عکس نوشته ها
51 subscribers
3.26K photos
136 videos
37 files
1.79K links
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ قافلی ها مای وهار بارَسی
منکل نوزین گل اوسارَسی

ستره ئو شال لکی قی بن سوزِ سویل
ئی بالا وهار کلاو لارَسی

مطرازی وَ ناز مینگه ار مینگه
هر مینگی صد گل جلو دارَسی

یکی قرنفل میخک نومسی
سویره چوی انار جا مخارسی

یکی افسنطین وَ لکی جوشن
ملهمِ دردل بی شمارسی

سمسا نومی اج بادرنجبویه
نمره ی اج هزار هر هزارسی

لاله داخه دل، تویل بن بچرن
ویواسه ی وارو شو پژارَسی

کاله ئو مفرا بینه یکا گیر
گل پر ئو بادرنج شرمسارسی

چویر قلپنجی داسی ار ارجن
ویراو جوم می بی قرارَسی

بنوشه و ناز وژ نیشونه می
ئی عشق وهار چیم خُمارَسی

ازبوئه پر گل طبله ی عطارل
عنبر و عبیر شرمسارَسی

بیژِ هایته دسا پرچم باریجه
شوق و ذوقی ار لا نسارَسی

ملل نرمه خون ار برزی گرین
کوگ ارا وهار گاره گارسی

میل یخ بسده دم کتی ئی ئاوُ
شَره ی تاف تافه قاره قارَسی

هوسیاسه فرا قافله ی وهار
مالگه ی کیمو مِهمو دارَسی

خوشاله چل طلف بالا نشینه
هیگره و ولاش کس ئو کارَسی

وهار خوش هاتی مسیحای مونگل
بنویر ارهرجا پر اج ژارَسی

رکاو بایژ ار دل خمه درینل
ئوه که چوی شو روزگارَسی

بپوشن رخد نو نوار ئید
ار بالای کسی لار دیارسی

گذر ده اج لاف ژاری ئو خواری
ئوه گِ زئنی بی ویارسی

وهار امونت ای ویرت نچو
هر کی توژ خم و خلوارَسی

باوار ئو سوز که ئی دره ئو دوله
رنگینی وهار هفته وارَسی

#مهدی_زینی

@aksohonar
@qhazalemastaneh
http://telegram.me/farhangelakI
Forwarded from Mahdi Zeini Aslani
مرا در سرهوای دوست باشد / وگر چندم نمک بر ریش پاشد
همی دانم که او درمان درد است / اگر تندیسم از هجران تراشد
«مهدی زینی»
Forwarded from اتچ بات
دوستان وقت گل است شادان شویم
گل ببوییم و ز گل خندان شویم
کینه ها پاک بشوییم از درون
بهر روییدن گل باران شویم
چرخ گردون ز بهارآبستن است
جملگی قابله ی رویان شویم
پرده ها زد چمن از فصل بهار
شاد و شادان دمنی الوان شویم
عید نوروز کهن با آب و تاب
می رسد با همه هم پیمان شویم
از گلاب آب زنیم این خانه را
فصل نو را به خوشی مهمان شویم
کهنگی را به زمستان وا نهیم
تازگی را ز چمن خواهان شویم
بلبل از شوق نگارش دم گرفت
ما به تقلید ثنا گویان شویم
بوسه بر گل به تفاخر زد نسیم
بوسه هایی به لب جانان شویم
انقدر ساغر پی در پی زنیم
گاه افتان به گهی خیزان شویم
دوستان آنچه ز دنیا خوب هست
با دعا ها ز خدا پرسان شویم

#مهدی_زینی

@aksohonar


@qhazalemastaneh
«عید مرده ها(ئید مردیه ل)»
شب قبل از عید نوروز ، عرفه (علفه،elafa)،ئلفه،یا عید مرده ها نامیده می شود.در این جشن مناسب ودر خور مقام مردگان برایشان غذا ، ماکولات و.....که در دنیا مورد علاقه ی آنها بوده است ،تهیه می گردد وضمن خوردن آن برایشان فاتحه خوانده می شود .آب وجارو کردن محیط خانه نیز ضروری است چون مهمان ویژه در راهست.دراین شب هرنوع غذايی که درست شود با اسم بردن هر مرده سهمش در دیگ ریخته می شود ودر پایان مقداری برای گرا رادار              ( garâ râdâr)  اضافه می کنند.در مورد چای هم به همین منوال است . گرا همان كسي است كه اگر سهميه اي نداشته باشدازخيرات مردگان برمي دارد وآن هارا اذيت مي كند.در زبان لکی از این شخص به عنوان واته استفاده شده است به طوریکه کسی از انجام عملی توسط فردی دیگر جلوگیر کند، به او می گویند: "مگر تو گرا را داریی؟" به گمانم این گرا همان دئوه یا دیو بدیها باشد که در اوستا هم به آن اشارشده است.مردم معتقدند که مردگان چشم به راه خیرات هستند ودر این زمان روحشان به دنیای مادی بر می گردد وبازماندگان خود را می بیند.چنانچه برایش خیرات بفرستند شاد وخوشحال به عالم اخرت بر می گدد وچنانچه بی میلی ببیند غمگین ونفرین کنان باز می گردد.به همین خاطر مردم پس از فاتحه می گویند:"چیه م خیرتو ئی دُما بو"یعنی با دیده ی نیک به ما بنگرید.در ایران باستان مخصوصا در دین زردشتی مردم معتقد بودند که یکی از جنبه های روح مردم به نام فروردین که نگهبان آنان است پس از مرک در اول سا ل ودر هنگام فروردین ماه به جهان باز می گرددتا از خان ومان وبازماندگان دیداری داشته باشد.درایران باستان این جشن همراه دعای مخصوص بر گزار می شده است.
این جشن(عرفه،علفه)هم اکنون صبغه ی اسلامی پیدا کرده است واین امری طبیعی است چون در طول دورانها کم کم اسلامی گردیده است .اقای پور داوود دریکی از پاورقی های ترجمه ی گاتها می نویسد:
فروردگان:فروشیfravashiدر فرس هخامنشی فرَوَرتیfravartiدر پهلوی fravaharدر فارسی فرور وفرورد گوییم یکی از نیروهای آدمی است که پس از مرگ به سوی جهان زبرین گراید اما هر سال  در هنگام نوروز  از برای سر کشی  از باز ماندگان  به خان ومان  دیرین فرود آید .جشن فروردین که به نام این روح ازلی وجاودانیست خوانده شده هنگام فرود آمدن فروردهاست از آسمان بر روی زمین ،مراسمی که در این جشن به جای می آورند،از برای خوشنودی این میهمانان مینوی است.
حسن خنجی در کتاب تاریخ ایران صفحه ی 70می نویسد.در یکی از آخرین روزهای اسفندماه (ماهِ مقدس( برای استقبال ازفره ورها مراسم باشکوهی توسط مر دم برگزار می شد که با افروختن آتش در آن شب بر فرازبلندی ها به قصد روشن نگاه داشن سطح زمین همراه بود (اکنون چارشنبهِ سهران) .سپس درروز سیزده فروردین برای بدرقۀ فر ه ورها به دشتها می رفتند و جشن برپا می کردند.

#مهدی_زینی_چپرا

ttp://telegram.me/farhangelakI
بیا تا بچینیم
هفت سین عشق را
سبزه ی رخسار از تو
سرور و سر خوشی از من
سرود عشق و
سمفونی محبت از تو
سلامتی و سعادت از خدا

#مهدی_زینی_چپرا

صوتونه خیر
پیشاپیش سال نو میبارک

@aksohonar
Forwarded from اتچ بات
« انواع قارچ »
در فرهنگهای لغت و کتابهاب گیاه شناسی برای قارچ تعاریف متعددی آماده است.همگی بر این تعریف مهخر تایید می زنند که : قارچ گیاهی چتری شکل، بدون ریشه و برگ و گل که فقط بدنه دارد و مادۀ کلروفیل در آن وجود ندارد و غالباً در جاهای مرطوب و یا در تنۀ درختان می روید. برخی انواع آن خوردنی است.
قارچ / fungus
هریک از موجودات گروه کپک ها، مخمرها، زنگ ها، سیاهک ها، سفیدک، قارچ های خوراکی، و سمی. حدود ۷هزار گونه قارچ شناخته شده است، گرچه تخمین زده می شود که انواع قارچ ها بالغ بر حدود ۱.۵میلیون نوع باشد. قارچ ها را به سه علت نمی توان جزو گیاهان دسته بندی کرد: ۱) قارچ ها ریشه یا برگ ندارند؛ ۲) هیچ گونه کلروفیلی ندارند و بنابراین نمی توانند غذای خود را از طریق فتوسنتز بسازند؛ ۳) قارچ ها با هاگ تولیدمثل می کنند. برخی قارچ ها خوراکی، ولی تعدادی از آن ها بسیار سمی اند. انواع مشهور آنها در مناطق زاگرس مخصوصا بین لکستانیها عبارتند از :
1. بوله هر/bogahar .بهترین و شکیل ترین نوع قارچ که گوشتی و لذیذ است که مهمان بوته ی کرفس کوهی (بوله هر) است.
2.کمه / kamah. از انواع زیبا و سفیدِ روشن. خوشمزه و مخصوص خورش و میزبانش گیاه کمه است.
3. گِلین /. Gelenبعد از اتمام بارندگی در اوایل خرداد از دل خاک بیرون می آید.خوشمزه و گوشتی
4. کوموم/komam. در اردیبهشت ماه میهمان چمن زارهاست و گاه به اندازه ی یک استکان بزرگ می شود.
5. دوملو/doemalo. همانند دنبه ی گوسفند در فصل بارندگی از دل زمین بیرون می آید.
6.دومی/ doeme. همانند قارچ دومی است.
7.زویری/ zoyrey.
در نزدیکی ریشه ی گیاهی خاردار به نام زویری رشد می کند چتری فشرده و سفید.
8. چتری/ chatri. در میان مزارع بیشتر در جاهایی که ساهدانه می روید ، بیرون می آید.عمرش کوتاه و زود داخل چترش سیاه می شود.
9. کاوه /kaoweh. دارای ساقه ای بلند و چتری سفید و داخل چتر متمایل به آبی کم رنگ.
10.چخماخ /chakhmakh. در فصل پاییز و بارندگیهای به هنگام در زمینهایی که ریگ و سنگ دارد می روید و چون رنگش به نوعی چخماق بنفش شبیه است است ، به این نام معروف گشته است.
11.گوئن / .geoen در نزدیکی ریشه ی بوته ی گون می روید و رنگش سفید متمایل به خاکستری است.
12.پاچُرو / pachoeruo. در نزدیکی ریشه ی در ختان بلوط می روید،هنگام پخت بوی خوشایندی ندارد ولی خوراکی است.

منابع : فرهنگ عمید / فرهنگ دهخدا / مجله ی فرا درس /رد پای پیشینیان اثر نگارنده

#مهدی_زینی

http://telegram.me/farhangelakI
Forwarded from اتچ بات
شعر لکی در رثای حضرت علی (ع)

«کش مات»
شو دریژ ئو درده داره ل نیشدنه / لا برونه ، موگه ئاره ل نیشدنه
سیا پوشن کائنات ئو بی کشن / دنیا ئی خاو ئو ئساره ل نیشدنه
بار دردم تاقه ت ئژ کویل سه نیِ / ئر به نِ جیرم ، پژاره ل نیشدنه
شوئه زه نگه ئو بی ریه ،شومونگ نیه /هر دو دنیا سیِ ئو،سیاره ل نیشدنه
ئاگر ئج دنیا چِیه ، سوزی نیه / دُشمه نِ گل گله زاره ل نیشدنه
پژاره ،مجلسیِ گه رمه ئو خوشه / روژِ به ز میِ، خه مه باره ل نیشدنه
برگو داواره ئریِ نت،بی دله ل / ماتن،چوی به ردِ مزاره ل نیشدنه
ده سه زونی ،یه خه دریا، مه گیرن / کز ئو کورن، گل ئزاره ل نیشدنه
طلف دل ئیمشو بیِ خاویِ داسیِ سه ر / هلورک ساز ئو نه جاره ل نیشدنه
دا دنیا، دیه نماری، چوی تو نیِ/ ئایم ساز ئو روی نگاره ل نیشدنه
بیه سه ئاخر دنیا ،که س نییه/ وه خ گر ئو سائت شماره ل نیشدنه
هوز ده س پیچ ،نیشدنه ئه ر پشد ریِ/ دو دلن ئه ر پا دیواره ل نیشدنه
یا علی ،شه مشیردو فاقت بکیش / ابن ملجم ئو نیِ سواره ل نیشدنه

مهدی زینی
برگردان به فارسی:
شب دراز است و دردمندان نشسته اند / مراسم عزاداریست و عزا خوانان نشسته اند
همه ی کائنات سیاهپوشند و ساکت/ دنیا در خواب و ستاره ها نشسته اند
بار درد و غمم طاقت کوه ها را هم گرفت / نگرانی و تشویش در جانم آشیان کرده
شب تاریک و بیراه و مهتاب نیست / هر دو دنیا تاریک و سیارات نشسته اند
سر سبزی جهان سوخته است / دشمنان گل و گلزار نشسته اند
غم واندوه مجلسی گرم و شادی بخش دارد / روز بزمش است و دردمندان نشسته اند
عاشقانت سیاه پوشند و مبهوت و همانند سنگهای روی قبر نشسته اند
دست بر زانو گریبان چاک می گریند/ مبهوت و خاموش گل عزاران نشسته اند
طفل دلم امشب بیخواب است / نجارها و گهواره سازان نشسته اند
مادر دنیا هرگز کسی چون تو نخواهد زایید/ آدم ساز و نقاشان نشسته اند
آخر دنیاست و کسی نیست/ وقت نگهداران دنیا نشسته اند
قبیله ی بهانه گیر در کارند و بهانه جو/ متردد هستند و بر پای دیوارها نشسته اند
یا علی شمشیر دو فاقت را بکش / ابن ملجم و نی سواران نشسته اند

@qhazalemastaneh

http://telegram.me/farhangelakI
Forwarded from عکس نوشته ها
مشتاقم ...
به نگاهی...
در پس دیوار بی روزن
گر نشد...
می بافم....
پنجره ای از نسیم و پرنده
از نور و غزل
باز آ...
شاد و مسرور کن
این دل خیالباف را

#مهدی_زینی

@aksohonar

@qhazalemastaneh
[Forwarded from فرهنگ عامه لکی]
«دیار ئی قیومت»
خریو ئاشنا !
ئج کُمی آسو دیاره میِ
تا بامه پیشوازت
سراوِ همیشه خُلخُله !
ئر کُمی فصله مجوشی
تا کینی کوراوه چیمم
سیراوُ زلال و پاکیت بو
تیمِ وهار ل !
چِکِرِ ئشق ئی درینم، 
هر ها تئما وشت گیو بخشت 
باوُار تا ناوُارم شوراوُ دویری
باوُرت بو بی باوُر!
هزار کوچِ سیِ کرگم شمارد 
دیارت نویی
هزار جنگ داس و گنمم دی
نهاتی
هزار شوئه خُنِ سرما ،
ئر رنگ ئو رشمه دارل گواریا 
بال چیمتیِ هیز نا
هزار ویره لیه ریِ کویل بسدیِ
ئی خاوُم نهاتی
ئیسگه وهاره،
گرینِ مخمل پوش سر چوپیه
گل ئو بلبل موشِن ئو مخنن
گرت پیلایی ئر قیم بتکِن 
اما نه .....
ئید چی ئو سال ئو مُنگ دویرا کت
مزانم نمای
دیار ئیِ قیومت کتیه وژم

#مهدی_زینی_چپرا

http://telegram.me/farhangelakI
Forwarded from اتچ بات
« اتنیک /ethnic / چیست؟ »
برای این واژه معانی متفاوت و در عین حال با مسمای یکسان آورده شده است.در نگاه اول به معنی « قومی، نژادی، وابسته به نژادشناسی، کافر »آورده شده است.
در اینجا منظور ما به معنایی بر می گردد که در بر گیرنده ی قوم لک و فشار گروههای بالاتر که بر آن تحمیل می شود.
اتنیک به دسته و گروه و اقلیتی گفته می شود که دارای زبان و فرهنگ و تاریخ و گاهی ملیت یا نژاد مشترک می باشند.این اقلیت که عضو گروه ملی یا مذهبی یا نژادی مشترک هستند گاه بخشی از جامعه ی بزرگتری محسوب می شوند.
برخی گروهکهای جدایی طلب از آن به عنوان یک کلید واژه استفاده می کنند و مدعی می شوند که ایران دارای ملیتهای مختلف است که این امر خلاف واقع است. اما در حقیقت ایران ترکیبی از قومیتهای مختلف است که یک ملیت مشترک به نام ایران دارند و هر گز جدایی پذیر نیست.
در قرآن مجید به اقوام مختلف اشاره گردیده است مانند :اقوام لوط ،بنی اسرائیل ،ثمود و ......که این خود در دین اسلام پنجره ی بازی است برای تنوع قومیتی.
قوم لک یکی از اقوام شناحته شده ی ایرانی است که حق شناخته شدن و تاثیر اجتماعی ،اقتصادی ، فرهنگی وزیستی و استقلال قومیتی را داراست.
در حال حاضر با توجه به برخی نظریات ملی گرایانه در داخل و یا نظریات اقتصادی مرکانتلیستها در خارج در پی محدود کر دن اینگونه قومیتها هستند.
جهان امروز در پی آن است که قومیتها و گروهها و دسته های پایین دست را در یک مجموعه ی بالاتر و صاحب قدرت هضم کند تا یک مجموعه ی یک دست و زیر پرچم فرهنگی واحد گرد آورد.
در این میان فرهنگهای کهن و دارای ریشه که محکوم به جذب و هضم فرهنگ مسلط می شوند ،به تدریج هویت و اصالت و فرهنگ قومیتی خود را دو دستی تقدیم قدرت حاکم می کنند و شادمانند.
پس بر ماست که در نشر و اعتلای فرهنگی خود بکوشیم و فرزندانمان را از عنفوان کودکی و نوجوانی با هویت لکی و فرهنگ گرانقدر آن آشنا کنیم و همچنان یک اتنیک زنده و پا بر جا باقی بمانیم.
به امید سرفرازی تداوم همه ی فرهنگهای ریز و درشت کشور و ملت عزیز ایران زمین.

منابع :
1.آشوری، داریوش. دانشنامه سیاسی (فرهنگ و اصطلاحات و مکتب‌های سیاسی). تهران: انتشارات مروارید.
2. فرید لندر ۱۹۷۵، هوسی باوم و رنجر ۱۹۸۳، سایدر ۱۹۹۳
3. فرهنگ موضوعی قرآن مجید

#مهدی_زینی
http://telegram.me/farhangelakI

#لکی
#لکم#لک#لک#زاده#ام#بنچینه#دیرم
#لکستان
#لکی
#فرهنگ#لکی
#لکها
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یه کُم اوره گِ هر رو رو مگیرِی؟
ای نوم خاوم شؤل یِ چو مگیری
کزه دنگی ارینم آشنایه
و گردم تا شفق چوی رو مگیری

#مهدی_زینی

کُم=کدام
رو رو =گریه ی شدید و مداوم با اشکهای فراوان
رو = رود
کزه=گیرایی و غمگینی صدا
یِ چو =بی وقفه

https://t.me/farhangelaki
حرامم باد
درس عشق
اگر نامت را
از گلدسته های
مهر ورزی
پایین کشم
نامت همیشه
در اهتزاز...
کشتی ادب و
علم را
تو ناخدایی

#مهدی_زینی

@qhazalemastaneh

روز معلم بر همه ی همکارانم مبارک باد
به مناسبت روز معلم

«تقدیم به همه ی دانش آموزانی که سی سال افتخار بودن در کنارشان را داشته ام همیشه دوستتان دارم»
*
رو
ح و جسمت را
به ابرهای باران آوربسپار
ای نوباوه ی آریایی
چشمانت را به مهمانی
دانایی و معرفت بفرست
نگران آینده نباش
مهربان پدری معنوی
به جای تو نگرانی را
همچون مشق شبهای تو
خط می زند و
به جایش نور امید می نویسد
به دور شمع من
پروانه نباش سوختنت را
تاب و توان ندارم
گستره ی دنیای عشق باش
تا روشن و نور آگین شوی
دلم برای معصومیتهایت
برای آقا اجازه هایت ؟
آقا ما بگیم و آوای هماهنگ
بله های صادقانه ات
نگاههای پر از راز و
دوست داشتنهای پاکت
برای دروغهای بی مایه ی
آقا مهمان داشتیم و
برقها رفتند و
دل دردهایت
دلم برای پنهان کردن
کفشهای پاره و
شلوار ملمع و
پیرهن بی دگمه ات
پشت غرور و عزت نفس..
دلم برای گوش به زنگ آخر و
فریاد هورا و دویدنهایت
تنگ شده و
آسمانم پر از ابرسیاه است
بارانی در راه است
اما..........
می دانم اکنون
رشید مرد
شیر زن زیبا و استواری
به مام میهن می اندیشد
ابرهای آسمانم سفید می شوند و
گل و خنده
می رویانند بر لبان بی همنشین من
دوستتان دارم
تا ...
پایان من و خاطرات مدرسه

#مهدی_زینی_چپرا

@qhazalemastaneh
Forwarded from اتچ بات
یاران کژاوه هویر هات ئو دیار
چیت جا بستی ار مینگی هروار

کَلِ چیت ژنی ار گُل بونِ صو
حویر پاشیتی شمومیِ ناز دار

زلیخا آسا هوشِی وه سر چی
یخه واز کردی مونگ شو سوار

دسمال حریر روژِ بازی هواز
پیَن کردی سفره لویت و لات و ژار

انس و جن ئو مَل، گیو دار ئو بی گیو
هَتِنیه سَخبال هزار ار هزار

وری تا بچیم وِی سر برزیه
دسِ دل بِیه نوس ار پا بنار

#مهدی_زینی


@qhazalemastaneh
@aksohonar
http://telegram.me/farhangelakI
Forwarded from اتچ بات
در بسترم غوغاست
عشق در آن نمی گمنجد
پر و بال می زند
بر روی دیوار رفتن...
یادگاری می نویسد
دستانش را
به پای تخت بسته ام
اما پاهایش ......
بال در آورده اند
با باد هم بیعت
روحم را...
جسمم را...
نگاهم را...
هوایی کرده
نمی دانستم ...
پای عشق
در بند نمی ماند
می رویم باهم
آسمان تاریک
جاده باریک
در بین راه
میخانه ای از
مهر بر پاست
می نوشیم به کام هم
می جوشیم از نگاه هم
می خوانیم سرود عشق
مست مست از این سفر
«کج می شیم و مج می شیم»
چون موج مکزیکی
یک بار به افتادن
یک بار به بر خاستن
یک بار به ایستادن
در خلسه ای پرنور و غزل
در میان دفتری از
سپید و شعر شقایق
زمان را...
بیداری را.....
در جایی جا گذاشته ایم
نسیمی خنک...
با بوی نرگس مست او
بیدارم می کند
افسوس...
حسرت...
هیهات
از این رویا..
از این دنیا...
از این فردا
کاش لبریز می شدم...
از خواب بی فردا...
از عشق بی صدا
کاس...
کاش....
کاش

#مهدی_زینی

@aksohonar

@qhazalemastaneh
Forwarded from اتچ بات
سلام و درود و عرض ادب و ارادت خدمت همه ی سروران عزیز و اعضای گروه.
عید قربان بر همگی مبارک.دلتان شاد و لبتان خندان و نفس لوامه قربانی حس زیبایی و مهر و محبتتان باد.

روزی هزاران بار قربانت شوم
آویزه بر چاک گریبانت شوم
بیهودگی نام ندارد اینکه من
در عید جان قربان چشمانت شوم

#مهدی_زینی

@qhazalemastaneh

عید قربان بر شما مبارک
صبحتان به خیر و شادمانی
Forwarded from عکس نوشته ها
می رسد از خاک غدیر بوی علی
چون ولایت در ره است سوی علی
عالم و عقبی مست پیام تو رسول !
پر شد مشام کائنات از خوی علی

دوستان عزیز و ارجمند صبحتان بهع خیر
عیدتان مبارک
روزتان زیبا
#مهدی_زینی
Forwarded from عکس نوشته ها
«طنز صوئه خیر»
عزیزل ایمرو ،صوتونه خیر بو
و کیله هُرو ، صوتونه خیر بو
سگرمه واز کن ، دنیا شیرینه
خوشال ئو مرو ، صوتونه خیر بو

#مهدی_زینی

@aksohonar
@qhazalemastaneh
Forwarded from اتچ بات
زبانم را...
کلامم را...
نگاهم را ...
به مهمانی مهربانیهایت فرستادم
بی اذن و رخصت عقل
بی حضور گزمه و...
صوفی و محتسب
افطار عشق...
اذان نمی خواهد

در هوایت ...
پر می زنم...
نه ...!
پر پر می زنم
دام نگستر ...
قفس را بسوزان
طوق را به هلال ماه بیاویز
با تو رهایم و....
آزاد عشق...
زندان نمی خواهد

زمین...
زمان...
افلاک...
در بزم خود...
برای ما می خوانند
نتها را گوشه ای نهاده اند
عراق ، اصفهان ، بیات...
بی رهبر و انگشت اشاره
سنتور عشق...
پرده نمی خو اهد

صدای ضجه ای...
فریاد دردی...
در کُند و زنجیر ...
در میخانه ی محبت...
نمی آید به گوش ...
با دل ...
با درون ...
جامی بزن از این خم ...
مولای عشق
برده نمی خواهد

زلف را...
ماه رخسار را...
نور رقصان در چشمانت را
از حسد رنگین کمان ...
از مشام باران ...
از طراوت سبزه زاران ....
پنهان کن
ماه اوج نشین...
زیباتر است
مهتاب عشق...
برکه نمی خواهد

صف بسته ایم...
منتظر...
جویای عنایت...
صفحه ی پاک و زلال دل در دست
بی ریا و خود نمایی...
بی عرضه ی ناز و عشوه
بر سر هر بازار و میدان
کالای عشق...
دکه نمی خواهد

می چرخد...
می گردد...
با باد ...
با باران...
با نفس صبح هر روز
صوافِ مهر دارد...
بر گرد هر جویبار محبت
بر حاشیه ی نسیم
بر پرش پلک خواستن
بی منظور و بی منت
گرداب عشق...
دریا نمی خواهد

دستانش...
کولاک صاعقه
انفجار آفتاب...
روح آتشفشان مذاب
ذوب می کند...
در خود...
در احساس دو نگاه
در سردترین فصل زمان
تیر و امرداد ...
سر تسلیم پیش عطشش ...
بر زمین مهر می نهند
طوفان عشق...
گرما نمی خواهد

#مهدی_زینی

http://telegram.me/farhangelakI
@aksohonar
@qhazalemastaneh
Forwarded from Mahdi Zeini Aslani
دیده بر دستان قمر است
بی دستی عباس «چمر» است

#مهدی_زینی

@aksohonar

چمر = عزای بی حد و انتها