاهی اساسی دارد. در واقع بدونِ درک صحیح از ریشه ها و مبادیِ فکریِ یک اندیشمند، راهِ فهمِ صحیحِ جزئیات اندیشۀ او بسته است.
نویسندۀ کتاب شمس تبریز از دو جهت وظیفۀ دشواری را به عهده گرفته است، اول اینکه تبیین نظام مندِ اندیشۀ متفکران و عرفای ایرانی، روشی است که در بین محققین کشور ما رواج ندارد و نمونه های زیادی برای چنین تحقیقاتِ بنیادی و جامع نداریم. و دوم اینکه شمس تبریز تنها یک کتاب دارد که آن هم در واقع ریختۀ قلمِ خودش نیست بلکه تحریر گفته های اوست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980212192.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«کتابِ شمسِ تبریز»؛ (جلد اول: طرحی از منظومۀ حِکمی و هنری شمس تبریزی)؛ مهدی سالاری نسب؛ نشر نی بیار قندِ معانی ز شمس تبریزی
«کتابِ شمسِ تبریز»
راهنمای کتاب/ وحشیانه بگو گرگ حیوان بهتری است
آرش محسنی
«زخمی که از زمین به ارث میبرید»
نویسنده: عطیه عطارزاده
ناشر: چشمه، چاپ اول،۱۳۹۷
۱۱۰ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان
#شعر #نشرچشمه
بازار نشر حال خوشی ندارد، اما بازار شعر در خرابی مطلق است. اگر چنین احوالاتی ادامه پیدا کند، دور نیست که اضمحلال رسمی شعر مدرن فارسی در لبههای قرن جدید اتفاق بیافتد. مخاطب شعر نو به سرعت در حال ریزش و کاهش است و شمارگان دفترهای شعر به گواهی شناسنامهی کتابها و اعلام رسمی برخی ناشران، به ۵۰۰ نسخه، ۳۰۰ نسخه و کمتر رسیده است. شعر نو که زمانی با ظهور شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، منوچهر آتشی و چند تن دیگر ره صدساله را به چند سال پیمود و به اوج کارکرد و تاثیر اجتماعی سیاسی خود رسید، پس از خاموشی بزرگان به ادبار تجربههای خام و ناپخته، بازیهای افراطی با کلمات و جریانهای ساختگی و بینتیجه دچار آمد و سیاستهای بالادستی وزارت ارشاد و سازمانهای رسمی برای شاعرسازی و رواج شعر مورد پسند خودشان به نتایج روشن و قابل عرضی منجر نشد. در این میان چند ناشر انگشتشمار هنوز چراغ شعر را در آشفتهبازار نشر روشن نگاه داشتهاند و هنوز با همهی فشارهای اقتصادی و بیاعتنایی مخاطب، شعر منتشر میکنند. نشر چشمه از مهمترین ناشرانیست که هنوز در فروست جهان تازهی شعر، شعر شاعران جوان را به دست مخاطبان اندکش میرساند و اگرچه همیشه نقدهایی جدی به پروسهی انتشار آنها بر او وارد است اما در چنین احوالی کاری بس محترم و ارزشمند میکند. شمارهی صد و بیست و دوم این فروست، دفتر شعر عطیه عطارزاده است. «زخمی که از زمین به ارث میبرید» عنوان دومین دفتر شعر این شاعر جوان است که ۵۱ شعر تازهی او را در بر میگیرد. شعرهای این کتاب در شش بخش جمع آمدهاند. بخشها نام خاصی ندارند و مخاطب بعد از خواندن یازده شعر با فصل یک برخورد میکند و از این به بعد شاهد عددگذاری و نامگذاری فصلهاست.
میتوان در هرکدام از شعرهای این کتاب طرحی از نیشخند به انسان معاصر را دید. عطارزاده در این شعرها با نگاهی ابزورد به مناسبتهای زندگی روزمره، گرفتاریها و معضلات پیچیدهی انسان عصر جدید پوزخند میزند و در چهرهای که از او و جهانش تصویر میکند، شتابزدگی، فراموشی، تنهایی و ناامیدی او را نشان میدهد.
شعر عطیه عطارزاده نوعی سیر در تاریخ و اسطوره با تلاش برای انطباق هر دو با زندگی پس از دوران مدرن است. ارجاعات بسیاری در شعر او هست که به اتفاقات و شخصیتهای تاریخی و اساطیری میپردازند و بسیار پیش آمده که شاعر در پاورقی آن ارجاعات را بدون توضیح رها میکند. گاه سطری استفادهشده از شاعر دیگری را ارجاع میدهد و گاه بدون اشاره به سطری مشهور از آن میگذرد. اسامی تاریخی را بدون ذکر توضیح در پاورقی یا پایان کتاب در شعرش میآورد که مخاطب برای فهم آنها به دانشی پایهای از تاریخ و شخصیتهای تاریخی و مثالی دارد.
زبان شعری عطارزاده زبانی طبیعی است که میل به سادگی دارد اما برای پوشاندن این تمایل دست به دامن زبان آرکاییک شعر فارسی یا متون عرفانی قدیم میشود:
«مجموع مادرانم هستم
مجموع پدرانم
مجموع کودکانی که به دنیا نیامدهاند
صیغهی جمع نهنگان مردهام
صیغهی جمع شقهشقهشدن پای مسیح مصلوب بر باد
و دست کشیدن به مه
انگار مرگم را با خودم هرجا که بخواهم ببرم…»
یا:
«به شستن ظرفها ادامه بده
به احضار مردگان بر جدارهی قاشق
به گذشتن از مرز مکدر بشقاب
برای رسیدن به شی ناممکن
به دست کشیدن بر دملی چرکین در حواشی لیوان
به شستن ظرفها ادامه بده
به کندن زخمی که تمامناشدنی است…»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980724095.html
آرش محسنی
«زخمی که از زمین به ارث میبرید»
نویسنده: عطیه عطارزاده
ناشر: چشمه، چاپ اول،۱۳۹۷
۱۱۰ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان
#شعر #نشرچشمه
بازار نشر حال خوشی ندارد، اما بازار شعر در خرابی مطلق است. اگر چنین احوالاتی ادامه پیدا کند، دور نیست که اضمحلال رسمی شعر مدرن فارسی در لبههای قرن جدید اتفاق بیافتد. مخاطب شعر نو به سرعت در حال ریزش و کاهش است و شمارگان دفترهای شعر به گواهی شناسنامهی کتابها و اعلام رسمی برخی ناشران، به ۵۰۰ نسخه، ۳۰۰ نسخه و کمتر رسیده است. شعر نو که زمانی با ظهور شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، منوچهر آتشی و چند تن دیگر ره صدساله را به چند سال پیمود و به اوج کارکرد و تاثیر اجتماعی سیاسی خود رسید، پس از خاموشی بزرگان به ادبار تجربههای خام و ناپخته، بازیهای افراطی با کلمات و جریانهای ساختگی و بینتیجه دچار آمد و سیاستهای بالادستی وزارت ارشاد و سازمانهای رسمی برای شاعرسازی و رواج شعر مورد پسند خودشان به نتایج روشن و قابل عرضی منجر نشد. در این میان چند ناشر انگشتشمار هنوز چراغ شعر را در آشفتهبازار نشر روشن نگاه داشتهاند و هنوز با همهی فشارهای اقتصادی و بیاعتنایی مخاطب، شعر منتشر میکنند. نشر چشمه از مهمترین ناشرانیست که هنوز در فروست جهان تازهی شعر، شعر شاعران جوان را به دست مخاطبان اندکش میرساند و اگرچه همیشه نقدهایی جدی به پروسهی انتشار آنها بر او وارد است اما در چنین احوالی کاری بس محترم و ارزشمند میکند. شمارهی صد و بیست و دوم این فروست، دفتر شعر عطیه عطارزاده است. «زخمی که از زمین به ارث میبرید» عنوان دومین دفتر شعر این شاعر جوان است که ۵۱ شعر تازهی او را در بر میگیرد. شعرهای این کتاب در شش بخش جمع آمدهاند. بخشها نام خاصی ندارند و مخاطب بعد از خواندن یازده شعر با فصل یک برخورد میکند و از این به بعد شاهد عددگذاری و نامگذاری فصلهاست.
میتوان در هرکدام از شعرهای این کتاب طرحی از نیشخند به انسان معاصر را دید. عطارزاده در این شعرها با نگاهی ابزورد به مناسبتهای زندگی روزمره، گرفتاریها و معضلات پیچیدهی انسان عصر جدید پوزخند میزند و در چهرهای که از او و جهانش تصویر میکند، شتابزدگی، فراموشی، تنهایی و ناامیدی او را نشان میدهد.
شعر عطیه عطارزاده نوعی سیر در تاریخ و اسطوره با تلاش برای انطباق هر دو با زندگی پس از دوران مدرن است. ارجاعات بسیاری در شعر او هست که به اتفاقات و شخصیتهای تاریخی و اساطیری میپردازند و بسیار پیش آمده که شاعر در پاورقی آن ارجاعات را بدون توضیح رها میکند. گاه سطری استفادهشده از شاعر دیگری را ارجاع میدهد و گاه بدون اشاره به سطری مشهور از آن میگذرد. اسامی تاریخی را بدون ذکر توضیح در پاورقی یا پایان کتاب در شعرش میآورد که مخاطب برای فهم آنها به دانشی پایهای از تاریخ و شخصیتهای تاریخی و مثالی دارد.
زبان شعری عطارزاده زبانی طبیعی است که میل به سادگی دارد اما برای پوشاندن این تمایل دست به دامن زبان آرکاییک شعر فارسی یا متون عرفانی قدیم میشود:
«مجموع مادرانم هستم
مجموع پدرانم
مجموع کودکانی که به دنیا نیامدهاند
صیغهی جمع نهنگان مردهام
صیغهی جمع شقهشقهشدن پای مسیح مصلوب بر باد
و دست کشیدن به مه
انگار مرگم را با خودم هرجا که بخواهم ببرم…»
یا:
«به شستن ظرفها ادامه بده
به احضار مردگان بر جدارهی قاشق
به گذشتن از مرز مکدر بشقاب
برای رسیدن به شی ناممکن
به دست کشیدن بر دملی چرکین در حواشی لیوان
به شستن ظرفها ادامه بده
به کندن زخمی که تمامناشدنی است…»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980724095.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«زخمی که از زمین به ارث میبرید»؛ عطیه عطارزاده؛ نشر چشمه وحشیانه بگو گرگ حیوان بهتری است
«زخمی که از زمین به ارث میبرید»
راهنمای کتاب/ چهرهام به جنگ رفته است
آرش محسنی
«سهگانهی خاورمیانه»
نویسنده: گروس عبدالملکیان
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
۱۰۰ صفحه، ۱۴۰۰۰ تومان
#شعر #نشرچشمه
ششمین دفتر شعر گروس عبدالملکیان با عنوان «سهگانهی خاورمیانه» در نشر چشمه منتشر شده است. کتابی که میتواند نشانهگذاری تاریخی مهمی باشد بر تاریخ پر از خون، انقلاب، جنگ و جادوی خاورمیانه. شعرهای این کتاب وضعیت موجود خاورمیانه را تشریح نمیکنند بلکه برای زخمهای این بخش ویران زمین مثل لالایی غمانگیزی عمل میکنند.
شعر فارسی در دوران معاصر از دایرههای محدود مسائل اجتماعی و روزمرهی داخل ایران پا را فراتر گذاشته و با نگاهی جهانشمول، مسائل جهانی و دغدغههای مهم مردم دنیا را در خود منعکس کرده است. این نگاه میتواند و چنان که نشان میدهد، توجهی ویژه به خاورمیانه نیز دارد. ظهور گروههای افراطی مذهبی چون طالبان، القاعده و داعش، کشتار بیرحمانه و وسیع غیر نظامیان و مردم بیگناه، ویرانیهای جنگ و آوارگی مردم تیرهروز کشورهای سوریه، عراق و افغانستان یکی از مایههای قابل بررسی و مهم شعر معاصر فارسی است. حساسیت شاعران معاصر به حوادث پیرامونشان بروزی بسیار مشخص در صفحات مجازی و شبکههای اجتماعی دارد. برای نمونه با تجاوز ارتش ترکیه به خاک سوریه و سرکوب و کشتار کردهای شمال آن کشور، بسیاری از شاعران معاصر به آن اتفاق واکنش نشان دادند و شعرهایشان نشان میدهد که آنها دیگر چون گذشته در محدودهی اتفاقات کماهمیت روزمره و مسائل شخصی و مبهم نمینویسند. در بین اگر سخن از عشق یا مرگ است، در پیوند تنگاتنگ با مسئلهی جنگ، پناهندگی و آوارگی مطرح میشود.
دفتر شعر سهگانهی خاورمیانه سه فصل دارد اما چنانکه عبدالملکیان در آغاز کتاب نوشته است، آغاز فصلهایش مشخص نیست. در حقیقت این شعرها اینگونه هستند که از هرجا احساسشان کنید شکل میگیرند و آغاز میشوند. سه عنصر نمادین و مهم این کتاب، جنگ، عشق و تنهایی است. عبدالملکیان سعی در ترسیم چهرهای از انسان خاورمیانه دارد که این سه عنصر خطوط اصلی تشکیلدهندهی آن به شمار میروند. انسانی که تنهایی میکشد، همیشه چشم به دوردستها و غرب دارد، چشم به دنیایی بهتر فراسوی مرزها و همچنین مرزهای زندگی دارد، بمباران میشود، خانواده و اعضای بدنش را از دست میدهد و عاشق میشود.
زخم را نمیبندم
اصرار نمیکنم
میگذارم خونم بیاید بیرون
برود در اطراف خانه بچرخد
ببیند خودش
که هیچ خبری نیست
میگذارم خونم بیاید بیرون
هرچه میخواهد بر خاک بنویسد
در خاک فرو رود
زیر خاک بنویسد
کاری کند
که مردهها هم شعر بخوانند…
…
کسی میگوید
این حرفها را تمام کن
کاری میکنیم
که در خونت شنا کنی…
فصلهای کتاب سهگانهی خاورمیانه با یک محور عمودی مشخص به هم ربط پیدا کردهاند و آن جنگ است. مردم این نقطه از کره زمین با این کلمه بسیار آشنایند. جنگ برای هزاران سال جزو جداناشدنی زندگی آنان بوده است. آنها هرقدر که در طول تاریخ به رویاپردازی، شعر و نازکخیالی شهره بودهاند، به جنگ، خشونت و کشتار نیز سرآمد بودهاند. بسیار زمانی در رودخانههای خاورمیانهخون جاری بوده است و مردمش همیشه به بهانهای به کشتن یکدیگر برخاستهاند. پس هنگامی که محوریت کار خود را خاورمیانه قرار میدهیم، بیتردید یکی از نمادهای مهم آن جنگ و خونریزی است.
ادامه...https://www.alef.ir/news/3980815144.html
آرش محسنی
«سهگانهی خاورمیانه»
نویسنده: گروس عبدالملکیان
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
۱۰۰ صفحه، ۱۴۰۰۰ تومان
#شعر #نشرچشمه
ششمین دفتر شعر گروس عبدالملکیان با عنوان «سهگانهی خاورمیانه» در نشر چشمه منتشر شده است. کتابی که میتواند نشانهگذاری تاریخی مهمی باشد بر تاریخ پر از خون، انقلاب، جنگ و جادوی خاورمیانه. شعرهای این کتاب وضعیت موجود خاورمیانه را تشریح نمیکنند بلکه برای زخمهای این بخش ویران زمین مثل لالایی غمانگیزی عمل میکنند.
شعر فارسی در دوران معاصر از دایرههای محدود مسائل اجتماعی و روزمرهی داخل ایران پا را فراتر گذاشته و با نگاهی جهانشمول، مسائل جهانی و دغدغههای مهم مردم دنیا را در خود منعکس کرده است. این نگاه میتواند و چنان که نشان میدهد، توجهی ویژه به خاورمیانه نیز دارد. ظهور گروههای افراطی مذهبی چون طالبان، القاعده و داعش، کشتار بیرحمانه و وسیع غیر نظامیان و مردم بیگناه، ویرانیهای جنگ و آوارگی مردم تیرهروز کشورهای سوریه، عراق و افغانستان یکی از مایههای قابل بررسی و مهم شعر معاصر فارسی است. حساسیت شاعران معاصر به حوادث پیرامونشان بروزی بسیار مشخص در صفحات مجازی و شبکههای اجتماعی دارد. برای نمونه با تجاوز ارتش ترکیه به خاک سوریه و سرکوب و کشتار کردهای شمال آن کشور، بسیاری از شاعران معاصر به آن اتفاق واکنش نشان دادند و شعرهایشان نشان میدهد که آنها دیگر چون گذشته در محدودهی اتفاقات کماهمیت روزمره و مسائل شخصی و مبهم نمینویسند. در بین اگر سخن از عشق یا مرگ است، در پیوند تنگاتنگ با مسئلهی جنگ، پناهندگی و آوارگی مطرح میشود.
دفتر شعر سهگانهی خاورمیانه سه فصل دارد اما چنانکه عبدالملکیان در آغاز کتاب نوشته است، آغاز فصلهایش مشخص نیست. در حقیقت این شعرها اینگونه هستند که از هرجا احساسشان کنید شکل میگیرند و آغاز میشوند. سه عنصر نمادین و مهم این کتاب، جنگ، عشق و تنهایی است. عبدالملکیان سعی در ترسیم چهرهای از انسان خاورمیانه دارد که این سه عنصر خطوط اصلی تشکیلدهندهی آن به شمار میروند. انسانی که تنهایی میکشد، همیشه چشم به دوردستها و غرب دارد، چشم به دنیایی بهتر فراسوی مرزها و همچنین مرزهای زندگی دارد، بمباران میشود، خانواده و اعضای بدنش را از دست میدهد و عاشق میشود.
زخم را نمیبندم
اصرار نمیکنم
میگذارم خونم بیاید بیرون
برود در اطراف خانه بچرخد
ببیند خودش
که هیچ خبری نیست
میگذارم خونم بیاید بیرون
هرچه میخواهد بر خاک بنویسد
در خاک فرو رود
زیر خاک بنویسد
کاری کند
که مردهها هم شعر بخوانند…
…
کسی میگوید
این حرفها را تمام کن
کاری میکنیم
که در خونت شنا کنی…
فصلهای کتاب سهگانهی خاورمیانه با یک محور عمودی مشخص به هم ربط پیدا کردهاند و آن جنگ است. مردم این نقطه از کره زمین با این کلمه بسیار آشنایند. جنگ برای هزاران سال جزو جداناشدنی زندگی آنان بوده است. آنها هرقدر که در طول تاریخ به رویاپردازی، شعر و نازکخیالی شهره بودهاند، به جنگ، خشونت و کشتار نیز سرآمد بودهاند. بسیار زمانی در رودخانههای خاورمیانهخون جاری بوده است و مردمش همیشه به بهانهای به کشتن یکدیگر برخاستهاند. پس هنگامی که محوریت کار خود را خاورمیانه قرار میدهیم، بیتردید یکی از نمادهای مهم آن جنگ و خونریزی است.
ادامه...https://www.alef.ir/news/3980815144.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«سهگانهی خاورمیانه»؛ گروس عبدالملکیان؛ نشر چشمه چهرهام به جنگ رفته است
«سهگانهی خاورمیانه»
به روایت نویسنده/ کلامی که در حروف نمی گنجد
قربان ولیئی
«فقط تویی که منم»
نویسنده: قربان ولیئی
ناشر : نیستان، چاپ اول 1399
144صفحه، 28000 تومان
#شعر #نشرنیستان
آخرین دفتر شعری که از بنده منتشر شده است مجموعه ای از شعر های کوتاه نیمایی بنده است که ناشرآن کتاب نیستان است و در شمارگان ۸۰۰ نسخه به بازار عرضه شده است این دفتر نخستین مجموعۀ شعر نو نیمایی من است. البته در یکی از دفترهای پیشین بنده با نام «باید نوشت نام تو را با پرنده ها» چند نمونه شعر نیمایی نیز وجود داشت.
شعرهای این دفتر غالباً کوتاه بلکه بسیار کوتاه هستند. واقعیت این است که حوزه اصلی کار من غزل و مثنوی است و بیشترین شعرهایی که از بنده چاپ شده است در حوزه غزل است و نمی توانم دلبستگی ام را به قالب غزل پنهان کنم . گر چه قالب نیمایی نیز همواره برای من جذاب بوده است.
در دو سه سال گذشته تمایل شدیدی به سرودن شعر در کمترین کلمات و در عروض نیمایی پیدا کردم . محصول این تمایل شدید همین دفتر جدید است. دفتر شعر «فقط تویی که منم» با دو مقدمه تحت عنوان پیش سرود آغاز می شود که در قالب قطعه ادبی یا نثر شاعرانه است. درونمایه این دو مقدمه همچون بقیه شعرهای این دفتر نیایش است.پیشسرود نخستین را در ادامه می خوانید:
پیشسرود نخستین
طوفانی بنیان کن است هستی
که تو را می وزد
رودخانه ای عرشی است که از تو بر می خیزد
و در تو می ریزد
بزرگا تو
که ادراک را در تو راهی نیست
اندیشه در مدارتو مستانه می چرخد
و خاموش فرو می افتد
چه شورانگیز است تلاوت مکتوب ملکوتی هستی
و دیدار تو در کلمات رقصان آن
چه روح افزاست شنیدن نام های تو
در هوهوی جنون آمیز بادها
و سماع سبکبار بیدها
سپاس ای طوفان ربّانی
که ذرات مرا در هستی می پراکنی
سپاس ای آینه های چرخان
که مرا در تب دیدار برمی افروزید
ای الله
کلام تو در حروف نمی گنجد
سکوتی ببخش
تا بی حروف
کلام کاملت را دریابم
ای الله
چنان کن که همه تو را باشم
و جز تو را نشناسم
که همه تویی
ای نور نور نور
روانم را به آتش مقدس مهر برافروز
تا کلمات روان تو را دوست بدارم
که هستان
جریان بانگ حیرت آهنگ تواند
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3991008096.html
قربان ولیئی
«فقط تویی که منم»
نویسنده: قربان ولیئی
ناشر : نیستان، چاپ اول 1399
144صفحه، 28000 تومان
#شعر #نشرنیستان
آخرین دفتر شعری که از بنده منتشر شده است مجموعه ای از شعر های کوتاه نیمایی بنده است که ناشرآن کتاب نیستان است و در شمارگان ۸۰۰ نسخه به بازار عرضه شده است این دفتر نخستین مجموعۀ شعر نو نیمایی من است. البته در یکی از دفترهای پیشین بنده با نام «باید نوشت نام تو را با پرنده ها» چند نمونه شعر نیمایی نیز وجود داشت.
شعرهای این دفتر غالباً کوتاه بلکه بسیار کوتاه هستند. واقعیت این است که حوزه اصلی کار من غزل و مثنوی است و بیشترین شعرهایی که از بنده چاپ شده است در حوزه غزل است و نمی توانم دلبستگی ام را به قالب غزل پنهان کنم . گر چه قالب نیمایی نیز همواره برای من جذاب بوده است.
در دو سه سال گذشته تمایل شدیدی به سرودن شعر در کمترین کلمات و در عروض نیمایی پیدا کردم . محصول این تمایل شدید همین دفتر جدید است. دفتر شعر «فقط تویی که منم» با دو مقدمه تحت عنوان پیش سرود آغاز می شود که در قالب قطعه ادبی یا نثر شاعرانه است. درونمایه این دو مقدمه همچون بقیه شعرهای این دفتر نیایش است.پیشسرود نخستین را در ادامه می خوانید:
پیشسرود نخستین
طوفانی بنیان کن است هستی
که تو را می وزد
رودخانه ای عرشی است که از تو بر می خیزد
و در تو می ریزد
بزرگا تو
که ادراک را در تو راهی نیست
اندیشه در مدارتو مستانه می چرخد
و خاموش فرو می افتد
چه شورانگیز است تلاوت مکتوب ملکوتی هستی
و دیدار تو در کلمات رقصان آن
چه روح افزاست شنیدن نام های تو
در هوهوی جنون آمیز بادها
و سماع سبکبار بیدها
سپاس ای طوفان ربّانی
که ذرات مرا در هستی می پراکنی
سپاس ای آینه های چرخان
که مرا در تب دیدار برمی افروزید
ای الله
کلام تو در حروف نمی گنجد
سکوتی ببخش
تا بی حروف
کلام کاملت را دریابم
ای الله
چنان کن که همه تو را باشم
و جز تو را نشناسم
که همه تویی
ای نور نور نور
روانم را به آتش مقدس مهر برافروز
تا کلمات روان تو را دوست بدارم
که هستان
جریان بانگ حیرت آهنگ تواند
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3991008096.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فقط تویی که منم»؛ قربان ولیئی؛ نشر نیستان کلامی که در حروف نمی گنجد
«فقط تویی که منم»
راهنمای کتاب / توصیف معشوق؛ از نقصان تا کمال
سعیده امینزاده
«ققنوس و قمری و شکایت عاشق»
نویسنده: ویلیام شکسپیر
ترجمه: امید طبیبزاده
ناشر: چشمه، چاپ اول 1399
212 صفحه، 40000 تومان
#شعر #نشرچشمه
توانمندیهای شاعریِ شکسپیر اغلب زیر سایهی شهرت نمایشنامهنویسیاش گم شده است. اما شکسپیر در زمان حیاتاش به همان اندازه که به خاطر نمایشنامههایش معروف بود، برای اشعار غیرنمایشیاش هم در مرکز توجه قرار داشت. اقبال خوانندگان به منظومهی «ونوس و آدونیس»ِ او که در 1593 انتشار یافت، به روشنی گویای این جنبه از شخصیت حرفهای اوست. گرچه پیش از انتشار اولین مجموعهی کامل از آثار و وقایع زندگی او، همواره ناشران بر اشعار غیرنمایشی او تمرکز داشتند، اما دقیقاً پس از آن و به دلیل گنجاندن آثار نمایشی و بیاعتنایی به اشعار غیرنمایشیاش، تنها نبوغ دراماتیک او در معرض توجه عموم قرار گرفت.
بر همین مبنا غزلوارههای شکسپیر که برجستهترین آنها «ققنوس و قمری» و «شکایت عاشق» هستند نیز بسیار مهجور واقع شدهاند. اشعاری که استعداد حیرتانگیز او را در پرداختن تصاویر ناب غنایی و تبحر بیرقیباش را در وزن و بحر شعری به نمایش میگذارند. این اشعار از تنوع موضوعی بسیار و همچنین آغاز و میانهی حسابشدهای همچون نمایشنامههای شکسپیر برخوردارند. در واقع همین مهارت او در ترسیم ابعاد گوناگون غرایز ناب انسانی است که از او نمایشنامهنویسی برجسته ساخته است. او از درک جامعاش از عواطف و خصوصیات شخصیتی انسانها، برای غنا بخشیدن به قصهی نمایشنامههایش نیز بهرهی بسیار گرفته و هر نبوغی که در پرداخت شعر داشته به نمایشنامه هم منتقل کرده است. شکسپیر در غزلوارههایش رویکردی موقعیتمحور دارد. از نقطهای آغاز میکند که داستانی شورانگیز در دل خود دارد، سپس مضمون را بسط میدهد و نهایتاً به نقطهی استنتاج و اختتامی متناسب با موقعیت میرسد.
شکسپیر نه تنها به عروض که به موسیقی نیز برای کار خود توجه میکند. او به این موسیقی نیاز دارد تا بندهای هر غزلواره را از لحاظ آوایی نظم و نظامی مضاعف ببخشد. بن جانسون در مقدمهی اولین مجموعه آثار او از مصراعهای شکسپیر با لقب «خوشآهنگ و خوشتراش» یاد میکند. او کوشیده است از تمامی امکانات زبان و موسیقی دورهی خود برای آفرینش شعری غنایی بهره بگیرد.
جنبهی متمایز دیگر غزلوارههای شکسپیر استفاده از قابلیت پردازش درام برای ایجاد سبکی متفاوت در لحن غنایی است. دقیقاً به همین خاطر است که تشبیهات او راهی خلاف جهت معمول شاعران همدروهاش طی میکند. توصیف او از معشوق گاه در جهت به رخ کشیدن نقصان است تا کمال: «چشمان بانوی من هیچ به خورشید نمیمانند /و مرجان به مراتب سرختر از لبان اوست /و اگر برف سفید است پس سینهی او گندمگون است /و اگر زنجیرِ گیسوانِ یار باید طلایی باشد /پس بر سرِ وی زنجیرههای سیاه روییده است /من گلهای صورتی و سرخ و سفید بسیاری دیدهام /اما هرگز چنان گلهایی را بر گونهی وی ندیدهام /و نشاطی که در بعضی عطرها نهفته است /بیشتر است از بویی که از نفس بانوی من برمیخیزد.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3991016133.html
سعیده امینزاده
«ققنوس و قمری و شکایت عاشق»
نویسنده: ویلیام شکسپیر
ترجمه: امید طبیبزاده
ناشر: چشمه، چاپ اول 1399
212 صفحه، 40000 تومان
#شعر #نشرچشمه
توانمندیهای شاعریِ شکسپیر اغلب زیر سایهی شهرت نمایشنامهنویسیاش گم شده است. اما شکسپیر در زمان حیاتاش به همان اندازه که به خاطر نمایشنامههایش معروف بود، برای اشعار غیرنمایشیاش هم در مرکز توجه قرار داشت. اقبال خوانندگان به منظومهی «ونوس و آدونیس»ِ او که در 1593 انتشار یافت، به روشنی گویای این جنبه از شخصیت حرفهای اوست. گرچه پیش از انتشار اولین مجموعهی کامل از آثار و وقایع زندگی او، همواره ناشران بر اشعار غیرنمایشی او تمرکز داشتند، اما دقیقاً پس از آن و به دلیل گنجاندن آثار نمایشی و بیاعتنایی به اشعار غیرنمایشیاش، تنها نبوغ دراماتیک او در معرض توجه عموم قرار گرفت.
بر همین مبنا غزلوارههای شکسپیر که برجستهترین آنها «ققنوس و قمری» و «شکایت عاشق» هستند نیز بسیار مهجور واقع شدهاند. اشعاری که استعداد حیرتانگیز او را در پرداختن تصاویر ناب غنایی و تبحر بیرقیباش را در وزن و بحر شعری به نمایش میگذارند. این اشعار از تنوع موضوعی بسیار و همچنین آغاز و میانهی حسابشدهای همچون نمایشنامههای شکسپیر برخوردارند. در واقع همین مهارت او در ترسیم ابعاد گوناگون غرایز ناب انسانی است که از او نمایشنامهنویسی برجسته ساخته است. او از درک جامعاش از عواطف و خصوصیات شخصیتی انسانها، برای غنا بخشیدن به قصهی نمایشنامههایش نیز بهرهی بسیار گرفته و هر نبوغی که در پرداخت شعر داشته به نمایشنامه هم منتقل کرده است. شکسپیر در غزلوارههایش رویکردی موقعیتمحور دارد. از نقطهای آغاز میکند که داستانی شورانگیز در دل خود دارد، سپس مضمون را بسط میدهد و نهایتاً به نقطهی استنتاج و اختتامی متناسب با موقعیت میرسد.
شکسپیر نه تنها به عروض که به موسیقی نیز برای کار خود توجه میکند. او به این موسیقی نیاز دارد تا بندهای هر غزلواره را از لحاظ آوایی نظم و نظامی مضاعف ببخشد. بن جانسون در مقدمهی اولین مجموعه آثار او از مصراعهای شکسپیر با لقب «خوشآهنگ و خوشتراش» یاد میکند. او کوشیده است از تمامی امکانات زبان و موسیقی دورهی خود برای آفرینش شعری غنایی بهره بگیرد.
جنبهی متمایز دیگر غزلوارههای شکسپیر استفاده از قابلیت پردازش درام برای ایجاد سبکی متفاوت در لحن غنایی است. دقیقاً به همین خاطر است که تشبیهات او راهی خلاف جهت معمول شاعران همدروهاش طی میکند. توصیف او از معشوق گاه در جهت به رخ کشیدن نقصان است تا کمال: «چشمان بانوی من هیچ به خورشید نمیمانند /و مرجان به مراتب سرختر از لبان اوست /و اگر برف سفید است پس سینهی او گندمگون است /و اگر زنجیرِ گیسوانِ یار باید طلایی باشد /پس بر سرِ وی زنجیرههای سیاه روییده است /من گلهای صورتی و سرخ و سفید بسیاری دیدهام /اما هرگز چنان گلهایی را بر گونهی وی ندیدهام /و نشاطی که در بعضی عطرها نهفته است /بیشتر است از بویی که از نفس بانوی من برمیخیزد.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3991016133.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«ققنوس و قمری و شکایت عاشق»؛ ویلیام شکسپیر؛ ترجمه امید طبیبزاده؛ نشر چشمه توصیف معشوق؛ از نقصان تا کمال
«ققنوس و قمری و شکایت عاشق»
به روایت نویسنده/ سرودن در ساحت فکری و معنایی اندوهناک
سید محمد تولیت
«وقت کبود»
(مجموعه غزل و دو بیتی)
شاعر: سید محمد تولیت
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
108 صفحه، 16000 تومان
#شعر #نشرنیستان
مجموعه شعر وقت کبود شامل 60 غزل و 30 دوبیتی است که 20 غزل از کتاب چشملرزهها منتخب شده است و مابقی غزلها و دوبیتیها که مابین سالهای 94 تا 99 سروده شدهاند، برای نخستین بار منتشر میشوند. نام کتاب برگرفته از کلام عارف ربانی ابوالحسن خرقانی است که در روایتی از تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری ذکر شده و در ابتدای این مجموعه نیز به عنوان حسن مطلع آمده است. وقت در اصطلاح عرفا اجمالاً به معنای حالی است که عارف در هر لحظه فارغ از گذشته و آینده دارد. کبودی وقت هم با توجه به کلام خرقانی بیانگر ناخوشایندی و وصفناپذیری حال است.
ساحت فکری و معنایی وقت کبود بیشتر اندوهناک است. چه غم زمینی که ریشه در عشق دارد و چه غم آسمانی که به عرفان و ملکوت هستی سر میساید. هرچند این دو غم در حقیقت از یک آبشخور سیراب میشوند، ولی هر بیت با نظر به کلمات و عباراتی که در خود دارد، رنگ و بوی یکی از آنها را بیشتر به خود میگیرد. گاهی هم بیت آنچنان خاکستری میشود که هر دو را در بر میگیرد. این همان هنر یگانۀ حافظ، سعدی و مولاناست که در غالب غزلهایشان میان زمین و آسمان پیوند می-زنند و گبر و مسلمان را در بحر طبعشان غوطهور میسازند. جهانبینی وقت کبود در این شاهراه قدم بر میدارد.
ساحت زبانی و بلاغی وقت کبود بر اساس سادگی و تناسب است. نحو زبانی اشعار ساده و روان است. نحو بلاغی اشعار نیز بر اساس انواع و اقسام تناسبات شکل گرفته و همچنین از پیچیدگی در خیالپردازی مطلقاً به دور مانده است. این نوع ساختار که از آن به سبک عراقی یاد میشود، در غزل حافظ، سعدی و مولانا از گذشتگان و در غزل هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) از معاصرین نمود و بروز بیشتری دارد و اعتلا مییابد. در این سبک بیش از هر چیز عاطفۀ زلال و سرشار نقش دارد که در کنار تناسبات ساختاری و تناسبات معنایی، مثلث توفیق شعر و شاعر را رقم میزند.
غزل عنقایی است که قلب تپندۀ آن احساس خالص، یک بال آن تناسبات معنایی و بال دیگر آن تناسبات ساختاری است. غزلسرایی به قاف توفیق خواهد رسید که عنقای غزلش را از هر سه منظر در بستر تجربیات و احوالات شخصی خود پرورش دهد. توفیق شاعر هم بدین معنی است که شعر او در لایهها و سطوح مختلف جامعه رسوخ پیدا کند و تا همیشه بر سر زبانها باشد. با این توضیح، در قاف اعلای غزل تنها سه شاعر را میتوان مشاهده کرد که نه قبل از آنها و نه بعد از آنها کسی به مرتبۀ آنها نرسیده است. آن سه به تربیت زمانی عبارتند از مولانا، سعدی و حافظ که هر یک نیز از منظری بر آن دو دیگر اندکی رجحان دارد. تمام غزلسرایان مؤفق نیز در ذیل این سه تقسیمبندی میشوند.
عاطفه و احساس غزل چنانچه گفته شد قلب تپنده است. یعنی حیات غزل وابستگی به آن دارد. احساسات غزل زنده، حقیقی و پرحرارت است. از دل بر میآید و بر دل مینشیند. ساخته و پرداختۀ ذهن و دستچینی از احوالات گذشتگان نیست. اگر تصویر ذهنی و خیالی هم وجود داشته باشد، کوچکترین صدمهای به حال مخاطب برای دریافت و درک عواطف غزل نمی-زند و به صورت جویباری و گیرا در میان ابیات جاری است. غزل حاصل فوران حالات شاعر در خودش است که مخاطب در جریان آن قرار میگیرد. این احساسات به عریانترین و خالصترین وجه در غزلیات شورانگیز مولانا دیده میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000824085.html
سید محمد تولیت
«وقت کبود»
(مجموعه غزل و دو بیتی)
شاعر: سید محمد تولیت
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
108 صفحه، 16000 تومان
#شعر #نشرنیستان
مجموعه شعر وقت کبود شامل 60 غزل و 30 دوبیتی است که 20 غزل از کتاب چشملرزهها منتخب شده است و مابقی غزلها و دوبیتیها که مابین سالهای 94 تا 99 سروده شدهاند، برای نخستین بار منتشر میشوند. نام کتاب برگرفته از کلام عارف ربانی ابوالحسن خرقانی است که در روایتی از تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری ذکر شده و در ابتدای این مجموعه نیز به عنوان حسن مطلع آمده است. وقت در اصطلاح عرفا اجمالاً به معنای حالی است که عارف در هر لحظه فارغ از گذشته و آینده دارد. کبودی وقت هم با توجه به کلام خرقانی بیانگر ناخوشایندی و وصفناپذیری حال است.
ساحت فکری و معنایی وقت کبود بیشتر اندوهناک است. چه غم زمینی که ریشه در عشق دارد و چه غم آسمانی که به عرفان و ملکوت هستی سر میساید. هرچند این دو غم در حقیقت از یک آبشخور سیراب میشوند، ولی هر بیت با نظر به کلمات و عباراتی که در خود دارد، رنگ و بوی یکی از آنها را بیشتر به خود میگیرد. گاهی هم بیت آنچنان خاکستری میشود که هر دو را در بر میگیرد. این همان هنر یگانۀ حافظ، سعدی و مولاناست که در غالب غزلهایشان میان زمین و آسمان پیوند می-زنند و گبر و مسلمان را در بحر طبعشان غوطهور میسازند. جهانبینی وقت کبود در این شاهراه قدم بر میدارد.
ساحت زبانی و بلاغی وقت کبود بر اساس سادگی و تناسب است. نحو زبانی اشعار ساده و روان است. نحو بلاغی اشعار نیز بر اساس انواع و اقسام تناسبات شکل گرفته و همچنین از پیچیدگی در خیالپردازی مطلقاً به دور مانده است. این نوع ساختار که از آن به سبک عراقی یاد میشود، در غزل حافظ، سعدی و مولانا از گذشتگان و در غزل هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) از معاصرین نمود و بروز بیشتری دارد و اعتلا مییابد. در این سبک بیش از هر چیز عاطفۀ زلال و سرشار نقش دارد که در کنار تناسبات ساختاری و تناسبات معنایی، مثلث توفیق شعر و شاعر را رقم میزند.
غزل عنقایی است که قلب تپندۀ آن احساس خالص، یک بال آن تناسبات معنایی و بال دیگر آن تناسبات ساختاری است. غزلسرایی به قاف توفیق خواهد رسید که عنقای غزلش را از هر سه منظر در بستر تجربیات و احوالات شخصی خود پرورش دهد. توفیق شاعر هم بدین معنی است که شعر او در لایهها و سطوح مختلف جامعه رسوخ پیدا کند و تا همیشه بر سر زبانها باشد. با این توضیح، در قاف اعلای غزل تنها سه شاعر را میتوان مشاهده کرد که نه قبل از آنها و نه بعد از آنها کسی به مرتبۀ آنها نرسیده است. آن سه به تربیت زمانی عبارتند از مولانا، سعدی و حافظ که هر یک نیز از منظری بر آن دو دیگر اندکی رجحان دارد. تمام غزلسرایان مؤفق نیز در ذیل این سه تقسیمبندی میشوند.
عاطفه و احساس غزل چنانچه گفته شد قلب تپنده است. یعنی حیات غزل وابستگی به آن دارد. احساسات غزل زنده، حقیقی و پرحرارت است. از دل بر میآید و بر دل مینشیند. ساخته و پرداختۀ ذهن و دستچینی از احوالات گذشتگان نیست. اگر تصویر ذهنی و خیالی هم وجود داشته باشد، کوچکترین صدمهای به حال مخاطب برای دریافت و درک عواطف غزل نمی-زند و به صورت جویباری و گیرا در میان ابیات جاری است. غزل حاصل فوران حالات شاعر در خودش است که مخاطب در جریان آن قرار میگیرد. این احساسات به عریانترین و خالصترین وجه در غزلیات شورانگیز مولانا دیده میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000824085.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«وقت کبود»؛ سید محمد تولیت؛ کتاب نیستان سرودن در ساحت فکری و معنایی اندوهناک
«وقت کبود»
به روایت نویسنده/ چرا اقتدای من به علیست...
مرضیه افخمی ستوده
«گزیدۀ اشعار ولایی آذری اسفراینی»
به کوشش: مرضیه افخمی ستوده
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
256 صفحه، 67000تومان
#شعر #مذهب #نشرنیستان
با عنایات پروردگار در سال 1391 با موسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) آشنا شدم. در آنجا با گروهی از دوستان به پیشنهاد و مدیریت آقای دکتر رضا بیات مصمم شدیم تا بخشی از تاریخ ادبیات ایران را به نام ادبیات شیعی که پژوهشگران کمتری به آن پرداخته بودند، به شکلی علمی و منظم مدنظر قرار دهیم تا سیر شکلگیری و تطور این نوع ادبیات از ابتدا تا دوران معاصر مشخص شده و شاعران شایستهای که به دلایل گوناگون کمآوازه بودند، به جامعۀ فرهنگ و ادب معرفی شوند.
پایاننامۀ دکترای بنده با موضوع نقد و تحلیل شعر شیعی در سبک عراقی (سدههای هفت تا نه) بود که به راهنمایی استاد گرانقدر جناب آقای دکتر مهدی محقق صورت گرفت و در مهر ماه سال 95 دفاع شد. بعد از دفاع از رسالۀ دکتری برای عملی کردن هدف اصلی که در ابتدای سخنم به آن اشاره شد و نیز برای آشنایی مخاطبانی که دوستدار فرهنگ و ادبیات فارسی بهویژه حوزۀ ادبیات دینی هستند، در تابستان سال 1397 به پیشنهاد دکتر بیات، قرار بر این شد تا یکی از شاعرانی که در رسالۀ دکترای اینجانب مورد پژوهش قرار گرفته بود، برگزینیم و منتخبی از اشعارش را به چاپ رسانیم.
چند مسئله سبب شد تا برای اولین کتاب خود در این زمینه، آذری اسفراینی را برگزینم. قدرت و قوت اشعار او از نظر ادبی، توجه او به مباحث عرفانی و پیوند آنها با منقبت اهلبیت، آگاهی از تفسیرهای قرآنی و احادیث اهلبیت، توجه شاعر به اسناد احادیث، تاثیرگذاری کلام آذری بر شاعران بعد از خود بهویژه محتشم کاشانی، تعداد اشعار منقبتی او.
مطالعات اولیه پیرامون آذری اسفراینی و شعرش در سالهای قبل از 1395 انجام شده بود؛ اما برای اینکه یادداشتهای گذشته تبدیل به اثری شود تا مورد استفادۀ پژوهشگران این حوزه و همچنین مخاطبان علاقهمند ادبیات فارسی و نیز ادبیات دینی قرار گیرد، نیاز بود تا تحقیقات و مطالعات بیشتر و دقیقتری صورت گیرد. به همین منظور، برای نگارش این اثر بیش از صد جلد کتاب دیده شد. پس از اتمام اثر از نظرات همکاران محترم سلیس، دکتر علیاصغر بشیری، دکتر زهیر توکلی و خانم طاهره کاظمی نیز بهره بردم.
قصد دارم اگر عمری باقی ماند، به مدد توفیق و عنایت الهی، پس از این گزیدهای از اشعار منقبتسرایان سه قرن هفت و هشت و نه را نیز شرح دهم تا با توجه به نوع اندیشه و محتوای ابیات و بیان ادبی آنها، سیر تطور شعر شیعی در این ادوار را بر اهل فضل و تحقیق و علاقهمندان این عرصه نشان دهم.
ساختار و روش نگارش کتاب حاضر:
گزینش اشعار آذری اسفراینی براساس دیوان چاپی ایشان، به تصحیح دکتر محسن کیانی و آقای عباس رستاخیز، انجام شده است. در این گزیده اشعاری که قوت ادبی داشتند، با محوریت ادبیات شیعی، مدنظر بوده و اشعار شاخص (از نظر محتوایی و ادبی) از هر قالب شعری که مورد توجه شاعر بوده، انتخاب شده است. لذا از 34 قصیدۀ دیوان، بیست قصیده، از سه ترکیببند یک مورد و از 469 غزل، هفت غزل آمده است. روش نگارش کتاب به این صورت است که ابیات دشوار و نیز مواردی را که دارای نکات ارزشمند ادبی یا اشارات قرآنی و حدیثی بودند، بعد از هر شعر شرح شدهاند. در پایان نیز در بخش نمایهها، اسامی اماکن، اشخاص، فهرست آیات و احادیث به کار رفته در اشعار، جمعآوری شدهاند.
نکتۀ دیگر آنکه متنی که در اختیار خواننده قرار میگیرد، صورت صحیح و اصلاحشدۀ شعر است؛ بدین معنی که ممکن است عبارت متن کتاب، مخدوش یا نادرست باشد که در این شرایط، نسخۀ صحیح به متن شعر و نسخۀ مخدوش به پاورقی منتقل شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000830126.html
مرضیه افخمی ستوده
«گزیدۀ اشعار ولایی آذری اسفراینی»
به کوشش: مرضیه افخمی ستوده
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
256 صفحه، 67000تومان
#شعر #مذهب #نشرنیستان
با عنایات پروردگار در سال 1391 با موسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) آشنا شدم. در آنجا با گروهی از دوستان به پیشنهاد و مدیریت آقای دکتر رضا بیات مصمم شدیم تا بخشی از تاریخ ادبیات ایران را به نام ادبیات شیعی که پژوهشگران کمتری به آن پرداخته بودند، به شکلی علمی و منظم مدنظر قرار دهیم تا سیر شکلگیری و تطور این نوع ادبیات از ابتدا تا دوران معاصر مشخص شده و شاعران شایستهای که به دلایل گوناگون کمآوازه بودند، به جامعۀ فرهنگ و ادب معرفی شوند.
پایاننامۀ دکترای بنده با موضوع نقد و تحلیل شعر شیعی در سبک عراقی (سدههای هفت تا نه) بود که به راهنمایی استاد گرانقدر جناب آقای دکتر مهدی محقق صورت گرفت و در مهر ماه سال 95 دفاع شد. بعد از دفاع از رسالۀ دکتری برای عملی کردن هدف اصلی که در ابتدای سخنم به آن اشاره شد و نیز برای آشنایی مخاطبانی که دوستدار فرهنگ و ادبیات فارسی بهویژه حوزۀ ادبیات دینی هستند، در تابستان سال 1397 به پیشنهاد دکتر بیات، قرار بر این شد تا یکی از شاعرانی که در رسالۀ دکترای اینجانب مورد پژوهش قرار گرفته بود، برگزینیم و منتخبی از اشعارش را به چاپ رسانیم.
چند مسئله سبب شد تا برای اولین کتاب خود در این زمینه، آذری اسفراینی را برگزینم. قدرت و قوت اشعار او از نظر ادبی، توجه او به مباحث عرفانی و پیوند آنها با منقبت اهلبیت، آگاهی از تفسیرهای قرآنی و احادیث اهلبیت، توجه شاعر به اسناد احادیث، تاثیرگذاری کلام آذری بر شاعران بعد از خود بهویژه محتشم کاشانی، تعداد اشعار منقبتی او.
مطالعات اولیه پیرامون آذری اسفراینی و شعرش در سالهای قبل از 1395 انجام شده بود؛ اما برای اینکه یادداشتهای گذشته تبدیل به اثری شود تا مورد استفادۀ پژوهشگران این حوزه و همچنین مخاطبان علاقهمند ادبیات فارسی و نیز ادبیات دینی قرار گیرد، نیاز بود تا تحقیقات و مطالعات بیشتر و دقیقتری صورت گیرد. به همین منظور، برای نگارش این اثر بیش از صد جلد کتاب دیده شد. پس از اتمام اثر از نظرات همکاران محترم سلیس، دکتر علیاصغر بشیری، دکتر زهیر توکلی و خانم طاهره کاظمی نیز بهره بردم.
قصد دارم اگر عمری باقی ماند، به مدد توفیق و عنایت الهی، پس از این گزیدهای از اشعار منقبتسرایان سه قرن هفت و هشت و نه را نیز شرح دهم تا با توجه به نوع اندیشه و محتوای ابیات و بیان ادبی آنها، سیر تطور شعر شیعی در این ادوار را بر اهل فضل و تحقیق و علاقهمندان این عرصه نشان دهم.
ساختار و روش نگارش کتاب حاضر:
گزینش اشعار آذری اسفراینی براساس دیوان چاپی ایشان، به تصحیح دکتر محسن کیانی و آقای عباس رستاخیز، انجام شده است. در این گزیده اشعاری که قوت ادبی داشتند، با محوریت ادبیات شیعی، مدنظر بوده و اشعار شاخص (از نظر محتوایی و ادبی) از هر قالب شعری که مورد توجه شاعر بوده، انتخاب شده است. لذا از 34 قصیدۀ دیوان، بیست قصیده، از سه ترکیببند یک مورد و از 469 غزل، هفت غزل آمده است. روش نگارش کتاب به این صورت است که ابیات دشوار و نیز مواردی را که دارای نکات ارزشمند ادبی یا اشارات قرآنی و حدیثی بودند، بعد از هر شعر شرح شدهاند. در پایان نیز در بخش نمایهها، اسامی اماکن، اشخاص، فهرست آیات و احادیث به کار رفته در اشعار، جمعآوری شدهاند.
نکتۀ دیگر آنکه متنی که در اختیار خواننده قرار میگیرد، صورت صحیح و اصلاحشدۀ شعر است؛ بدین معنی که ممکن است عبارت متن کتاب، مخدوش یا نادرست باشد که در این شرایط، نسخۀ صحیح به متن شعر و نسخۀ مخدوش به پاورقی منتقل شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000830126.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«گزیدۀ اشعار ولایی آذری اسفراینی»؛ به کوشش مرضیه افخمی ستوده؛ کتاب نیستان چرا اقتدای من به علیست...
«گزیدۀ اشعار ولایی آذری اسفراینی»
راهنمای شعر/ در محضر شعر عاشقانه
حمیدرضا امیدیسرور
«هفتاد سال عاشقانه»
نویسنده: محمد مختاری
ناشر: نشر نو، چاپ دوم 1400
818 صفحه، 188000 تومان
#شعر #نشرنو
آنتولوژی شعر معاصر فراوان داشته ایم، اما برخورداری از چند ویژگی مهم باعث می شود یکی از آنها با بقیه متفاوت بوده و ارجحیت داشته باشد. نخست اعتبارصاحب کتاب به بیان دیگر کسی که اشعار راه یافته به کتاب حاصل انتخابها و در واقع درک و برداشت او از این اشعار است. نکته دیگر موضوع کتاب است که با توجه به آن معیارهای گزینش اشعار انجام شده است و نهایتا بیطرفی انتخاب کننده است که معیارش نه از گرایش های شخصی یا گروهی که به کیفیت و ارزش های ادبی وابسته باشد.
کتاب «هفتاد سال عاشقانه» حاصل گزینش محمد مختاری، نمونه بارز یکی از بهترین و موفقترین این آنتولوژیهاست. این مهم نه تعارف و به دلیل اینکه صاحب کتاب چهرهای است که دردمندانه زیسته و ناجوانمردانه از پای درآمده و با زندگی وداع کرده؛ بلکه حاصل حقیقتی است که با توجه به معیارهای بر شمرده هنوز نیز یکی از شاخص ترین آنتولوژیهای شعر معاصر محسوب میشود که بهترین اشعار عاشقانه تا سه دهه گذشته را در خود گرد آورده است.
این کتاب بعد از چند چاپ پراکنده سرانجام توسط نشر نو به شکلی شایسته و با کتابپردازی در خور اثر به بازار آمده است. هفتادسال عاشقانه، آنتولوژی شعر عاشقانه معاصر ایران از سال١٣٠٠ تا سال١٣٧٠ است. مختاری در این کتاب گزینه اشعار عاشقانه دویستوچهارشاعر معاصر را گرد آورده است. اما آنچه کتاب را نسبت به نمونههای مشابه متفاوت و ممتاز می سازد، رویکرد مختاری به این موضوع و بکار گرفتن الگویی نظاممند برای انتخاب این شعرها بوده است. این چیزی است که او در همان ابتدای کتاب در معرض دید و قضاوت مخاطب قرار داده تا خواننده در یابد که این کتاب که قرار است هفتاد سال شعر عاشقانه معاصر را نمایندگی کند بر مبنای چه مشخصه و معیاری شکل گرفته است. به زعم او چنین کتابی دو مشخصه اصلی را داشته باشد: « 1- تمام دستگاههای زیبایی شناسی شعر معاصر را دربرگیرد.2- نمودار روند تکوین و تحول ذهنیت و ساخت غنایی معاصر باشد.
یعنی باید هم نمونههایی از آثار اعضای متشخص هر دستگاه شعری موجود را ارائه دهد و هم فاصله میان دستگاه، طیف های پیرامونی آنها، نشان گسترش ساختها و حرکت پیوسته از یک اوج تا اوج دیگر شعری را بنمایاند»
او معیار گزینش خود را در این کتاب را «مثلثی» عنوان کرده با سه رأس که این سه رکن اصلی عبارتند از: حد عام قابلقبول، قدرت نمایندگی شعر از سوی شاعر و نظر شخصی گردآورنده. مختاری سپس این معیارها را مفصلا توضیح داده است. او معتقد است هرچه نظر شخصی گزینشگر پرورده تر و بیشتر بر اصل انتقادی استوار باشد حاصل کار نه فقط به حقیقت زیبایی شعر نزدیک تر است بلکه امکان هماهنگی با دو ضلع دیگر این مثلث بهتر فراهم میآید.
مختاری سپس در نوشتهای مفصل «ذهنیت غنایی معاصر» را مورد توجه و بررسی قرار داده است. اهمیت این موضوع در کتابی که قرار است نماینده بهترین اشعار عاشقانه روزگار خود باشد از آن روست که به زعم او «شعر و عشق پیوسته شاهد هم بودهاند، بر حضور آدمی گواهی دادهاند و هستی او را معنا کرده اند. شاعرانی که عاشقتر زیستهاند، حضور فراگیرتری ازانسان را دریافته اند. همچنان که به ساخت غنایی فراگیرتری نیز برای شعر عاشقانه دورانشان دست یافته اند.» مختاری کوشیده در این رهگذر طرح رابطه عاشقانه و ساخت غنایی آن را در شعر شاعران کهن و معاصر مورد واکاوی قرار دهد و تفاوت تلقی شاعران کلاسیک از مفهوم عشق را با تلقی شاعران معاصر از این مفهوم مورد قیاس قرار دهد. مختاری اصلیترین تفاوت را در نگاه دوگانه شاعر کهن و نگاه وحدتگرای شاعر معاصر به انسان میداند و از این سبب به مفاهیمی همچون درک وحدت، تجزیه و دوگانگی، عشق، گرایش های قدیمی، عناصر مختلفی نظیر خواهش تن در شعر فرخی، شور عشق در منظومه ی ویس و رامین، گرایش میانه در اشعار سعدی، عشق روح در اشعار مولانا، انواع عشق اعم از عشق افلاطونی، عشق محض، عشق – شهادت، عشق طبیعی و اشراق پرداخته است.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4001203121.html
حمیدرضا امیدیسرور
«هفتاد سال عاشقانه»
نویسنده: محمد مختاری
ناشر: نشر نو، چاپ دوم 1400
818 صفحه، 188000 تومان
#شعر #نشرنو
آنتولوژی شعر معاصر فراوان داشته ایم، اما برخورداری از چند ویژگی مهم باعث می شود یکی از آنها با بقیه متفاوت بوده و ارجحیت داشته باشد. نخست اعتبارصاحب کتاب به بیان دیگر کسی که اشعار راه یافته به کتاب حاصل انتخابها و در واقع درک و برداشت او از این اشعار است. نکته دیگر موضوع کتاب است که با توجه به آن معیارهای گزینش اشعار انجام شده است و نهایتا بیطرفی انتخاب کننده است که معیارش نه از گرایش های شخصی یا گروهی که به کیفیت و ارزش های ادبی وابسته باشد.
کتاب «هفتاد سال عاشقانه» حاصل گزینش محمد مختاری، نمونه بارز یکی از بهترین و موفقترین این آنتولوژیهاست. این مهم نه تعارف و به دلیل اینکه صاحب کتاب چهرهای است که دردمندانه زیسته و ناجوانمردانه از پای درآمده و با زندگی وداع کرده؛ بلکه حاصل حقیقتی است که با توجه به معیارهای بر شمرده هنوز نیز یکی از شاخص ترین آنتولوژیهای شعر معاصر محسوب میشود که بهترین اشعار عاشقانه تا سه دهه گذشته را در خود گرد آورده است.
این کتاب بعد از چند چاپ پراکنده سرانجام توسط نشر نو به شکلی شایسته و با کتابپردازی در خور اثر به بازار آمده است. هفتادسال عاشقانه، آنتولوژی شعر عاشقانه معاصر ایران از سال١٣٠٠ تا سال١٣٧٠ است. مختاری در این کتاب گزینه اشعار عاشقانه دویستوچهارشاعر معاصر را گرد آورده است. اما آنچه کتاب را نسبت به نمونههای مشابه متفاوت و ممتاز می سازد، رویکرد مختاری به این موضوع و بکار گرفتن الگویی نظاممند برای انتخاب این شعرها بوده است. این چیزی است که او در همان ابتدای کتاب در معرض دید و قضاوت مخاطب قرار داده تا خواننده در یابد که این کتاب که قرار است هفتاد سال شعر عاشقانه معاصر را نمایندگی کند بر مبنای چه مشخصه و معیاری شکل گرفته است. به زعم او چنین کتابی دو مشخصه اصلی را داشته باشد: « 1- تمام دستگاههای زیبایی شناسی شعر معاصر را دربرگیرد.2- نمودار روند تکوین و تحول ذهنیت و ساخت غنایی معاصر باشد.
یعنی باید هم نمونههایی از آثار اعضای متشخص هر دستگاه شعری موجود را ارائه دهد و هم فاصله میان دستگاه، طیف های پیرامونی آنها، نشان گسترش ساختها و حرکت پیوسته از یک اوج تا اوج دیگر شعری را بنمایاند»
او معیار گزینش خود را در این کتاب را «مثلثی» عنوان کرده با سه رأس که این سه رکن اصلی عبارتند از: حد عام قابلقبول، قدرت نمایندگی شعر از سوی شاعر و نظر شخصی گردآورنده. مختاری سپس این معیارها را مفصلا توضیح داده است. او معتقد است هرچه نظر شخصی گزینشگر پرورده تر و بیشتر بر اصل انتقادی استوار باشد حاصل کار نه فقط به حقیقت زیبایی شعر نزدیک تر است بلکه امکان هماهنگی با دو ضلع دیگر این مثلث بهتر فراهم میآید.
مختاری سپس در نوشتهای مفصل «ذهنیت غنایی معاصر» را مورد توجه و بررسی قرار داده است. اهمیت این موضوع در کتابی که قرار است نماینده بهترین اشعار عاشقانه روزگار خود باشد از آن روست که به زعم او «شعر و عشق پیوسته شاهد هم بودهاند، بر حضور آدمی گواهی دادهاند و هستی او را معنا کرده اند. شاعرانی که عاشقتر زیستهاند، حضور فراگیرتری ازانسان را دریافته اند. همچنان که به ساخت غنایی فراگیرتری نیز برای شعر عاشقانه دورانشان دست یافته اند.» مختاری کوشیده در این رهگذر طرح رابطه عاشقانه و ساخت غنایی آن را در شعر شاعران کهن و معاصر مورد واکاوی قرار دهد و تفاوت تلقی شاعران کلاسیک از مفهوم عشق را با تلقی شاعران معاصر از این مفهوم مورد قیاس قرار دهد. مختاری اصلیترین تفاوت را در نگاه دوگانه شاعر کهن و نگاه وحدتگرای شاعر معاصر به انسان میداند و از این سبب به مفاهیمی همچون درک وحدت، تجزیه و دوگانگی، عشق، گرایش های قدیمی، عناصر مختلفی نظیر خواهش تن در شعر فرخی، شور عشق در منظومه ی ویس و رامین، گرایش میانه در اشعار سعدی، عشق روح در اشعار مولانا، انواع عشق اعم از عشق افلاطونی، عشق محض، عشق – شهادت، عشق طبیعی و اشراق پرداخته است.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4001203121.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«هفتاد سال عاشقانه»؛ محمد مختاری؛ نشر نو در محضر شعر عاشقانه
«هفتاد سال عاشقانه»
به روایت نویسنده/مرثیهسرایی برای عاشورا
دکتر مریم مرادی
«قصاید ولایی سروش اصفهانی»
به کوشش: مریم مرادی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
350 صفحه، 89000 تومان
#شعر #نشرنیستان
زبان و ادبیات، آینۀ فرهنگ جامعه است و در این بین ادبیات آئینی از گونههای مهم در انواع ادبی به شمار میآید و نقش مهمی در شناخت فرهنگ و تاریخ ادبیات ادوار مختلف داراست. بررسی اندیشههای دینی در آثار ادبی هر دوره در شناخت وضعیت مذهبی و فضای فکری حاکم بر جوامع در زمانهای مختلف بسیار مؤثر خواهد بود؛ چراکه اعتقادات و باورهای دینی هر عصر در آثار هنری و ادبی آن دوره جلوهگر است. این موضوع اگرچه از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما متأسفانه در جامعۀ علمی ما و در سرفصلهای آموزشی مدارس و دانشگاهها چنانکه باید و شاید، مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته و نقش میراث ادبی شیعه در گسترۀ شعر پارسی مورد کم توجهی واقع شده است.
آشنایی بنده با مؤسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) با مدیریت آقای دکتر رضا بیات، فصلی جدید در زندگی علمی اینجانب گشود و مسیری را برایم هموار کرد تا بتوانم پژوهشهای علمی و ادبی خود را در سمت و سوی دلخواه خویش، پیش ببرم و رسالتی بزرگ را برای زندگی علمی خود تعریف کنم و این رسالت، چیزی نبود جز تلاش برای شناختن و شناساندن منابع غنی فرهنگ و ادبیات شیعی به مخاطبان.
کتاب حاضر مقدمه و شرحی است بر قصاید آئینی سروش اصفهانی که به پیشنهاد و با حمایت مؤسسۀ سلیس به انجام رسیده است. آنچه در این مجموعه شرح و تحلیل شده، قصایدی بوده که سروش در مدح حضرت رسول(ص) و اهلبیت اطهار سروده است. هدف از این بررسی و پژوهش، قضاوت دربارۀ درستی یا نادرستی باورهای دینی شاعر یا انتساب او به فرقه یا مکتب خاصی نیست؛ بلکه مقصود شناخت باورهای دینی شاعر بهعنوان نمایندۀ مردم عصر خویش بوده است تا به این وسیله هویت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زمانۀ او بر ما روشن شود.
در این گزیده، اشعار منقبتی سروش اصفهانی، با رویکردی ادبی و روایی شرح و تبیین شده است؛ به این ترتیب که ابتدا اشعار منقبتی سروش از دیوان او به تصحیح علامه همایی گزینش شده است. تمامی این اشعار در قالب هفتاد قصیده است که از این میان، دو قصیده به دلیل اینکه ارزش مدحی نداشتند و صرفاً عنوانِ آن به نام معصوم اختصاص یافته بود، از این مجموعه حذف شد. در شرح قصاید، علاوه بر توضیح ابیاتی که دارای دشواری بودند، چه بهلحاظ واژه و چه بهجهت معنای کلی، سعی بر آن بود که منشأ دینی تفکر شاعر نیز شناسایی شود تا معلوم گردد کدام مضمون ساختۀ خود سروش بوده و کدام مضمون از مأثورات و روایات به شعر راه یافته است. البته ممکن است از این میان، مضامین مستندی هم باشند که ما منبع آنها را نیافته باشیم و مضمونسازی شاعر بوده باشند. همچنین برخی ابیات که توهینی به فرقه یا مذهبی خاص بهشمار میآمدند یا در آنها نسبتی نادرست به معصومین مطرح شده بود، حذف شده و جای بیت در قصیده با نقطهچین مشخص شده است. در شرح واژگان و اعلام، لغتنامۀ دهخدا و فرهنگ معین و سایت واژهیاب منابع اصلی بودند و در معرفی منبع روایات، بیشتر از نرمافزار جامع الأحادیث و جامع التفاسیر النور بهره بردهایم و در باقی موارد، منبع ارجاع ذکر شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001221088.html
دکتر مریم مرادی
«قصاید ولایی سروش اصفهانی»
به کوشش: مریم مرادی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1400
350 صفحه، 89000 تومان
#شعر #نشرنیستان
زبان و ادبیات، آینۀ فرهنگ جامعه است و در این بین ادبیات آئینی از گونههای مهم در انواع ادبی به شمار میآید و نقش مهمی در شناخت فرهنگ و تاریخ ادبیات ادوار مختلف داراست. بررسی اندیشههای دینی در آثار ادبی هر دوره در شناخت وضعیت مذهبی و فضای فکری حاکم بر جوامع در زمانهای مختلف بسیار مؤثر خواهد بود؛ چراکه اعتقادات و باورهای دینی هر عصر در آثار هنری و ادبی آن دوره جلوهگر است. این موضوع اگرچه از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما متأسفانه در جامعۀ علمی ما و در سرفصلهای آموزشی مدارس و دانشگاهها چنانکه باید و شاید، مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته و نقش میراث ادبی شیعه در گسترۀ شعر پارسی مورد کم توجهی واقع شده است.
آشنایی بنده با مؤسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) با مدیریت آقای دکتر رضا بیات، فصلی جدید در زندگی علمی اینجانب گشود و مسیری را برایم هموار کرد تا بتوانم پژوهشهای علمی و ادبی خود را در سمت و سوی دلخواه خویش، پیش ببرم و رسالتی بزرگ را برای زندگی علمی خود تعریف کنم و این رسالت، چیزی نبود جز تلاش برای شناختن و شناساندن منابع غنی فرهنگ و ادبیات شیعی به مخاطبان.
کتاب حاضر مقدمه و شرحی است بر قصاید آئینی سروش اصفهانی که به پیشنهاد و با حمایت مؤسسۀ سلیس به انجام رسیده است. آنچه در این مجموعه شرح و تحلیل شده، قصایدی بوده که سروش در مدح حضرت رسول(ص) و اهلبیت اطهار سروده است. هدف از این بررسی و پژوهش، قضاوت دربارۀ درستی یا نادرستی باورهای دینی شاعر یا انتساب او به فرقه یا مکتب خاصی نیست؛ بلکه مقصود شناخت باورهای دینی شاعر بهعنوان نمایندۀ مردم عصر خویش بوده است تا به این وسیله هویت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زمانۀ او بر ما روشن شود.
در این گزیده، اشعار منقبتی سروش اصفهانی، با رویکردی ادبی و روایی شرح و تبیین شده است؛ به این ترتیب که ابتدا اشعار منقبتی سروش از دیوان او به تصحیح علامه همایی گزینش شده است. تمامی این اشعار در قالب هفتاد قصیده است که از این میان، دو قصیده به دلیل اینکه ارزش مدحی نداشتند و صرفاً عنوانِ آن به نام معصوم اختصاص یافته بود، از این مجموعه حذف شد. در شرح قصاید، علاوه بر توضیح ابیاتی که دارای دشواری بودند، چه بهلحاظ واژه و چه بهجهت معنای کلی، سعی بر آن بود که منشأ دینی تفکر شاعر نیز شناسایی شود تا معلوم گردد کدام مضمون ساختۀ خود سروش بوده و کدام مضمون از مأثورات و روایات به شعر راه یافته است. البته ممکن است از این میان، مضامین مستندی هم باشند که ما منبع آنها را نیافته باشیم و مضمونسازی شاعر بوده باشند. همچنین برخی ابیات که توهینی به فرقه یا مذهبی خاص بهشمار میآمدند یا در آنها نسبتی نادرست به معصومین مطرح شده بود، حذف شده و جای بیت در قصیده با نقطهچین مشخص شده است. در شرح واژگان و اعلام، لغتنامۀ دهخدا و فرهنگ معین و سایت واژهیاب منابع اصلی بودند و در معرفی منبع روایات، بیشتر از نرمافزار جامع الأحادیث و جامع التفاسیر النور بهره بردهایم و در باقی موارد، منبع ارجاع ذکر شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001221088.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«قصاید ولایی سروش اصفهانی»؛ مریم مرادی؛ کتاب نیستان مرثیهسرایی برای عاشورا
«قصاید ولایی سروش اصفهانی»
به روایت نویسنده/ لذت کشف دنیاهای تازه
حامد شکوفگی
«اشعار ولایی حزین لاهیجی»
(سومین جلد از مجموعه «شکوه شعر شیعی»)
گزینش و شرح ابیات: حامد شکوفگی
ناشر: کتاب نیستان؛ چاپ اول 1401
۳۵۲ صفحه، 119000 تومان
#شعر #نشرنیستان
اشعار ولایی حزین لاهیجی سومین کتاب از مجموعۀ شکوه شعر شیعی است که به همت انتشارات نیستان به تازگی روانۀ بازار کتاب شده است. در مجموعۀ شکوه شعر شیعی به معرفی و ارائۀ اشعار ولایی، یعنی شعری که به مدح یکی از معصومین شیعه اختصاص دارد، به همراه شرح و توضیحات شاعران شیعی در دورههای مختلف پرداخته میشود. انتخاب شاعر، شارح و سایر مراحل تحقیق و چاپ در این مجموعه، با پیگیری و نظارت مؤسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) پیش میرود. اینجانب حامد شکوفگی بهعنوان گزینشکنندۀ اشعار حزین، شارح و مقدمهنویس سومین مجموعۀ شکوه شعر شیعی، دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر مؤسسه سلیس (ادبپژوهی شیعی) هستم که پیش از این مقالاتی را در مجلات علمی- پژوهشی کشور مانند پیام بهارستان، مطالعات ادبیات شیعی و انجمن علمی عرفان اسلامی، مطالعات عرفانی دانشگاه کاشان و... چاپ کرده و در نگارش چند مدخل از کتاب فرهنگ سوگ شیعی به همکاران این مجموعه کمک کردهام.
در بیان انگیزهام در تألیف این کتاب و مشارکت در این مجموعه، باید بگویم که اولین بار که مدیر محترم مؤسسۀ سلیس گزینش و شرح اشعار ولایی شاعران فارسیزبان را به من پیشنهاد داد، هم به انجام دادن این کار علاقهمند شدم و هم برایم شورانگیز بود که میخواهم بهسراغ یکی از شاعران سبک هندی بروم. به نظرم میتوانست تجربۀ جدیدی باشد؛ لذت کشف دنیاهای تازه در آفاق شعر فارسی و غور و درنگی بیشتر در شعر ولایی و مذهبی، شاخهای از شعر فارسی که به دلایلی که جای طرحش در این مختصر نیست، بهصورت جدی طرح نشده است و سرسری و گاه متعصبانه از آن گذشتهاند. خواستم تأملی هرچند کوتاه در اینگونه از شعر فارسی بکنم و یک بار جدیتر آن را بکاوم و نتایج این جستوجو را به علاقهمندان این نوع ادبی پیشکش کنم. انتخاب شاعر بر عهدۀ خودم گذاشته شد. سبک هندی شاعر کم ندارد و در میان آنها شاعرانی هستند که اشعارشان ارزش بررسی جداگانه دارد. در چند دهۀ گذشته، مطالعه و نقد جدیتر این سبک در ایران شتاب بیشتری گرفته است. خواستم از این مطالعات دور نمانم. چند هفتهای با خود کلنجار رفتم و از دوستان و همکاران نیز نظرخواهی کردم. تا اینکه سرانجام به دلایل و انگیزههایی حزین لاهیجی را انتخاب کردم که با توجه به کتاب ارزشمند و نامآشنای دکتر شفیعیکدکنی دربارۀ حزین لاهیجی، کار گزینش و شرح شعر از این شاعر سبک هندی دشوارتر هم بود.
با توجه به بررسیهای انجامشده، حزین از جمله شاعرانی است که معرّف حضور برخی ادبپژوهان، بهویژه دوستداران سبک هندی است؛ خصوصاً پس از کتاب شاعری در هجوم منتقدان از استاد شفیعی کدکنی، بسیاری از زوایای زندگیاش روشن گردید و غزلهای او به جامعۀ ادبی معرفی شد و نامش بر سر زبان دوستداران سبک هندی افتاد. بااینحال، جنبههایی از شعر او همچنان ناشناخته مانده است؛ زیرا در تمام این سالها، بیشتر به غزلهای عاشقانه و عارفانۀ او توجه شده و تعداد درخور توجهی از قصاید و اشعار ولایی و مذهبی او یا اصلاً خوانده نشده یا کمتر خوانده و معرفی شده است. برخی ویژگیهای سبک هندی مانند یافتن مضامین دیریاب هم در قصاید او دیده میشود؛ اگرچه در کل او را در غزل، شاعر متوسطی به شمار آوردهاند و پایگاه و ارج علمیاش را بیش از پایگاه شعریاش دانستهاند که البته تا اندازهای نیز در قصاید حزین، این داوری درست به نظر میرسد.
ساختار این کتاب و اینکه چه ویژگیهایی از اشعار آیینی حزین لاهیجی در آن توضیح داده شده است و چه شاخصهای دارد که در پژوهشهای پیشین حزین به آن پرداخته نشده، نکاتی هستند که به نظرم علاقهمندان شعر آیینی نباید از مطالعۀ آن غافل بمانند؛ زیرا گاه ابیات و مضامینی در اشعار ولایی او دیده میشود که حاصل تجربیات شخصی وی در این مسیر است. با توجه به همین نکته، کوشیدم که در این گزیده، اشعار ولایی حزین لاهیجی را یکجا به مخاطب عرضه کنم. از آنجایی که ممکن است بعضی از نکات لغوی، ادبی، تلمیحات قرآنی و روایی که در ابیات آمده است، برای برخی از خوانندگان دشوار به نظر برسد، در پایان هر شعر شرح دادهام.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010322147.html
حامد شکوفگی
«اشعار ولایی حزین لاهیجی»
(سومین جلد از مجموعه «شکوه شعر شیعی»)
گزینش و شرح ابیات: حامد شکوفگی
ناشر: کتاب نیستان؛ چاپ اول 1401
۳۵۲ صفحه، 119000 تومان
#شعر #نشرنیستان
اشعار ولایی حزین لاهیجی سومین کتاب از مجموعۀ شکوه شعر شیعی است که به همت انتشارات نیستان به تازگی روانۀ بازار کتاب شده است. در مجموعۀ شکوه شعر شیعی به معرفی و ارائۀ اشعار ولایی، یعنی شعری که به مدح یکی از معصومین شیعه اختصاص دارد، به همراه شرح و توضیحات شاعران شیعی در دورههای مختلف پرداخته میشود. انتخاب شاعر، شارح و سایر مراحل تحقیق و چاپ در این مجموعه، با پیگیری و نظارت مؤسسۀ ادبپژوهی شیعی (سلیس) پیش میرود. اینجانب حامد شکوفگی بهعنوان گزینشکنندۀ اشعار حزین، شارح و مقدمهنویس سومین مجموعۀ شکوه شعر شیعی، دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر مؤسسه سلیس (ادبپژوهی شیعی) هستم که پیش از این مقالاتی را در مجلات علمی- پژوهشی کشور مانند پیام بهارستان، مطالعات ادبیات شیعی و انجمن علمی عرفان اسلامی، مطالعات عرفانی دانشگاه کاشان و... چاپ کرده و در نگارش چند مدخل از کتاب فرهنگ سوگ شیعی به همکاران این مجموعه کمک کردهام.
در بیان انگیزهام در تألیف این کتاب و مشارکت در این مجموعه، باید بگویم که اولین بار که مدیر محترم مؤسسۀ سلیس گزینش و شرح اشعار ولایی شاعران فارسیزبان را به من پیشنهاد داد، هم به انجام دادن این کار علاقهمند شدم و هم برایم شورانگیز بود که میخواهم بهسراغ یکی از شاعران سبک هندی بروم. به نظرم میتوانست تجربۀ جدیدی باشد؛ لذت کشف دنیاهای تازه در آفاق شعر فارسی و غور و درنگی بیشتر در شعر ولایی و مذهبی، شاخهای از شعر فارسی که به دلایلی که جای طرحش در این مختصر نیست، بهصورت جدی طرح نشده است و سرسری و گاه متعصبانه از آن گذشتهاند. خواستم تأملی هرچند کوتاه در اینگونه از شعر فارسی بکنم و یک بار جدیتر آن را بکاوم و نتایج این جستوجو را به علاقهمندان این نوع ادبی پیشکش کنم. انتخاب شاعر بر عهدۀ خودم گذاشته شد. سبک هندی شاعر کم ندارد و در میان آنها شاعرانی هستند که اشعارشان ارزش بررسی جداگانه دارد. در چند دهۀ گذشته، مطالعه و نقد جدیتر این سبک در ایران شتاب بیشتری گرفته است. خواستم از این مطالعات دور نمانم. چند هفتهای با خود کلنجار رفتم و از دوستان و همکاران نیز نظرخواهی کردم. تا اینکه سرانجام به دلایل و انگیزههایی حزین لاهیجی را انتخاب کردم که با توجه به کتاب ارزشمند و نامآشنای دکتر شفیعیکدکنی دربارۀ حزین لاهیجی، کار گزینش و شرح شعر از این شاعر سبک هندی دشوارتر هم بود.
با توجه به بررسیهای انجامشده، حزین از جمله شاعرانی است که معرّف حضور برخی ادبپژوهان، بهویژه دوستداران سبک هندی است؛ خصوصاً پس از کتاب شاعری در هجوم منتقدان از استاد شفیعی کدکنی، بسیاری از زوایای زندگیاش روشن گردید و غزلهای او به جامعۀ ادبی معرفی شد و نامش بر سر زبان دوستداران سبک هندی افتاد. بااینحال، جنبههایی از شعر او همچنان ناشناخته مانده است؛ زیرا در تمام این سالها، بیشتر به غزلهای عاشقانه و عارفانۀ او توجه شده و تعداد درخور توجهی از قصاید و اشعار ولایی و مذهبی او یا اصلاً خوانده نشده یا کمتر خوانده و معرفی شده است. برخی ویژگیهای سبک هندی مانند یافتن مضامین دیریاب هم در قصاید او دیده میشود؛ اگرچه در کل او را در غزل، شاعر متوسطی به شمار آوردهاند و پایگاه و ارج علمیاش را بیش از پایگاه شعریاش دانستهاند که البته تا اندازهای نیز در قصاید حزین، این داوری درست به نظر میرسد.
ساختار این کتاب و اینکه چه ویژگیهایی از اشعار آیینی حزین لاهیجی در آن توضیح داده شده است و چه شاخصهای دارد که در پژوهشهای پیشین حزین به آن پرداخته نشده، نکاتی هستند که به نظرم علاقهمندان شعر آیینی نباید از مطالعۀ آن غافل بمانند؛ زیرا گاه ابیات و مضامینی در اشعار ولایی او دیده میشود که حاصل تجربیات شخصی وی در این مسیر است. با توجه به همین نکته، کوشیدم که در این گزیده، اشعار ولایی حزین لاهیجی را یکجا به مخاطب عرضه کنم. از آنجایی که ممکن است بعضی از نکات لغوی، ادبی، تلمیحات قرآنی و روایی که در ابیات آمده است، برای برخی از خوانندگان دشوار به نظر برسد، در پایان هر شعر شرح دادهام.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010322147.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«اشعار ولایی حزین لاهیجی»؛ حامد شکوفگی؛ نشر نیستان لذت کشف دنیاهای تازه
«اشعار ولایی حزین لاهیجی»
راهنمای کتاب/ فهم را حد و مرز و نهایتی نیست!
دکتر علی غزالیفر
«فیلسوف تودار و رباعیّات بودار»
(پذیرش جهانی رباعیّات حکیم عمر خیّام)
به اهتمام: علیاصغر سیدغراب
نویسنده: مجموعۀ نویسندگان
مترجم: مصطفی حسینی
ناشر: هرمس، چاپ دوم 1400
315 صفحه، 64000 تومان
#نقدادبی #شعر #نشرهرمس
ولادیمیر پوتین، ریاست جمهوری روسیه، در اول فوریۀ سال 2007 کنفرانس خبری سالانهاش را برگزار کرد. خبرنگار یکی از نشریات روسیه از پوتین پرسید که در ساعاتی که حوصلۀ انجام هیچ کاری ندارد، چه میکند. پوتین در جواب گفت: «رئیسجمهور روسیه مثل هر فرد دیگری گاهی اوقات بیحوصله است. اینجور وقتها معمولاً سگم، کنی، همدمم است. بهعلاوه، همسرم اخیراً یک کتاب شعر، اثر عمر خیّام، به من هدیه داده که همیشه کمکحال من است». در ادامه این رباعی را از خیّام خواند:
برخیز و مخور غم جهان گذران / بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی / نوبت به تو خود نیامدی از دگران
و چهبسا میخواسته تلویحاً نشان دهد که به قدرت و مخلفات قشنگش علاقۀ چندانی ندارد. در هر صورت، این ماجرا نشان میدهد که خیّام در روسیه ناشناخته نیست. هرچند بعد از آن کاری که پوتین کرد، موجی عظیم و اقبالی گسترده به خیّام در روسیه به راه افتاد. فروش رباعیّات خیّام به چند برابر افزایش یافت و ناشران و کتابفروشیها کاروبارشان حسابی سکه شد. بله؛ خیام در روسیه هم شاعری نامآشناست. نکتۀ جالب این است که ترجمۀ روسی خیّام در قرن نوزدهم مستقل از ترجمۀ مشهور فیتزجرالد صورت گرفت. از آن جالبتر اینکه در سال 2000 محققی از آن دیار پهناور و بیسروته پیدا شد و ادعا کرده که خیّام در اصل روسی بوده است!
این کتاب پر است از اینگونه مطالب و ماجراهای جالب در باب سرنوشت رباعیّات خیّام در اقصی نقاط جهان. طبیعی است که همۀ کشورها را نمیتوان در یک کتاب جای داد؛ لذا فقط برخی از مناطق دنیا مطمح نظر بودهاند. به طور مشخص وضعیت رباعیّات خیّام در این سرزمینها بررسی شده است: ایران، جهان عرب، ترکیه، هلند، روسیه، گرجستان، هندوستان و انگلستانِ عصر ویکتوریا.
این مجموعه مقالات حاصل کنفراسی است که سال 2009 در دانشگاه لیدنِ کشور هلند برگزار شد. مناسبت این رخداد هم دویستمین زادروز ادوارد فیتزجرالد (1809-1883) و یکصد و پنجاهمین سالگرد نخستین چاپ ترجمۀ او از رباعیّات خیّام بود. چنین مجموعهای در باب رباعیّات خیّام با این گستردگی موضوعی و فرهنگی بیسابقه است.
ابتدا در مقدمه به درونمایههای کلی و جهانی رباعیّات خیّام پرداخته میشود. پس از آن در هر فصل ماجراهایی از خیام را در یک فرهنگ و سرزمین به تماشا مینشینیم. میبینیم سرنوشت جالب مترجمان جهان عرب را که چرا و چگونه با خیّام آشنا شدند و اشعارش را ترجمه کردند؛ نیز امّکلثوم، خوانندۀ پرآوازۀ مصری، ترجمۀ عربی اشعار خیّام را خواند و باعث شد خیّام در جهان عرب مشهورتر شود. با یان هنریک لئوپولد (1865-1925)، شاعر هلندی، آشنا میشویم که پس از سیر و گشتوگذار در نظامهای فلسفی غرب، عاقبت در شعر خیّام رحل اقامت افکند. باخبر میشویم که از رباعیّات خیّام برای مبارزه و مقابله با ایدئولوژی کمونیستی استالینیستی در روسیه کمونیستی استفاده میشد. در مقابل، در کشور هندوستان اندیشههای خیّام با باورهای متافیزیکی هندویی نسبت یافتند. از منظر آن باورهای فلسفی، خیّام تفسیری خاص یافت و با آن طرز فکر ممزوج شد. گزارشهایی از تأثیر رباعیّات خیّام در نقاشی، موسیقی و صنعت چاپ و نشر کتاب دیگر کشورها، بهویژه هلند، را میخوانیم. حتی با ایرانیانی آشنا میشویم که تا پیش از این خبری از آنها نداشتیم. برای نمونه، میرزا حسین خان تبریزی، پزشک ظلالسطان قاجار که عاقبت به اروپا گریخت و به کار ادبیات ایران، بهویژه خیام، در آنجا مشغول شد.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010415118.html
دکتر علی غزالیفر
«فیلسوف تودار و رباعیّات بودار»
(پذیرش جهانی رباعیّات حکیم عمر خیّام)
به اهتمام: علیاصغر سیدغراب
نویسنده: مجموعۀ نویسندگان
مترجم: مصطفی حسینی
ناشر: هرمس، چاپ دوم 1400
315 صفحه، 64000 تومان
#نقدادبی #شعر #نشرهرمس
ولادیمیر پوتین، ریاست جمهوری روسیه، در اول فوریۀ سال 2007 کنفرانس خبری سالانهاش را برگزار کرد. خبرنگار یکی از نشریات روسیه از پوتین پرسید که در ساعاتی که حوصلۀ انجام هیچ کاری ندارد، چه میکند. پوتین در جواب گفت: «رئیسجمهور روسیه مثل هر فرد دیگری گاهی اوقات بیحوصله است. اینجور وقتها معمولاً سگم، کنی، همدمم است. بهعلاوه، همسرم اخیراً یک کتاب شعر، اثر عمر خیّام، به من هدیه داده که همیشه کمکحال من است». در ادامه این رباعی را از خیّام خواند:
برخیز و مخور غم جهان گذران / بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی / نوبت به تو خود نیامدی از دگران
و چهبسا میخواسته تلویحاً نشان دهد که به قدرت و مخلفات قشنگش علاقۀ چندانی ندارد. در هر صورت، این ماجرا نشان میدهد که خیّام در روسیه ناشناخته نیست. هرچند بعد از آن کاری که پوتین کرد، موجی عظیم و اقبالی گسترده به خیّام در روسیه به راه افتاد. فروش رباعیّات خیّام به چند برابر افزایش یافت و ناشران و کتابفروشیها کاروبارشان حسابی سکه شد. بله؛ خیام در روسیه هم شاعری نامآشناست. نکتۀ جالب این است که ترجمۀ روسی خیّام در قرن نوزدهم مستقل از ترجمۀ مشهور فیتزجرالد صورت گرفت. از آن جالبتر اینکه در سال 2000 محققی از آن دیار پهناور و بیسروته پیدا شد و ادعا کرده که خیّام در اصل روسی بوده است!
این کتاب پر است از اینگونه مطالب و ماجراهای جالب در باب سرنوشت رباعیّات خیّام در اقصی نقاط جهان. طبیعی است که همۀ کشورها را نمیتوان در یک کتاب جای داد؛ لذا فقط برخی از مناطق دنیا مطمح نظر بودهاند. به طور مشخص وضعیت رباعیّات خیّام در این سرزمینها بررسی شده است: ایران، جهان عرب، ترکیه، هلند، روسیه، گرجستان، هندوستان و انگلستانِ عصر ویکتوریا.
این مجموعه مقالات حاصل کنفراسی است که سال 2009 در دانشگاه لیدنِ کشور هلند برگزار شد. مناسبت این رخداد هم دویستمین زادروز ادوارد فیتزجرالد (1809-1883) و یکصد و پنجاهمین سالگرد نخستین چاپ ترجمۀ او از رباعیّات خیّام بود. چنین مجموعهای در باب رباعیّات خیّام با این گستردگی موضوعی و فرهنگی بیسابقه است.
ابتدا در مقدمه به درونمایههای کلی و جهانی رباعیّات خیّام پرداخته میشود. پس از آن در هر فصل ماجراهایی از خیام را در یک فرهنگ و سرزمین به تماشا مینشینیم. میبینیم سرنوشت جالب مترجمان جهان عرب را که چرا و چگونه با خیّام آشنا شدند و اشعارش را ترجمه کردند؛ نیز امّکلثوم، خوانندۀ پرآوازۀ مصری، ترجمۀ عربی اشعار خیّام را خواند و باعث شد خیّام در جهان عرب مشهورتر شود. با یان هنریک لئوپولد (1865-1925)، شاعر هلندی، آشنا میشویم که پس از سیر و گشتوگذار در نظامهای فلسفی غرب، عاقبت در شعر خیّام رحل اقامت افکند. باخبر میشویم که از رباعیّات خیّام برای مبارزه و مقابله با ایدئولوژی کمونیستی استالینیستی در روسیه کمونیستی استفاده میشد. در مقابل، در کشور هندوستان اندیشههای خیّام با باورهای متافیزیکی هندویی نسبت یافتند. از منظر آن باورهای فلسفی، خیّام تفسیری خاص یافت و با آن طرز فکر ممزوج شد. گزارشهایی از تأثیر رباعیّات خیّام در نقاشی، موسیقی و صنعت چاپ و نشر کتاب دیگر کشورها، بهویژه هلند، را میخوانیم. حتی با ایرانیانی آشنا میشویم که تا پیش از این خبری از آنها نداشتیم. برای نمونه، میرزا حسین خان تبریزی، پزشک ظلالسطان قاجار که عاقبت به اروپا گریخت و به کار ادبیات ایران، بهویژه خیام، در آنجا مشغول شد.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010415118.html
جامعه خبری تحلیلی الف
فیلسوف تودار و رباعیّات بودار» (پذیرش جهانی رباعیّات حکیم عمر خیّام)؛ مجموعه نویسندگان، ترجمه مصطفی حسینی فهم را حد و مرز و نهایتی…
«فیلسوف تودار و رباعیّات بودار»
راهنمای کتاب/ آتش درون
مانی ارجمند
The water aflame: selected poems of rumi
«شعله کشیدن آب»
شاعر: مولوی
ترجمه و انتخاب: سعید سعیدپور
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
207 صفحه
#شعر #نشرنو
جلالالدینمحمدبنمحمد مولوی یا به قول فرنگی جماعت رومی، از جمله معروف ترین شاعران کلاسیک ایرانی در جهان غرب محسوب می شود. شاید تنها بتوان خیام نیشابوری را از منظر شهرت و شناخته شدگی همپایه مولانا به حساب آورد. شهرت مولوی البته دلایل مختلفی دارد که برخی از آنها درون متنی و برخی دیگر بیرون از متن و حاشیه ای شکل گرفته است. نمونه اش استفاده برخی از چهرههای شناخته شده جهان موسیقی از این اشعار بوده است.
با این حال اما آنچه در درجه نخست اهمیت قرار دارد بارمعنایی این اشعار و کیفیت شعری آنهاست که همواره در مرکز اهمیت قرار داشته است. در ادبیات غرب از دیرباز جای آثاری به این سبک و سیاق همواره خالی بوده است. به خصوص اینکه تغییر و تحولات ایجاد شده در ادبیات غرب از رنسانس بدین سو شاهد نوعی فقدان اهمیت به معنا هستیم و این دققا همان چیزی است که در اشعار مولانا با عمق و غنای بسیار وجود دارد.
در ترجمه قدیمی و معروف نیکلسون یا ترجمه آرتور بری از این اشعار و چه در برگردانهای امروزی تر اشعار مولوی این مسئله از اهمیت مرکزی برخوردار بوده؛ البته ناگفته نماند که در ترجمه نیکلسون و آرتور بری رویکرد پژوهش گرانه بر دیگر جنبهها غلبه دارد و به بیان دیگر دقت علمی و پژوهندگی بر شعریت و ذوقورزی غلبه دارد.
در مجموعهای از اشعار مولانا که با عنوان The water aflame: selected poems of rumi به همت نشر نو منتشر شده است، سعید سعید پور کوشیده رویکردی متفاوت با گذشته را در پیش بگیرد.
او در این کتاب که به صورت دوزبانه (فارسی / انگلیسی) منتشر شده است، کوشیده در کنار بار معنایی جنبه های شعری آثار مولانا نیز منعکس شود. سعیدپور در اثر حاضر گزیده ای از اشعار مولانا در دیوان شمس را پیش روی علاقمندان قرار داده که شامل 170 غزل است که از بین 2500 غزل انتخاب شده. رویکرد مترجم و گزینشگر اشعار این مجموعه انتخاب غزل هایی بوده که علاوه بر برخورداری از بار معنای از زیبایی های شاعرانه و بار احساسی نیز برخوردار باشد. در برگردان این اشعار نیز در عین وفاداری شاهد سادگی و ایجاز زبان هستیم.
سعیدپور دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی از آمریکاست که تجربه تدریس در دانشگاه را نیز در کارنامه دارد او همچنین از جمله چهرههای نام آشنا در برگردان آثار ادبیات انگلیسی به زبان فارسی و برعکس شناخته میشود که پیش از این نیز آثار دیگری با ترجمه او از فارسی به انگلیس و برعکس منتشر شده است. در زمینه برگردان اشعار کلاسیک فارسی به زبان انگلیسی می توان به گزیدههایی از غزلهای حافظ، خیام و سعدی اشاره کرد و در زمینه ترجمه آثار کلاسیک انگلیسی نیز میتوان به گزیدهای از ترانههای شکسپیر با نام «بخوان خط خاموش عشق» و گزیدهای از شعرهای امیلی دیکنسون با عنوان «...به خاموشی نقطهها... بر صفحهی برف» اشاره کرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010830081.html
مانی ارجمند
The water aflame: selected poems of rumi
«شعله کشیدن آب»
شاعر: مولوی
ترجمه و انتخاب: سعید سعیدپور
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
207 صفحه
#شعر #نشرنو
جلالالدینمحمدبنمحمد مولوی یا به قول فرنگی جماعت رومی، از جمله معروف ترین شاعران کلاسیک ایرانی در جهان غرب محسوب می شود. شاید تنها بتوان خیام نیشابوری را از منظر شهرت و شناخته شدگی همپایه مولانا به حساب آورد. شهرت مولوی البته دلایل مختلفی دارد که برخی از آنها درون متنی و برخی دیگر بیرون از متن و حاشیه ای شکل گرفته است. نمونه اش استفاده برخی از چهرههای شناخته شده جهان موسیقی از این اشعار بوده است.
با این حال اما آنچه در درجه نخست اهمیت قرار دارد بارمعنایی این اشعار و کیفیت شعری آنهاست که همواره در مرکز اهمیت قرار داشته است. در ادبیات غرب از دیرباز جای آثاری به این سبک و سیاق همواره خالی بوده است. به خصوص اینکه تغییر و تحولات ایجاد شده در ادبیات غرب از رنسانس بدین سو شاهد نوعی فقدان اهمیت به معنا هستیم و این دققا همان چیزی است که در اشعار مولانا با عمق و غنای بسیار وجود دارد.
در ترجمه قدیمی و معروف نیکلسون یا ترجمه آرتور بری از این اشعار و چه در برگردانهای امروزی تر اشعار مولوی این مسئله از اهمیت مرکزی برخوردار بوده؛ البته ناگفته نماند که در ترجمه نیکلسون و آرتور بری رویکرد پژوهش گرانه بر دیگر جنبهها غلبه دارد و به بیان دیگر دقت علمی و پژوهندگی بر شعریت و ذوقورزی غلبه دارد.
در مجموعهای از اشعار مولانا که با عنوان The water aflame: selected poems of rumi به همت نشر نو منتشر شده است، سعید سعید پور کوشیده رویکردی متفاوت با گذشته را در پیش بگیرد.
او در این کتاب که به صورت دوزبانه (فارسی / انگلیسی) منتشر شده است، کوشیده در کنار بار معنایی جنبه های شعری آثار مولانا نیز منعکس شود. سعیدپور در اثر حاضر گزیده ای از اشعار مولانا در دیوان شمس را پیش روی علاقمندان قرار داده که شامل 170 غزل است که از بین 2500 غزل انتخاب شده. رویکرد مترجم و گزینشگر اشعار این مجموعه انتخاب غزل هایی بوده که علاوه بر برخورداری از بار معنای از زیبایی های شاعرانه و بار احساسی نیز برخوردار باشد. در برگردان این اشعار نیز در عین وفاداری شاهد سادگی و ایجاز زبان هستیم.
سعیدپور دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی از آمریکاست که تجربه تدریس در دانشگاه را نیز در کارنامه دارد او همچنین از جمله چهرههای نام آشنا در برگردان آثار ادبیات انگلیسی به زبان فارسی و برعکس شناخته میشود که پیش از این نیز آثار دیگری با ترجمه او از فارسی به انگلیس و برعکس منتشر شده است. در زمینه برگردان اشعار کلاسیک فارسی به زبان انگلیسی می توان به گزیدههایی از غزلهای حافظ، خیام و سعدی اشاره کرد و در زمینه ترجمه آثار کلاسیک انگلیسی نیز میتوان به گزیدهای از ترانههای شکسپیر با نام «بخوان خط خاموش عشق» و گزیدهای از شعرهای امیلی دیکنسون با عنوان «...به خاموشی نقطهها... بر صفحهی برف» اشاره کرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010830081.html
به روایت نویسنده/ شعری که دودمان گوینده را برباد میدهد!
نسیم عربامیری
«گزیده طنز شهاب ترشیزی»
نویسنده: ملّاعلی شهاب ترشیزی
با مقدمه و اهتمام: ابوالفضل زرویی نصرآباد
به کوشش: نسیم عرب امیری
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1401
85 صفحه، 36000 تومان
#طنز #شعر #نشرنیستان
«…و اگر هجا خواهی که گویی، همچنان که در مدح کسی را بستایی بر ضدّ آن بگوی که هر چه ضدّ مدح بود هجا باشد»
قابوسنامه
اگر ادبیات شوخ طبعانه را به چهار دسته طنز، هجو، هزل و فکاهه تقسیم بندی کنیم بی شک هجو از فرزندان ناخلف این گونه ادبی محسوب میشود. هجو برخلاف طنز که همواره درد عمومی و اجتماعی دارد با هدف شخصی و خصوصی نوشته میشود، پرده دری هجو در خدمت مطامع مادی و حقیر شاعر است در حالی که طنز با هدف والای اصلاح ساختارها و مشکلات فرهنگی و اجتماعی دست به پرده دری میزند، هجو از بی آبرویی و حتی فحاشی منظوم عار ندارد در صورتیکه طنز با کنایه و تعریض حرفش را میزند. با این همه نمیتوان مانند دستاندرکاران برنامه های تلویزیونی که برای کسب آبرو نام طنز را روی کلیه آثار نمایشی شان میگذارند وجود این فرزند ناخلف و علاقه شاعران پارسی زبان را به آن کتمان کرد و از سابقه طولانی هجو در ادبیات فارسی بی هیچ درنگ و تاملی عبور کرد. فلذا شناخت، تعریف و بررسی نمونه های موفق و ناموفق آن در ادبیات فارسی برای علاقه مندان به ادبیات طنازانه ضروری است.
شهاب ترشیزی یکی از مدعیان و شاعران شناخته شده در عرصه هجو است که چه در زمان خویش و چه پس از آن به هجو سرایی شهره بوده است. شهاب در قرن نهم هجری می زیسته ، روزگاری که از در و دیوار شاعر یا مدعی شاعری می باریده و شعر و شاعری به ورطه ابتذال افتاده بوده است. عصری که شاعران پرشمارش نه از آنچنان شان و منزلتی برخوردار بوده اند که از هنر خود کسب آبرو کنند و نه در میان مردم و دربار ارج و قربی داشتهاند پیداست که در چنین شرایطی آن عده از مدعیان و بهره مندان از ذوق شاعری قدر و قیمت هنر خود را نشناسند و از ذوق خود در جهت مطامع دنیوی یا کسب رزق و روزی استفاده کنند. تا جایی که گاه کار شاعر به جایی میرسیده که برای لقمه ای نان یا صله ای ناچیز مجبور به هجوسرایی و خودنمایی منظوم نزد حاکمان و امرای عصر می شدهاست تا بلکه با تهدید و ارعاب لقمه ای را به طریق گدامنشانه بر سر سفره خویش بیاورد. در چنین شرایطی شاعری همچون شهاب ترشیزی نه تنها از هجو نویسی به جهت رسیدن به مقاصد مادی عار ندارد بلکه به آن فخر میورزد و بهره مندی از آنرا از قدرت قلمش میداند: منّت خدای را که مرا بر جمیع خلق، داد آن تسلطی که به شاهنشهان نداد (گزیده طنز شهاب ترشیزی صفحه 21)
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010913119.html
نسیم عربامیری
«گزیده طنز شهاب ترشیزی»
نویسنده: ملّاعلی شهاب ترشیزی
با مقدمه و اهتمام: ابوالفضل زرویی نصرآباد
به کوشش: نسیم عرب امیری
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1401
85 صفحه، 36000 تومان
#طنز #شعر #نشرنیستان
«…و اگر هجا خواهی که گویی، همچنان که در مدح کسی را بستایی بر ضدّ آن بگوی که هر چه ضدّ مدح بود هجا باشد»
قابوسنامه
اگر ادبیات شوخ طبعانه را به چهار دسته طنز، هجو، هزل و فکاهه تقسیم بندی کنیم بی شک هجو از فرزندان ناخلف این گونه ادبی محسوب میشود. هجو برخلاف طنز که همواره درد عمومی و اجتماعی دارد با هدف شخصی و خصوصی نوشته میشود، پرده دری هجو در خدمت مطامع مادی و حقیر شاعر است در حالی که طنز با هدف والای اصلاح ساختارها و مشکلات فرهنگی و اجتماعی دست به پرده دری میزند، هجو از بی آبرویی و حتی فحاشی منظوم عار ندارد در صورتیکه طنز با کنایه و تعریض حرفش را میزند. با این همه نمیتوان مانند دستاندرکاران برنامه های تلویزیونی که برای کسب آبرو نام طنز را روی کلیه آثار نمایشی شان میگذارند وجود این فرزند ناخلف و علاقه شاعران پارسی زبان را به آن کتمان کرد و از سابقه طولانی هجو در ادبیات فارسی بی هیچ درنگ و تاملی عبور کرد. فلذا شناخت، تعریف و بررسی نمونه های موفق و ناموفق آن در ادبیات فارسی برای علاقه مندان به ادبیات طنازانه ضروری است.
شهاب ترشیزی یکی از مدعیان و شاعران شناخته شده در عرصه هجو است که چه در زمان خویش و چه پس از آن به هجو سرایی شهره بوده است. شهاب در قرن نهم هجری می زیسته ، روزگاری که از در و دیوار شاعر یا مدعی شاعری می باریده و شعر و شاعری به ورطه ابتذال افتاده بوده است. عصری که شاعران پرشمارش نه از آنچنان شان و منزلتی برخوردار بوده اند که از هنر خود کسب آبرو کنند و نه در میان مردم و دربار ارج و قربی داشتهاند پیداست که در چنین شرایطی آن عده از مدعیان و بهره مندان از ذوق شاعری قدر و قیمت هنر خود را نشناسند و از ذوق خود در جهت مطامع دنیوی یا کسب رزق و روزی استفاده کنند. تا جایی که گاه کار شاعر به جایی میرسیده که برای لقمه ای نان یا صله ای ناچیز مجبور به هجوسرایی و خودنمایی منظوم نزد حاکمان و امرای عصر می شدهاست تا بلکه با تهدید و ارعاب لقمه ای را به طریق گدامنشانه بر سر سفره خویش بیاورد. در چنین شرایطی شاعری همچون شهاب ترشیزی نه تنها از هجو نویسی به جهت رسیدن به مقاصد مادی عار ندارد بلکه به آن فخر میورزد و بهره مندی از آنرا از قدرت قلمش میداند: منّت خدای را که مرا بر جمیع خلق، داد آن تسلطی که به شاهنشهان نداد (گزیده طنز شهاب ترشیزی صفحه 21)
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010913119.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«گزیده طنز شهاب ترشیزی»؛ به اهتمام ابوالفضل زرویی نصرآباد؛ به کوشش نسیم عرب امیری؛ کتاب نیستان شعری که دودمان گوینده را برباد میدهد!
«گزیده طنز شهاب ترشیزی»
راهنمای کتاب/ انتقاد در لفافهی طنز
ثریا بیگدلی
مجموعه «گزیده طنز از طنزآوران ایران، از صفاریه تا قاجاریه»
با اهتمام و مقدمهی ابوالفضل زرویی نصرآباد
به کوشش نسیم عرب امیری
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1401
نشر نیستان، 1401
#نشرنیستان #شعر
هنگامی که از طنز کلاسیک سخن به میان میآید، حافظهی عموم جامعه معمولاً عبید زاکانی و سعدی را به یاد میآورد، اما دامنهی طنزگویی و شوخطبعی نویسندگان و ادبای ایرانی بسیار فراتر از اینهاست و طیف وسیعی از شعرا و نثرپردازان را در برمیگیرد. در اغلب آثار منظوم و منثور نویسندگان کهن ایرانی میتوان ردی از طنازی یافت؛ برخی از آنان کتابهایی را به این سبک اختصاص دادهاند و گروهی به شکل پراکنده در تمامی آثار خود نظری به طنزپردازی هم داشتهاند. شرایط جامعه و حضور حاکمان مستبد نیز بسیاری از ادیبان را به سمت کنایهگویی و گنجاندن سخن انتقادی خود در قالب طنز کشانده و به همین خاطر مکتوبات طنز بیشماری در طی قرنها از نویسندگان و شعرا باقی مانده که آیینهی تمامنمای روزگار آنهاست و به امروزیان علاوه بر لذت خواندن کلامی وزین و طناز، حکمتهایی اخلاقی و ظرایفی روانشناختی از دورههای مختلف تاریخ ایران میبخشد. مجموعهی هشتجلدی طنزآوران ایران با همین انگیزهها گردآوری و به مخاطب امروزی ادبیات طنز ارائه شده است.
مجموعهی حاضر دورهای از آغاز صفاریان تا قاجاریه را برای تمرکز بر نوشتههای طنز برگزیده است. این دوره تعدد و تنوع فراوانی در حوزهی طنز دارد؛ از انوری ابیوردی در قرن ششم گرفته تا حکیم سوری در قرن سیزدهم که هر یک رنگ و بوی خاصی به نظم و نثر طنز دادهاند. در این میان آثار عبید زاکانی، مجموعههای منثور و منظوم عبدالرحمن جامی، گزیده آثار ابواسحاق حلاج شیرازی و شهابالدین ترشیزی نیز در مجموعه گنجانده شده است. گزیدهها اغلب موضوعاتی اخلاقی، انتقادی و گاه روانشناختی را دربرمیگیرند. بهعلاوه نویسندگان این آثار گاه به سراغ دغدغههای روزمرهی انسان و مباحث تاریخی و جامعهشناختی نیز رفتهاند و از این لحاظ میتوان این کتاب را یکی از متنوعترین مجموعه گزیدههای طنزی دانست که در دهههای اخیر منتشر شدهاند.
در میان طنزپردازان این مجموعه، انوری از قدمت بیشتری برخوردار است. شاعری که اغلب نگاهی سرشار از هجو و هزل به محیط اطراف خود داشته است. او به سبب موقعیتاش در معاشرت با افراد سرشناس در حاکمیت، در بسیاری از آثار خود با زبان طنز به مدح یا ذم امیران و بزرگان زمانهی خود پرداخته است. نوشتههای انتقادی که جنبهی اجتماعی و سیاسی داشته باشند، کمتر در میان آثار او دیده میشود، اما همان اندک نیز زبانی تند و تیز و کنایهپرداز را برای مخاطب به نمایش میگذارد. گاهی انوری آنقدر از اصلاح امور روزگار خود ناامید میشود که در طنز نیز به تلخی زبان به نقد میگشاید:
«ربع مسکون آدمی را بود، دیو و دد گرفت
کس نمیداند که در آفاق، انسانی کجاست
دور دور خشکسال دین و قحط دانش است
چند گویی فتح بابی کو و بارانی کجاست؟
من تو را بنمایم اندر حال، صد بوجهلِ جهل
گر مسلمانی تو، تعیین کن که سلمانی کجاست»
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4020309046.html
ثریا بیگدلی
مجموعه «گزیده طنز از طنزآوران ایران، از صفاریه تا قاجاریه»
با اهتمام و مقدمهی ابوالفضل زرویی نصرآباد
به کوشش نسیم عرب امیری
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1401
نشر نیستان، 1401
#نشرنیستان #شعر
هنگامی که از طنز کلاسیک سخن به میان میآید، حافظهی عموم جامعه معمولاً عبید زاکانی و سعدی را به یاد میآورد، اما دامنهی طنزگویی و شوخطبعی نویسندگان و ادبای ایرانی بسیار فراتر از اینهاست و طیف وسیعی از شعرا و نثرپردازان را در برمیگیرد. در اغلب آثار منظوم و منثور نویسندگان کهن ایرانی میتوان ردی از طنازی یافت؛ برخی از آنان کتابهایی را به این سبک اختصاص دادهاند و گروهی به شکل پراکنده در تمامی آثار خود نظری به طنزپردازی هم داشتهاند. شرایط جامعه و حضور حاکمان مستبد نیز بسیاری از ادیبان را به سمت کنایهگویی و گنجاندن سخن انتقادی خود در قالب طنز کشانده و به همین خاطر مکتوبات طنز بیشماری در طی قرنها از نویسندگان و شعرا باقی مانده که آیینهی تمامنمای روزگار آنهاست و به امروزیان علاوه بر لذت خواندن کلامی وزین و طناز، حکمتهایی اخلاقی و ظرایفی روانشناختی از دورههای مختلف تاریخ ایران میبخشد. مجموعهی هشتجلدی طنزآوران ایران با همین انگیزهها گردآوری و به مخاطب امروزی ادبیات طنز ارائه شده است.
مجموعهی حاضر دورهای از آغاز صفاریان تا قاجاریه را برای تمرکز بر نوشتههای طنز برگزیده است. این دوره تعدد و تنوع فراوانی در حوزهی طنز دارد؛ از انوری ابیوردی در قرن ششم گرفته تا حکیم سوری در قرن سیزدهم که هر یک رنگ و بوی خاصی به نظم و نثر طنز دادهاند. در این میان آثار عبید زاکانی، مجموعههای منثور و منظوم عبدالرحمن جامی، گزیده آثار ابواسحاق حلاج شیرازی و شهابالدین ترشیزی نیز در مجموعه گنجانده شده است. گزیدهها اغلب موضوعاتی اخلاقی، انتقادی و گاه روانشناختی را دربرمیگیرند. بهعلاوه نویسندگان این آثار گاه به سراغ دغدغههای روزمرهی انسان و مباحث تاریخی و جامعهشناختی نیز رفتهاند و از این لحاظ میتوان این کتاب را یکی از متنوعترین مجموعه گزیدههای طنزی دانست که در دهههای اخیر منتشر شدهاند.
در میان طنزپردازان این مجموعه، انوری از قدمت بیشتری برخوردار است. شاعری که اغلب نگاهی سرشار از هجو و هزل به محیط اطراف خود داشته است. او به سبب موقعیتاش در معاشرت با افراد سرشناس در حاکمیت، در بسیاری از آثار خود با زبان طنز به مدح یا ذم امیران و بزرگان زمانهی خود پرداخته است. نوشتههای انتقادی که جنبهی اجتماعی و سیاسی داشته باشند، کمتر در میان آثار او دیده میشود، اما همان اندک نیز زبانی تند و تیز و کنایهپرداز را برای مخاطب به نمایش میگذارد. گاهی انوری آنقدر از اصلاح امور روزگار خود ناامید میشود که در طنز نیز به تلخی زبان به نقد میگشاید:
«ربع مسکون آدمی را بود، دیو و دد گرفت
کس نمیداند که در آفاق، انسانی کجاست
دور دور خشکسال دین و قحط دانش است
چند گویی فتح بابی کو و بارانی کجاست؟
من تو را بنمایم اندر حال، صد بوجهلِ جهل
گر مسلمانی تو، تعیین کن که سلمانی کجاست»
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4020309046.html
جامعه خبری تحلیلی الف
مجموعه «گزیده طنز از طنزآوران ایران، از صفاریه تا قاجاریه»؛ نسیم عرب امیری؛ کتاب نیستان انتقاد در لفافهی طنز
با اهتمام و مقدمهی ابوالفضل زرویی نصرآباد
راهنمای کتاب/ هایکوهای بلوچی
علیرضا کاتب
«لیکو» (تکبیتیهای بلوچی)
گردآوری و بازسرایی: منصور مؤمنی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
304 صفحه، 160000 تومان
#شعر #نشرنو
عنوان این یادداشت گمراهکننده است، چون جوهرۀ لیکوی ایرانی از جنس هایکوی ژاپنی نیست. آن عنوان را صرفاً برای جلب توجه انتخاب کردم. چراکه هایکو را تقریباً همگان میشناسند، اما لیکوی بلوچی را نه؛ یکی از همان چیزهایی که بیخ گوش خودمان است، اما چیزی از آن نشنیدهایم. ایرانیان اهل کتاب و ادبیات به هایکوهای ژاپنی علاقمندند؛ اشعاری که در دورترین فاصلۀ فرهنگی و جغرافیایی قرار دارند. این در حالیست که مشابه آنها را دم دست خودمان داریم و از آنها غافلیم. نام آنها لیکو است؛ مثل این: «هزار خانه میسازم در خاش/ فقیرم اما/ گدای تو!» حکایت خیلی از داشتههای ما ایرانیان همین است: «و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.» و اینگونه است که داشتههایمان را از دست میدهیم، مثل خود بلوچستان.
بلوچستان سرزمینی بسیار وسیع است که روزگاری نهچندان دور، همه از آنِ ایران بود. اما در زمان ناصرالدین شاه قاجار، تیغ تیز انگلیسیها بخش اعظمش را از ایران جدا کرد تا کمپانی هند شرقی، برای چپاول، خیالش راحتتر باشد. حالا فقط بخشی از بلوچستان جزو خاک ایران است و بخشهای دیگر آن در کشورهای همسایه جای دارد. اما این جدایی فقط یک جدایی (یا سرقت؟) سیاسی و جغرافیایی نبود. این جدایی ملازم با یک قطع ارتباط فرهنگی هم بود که در نتیجۀ آن، عموم ایرانیان از میراث فرهنگی بلوچی بیخبر ماندند. کمتر کسی میداند در آن صحاری چه خبر است و چه افکاری بر سطح آن شنها روان است.
در آنجا نیز فرهنگ و اندیشه و ادبیات هست. یعنی بود؛ از گذشتۀ دور بود تا اکنون. ادبیات بلوچی جریانی کهن، بلکه باستانی، است که تا قرن نوزدهم آثار مکتوب نداشته و کلاً در بستر ادبیات شفاهی جلو آمده است. اما از قرن بیستم اوضاع تغییر کرد و اینک شمار آثار مکتوب بلوچی کم نیست. دیگر اینکه ادبیات بلوچی در قالب نظم جای گرفته و ادبیات منثورش توان رقابت با ادبیات منظوم را ندارد. این است که ادبیات منظومِ غنی و رنگارنگی در آنجا شکل گرفته است.
شعرها و نغمههای بلوچی متنوعاند و هر نوعی برای آیین و مناسبت خاصی در نظر گرفته شده است؛ برای نمونه، «سوت» برای مجالس عیش و شادی، «نازنیک» برای عروسی، «سِپَت» برای تولد، «موتک» برای عزا، و «لیکو» برای تنهایی و دلتنگی. لیکو هم اسم یک فرم موسیقی است و هم عنوان یک قالب شعری. از جنبۀ شعری، یک تکبیتی هجایی و مقفًا است که جزو ادبیات شفاهی عامه است و سینهبهسینه منتقل میشود. موضوعات آن هم چیزهایی است همچون عشق، درد فراق، لحظۀ دیدار، سفر، رنج روحی، درد جسمانی، آرزوها، امیدها، ناامیدیها، وطن، غربت و محبوب.
در این مجموعه 274 لیکو گزینش شدهاند. متن اصلی آنها به زبان بلوچی و با همان رسمالخط خاص بلوچی آمده است. در کنار هر کدام، آقای منصور مؤمنی برگردانی خوب، جالب و امروزی ارائه کرده است. او دیباچهای مفصل هم نوشته است که ابعاد مختلف لیکو را روشن میسازد تا بتوانیم آن را بهتر بفهمیم. در همین بخش میخوانیم: «لیکو بَرخوانِ واقعیت است، و هر لحظۀ آن روایِ واقعۀ تازهای است. حوادثی آشکار و بعید، که گاهی رابطۀ محتوای دو سطرِ شعر را به ابهام میکشند و بدون آگاهی از باورها و داشتههای فرهنگیِ بلوچان راهی به این رابطهها نمیتوان یافت. با این همه، روایتِ لیکو بازگوی ماجرایی نیست که برآمده از خیال و تصویرسازی باشد. لیکو همان است که زندگی با آن برخورد دارد: واقعیت محض؛ و نسبتی که انسان بین اجزایِ این واقعیت مییابد.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020322007.html
علیرضا کاتب
«لیکو» (تکبیتیهای بلوچی)
گردآوری و بازسرایی: منصور مؤمنی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
304 صفحه، 160000 تومان
#شعر #نشرنو
عنوان این یادداشت گمراهکننده است، چون جوهرۀ لیکوی ایرانی از جنس هایکوی ژاپنی نیست. آن عنوان را صرفاً برای جلب توجه انتخاب کردم. چراکه هایکو را تقریباً همگان میشناسند، اما لیکوی بلوچی را نه؛ یکی از همان چیزهایی که بیخ گوش خودمان است، اما چیزی از آن نشنیدهایم. ایرانیان اهل کتاب و ادبیات به هایکوهای ژاپنی علاقمندند؛ اشعاری که در دورترین فاصلۀ فرهنگی و جغرافیایی قرار دارند. این در حالیست که مشابه آنها را دم دست خودمان داریم و از آنها غافلیم. نام آنها لیکو است؛ مثل این: «هزار خانه میسازم در خاش/ فقیرم اما/ گدای تو!» حکایت خیلی از داشتههای ما ایرانیان همین است: «و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.» و اینگونه است که داشتههایمان را از دست میدهیم، مثل خود بلوچستان.
بلوچستان سرزمینی بسیار وسیع است که روزگاری نهچندان دور، همه از آنِ ایران بود. اما در زمان ناصرالدین شاه قاجار، تیغ تیز انگلیسیها بخش اعظمش را از ایران جدا کرد تا کمپانی هند شرقی، برای چپاول، خیالش راحتتر باشد. حالا فقط بخشی از بلوچستان جزو خاک ایران است و بخشهای دیگر آن در کشورهای همسایه جای دارد. اما این جدایی فقط یک جدایی (یا سرقت؟) سیاسی و جغرافیایی نبود. این جدایی ملازم با یک قطع ارتباط فرهنگی هم بود که در نتیجۀ آن، عموم ایرانیان از میراث فرهنگی بلوچی بیخبر ماندند. کمتر کسی میداند در آن صحاری چه خبر است و چه افکاری بر سطح آن شنها روان است.
در آنجا نیز فرهنگ و اندیشه و ادبیات هست. یعنی بود؛ از گذشتۀ دور بود تا اکنون. ادبیات بلوچی جریانی کهن، بلکه باستانی، است که تا قرن نوزدهم آثار مکتوب نداشته و کلاً در بستر ادبیات شفاهی جلو آمده است. اما از قرن بیستم اوضاع تغییر کرد و اینک شمار آثار مکتوب بلوچی کم نیست. دیگر اینکه ادبیات بلوچی در قالب نظم جای گرفته و ادبیات منثورش توان رقابت با ادبیات منظوم را ندارد. این است که ادبیات منظومِ غنی و رنگارنگی در آنجا شکل گرفته است.
شعرها و نغمههای بلوچی متنوعاند و هر نوعی برای آیین و مناسبت خاصی در نظر گرفته شده است؛ برای نمونه، «سوت» برای مجالس عیش و شادی، «نازنیک» برای عروسی، «سِپَت» برای تولد، «موتک» برای عزا، و «لیکو» برای تنهایی و دلتنگی. لیکو هم اسم یک فرم موسیقی است و هم عنوان یک قالب شعری. از جنبۀ شعری، یک تکبیتی هجایی و مقفًا است که جزو ادبیات شفاهی عامه است و سینهبهسینه منتقل میشود. موضوعات آن هم چیزهایی است همچون عشق، درد فراق، لحظۀ دیدار، سفر، رنج روحی، درد جسمانی، آرزوها، امیدها، ناامیدیها، وطن، غربت و محبوب.
در این مجموعه 274 لیکو گزینش شدهاند. متن اصلی آنها به زبان بلوچی و با همان رسمالخط خاص بلوچی آمده است. در کنار هر کدام، آقای منصور مؤمنی برگردانی خوب، جالب و امروزی ارائه کرده است. او دیباچهای مفصل هم نوشته است که ابعاد مختلف لیکو را روشن میسازد تا بتوانیم آن را بهتر بفهمیم. در همین بخش میخوانیم: «لیکو بَرخوانِ واقعیت است، و هر لحظۀ آن روایِ واقعۀ تازهای است. حوادثی آشکار و بعید، که گاهی رابطۀ محتوای دو سطرِ شعر را به ابهام میکشند و بدون آگاهی از باورها و داشتههای فرهنگیِ بلوچان راهی به این رابطهها نمیتوان یافت. با این همه، روایتِ لیکو بازگوی ماجرایی نیست که برآمده از خیال و تصویرسازی باشد. لیکو همان است که زندگی با آن برخورد دارد: واقعیت محض؛ و نسبتی که انسان بین اجزایِ این واقعیت مییابد.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020322007.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«لیکو (تکبیتیهای بلوچی)»؛ منصور مؤمنی؛ فرهنگ نشر نو هایکوهای بلوچی
«لیکو» (تکبیتیهای بلوچی)
راهنمای کتاب/ گمنام قدر ندیده!
ثریا بیگدلی
«قطره دریای همت»
نوشته: طالبعلی لکهنویی
به کوشش: امیرحسین مدرس
ناشر: کتاب نیستان 1402
307 صفحه، 212000 تومان
#شعر #ادبیات_کلاسیک_ایران
در میان چهرههای برجستهی ادبیات فارسی، گروه بسیاری از شاعران و نویسندگان را میتوان یافت که علیرغم ارزش، تنوع و خلاقیتی که در آثارشان نمایان است، مهجور و بینشان باقی ماندهاند. در واقع اگرچه نگاه به مکتوبات آنان شگفتی و تحسین هر مخاطبی را برمیانگیزد، اما در زمینهی کاری و زمانهی زیستی خود مغفول واقع شدهاند. طالبعلی لکهنویی متخلص به عیشی، شاعر قرن سیزدهم قمری، در زمرهی چهرههای گمنام و قدرنادیدهی روزگار خویش قرار دارد. لکهنویی در انواع قالبهای نظمی و نثری طبع خود را آزموده و کارنامهی پرباری را به ثبت رسانده است. کتاب «قطرهی دریای همت» که به کوشش امیرحسین مدرس تدوین و تصحیح شده است، به معرفی این شاعر و نویسنده و شرح آثارش میپردازد.
در مقدمهی مصحح، بیوگرافی مختصری از طالبعلی لکهنویی آمده که به درک کلیت زندگی او و زمانهای که در آن میزیسته کمک میکند. در برخی تذکرهها که بعد از او نوشته شدهاند نام این شاعر توانمند و خوشقریحه آمده است، اما آنها نیز به جای روشنتر کردن تصویر این چهرهی ممتاز اما بینشان ادبی، به بیان کلیاتی در ستایش او در شعر و نثرشان بسنده کردهاند. از اینرو میتوان گفت که منابع تاریخی مشروح و مفصلی دربارهی این ستارهی آسمان ادب وجود ندارد و آنچه هست به شکلی پراکنده، موجز و کلی به توصیف او پرداخته است. اما در عوض بخش نسبتاً چشمگیری از آثارش به شکلی مستقیم و بلاواسطه به کسب شناخت بهتری از او کمک میکند. مصحح کوشیده این منابع و آثار را گرد هم آورد تا مرجعی کامل از طالبعلی لکهنویی پیش روی مخاطب بگذارد.
عیشی شاعر دورهی بازگشت به شمار میآید، اما تنوع سبک در شعرش بسیار مشهود است. او هم به شیوهی پرطمطراق سبک هندی یا اصفهانی شعر میسروده و هم نظری به سبک عراقی داشته است. او همانگونه که خودش نیز توصیف کرده، شاعری با تنوع طبع است و در عین اینکه مدایح و شرح حالها در کارنامهی خود دارد، به عرفان و فلسفه نیز نظر داشته و در نظم و نثرش میتوان این موضوع را به شکلی عیان مشاهده کرد. عیشی اغلب از ترکیبهایی استفاده کرده که سبک او را به شعرایی همچون صائب تبریزی نزدیک میکند و از استعارههایی بهره جسته که ممکن است برای مخاطب عام اندکی چالشبرانگیز باشد. اما در بسیاری از اشعار دیگرش هم میتوان سادگی و غلبهی معنا بر فرم را مشاهده کرد؛ از جمله غزلهایش که عرصهی یکتای هنرنمایی این شاعر است که در عین سادهگویی، معانی غنی و ارزشمندی در خود نهفته است.
بخش بزرگی از آثار عیشی را مدایحش میسازند و او گاه در غزل نیز به سمت مدیحهسرایی سوق پیدا میکند. اما این مسأله چیزی از ارزش و اعتبار ادبی او نمیکاهد، زیرا در عین اشاره به شخصی خاص و وصف و نعت او، از مزین کردن کلام به معنایی والا و اشارات برونمتنی و بهکارگیری انواع گوناگونی از صنایع ادبی کوتاهی نمیکند و مدام مخاطب را با گفتار وزین و سخنورانهی خود شگفت زده میسازد. گاه در این مسیر چنان پیش میرود که شرح و بسط کلامش ضروری به نظر میرسد و از اینروست که مؤلف کتاب به تبیین و تفسیر آثار او میپردازد. آیات و حکایاتی که عیشی در کارش به آنها اشاره میکند، گاه نیاز به توضیح و تبیین دارد وگرنه در پردهی پیچیدهگویی او پنهان میماند. به همینخاطر است که باید به توضیحات مؤلف کتاب دقتی ویژه داشت و از تصحیحات و اشاراتش برای درک روشنتر مطلب بهره گرفت.
این شاعر چیرهدست دروهی بازگشت، همواره در آثار خود جایی برای غافلگیری خوانندگانش دارد و در انواع قالبهای نوشتاریاش این موضوع را میتوان به عنوان ویژگی سبکی او مشاهده کرد. او از ترکیبات استعاری همچون: «طبع طرب دشمن، برقزار حرمان، بازار ایجاد، فتنه مزرع، پای نگارهمت مردانه، طرب نیرنگ» بهره جسته است. همچنین تکرار مطلع از خصوصیات سبکی است که او کوشیده در کارش جا بیاندازد و بهاین وسیله امضایی پای اشعار خود بگذارد. تکرار در آثارش به هیچ وجه رنگ کلیشه ندارد و مقصودش تأکید بر برخی معانی است که نیاز به یادآوریشان را در اثرش حس میکرده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020921100.html
ثریا بیگدلی
«قطره دریای همت»
نوشته: طالبعلی لکهنویی
به کوشش: امیرحسین مدرس
ناشر: کتاب نیستان 1402
307 صفحه، 212000 تومان
#شعر #ادبیات_کلاسیک_ایران
در میان چهرههای برجستهی ادبیات فارسی، گروه بسیاری از شاعران و نویسندگان را میتوان یافت که علیرغم ارزش، تنوع و خلاقیتی که در آثارشان نمایان است، مهجور و بینشان باقی ماندهاند. در واقع اگرچه نگاه به مکتوبات آنان شگفتی و تحسین هر مخاطبی را برمیانگیزد، اما در زمینهی کاری و زمانهی زیستی خود مغفول واقع شدهاند. طالبعلی لکهنویی متخلص به عیشی، شاعر قرن سیزدهم قمری، در زمرهی چهرههای گمنام و قدرنادیدهی روزگار خویش قرار دارد. لکهنویی در انواع قالبهای نظمی و نثری طبع خود را آزموده و کارنامهی پرباری را به ثبت رسانده است. کتاب «قطرهی دریای همت» که به کوشش امیرحسین مدرس تدوین و تصحیح شده است، به معرفی این شاعر و نویسنده و شرح آثارش میپردازد.
در مقدمهی مصحح، بیوگرافی مختصری از طالبعلی لکهنویی آمده که به درک کلیت زندگی او و زمانهای که در آن میزیسته کمک میکند. در برخی تذکرهها که بعد از او نوشته شدهاند نام این شاعر توانمند و خوشقریحه آمده است، اما آنها نیز به جای روشنتر کردن تصویر این چهرهی ممتاز اما بینشان ادبی، به بیان کلیاتی در ستایش او در شعر و نثرشان بسنده کردهاند. از اینرو میتوان گفت که منابع تاریخی مشروح و مفصلی دربارهی این ستارهی آسمان ادب وجود ندارد و آنچه هست به شکلی پراکنده، موجز و کلی به توصیف او پرداخته است. اما در عوض بخش نسبتاً چشمگیری از آثارش به شکلی مستقیم و بلاواسطه به کسب شناخت بهتری از او کمک میکند. مصحح کوشیده این منابع و آثار را گرد هم آورد تا مرجعی کامل از طالبعلی لکهنویی پیش روی مخاطب بگذارد.
عیشی شاعر دورهی بازگشت به شمار میآید، اما تنوع سبک در شعرش بسیار مشهود است. او هم به شیوهی پرطمطراق سبک هندی یا اصفهانی شعر میسروده و هم نظری به سبک عراقی داشته است. او همانگونه که خودش نیز توصیف کرده، شاعری با تنوع طبع است و در عین اینکه مدایح و شرح حالها در کارنامهی خود دارد، به عرفان و فلسفه نیز نظر داشته و در نظم و نثرش میتوان این موضوع را به شکلی عیان مشاهده کرد. عیشی اغلب از ترکیبهایی استفاده کرده که سبک او را به شعرایی همچون صائب تبریزی نزدیک میکند و از استعارههایی بهره جسته که ممکن است برای مخاطب عام اندکی چالشبرانگیز باشد. اما در بسیاری از اشعار دیگرش هم میتوان سادگی و غلبهی معنا بر فرم را مشاهده کرد؛ از جمله غزلهایش که عرصهی یکتای هنرنمایی این شاعر است که در عین سادهگویی، معانی غنی و ارزشمندی در خود نهفته است.
بخش بزرگی از آثار عیشی را مدایحش میسازند و او گاه در غزل نیز به سمت مدیحهسرایی سوق پیدا میکند. اما این مسأله چیزی از ارزش و اعتبار ادبی او نمیکاهد، زیرا در عین اشاره به شخصی خاص و وصف و نعت او، از مزین کردن کلام به معنایی والا و اشارات برونمتنی و بهکارگیری انواع گوناگونی از صنایع ادبی کوتاهی نمیکند و مدام مخاطب را با گفتار وزین و سخنورانهی خود شگفت زده میسازد. گاه در این مسیر چنان پیش میرود که شرح و بسط کلامش ضروری به نظر میرسد و از اینروست که مؤلف کتاب به تبیین و تفسیر آثار او میپردازد. آیات و حکایاتی که عیشی در کارش به آنها اشاره میکند، گاه نیاز به توضیح و تبیین دارد وگرنه در پردهی پیچیدهگویی او پنهان میماند. به همینخاطر است که باید به توضیحات مؤلف کتاب دقتی ویژه داشت و از تصحیحات و اشاراتش برای درک روشنتر مطلب بهره گرفت.
این شاعر چیرهدست دروهی بازگشت، همواره در آثار خود جایی برای غافلگیری خوانندگانش دارد و در انواع قالبهای نوشتاریاش این موضوع را میتوان به عنوان ویژگی سبکی او مشاهده کرد. او از ترکیبات استعاری همچون: «طبع طرب دشمن، برقزار حرمان، بازار ایجاد، فتنه مزرع، پای نگارهمت مردانه، طرب نیرنگ» بهره جسته است. همچنین تکرار مطلع از خصوصیات سبکی است که او کوشیده در کارش جا بیاندازد و بهاین وسیله امضایی پای اشعار خود بگذارد. تکرار در آثارش به هیچ وجه رنگ کلیشه ندارد و مقصودش تأکید بر برخی معانی است که نیاز به یادآوریشان را در اثرش حس میکرده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020921100.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«قطره دریای همت»؛ امیرحسین مدرس؛ نشر نیستان گمنام قدر ندیده!
«قطره دریای همت»
راهنمای کتاب/ شکوه از ممنوعیت عزاداری!
دریا امامی
«سفر در حباب»
نوشته: امیرحسین مدرّس
ناشر: کتاب نیستان، 1402
252 صفحه، 205000 تومان
#شعر #نشرنیستان
ادبیات ایران و هند در برهههایی از تاریخ پیوندهایی ناگسستنی با هم داشتهاند و آنقدر به یکدیگر نزدیک بودهاند که تفکیک سبک و مسیر حرفهای برخی شاعران و ادیبان هندی و ایرانی از هم به راحتی میسر نبوده است. اما بعضی دورهها به شکل شاخصتری رابطهی تنگاتنگ ادبی این دو سرزمین را نشان میدهند که عصر حکومت گورکانیان از این جهت بسیار قابل تأمل است. زبان رسمی دربار گورکانیان که در قرن دوازدهم بر ایران و هند تسلط داشتند، فارسی بود و همین اتفاق منجر به نزدیکی و تعامل بیشتر ادبیات ایران و هند شد. پیش از آن هم البته قرابت ریشههای زبانی و اشتراکات فرهنگی، زمینهساز وفاق ادبی شده بود اما در دورهی گورکانیان این ارتباط شکل عمیقتر و محکمتری یافت. در این میان، شعرای بسیاری را میتوان یافت که واسطهی تحکیم این پیوندند، هرچند خود گمنام و مهجور ماندهاند، شُکری هندی از جملهی این چهرههاست.
یافتن مستنداتی دقیق و متقن از دورهی زیست شُکری کار چندان راحتی نیست، زیرا آنچه دربارهی او به جا مانده اندک و پراکنده است. گاهی نیز اقوال و روایات متناقضی دربارهی او وجود دارد که به سادگی نمیتوان تأیید یا ردشان کرد و در این مواقع پژوهشگران و مؤلفین وقایع پرتکرار و متکی بر منابع موثق را مبنای کار خود قرار میدهند، گرچه حتی در این گونه موارد هم امکان تخطی از واقعیت وجود دارد. به همین سبب تحقیق و تألیف دربارهی شاعر مهجوری همچون شُکری زمان، دقت و حوصلهی فراوان میطلبد. امیرحسین مدرّس کوشیده در مجموعهی «سفر در حباب» با در نظر گرفتن چنین ملاحظاتی به معرفی شُکری هندی برای مخاطبان حرفهای و جدی ادبیات بپردازد.
در میان کتبی که به شرح حال شعرا پرداختهاند به نام شُکری بسیار اشاره شده است، اما هیچیک از آنها شُکری هندی نبوده و بنابراین کارِ یافتن نام و نشان از این شاعر به شدت دشوار به نظر میرسد و بیشتر از طریق تعمق در آثار خودِ او امکانپذیر است. مؤلف نیز به همین شیوه عمل کرده و سعی در یافتن ویژگیهای این شاعر از راه جستوجو در اشعار به جا مانده از او داشته است. دورهی زندگی او به استناد برخی استقبالهای شعری که از شعرایی از قبیل میرزا زاهد علی خان لاری متخلص به «سخا» کرده، به اوایل قرن دوازدهم برمیگردد.
برخی اشارات شُکری به مکانها، اشخاص یا وقایع نشان از زیست متلاطم و پر از سیر و سفرش دارد و از عقایدش دربارهی موضوعات مختلف پرده برمیدارد. در بین اشعارش که در قالب قصیده، غزل، مثنوی، رباعی، مسمط و مخمس سروده، به سفرهایش به شهرهای بسیاری از هند اشاره کرده است. او همچنین به حج رفته و دربارهی آن نیز در اشعارش ابیاتی آورده است. سفرش به بصره نیز برایش چنان اهمیتی داشته که در مورد آن نیز مطالبی نوشته و از ممنوعیت عزاداری برای امام حسین (ع) در آن سرزمین شکوه کرده است. شُکری براساس آنچه درباره موضوعات مختلف گفته، شاعری است که آثارش هم بُعد عرفانی داشته و هم جنبههای گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روزگاری را که در آن میزیسته دربر گرفته است. بهعلاوه، از منظر زیباییشناسی ادبی نیز آثار او درخور تعمقاند و جلوههای متعددی از بهکارگیری صنایع و بدایع را در اشعار او میتوان یافت که مؤلف در بخشی جداگانه از کتاب به آنها نیز پرداخته است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4030114048.html
دریا امامی
«سفر در حباب»
نوشته: امیرحسین مدرّس
ناشر: کتاب نیستان، 1402
252 صفحه، 205000 تومان
#شعر #نشرنیستان
ادبیات ایران و هند در برهههایی از تاریخ پیوندهایی ناگسستنی با هم داشتهاند و آنقدر به یکدیگر نزدیک بودهاند که تفکیک سبک و مسیر حرفهای برخی شاعران و ادیبان هندی و ایرانی از هم به راحتی میسر نبوده است. اما بعضی دورهها به شکل شاخصتری رابطهی تنگاتنگ ادبی این دو سرزمین را نشان میدهند که عصر حکومت گورکانیان از این جهت بسیار قابل تأمل است. زبان رسمی دربار گورکانیان که در قرن دوازدهم بر ایران و هند تسلط داشتند، فارسی بود و همین اتفاق منجر به نزدیکی و تعامل بیشتر ادبیات ایران و هند شد. پیش از آن هم البته قرابت ریشههای زبانی و اشتراکات فرهنگی، زمینهساز وفاق ادبی شده بود اما در دورهی گورکانیان این ارتباط شکل عمیقتر و محکمتری یافت. در این میان، شعرای بسیاری را میتوان یافت که واسطهی تحکیم این پیوندند، هرچند خود گمنام و مهجور ماندهاند، شُکری هندی از جملهی این چهرههاست.
یافتن مستنداتی دقیق و متقن از دورهی زیست شُکری کار چندان راحتی نیست، زیرا آنچه دربارهی او به جا مانده اندک و پراکنده است. گاهی نیز اقوال و روایات متناقضی دربارهی او وجود دارد که به سادگی نمیتوان تأیید یا ردشان کرد و در این مواقع پژوهشگران و مؤلفین وقایع پرتکرار و متکی بر منابع موثق را مبنای کار خود قرار میدهند، گرچه حتی در این گونه موارد هم امکان تخطی از واقعیت وجود دارد. به همین سبب تحقیق و تألیف دربارهی شاعر مهجوری همچون شُکری زمان، دقت و حوصلهی فراوان میطلبد. امیرحسین مدرّس کوشیده در مجموعهی «سفر در حباب» با در نظر گرفتن چنین ملاحظاتی به معرفی شُکری هندی برای مخاطبان حرفهای و جدی ادبیات بپردازد.
در میان کتبی که به شرح حال شعرا پرداختهاند به نام شُکری بسیار اشاره شده است، اما هیچیک از آنها شُکری هندی نبوده و بنابراین کارِ یافتن نام و نشان از این شاعر به شدت دشوار به نظر میرسد و بیشتر از طریق تعمق در آثار خودِ او امکانپذیر است. مؤلف نیز به همین شیوه عمل کرده و سعی در یافتن ویژگیهای این شاعر از راه جستوجو در اشعار به جا مانده از او داشته است. دورهی زندگی او به استناد برخی استقبالهای شعری که از شعرایی از قبیل میرزا زاهد علی خان لاری متخلص به «سخا» کرده، به اوایل قرن دوازدهم برمیگردد.
برخی اشارات شُکری به مکانها، اشخاص یا وقایع نشان از زیست متلاطم و پر از سیر و سفرش دارد و از عقایدش دربارهی موضوعات مختلف پرده برمیدارد. در بین اشعارش که در قالب قصیده، غزل، مثنوی، رباعی، مسمط و مخمس سروده، به سفرهایش به شهرهای بسیاری از هند اشاره کرده است. او همچنین به حج رفته و دربارهی آن نیز در اشعارش ابیاتی آورده است. سفرش به بصره نیز برایش چنان اهمیتی داشته که در مورد آن نیز مطالبی نوشته و از ممنوعیت عزاداری برای امام حسین (ع) در آن سرزمین شکوه کرده است. شُکری براساس آنچه درباره موضوعات مختلف گفته، شاعری است که آثارش هم بُعد عرفانی داشته و هم جنبههای گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روزگاری را که در آن میزیسته دربر گرفته است. بهعلاوه، از منظر زیباییشناسی ادبی نیز آثار او درخور تعمقاند و جلوههای متعددی از بهکارگیری صنایع و بدایع را در اشعار او میتوان یافت که مؤلف در بخشی جداگانه از کتاب به آنها نیز پرداخته است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4030114048.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«سفر در حباب»؛ امیرحسین مدرّس؛ نشر نیستان شکوه از ممنوعیت عزاداری!
«سفر در حباب»