This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع اعتراضی دانشجویان در کوی دانشگاه تهران، در واکنش به سیاستهای فزایندهٔ حذف امکانات رفاهی دانشجویی، دیشب دانشجویان ساکن کوی پسران دانشگاه تهران با حضور در میدان اصلی کوی دانشگاه، اعتراض خود را به شکل جمعی فریاد زدند. کاهش یارانه غذا، تعطیلی تابستانی خوابگاهها و بیپاسخماندن پیگیریهای صنفی، دانشجویان را به میدان اصلی کوی دانشگاه تهران کشاند تا نشان دهند که وعده های دولت وفاق ملی دروغی بیش نبوده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، تریلیداران و رانندگان تریلی بندرعباس با عزمی راسخ و ارادهای پولادین، بار دیگر صدای اعتراض خود را علیه بیعدالتیهای اقتصادی و صنفی بلند کردند. تریلیداران بندرعباس با توقف کامیونهایشان در مسیرهای ورودی و خروجی این بندر استراتژیک، نشان دادند که دیگر تاب تحمل سیاستهای ناعادلانه، مانند سهنرخی شدن گازوئیل، گرانی بیمه، و بیتوجهی به مطالباتشان را ندارند.
محاکمه معلمان سنندج
بیدادگاه سرمایه داری در سنندج روز دوشنبه 19 خرداد، 10 کارگر بخش آموزش سنندج را بار دیگر احضار کرد تا آن ها را به جرم مطالبه ابتدائی ترین مایحتاج معیشتی، کمترین افزایش در بهای نیروی کار و نازل ترین بهبود در شرائط کار مورد محاکمه قرار دهد، محکوم نماید، مجازات کند و راهی سیاهچال سازد. معلمان احضار شده و آماج فشار و قهر و محاکمه و آزار عبارتند از:
1 - محمدرضا مرادی
2 - مختار اسدی،
3 - سید غیاث نعمتی
4 – رضا طهماسبی
5 – مجید کریمی
6 – صلاح حاج میرزائی
7 – شهریار نادری
8 – آرام ابراهیمی
9 – صادق کنعانی
10 – بهزاد قوامی
دستگیری، زندان، شکنجه، تهدید، اخراج از کار و همه اشکال سرکوب فیزیکی، فکری معلمان همسان همه بخش های دیگر طبقه کارگر، سیره سرشتی و کارکرد مستمر، بدون هیچ انقطاع، فزاینده جمهوری اسلامی سرمایه داری است. اساسا فلسفه وجودی بیدادگاهها، ماشین قهر پلیسی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، دستگاههای اختاپوسی مهندسی افکار سرمایه هیچ چیز دیگر نیست. همه اینها وجود دارند تا توده کارگر را به تولید اضافه ارزش و سرمایه کهکشانی تر، پرورش نیروی کار سرمایه، آموزش نیروی کار مورد نیاز سرمایه داری، بازسازی فیزیکی اضطراری فروشندگان نیروی کار، بالابردن هر چه افزونتر بارآوری کار، تشدید هر چه کوبنده تر استثمار کارگر، کاهش هر چه وحشیانه تر بهای نیروی کار و افزایش هر چه نجومی تر سودها یاری رسانند. هیچ روزی نیست که شمار کثیری کارگر در کردستان مثل همه جاهای دیگر جهنم سرمایه داری از کارگران صنعتی، کشاورزی، معدن، آموزش، درمان، شهرداری، حمل و نقل گرفته تا تجاری، اداری، دستفروش، بیکار، خانه دار به این سلاخ خانه ها جلب نکنند و مورد آزار و شکنجه و فشار قرار ندهند.
بیدادگاه سرمایه داری در سنندج روز دوشنبه 19 خرداد، 10 کارگر بخش آموزش سنندج را بار دیگر احضار کرد تا آن ها را به جرم مطالبه ابتدائی ترین مایحتاج معیشتی، کمترین افزایش در بهای نیروی کار و نازل ترین بهبود در شرائط کار مورد محاکمه قرار دهد، محکوم نماید، مجازات کند و راهی سیاهچال سازد. معلمان احضار شده و آماج فشار و قهر و محاکمه و آزار عبارتند از:
1 - محمدرضا مرادی
2 - مختار اسدی،
3 - سید غیاث نعمتی
4 – رضا طهماسبی
5 – مجید کریمی
6 – صلاح حاج میرزائی
7 – شهریار نادری
8 – آرام ابراهیمی
9 – صادق کنعانی
10 – بهزاد قوامی
دستگیری، زندان، شکنجه، تهدید، اخراج از کار و همه اشکال سرکوب فیزیکی، فکری معلمان همسان همه بخش های دیگر طبقه کارگر، سیره سرشتی و کارکرد مستمر، بدون هیچ انقطاع، فزاینده جمهوری اسلامی سرمایه داری است. اساسا فلسفه وجودی بیدادگاهها، ماشین قهر پلیسی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، دستگاههای اختاپوسی مهندسی افکار سرمایه هیچ چیز دیگر نیست. همه اینها وجود دارند تا توده کارگر را به تولید اضافه ارزش و سرمایه کهکشانی تر، پرورش نیروی کار سرمایه، آموزش نیروی کار مورد نیاز سرمایه داری، بازسازی فیزیکی اضطراری فروشندگان نیروی کار، بالابردن هر چه افزونتر بارآوری کار، تشدید هر چه کوبنده تر استثمار کارگر، کاهش هر چه وحشیانه تر بهای نیروی کار و افزایش هر چه نجومی تر سودها یاری رسانند. هیچ روزی نیست که شمار کثیری کارگر در کردستان مثل همه جاهای دیگر جهنم سرمایه داری از کارگران صنعتی، کشاورزی، معدن، آموزش، درمان، شهرداری، حمل و نقل گرفته تا تجاری، اداری، دستفروش، بیکار، خانه دار به این سلاخ خانه ها جلب نکنند و مورد آزار و شکنجه و فشار قرار ندهند.
مصادره شش ماهه بهای نیروی کار کارگران پروژه ای راه آهن همدان
کارگران پروژه ای راه آهن همدان و شاغل در حوزه زیرسازی خط آهن میان این شهر و ملایر، شش ماه است که ریالی بهای نیروی کار دریافت نکرده اند. سرمایه داران در تصمیمی فوری، ضربتی، جنایتکارانه، کارگرکش حکم به تعطیل کل پروژه دادند، کارگران را بیکار ساختند. از پرداخت دستمزد به آنها خودداری نمودند. در مقابل اعتراض کارگران سکوت مطلق اختیار کردند. آنان شش ماه است که به این جنایت و سبعیت خود ادامه می دهند. کارگران در بلاتکلیفی محض، بیکاری، گرسنگی هلاکتبار به سر می برند. در سراسر ایران فریاد هیچ کارگر همزنجیر نیز به آنچه بر سر اینان رفته است بلند نشده است.
کارگران پروژه ای راه آهن همدان و شاغل در حوزه زیرسازی خط آهن میان این شهر و ملایر، شش ماه است که ریالی بهای نیروی کار دریافت نکرده اند. سرمایه داران در تصمیمی فوری، ضربتی، جنایتکارانه، کارگرکش حکم به تعطیل کل پروژه دادند، کارگران را بیکار ساختند. از پرداخت دستمزد به آنها خودداری نمودند. در مقابل اعتراض کارگران سکوت مطلق اختیار کردند. آنان شش ماه است که به این جنایت و سبعیت خود ادامه می دهند. کارگران در بلاتکلیفی محض، بیکاری، گرسنگی هلاکتبار به سر می برند. در سراسر ایران فریاد هیچ کارگر همزنجیر نیز به آنچه بر سر اینان رفته است بلند نشده است.
گلوله باران و به خون کشیدن مبارزات کارگران در دهکهان کرمان کارگران ساکن دهکهان در منطقه کهنوج کرمان مدت مدیدی است که علیه حفاری معدن کرومیت در محیط زندگی خود اعتراض می کنند. دست به تشکیل اجتماع می زنند، فریاد توقف حفاری سر می دهند اما این مبارزات تا این لحظه مطابق معمول تیجه ای نداشته است. آنچه رخ داده، شکوه، عصیان و خشم کارگران در یک سو ، بی اعتنائی مطلق و بیش از حد موهن، حقارت بار و تمسخرآمیز سرمایه داران و دولت سرمایه در سوی دیگر بوده است. کارگران فریاد می زنند که حفاری و بهره برداری معدن در اینجا تخریب وحشیانه محیط زیست، مسموم سازی هلاکت آور و قتل عام زای نسلهای آتی انسانی است باید متوقف گردد. پاسخ سرمایه داران این است. که معدن محل مساعدی برای پیش ریز سرمایه با چشم انداز سودهای طلائی و افزایش کهکشانی سرمایه ها است. آنها به زبان حال اضافه می کنند که سرمایه باید به سود اندیشد و بشر قربانی بی بهائی بیش نیست. نکته سرنوشت ساز این است که سرمایه داران، دولت دارند، ارتش و سپاه و پلیس و. قوه قضائیه و مجلس و دنیائی از نهادهای اختاپوسی سرکوب دارند اما کارگران شمارشان از چند ده تا و شاید چند صدتا بیشتر نیست. از حمایت و همصدائی و همرزمی و همسنگری هیچ تعداد همزنجیران خود هم برخوردار نیستند. این اعتراضات به درازا کشید و بالاخره امروز قوای سرکوب و کشتار و حمام خون سرمایه در یک یورش وحشیانه خونین شمار کثیری از کارگران را مجروح، مصدوم، معلول ساخت و جمعیت زیادی را نیز راهی سیاهچال کرد.
سرمایه و کشتار روزمره کارگران معدن ساعت 5 صبح روز دوشنبه معدن ذغال سنگ «فولا دشریف» خالد آباد نطنز بر اثر انفجار مخزن گاز CO2 به صورت رعب آوری شروع به ریزش کرد. سرمایه داران برای ایمنی محیط کار و جلوگیری از کشتار کارگران هیچ کاری انجام نداده بودند. به هیچ ریال هزینه برای این کار تن نداد اند. بر اساس اخبار واصله چند کارگر جان خویش را از دست داده اند. شمار مصدومین و معلولین مادام العمر را نمی دانیم. سرمایه داران و عوامل و ایادی آنها تمامی تلاش خود را بر این نکته متمرکز ساخته اند که اخبار کشتار کارگران به بیرون درز نکند. یکایک معدنکاران را تهدید نموده اند که در صورت انتشار اخبار کشته شدن کارگران حتما اخراج خواهند شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد!», «هیچ انسانی غیرقانونی نیست»، «قدرت به دست مردم». معترضان اخراج مهاجران حرفشان این است که «هیچ انسانی غیرقانونی نیست» کاش می گفتند که در قانون و مسلک و آئین سرمایه داری هر انسانی قربانی مطلق و محکوم پروسه تولید اضافه ارزش، سود و سرمایه است اما ما کارگران با رساترین صدا، با کوبنده ترین فریاد اعلام می داریم که قانون سرمایه قانون قربانی ساختن بشر در آستان ارزش افزائی سرمایه است. ما ضد این قانون هستیم. در شعور و شناخت و نگاه و رویکرد ما حق هر انسانی است که هر کجای جهان زندگی کند. دست در دست همه کارگران دنیا علیه سرمایه داری، برای نابودی این نظام و برای استقرار جهانی آزاد، انسانی، بدون وجود طبقات و دولت و استثمار و ستم طبقاتی کارزار نماید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هیچ انسانی غیرقانونی نیست» در شهر های لوس آنجلس و کل کالیفورنیا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در حالی که روز سهشنبه پس از اعزام ۴۱۰۰ نیروی گارد ملی و ۷۰۰ تفنگدار دریایی به لسآنجلس، اعتراضات در این شهر تا حدودی فروکش کرده، در نیویورک همچون چند شهر دیگر آمریکا، معترضان در حمایت از اعتراضات لسآنجلس و مخالفت با یورشها و دستگیریهای ماموران اداره مهاجرت (آیس) به خیابانها آمدهاند. خبرنگار بی بی سی فارسی، از تظاهرات عصر سهشنبه در نیویورک گزارش میدهد و همزمان در ۲۴ ساعت گذشته اعتراضات مشابهی در شهرهایی چون بوستون، سانفرانسیسکو، تمپا و هیوستون تگزاس گزارش شده است.
نشریه علیه سرمایه: اعتراضات همه جا پرشکوهند. در روز هفتم ژوئن فقط در شهر استکهلم بالای 50000 انسان سکنه سوئد حماسی و شکوهمند به خیابان ریختند تا علیه نسل کشی و هولوکاست جاری دولت اسرائیل و امریکا و دولتهای اروپائی در غزه فریاد قهر سر دهند. در ایتالیا شمار شرکت کنندگان در راهپیمائی ضد نسل کشی سرمایه داری و حمایت از هولوکاست شدگان فلسطینی از 300 هزار بالا رفت. در سایر شهرهای دنیا شاهد برگزاری همین نمایش های پرشکوه اعتراضی بودیم. چند روز است که دهها هزار مهاجر امریکای لاتینی، افریقائی، آسیائی زیر تیغ اخراج دولت درنده و بشرکش امریکا دست به طغیان زده و راه مقاومت پیش گرفته اند. شمار کثیری از کارگران و نسل آتی طبقه کارگر امریکا نیز دست در دست این مهاجران معترض به خیابانها ریخته و آمادگی خویش را برای دفاع از آنها به نمایش نهاده اند. هر چه در دنیا می بینیم طوفان گرسنگی، آوارگی، بی سرپناهی، فقر ، جنگ، نسل کشی و بشریت سوزی سرمایه داری است. همه جا نیز خروش اعتراض توده های کارگر دنیا طوفانی و زلزله آسا است. کل شواهد بانگ می زند که سرمایه داری نمی چرخد، برای هر لحظه چرخیدن خود سوای قربانی ساختن هر چه بربریت آمیزتر شمار کثیر کارگران دنیا چاره ای ندارد. همه جا قهر کارگران جهان در طغیان است. معضل بنیادی، هولناک و رعب انگیز آنست که این پیکارها، شورش ها، طغیان ها، طوفان ها اساس هستی سرمایه داری را آماج تعرض ریشه ای خود نمی گیرد. مبارزات حتی در قهرآمیزترین، پرخروش ترین، پرآوازه ترین بروزش در نهایت شوربختی و تأسف فقط آرایش و پیرایش نظام فرتوت بشرکش ماهیتا غیرقابل ترمیم سرمایه داری را دنبال می کند. کارگران هیچ کجای جهان در تدارک سازمانیابی آگاه شورائی، سراسری، ضد بردگی مزدی خود نیستند. به دور خود می چرخند و مادام که چنین است مبارزاتشان نیز می فرساید، شکست می خورد، یأس می زاید و سردرگمی باز می آرد. این طلسم باید در هم شکسته شود و حتما شکسته خواهد شد. اصلاح طلبی مماشات جویانه یا میلیتانت جای خود را به کارزار خروشان، رعدآسا، پردرخشش ضد سرمایه داری خواهد داد. انسان از قید اسارت نظام گند و خون و توحش و هولوکاست سرمایه داری رها خواهد شد. بر پیش تاریخ زندگی اش نقطه پایان می گذارد و تاریخ واقعی زندگی خود را آغاز خواهد کرد. ما و نسلهای آتی ما تا آن روز بی امان خواهیم جنگید.
دولت سرمایه از انتشار خبر کشتار کارگران مراکز کار جلوگیری می کند.
همین دیروز از وقوع حوادثی در محیط های کار گفتیم که منجر به کشتار چندین کارگر و مصدوم و معلول شدن فراوان کارگر دیگر گردیده است. حوادث شوم و خونین و فاجعه باری که دولت سرمایه سد راه انتشار آنها می شود و می کوشد از دسترس شنود و واکنش احتمالی کارگران دور ماند. روز دوشنبه علاوه بر آنچه قبلا گزارش کردیم شاهد انفجار و آتش سوزی در اسکله متانول شرکت کاوه در بندر دیر بودیم. خانواده های کارگران می گویند که تعداد کشتکانش بسیار بالا و شمار مصدومانش رعب آور است. چندین ماشین اسکله متانول بندر دیر قادر به مهار فوران شعله های اتش نشده از جاهای دیگر کمک خواسته اند. ابعاد فاجعه تا آنجا هولناک است که حتی دولت سرمایه خود را مجبور دیده از 3 کشته و ده زخمی گوید. اما همه می گویند که آمار واقعی بسیار افزون تر است.
همین دیروز از وقوع حوادثی در محیط های کار گفتیم که منجر به کشتار چندین کارگر و مصدوم و معلول شدن فراوان کارگر دیگر گردیده است. حوادث شوم و خونین و فاجعه باری که دولت سرمایه سد راه انتشار آنها می شود و می کوشد از دسترس شنود و واکنش احتمالی کارگران دور ماند. روز دوشنبه علاوه بر آنچه قبلا گزارش کردیم شاهد انفجار و آتش سوزی در اسکله متانول شرکت کاوه در بندر دیر بودیم. خانواده های کارگران می گویند که تعداد کشتکانش بسیار بالا و شمار مصدومانش رعب آور است. چندین ماشین اسکله متانول بندر دیر قادر به مهار فوران شعله های اتش نشده از جاهای دیگر کمک خواسته اند. ابعاد فاجعه تا آنجا هولناک است که حتی دولت سرمایه خود را مجبور دیده از 3 کشته و ده زخمی گوید. اما همه می گویند که آمار واقعی بسیار افزون تر است.
شرکت کاوه در بندر دیر بیش از 300 کارگر را استثمار می کند. بزرگترین کمپانی تولید کننده متانول در جهان است. بخش اعظم محصولاتش صادر میشود.و ارز حاصل از فروش این محصولات گرهگشای مهمی در داد و ستدهای بین المللی سرمایه داری ایران است. این شرکت با این حجم نجومی اضافه ارزش ها و مکان ویژه اقتصادی هیچ گاه حاضر به قبول هیچ میزان هزینه برای نازل ترین سطح ایمنی شرائط کار کارگران و جلوگیری از مرگ و میر مستمر آنها نشده است. پاکسازی بخش جوشکاری واحدهای صنعتی از مواد آتش زا و سلامت کامل سیستم برق این حوزه ابتدائی ترین کاری است که می بایستی در هر واحد صنعتی دستور کار سرمایه داران باشد. اما انفجار اخیر درون این شرکت، کشته شدن چندین کارگر و معلول مادام العمر گردیدن دهها کارگر دیگر گواه بارز بی اعتنائی مطلق حتی به همین میزان حفظ جان کارگران است.
امروز22 خرداد در ساعت 5 و نیم بعد از ظهر، هنگام راه اندازی برج خالص سازی محصول بوتان و تزریق گاز ناگهان اتش از همه سو شعله ور شد، حداقل یک کارگر میان شعله ها جان باخت. او در آتش سوخت و خانواده اش بدون نان آور شدند، فقط به این خاطر که سرمایه در همان حال که بیش از 95 درصد کارش را به صورت کار اضافی از چنگش خارج و سود خود می سازد حاضر نیست هیچ ریالی صرف ایمنی شرائط کار و حفظ جان وی نماید. شواهد حاکی است که سوای کارگر مقتول 14همزنجیر دیگر او نیز به گاه تزریق گاز و وقوع انفجار حضور داشته اند اما از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست. صاحبان سرمایه از درز هر خبری در این گذر جلوگیری می کنند.
فقط خیزش ضد سرمایه داری کارگران
قادر به در هم کوبیدن هر دو اختاپوس بشرکش جنگ افروز است.
1 – همه ما کارگران در جائی، کارخانه، مدرسه، بیمارستان و مراکز درمان، شهرداری ها، کشت و صنعت ها، معادن، مزارع، شبکه های آب، برق، گاز، نفت، حمل و نقل زمینی، هوائی، دریائی، بنادر، خانه ها، راه و ساختمان، جنگل، کار می کنیم، بیکاریم، بازنشسته ایم، مجبور به کار خانگی هستیم، کل ما آحاد طبقه کارگر در هر کدام این حوزه ها، در بطن زندگی و وجود اجتماعی خود آماج سهمگین ترین فشار استثمار سرمایه داری، ستمکشی، فرودستی، سرکوب فیزیکی و فکری، محرومیت های طاعونی، نسل کشی ها، زندان، شکنجه، تبعیضات جنسی، قومی رعب آنگیز، آلودگیهای زیست محیطی ویرانگر و سایر مصیبت های مولود نظام بردگی مزدی می باشیم.
2 - تا دیروز طبقه سرمایه دار و رژیم اسلامی سرمایه داری ایران بود که قاهر، حاضر، مستقیم کل استثمار، ستمکشی، تبعیضات، فرودستی، بربریت سبعیت سرمایه را بر ما تحمیل می کردند، با شروع جنگ هر دو جبهه اختاپوسی بشرکش و جنگ افروز سرمایه داری، طبقه بورژوازی ایران و رژیم درنده اش در یک سو، دولتهای نسل کش اسرائیل، امریکا، اتحادیه اروپا با سرکردگی امپریالیست های فاشیست امریکائی در سوی دیگر به رغم جنگ با همدیگر، به اندازه هم، شریک همگن، حاضر و دخیل در اعمال تمامی توحش و قهر سرمایه داری بر ما هستند. ما از زمین و آسمان، از کل زوایای زندگی، زیر فشار سبعانه ترین شکلهای قهر، بربریت، بمباران و استثمار سرمایه داری با میدانداری مستقیم بورژوازی درنده و بشرکش داخلی، اسرائیلی، امریکائی، اروپائی می باشیم.
3 – جنگ از هر سو، از همه سو علیه ما، علیه دهها میلیون نفوس توده های طبقه ماست. کل بار مصیبت ها، دردها، آلامش از آوارگی، بی خانمانی، گرسنگی، قحطی، بی آبی، محرومیت انفجارآمیز از کمترین دارو، درمان گرفته تا مرگ و میر، خرابی، نابودی، همه چیزش بر سر ما آوار است. بر همین اساس مائیم که باید و مجبوریم به مقابله برخیزیم. همه ما در همین لحظه حاضر زیر رگبار بمب ها هستیم، امکان ادامه زیست در کومه های مسکونی خود را از دست داده ایم، در بیمارستانها برای بستری کردن مجروحان آشنا مستأصل و سرگردانیم، امکان کفن و دفن عزیزان از دست رفته را نداریم. در حال فرار می باشیم. تکلیف معاش و آذوقه فردای کودکانمان معلوم نیست. فشار بمباران ها هر روز و هر ساعت بر سرمان سنگین تر می گردد. بخش وسیعی از توده های طبقه ما در تهران، کرمانشاه، اصفهان، شهرهای دیگر بیش از سایرین، به صورت افراطی فشار مصائب جنگ را تحمل می کنند. یکایک این داده های دردناک در گوش و شعور ما آژیر می کشند که باید تمامی توان چاره گری، تدبیر، مقاومت خود را در تیر کنیم. این کار فقط به صورت جمعی، متحد، سراسری، شورائی، طبقاتی، ضد سرمایه داری امکان پذیر است. اینها شعار نیست. نوشداروی زمینی کارزار پیروزمند رهائی است. ما تک، تک با تقلاهای کور استیصال آمیز فردی قادر به گشایش هیچ گرهی نیستیم. معلوم است که باید برای یافتن جای امن؛ آذوقه، فردا، علاج مجروحان، زنده ماندن کاری کرد اما باید و هیچ چاره ای نداریم، جز آنکه کل این تلاش ها را هر چه ارگانیک تر، هشیارتر، آگاه تر، سراسری تر به عنوان بخش جدائی ناپذیر یک کارزار سراسری طبقاتی ضد سرمایه داری دستور کار سازیم. در نخستین گام دست در دست هم گذاریم، از همدیگر فرار نکنیم، دردمندانه و چاره جویانه به سوی هم بشتابیم، به عنوان آحاد کارگران در هر نقطه که هستیم، در کارخانه، مدرسه، بیمارستان، حمل و نقل، کشت و صنعت، بندر، محله، هر حوزه زیست و کار دست به کار تشکیل شوراها شویم. شوراها را ظرف تلاش متحد جمعی برای حل و فصل مشکلات دامنگیر معیشتی، درمانی، سکونت، دفاعی، آموزشی خویش سازیم. دامنه دخالت، نقش بازی، چاره گری، مشکل گشائی آنها را از محدوده های تنگ محله ای، منطقه ای خارج سازیم و سراسری کنیم، به کمک آنها کل امکانات موجود را برای رفع مایحتاج معیشتی، دفاعی، درمانی همه توده های طبقه بسیج نمائیم. همین شوراها را هر چه آهنین تر به هم پیوند زنیم و به یک جنبش شورائی سراسری ضد سرمایه داری ارتقاء دهیم، این جنبش را ساز و برگ تصرف سراسری چرخه کار و تولید، خارج سازی همه سرمایه ها، ثروتها، مستغلات، امکانات از دستان ناپاک طبقه سرمایه دار و دولتش سازیم. از تریبون همین جنبش به سراسر دنیا اعلام کنیم که دولتهای اسرائیل، جمهوری اسلامی، امریکا، اتحادیه اروپا، کل بورژوازی جهانی را به اندازه هم و هر کدامشان را بیش از دیگری دشمن تا مغز استخوان نسل کش و درنده خویش می شماریم. برای هر میزان پیروزی در انجام این کارها و پیشبرد هدف خود از کارگران سراسر دنیا طلب همراهی، همبستگی انترناسیونالیستی کنیم.
قادر به در هم کوبیدن هر دو اختاپوس بشرکش جنگ افروز است.
1 – همه ما کارگران در جائی، کارخانه، مدرسه، بیمارستان و مراکز درمان، شهرداری ها، کشت و صنعت ها، معادن، مزارع، شبکه های آب، برق، گاز، نفت، حمل و نقل زمینی، هوائی، دریائی، بنادر، خانه ها، راه و ساختمان، جنگل، کار می کنیم، بیکاریم، بازنشسته ایم، مجبور به کار خانگی هستیم، کل ما آحاد طبقه کارگر در هر کدام این حوزه ها، در بطن زندگی و وجود اجتماعی خود آماج سهمگین ترین فشار استثمار سرمایه داری، ستمکشی، فرودستی، سرکوب فیزیکی و فکری، محرومیت های طاعونی، نسل کشی ها، زندان، شکنجه، تبعیضات جنسی، قومی رعب آنگیز، آلودگیهای زیست محیطی ویرانگر و سایر مصیبت های مولود نظام بردگی مزدی می باشیم.
2 - تا دیروز طبقه سرمایه دار و رژیم اسلامی سرمایه داری ایران بود که قاهر، حاضر، مستقیم کل استثمار، ستمکشی، تبعیضات، فرودستی، بربریت سبعیت سرمایه را بر ما تحمیل می کردند، با شروع جنگ هر دو جبهه اختاپوسی بشرکش و جنگ افروز سرمایه داری، طبقه بورژوازی ایران و رژیم درنده اش در یک سو، دولتهای نسل کش اسرائیل، امریکا، اتحادیه اروپا با سرکردگی امپریالیست های فاشیست امریکائی در سوی دیگر به رغم جنگ با همدیگر، به اندازه هم، شریک همگن، حاضر و دخیل در اعمال تمامی توحش و قهر سرمایه داری بر ما هستند. ما از زمین و آسمان، از کل زوایای زندگی، زیر فشار سبعانه ترین شکلهای قهر، بربریت، بمباران و استثمار سرمایه داری با میدانداری مستقیم بورژوازی درنده و بشرکش داخلی، اسرائیلی، امریکائی، اروپائی می باشیم.
3 – جنگ از هر سو، از همه سو علیه ما، علیه دهها میلیون نفوس توده های طبقه ماست. کل بار مصیبت ها، دردها، آلامش از آوارگی، بی خانمانی، گرسنگی، قحطی، بی آبی، محرومیت انفجارآمیز از کمترین دارو، درمان گرفته تا مرگ و میر، خرابی، نابودی، همه چیزش بر سر ما آوار است. بر همین اساس مائیم که باید و مجبوریم به مقابله برخیزیم. همه ما در همین لحظه حاضر زیر رگبار بمب ها هستیم، امکان ادامه زیست در کومه های مسکونی خود را از دست داده ایم، در بیمارستانها برای بستری کردن مجروحان آشنا مستأصل و سرگردانیم، امکان کفن و دفن عزیزان از دست رفته را نداریم. در حال فرار می باشیم. تکلیف معاش و آذوقه فردای کودکانمان معلوم نیست. فشار بمباران ها هر روز و هر ساعت بر سرمان سنگین تر می گردد. بخش وسیعی از توده های طبقه ما در تهران، کرمانشاه، اصفهان، شهرهای دیگر بیش از سایرین، به صورت افراطی فشار مصائب جنگ را تحمل می کنند. یکایک این داده های دردناک در گوش و شعور ما آژیر می کشند که باید تمامی توان چاره گری، تدبیر، مقاومت خود را در تیر کنیم. این کار فقط به صورت جمعی، متحد، سراسری، شورائی، طبقاتی، ضد سرمایه داری امکان پذیر است. اینها شعار نیست. نوشداروی زمینی کارزار پیروزمند رهائی است. ما تک، تک با تقلاهای کور استیصال آمیز فردی قادر به گشایش هیچ گرهی نیستیم. معلوم است که باید برای یافتن جای امن؛ آذوقه، فردا، علاج مجروحان، زنده ماندن کاری کرد اما باید و هیچ چاره ای نداریم، جز آنکه کل این تلاش ها را هر چه ارگانیک تر، هشیارتر، آگاه تر، سراسری تر به عنوان بخش جدائی ناپذیر یک کارزار سراسری طبقاتی ضد سرمایه داری دستور کار سازیم. در نخستین گام دست در دست هم گذاریم، از همدیگر فرار نکنیم، دردمندانه و چاره جویانه به سوی هم بشتابیم، به عنوان آحاد کارگران در هر نقطه که هستیم، در کارخانه، مدرسه، بیمارستان، حمل و نقل، کشت و صنعت، بندر، محله، هر حوزه زیست و کار دست به کار تشکیل شوراها شویم. شوراها را ظرف تلاش متحد جمعی برای حل و فصل مشکلات دامنگیر معیشتی، درمانی، سکونت، دفاعی، آموزشی خویش سازیم. دامنه دخالت، نقش بازی، چاره گری، مشکل گشائی آنها را از محدوده های تنگ محله ای، منطقه ای خارج سازیم و سراسری کنیم، به کمک آنها کل امکانات موجود را برای رفع مایحتاج معیشتی، دفاعی، درمانی همه توده های طبقه بسیج نمائیم. همین شوراها را هر چه آهنین تر به هم پیوند زنیم و به یک جنبش شورائی سراسری ضد سرمایه داری ارتقاء دهیم، این جنبش را ساز و برگ تصرف سراسری چرخه کار و تولید، خارج سازی همه سرمایه ها، ثروتها، مستغلات، امکانات از دستان ناپاک طبقه سرمایه دار و دولتش سازیم. از تریبون همین جنبش به سراسر دنیا اعلام کنیم که دولتهای اسرائیل، جمهوری اسلامی، امریکا، اتحادیه اروپا، کل بورژوازی جهانی را به اندازه هم و هر کدامشان را بیش از دیگری دشمن تا مغز استخوان نسل کش و درنده خویش می شماریم. برای هر میزان پیروزی در انجام این کارها و پیشبرد هدف خود از کارگران سراسر دنیا طلب همراهی، همبستگی انترناسیونالیستی کنیم.
کارگران جهان!
هفت روز از شروع جنگ جنایتکارانه و بشرستیز میان دولت نسل کش اسرائیل و رژیم درنده اسلامی ایران می گذرد. ماشین جنگی مستولی در اسرائیل نه فقط جزء لایتجرائی از ساختار سراسری حاکمیت امپریالیستی، فاشیستی ایالات متحده که یکه تازترین جزء آن هم هست، از حمایت بی قید و شرط دولتهای اروپائی، تفاهم سخاوت آمیز غالب دولتهای دنیا برخوردار است. به پشتوانه همین تعلقات، حمایت ها، هشت دهه تمام تا هر کجا که خواسته، علیه توده کارگر نفرین شده فلسطینی دست به نسل کشی زده و سیل خون جاری ساخته است. در طول دو سال اخیر بند، بند غزه را آشویتس کرده و هولوکاستی هولناکتر از دست پخت نازیها راه انداخته است. لبنان، سوریه را به آتش کشیده و اعلام داشته که با لیبی نمودن ایران رؤیای استیلا بر سراسر خاورمیانه را محقق می سازد.
جمهوری اسلامی به نوبه خود یکی از درنده ترین رژیم های نسل کش تاریخ سرمایه داری است. در 45 سال حاکمیتش از هیچ کشتار، تعرضی علیه هست و نیست توده کارگر دریغ ننموده است. هزاران کارگر و کارگرزاده شیفته آزادی، برابری، محو سرمایه داری، چندین هزار مخالف عقیدتی، سیاسی را تسلیم جوخه های اعدام کرده است، دهها هزار نفر را در سیاهچالها، شکنجه گاهها از هستی ساقط، استثمار طبقه کارگر را طاعونی و طاقت فرسا، آپارتاید وحشیانه جنسیتی را طغیان آمیز، فقر، گرسنگی، فلاکت، آوارگی، بی سرپناهی، گورخوابی، کارتن خوابی، محرومیت از آب آشامیدنی سالم، بهداشت، دارو، درمان را بر تار و پود هستی کارگران مستولی ساخته است. محیط زندگی انسانها، حیوانات را به ورطه تباهی محض انداخته است. رژیم اسلامی طی این 5 دهه بخش بسیار عظیمی از حاصل استثمار کوبنده، فرساینده و هلاکت آمیز دهها میلیون کارگر ایرانی را یکسره وقف یارگیری، صف آرائی، سازماندهی و میدانداری اپوزیسیونها، نیروهای همراه و متحد خود در منطقه، در کشورهای دیگر کرده است تا بر سکوی قدرت یک قطب بندی محدود و ممکن، دست به کار سهم خواهی، رقابت گری، هماوردی، هژمونی طلبی در منطقه و جاهای دیگر گردد. برای این کار همه جا بلوای ضد امریکائی، غرب ستیزانه، به ویژه ضد اسرائیلی هر چند پوشالی و توخالی راه انداخته است. رویکردی که امپریالیست های امریکائی، اروپائی، متحدان منطقه ای آنها، بیش از همه نسل کشان درنده صهیونیستی را سخت خشمگین نموده و آماده هر گونه تقابل جنگ افروزانه و بشریت سوزانه ساخته است.
جنگ جاری فازی از این جدال دیرپای نیم قرنی است که اینک با بیشترین ویرانی، کشتار، بمباران بر زندگی دهها میلیون نفوس توده کارگر ایران و تا حدی اسرائیل آوار شده است. میلیون، میلیون انسان نفرین شده ای که در این 45 سال وحشیانه ترین شکل استثمار سرمایه داری، تمامی بربریت، کشتار، آپارتاید و نسل و کشی رژیم اسلامی سرمایه را تحمل نموده اند، اینک باید مزید بر همه اینها کل مصیبت های حاصل جنگ میان این رژیم و هولوکاست آفرینان اسرائیلی، امریکائی، اروپائی را نیز بر دوش خود سنگین یابند. تا همین جا میلیونها زن، کودک، خرد، درشت طبقه کارگر ایران از خانه و زاغه مسکونی خود آواره، مجبور به ترک شهر و دیار شده اند. هیچ میزان احساس امنیت، آرامش برای هیچ کارگری باقی نمانده است، آژیر قحطی، گرسنگی، فلاکت، آوارگی، بی خانمانی، از دست رفتن هر میزان امکانات دارو و درمان، بی ابی، بی برقی، قطع کامل اینترنت، تلفن، هر وسیله ارتباط جمعی دیگر، همه را دچار وحشت کرده است. کارخانه ها، سیستم حمل و نقل، بنادر، شبکه های آب و برق و گاز، مراکز تولید، فروشگاهها، بیمارستانها، مدارس، مهد کودکها، اماکن مسکونی در تمامی شهرهای ایران آماج هجوم دقیقه به دقیقه بمب افکنی های د اسرائیلی هستند. فوج، فوج بمب افکن ها و میلیون، میلیون تن بمب هائی که سیل وار از زرادخانه های تسلیحاتی امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، همه دولت ها، به وحوش حاکم اسرائیل اهدا می شود تا بر سر و روی توده های نفرین شده کارگر فرو ریزد. هر دو سوی جنگ ماوراء ارتجاعی بشرستیزانه بر طبل تداوم بمباران ها و کشتارها می کوبند، ترامپ از تسلیم بدون هیچ قید و شرط حاکمان اسلامی، تخلیه کامل تهران، ویرانی آفرینی بی پایان می گوید، هر روز ناوگان جنگی تازه ای را وارد آبهای خلیج می سازد، انگلیس، فرانسه و آلمان می کوشند تا در تقویت هر چه بیشتر جبهه نسل کشان اسرائیلی از امریکا عقب نمانند. رژیم اسلامی هست و نیست توده های کارگر ایران را ساز و برگ دفاع از پایه های حاکمیت اختاپوسی خود می گرداند. کارگران سراسر جهان با سکوت گورستانی خود، با نظاره گری منفعل تسلیم طلبانه و بسیار خفت آمیز خود، خواسته یا ناخواسته شریک همه جنایت ها، بربریت های می گردند. از منظر جنگ افروزان همه چیز روشن است. 👇👇
هفت روز از شروع جنگ جنایتکارانه و بشرستیز میان دولت نسل کش اسرائیل و رژیم درنده اسلامی ایران می گذرد. ماشین جنگی مستولی در اسرائیل نه فقط جزء لایتجرائی از ساختار سراسری حاکمیت امپریالیستی، فاشیستی ایالات متحده که یکه تازترین جزء آن هم هست، از حمایت بی قید و شرط دولتهای اروپائی، تفاهم سخاوت آمیز غالب دولتهای دنیا برخوردار است. به پشتوانه همین تعلقات، حمایت ها، هشت دهه تمام تا هر کجا که خواسته، علیه توده کارگر نفرین شده فلسطینی دست به نسل کشی زده و سیل خون جاری ساخته است. در طول دو سال اخیر بند، بند غزه را آشویتس کرده و هولوکاستی هولناکتر از دست پخت نازیها راه انداخته است. لبنان، سوریه را به آتش کشیده و اعلام داشته که با لیبی نمودن ایران رؤیای استیلا بر سراسر خاورمیانه را محقق می سازد.
جمهوری اسلامی به نوبه خود یکی از درنده ترین رژیم های نسل کش تاریخ سرمایه داری است. در 45 سال حاکمیتش از هیچ کشتار، تعرضی علیه هست و نیست توده کارگر دریغ ننموده است. هزاران کارگر و کارگرزاده شیفته آزادی، برابری، محو سرمایه داری، چندین هزار مخالف عقیدتی، سیاسی را تسلیم جوخه های اعدام کرده است، دهها هزار نفر را در سیاهچالها، شکنجه گاهها از هستی ساقط، استثمار طبقه کارگر را طاعونی و طاقت فرسا، آپارتاید وحشیانه جنسیتی را طغیان آمیز، فقر، گرسنگی، فلاکت، آوارگی، بی سرپناهی، گورخوابی، کارتن خوابی، محرومیت از آب آشامیدنی سالم، بهداشت، دارو، درمان را بر تار و پود هستی کارگران مستولی ساخته است. محیط زندگی انسانها، حیوانات را به ورطه تباهی محض انداخته است. رژیم اسلامی طی این 5 دهه بخش بسیار عظیمی از حاصل استثمار کوبنده، فرساینده و هلاکت آمیز دهها میلیون کارگر ایرانی را یکسره وقف یارگیری، صف آرائی، سازماندهی و میدانداری اپوزیسیونها، نیروهای همراه و متحد خود در منطقه، در کشورهای دیگر کرده است تا بر سکوی قدرت یک قطب بندی محدود و ممکن، دست به کار سهم خواهی، رقابت گری، هماوردی، هژمونی طلبی در منطقه و جاهای دیگر گردد. برای این کار همه جا بلوای ضد امریکائی، غرب ستیزانه، به ویژه ضد اسرائیلی هر چند پوشالی و توخالی راه انداخته است. رویکردی که امپریالیست های امریکائی، اروپائی، متحدان منطقه ای آنها، بیش از همه نسل کشان درنده صهیونیستی را سخت خشمگین نموده و آماده هر گونه تقابل جنگ افروزانه و بشریت سوزانه ساخته است.
جنگ جاری فازی از این جدال دیرپای نیم قرنی است که اینک با بیشترین ویرانی، کشتار، بمباران بر زندگی دهها میلیون نفوس توده کارگر ایران و تا حدی اسرائیل آوار شده است. میلیون، میلیون انسان نفرین شده ای که در این 45 سال وحشیانه ترین شکل استثمار سرمایه داری، تمامی بربریت، کشتار، آپارتاید و نسل و کشی رژیم اسلامی سرمایه را تحمل نموده اند، اینک باید مزید بر همه اینها کل مصیبت های حاصل جنگ میان این رژیم و هولوکاست آفرینان اسرائیلی، امریکائی، اروپائی را نیز بر دوش خود سنگین یابند. تا همین جا میلیونها زن، کودک، خرد، درشت طبقه کارگر ایران از خانه و زاغه مسکونی خود آواره، مجبور به ترک شهر و دیار شده اند. هیچ میزان احساس امنیت، آرامش برای هیچ کارگری باقی نمانده است، آژیر قحطی، گرسنگی، فلاکت، آوارگی، بی خانمانی، از دست رفتن هر میزان امکانات دارو و درمان، بی ابی، بی برقی، قطع کامل اینترنت، تلفن، هر وسیله ارتباط جمعی دیگر، همه را دچار وحشت کرده است. کارخانه ها، سیستم حمل و نقل، بنادر، شبکه های آب و برق و گاز، مراکز تولید، فروشگاهها، بیمارستانها، مدارس، مهد کودکها، اماکن مسکونی در تمامی شهرهای ایران آماج هجوم دقیقه به دقیقه بمب افکنی های د اسرائیلی هستند. فوج، فوج بمب افکن ها و میلیون، میلیون تن بمب هائی که سیل وار از زرادخانه های تسلیحاتی امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، همه دولت ها، به وحوش حاکم اسرائیل اهدا می شود تا بر سر و روی توده های نفرین شده کارگر فرو ریزد. هر دو سوی جنگ ماوراء ارتجاعی بشرستیزانه بر طبل تداوم بمباران ها و کشتارها می کوبند، ترامپ از تسلیم بدون هیچ قید و شرط حاکمان اسلامی، تخلیه کامل تهران، ویرانی آفرینی بی پایان می گوید، هر روز ناوگان جنگی تازه ای را وارد آبهای خلیج می سازد، انگلیس، فرانسه و آلمان می کوشند تا در تقویت هر چه بیشتر جبهه نسل کشان اسرائیلی از امریکا عقب نمانند. رژیم اسلامی هست و نیست توده های کارگر ایران را ساز و برگ دفاع از پایه های حاکمیت اختاپوسی خود می گرداند. کارگران سراسر جهان با سکوت گورستانی خود، با نظاره گری منفعل تسلیم طلبانه و بسیار خفت آمیز خود، خواسته یا ناخواسته شریک همه جنایت ها، بربریت های می گردند. از منظر جنگ افروزان همه چیز روشن است. 👇👇
دولت اسرائیل دم به دم با صراحت کافی، با توافق کامل دولت های درنده امریکا، اروپائی اعلام داشته اند که به کمتر از تسلیم جامع الاطراف جهموری اسلامی، تمکین مطلق رژیم به الگوی نظم نسخه پیچی آنها در یک سو، غزه و لیبی ساختن ایران در سوی دیگر، رضایت نخواهند داد. رژیم ایران نیز آماده است تا آخرین کارگر ایرانی را قربانی بقای اختاپوسی خود سازد. آنچه در این میان آماج نابودی و تطاول جنایتکارانه سرمایه داری جهانی و دولتهایش است زندگی دهها میلیون انسان کارگر، میلیون ها کودک و پیر و معلول و زن و از کارافتاده طبقه کارگر است. در چنین شرائطی هر نوع مدارا، نظاره گری منفعل، سکوت قبرستانی نه فقط ضد کمترین همیاری، همبستگی انترناسیونالیستی کارگری است که نقیض محض نازلترین ملاکها، ارزش های انسانی می باشد. برخیزیم، دست به اعتراض فعال کارگری، انسانی ببزنیم. در سراسر دنیا پرخروش و عاصی فریاد سر دهیم که جنگ باید بدون هیچ درنگ متوقف گردد، در غیر این صورت هر کجا هستیم چرخه کار و تولید سرمایه داری را بر سر مالکان، حاکمان این نظام خراب خواهیم کرد. بیائید دست در دست هم نهیم، زمینی، واقعی، متحد، همصدا، همسنگر، همرزم چنین کنیم. این کار ممکن است، ما قادر به انجامش هستیم. راه افتیم و بیرق ایفای این نقش را در همه جای جهان بلند کنیم، بیرقی که افراختن و جنگیدن در کنارش نشان خروش رعدآسای آرمانخواهی رهائی طلبانه طبقه ما است.