This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!
ﭼﻪ ﺷﺎﺩی ها ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ...
ﭼﻪ ﺑﺎﺯی ها ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...
ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛُﻨﺪ ﺷﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...
ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...
ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين...
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ..!
#سهراب_سپهری
#بوشهر
... ♥️
ﭼﻪ ﺷﺎﺩی ها ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ...
ﭼﻪ ﺑﺎﺯی ها ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...
ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛُﻨﺪ ﺷﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...
ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...
ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين...
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ..!
#سهراب_سپهری
#بوشهر
... ♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
حس تنهای درونم می گوید
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری
و خدا
اول و آخر با توست
و خداوند عشق است!
#سهراب_سپهری
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
حس تنهای درونم می گوید
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری
و خدا
اول و آخر با توست
و خداوند عشق است!
#سهراب_سپهری
روزگارم این است
دلخوشم با غزلی
تکه نانی
آبی
جمله ی کوتاهی
یا به شعر نابی
و اگر باز بپرسی،
گویم
دلخوشم با نفسی
حبه قندی
چایی
صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
دل خوشی ها کم نیست،
دیده ها نابیناست
#سهراب_سپهری
❄️❄️❄️
دلخوشم با غزلی
تکه نانی
آبی
جمله ی کوتاهی
یا به شعر نابی
و اگر باز بپرسی،
گویم
دلخوشم با نفسی
حبه قندی
چایی
صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
دل خوشی ها کم نیست،
دیده ها نابیناست
#سهراب_سپهری
❄️❄️❄️
من هوای خودم را مینوشم
و در دوردست خودم تنها نشستهام
انگشتم خاكها را زیر و رو میكند
و تصویرها را به هم میپاشد،
میلغزد، خوابش میبرد
تصویری میكشد تصویری سبز ؛
شاخهها ... برگها
روی باغهای روشن پرواز میكنم
چشمانم لبریز علفها میشود
و تپشهایم با
شاخ و برگها میآمیزد
میپرم، میپرم !
#سهراب_سپهری
🍃
و در دوردست خودم تنها نشستهام
انگشتم خاكها را زیر و رو میكند
و تصویرها را به هم میپاشد،
میلغزد، خوابش میبرد
تصویری میكشد تصویری سبز ؛
شاخهها ... برگها
روی باغهای روشن پرواز میكنم
چشمانم لبریز علفها میشود
و تپشهایم با
شاخ و برگها میآمیزد
میپرم، میپرم !
#سهراب_سپهری
🍃
کار ما نیست
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
کار ما نیست
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
کار ما نیست
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم
و سر خوان برویم
صبحها وقتی خورشید در میآيد
متولد بشویم
هیجانها را
پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا
پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران
به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره
باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم...
#سهراب_سپهری
🌿
خانه دوست کجاست؟
نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از
خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ
پرهای صداقت آبی است...
#سهراب_سپهری
نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از
خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ
پرهای صداقت آبی است...
#سهراب_سپهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت
حرف زد
نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است
#سهراب سپهری
.
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت
حرف زد
نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است
#سهراب سپهری
.
در نبندیم به نور،
در نبندیم به
آرامش پُرمهر نسیم،
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره
با شوق سلامی بکنیم...
#سهراب_سپهری
در نبندیم به
آرامش پُرمهر نسیم،
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره
با شوق سلامی بکنیم...
#سهراب_سپهری
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم...
🖋 #سهراب_سپهری
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم...
🖋 #سهراب_سپهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست.
مرگ وارونه یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید.
مرگ با خوشه انگور میآید به دهان.
مرگ در حنجره سرخ گلو میخواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.
مرگ گاهی ریحان میچیند.
مرگ گاهي ودكا مي نوشد.
گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد.
و همه میدانیم.
ریههای لذت، پر اکسیژن مرگ است
#سهراب سپهری
مرگ پایان کبوتر نیست.
مرگ وارونه یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید.
مرگ با خوشه انگور میآید به دهان.
مرگ در حنجره سرخ گلو میخواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.
مرگ گاهی ریحان میچیند.
مرگ گاهي ودكا مي نوشد.
گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد.
و همه میدانیم.
ریههای لذت، پر اکسیژن مرگ است
#سهراب سپهری