نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
71.3K subscribers
335 photos
57 videos
57 files
1.88K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
چه کسانی مسئول عملکرد دولت روحانی‌اند؟

آیا اصلاحطلبان مسئول کارنامۀ اجرایی حسن روحانی هستند؟ به نظرم تا اندازۀ قابل توجهی همینطور است! به هر حال اصلاحطلبان چه بپذیرند و چه انکار کنند، زمینه‌ساز پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 96 شدند و نمی‌توانند به کلی از زیر بار مسئولیت ناشی ازعملکرد او شانه خالی کنند.
البته اصلاحطلبان می‌توانند مدعی شوند که روحانی پس از پیروزی در انتخابات به برنامه‌های اعلام شدۀ خود عمل نکرده و یا به عبارتی خلف وعده کرده است. پس اگر مشکلی هست بر عهدۀ شخص اوست نه نیروهایی که به گفته‌های او اعتماد کردند و برای پیروزی‌اش وارد صحنه شدند! این استدلال اما در قد و قوارۀ بهانه‌جویی و مسئولیت‌گریزی است چرا که در فضای سال 96 از نقطه‌نظر تحلیلی از روز هم روشن‌تر بود که روحانی در صورت پیروزیِ دوباره، با حجم انبوهی از گرفتاری‌های داخلی و خارجی روبرو می‌شود و نه تنها از پس حل آنها برنمی‌آید بلکه خاطرۀ عملکرد به نسبت موفق و با ثبات اما عمدتاً شانسی و اتفاقی دوران نخست ریاست جمهوری خود را نیز تباه می‌کند!
در آن سال، اصلاحطلبان، چشم‌های خود را به روی واقعیاتی که افق سیاسیِ داخل و خارج ایران را به روشنی ترسیم می‌کرد، با نوعی هیاهوی هیجانی و بلکه خودفریبی بستند و به هشدارها در این مورد نیز نه فقط اعتنایی نکردند؛ بلکه به هر گونه هشداری از این دست، با دیدۀ تحقیر و بعضاً تمسخر نگریستند!
پس، صرف‌نظر از نوع سیاست‌ورزی معیوب و دولت - محور آنها، دست ‌کم از نقطه‌نظر وضعیت‌سنجی و افق‌نگری، اصلاحطلبان به بیراهه رفتند و در این مورد مسئول هستند.
از طرفی، وقتی برخی از آنها به جای پذیرش مسئولیت، طفره رفتن حسن روحانی از وعده‌هایش را پیش می‌کشند، توضیح نمی‌دهند که او با تکیه به کدام ابزار قدرت و اهرم تأثیرگذار می‌توانست به گونه‌ای متفاوت از رفتار کنونی‌اش در ساختارهای انعطاف‌ناپذیر فعلی عمل کند؟ هر پاسخی که اصلاحطلبان به این پرسش می‌دهند با توجه به چارچوب خط مشی سیاسی آنها، به تناقض‌گویی تازه‌ای ختم می‌شود.
با این همه، جدای از بحث‌های مربوط به مسئولیت کلی نظام سیاسی در برابر مشکلات وضع موجود، به نظر من بیش از اصلاحطلبان، شورای نگهبانِ مورد حمایت بی‌چون و چرایِ اصولگرایان، مسئول کارنامۀ حسن روحانی است!
همه می‌دانیم که انتخابات ریاست جمهوری در ایران شبیه هیچ کشور دیگری نیست و امکان رقابت در این انتخاب برای هر صاحبِ فکر و تخصص و توانایی وجود ندارد. به عبارت روشن‌تر، در جمهوری اسلامی فقط کسانی می‌توانند در رقابت بر سر پست ریاست جمهوری شرکت کنند که شورای نگهیان شرایط خاصی را در وجود آنها احراز کند!
بنابراین، نهاد احراز کنندۀ شرایط ریاست جمهوری، به طور طبیعی مسئول اصلی عملکرد هر رئیس جمهوری در ایران به شمار می‌رود. ممکن است اعضای شورای نگهبان استدلال کنند که آنها که از دِل آدم‌ها خبر ندارند، بلکه به شرایط ظاهری و اظهارنظرهای رسمی نامزدها تکیه می‌کنند و از این جهت مسئولیتی در برابر عملکرد رؤسای جمهور ندارند.
این استدلال در ظاهر و صورت، موجه جلوه می‌کند اما در محتوا و ماهیت، شبیه استدلال اصلاحطلبان، پایه و اساسی ندارد و بهانه‌جویی و مسئولیت‌گریزی در آن موج می‌زند! چرا؟ چون اولاً حسن روحانی در دور نخست ریاست جمهوری‌اش رویکرد خود را نسبت به نحوۀ برخورد با مشکلات داخلی و خارجی روشن کرده بود و ثانیاً در تبلیغات ریاست جمهوری دور دوم‌اش نیز به وضوح تأکید کرد که جز از طریق تعامل مثبت با جهان راهی برای حل مشکلات کشور و رفع تحریم‌ها نمی‌شناسد!
پس اینکه اصولگرایان به طور مکرر روحانی را متهم می‌کنند که او به دلیل چشم‌داشت به مذاکره با "کدخدا" فرصت‌های داخلی را برای حل معضلات اقتصادی از دست داده است، نوعی گمراه‌سازی جامعه به قصد رفع مسئولیت از خود است، زیرا مگر روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود جز این را گفته بود؟ و یا در دور نخست ریاست‌جمهوری‌اش جز این عمل کرده بود؟ پس با این سوابق، چرا شورای نگهبان او را تأیید صلاحیت کرد و شرایطی مانند "مدیر و مدّبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوی و مؤمن و معتقد به مبنانی جمهوری اسلامی" و غیره را در وجود وی محرز دانست؟
آیا او مهمتر از مرحوم هاشمی رفسنجانی و متنفذتر از وی در نظام سیاسی بود که امکان رد صلاحیت‌اش وجود نداشته باشد؟ در هر صورت استفادۀ شورای نگهبان از نظارت استصوابی، فقط ابزاری برای حذف آسان نامزدهای انتخاباتی نیست، بلکه تالی منطقی آن، پذیرش مسئولیت تمام اقدامات نامزدهای تأیید صلاحیت شده هم هست! زیرا این نوع نظارت در ذات خود، تیغی دو دم است! با این حساب اصولگرایان حامی شورای نگهبان در برابر عملکرد روحانی، مسئولیتی بیش از اصلاحطلبان دارند!
#احمد_زیدآبادی
#حسن_روحانی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#شورای_نگهبان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حتماً استیضاح‌اش کنید!

برخی مخاطبان گمان کرده‌اند که مطلب طنز دیروز من به معنای مخالفت با استیضاح حسن روحانی در مجلس است.
از قضا من صد در صد موافق استیضاح او هستم! وقتی از او در این شرایط کاری برنمی‌آید و علاقه‌ای هم به استعفاء نشان نمی‌دهد، بهترین راه همین استیضاح اوست!
به هر حال، روحانی اگر راه خروج از مشکلات اقتصادی را باز کردن باب مذاکره با آمریکا می‌داند، این را هم حتماً می‌داند که چنین اجازه‌ای به او داده نخواهد شد، اما اگر راه دیگری می‌شناسد چرا آن را به اجرا نمی‌گذارد تا کشور در این منجلاب اقتصادی غرق نشود؟
به واقع، حضور او در پاستور به معنای تعلیق هرگونه تصمیم‌گیری کلان در کشور است و ادامۀ این تعلیق، جز افزایش سطح و عمق گرفتارهای عمومی حاصلی در پی ندارد.
رقبای او در جناح اصولگرا هم صرفاً لاف گزاف می‌زنند. خب اگر آنها دولت روحانی را مانع حل مشکلات می‌دانند و خود برنامه‌ای برای نجات اقتصاد کشور دارند، معطل چه هستند؟ از یک طرف دولت را مانع حل مشکلات معرفی کردن و در همان حال با استعفاء و استیضاح او به شدت مخالفت کردن، واقعاً چه معنایی دارد جز اینکه آنها هم هیچ برنامه‌ای برای عبور از این وضعیت وخیم اقتصادی ندارند و ترجیح‌شان این است که تمام کاسه-کوزه‌ها بر سر روحانی شکسته شود؟
اینکه آنها علت مخالفت خود با استعفاء یا استیضاح روحانی را این اعلام می‌کنند که او باید در پاستور بماند تا هم خودش و هم اصلا‌‌طلبان پاسخگوی عملکردشان باشند، کدام عقل سلیم یا حتی عقل معیوب را اقناع می‌کند؟ یعنی کشور به "فنا" رود تا روحانی و اصلاحطلبان نهایتاً پاسخگوی عملکردشان شوند؟ خب، مگر قرار است روحانی در پایان ریاست جمهوری‌اش چه پاسخ و حسابی پس دهد که هم اکنون نمی‌توان از او پس کشید؟
یعنی این حساب پس دادن روحانی و اصلاحطلبان از سرنوشت کشور هم نزد اصولگرایان مهمتر است که اصرار بر بقای او در پاستور دارند؟
#احمد_زیدآبادی
#حسن_روحانی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#استیضاح
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii