عتباتِ کلمات
1.85K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
بلندای شب یلدا برای کامیابان است
برای عاشقانِ در‌به‌در کوتاه‌تر، بهتر
#حامد_عسکری
‏خاکم به سر ، که هر نفسِ خواب‌های من
با یاد او گذشت ... ولی بی‌وضو‌ گذشت...
#حامد_عسکری
فقط اندوه می‌گیرد سراغی از غریبی‌مان
همان که یارمان بوده کماکان یارمان مانده
#حامد_عسکری
از اناری حال دل پرسیدم امشب گفت : خون
لاله را گفتم : خبر تازه چه داری؟ گفت داغ
#حامد_عسکری
شبی تُرنج به بر می‌کشد ، شبی حلاج
شکایت از که کنیم ای رفیق ، دار یکی‌ست
#حامد_عسکری
به دستِ آنکه نوازش شدیم ، تیغ افتاد
دلیل خون جگریِ من و انار یکی‌ست
#حامد_عسکری
رهاتر از سَر زلفت بخند امشب پریشانم
برقصان توی تُنگ صورتت دو بچه ماهی را
#حامد_عسکری
یک عُمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد
#حامد_عسکری
ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم ...
#حامد_عسکری
کسوف ماه رخ داده‌ست یا بالا بلای من
به روی چهره پاشیده‌ست از ابریشم مویش ؟
#حامد_عسکری
نه فانوسی کنار لحظه‌های تارمان مانده
نه دیگر زلفِ تاکی بر سر دیوارمان مانده
#حامد_عسکری
در اوّل آسایش‌مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن‌مان بود خزان شد ...
#حامد_عسکری
با دلی پُر شده از زخـــم نمک می‌خوردیم
دوش وقت سحر از غُصّه تَرَک می‌خوردیم
#حامد_عسکری
#بم
سوگوارانیم و کاری برنمی‌آید جُز آه ... 🥀
#حامد_عسکری
هیچکس از "عشق" سوغاتی به جُز دوری ندید
#حامد_عسکری
با لبی تشنه و... بی‌بسمل و ... چاقویی کُند
ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی نیست ...
#حامد_عسکری
گریه بر سجاده یا بر شانه‌ی یاری عزیز
ای خدا ما با کدامین کارها زیباتریم؟
#حامد_عسکری
بادی که از حوالی یوسف گذر نکرد
گیرم رسید بر در کنعان چه فایده؟
#حامد_عسکری
نجف گفتم به انگشترفروشان ذکر می‌‌خواهم
همه گفتند : بر دُر غیر "یا حیدر" نمی‌‌آید ...
#حامد_عسکری
آشفته مثل گیسوی بیدیم و مانده‌ایم
آن شانه‌ای که خواب بر آن می‌شود کجاست ؟
#حامد_عسکری