نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
71.3K subscribers
335 photos
57 videos
57 files
1.88K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
گذار دوبارۀ ایران به شورای امنیت؟

بریتانیا، رومانی و لیبریا با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل از این شورا خواسته‌اند که "حملۀ ایران به نفت‌کش مرسراستریت را محکوم کند."
روز پنجشنبۀ گذشته نفت‌کش مرسراستریت در دریای عمان هدف حمله قرار گرفت و دو خدمۀ بریتانیایی و لیبریایی آن کشته شدند. مالک این کشتی که با پرچم لیبریا حرکت می‌کرد، ژاپنی است، اما شرکت اسرائیلی زودیاک مدیریت آن را به عهده دارد.
آمریکا و بریتانیا و اسرائیل از همان ابتدا ایران را مسئول حمله به این کشتی معرفی کردند و خواستار پاسخی جمعی به آن شدند. منظور این کشورها از پاسخ جمعی، ظاهراً محکوم کردن جمهوری اسلامی از سوی شورای امنیت است. این در حالی است که جمهوری اسلامی هرگونه دخالت در حمله به نفت‌کش مرسراستریت را رد کرده و متهم کردن خود در این حادثه را بی‌پایه و اساس و بدون ارائۀ سند و مدرک دانسته است.
اکنون اما سه کشور بریتانیا و رومانی و لیبریا در نامه‌شان به شورای امنیت تأکید کرده‌اند که به "احتمال زیاد" ایران مسئول حمله به کشتی بوده است. استفاده از واژگان "احتمال زیاد" در این نامه نوعی اذعان به عدم قطعیت مدارک و شواهد مورد نظر کشورهای شاکی به نظر می‌رسد و همین مسئله در واقع فرصتی در اختیار روسیه و چین قرار می‌دهد که در بارۀ ادعای دخالت ایران در حمله تشکیک کرده و خواستار ارائۀ اسناد متقن و تردیدناپذیر شوند.
بنابراین، همراهی روسیه و چین با دیگر کشورها برای محکوم کردن ایران در قالب بیانیه یا قطعنامه از سوی شورای امنیت، بستگی به اتقان اطلاعاتی دارد که سه کشور شاکی گفته‌اند در حال بررسی دقیق آنها برای ارائه در جلسۀ غیرعلنی شورای امنیت هستند.
در سال‌های اخیر، چندین حملۀ مهم به اهدافی در حوزۀ خلیج فارس رخ داده است که آمریکا و برخی متحدانش، انگشت اتهام خود را به سوی جمهوری اسلامی نشانه رفته‌اند. مهمترین این اهداف، تأسیسات عظیم نفتی شرکت آرامکو در عربستان بود که دو سال پیش مورد حملۀ موشکی و پهپادی گسترده‌ای قرار گرفت و تولید نفت آن کشور را به نصف رساند. سعودی‌ها جمهوری اسلامی را مسئول آن حمله دانستند و مقام‌های دولت ترامپ نیز با ارزیابی خود، حمله را به "احتمال زیاد" به ایران نسبت دادند. "احتمال زیاد" اما دیگر کشورها را نسبت به دخالت قطعی ایران در آن حمله اقناع نکرد و بنابراین، واکنش رسمی قاطعی هم از سوی نهادهای بین‌المللی بخصوص شورای امنیت سازمان ملل نسبت به آن حادثه صورت نگرفت.
از این جهت، حملات گاه به گاهی به اهدافی در منطقه از جمله به کشتی‌های باری و نفت‌کش‌ها جنبۀ اسرارآمیزی به خود گرفته است. با آنکه آمریکا و برخی محدانش، به لحاظ نظری و تحلیلی تردیدی در دخالت ایران در این حملات نشان نمی‌دهند، اما معمولاً از ارائۀ شواهد و اطلاعات متقن و محکمه‌پسندی در این باره عاجر مانده‌اند.همین موضوع سبب شده است تا برخی محافل آمریکایی از دستیابی نیروهای ایرانی به نوعی تکنولوژی پیچیده سخن به میان آورند که در عین اقدام به عملیات، رد پای روشن و مشخصی از خود به جا نمی‌گذارد.
در واقع جلسۀ شورای امنیت در بارۀ حمله به کشتی مرسراستریت و اطلاعاتی که در جریان آن مطرح می‌شود، از این موضوع راززدایی خواهد کرد و یا بر پیچیدگی آن خواهد افزود.
قاعدتاً اگر کشورهای شاکی، اسناد و اطلاعات محکمه‌پسندی از دخالت ایران در حمله به کشتی مرسراستریت ارائه کنند، محکوم کردن ایران در قالب بیانیه یا قطعنامه حتمی خواهد بود و روسیه و چین هم گریزی جز همراهی با دیگر اعضای شورای امنیت نخواهند داشت.
در مقابل اگر اسناد و اطلاعات ارائه شده چندان متقن نباشد و راه تشکیک و تردید در آنها را باز بگذارد، روسیه و چین و شماری دیگر از اعضای شورای امنیت به محکومیت ایران رأی نخواهند داد. در آن صورت احتمالاً اسرائیل به تنهایی در صدد وارد کردن ضربه‌ای به اهداف جمهوری اسلامی بر خواهد آمد که پیامد آن، داستان مفصلی است که بعد به آن خواهم پرداخت.
#احمد_زیدآبادی
#نفتکش_مرسر_استریت
#شورای_امنیت
#شرکت_آرامکو
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
داستان نفتالی بنت و مردک قلچماق!

نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل پیش از عزیمت به مقر سازمان ملل در نیویورک گفته است: " پیشنهاد می‌کنم رهبران فلسطینی و ایران به بهبود وضعیت مردم خود بپردازند و از تمرکز بر روی اسرائیل دست بردارند."
حالا درخواستش از رهبران ایران جای خود، اما در حالی که ارتش اسرائیل بیش از 60 درصد خاک کرانۀ باختری را در اشغال خود دارد و در تمام نقاط حاصلخیز و استراتژیک این منطقه صدها هزار یهودی افراطی و تندرو را در دل جمعیتِ فلسطینی سکنی داده و روز به روز نیز در حال گسترش شهرک‌های آنان است، رهبران فلسطینی چطور می‌توانند به بهبود وضعیت مردم خود بپردازند و از تمرکز بر روی اسرائیل دست بر دارند؟
مرد قلچماقی روی سینۀ جوانی نشسته و راه نفسش را بند آورده بود. جوان بینوا از شدت خفقان دست و پا می‌زد و برای نجات خود تقلا می‌کرد. قلچماق هم با کمال خونسردی به او می گفت: چه مرگته اینقدر بی‌تابی می‌کنی و باعث آزار من می‌شی؟
#احمد_زیدآبادی
#نفتالی_بنت
#اسرائیل
#کرانه_باختری
#فلسطین
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
استراتژی هزار ضربۀ کارد!

پس از سفر حسین امیرعبدالهیان به مقر سازمان ملل، فضای بین‌المللی شاهد تغییر محسوسی علیه ایران است.
گرچه مشخص نیست بین آقای امیرعبدالهیان و طرف‌های مذاکره‌اش در نیویورک دقیقاً چه مسائلی رد و بدل شده است، اما ظاهراً کشورهای مقابل، نه فقط از سخنان و وعده‌های او دلگرم نشده‌اند، بلکه نسبت به نیات واقعی دولت جدید ایران سطحی از نگرانی و سرخوردگی از خود نشان می‌دهند.
نتیجۀ این ماجرا، تحرک تازه‌ای از سوی قدرت‌های جهانی و متحدان منطقه‌ای آنها برای تشدید فشارها علیه جمهوری اسلامی است که به تدریج در حال نمایان شدن است.
موضع‌گیری‌های به نسبت شدید رهبران برخی کشورها در مورد عدم همکاری لازم بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در کنار آنچه در مرزهای ایران بخصوص در مرزهای شمال غربی به صورتی مرموز در جریان است، همه گواهی از ظهور ارادۀ تازه‌ای برای اعمال فشار سنگین علیه جمهوری اسلامی است.
نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل پنهان نکرده است که استراتژی کشورش در برابر جمهوری اسلامی "مرگ با هزار ضربۀ چاقوست". منظور از این عبارت این است که اسرائیل به جای یک جنگ فراگیر و تمام عیار با ایران، برنامه‌اش این است که با کمک متحدان جهانی و منطقه‌ای خود، ایران را با ضربات محدود اما بی‌شمار زخمی و دچار مرگ تدریجی کند.
این نوع برنامه‌ها معمولاً چندان عیان و سرراست عملی نمی‌شود و با انواع عملیات فریب و جاسوسی و نفوذ و گمراه‌سازی و توطئه همراه است. بدبختانه بسیاری از کشورهای منطقه هم سودی برای مشارکت خود در این ماجرا می‌بینند و هر کدام با شیوۀ خاص خود در آن سهیم می‌شوند.
راه مقابله با این برنامه و خنثی‌سازی آن، رجزخوانی‌های هر روزه نیست، بلکه نیاز به بازاندیشی عمیق دارد.
متأسفانه جمهوری اسلامی در غیابِ متحدان منطقه‌ای وفادار و روراست، نقطۀ اتکای سیاست خارجی خود را بر گروه‌های نیابتی و جمعیت‌های شیعی از یک سو و نزدیکی به روسیه و چین از سوی دیگر قرار داده است. گروه‌های نیابتی گر چه اهرم فشار به حساب می‌آیند اما امکانات یک دولت مستقر را ندارند و به همین جهت از توانایی محدودی آن هم صرفاً برای تهدیدِ طرف مقابل برخوردارند. روسیه و چین هم بیش از آنکه نگران سرنوشت ایران و مدافع سیاست‌های آن باشند، در پی حفظ منافع خود از طریق تعامل و چانه‌زنی با دیگر قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای هستند و در شرایط بحرانی نفعی در اتحاد نزدیک با ایران برای خود نمی‌بینند.
با چنین وضعیتی، سیاست‌های جاری نیازمند بازنگری کامل است، اما روندهای گذشته برای محافل بخصوصی، منافعی را رقم زده است که کار بازنگری را با مشکل روبرو می‌کنند و حتی اجازۀ طرح نظری آن را در سطح جامعه نمی‌دهند.
برخی محافل اصطلاحاً دانشگاهی هم بدبختانه در این داستان به اندازۀ خود سهیم‌اند. آنها با ادعای واقع‌گرایی و کمک به قدرت دفاعی و استقلال کشور اما در واقع، به دلیل پاره‌ای بدفهمی‌ها از شرایط داخلی و بین‌المللی و یا بعضاً با انگیزۀ منافع محدود شخصی، مدافع و مشوق برنامه‌ها و سیاست‌هایی می‌شوند که راه آنها را برای ارائۀ مشورت به نهادهای تصمیم‌گیر می‌گشاید. مشورت آنها اما به جای آنکه نگاه تصمیم‌گیران را نسبت به شرایط کشور روشن کند، تنها ادبیات تئوریک ناقصی را برای پیشبرد سیاست‌های گذشته در اختیار آنان می‌گذارد و عملاً سبب گمراهی‌شان می‌شود.
د رهر صورت برای عبور از وضعیتی که روز به روز بغرنج‌تر می‌شود، کشور نیازمند یک گفتگوی صریح در بارۀ رویکردهای کلان جاری در سطح ملی بین صاحب نظران است که شرط نخست آن نیز گذشتن از منافع شخصی و گروهی و جناحی به قصد کمک به حفظ کشور است.
#احمد_زیدآبادی
#نفتالی_بنت
#امیر_عبدالهیان
#محافل_دانشگاهی
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
پاسخ چیست؟

یکی از نمایندگانِ عضوِ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است: "انتظار نداریم پشت مرزهای ما از رژیم صهیونیستی پذیرایی کنند."
به نظرم انتظارِ کاملاً به جایی است، اما اسرائیل هم که به هر صورت به عنوان عضو رسمی سازمان ملل پذیرفته شده است، همین نکته را در مورد جمهوری اسلامی تکرار می‌کند و می‌گوید اجازه نمی‌دهد در پشت مرزهایش از نیروهای ایرانی پذیرایی شود.
در چارچوب قوانین و قواعد بین‌المللی پاسخ نمایندۀ مجلس به این ادعای اسرائیلی‌ها چیست؟
#احمد_زیدآبادی
#نماینده_مجلس
#سازمان_ملل
#جمهوری_اسلامی
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
این همه برانگیختگی از افشای ستم اسرائیل؟

انصاف‌نیوز مصاحبه‌ای با خانم مژگان نوی، از یهودیان ایرانی‌الاصل ساکن بیت‌المقدس انجام داده که از هر جهت خواندنی است.
خانم نوی به عنوان یک تبعۀ اسرائیلی، ضمن افشاگری در بارۀ مظالم دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین، نظام تبعیض نژادی در آن کشور را سخت به باد حمله گرفته و بخصوص از سیاست دولت اسرائیل در برابر پروندۀ اتمی ایران به تندی انتقاد کرده است.
نمی‌دانم چرا افشاگری خانم نوی از ستمگری‌های اسرائیل علیه فلسطینیان به مذاق جمعی از تندروهای اصولگرا تلخ آمده است به طوری که نسبت به انجام این مصاحبه واکنش هیستریک نشان داده و آن را به "تلاش اصلاح‌طلبان برای عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونیستی" مربوط دانسته‌اند.
به نظر من این تهاجم ناگهانی و بی‌دلیل علیه بازتاب نظرات یکی یهودی مخالف سرسخت دولت اسرائیل، بخشی از سناریوی آشوب‌سازی مصنوعی در آستانۀ آغاز مذاکرات وین به قصد اخلال در روند آن است؛ نکته‌ای که پیش از این نسبت به آن هشدار داده بودم.
اساساً متهم کردن "اصلاح‌طلبان" به عادی‌سازی رابطه با اسرائیل" در حالی‌که آنان دیگر کمترین نفوذ و حضوری در قدرت ندارند، جز به معنای زمینه‌سازی برای اجرای سناریویی توطئه‌آمیز است؟
اصولگرایان میانه‌روتر مراقب این داستان باشند.
#احمد_زیدآبادی
#اصولگرایان_تندرو
#انصاف_نیوز
#مژگان_نوی
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
علت واقعی مخالفت اسرائیل با مذاکرات وین
دولت اسرائیل سخت در تکاپوست تا به هر قیمت، مذاکرات وین را به بن‌بست و ناکامی بکشاند و در این مسیر از انتشار خبرهای سست و جعلی و بی‌پایه هم خودداری نمی‌کند.
یکی از این خبرها، ادعای آماده شدن ایران برای غنی‌سازی اورانیوم با غلظت 90 درصد است؛ چیزی که در شرایط کنونی بسیار بعید به نظر می‌رسد.
واقعیت این است که نگرانی واقعی دولت اسرائیل از آغاز مذاکرات وین دستیابی به "توافق بد" یا به زعم آنها "باز ماندن راه دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتم" نیست، زیرا آنها به روشنی می‌دانند که شرکای غربی و شرقی آنها توافقی که این مسیر ادعایی را باز بگذارد، هرگز امضا نمی‌کنند.
در واقع اسرائیلی‌ها نگران تداوم بحران هسته‌ای ایران نیستند بلکه به وضوح از پایان این بحران نگرانند!
چرا؟ دلیلش واضح است! دولت اسرائیل طمع‌ورزانه در پی تحکیم و تثبیتِ جای پای خود در سرتاسر کرانۀ باختری رود اردن است تا امکان عملیِ تشکیل کشوری مستقل در این سرزمین را از بین ببرد. این طمع‌ورزی مغایر قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و خلاف خواست تک تک کشورهای موجود در کرۀ خاکی است! توجه جامعۀ جهانی اما به برنامۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی است و چون این برنامه در درجۀ نخست به عنوان تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل تلقی می‌شود، بنابراین، رهبران آن کشور عملاً خود را در پشت این مسئله پنهان کرده‌اند تا به دور از فشارهای بین‌المللی، سیاست مخرب خود را در کرانۀ باختری دنبال کنند.
اسرائیلی‌ها با زیرکی مخصوص خود می‌دانند که اگر ماجرای هسته‌ای ایران به نحوی فیصله یابد، آنگاه توجه جامعۀ جهانی به عملکرد آنان در کرانۀ باختری معطوف می‌شود.
این در حالی است که کرانۀ باختری بزرگترین بحران پیش روی دولت اسرائیل است. اسرائیل نه حاضر به استقلال این منطقه به عنوان کشوری برای فلسطینی‌هاست و نه به انضمام کل این سرزمین به خاک خود و اعطای حق شهروندی به ساکنان فلسطینی آن رضایت می‌دهد. تنها راهی که باقی می‌ماند اعمال نوعی رژیم آپارتاید است که فلسطینی‌ها را در "گتو"های پراکنده و از هم جدا در لابلای شبکه‌ای از شهرک‌های یهودی‌نشین به عذاب ابدی دچار کند.
کشورهای جهان به هر اندازه هم که عاشق سینه‌چاک اسرائیل باشند، چنین ننگ و خفت و ستمی را برنمی‌تابند و خواه ناخواه اسرائیل را برای پذیرش طرحی انسانی‌تر در کرانۀ‌باختری تحت فشار می‌گذارند.
بر این اساس، تمام تکاپوی دولت اسرائیل در جهت دور کردن نگاه مردم جهان از این تراژدی ظالمانه است و در این میان چه بهتر از برنامۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی که همچون استخوان لای زخم، تا سال‌های سال ادامه یابد و کشورهای منطقه و جهان را به خود سرگرم سازد و ایرانیان را هم در وضعیت بلاتکلیف و محروم از هرگونه برنامۀ توسعۀ واقعی رها کند؟
با دریغ و درد باید گفت که اسرائیل در تکاپوی خود علیه مذاکرات وین گرچه در بین کشورهای جهان تنهاست اما در بین هموطنان خودمان از همۀ طیف‌های سیاسی برای خود متحدانی دارد که خواسته یا ناخواسته در این جهت به کمک آن برخاسته‌اند و هر کدام هم با انگیزه‌ای مغایر یکدیگر!
محمد حسنین هیکل، روزنامه‌نگار فقید مصری روزگاری گفته بود؛ بعد از تشکیل دولت اسرائیل در خاورمیانه، بدبختانه سرانجامِ همۀ تحولات این منطقه، طبق خواست و به نفع آن کشور رقم خورده است!
این اظهارنظر مرا می‌ترساند! و جای ترس است از مکر و پیچیدگی یک طرف و غرور و تعصب و سادگی طرف‌های دیگر!
#احمد_زیدآبادی
#اسرائیل
#مذاکرات_وین
#برنامه_اتمی_ایران
#کرانه_باختری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
بازارگرمی پوچ!

چند روزی است مهدی مهدوی‌کیا در صدر اخبار سیاسی ایران قرار گرفته است. با خود اندیشیدم که چه کارِ محیرالعقولی در حوزۀ سیاست از این فوتبالیست مشهور کشورمان سر زده که در این سطح، بازتاب یافته است؟
در واقع هیچ کاری! او در بازی فوتبال ستارگان جهان، پیراهنی به تن کرده که نقشۀ کشورهای عضو فیفا از جمله اسرائیل هم روی آن منقوش بوده است.
نقشۀ کشورها بر روی آن پیراهن به قدری ریز است که گمان نمی‌کنم بدون استفاده از ذره‌بین برای یک چشم معمولی قابل رؤیت باشد! حالا اینکه چه کسانی با چه سماجتی، ذره‌بین به دست در پی کشف نقشۀ اسرائیل بر روی آن پیراهن برآمده‌اند تا برای یک فوتبالیست شهیر ایرانی، مسئله و دردسر ایجاد کنند، خود از جمله حکایاتی است که در تمام این جهان فقط به برخی مسئولان کشور ما اختصاص دارد!
اینکه جمهوری اسلامی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناسد و یا نسبت به این شناسایی حساس باشد، یک چیز است و بزرگ‌نمایی امور جزیی و بی‌اهمیت در این باره و جنجال و غوغا بر سر آنها برای بازارگرمی‌های پوچ و خودنمایی‌های سیاسی چیز دیگر!
در حقیقت این نوع واکنش‌های سطحی و بی‌بنیاد، نوعی منحرف کردن اذهان عمومی از واقعیتِ سیاست اشغالگری اسرائیل در کرانۀ باختری و لوث کردن اصل ماجراست. از قضا این گونه رفتارها بزرگترین سود تبلیغاتی را نصیب اسرائیل می‌کند و به خلاف تصور کسانی که به اینگونه موضوعات دامن می‌زنند، واکنش‌هایی از این قبیل، حساسیت افکار عمومی ایرانیان را در مورد مسئلۀ فلسطین بالا نمی‌برد؛ بلکه دقیقاً به عکس، از آنها در این زمینه به شدت حساسیت‌زدایی می‌کند! اگر کسانی به این نکته باور ندارند، در کوچه و خیابان محلۀ خود قدمی و با مردمی عادی در این مورد گپی بزنند تا عمق ماجرا نزدشان عیان شود.
افزون بر این، فلسطینی‌ها که خود نخستین قربانی اشغالگری اسرائیل و با آن در حالِ جدال و منازعه‌اند، هیچگاه درگیری خود با آنها را به این امور جزیی و بی‌اهمیت تقلیل نمی‌دهند. از همین رو، تیم‌های فلسطینی حتی از انجام مسابقه با تیم‌های اسرائیلی نیز ابایی ندارند و بعضاً از آن برای زنده نگه داشتن مسئلۀ فلسطین در افکار عموم جهان بهره می‌گیرند.
با این وضع، دست از سر مهدی مهدوی‌کیا بردارید!
#احمد_زیدآبادی
#مهدوی_کیا
#فیفا
#فوتبال
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تضمین کتبی آمریکا به روس‌ها و راهی که گشوده ماند

اختلاف آمریکا و روسیه بر سر نوع روابط اقتصادی مسکو با ایران پس از احیای برجام، گویا حل شده است.
در چارچوب برجام، روس‌ها از امکان ادامۀ همکاری با جمهوری اسلامی بویژه در صنعت غیرنظامی هسته‌ای برخوردار شده‌اند. روسیه ظاهراً گمان می‌کرد که تحریم‌های جهان غرب علیه آن کشور به دلیل تجاوزش به خاک اوکراین، مانع از ادامۀ این همکاری می‌شود و از همین رو، خواهانِ دریافت تضمین کتبی ازطرف آمریکا برای همکاری با ایران در صورت احیای برجام شده بود.
درخواست روسیه در این مورد البته سوءتفاهم برانگیز بود زیرا تصور می‌شد کرملین قصد دارد با دریافت تضمین از آمریکا، از ایران به عنوان راهی برای دور زدن تحریم‌های متحدان غربی و خنثی‌سازی آنها استفاده کند.
اینک روس‌ها می‌گویند که منظورشان رابطه و همکاری با ایران در چارچوب برجام بوده است و آمریکایی‌ها نیز به نوبۀ خود تأکید می‌کنند که مشکلی برای ارائۀ تضمین کتبی به مسکو در این چارچوب ندارند و فقط اجازه نخواهند داد که روسیه از این ماجرا برای دور زدن تحریم‌ها و خنثی‌سازی آنها استفاده کند.
با این حساب، اگر اظهارات رسمی طرف‌های برجام را ملاک داوری قرار دهیم، اینک صورت مسئله شفاف شده و دیگر مانعی از این جهت، برای به سرانجام رساندن قطعی و نهایی احیای برجام وجود ندارد.
با این حال نباید فراموش کرد که برجام مخالفان و دشمنانی دارد که همچنان برای ناکام گذاشتن آن فعال هستند. در رأس این دشمنان، طیف راست و راستِ افراطی اسرائیل قرار دارد.
واقعیت این است که ناسیونالیست‌های افراطیِ مذهبی و غیرمذهبی در اسرائیل از بحران بین ایران و جهان غرب، بیشترین سود را برده‌اند به طوری که پایان این بحران را کابوسی برای خود تصور می‌کنند. گرچه بهانۀ ظاهری آنها در این مورد "ترس از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای در سایۀ برجام" است اما نگرانی اصلی آنها به سیاست‌شان در مورد کرانۀ باختری رود اردن برمی‌گردد.
این داستان را بارها توضیح داده‌ام. ترس واقعی جناح ناسیونالیست افراطی در اسرائیل این است که با خارج شدن ایران از کانون نگرانی‌های بین‌المللی، مسئلۀ فلسطین بار دیگر در دستور کار جهانی قرار گیرد و فشارها بر اسرائیل برای پذیرش تأسیس کشور مستقل فلسطینی افزایش یابد. آنها می‌دانند که مقاومت در برابر این فشارها برای‌شان پرهزینه است و از طرفی موافقت‌شان با تشکیل کشور فلسطینی در کرانۀ باختری را نیز به منزلۀ پایان فلسفۀ وجودی خود و حتی به تعبیری "پایان جنبش صهونیسم" و ورود به دوران "پسا صهیونیسم" می‌دانند.
بنابراین ماجرا نزد آنان بسیار جدی است.
در این میان، طیف قدرتمندی در حزب جمهوریخواه آمریکا بخصوص مسیحیان آنگلیکان نیز همچون طیف راست اسرائیل می‌اندیشند. آنها که برخی آموزه‌های آخرالزمانی بیش از محاسبات استراتژیک و سیاسی راهنمای رفتارشان در خاورمیانه است، ادامۀ بحران هسته‌ای را به سود متحدان راستگرای خود در اسرائیل قلمداد می‌کنند و در عین حال، از این ماجرا در رقابت‌های انتخاباتی داخلی آمریکا در مقابل حزب دمکرات بهره می‌برند.
این طیف فعلاً از قدرت لازم در نهادهای حاکم بر آمریکا برخوردار نیست و به نظرم بیشتر به تحریک اسرائیل و برخی متحدان منطقه‌ای آن سرگرم است.
افزون بر نیروهای خارجی، دو طیف از ایرانیان نیز برای ناکام گذاشتن برجام تلاش می‌کنند. یک طیف که در خارج از کشور به سر می‌برد، احیای برجام را سبب تداوم حیات و بقای جمهوری اسلامی تلقی می‌کند و آن را به مثابه بی‌اثر شدن نیروی برانداز و تلاش‌های براندازانۀ خود می‌داند. این طیف برای مخالفت با برجام جز افشاگری‌های دوره‌ای تحت عنوان آنچه "فعالیت‌های پنهان و مخرب جمهوری اسلامی" می‌نامد و یکسری تبلیغات روانی بی‌امان ابزار دیگری در دست ندارد و از همین رو، نقش تعیین کننده‌ای ایفا نمی‌کند.
طیف دوم اما در داخل نظام جمهوری اسلامی فعال است. این طیف که به بهانه‌های گوناگون همواره تندروانه‌ترین سیاست‌ها را به عنوان تنها راه بقای نظام توصیه و به سهم خود به آنها عمل کرده است، به شدت نگران آن است که احیای برجام سبب اصلاحات و تعدیلاتی در حوزۀ سیاست خارجی و داخلی کشور شود و با کمرنگ شدن ایدئولوژی ستیزه‌جویانۀ آنها، موقعیت سیاسی و منافع‌شان به مخاطره افتد.
روشن است که همۀ این مخالفت‌های چهارطرفه از یک زاویه و با یک انگیزه صورت نمی‌گیرد، اما در نهایتِ خود به دلیل وجود دشمن مشترکی به نام احیای برجام، می‌تواند به اقدامات مشابه و هم‌راستایی منجر شود.
بنابراین، وضعیت مراقبت ویژه‌ای را طلب می‌کند.
#احمد_زیدآبادی
#تضمین_کتبی
#راست_افراطی
#اسرائیل
#روسیه
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اسرائیل و تقویت حماس!

رفتار دولت اسرائیل در برابر فلسطینی‎ها بخصوص در بیت‌المقدس شرقی، سبب تقویت حماس می‌شود. آیا دولت اسرائیل همین را می‌خواهد؟
به احتمال بسیار، بله! تقویت جایگاه حماس به عنوان نمایندۀ اصلیِ فلسطینی‌های ساکن نوار غزه و کرانۀ باختری، امکانات تبلیغاتی خاصی در اختیار راستگرایان اسرائیلی قرار می‌دهد.
آنان با معرفی حماس به عنوان نیرویی که تسلطش بر سرزمین‌های فلسطینی با سخت‌گیری مذهبی، تحمیلِ ظواهر شرعی بر عموم مردم و ایجاد حکومتی مشابه طالبانِ افغانستان در کرانۀ باختری همراه خواهد بود، حساسیت افکار عمومی مردم جهان را نسبت به مسئلۀ فلسطین خنثی خواهند کرد و در میان سکوت و بی‌تفاوتی بین‌المللی، شهرک‌های یهودی‌نشین را در عمق کرانۀ باختری گسترش خواهند داد.
نمونه‌ای از این سیاست را در نوار غزه نیز شاهدیم. باریکۀ غزه به عنوان متراکم‌ترین نقطۀ جمعیتی جهان، سال‌هاست از زمین و دریا و هوا تحت محاصرۀ کامل ارتش اسرائیل است به گونه‌ای که از این منطقه به عنوان بزرگترین زندان رو باز جهان یاد می‌شود. با این همه، اعتراض قابل توجهی در سطح جهان به این محاصره صورت نمی‌گیرد. چرا؟ چون حماس بر آنجا حکمرانی می‌کند و حماس هم از نظر بسیاری از محافل جهانی یعنی چیزی شبیه طالبان که سزاوار دلسوزی برای رفع تحریمِ مردمش نیست!
#احمد_زیدآبادی
#اسرائیل
#حماس
#نوار_غزه
#کرانه_باختری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ضرورت کاهش فوری تنش با آژانس

فعلاً زمانِ کنترل تنش در روابط با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ارائۀ ابتکارات تازه و راهگشا برای احیای سریع برجام است.
از این رو، از تمام مسئولان کشور انتظار می‌رود که به جای رجزخوانی‌های معمول، در پی راهی معقول برای پایان دادن به تنش جاری باشند.
متهم کردن رافائل گروسی به "سیاسی‌کاری" و "تأثیرپذیری از اسرائیل" مشکلی را حل نمی‌کند. در واقع، طرفِ ایران در این ماجرا، فقط شخص گروسی نیست، بلکه نهادی بین‌المللی است که صدها کارشناس و بازرس حرفه‌ای در آن ایفای نقش و تصمیم‌گیری می‌کنند.
یک پروژۀ عظیم هسته‌ای که در ابعاد مختلف و مکان‌های متعدد دامن خود را پهن کرده است، برای راستی‌آزمایی قطعی و نهایی، به طور طبیعی مشکلات دوره‌ای و مخصوص به خود را دارد و حوصله و همکاری دو جانبۀ ممتدی را می‌طلبد.
گروسی البته دیپلمات پیچیده و بسیار زیرکی به نظر می‌رسد، اما بعید است که به خلاف وظیفه‌اش، خواهان تخریب عمدی روابط سازمان تحت مدیریتش با یک کشور عضو ان.پی.تی باشد.
دیدار اخیر او با نخست‌وزیر اسرائیل برای اطلاع از اسناد مورد ادعای وی نیز گرچه می‌تواند مورد اعتراض و حساسیت جمهوری اسلامی باشد، اما خارج از وظایف مدیرکل آژانس تعریف نمی‌شود.
اسرائیلی‌ها مدعی سرقت اسنادی از پروندۀ هسته‌ای ایران شده‌اند که گروسی در مقام مدیر کل آژانس، نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد هر چند که اسناد ادعایی از نظر ایران تماماً جعلی و دروغین باشند.
در واقع طبق مقررات سخت‌گیرانۀ آژانس، این بر عهدۀ جمهوری اسلامی است که جعلی بودن اسناد مورد ادعای اسرائیلی‌ها را در معرض داوری کارشناسان و افکار عمومی قرار دهد.
از نظرگاه مقام‌های جمهوری اسلامی، موجودیت اسرائیل از اساس نامشروع و جعلی است و به همین جهت نیز ادعاهایش هم نباید محل اعتنا قرار گیرد. در نظام بین‌الملل اما دیگر کشورها چنین نظری ندارند و قریب به تمام آنها اصل موجودیت اسرائیل را به عنوان عضو سازمان ملل متحد پذیرفته‌اند هر چند که به سیاست اشغالگرانۀ آن در کرانۀ باختری نیز اعتراض دارند.
بنابراین، سران کشور در مورد ماهیت نظام بین‌الملل باید واقع‌بینی بیشتری از خود نشان دهند و نقش اسرائیل و برخی رفتارهای به نظر من توطئه‌آمیز آن را دست کم نگیرند و بخصوص از یاد نبرند که بحرانی شدن برنامۀ هسته‌ای ایران تا این اندازه نیز، عمدتاً به دلیل سیاست جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و تهدید صریح یا تلویحی به نابودی آن است.
خلاصه اینکه مسئولان کشور باید به سهم خود در کنترل اوضاع بکوشند و فکر اینکه می‌توان اقتصاد و سیاست کشور را بدون احیای برجام و یا توافقی شبیه آن سر و سامان داد، یک بار و برای همیشه از سر به در کنند.
در این میان اما با وقوع هر حادثۀ تنش‌آلودی در کشور، برخی از دوستان اصلاح‌طلب آن را به "یکدست شدن قدرت" در جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند و مدعی می‌شوند که اگر سکان مدیریت اجرایی در دست یکی از اعتدال‌گرایان یا اصلاح‌طلبان بود، این مشکلات پیش نمی‌آمد.
به نظر من این نوع ادعاها فرار از رویارو شدن با واقعیات است؛ زیرا تصور کنید که الان مثلاً آقای همتی رئیس جمهور کشور بود. آیا واقعاً کاری از او برمی‌آمد یا اینکه شرایط از هر جهت بخصوص برای اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان مشکل‌تر و بغرنج‌تر بود.
این دوستان در پاسخ، پیشرفت مذاکرات در ماه‌های آخرِ دولت حسن روحانی را مثال می‌آورند، اما پاسخ نمی‌دهند که اگر تصمیم‌گیری در این باره، در حیطۀ اختیارات قوۀ مجریه بود، چرا توافقنامه در همان زمان آقای روحانی امضا نشد و غائله پایان نگرفت؟
به واقع، ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در ایران آرایشی به خود گرفته است که تصمیمات سرنوشت‌ساز فقط از جانب جناح اصولگرا امکان‌پذیر است. حال این جناح در معرض دو راهی نجات کشور یا بی‌ثبات کردن آن قرار گرفته است. به نظرم لازم است آن را تشویق به تصمیم‌گیری درست کرد، اما اگر تصمیم درست را هم نگیرد به معنای نجات بخش بودنِ گزینۀ "حاکمیت دوگانه" در شرایط امروزِ کشور نخواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
#رافائل_گروسی
#اسرائیل
#حاکمیت_یکدست
#حاکمیت_دوگانه
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
توافق در دسترس است!

بله، توافق در دسترس است؛ اما فقط نمی‌شود به آن دست زد!
گویند در مثل مناقشه نیست. در قدیم‌الایام بچه‌های شیطان شهرِ ما لبۀ سکۀ درشتی را سوراخ می‌کردند و نخ نازکِ درازی را از آن عبور می‌دادند. آنها سپس سکه را وسط بازار در محل دید عابران می‌گذاشتند و خود با در دست داشتن سرِ دیگرِ نخ، در گوشۀ مغازه‌ای پنهان می‌شدند و به انتظار می‌نشستند.
در همان حال، یک روستایی از راه می‌رسید و چشمش به سکه می‌افتاد. او ابتدا با چشمانی گشاده و حیرت‌زده، اطرافش را خوب می‌پایید تا مطمئن شود آیا کسی متوجه او هست یا نه. وقتی مطمئن می‌شد کسی به او توجهی ندارد، به سرعت خم می‌شد و دست به سوی سکه می‌برد. در همان حال، بچه‌های بی‌تربیت که پنهانی منتظر و مراقب این صحنه بودند، نخِ سکه را می‌کشیدند و آن را از دم دست روستایی دور می‌کردند. روستایی بینوا گیج و منگ می‌شد و بار دیگر به سمت سکه هجوم می‌برد، اما باز هم بچه‌ها نخ را می‌کشیدند و این کار را بارها تکرار می‌کردند.
نهایتاً هنگامی که مرد روستایی به حالِ خمیده در پی شکار سکه به تقلّا افتاده بود، بچه‌های بی‌ادب از گوشۀ مغازه بیرون می‌خزیدند و شلیک خنده را سر می‌دادند! بقیۀ داستان هم که قابلِ حدس است.
این داستان از یک جنبه به ماجرای مذاکرات برجام بی‌شباهت نیست. به گمانم اسرائیلی‌ها در قصۀ توافق برجام، همان بچه‌های بی‌تربیتی هستند که سرِ نخِ متصل به سکه را در دست گرفته و در گوشه‌ای پنهان شده‌اند. همین که طرف‌های توافق دست‌شان را به سمت سکه دراز می‌کنند، آنان نخ را می‌کشند و سکه را از دسترس‌شان خارج می‌کنند. احتمالاً راز اینکه مقام‌های ایرانی و آمریکایی و اروپایی و روسی و چینی، همگی از در دسترس بودن توافق سخن می‌گویند اما عملاً دست‌شان به آن نمی‌رسد، همین باشد!
#احمد_زیدآبادی
#احیای_برجام
#اسرائیل
#آمریکا
#جمهوری_اسلامی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
چیز عجیبی است؟

اینکه دولت اسرائیل خواهان مرگ نهایی برجام باشد، اصلاً چیز عجیبی نیست!
اینکه اصولگرایان تندرو تمام مواضع رسمی دولت اسرائیل در بارۀ احیای برجام را از جنسِ"عملیات فریب" یا "ره‌گم‌کنی" یا "جنگ زرگری" بدانند هم اصلاً چیز عجیبی نیست!
اینکه نهادهای تصمیم‌گیر اختیار خود را به دست این تندروها دهند و توطئه‌اندیشی خالصِ آنها را جدی بگیرند، چیز عجیبی است یا آن هم اصلاً چیز عجیبی نیست؟
#احمد_زیدآبادی
#اسرائیل
#احیای_برجام
#اصولگرایان_تندرو
#توطئه_اندیشی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii