Forwarded from Attach Master
🔴 روحانی #سرکوب_کرونایی #اعتراضات_میلیونی پیش رو را کلید زده است .
🔰 قسمت اول
شرایط اقتصادی ایران قبل از #کرونا، در وضعیت اسفناکی بود. چهار دهه تورم فزاینده با هفت سال #رکود مستمر، ترکیب شده و شرایط اسفناکی " #رکود_تورمی " را رقم زده بود. هر جامعه ای که بیشتر از یکی دو سال دچار "رکود تورمی" شود ورشکسته می شود. اما جمهوری اسلامی ادامه داده است.
در پاسخ به اینکه چطور جمهوری اسلامی با این شرایط دوام آورده و " #ورشکسته" نشده است؟ یک کارشناس اقتصادی توضیح قانع کنتده ای داده است:
او گفت اساس هر تحول اقتصادی از #انضباط_اقتصادی و نمایش اعداد و آمارهای صحیح حاصل می شود. هم پیشرفت و توسعه، هم سقوط و ورشکستگی با تغییرات اعداد که حاصل انضباط اقتصادی و شفافیت هست مشخص می شود.
اینکه جمهوری اسلامی اعلام ورشکستگی نکرده، دلیل بر ورشکسته نشدن آن نیست؛ بلکه به این دلیل است که این رژیم اصلا دارای انضباط اقتصادی نیست و آمار و ارقام دقیقی در دست کسی وحود ندارد، تا مشخص شود وضعیت اقتصادی کشور و ملت در چه موقعیتی هست.
ولی ما با توجه به واقعیات جامعه، اعم از #تورم و #رکود و #بیکاری و #فقر و افزایش سیل محرومان و کارتن خوابها و زباله گردها و گرسنگان موجود در کشور، بدون آنکه رژیم اعلام کند، شرایط یک اقتصاد ورشکسته را، حتی یکی دو سال قبل از ورود کرونا هم شاهد بودیم.
کسر بودجه کلی سال 99 که قبل از کرونا ارائه شده، مشخص کرده است که اقتصاد کاملا ورشکسته است. درامدهای دولت نزدیک به صفر است، و عموم منابع درامدی را از دست داده، ولی هزینه ها همچنان پابرجا، و حتی در سطح حداقلی هم بی پاسخ مانده است. این همان شرایط منطقی ورشکستگی است .
حال مبالغی در حسابهای #خامنه ای و نهادهای وابسته به او وحود دارد که عمدتا خرج #جنگهای_ترروریستی می شود، که برای کسب حمایت #گلوبالیسم برای " #حفظ_نظام" وظیفه انجام و استمرار آنها را دارد؛ و #رهبر هم درآمدهای سابق خود را از دست داده و بواقع الان مانند فرد بیکاری و بی مداخلی هست که مقداری پول دارد و انبوهی از هزینه ها که پولش کفاف هزینه هایش را ندارد.
لذا رهبر هم با در اختیار داشتن حدود 300 یا 400 میلیارد دلار ثروت، باز او هم با منطق اقتصادی در وضعیت ورشکستگی هست، و در تراز نامه مالی منابع مالی اش پاسخگوی مخارج و بدهی هایش نیست و اعتباری هم برای کسب منابع مالی و ترمیم تراز مالی اش ندارد.
این وضعیت بدون کرونا هم به سمت #بحران اجتماعی-اقتصادی می رفت . حال با وجود کرونا، که طبعا هزینه های کلانی ایجاد کرده و تحولات بسیار عمیقی در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در سطح جهانی ایجاد کرده است، شرایط را برای حاکمیت ورشکسته جمهوری اسلامی پیچیده تر کرده است.
در چنین شرایطی مهم تر از هر امری پیش بینی #شورش_میلیونی مردم محروم در ماههای آتی است که اتاق فکر رژیم هم اعلام و هشدار داده است . نظریه پردازان رژیم هشدار داده اند در نیمه دوم سال جاری شورش سی میلیونی #محرومان در خیابانهای کشور ایجاد خواهد شد و مقامات دولت هم این #هشدار را تایید کرده و جدی گرفته اند و آن را اعلام نموده اند .
حال شرایطی است که رژیم تحت سخت ترین تحریم هاست و حوادثی مانند کشتار هزاران تن از مردم معترض در #آبان98 و بازداشت هزاران تن دیگر که بسیاری از آنها را در همین فاجعه کرونا کشتار و سربه نیست کرده؛ و شلیک به #هواپیمای_اوکراینی و پنهانکاری فاجعه باری که افشا شد و دروغ هایی که مقامات ارشد رژیم گفتند، باعث سلب #مشروعیت و #اعتماد اجتماعی و بین المللی از رژیم شده و و در سطح بین المللی نیز بخاطر ضعف جهانی در حبهه گلوبالیسم، که مهم ترین حامی رژیم در چهل سال گذشته بودند، مانند محکومیت #چین در افکار عمومی جهانی، که حمایت سپاه از آن کشور، موجب رسوایی این نهاد شد، و انصراف برنی سندرز از کاندیداتوری حزب دمکرات که رژیم به او دل خوش کرده بود، و افول اقتدار ترک خورده #اتحادیه_اروپا، و استمداد شرکت های چند ملیتی و سوپر بیلیونرها از دولتها، که تاحالا حاضر نبودند تابع انها شوند و به ملتها مالیات پرداخت کنند، و خود را فعال مایشاء در جهان می دانستند، اکنون بخاطر شیوع کرونا مستاصل شده و دست به دامن همان دولتها شده اند، و آنها که مدعی برداشته شدن مرزها بودند و انترناسیونالیسم را تبلیع می کردند، اکنون به اهمیت مرزها و کشور-ملتها در تامین سلامتی و امنیت مردمان در مقابل یک پاندومی شرمنده شده اند ... و در نهایت کشته شدن سلیمانی سپاه قدس و نیروهای نیابتی را ناکارمد کرده و در سازمان مدیریتی سپاه هم تاثیرات مهمی گذاشته است .
ادامه 👇👇
🔰 قسمت اول
شرایط اقتصادی ایران قبل از #کرونا، در وضعیت اسفناکی بود. چهار دهه تورم فزاینده با هفت سال #رکود مستمر، ترکیب شده و شرایط اسفناکی " #رکود_تورمی " را رقم زده بود. هر جامعه ای که بیشتر از یکی دو سال دچار "رکود تورمی" شود ورشکسته می شود. اما جمهوری اسلامی ادامه داده است.
در پاسخ به اینکه چطور جمهوری اسلامی با این شرایط دوام آورده و " #ورشکسته" نشده است؟ یک کارشناس اقتصادی توضیح قانع کنتده ای داده است:
او گفت اساس هر تحول اقتصادی از #انضباط_اقتصادی و نمایش اعداد و آمارهای صحیح حاصل می شود. هم پیشرفت و توسعه، هم سقوط و ورشکستگی با تغییرات اعداد که حاصل انضباط اقتصادی و شفافیت هست مشخص می شود.
اینکه جمهوری اسلامی اعلام ورشکستگی نکرده، دلیل بر ورشکسته نشدن آن نیست؛ بلکه به این دلیل است که این رژیم اصلا دارای انضباط اقتصادی نیست و آمار و ارقام دقیقی در دست کسی وحود ندارد، تا مشخص شود وضعیت اقتصادی کشور و ملت در چه موقعیتی هست.
ولی ما با توجه به واقعیات جامعه، اعم از #تورم و #رکود و #بیکاری و #فقر و افزایش سیل محرومان و کارتن خوابها و زباله گردها و گرسنگان موجود در کشور، بدون آنکه رژیم اعلام کند، شرایط یک اقتصاد ورشکسته را، حتی یکی دو سال قبل از ورود کرونا هم شاهد بودیم.
کسر بودجه کلی سال 99 که قبل از کرونا ارائه شده، مشخص کرده است که اقتصاد کاملا ورشکسته است. درامدهای دولت نزدیک به صفر است، و عموم منابع درامدی را از دست داده، ولی هزینه ها همچنان پابرجا، و حتی در سطح حداقلی هم بی پاسخ مانده است. این همان شرایط منطقی ورشکستگی است .
حال مبالغی در حسابهای #خامنه ای و نهادهای وابسته به او وحود دارد که عمدتا خرج #جنگهای_ترروریستی می شود، که برای کسب حمایت #گلوبالیسم برای " #حفظ_نظام" وظیفه انجام و استمرار آنها را دارد؛ و #رهبر هم درآمدهای سابق خود را از دست داده و بواقع الان مانند فرد بیکاری و بی مداخلی هست که مقداری پول دارد و انبوهی از هزینه ها که پولش کفاف هزینه هایش را ندارد.
لذا رهبر هم با در اختیار داشتن حدود 300 یا 400 میلیارد دلار ثروت، باز او هم با منطق اقتصادی در وضعیت ورشکستگی هست، و در تراز نامه مالی منابع مالی اش پاسخگوی مخارج و بدهی هایش نیست و اعتباری هم برای کسب منابع مالی و ترمیم تراز مالی اش ندارد.
این وضعیت بدون کرونا هم به سمت #بحران اجتماعی-اقتصادی می رفت . حال با وجود کرونا، که طبعا هزینه های کلانی ایجاد کرده و تحولات بسیار عمیقی در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در سطح جهانی ایجاد کرده است، شرایط را برای حاکمیت ورشکسته جمهوری اسلامی پیچیده تر کرده است.
در چنین شرایطی مهم تر از هر امری پیش بینی #شورش_میلیونی مردم محروم در ماههای آتی است که اتاق فکر رژیم هم اعلام و هشدار داده است . نظریه پردازان رژیم هشدار داده اند در نیمه دوم سال جاری شورش سی میلیونی #محرومان در خیابانهای کشور ایجاد خواهد شد و مقامات دولت هم این #هشدار را تایید کرده و جدی گرفته اند و آن را اعلام نموده اند .
حال شرایطی است که رژیم تحت سخت ترین تحریم هاست و حوادثی مانند کشتار هزاران تن از مردم معترض در #آبان98 و بازداشت هزاران تن دیگر که بسیاری از آنها را در همین فاجعه کرونا کشتار و سربه نیست کرده؛ و شلیک به #هواپیمای_اوکراینی و پنهانکاری فاجعه باری که افشا شد و دروغ هایی که مقامات ارشد رژیم گفتند، باعث سلب #مشروعیت و #اعتماد اجتماعی و بین المللی از رژیم شده و و در سطح بین المللی نیز بخاطر ضعف جهانی در حبهه گلوبالیسم، که مهم ترین حامی رژیم در چهل سال گذشته بودند، مانند محکومیت #چین در افکار عمومی جهانی، که حمایت سپاه از آن کشور، موجب رسوایی این نهاد شد، و انصراف برنی سندرز از کاندیداتوری حزب دمکرات که رژیم به او دل خوش کرده بود، و افول اقتدار ترک خورده #اتحادیه_اروپا، و استمداد شرکت های چند ملیتی و سوپر بیلیونرها از دولتها، که تاحالا حاضر نبودند تابع انها شوند و به ملتها مالیات پرداخت کنند، و خود را فعال مایشاء در جهان می دانستند، اکنون بخاطر شیوع کرونا مستاصل شده و دست به دامن همان دولتها شده اند، و آنها که مدعی برداشته شدن مرزها بودند و انترناسیونالیسم را تبلیع می کردند، اکنون به اهمیت مرزها و کشور-ملتها در تامین سلامتی و امنیت مردمان در مقابل یک پاندومی شرمنده شده اند ... و در نهایت کشته شدن سلیمانی سپاه قدس و نیروهای نیابتی را ناکارمد کرده و در سازمان مدیریتی سپاه هم تاثیرات مهمی گذاشته است .
ادامه 👇👇
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
🔴 نقش دولت در ریزش اخیر شاخص بورس تهران
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیل‌های غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخص‌ها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیل‌های غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخص‌ها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
Forwarded from Attach Master
🔴 نقش دولت در ریزش اخیر شاخص بورس تهران
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیل‌های غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخص‌ها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیل‌های غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخص‌ها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .