عتباتِ کلمات
@aklmt
1.85K
subscribers
66
photos
34
videos
75
links
بسكه دايم حبّ اهل بيت دست آويز ماست
در پی تسبيح خاك كربلا افتادهایم ...
#فانی_كشميری
🔍
اشعار کهن ، معاصر
:
💌
t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
Join
عتباتِ کلمات
1.85K subscribers
عتباتِ کلمات
بیداریِ خیالِ کسی برده خوابِ ما ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
عُمرم از فیض محبّت ، دفتر روشندلیست
هر نفس از بَس که چیدم صبح بربالای صبح
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
یک چند هم به رغمِ فلک بیوفا شدم
شاید به این وسیله کسی نامِ ما بَرَد ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
فیضها دارد شبِ ناکامی ما در کمین
هر طرف صبحی در این ویرانه پنهان کردهاند
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
گاه از نگاه و گه زِ تغافل روم زِ دست
مستیچنینخوشاستوخماراینچنینخوشاست
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
سلیمانی
است دل نقشِ نگینش ، نام معشوق است
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
در دیده نقش کعبه و در دل هوای دیر
هرگز نه کافری نه مسلمانیم به جاست
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
آن نخل تازهایم که از تندباد غم
سر تا قدم چو زلف پریشان شکستهایم
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
#یاجوادالائمه
دلم در خاک هم صاحب کمال است
به بازو حرزی از نام تو دارد ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
بههر ظرفی شرابی کرده لطفش درخور وسعت
امید جاهل و دانا ،
علیبنابیطالب
...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
بیهوشی شراب نگاهت نیافتم
وقتی خبر شدم که دل از کار برده بود
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
داغ تو زِ بسکه سینهتاب است
اشکم زِ گُل رخت گلاب است
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
دور چشمِ بد زِ سوز سینه غمناک ما
بعد مُردن گُل کند یا رب سپند از خاک ما
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
کردی ستم به غیر و من از رشک سوختم
روشن چراغ کس زِ چراغ کسی مباد ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
در آن وحشت که از یادِ خدا دل گم کُند خود را
بود وردِ من شیدا ،
علیبنابیطالب
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
به جانشکافی مژگان قسم که شب همه شب
خیالِ زلفِ تو را شانه میکند دلِ ما ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
دلم در سینه تا پَر میزند چشمش خبر دارد
نمیدانم کجا آورده این حاضرجوابی را ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
در محبّت خضرِ راهم گشته بختِ واژگون
خویش را گم میکنم شاید تو را پیدا کنم
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
صد صبح رستخیز به یادِ نگاه تو
از بادهٔ شبانهٔ ما جوش میزند ...
#اسیر_شهرستانی
عتباتِ کلمات
چه خونها خورده از اشکم، چه جانها داده از آهم
نمیدانم چه خواهم گفت در محشر جوابِ دل ...
#اسیر_شهرستانی