Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
فوت یک زندانی در زندان مرکزی تبریز بر اثر اضطراب ناشی از اعدام
یک زندانی در زندان مرکزی تبریز به دلیل فشار ناشی از اجرای حکم اعدام سکته کرد و جان سپرد.
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز دوشنبه اول خردادماه ۱۴۰۲، یک زندانی به نام میلاد بهمن زاده در زندان تبریز، بر اثر اضطراب ناشی از اجرای حکم دچار سکته قلبی شده و جان سپرد.
این زندانی روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، از بند سه گانه به بند ویژه زندان تبریز منتقل شد. اما چند ساعت پس از انتقال سکته کرد. ادامه خبر...
#زندان_مرکزی_تبریز
#حقوق_بشر
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
یک زندانی در زندان مرکزی تبریز به دلیل فشار ناشی از اجرای حکم اعدام سکته کرد و جان سپرد.
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز دوشنبه اول خردادماه ۱۴۰۲، یک زندانی به نام میلاد بهمن زاده در زندان تبریز، بر اثر اضطراب ناشی از اجرای حکم دچار سکته قلبی شده و جان سپرد.
این زندانی روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، از بند سه گانه به بند ویژه زندان تبریز منتقل شد. اما چند ساعت پس از انتقال سکته کرد. ادامه خبر...
#زندان_مرکزی_تبریز
#حقوق_بشر
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
کانون حقوق بشر ایران
فوت یک زندانی در زندان مرکزی تبریز بر اثر اضطراب ناشی از اعدام - کانون حقوق بشر ایران
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز دوشنبه اول خردادماه ۱۴۰۲، یک زندانی به نام میلاد بهمن زاده در زندان تبریز، بر اثر اضطراب ناشی از اجرای حکم دچار سکته قلبی
Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
قتل یک جوان در تهران با شلیک مستقیم گلوله نیروهای حکومتی
یک جوان به نام ایمان همتی، اهل خرمآباد، ۳۵ ساله، در روز دوشنبه اول خردادماه ۱۴۰۲، بر اثر شلیک مستقیم و ضربات متعدد باتوم ماموران حکومتی در تهران جان باخت.
چهار شهروند دیگر نیز با شلیک این ماموران مجروح شدند.
گفته می شود یکی از دوستان ایمان همتی، از زندانیان سیاسی بوده و در بیمارستان بهسر می برده است.
ایمان همتی شب گذشته، اول خرداد، برای ملاقات به بیمارستان می رود و در آنجا با مأموران حاضر در بیمارستان، وارد بحث می شود. در جریان این بحثها، نیروهای حکومتی ابتدا او را با ضربات باتوم مورد ضرب و شتم قرار داده، سپس با اسلحه به سر او شلیک کرده و او را در جا می کشند.
چهار شهروند دیگر اهل خرمآباد با اسامی مجید رضایی، ماشالله مرادجانی، علی امیری و بابک کاظمی نیز با شلیک مستقیم مأموران سرکوبگر، به شدت مجروح شده اند.
#ایمان_همتی
#اعتراضات_سراسری
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
یک جوان به نام ایمان همتی، اهل خرمآباد، ۳۵ ساله، در روز دوشنبه اول خردادماه ۱۴۰۲، بر اثر شلیک مستقیم و ضربات متعدد باتوم ماموران حکومتی در تهران جان باخت.
چهار شهروند دیگر نیز با شلیک این ماموران مجروح شدند.
گفته می شود یکی از دوستان ایمان همتی، از زندانیان سیاسی بوده و در بیمارستان بهسر می برده است.
ایمان همتی شب گذشته، اول خرداد، برای ملاقات به بیمارستان می رود و در آنجا با مأموران حاضر در بیمارستان، وارد بحث می شود. در جریان این بحثها، نیروهای حکومتی ابتدا او را با ضربات باتوم مورد ضرب و شتم قرار داده، سپس با اسلحه به سر او شلیک کرده و او را در جا می کشند.
چهار شهروند دیگر اهل خرمآباد با اسامی مجید رضایی، ماشالله مرادجانی، علی امیری و بابک کاظمی نیز با شلیک مستقیم مأموران سرکوبگر، به شدت مجروح شده اند.
#ایمان_همتی
#اعتراضات_سراسری
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
#رسول_خلکانلو یکی از جوانان #کرد طی روزهای اخیر در یولاگلدی از توابع شهرستان #شوط با شلیک مستقیم نیروهای اطلاعات سپاه در مقابل دیدگان مردم کشته شد.آنها جسد و اتوموبیلش را نیز با خود بردهاند.
گفته می شوددو تن دیگر نیز به نامهای محمود آبست و فخرالدین عیسیزاده به قتل رسیده اند.
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
گفته می شوددو تن دیگر نیز به نامهای محمود آبست و فخرالدین عیسیزاده به قتل رسیده اند.
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
تجمع و اعتراض خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل قوه قضاییه
امروز چهارشنبه سوم خردادماه ۱۴۰۲، جمعی از خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل قوه قضاییه تجمع کردند.
آنان به اجرای حکم عزیزانشان اعتراض داشته و خواهان توقف حکم اعدام آنها هستند.
این جمعیت شامل مادران، همسر و فرزندان زندانیان است و همگی شعار می دهند:
اعدام نکنید
#زندانیان_محکوم_به_اعدام
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
امروز چهارشنبه سوم خردادماه ۱۴۰۲، جمعی از خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل قوه قضاییه تجمع کردند.
آنان به اجرای حکم عزیزانشان اعتراض داشته و خواهان توقف حکم اعدام آنها هستند.
این جمعیت شامل مادران، همسر و فرزندان زندانیان است و همگی شعار می دهند:
اعدام نکنید
#زندانیان_محکوم_به_اعدام
🆔 @iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
Forwarded from جوانان انقلابى محلات كردستان
اطلاعیه سازمان سوسیالیست.pdf
209.5 KB
ارسالی به کانال جوانان انقلابی محلات کردستان
https://t.me/ShorayEnghlabyMahalay
ShoraieMahalatK@gmail.com
https://t.me/ShorayEnghlabyMahalay
ShoraieMahalatK@gmail.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رانندگان کامیون بندر خمینی در اعتراض به بهای نازل نیروی کارشان با توقف نقل و انتقال سوخت در بندر خمینی، سومین روز اعتصابات خودرا پشت سر می گذارند. کارگران راننده بسان تمامی کارگران ایران کل بهای گرانی ها و تورم سرسام آور را می پردازند و این مزید بر بهای نازل نیروی کار آن ها است. فشار کاهش قیمت نیروی کار، تهدید فقر و بیکاری کارگران را به ستوه آورده، دست به اعتصاب و اعتراض می زنند. مقاومت توده های کارگر در مقابل گران سازی ها، شکلی از ایستادگی آنها در برابر تهاجمات وحشیانه سرمایه به سطح معیشت خویش است. نهاد های مختلف سرمایه اکثرا انحصار قیمت گذاری را در دست دارند و به این ترتیب در تحمیل سیستم های قیمت گذاری دلخواه خود بر زندگی ما کارگران دست تنها عمل می کنند. 👇👇
مقاومت ما کارگران در مقابل سرمایه داران عموما پراکنده، محدود به حوزه معین و در چاردیواری شرکت خاص و محدود به خواست افزایش دستمزد، کاهش شدت کار و نظایر آن است. این مقاومت به این ترتیب مثل همه اشکال دیگر مبارزه طبقه ما می تواند منحط و رفرمیستی و در خدمت بقای بردگی مزدی باشد یا رادیکال و ضد سرمایه داری اتفاق افتد اما در صورتی که شورایی ضد سرمایه داری است طبقه سرمایه دار را مجبور می سازد که در مقابل این جنبش دست به عقب نشینی هایی بزند. چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲
#آزادی_برابری_باجنبش_شورائی_تالغوکارمزدی
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری
#آزادی_برابری_باجنبش_شورائی_تالغوکارمزدی
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری
وقتی که عزیمت از همیشه کارگر ماندن شالوده زندگی کارگران می گردد!!
وعظ و اندرز، نصیحت و هشدار !!حتی کالبد شکافی رادیکال مارکسی رابطه میان سرمایه و کار، گرهی از کوهساران مصائب و دردهای دامنگیر ما توده های کارگر باز نخواهد کرد. تا وقتی تجلی ریشه کاوی های رادیکال،نقد مارکسی سرمایه و آناتومی وضع روز خود را در جنبش متحد، سازمان یافته و ضد بردگی مزدی طبقه کارگر جهانی نبینیم. چرا چنین است؟ تفاوت میان جنبش طبقه کارگر امروز و طبقه کارگر در روزگاری که انترناسیونال اول برپامی داشتند و «شبح کمونیسم»را برفراز اروپا و سایر نقاط جهان به پرواز در می آوردندچیست؟ ضرب المثلی قدیمی است که می گوید:«جنگ اول به از صلح آخر»!! حکایت جنبش طبقه کارگری جهانی در دو موقعیت معین تاریخی با مولفه های مشخص خود یکی در اواخر قرن ۱۹ و دیگری در نخستین دهه های قرن بیست و یکم است. آن روزگاران وقتی از رابطه میان سرمایه و کار سخن به میان می آمد، در جنبش طبقه کارگر ، چشم ها یکراست به خیر و شر سرمایه!! سرمایه داران مصلح و مفسد!! رژیم ها و دولت های فراطبقاتی!! خصوصی و دولتی بودن مالکیت و حق و باطل بودن این وآن!! و این قبیل گمراهه ها ، مسخ شدگی ها و انحراف باوری ها خیره نمی شد. به رغم کسر و کمبودها، نارساییها و ضعف های عدیده سرنوشت ساز، حتی نفوذ تندنس های سندیکالیستی و رفرمیستی منحط در آن ، کارگران بهرحال دشمن واقعی را در پروسه پیکار خود، سرمایه می دانستند. مذاکره و چانه زنی با سرمایه داران و دولت سرمایه را مایه شرم و گناه!!و خیانت به جنبش طبقه خود به شمار می آوردند. لایه های مختلف کارگران در جنبش، از نخستین لحظات نطفه بندی خودجوش ضد سرمایه داری تا مراحل بالای شناخت، همپیوندی طبقاتی ، جنب و جوش سرمایه ستیز در پروسه پیکار و طی مراحل تحمیل خواسته بر طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه، رابطه سرمایه و بردگی مزدی را باعث و بانی کل فلاکت ها ، مرگ و میر، سونامی بیماری ها، طاعون، وبا، فلج شدن، مرگ نوزادان، محکوم بودن به فروش نیروی کار در شرایط قرون وسطایی، گرسنگی و مانند اینها می دانستند. دلیلی برای صبر، امیدی به گشایش!! پیش روی خود نمی دیدند. وجود انسان فعالی همچون مارکس و شالوده آموزش و آناتومی او بر سرمایه قطعاً در تکمیل همپیوندی، سازمان یابی و میثاق ضدسرمایهداری انترناسیونال اول تأثیر گذار و تعیین کننده بود اما جنبش و کارزار علیه سرمایه بگونهای خودجوش و طبقاتی مراحل رشد و تکامل خود را طی می کرد. کارگران نفرت و انزجار خود را از سرمایه و سرمایه داران جریان روتین کار و زندگی خود کرده بودند. طول و عرض سنگر ضد بردگی مزدی هر روز وسیع تر و صف بندی کارگران علیه سرمایه و فرارسته های ایدئولوژیک، سیاسی ، مدنی، حقوقی و دستگاه های پلیسی و تفتیش عقاید آن شفاف تر و روشن تر می شد. پاشنه آشیل ها، ضعف ها، بربریت سرمایه و رژیم های پاسدار آن، شکست های متوالی و از همه اینها مهم تر نفوذ و تسلط تندنس های رفرمیستی و سوسیال دموکراسی حاصل کار افرادی همچون کائوتسکی و بعدها برنشتاین ، والاس، شاو و دیگران بود. سنگر ضدکار مزدی جای خود را به تقدیس پارلمانتاریسم سرمایه داد. رژیم ستیزی ضدسرمایهداری جای خود را با حزب آفرینی و دولت سالاری عوض کرد. کل فرارسته های مدنی ،ایدئولوژیکی و حقوقی سرمایه که در انترناسیونال اول کانون نفرت کارگران بودند، در پروسه جدید صورتبندی مدرن و پست مدرن خود، قبله گاه کارگران شدند!!! زنجیرهای درحال گسست بردگی با زنجیرهای تازه حق رأی!! قانون و قرار دمکراتیک!! سندیکاسازی و حزب آفرینی تجدید حیات یافتند و در عالیترین جلوه گاه خود، دو جنگ انسان سوز امپریالیستی اول و دوم، فاشیسم و هولوکاست آفرینی قرن بیستم و جنگ های جنایتکارانه بعدی را به رخ کارگران کشید و سیه روزی و سقوط هر چه بیشتر آنها را به ارمغان آورد. موضوع به همین جا ختم نمی شد. سوسیال دموکراسی و تجدید نظر طلبی ضدکارگری و ضد مارکسی آباء انترناسیونال دوم در دهه ۸۰ قرن بیستم، همگام با توفش بحرانهای دوره ای سرمایه، نظام اختاپوسی سرمایه داری را در موقعیتی قرار داد که از یک سو لحظه، لحظه بقایش در گرو تعرض سبعانه توفانی به نان بخور و نمیر توده های کارگر دنیا قرار گرفت و از سوی دیگر جنبش کارگری به چنان زمین گیری افتاد که در مقابل توفان این تعرضات هیچ مقاومتی نشان نداد. کارگران در دو قطب بزرگ سرمایه جهانی، همانجا که صدرنشینان کرسی های آکادمی، متفکران بورژوا مارکسیستی چون پولانزاس، میلیبند، اولین رایت، آلتوسر و ... همه جا را از بازتعریف نقد اقتصاد سیاسی و وارونه پردازی آناتومی مارکسی سرمایه آکنده بودند، به تاچرها و ریگانها، اجازه دادند تا کل موجودیت جنبش کارگری را به سخره گیرند و نسخه های بدیع تعرض به آخرین بازمانده های معیشت طبقه کارگر را پیچیدند. 👇👇
وعظ و اندرز، نصیحت و هشدار !!حتی کالبد شکافی رادیکال مارکسی رابطه میان سرمایه و کار، گرهی از کوهساران مصائب و دردهای دامنگیر ما توده های کارگر باز نخواهد کرد. تا وقتی تجلی ریشه کاوی های رادیکال،نقد مارکسی سرمایه و آناتومی وضع روز خود را در جنبش متحد، سازمان یافته و ضد بردگی مزدی طبقه کارگر جهانی نبینیم. چرا چنین است؟ تفاوت میان جنبش طبقه کارگر امروز و طبقه کارگر در روزگاری که انترناسیونال اول برپامی داشتند و «شبح کمونیسم»را برفراز اروپا و سایر نقاط جهان به پرواز در می آوردندچیست؟ ضرب المثلی قدیمی است که می گوید:«جنگ اول به از صلح آخر»!! حکایت جنبش طبقه کارگری جهانی در دو موقعیت معین تاریخی با مولفه های مشخص خود یکی در اواخر قرن ۱۹ و دیگری در نخستین دهه های قرن بیست و یکم است. آن روزگاران وقتی از رابطه میان سرمایه و کار سخن به میان می آمد، در جنبش طبقه کارگر ، چشم ها یکراست به خیر و شر سرمایه!! سرمایه داران مصلح و مفسد!! رژیم ها و دولت های فراطبقاتی!! خصوصی و دولتی بودن مالکیت و حق و باطل بودن این وآن!! و این قبیل گمراهه ها ، مسخ شدگی ها و انحراف باوری ها خیره نمی شد. به رغم کسر و کمبودها، نارساییها و ضعف های عدیده سرنوشت ساز، حتی نفوذ تندنس های سندیکالیستی و رفرمیستی منحط در آن ، کارگران بهرحال دشمن واقعی را در پروسه پیکار خود، سرمایه می دانستند. مذاکره و چانه زنی با سرمایه داران و دولت سرمایه را مایه شرم و گناه!!و خیانت به جنبش طبقه خود به شمار می آوردند. لایه های مختلف کارگران در جنبش، از نخستین لحظات نطفه بندی خودجوش ضد سرمایه داری تا مراحل بالای شناخت، همپیوندی طبقاتی ، جنب و جوش سرمایه ستیز در پروسه پیکار و طی مراحل تحمیل خواسته بر طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه، رابطه سرمایه و بردگی مزدی را باعث و بانی کل فلاکت ها ، مرگ و میر، سونامی بیماری ها، طاعون، وبا، فلج شدن، مرگ نوزادان، محکوم بودن به فروش نیروی کار در شرایط قرون وسطایی، گرسنگی و مانند اینها می دانستند. دلیلی برای صبر، امیدی به گشایش!! پیش روی خود نمی دیدند. وجود انسان فعالی همچون مارکس و شالوده آموزش و آناتومی او بر سرمایه قطعاً در تکمیل همپیوندی، سازمان یابی و میثاق ضدسرمایهداری انترناسیونال اول تأثیر گذار و تعیین کننده بود اما جنبش و کارزار علیه سرمایه بگونهای خودجوش و طبقاتی مراحل رشد و تکامل خود را طی می کرد. کارگران نفرت و انزجار خود را از سرمایه و سرمایه داران جریان روتین کار و زندگی خود کرده بودند. طول و عرض سنگر ضد بردگی مزدی هر روز وسیع تر و صف بندی کارگران علیه سرمایه و فرارسته های ایدئولوژیک، سیاسی ، مدنی، حقوقی و دستگاه های پلیسی و تفتیش عقاید آن شفاف تر و روشن تر می شد. پاشنه آشیل ها، ضعف ها، بربریت سرمایه و رژیم های پاسدار آن، شکست های متوالی و از همه اینها مهم تر نفوذ و تسلط تندنس های رفرمیستی و سوسیال دموکراسی حاصل کار افرادی همچون کائوتسکی و بعدها برنشتاین ، والاس، شاو و دیگران بود. سنگر ضدکار مزدی جای خود را به تقدیس پارلمانتاریسم سرمایه داد. رژیم ستیزی ضدسرمایهداری جای خود را با حزب آفرینی و دولت سالاری عوض کرد. کل فرارسته های مدنی ،ایدئولوژیکی و حقوقی سرمایه که در انترناسیونال اول کانون نفرت کارگران بودند، در پروسه جدید صورتبندی مدرن و پست مدرن خود، قبله گاه کارگران شدند!!! زنجیرهای درحال گسست بردگی با زنجیرهای تازه حق رأی!! قانون و قرار دمکراتیک!! سندیکاسازی و حزب آفرینی تجدید حیات یافتند و در عالیترین جلوه گاه خود، دو جنگ انسان سوز امپریالیستی اول و دوم، فاشیسم و هولوکاست آفرینی قرن بیستم و جنگ های جنایتکارانه بعدی را به رخ کارگران کشید و سیه روزی و سقوط هر چه بیشتر آنها را به ارمغان آورد. موضوع به همین جا ختم نمی شد. سوسیال دموکراسی و تجدید نظر طلبی ضدکارگری و ضد مارکسی آباء انترناسیونال دوم در دهه ۸۰ قرن بیستم، همگام با توفش بحرانهای دوره ای سرمایه، نظام اختاپوسی سرمایه داری را در موقعیتی قرار داد که از یک سو لحظه، لحظه بقایش در گرو تعرض سبعانه توفانی به نان بخور و نمیر توده های کارگر دنیا قرار گرفت و از سوی دیگر جنبش کارگری به چنان زمین گیری افتاد که در مقابل توفان این تعرضات هیچ مقاومتی نشان نداد. کارگران در دو قطب بزرگ سرمایه جهانی، همانجا که صدرنشینان کرسی های آکادمی، متفکران بورژوا مارکسیستی چون پولانزاس، میلیبند، اولین رایت، آلتوسر و ... همه جا را از بازتعریف نقد اقتصاد سیاسی و وارونه پردازی آناتومی مارکسی سرمایه آکنده بودند، به تاچرها و ریگانها، اجازه دادند تا کل موجودیت جنبش کارگری را به سخره گیرند و نسخه های بدیع تعرض به آخرین بازمانده های معیشت طبقه کارگر را پیچیدند. 👇👇
نسخه ای که پیچیدن هر چه مقتدرتر آن با بیشترین بربریت ها، دستور کار مستمر و بدون هیچ انقطاع سرمایه، طبقه سرمایه دار و دولت ها در سراسر دنیا شد. وقتی سنگر پیکار ضد کار مزدی رها شود آنگاه باید منتظر فتح سنگرها توسط سندیکالیسم - رفرمیسم سرمایه داری و هموارسازی محورهای پیروزی سرمایه و طبقه سرمایه دار بود. این ابتدایی ترین و زمینی ترین اصول پیکار طبقاتی است. برای اثباتش، هیچ نیازی به تحلیل و تفسیر های ایدئولوژیک نیست.
امروز وقتی از رابطه سرمایه و کار سخن به میان می آید، کمتر کارگری قادر به ترجمه زمینی آن است. فرسنگ ها فاصله در شناخت پراتیک این رابطه میان طبقه کارگر امروز و طبقه کارگر در واپسین سالهای قرن ۱۹ میلادی وجود دارد. پاشنه آشیل ها و نارساییهای فرساینده و سرنوشت ساز جنبش نسل پیشین کارگران، بجای نقدریشه کاو و رادیکال مارکسی جای خود را به عیب و ایرادی های قابل حل سرمایه داده است.!! کارگران شدت استثمار ، بی حقوقی، فقر، فلاکت، مرگ و میر و نابودی محیط زیست خود را با تمام وجود لمس می کنند، اما از درک ریشه واقعی این فجایع عاجزند. زیر آورهای تاریخی و کارگرکش رابطه تولید ارزش افزایی و بردگی مزدی، متأثر از سموم مرگزای ایدئولوژی سرمایه، دستگاه شستشوی مغزی و آموزه های نفرت بار لایه های مختلف طبقه سرمایه دار اعم از حاکم یا اپوزیسیون، قادر به کمترین شناخت از موقعیت خود، حتی موجودیت خود به عنوان کارگر در سازمان کار سرمایه نیستند. سرمایه هر لحظه زندگی را برای آنها به جهنمی گدازان تر تبدیل می کند اما دریغ از اینکه بانگی علیه اساس«سرمایه و فروش نیروی کار به سرمایه » از نای کارگری برخیزد. خیل وسیعی از کارگران اواخر قرن ۱۹، سقوط خود از هستی را در همه حال به پای سرمایه می نوشتند اگر که راه پیکار و نابودی آن را طی نکردند اما کارگر امروز مصیبت های دامنگیر خود و همزنجیزانش را به همه چیز مربوط می کند الا سرمایه و رابطه منحط بردگی مزدی! و آخرین کلام اینکه فراموش نکنیم. طبقه سرمایه دار بین المللی و دولتهایش بدون نقش بازی منحط رفرمیستی و سرمایه آویز احزاب و سازمان های فراوان موسوم به چپ در دنیا قادر به حصول این پیروزی نبود.
مصطفی حدائق
خرداد 1402
امروز وقتی از رابطه سرمایه و کار سخن به میان می آید، کمتر کارگری قادر به ترجمه زمینی آن است. فرسنگ ها فاصله در شناخت پراتیک این رابطه میان طبقه کارگر امروز و طبقه کارگر در واپسین سالهای قرن ۱۹ میلادی وجود دارد. پاشنه آشیل ها و نارساییهای فرساینده و سرنوشت ساز جنبش نسل پیشین کارگران، بجای نقدریشه کاو و رادیکال مارکسی جای خود را به عیب و ایرادی های قابل حل سرمایه داده است.!! کارگران شدت استثمار ، بی حقوقی، فقر، فلاکت، مرگ و میر و نابودی محیط زیست خود را با تمام وجود لمس می کنند، اما از درک ریشه واقعی این فجایع عاجزند. زیر آورهای تاریخی و کارگرکش رابطه تولید ارزش افزایی و بردگی مزدی، متأثر از سموم مرگزای ایدئولوژی سرمایه، دستگاه شستشوی مغزی و آموزه های نفرت بار لایه های مختلف طبقه سرمایه دار اعم از حاکم یا اپوزیسیون، قادر به کمترین شناخت از موقعیت خود، حتی موجودیت خود به عنوان کارگر در سازمان کار سرمایه نیستند. سرمایه هر لحظه زندگی را برای آنها به جهنمی گدازان تر تبدیل می کند اما دریغ از اینکه بانگی علیه اساس«سرمایه و فروش نیروی کار به سرمایه » از نای کارگری برخیزد. خیل وسیعی از کارگران اواخر قرن ۱۹، سقوط خود از هستی را در همه حال به پای سرمایه می نوشتند اگر که راه پیکار و نابودی آن را طی نکردند اما کارگر امروز مصیبت های دامنگیر خود و همزنجیزانش را به همه چیز مربوط می کند الا سرمایه و رابطه منحط بردگی مزدی! و آخرین کلام اینکه فراموش نکنیم. طبقه سرمایه دار بین المللی و دولتهایش بدون نقش بازی منحط رفرمیستی و سرمایه آویز احزاب و سازمان های فراوان موسوم به چپ در دنیا قادر به حصول این پیروزی نبود.
مصطفی حدائق
خرداد 1402
ابوالفضل_امیرعطایی، نوجوان ۱۶ ساله (متولد دیماه ۱۳۸۴) که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در میدان نماز شهرری، در اثر اصابت گلولهی اشکآور از فاصلهی یک متری به سرش، به کما رفته بود، پس از ۸ ماه جان باخت.
ابوالفضل که ۸ ماه اخیر را در وضعیت کما بهسر میبرد، چند روز پیش با گشودن چشم و نشان دادن علائم حیاتی، موجب شادی بیحد و حصر مادر و خانوادهاش شد.
اما او بیش از این توانایی تحملِ آسیبهای وارده را نداشت و در روز پنجم خرداد، پس از تحمل ۸ ماه رنج، برای همیشه چشمهایاش را بست.
ابوالفضل که ۸ ماه اخیر را در وضعیت کما بهسر میبرد، چند روز پیش با گشودن چشم و نشان دادن علائم حیاتی، موجب شادی بیحد و حصر مادر و خانوادهاش شد.
اما او بیش از این توانایی تحملِ آسیبهای وارده را نداشت و در روز پنجم خرداد، پس از تحمل ۸ ماه رنج، برای همیشه چشمهایاش را بست.
اعتصاب کارگران فنی راه آهن شمالغرب
امروزم ششم خرداد، حدود ۳۵۰ نفر از کارکنان فنی خط و انبیه منطقهی شمالغرب (قزوین، تاکستان، ابهر، خرمدره، زنجان و میانه) طبق در اعتراض به ۳ ماه دستمزد و ۲ سال مزایای شغلی عقب افتاده وارد اعتصاب شدند. همچنین گفته میشود کارگران راه آهن قم و کرمان نیز به این اعتصاب پیوستند. #آزادی_برابری_باجنبش_شورائی_تالغوکارمزدی
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری
شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲
امروزم ششم خرداد، حدود ۳۵۰ نفر از کارکنان فنی خط و انبیه منطقهی شمالغرب (قزوین، تاکستان، ابهر، خرمدره، زنجان و میانه) طبق در اعتراض به ۳ ماه دستمزد و ۲ سال مزایای شغلی عقب افتاده وارد اعتصاب شدند. همچنین گفته میشود کارگران راه آهن قم و کرمان نیز به این اعتصاب پیوستند. #آزادی_برابری_باجنبش_شورائی_تالغوکارمزدی
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری
شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ششم خرداد کارگران شرکت گندلهسازی مادکوش بندرعباس در اعتراض به عدم پرداخت ۳تا ۵ ماه دستمزد معوقه و این که چندین ماه حق بیمه آنان نیز به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نشده و کارگران در تمدید دفترچه های درمانی خود دچار مشکل شده اند اعتصاب کرده و مقابل استانداری هرمزگان دست به تجمع زدند. #آزادی_برابری_باجنبش_شورائی_تالغوکارمزدی
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری
#شورایی_وضد_سرمایه_داری_متشکل_شویم
#کارگران_ضد_سرمایه_داری