من خواب میبینم کم آوردم
خوابی که بیداری ندارد هیچ
جز باد محصولی نخواهد داشت
هرکس به خاکِ غم بکارد هیچ
در من خیابانی ست آویزان
از َرخت های خالی از آدم
هی چکه چکه بغض می ریزند
بر سنگ فرش طاقتم کم کم
در من جنینی خودکشی کرده
با بند نافِ وهم و افسانه
در من رسولی ازجنون مبعوث
در من خداوندیست ،دیوانه
شاید مرا هم مرده زاییده
مادر شبیه بچه ی اول
شاید جهان غیر از توهم نیست
ای داد ازین افکار لاینحل
من چرت بعد از ظهر یک گاوم
بعد از زمان شیر دوشیدن
دائم به مسلخ می روم در فکر
سر می روم ازبیخودی بودن
سر می روم از بیخودی بودن
از فلسفه از عشق از عرفان
سر می بُرم این عصر خالی را
در انتهای پوچی انسان
#احمد_جم
@ahmadjam7
آیدی اینستاگرام
@ahmad_jam7
خوابی که بیداری ندارد هیچ
جز باد محصولی نخواهد داشت
هرکس به خاکِ غم بکارد هیچ
در من خیابانی ست آویزان
از َرخت های خالی از آدم
هی چکه چکه بغض می ریزند
بر سنگ فرش طاقتم کم کم
در من جنینی خودکشی کرده
با بند نافِ وهم و افسانه
در من رسولی ازجنون مبعوث
در من خداوندیست ،دیوانه
شاید مرا هم مرده زاییده
مادر شبیه بچه ی اول
شاید جهان غیر از توهم نیست
ای داد ازین افکار لاینحل
من چرت بعد از ظهر یک گاوم
بعد از زمان شیر دوشیدن
دائم به مسلخ می روم در فکر
سر می روم ازبیخودی بودن
سر می روم از بیخودی بودن
از فلسفه از عشق از عرفان
سر می بُرم این عصر خالی را
در انتهای پوچی انسان
#احمد_جم
@ahmadjam7
آیدی اینستاگرام
@ahmad_jam7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نه تاب جفا نه میل لذت داریم
عمریست ز نام عشق وحشت داریم
از غربتِ بیکسی نترسان ما را
ما خدمت بیکسی ارادت داریم
#احمد_جم
خوانش
#رضا_وکیلی
@ahmadjam7
عمریست ز نام عشق وحشت داریم
از غربتِ بیکسی نترسان ما را
ما خدمت بیکسی ارادت داریم
#احمد_جم
خوانش
#رضا_وکیلی
@ahmadjam7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما هر چه بلا بود کشیدیم و نمردیم
ولله که سگ نیز به سگ جانی ما نیست
#احمد_جم
#بیتی_از_غزل
@ahmadjam7
خوانش
مهندس ارشاد آرین فرد
از هرات افغانستانِ شریف
ولله که سگ نیز به سگ جانی ما نیست
#احمد_جم
#بیتی_از_غزل
@ahmadjam7
خوانش
مهندس ارشاد آرین فرد
از هرات افغانستانِ شریف
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نه بدهکار و نه بودیم طلبکار کسی
بخت آن خوش که نشد باعث آزار کسی
گر چه ما سرو قدان را ثمری نیست ولی
تکیه چون تاک ندادیم به دیوار کسی
بار هرکس به زمین ماند به دوش آوردم
بار غم بردم و هرگز نشدم بار کسی
به قیامت دل آبی صفتم هست گواه
که بجز عشق نبودیم طرفدار کسی
راز آرامش و آسایشم این بود که من
دل سپردم به کم خود نه به بسیار کسی
از دل ساده خود گفتم اگر حرفی بود
دست دزدی نزدم هیچ به آثار کسی
به مزارم بنویسید که این خسته جگر
می توانست و نشد باعث آزار کسی
#احمد_جم
@ahmadjam7
خوانش
#سجاد_علی_محمدی عزیز
شعری از کتاب شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
بخت آن خوش که نشد باعث آزار کسی
گر چه ما سرو قدان را ثمری نیست ولی
تکیه چون تاک ندادیم به دیوار کسی
بار هرکس به زمین ماند به دوش آوردم
بار غم بردم و هرگز نشدم بار کسی
به قیامت دل آبی صفتم هست گواه
که بجز عشق نبودیم طرفدار کسی
راز آرامش و آسایشم این بود که من
دل سپردم به کم خود نه به بسیار کسی
از دل ساده خود گفتم اگر حرفی بود
دست دزدی نزدم هیچ به آثار کسی
به مزارم بنویسید که این خسته جگر
می توانست و نشد باعث آزار کسی
#احمد_جم
@ahmadjam7
خوانش
#سجاد_علی_محمدی عزیز
شعری از کتاب شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان...
#احمد_جم
@ahmadjam7
خوانش
#رضا_داعی
ارسالی از افغانستان شریف 🦋
#احمد_جم
@ahmadjam7
خوانش
#رضا_داعی
ارسالی از افغانستان شریف 🦋
در ملک سخن خدای بی آغازیم
ما شعبده نه ،فراتر از اعجازیم
ای آنکه به قصد بال ما می آیی
ولله که ما پرنده نه ،پروازیم...
#احمد_جم
@ahmadjam7
ما شعبده نه ،فراتر از اعجازیم
ای آنکه به قصد بال ما می آیی
ولله که ما پرنده نه ،پروازیم...
#احمد_جم
@ahmadjam7
بسم لله اگر به دلبری می آیی
ای ماه که مثل مشتری می آیی
تک بیتی صائبی مگر لامصب
هر بار به شکل بهتری می آیی
یک دوره شدی به شاه بیتی معروف
این دوره به بیت رهبری می آیی
ماندم چه کنم که دوری و در ذهنم
انگار همین دور و بری می آیی
صدنامه ز من به بال خود می بندد
هر شب که به خواب کفتری می آیی
عیسی و مرا هر دو به سختی کشتی
کی ساده به هر بی پدری می آیی!
از با خبرانیم و نمی دانستیم
ای عشق تو در بی خبری می آیی
#احمد_جم
@ahmadjam7
غزلی از مجموعه شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
پ ن
عرض ادب خدمت دوستان راستین
چند روز پیش
با ناشر محترم جناب بیگی صحبت کردم
فرمودند که تعداد کتاب های باقی مونده بسیار محدود هست و من هم اعلام آمادگی برای چاپ دوم نکردم( فعلا )
و شاید هم مثل مجموعه رسوایی انگور .... بشود ، به هر حال آمدم که تشکر کنم از دوستان خوبم که با خرید کتاب از فعالیت هنری ما حمایت کردند
مهرتون مدام 💙
ای ماه که مثل مشتری می آیی
تک بیتی صائبی مگر لامصب
هر بار به شکل بهتری می آیی
یک دوره شدی به شاه بیتی معروف
این دوره به بیت رهبری می آیی
ماندم چه کنم که دوری و در ذهنم
انگار همین دور و بری می آیی
صدنامه ز من به بال خود می بندد
هر شب که به خواب کفتری می آیی
عیسی و مرا هر دو به سختی کشتی
کی ساده به هر بی پدری می آیی!
از با خبرانیم و نمی دانستیم
ای عشق تو در بی خبری می آیی
#احمد_جم
@ahmadjam7
غزلی از مجموعه شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
پ ن
عرض ادب خدمت دوستان راستین
چند روز پیش
با ناشر محترم جناب بیگی صحبت کردم
فرمودند که تعداد کتاب های باقی مونده بسیار محدود هست و من هم اعلام آمادگی برای چاپ دوم نکردم( فعلا )
و شاید هم مثل مجموعه رسوایی انگور .... بشود ، به هر حال آمدم که تشکر کنم از دوستان خوبم که با خرید کتاب از فعالیت هنری ما حمایت کردند
مهرتون مدام 💙
در خیالم با تو رفتم تا شبی پر شور تر
قبل از آغاز جهان شاید کمی هم دور تر
ماهتابی،تازه فهمیدم چرا نقاش هم
روی بعضی چهره ها را می کشد پر نور تر
(آمدم مقیاس کردم)مستی ات را با شراب
مست بنیادی، ولیکن تاک تر، انگور تر
من نمی رنجم که فحشم می دهی جای سلام
ای به قربان دهانت لطف کن ناجور تر!
واقعا دستور دل بود آمدم بوسیدمت
اولش مامور بودم آخرش معذور تر
گر من و دنیا تو را با غیر بینیم آشنا
کور بادا چشم من ،چشمان دنیا کور تر
یا تو باید مال من باشی و یا از ایلتان
خاک گورستان ده را می کنم پر گور تر
#احمد_جم
@ahmadjam7
غزلی از مجموعه شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
تهیه کتاب از طریق سایت
ایران کتاب ...
آی دی پیج اینستاگرام
@ahmad_jam7
قبل از آغاز جهان شاید کمی هم دور تر
ماهتابی،تازه فهمیدم چرا نقاش هم
روی بعضی چهره ها را می کشد پر نور تر
(آمدم مقیاس کردم)مستی ات را با شراب
مست بنیادی، ولیکن تاک تر، انگور تر
من نمی رنجم که فحشم می دهی جای سلام
ای به قربان دهانت لطف کن ناجور تر!
واقعا دستور دل بود آمدم بوسیدمت
اولش مامور بودم آخرش معذور تر
گر من و دنیا تو را با غیر بینیم آشنا
کور بادا چشم من ،چشمان دنیا کور تر
یا تو باید مال من باشی و یا از ایلتان
خاک گورستان ده را می کنم پر گور تر
#احمد_جم
@ahmadjam7
غزلی از مجموعه شب بی خاتمه
نشر فصل پنجم
تهیه کتاب از طریق سایت
ایران کتاب ...
آی دی پیج اینستاگرام
@ahmad_jam7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من دیو ماندم تا بیایی دلبرم باشی
دلبر که نه اصلا خدا پیغمبرم باشی
من حاضرم حتی به قرآن شیخ هم باشم
تنها اگر یک بار پای منبرم باشی
یک جور میخواهم، ولش کن کار دشواریست
چون بیت پایینی تمام باورم باشی
هم پر کنایه، هم پر از اندوه، هم مومن
مثل الهی شکر های مادرم باشی!
یک روز زانو میزنم پیشت و می گویم
تا بی نهایت میتوانی همسرم باشی؟
خانم جسارت میکنم تصمیم من این است
باید دلیل روزهای بهترم باشی
با بوسه باید بشکنی روزی طلسمم را
من دیو ماندم تا بیایی دلبرم باشی
#احمدجم
خوانش فاطیما
ارسالی از افغانستان شریف 💙
@ahmad_jam7
دلبر که نه اصلا خدا پیغمبرم باشی
من حاضرم حتی به قرآن شیخ هم باشم
تنها اگر یک بار پای منبرم باشی
یک جور میخواهم، ولش کن کار دشواریست
چون بیت پایینی تمام باورم باشی
هم پر کنایه، هم پر از اندوه، هم مومن
مثل الهی شکر های مادرم باشی!
یک روز زانو میزنم پیشت و می گویم
تا بی نهایت میتوانی همسرم باشی؟
خانم جسارت میکنم تصمیم من این است
باید دلیل روزهای بهترم باشی
با بوسه باید بشکنی روزی طلسمم را
من دیو ماندم تا بیایی دلبرم باشی
#احمدجم
خوانش فاطیما
ارسالی از افغانستان شریف 💙
@ahmad_jam7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حاصل جمع دو صفرم ،حاصل بی حاصلی
خانه زادِ بی نصیبی ، پیشکارِ کاهلی
من همان دریای در پندارتان هستم ،همان
اشک های بی شمار صخره های ساحلی
این منم جمع نقیضین، شبه روشنفکر خوب
مانده در افکار کافی ، نطق های راسِلی
چشم بخشش دارم از لطف خدا با اینکه من
در بدی شیخ الرییسم ،مجتهد در غافلی
مهربانا،حال ما را با گذشته ها مسنج
کعبه هم بتخانه بوده روزگار جاهلی
ریشه در خاک و سرم دارد هوای آسمان
وای از سر به هوایی وای ازین پا در گلی
#احمد_جم
@ahmad_jam7
آی دی پیج اینستاگرام
@ahmad_jam7
خانه زادِ بی نصیبی ، پیشکارِ کاهلی
من همان دریای در پندارتان هستم ،همان
اشک های بی شمار صخره های ساحلی
این منم جمع نقیضین، شبه روشنفکر خوب
مانده در افکار کافی ، نطق های راسِلی
چشم بخشش دارم از لطف خدا با اینکه من
در بدی شیخ الرییسم ،مجتهد در غافلی
مهربانا،حال ما را با گذشته ها مسنج
کعبه هم بتخانه بوده روزگار جاهلی
ریشه در خاک و سرم دارد هوای آسمان
وای از سر به هوایی وای ازین پا در گلی
#احمد_جم
@ahmad_jam7
آی دی پیج اینستاگرام
@ahmad_jam7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موهای سیاهش شب پر خواب اساطیر
بالا تنه اش حوری و قوس کمرش اسب
در خانه ی من هست زنی، آی عزیزان
یک نیمه اش افسانه و نیم دگرش اسب
با پیرهن ابر به تن آمده از وهم
در هاله ی عصیان و تب تند گل سرخ
خوی کرده و خندان لب سرمست،غزلخوان
با موی پریشان و تب تند گل سرخ
نجوا شد و بارید به گوشم که فلانی
از پشت قرون آمده ام از شرف شعر
از شش جهتم راه ببستند ولی من
از بی جهتی آمده ام از طرف شعر
برخیز که فرصت کم و اندوه زیاد است
می ریز که دنیا دو دمی بیش نباشد
دنیا که عقیم است چه عقبا چه هراسی
یک نطفه دراین خواجه ی بی ریش نباشد
هی شعله شدو همت فرزانگیم سوخت
هی شعله شدو طاقت پروانگیم سوخت
من اهل جنون بودم طامات و سه نقطه
هی شعله شد و کسوت دیوانگی ام سوخت
من بوسه زدم بوسه به اسرار گل سرخ
آن لب که زدم بوسه به آن سوخت مرا سوخت
من با که بگویم که پریزاد من از ناز
با بوسه لبم را به ابدزار عدم دوخت
چون بوی گل از کاکل گل رفت پس از آن
هی دود شد و دود شد و دود شد و رفت
من کوه ترین کوه جهانم به تن خاک
او رود شد و رود شد و رود شد و رفت
#احمد_جم
@ahmad_jam7
آیدی اینستا ahmad_jam7@
بالا تنه اش حوری و قوس کمرش اسب
در خانه ی من هست زنی، آی عزیزان
یک نیمه اش افسانه و نیم دگرش اسب
با پیرهن ابر به تن آمده از وهم
در هاله ی عصیان و تب تند گل سرخ
خوی کرده و خندان لب سرمست،غزلخوان
با موی پریشان و تب تند گل سرخ
نجوا شد و بارید به گوشم که فلانی
از پشت قرون آمده ام از شرف شعر
از شش جهتم راه ببستند ولی من
از بی جهتی آمده ام از طرف شعر
برخیز که فرصت کم و اندوه زیاد است
می ریز که دنیا دو دمی بیش نباشد
دنیا که عقیم است چه عقبا چه هراسی
یک نطفه دراین خواجه ی بی ریش نباشد
هی شعله شدو همت فرزانگیم سوخت
هی شعله شدو طاقت پروانگیم سوخت
من اهل جنون بودم طامات و سه نقطه
هی شعله شد و کسوت دیوانگی ام سوخت
من بوسه زدم بوسه به اسرار گل سرخ
آن لب که زدم بوسه به آن سوخت مرا سوخت
من با که بگویم که پریزاد من از ناز
با بوسه لبم را به ابدزار عدم دوخت
چون بوی گل از کاکل گل رفت پس از آن
هی دود شد و دود شد و دود شد و رفت
من کوه ترین کوه جهانم به تن خاک
او رود شد و رود شد و رود شد و رفت
#احمد_جم
@ahmad_jam7
آیدی اینستا ahmad_jam7@
عشق بی جوهر کجا و عشق با جوهر کجا
خنده ی دایه کجا و خنده ی مادر کجا
کی گدا قارون شود،در کیمیای هست و نیست
زنگ ذاتِ مس کجا و رنگ ذاتِ زر کجا
هر سر پستی نمی ساید به سقف آسمان
بار روی گردن ما ها کجا و سر کجا
نیست هر صاحب مقامی لایق نام بلند
مالک اُشتُر کجا و مالک اشتر کجا
هرکسی در حد فهم خود خدا رادیده است
حد فهم ما کجا و حد پیغمبر کجا
این قیاس از پستی دنیاست اُف بر روزگار
نحسِ ناپاکِ ابوسفیان کجا حیدر کجا
گفتنی بسیار دارم حیف از بخت قلم
حجم شور ما کجا و طاقت دفتر کجا
#احمد_جم
@ahmadjam7
آیدی اینستاگرام
@ahmad_jam7
خنده ی دایه کجا و خنده ی مادر کجا
کی گدا قارون شود،در کیمیای هست و نیست
زنگ ذاتِ مس کجا و رنگ ذاتِ زر کجا
هر سر پستی نمی ساید به سقف آسمان
بار روی گردن ما ها کجا و سر کجا
نیست هر صاحب مقامی لایق نام بلند
مالک اُشتُر کجا و مالک اشتر کجا
هرکسی در حد فهم خود خدا رادیده است
حد فهم ما کجا و حد پیغمبر کجا
این قیاس از پستی دنیاست اُف بر روزگار
نحسِ ناپاکِ ابوسفیان کجا حیدر کجا
گفتنی بسیار دارم حیف از بخت قلم
حجم شور ما کجا و طاقت دفتر کجا
#احمد_جم
@ahmadjam7
آیدی اینستاگرام
@ahmad_jam7
أَلا حَبَّذا سَلمى الفؤادِ وَ حَبَّذا
زيارَتُها لَو يُستَطاعُ التَزاوُرُ
سَتَبقى لَها في مُضمَر القَلبِ والحَشا
سَريرَةُ وُدٍّ يَومَ تُبلى السَرائِرُ
الأَحوَصِ الأنصاری
چه دوست داشتنی است سَلمی -آرامشِ قلب- و چه دوست داشتنی است زیارتش، اگر می توانستیم همدیگر را زیارت کنیم.
رازِ عشقِ تو در قلب و روح او خواهد ماند تا بدان روز که رازها بر ملا شود
الاحمدُ جم مِن قصيدهِِ، حیثُ یَقول:
می پَرم بی عشق از خواب بلند زندگی
مثل اینکه خواب نادر شاه را بیند هرات.
#الاحوص_انصاری
#احمد_جم
@insanity_imagination_history
سپاس از دکتر حسنی عزیز ❤️🦋
@ahmadjam7
زيارَتُها لَو يُستَطاعُ التَزاوُرُ
سَتَبقى لَها في مُضمَر القَلبِ والحَشا
سَريرَةُ وُدٍّ يَومَ تُبلى السَرائِرُ
الأَحوَصِ الأنصاری
چه دوست داشتنی است سَلمی -آرامشِ قلب- و چه دوست داشتنی است زیارتش، اگر می توانستیم همدیگر را زیارت کنیم.
رازِ عشقِ تو در قلب و روح او خواهد ماند تا بدان روز که رازها بر ملا شود
الاحمدُ جم مِن قصيدهِِ، حیثُ یَقول:
می پَرم بی عشق از خواب بلند زندگی
مثل اینکه خواب نادر شاه را بیند هرات.
#الاحوص_انصاری
#احمد_جم
@insanity_imagination_history
سپاس از دکتر حسنی عزیز ❤️🦋
@ahmadjam7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نه تاب جفا نه میل لذت داریم
عمریست ز نام عشق وحشت داریم
از غربتِ بیکسی نترسان ما را
ما خدمت بیکسی ارادت داریم
#احمد_جم
دکلماتور
نغمه بشیر
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
عمریست ز نام عشق وحشت داریم
از غربتِ بیکسی نترسان ما را
ما خدمت بیکسی ارادت داریم
#احمد_جم
دکلماتور
نغمه بشیر
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نهنگا هر چی ام عاشق که باشن
یه روزی از چِش دریا می افتن ...
#احمد_جم
دوستی امروز این ویدئو را برای من فرستاد که ظاهراً در محفل شعری خوانده شده
و جالب بود ...
و ما هم گفتیم از فراموشان مباد آنکس که ما را یاد کرد 🦋
اجرای اثر توسط جناب محمد عسگری از نوازندگان چیره دست دوتار خراسان
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
یه روزی از چِش دریا می افتن ...
#احمد_جم
دوستی امروز این ویدئو را برای من فرستاد که ظاهراً در محفل شعری خوانده شده
و جالب بود ...
و ما هم گفتیم از فراموشان مباد آنکس که ما را یاد کرد 🦋
اجرای اثر توسط جناب محمد عسگری از نوازندگان چیره دست دوتار خراسان
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
احمد _جم_1744008249054
<unknown>
دلُم دل بی زمونی دادُم از دل
به بادُم داده دل ،فریادُم از دل
مونه هردم گرفتار غمی کِرد
مگر مردن کنه آزادُم از دل
دل مو دل نبی بار بلا بی
که هر ساعت به داغی مبتلا بی
گمونُم لحظه خلُقم ته عرش
فقط مشتی ز خاک کربلا بی
به سر بند و به پا زنجیرُم از دل
شبی داد خُومِه میگیرُم از دل
یکی مردی کنه خینش بریزه
به اولاد علی که سیرم از دل
دل حسرت به بارُم دی ولُم کن
شکسته پرّ و بالُم دی ولُم کن
مُو میترسُم که بعد مردنُم هم
درآیی از مزارُم دی ولُم کن
شدُم حسرت زیاد و تنگ روزی
دل خونُم الهی که بسوزی
چی طاهر لخت و عریونُم تو کِردی
کی سی بختُم قبای غم بدوزی
#احمد_جم
#دو_بیتی
دکلمه احمد جم
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
به بادُم داده دل ،فریادُم از دل
مونه هردم گرفتار غمی کِرد
مگر مردن کنه آزادُم از دل
دل مو دل نبی بار بلا بی
که هر ساعت به داغی مبتلا بی
گمونُم لحظه خلُقم ته عرش
فقط مشتی ز خاک کربلا بی
به سر بند و به پا زنجیرُم از دل
شبی داد خُومِه میگیرُم از دل
یکی مردی کنه خینش بریزه
به اولاد علی که سیرم از دل
دل حسرت به بارُم دی ولُم کن
شکسته پرّ و بالُم دی ولُم کن
مُو میترسُم که بعد مردنُم هم
درآیی از مزارُم دی ولُم کن
شدُم حسرت زیاد و تنگ روزی
دل خونُم الهی که بسوزی
چی طاهر لخت و عریونُم تو کِردی
کی سی بختُم قبای غم بدوزی
#احمد_جم
#دو_بیتی
دکلمه احمد جم
@ahmadjam7
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مُو موسی هم بشُم آسیه از آبُم نمیگیره
#احمد_جم
دکلماتور ها
عزت الله حیدری
فرید احمد محمدی
از هرات
افغانستان شریف ...
🦋
@ahmadjam7
#احمد_جم
دکلماتور ها
عزت الله حیدری
فرید احمد محمدی
از هرات
افغانستان شریف ...
🦋
@ahmadjam7
ای خفته به سرسرای مهتاب
ما را ز غمت نمی برد خواب
ما بی تو دچار اضطرابیم
چون خانه ی در مسیر سیلاب
ولله قسم کسی ندارد
در پیش شما محل اِعراب
بی توست شکستنم مسلَم
مانند ُبتی میان طلَاب
عاشق شده ام نگو که دیر است
دیوانه نمی شناسد آداب
بیچاره دلم شد از نگاهت
ایران پس از ورود اعراب
تر کن لب خویش و بوسه ای ده
رسم است به ذبح می دهند آب
دریاب مرا که تا نیفتم
در محفل دوستان ناباب
دیوانه ی لر تبار شعرم
چون شیخ اجل ندارم اعصاب
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
ای ماه رخ خیال پیکر
ای حد تو از بشر فراتر
تصمیم مجلل شکفتن
در باور پونه ها و شبدر
بالله تفاوت تو و ماه
چون فرق کبوتر است و کفتر
دیشب که تو را به خواب دیدم
در گوش تو بود دُب اکبر
پیداست نمیشناسد اصلا
موهای فرت خدا پیمبر
من مطمئنم که دست گرمت
در دست من است دست آخر
من غرق توام غرق وصالت
از روز ازل شد این مقدر
معنی ندهد خدا وکیلی
تو باشی و من بی سر و همسر
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
از برکت تو شدیم شاعر
مشهور به سعدی معاصر
هرچند که در بیان عشقت
همواره زبان ماست قاصر
پیداست خدا که آفریدت
از خلق تو برده حظ وافر
یک روز به ناز ،روبه رویم
لبخند زدی همین اواخر
لبخند زدی و باز آورد
الماس ز کوه نور نادر
خندیدی و بعد از آن چه بودم
آن هیچ قصیده ی مظاهر
پا پس نکشم ولی من از تو
از دست نداده ام مشاعر
در کار توام نمی توانم
چون برق رود شبیه شاطر
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
چندیست که دل به کار ناید
هی دام نهم شکار ناید
خشکیده درخت خاطر من
با کود و هرس به بار ناید
فهمیده دلم که بخت و اقبال
با همت و پشتکار ناید
گفتند که شرط عشق پاکیست
بر مردم نابکار ناید
حلاجی عشق کارمرد است
هر پنبه زنی به دار ناید
با این همه افضلم به عالم
چون هیچِ تو در شمار ناید
بگذشت و ندید حال ما را
دارا طرف ندار ناید
میگفت کسی از عشق بگریز
مردیم ز ما فرار ناید
باید که به قدر وسع کوشم
ننگ است چو در کنار ناید
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
از ریشه درخت غم برآیو
محبوبُم اگر ز در درآیو
خاموش کُنُم چراغ مه را
مه پاره اگر به بستر آیو
ولله اگر سرم رود ،تن_
در پشت سر تو بی سر آیو
خارُم کنه حق اگر زمونی
گل از تو به دیده بهتر آیو
از باغ لبت چنان بچینُم
تا قحطی گل به قمصر آیو
مو فال زدُم که خواجه خوش گفت
خوش باش که دور غم سر آیو
القصه مگر خرُم که وقتی
قسمت شده کام دل بر آیو
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
#احمد_جم
به بهانه ی روز بزرگداشت سعدیِ جان ابر شاعرِ تمام ، قسمتی از این
ترجیعبندی را که در هفت بند سروده شده و در کتاب شب بی خاتمه به چاپ رسیده را به اشتراک گذاشتیم باشد که حال دلتان خوب شود ✌️💚
#شب-بی-خاتمه
#فصل-پنجم
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
نحوه سفارش کتاب از سایت ایران کتاب...
@ahmadjam7
ما را ز غمت نمی برد خواب
ما بی تو دچار اضطرابیم
چون خانه ی در مسیر سیلاب
ولله قسم کسی ندارد
در پیش شما محل اِعراب
بی توست شکستنم مسلَم
مانند ُبتی میان طلَاب
عاشق شده ام نگو که دیر است
دیوانه نمی شناسد آداب
بیچاره دلم شد از نگاهت
ایران پس از ورود اعراب
تر کن لب خویش و بوسه ای ده
رسم است به ذبح می دهند آب
دریاب مرا که تا نیفتم
در محفل دوستان ناباب
دیوانه ی لر تبار شعرم
چون شیخ اجل ندارم اعصاب
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
ای ماه رخ خیال پیکر
ای حد تو از بشر فراتر
تصمیم مجلل شکفتن
در باور پونه ها و شبدر
بالله تفاوت تو و ماه
چون فرق کبوتر است و کفتر
دیشب که تو را به خواب دیدم
در گوش تو بود دُب اکبر
پیداست نمیشناسد اصلا
موهای فرت خدا پیمبر
من مطمئنم که دست گرمت
در دست من است دست آخر
من غرق توام غرق وصالت
از روز ازل شد این مقدر
معنی ندهد خدا وکیلی
تو باشی و من بی سر و همسر
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
از برکت تو شدیم شاعر
مشهور به سعدی معاصر
هرچند که در بیان عشقت
همواره زبان ماست قاصر
پیداست خدا که آفریدت
از خلق تو برده حظ وافر
یک روز به ناز ،روبه رویم
لبخند زدی همین اواخر
لبخند زدی و باز آورد
الماس ز کوه نور نادر
خندیدی و بعد از آن چه بودم
آن هیچ قصیده ی مظاهر
پا پس نکشم ولی من از تو
از دست نداده ام مشاعر
در کار توام نمی توانم
چون برق رود شبیه شاطر
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
چندیست که دل به کار ناید
هی دام نهم شکار ناید
خشکیده درخت خاطر من
با کود و هرس به بار ناید
فهمیده دلم که بخت و اقبال
با همت و پشتکار ناید
گفتند که شرط عشق پاکیست
بر مردم نابکار ناید
حلاجی عشق کارمرد است
هر پنبه زنی به دار ناید
با این همه افضلم به عالم
چون هیچِ تو در شمار ناید
بگذشت و ندید حال ما را
دارا طرف ندار ناید
میگفت کسی از عشق بگریز
مردیم ز ما فرار ناید
باید که به قدر وسع کوشم
ننگ است چو در کنار ناید
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
از ریشه درخت غم برآیو
محبوبُم اگر ز در درآیو
خاموش کُنُم چراغ مه را
مه پاره اگر به بستر آیو
ولله اگر سرم رود ،تن_
در پشت سر تو بی سر آیو
خارُم کنه حق اگر زمونی
گل از تو به دیده بهتر آیو
از باغ لبت چنان بچینُم
تا قحطی گل به قمصر آیو
مو فال زدُم که خواجه خوش گفت
خوش باش که دور غم سر آیو
القصه مگر خرُم که وقتی
قسمت شده کام دل بر آیو
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم
#احمد_جم
به بهانه ی روز بزرگداشت سعدیِ جان ابر شاعرِ تمام ، قسمتی از این
ترجیعبندی را که در هفت بند سروده شده و در کتاب شب بی خاتمه به چاپ رسیده را به اشتراک گذاشتیم باشد که حال دلتان خوب شود ✌️💚
#شب-بی-خاتمه
#فصل-پنجم
آیدی اینستا
@ahmad_jam7
نحوه سفارش کتاب از سایت ایران کتاب...
@ahmadjam7