✉️نامه ای به غرب✉️
شما ای اهل مغرب، از اروپایی و تگزاسی
که در آزادی و حق بیان هستید وسواسی
ز استعمارتان آبادی آوردید و ما منکر
که لابد عذر باید خواست از این قدرنشناسی
ز تبلیغ مُد هرساله تان بسیار ممنونیم
کلاه قرمز و کفش بنفش و دامن یاسی
فراوان سرو و گل بر خاک و خون افتاد در مشرق
که گردد پارک هاتان مهد کاج و لاله عباسی
به ما دادید سرگرمی ز پاس توپ و آس دل
که خود باشیم عمری بی خیال آسی و پاسی
کلاهی بر سر ما گر نهادید از محبت بود
کله گیس شما گیرم که برد از کلّه مان، طاسی
سؤالی دارم اما ای خردمندان واقع بین
چه می خواهید، این سوی جهان از شرق احساسی؟
چرا دارید تنها با شیوخ رند آدم کش
تفاهم های شمشیری توافق های گیلاسی؟
سعودی ها کجا؟ ایران کجا؟ لنز شما ما را
چرا برعکس می بیند پس از یک عمر عکاسی؟
چرا در قدس بیدارید، اما در یمن ناگه
فرو رفتید مثل خرس ها در خواب خرناسی؟
چه پايان قشنگي داشت تحقيق شما خوبان:
که از ایران ترور خیزد ز بن سلمان، دموکراسی!
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/KCRcB
شما ای اهل مغرب، از اروپایی و تگزاسی
که در آزادی و حق بیان هستید وسواسی
ز استعمارتان آبادی آوردید و ما منکر
که لابد عذر باید خواست از این قدرنشناسی
ز تبلیغ مُد هرساله تان بسیار ممنونیم
کلاه قرمز و کفش بنفش و دامن یاسی
فراوان سرو و گل بر خاک و خون افتاد در مشرق
که گردد پارک هاتان مهد کاج و لاله عباسی
به ما دادید سرگرمی ز پاس توپ و آس دل
که خود باشیم عمری بی خیال آسی و پاسی
کلاهی بر سر ما گر نهادید از محبت بود
کله گیس شما گیرم که برد از کلّه مان، طاسی
سؤالی دارم اما ای خردمندان واقع بین
چه می خواهید، این سوی جهان از شرق احساسی؟
چرا دارید تنها با شیوخ رند آدم کش
تفاهم های شمشیری توافق های گیلاسی؟
سعودی ها کجا؟ ایران کجا؟ لنز شما ما را
چرا برعکس می بیند پس از یک عمر عکاسی؟
چرا در قدس بیدارید، اما در یمن ناگه
فرو رفتید مثل خرس ها در خواب خرناسی؟
چه پايان قشنگي داشت تحقيق شما خوبان:
که از ایران ترور خیزد ز بن سلمان، دموکراسی!
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/KCRcB
🏴به آستان کریم اهل بیت عصمت و طهارت، امام حسن مجتبی(ع)🏴
🔸گرمی بازار حُسن🔸
نفحه باغ بهشت، عطر تن مجتباست
محفل کروبیان، انجمن مجتباست
در همه جا، بوی عشق گر رسد از کوی عشق
نافه آهوی عشق از ختن مجتباست
خرمی از خوی اوست، رنگ گل از روی اوست
بوی سمن گر نکوست، از چمن مجتباست
جمله ی اهل وفا، ریزه خورِ خوانِ او
ریشه جود و سخا، در سخن مجتباست
تاب فراق رسول، مرهم داغ بتول
در شب تار علی پیرهن مجتباست
کاش فلک کور بود تا که نبیند به غم
آن همه تیرِ ستم بر بدن مجتباست
شاه شهیدان حسین، تشنه لب و بی کفن
در صدد بوسه ای بر کفن مجتباست
جای قَرَن، از بقیع کاش نسیمی رسد
زان که اویس دلم در یمن مجتباست
در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست
گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست...
✍️افشین علا
✨ @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔸گرمی بازار حُسن🔸
نفحه باغ بهشت، عطر تن مجتباست
محفل کروبیان، انجمن مجتباست
در همه جا، بوی عشق گر رسد از کوی عشق
نافه آهوی عشق از ختن مجتباست
خرمی از خوی اوست، رنگ گل از روی اوست
بوی سمن گر نکوست، از چمن مجتباست
جمله ی اهل وفا، ریزه خورِ خوانِ او
ریشه جود و سخا، در سخن مجتباست
تاب فراق رسول، مرهم داغ بتول
در شب تار علی پیرهن مجتباست
کاش فلک کور بود تا که نبیند به غم
آن همه تیرِ ستم بر بدن مجتباست
شاه شهیدان حسین، تشنه لب و بی کفن
در صدد بوسه ای بر کفن مجتباست
جای قَرَن، از بقیع کاش نسیمی رسد
زان که اویس دلم در یمن مجتباست
در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست
گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست...
✍️افشین علا
✨ @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🕌 ای خفته در توس 🕌
یا ضامن آه و آهو مضمون ناب غزل ها
شور تو آهنگ اشعار مضراب ضرب المثل ها
صیاد وقتی تو باشی از دام رستن نشاید
مدهوش فهمت مفاهیم، صیدت غزال غزل ها
پابوست ای خفته در توس مهریه ی نوعروسان
دیدارت ای جان شیرین آغاز ماه عسل ها
با آرزوهای بسیار سوی تو آرند زوار
بسیار پیران که بر دوش بس کودکان در بغل ها
گیرند تا مشهدت را یک بار دیگر در آغوش
در بستر مرگ خواهند، افتد به تأخیر اجل ها
تنها تو شاهی در این ملک دلهای ما پایتختت
سلطان، تویی گرچه تاریخ بسیار بیند بدل ها
عهدی که بستیم با تو زان صبحدم در نشابور
باقی است تا صبح محشر عهدی مصون از خلل ها
با ما مدارا کن ای شاه وقتی می آییم، از راه
تنها به آمال بنگر! شرمنده ایم از عمل ها
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
یا ضامن آه و آهو مضمون ناب غزل ها
شور تو آهنگ اشعار مضراب ضرب المثل ها
صیاد وقتی تو باشی از دام رستن نشاید
مدهوش فهمت مفاهیم، صیدت غزال غزل ها
پابوست ای خفته در توس مهریه ی نوعروسان
دیدارت ای جان شیرین آغاز ماه عسل ها
با آرزوهای بسیار سوی تو آرند زوار
بسیار پیران که بر دوش بس کودکان در بغل ها
گیرند تا مشهدت را یک بار دیگر در آغوش
در بستر مرگ خواهند، افتد به تأخیر اجل ها
تنها تو شاهی در این ملک دلهای ما پایتختت
سلطان، تویی گرچه تاریخ بسیار بیند بدل ها
عهدی که بستیم با تو زان صبحدم در نشابور
باقی است تا صبح محشر عهدی مصون از خلل ها
با ما مدارا کن ای شاه وقتی می آییم، از راه
تنها به آمال بنگر! شرمنده ایم از عمل ها
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
واکنشها به پیشنهاد قزوه؛
🔹سرود ملی حماسه میخواهد؟
مشروح خبر را در لینک زیر بخوانید👇
ana.ir/fa/news/57/323358
🌐 @ana_ir
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔹سرود ملی حماسه میخواهد؟
مشروح خبر را در لینک زیر بخوانید👇
ana.ir/fa/news/57/323358
🌐 @ana_ir
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
Forwarded from افشين علا
✨ تقویم در برابر اوقات ما کم است
گوش فلک برای شکایات ما کم است
هر روز با همیم و نمی دانم از چه رو
حس می کنم که وقت ملاقات ما کم است...✨
⚡️🆔 @afshinala ⚡️
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
گوش فلک برای شکایات ما کم است
هر روز با همیم و نمی دانم از چه رو
حس می کنم که وقت ملاقات ما کم است...✨
⚡️🆔 @afshinala ⚡️
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔷بر خفتگان بتاب🔷
دلخوش، مگر به قاضی روز جزا مباش
در خار و خس، پی نفس جانفزا مباش
از داوری که ارج گذارد به سفلگان
مشتاق هیچ جایزه غیر از جزا مباش
با داغ دل بسوز و بر اندام خود بدوز
رخت از وقار و طالب طبل عزا مباش
بر خفتگان بتاب سزاوار مهر خویش
در قید بازتاب به جز ناسزا مباش
جان را فدای دوست کن اما ز دوستان
چشم انتظار شاخه گلی در ازا مباش
هر دامن بزرگ نمی پرورد بزرگ
دون پرور و سبک ثمر و سفله زا مباش
چندی اگر چو قافیه، تنگی گرفت چرخ
در کار جنگ با قدر و با قضا مباش
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
دلخوش، مگر به قاضی روز جزا مباش
در خار و خس، پی نفس جانفزا مباش
از داوری که ارج گذارد به سفلگان
مشتاق هیچ جایزه غیر از جزا مباش
با داغ دل بسوز و بر اندام خود بدوز
رخت از وقار و طالب طبل عزا مباش
بر خفتگان بتاب سزاوار مهر خویش
در قید بازتاب به جز ناسزا مباش
جان را فدای دوست کن اما ز دوستان
چشم انتظار شاخه گلی در ازا مباش
هر دامن بزرگ نمی پرورد بزرگ
دون پرور و سبک ثمر و سفله زا مباش
چندی اگر چو قافیه، تنگی گرفت چرخ
در کار جنگ با قدر و با قضا مباش
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔷شکایت سگ🔷
دم ظهر، وقت نماز زوال
سگی زخمی و لاغر و خسته حال
به مسجد رسید و کنار درش
نشست از سر اضطرار و ملال
قضارا یکی از بزرگان شهر
می آمد بدان سو به فرّ و جلال
برای نماز و به دنبال او
مریدان پی کسب عنوان و مال
یکی گشت ناگه دوان از پی اش
چو مردان جنگی به قصد قتال
به ناگاه سگ را به سنگی نواخت
به دشنام و نفرین از این احتمال
که از پوزه ی سگ مبادا نجس
شود دامن مرد نیکوخصال
دگر مردمان نیز دنبال او
به سگ حمله ور از جنوب و شمال
سگ بینوا ناله ای کرد و رفت
از آن در ولی در نگاهش سؤال:
مگر من چه کردم که ناگه شدند
به من حمله ور با چنین قیل و قال؟
نه از بانگ من گوشی آزرده شد
نه بر دوش آن جمع بودم وبال
نه نانی بریدم به عمرم ز خلق
نه حقی شد از من ز کس پایمال
اگر لقمه نانی به من داد کس
نبردم ز خاطر به ماه و به سال
نگهبانی از گله ها کرده ام
که نقصان نیابد ز گرگ و شغال
خود آگاهم از حرمت سجده گاه
که بر در نشستم نه جای رجال
اگر بر در مسجدم راه نیست
نجس تر ز من از چه یابد مجال؟
چرا در نبندند بر مکر و جور؟
چرا ره نگیرند بر ابتذال؟
سگان، رانده از در، ولیکن به صدر
چه گرگان و شیران، به کوپال و یال
چه بسیار روباه آدم نما
چه بسیار ماران خوش خط ّو خال
از این مردمان کارها سر زند
که هرگز نگنجد مرا در خیال
نشان ده اگر در صفا چون منند
یکی از همینان برای مثال
ریا و تظاهر کجا کرده ام؟
چه کس دیده از من، دغل تا به حال؟
من و ناسپاسی؟ گمانی بعید
من و بی وفایی؟ خیالی محال
به محشر، بشر خود گواهی دهد
نجس،بيشتر بوده ام يا زلال؟
قضاوت کند بین اینان و من
خداوند بخشنده ی لایزال...
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
دم ظهر، وقت نماز زوال
سگی زخمی و لاغر و خسته حال
به مسجد رسید و کنار درش
نشست از سر اضطرار و ملال
قضارا یکی از بزرگان شهر
می آمد بدان سو به فرّ و جلال
برای نماز و به دنبال او
مریدان پی کسب عنوان و مال
یکی گشت ناگه دوان از پی اش
چو مردان جنگی به قصد قتال
به ناگاه سگ را به سنگی نواخت
به دشنام و نفرین از این احتمال
که از پوزه ی سگ مبادا نجس
شود دامن مرد نیکوخصال
دگر مردمان نیز دنبال او
به سگ حمله ور از جنوب و شمال
سگ بینوا ناله ای کرد و رفت
از آن در ولی در نگاهش سؤال:
مگر من چه کردم که ناگه شدند
به من حمله ور با چنین قیل و قال؟
نه از بانگ من گوشی آزرده شد
نه بر دوش آن جمع بودم وبال
نه نانی بریدم به عمرم ز خلق
نه حقی شد از من ز کس پایمال
اگر لقمه نانی به من داد کس
نبردم ز خاطر به ماه و به سال
نگهبانی از گله ها کرده ام
که نقصان نیابد ز گرگ و شغال
خود آگاهم از حرمت سجده گاه
که بر در نشستم نه جای رجال
اگر بر در مسجدم راه نیست
نجس تر ز من از چه یابد مجال؟
چرا در نبندند بر مکر و جور؟
چرا ره نگیرند بر ابتذال؟
سگان، رانده از در، ولیکن به صدر
چه گرگان و شیران، به کوپال و یال
چه بسیار روباه آدم نما
چه بسیار ماران خوش خط ّو خال
از این مردمان کارها سر زند
که هرگز نگنجد مرا در خیال
نشان ده اگر در صفا چون منند
یکی از همینان برای مثال
ریا و تظاهر کجا کرده ام؟
چه کس دیده از من، دغل تا به حال؟
من و ناسپاسی؟ گمانی بعید
من و بی وفایی؟ خیالی محال
به محشر، بشر خود گواهی دهد
نجس،بيشتر بوده ام يا زلال؟
قضاوت کند بین اینان و من
خداوند بخشنده ی لایزال...
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
♦️بيست سال از فقدان علامه محمدتقي جعفري گذشت...♦️
"دولت افتادگی"
ای سخنت رونق لفظ دری
قند درآمیخته با آذری
درس تو دارد اثری بیشتر
از اثر تربیت مادری
ناموری، گرچه تو را رغبتی
هیچ نبوده ست به نام آوری
نزد تو زانو زده از هر طرف
منبری و لشکری و کشوری
فقه تو با عشق در آمیخته
فلسفه ات با هنر دلبری
کاش شیوخ از تو می آموختند
راحتی و رندی و روشنگری
بر سرت ازدولت افتادگی است
تاج برازندگی و سروری
تا ابد آویزه گوش دل است
نام "محمد تقی جعفری"...
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/B0oVU
"دولت افتادگی"
ای سخنت رونق لفظ دری
قند درآمیخته با آذری
درس تو دارد اثری بیشتر
از اثر تربیت مادری
ناموری، گرچه تو را رغبتی
هیچ نبوده ست به نام آوری
نزد تو زانو زده از هر طرف
منبری و لشکری و کشوری
فقه تو با عشق در آمیخته
فلسفه ات با هنر دلبری
کاش شیوخ از تو می آموختند
راحتی و رندی و روشنگری
بر سرت ازدولت افتادگی است
تاج برازندگی و سروری
تا ابد آویزه گوش دل است
نام "محمد تقی جعفری"...
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/B0oVU
📝📝📝چرا ادبیات نمی دانیم؟
✍🏻 روح الله صالحي
✅کشورهای دنیا را با نامی برجسته می شناسند. روسیه را با رمان نویسی، آلمان را با فلسفه، انگلستان را با نمایشنامه و ایران با ادبیات و شعر زبانزد شده است.
✅ادبیات کلاسیک ایران از هر سمت که نگاهش می کنی آن قدر پر بار هست که هیچ گونه نمی توان ایران را خالی از شعر و ادبیات تصور کرد.
✅این روزها اما حال و روز ادبیات خوش نیست
✅به قول اصغر فرهادی که گفته بود :"توی فرانسه از من پرسیدند :آن پسرک توی فیلم سر چهارراه مواد می فروخت؟"
گفتم:" فال حافظ" و حیرت کردند که در ایران و سرچهاراه هایش شعر شاعرانش را می فروشند؟!
✅روز حافظ ، کلیپ مستندی دست به دست شد که از جوانان دانشجو می پرسیدند شعری از حافظ بلدی و به زور دست و پا شکسته مصرعی جور می شد.
✅کشوری که بنیان فکریش بر شعر و نظم ادبی استوار شده به جایی رسیده است که نسل دانشجوی هنر، شاعر ملی اش را نمی شناسد دلیل کجاست؟
✅درس ادبیات را به مثابه ی علوم باید پاس کرد و چند لغت را طوطی وار حفظ نمود که کارنامه پر طمطراق جلوه دهدکه دانش آموز این ها را یاد گرفته است. وقتی به جای درست خوانی به دانش آموز می گوییم معنی اش را بنویس و حفظ کن، می شود کتاب فارسی که وقتی بازش می کنی زیر تمام جملات و اشعار معنی با مداد نوشته شده است
مگر حافظ و سعدی و فردوسی و...به زبانی غیر از فارسی شعر سروده اند که نیاز به ترجمه دارد؟ و اجازه نمی دهیم ذهن بر اثر تمرین و ممارست خودش معانی و صور خیالش را کشف و ضبط کند.
✅ادبیات روح زنده ی هر جامعه است که با هارمونی کلامی و ایماژ ذهنی رفتار را به سمت تبادل فکر و تعادل روح پیش می برد.
✅این که خاقانی شناسی درسی باشد برای ارشد ادبیات، ناشی از سختی زبان خاقانی نیست. از تنبلی ذهنی نسلی است که نمی داند چطور باید کلمات را استفاده کند و معانی هم پایه را بیرون بکشد.
✅با چنین نگاهی هرگز بیدل را نمی فهمیم اما کمی آن طرف تر برای فارسی زبانان هندوستان،حکم حافظ را برای ما دارد!
✅بحث بر سر چگونگی شعر کلاسیک و ادبیات معاصر نیست بحث بر سر اینست که تصویر جهان از ما به واسطه ادبیات در حال کمرنگ شدن است.
✅شعرای نسل نو ما در حال کپی کردن از روی دست هم هستند و دانشجوهای ما شعر بلد نیستند حتی از رو بخوانند و بعد می گوییم چرا بلد نیستیم حرف هم را بفهمیم؟!
حرفِ هم را فهمیدن، لازمه اش اینست که هر دو طرف معانی مشترکی از کلمات داشته باشند ودر جا و مکان و موقعیت خاص خود به کار ببرند.
✅جامعه ای که ادبیات نداشته باشند با دست هایشان حرف خواهند زد و دست بلد نیست با ذهن هماهنگ شود و خشونت حتمی است.
✅شعار سال بهداشت جهانی را باید جدی بگیریم و لازمه حرف زدن، تسلط به نحو جمله است و بار معنایی که هر کلمه می دهند و کشف ایهام و کنایه و آرایه های ادبی ...ما معمولا نیم ساعت از دعوا که می گذرد انتهای بی حالی در جر و بحث می گوییم که( منظور من این نبود شما بد برداشت کردید)
✅ادبیات را باید از دروس نمره دهی جدا کرد و به کارکرد پژوهشی نمره داد تا اینکه بخواهیم معنی کلمه به کلمه ی شعری را بگویند که فارسی سلیس نوشته شده است.
✅ادبیات روح سیال هرجامعه ای است و هرچه غنی تر باشد روح سبک تر می تواند در جریان زیبایی سیر کند و کمتر دچار افسردگی و خستگی خواهد شد و اگر نگران خمودگی جامعه هستیم لازمه اش دانستن ادبیات کشور است.
@MostafaTajzadeh
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
✍🏻 روح الله صالحي
✅کشورهای دنیا را با نامی برجسته می شناسند. روسیه را با رمان نویسی، آلمان را با فلسفه، انگلستان را با نمایشنامه و ایران با ادبیات و شعر زبانزد شده است.
✅ادبیات کلاسیک ایران از هر سمت که نگاهش می کنی آن قدر پر بار هست که هیچ گونه نمی توان ایران را خالی از شعر و ادبیات تصور کرد.
✅این روزها اما حال و روز ادبیات خوش نیست
✅به قول اصغر فرهادی که گفته بود :"توی فرانسه از من پرسیدند :آن پسرک توی فیلم سر چهارراه مواد می فروخت؟"
گفتم:" فال حافظ" و حیرت کردند که در ایران و سرچهاراه هایش شعر شاعرانش را می فروشند؟!
✅روز حافظ ، کلیپ مستندی دست به دست شد که از جوانان دانشجو می پرسیدند شعری از حافظ بلدی و به زور دست و پا شکسته مصرعی جور می شد.
✅کشوری که بنیان فکریش بر شعر و نظم ادبی استوار شده به جایی رسیده است که نسل دانشجوی هنر، شاعر ملی اش را نمی شناسد دلیل کجاست؟
✅درس ادبیات را به مثابه ی علوم باید پاس کرد و چند لغت را طوطی وار حفظ نمود که کارنامه پر طمطراق جلوه دهدکه دانش آموز این ها را یاد گرفته است. وقتی به جای درست خوانی به دانش آموز می گوییم معنی اش را بنویس و حفظ کن، می شود کتاب فارسی که وقتی بازش می کنی زیر تمام جملات و اشعار معنی با مداد نوشته شده است
مگر حافظ و سعدی و فردوسی و...به زبانی غیر از فارسی شعر سروده اند که نیاز به ترجمه دارد؟ و اجازه نمی دهیم ذهن بر اثر تمرین و ممارست خودش معانی و صور خیالش را کشف و ضبط کند.
✅ادبیات روح زنده ی هر جامعه است که با هارمونی کلامی و ایماژ ذهنی رفتار را به سمت تبادل فکر و تعادل روح پیش می برد.
✅این که خاقانی شناسی درسی باشد برای ارشد ادبیات، ناشی از سختی زبان خاقانی نیست. از تنبلی ذهنی نسلی است که نمی داند چطور باید کلمات را استفاده کند و معانی هم پایه را بیرون بکشد.
✅با چنین نگاهی هرگز بیدل را نمی فهمیم اما کمی آن طرف تر برای فارسی زبانان هندوستان،حکم حافظ را برای ما دارد!
✅بحث بر سر چگونگی شعر کلاسیک و ادبیات معاصر نیست بحث بر سر اینست که تصویر جهان از ما به واسطه ادبیات در حال کمرنگ شدن است.
✅شعرای نسل نو ما در حال کپی کردن از روی دست هم هستند و دانشجوهای ما شعر بلد نیستند حتی از رو بخوانند و بعد می گوییم چرا بلد نیستیم حرف هم را بفهمیم؟!
حرفِ هم را فهمیدن، لازمه اش اینست که هر دو طرف معانی مشترکی از کلمات داشته باشند ودر جا و مکان و موقعیت خاص خود به کار ببرند.
✅جامعه ای که ادبیات نداشته باشند با دست هایشان حرف خواهند زد و دست بلد نیست با ذهن هماهنگ شود و خشونت حتمی است.
✅شعار سال بهداشت جهانی را باید جدی بگیریم و لازمه حرف زدن، تسلط به نحو جمله است و بار معنایی که هر کلمه می دهند و کشف ایهام و کنایه و آرایه های ادبی ...ما معمولا نیم ساعت از دعوا که می گذرد انتهای بی حالی در جر و بحث می گوییم که( منظور من این نبود شما بد برداشت کردید)
✅ادبیات را باید از دروس نمره دهی جدا کرد و به کارکرد پژوهشی نمره داد تا اینکه بخواهیم معنی کلمه به کلمه ی شعری را بگویند که فارسی سلیس نوشته شده است.
✅ادبیات روح سیال هرجامعه ای است و هرچه غنی تر باشد روح سبک تر می تواند در جریان زیبایی سیر کند و کمتر دچار افسردگی و خستگی خواهد شد و اگر نگران خمودگی جامعه هستیم لازمه اش دانستن ادبیات کشور است.
@MostafaTajzadeh
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
#شعر_کودک
🔆آن مرد می آید🔆
هم "مهدی" اَست نامش
هم "قائم" است و "حجت"
او رفته است، اما
در پشت ابر غیبت
هر چند مثل ماه است
در پرده است نورش
از دیده هاست پنهان
تا لحظه ی ظهورش
وقتی خدا بخواهد
او می شود نمایان
با یک نگاه مهدی
غم می رسد به پایان
لبخند می نشیند
آن روز روی لبها
خواهد شد از ظهورش
هر گوشه جشن، برپا
هرکس که دید ظلمی
آن مرد با قیامش
از ظالمان بدکار
می گیرد انتقامش
شبهای تیره گردد
لبریز روشنی ها
از سینه می زند پر
غمها و دشمنی ها
دلهای ما به شوقش
هرلحظه بی قرار است
تا زودتر بیاید
دنیا در انتظار است
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔆آن مرد می آید🔆
هم "مهدی" اَست نامش
هم "قائم" است و "حجت"
او رفته است، اما
در پشت ابر غیبت
هر چند مثل ماه است
در پرده است نورش
از دیده هاست پنهان
تا لحظه ی ظهورش
وقتی خدا بخواهد
او می شود نمایان
با یک نگاه مهدی
غم می رسد به پایان
لبخند می نشیند
آن روز روی لبها
خواهد شد از ظهورش
هر گوشه جشن، برپا
هرکس که دید ظلمی
آن مرد با قیامش
از ظالمان بدکار
می گیرد انتقامش
شبهای تیره گردد
لبریز روشنی ها
از سینه می زند پر
غمها و دشمنی ها
دلهای ما به شوقش
هرلحظه بی قرار است
تا زودتر بیاید
دنیا در انتظار است
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔷زاهد و بربط زن🔷
✅فرض را بر این می گذاریم که انگیزه ی ضاربان سه نوازنده ی جوان، رعایت حرمت شب شهادت امام حسن عسکری (ع) بوده است. با چنین فرضی، آیا مؤمنان واقعی در مواجهه با دیگران، این گونه برخورد می کنند؟
✅شیخ اجل سعدی شیراز در باب چهارم بوستان حکایتی به نام "زاهد و بربط زن" دارد که بازخوانی آن با واقعه ی اخیر رشت و وقایع مشابه آن در سراسر کشور (یعنی برخورد با نوازندگان) بی ارتباط نیست.
✅البته در این حکایت، شخص پارسا به بربط زن حمله نمی کند. بلکه برعکس، بربط زن مست است که ساز خود را بر سر او می شکند! اما عکس العمل مرد پارسا چیست؟ می تواند او را کتک بزند، یا به محکمه اش بکشاند تا هم دیه ی جراحت سر را بگیرد و هم به جرم شرب خمر و نواختن بربط، حدش بزنند.
✅اما سعدی برای تکمیل حکایت ماندگارش چنین نسخه ای نمی پیچد. چراکه او هم شاعری است نازک خیال و استاد مهندسی واژگان و مفاهیم عالی، و هم حکیم صاحبدلی که معلم عاشقی اش پیامبر رحمت (ص) و خاندان گرامی اش بوده اند که خود فرمود:
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
✅در حکایت سعدی، فرد پارسا صبر می کند تا هم زخم سرش بهبود یابد، هم خشم مرد بربط زن فرو بنشیند. آنگاه مبلغی را برای او هدیه می فرستد تا بتواند ساز جدیدی بخرد. چراکه، زخم سر او خوب شده است اما بربط زن برای تهیه ی ساز جدید به پول نیاز دارد!
یکی بربطی در بغل داشت مست
به شب در سر پارسایی شکست
چو روز آمد آن نیکمرد سلیم
برِ سنگدل برد یک مشت سیم
که دوشینه معذور بودی و مست
تو را و مرا بربط و سر شکست
مرا به شد آن زخم و برخاست بیم
تو را به نخواهد شد الا به سیم
از این دوستان خدا بر سرند
که از خلق بسیار بر سر خورند
✅به راستی این گونه آموزه ها با وجود افسانه بودن، به سیره ی پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت پاک ایشان نزدیک تر است یا برخوردهای خشن و نفرت آمیز با نسل جوانی که با انبوهی از محرومیت ها و مشکلات دست به گریبانند؟
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
✅فرض را بر این می گذاریم که انگیزه ی ضاربان سه نوازنده ی جوان، رعایت حرمت شب شهادت امام حسن عسکری (ع) بوده است. با چنین فرضی، آیا مؤمنان واقعی در مواجهه با دیگران، این گونه برخورد می کنند؟
✅شیخ اجل سعدی شیراز در باب چهارم بوستان حکایتی به نام "زاهد و بربط زن" دارد که بازخوانی آن با واقعه ی اخیر رشت و وقایع مشابه آن در سراسر کشور (یعنی برخورد با نوازندگان) بی ارتباط نیست.
✅البته در این حکایت، شخص پارسا به بربط زن حمله نمی کند. بلکه برعکس، بربط زن مست است که ساز خود را بر سر او می شکند! اما عکس العمل مرد پارسا چیست؟ می تواند او را کتک بزند، یا به محکمه اش بکشاند تا هم دیه ی جراحت سر را بگیرد و هم به جرم شرب خمر و نواختن بربط، حدش بزنند.
✅اما سعدی برای تکمیل حکایت ماندگارش چنین نسخه ای نمی پیچد. چراکه او هم شاعری است نازک خیال و استاد مهندسی واژگان و مفاهیم عالی، و هم حکیم صاحبدلی که معلم عاشقی اش پیامبر رحمت (ص) و خاندان گرامی اش بوده اند که خود فرمود:
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
✅در حکایت سعدی، فرد پارسا صبر می کند تا هم زخم سرش بهبود یابد، هم خشم مرد بربط زن فرو بنشیند. آنگاه مبلغی را برای او هدیه می فرستد تا بتواند ساز جدیدی بخرد. چراکه، زخم سر او خوب شده است اما بربط زن برای تهیه ی ساز جدید به پول نیاز دارد!
یکی بربطی در بغل داشت مست
به شب در سر پارسایی شکست
چو روز آمد آن نیکمرد سلیم
برِ سنگدل برد یک مشت سیم
که دوشینه معذور بودی و مست
تو را و مرا بربط و سر شکست
مرا به شد آن زخم و برخاست بیم
تو را به نخواهد شد الا به سیم
از این دوستان خدا بر سرند
که از خلق بسیار بر سر خورند
✅به راستی این گونه آموزه ها با وجود افسانه بودن، به سیره ی پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت پاک ایشان نزدیک تر است یا برخوردهای خشن و نفرت آمیز با نسل جوانی که با انبوهی از محرومیت ها و مشکلات دست به گریبانند؟
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️برای نخستینبار منتشر میشود♦️
"آوای ایران"
با صدای استاد ایرج و سالار عقیلی
با حمایت بانک صادرات ایران
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
"آوای ایران"
با صدای استاد ایرج و سالار عقیلی
با حمایت بانک صادرات ایران
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔷شعر طنز🔷
🥖🧀🍳صبحانه ی کاری☕️🥐🍞
خیزند سحر، خیل مقامات اداری
از خواب خوش صبح، پی خدمت و یاری
باشد صحت روح، چو در پیکر سالم
در مزرعه، از اسب بگیرند سواری
استخر و جکوزی و سونا نیز مهیاست
با نرمش و ماساژ، پی رفع خماری
پس گرد هم آیند به یک جای مصفا
در قلب فلان برج و فلان باغ و صحاری
هم کله و هم پاچه خورند از سر اخلاص
هم آش و هلیم، البته با شکرگزاری
پس معده ی خود را به پنیر وعسل و شیر
سازند به یکباره ز هر زائده، عاری
گشتند چو از اطعمه و اشربه شان، سیر
گیرند سراغ ستم و فقر و نداری
آسیب شناسی بکنند از سر تدبیر
مشروح و به تفصیل، ولی سخت شعاری
کوتاه سخن، خسته نباشند مدیران
از زحمت برپایی صبحانه ی کاری!
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
📍بوشهر
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🥖🧀🍳صبحانه ی کاری☕️🥐🍞
خیزند سحر، خیل مقامات اداری
از خواب خوش صبح، پی خدمت و یاری
باشد صحت روح، چو در پیکر سالم
در مزرعه، از اسب بگیرند سواری
استخر و جکوزی و سونا نیز مهیاست
با نرمش و ماساژ، پی رفع خماری
پس گرد هم آیند به یک جای مصفا
در قلب فلان برج و فلان باغ و صحاری
هم کله و هم پاچه خورند از سر اخلاص
هم آش و هلیم، البته با شکرگزاری
پس معده ی خود را به پنیر وعسل و شیر
سازند به یکباره ز هر زائده، عاری
گشتند چو از اطعمه و اشربه شان، سیر
گیرند سراغ ستم و فقر و نداری
آسیب شناسی بکنند از سر تدبیر
مشروح و به تفصیل، ولی سخت شعاری
کوتاه سخن، خسته نباشند مدیران
از زحمت برپایی صبحانه ی کاری!
✍🏻افشین علا
🗓آبان 97
📍بوشهر
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
✅به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بیست و هفتم آبان سالروز تولد شاعر، نویسنده، محقق و مترجم قرآن، زندهیاد طاهره صفارزاده است. اگر این بانوی شاعر اکنون در قید حیات بود، امروز شاهد جشن هشتاد و دومین سالگرد تولدش میبود، اما افسوس که خانواده، دوستان و دوستداران او، امروز دهمین سال فقدان او را به نظاره نشستند.
✅صفارزاده تحصیلات مقدماتی خود را در کرمان سپری کرد و پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته زبان انگلیسی، به انگلستان و ایالات متحده آمریکا رفت. پس از بازگشت در سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) درآمد.
وی پایهگذار آموزش ترجمه به عنوان علم و برگزارکننده نخستین نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایرانی است. زندهیاد صفارزاده علاوه بر مطالعات و تحقیقات ادبی، در آستانه انقلاب اسلامی به کمک نویسندگان سرشناس کشور،کانون فرهنگی نهضت اسلامی را تأسیس کرد.
✅در کارنامه اجرایی او ریاست دانشگاه شهید بهشتی نیز دیده میشود. ضمن این که در سال ۱۳۷۱ از سوی وزارت علوم به عنوان استاد نمونه شناخته شد و در سال ۱۳۸۱ و پس از ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی و انگلیسی به عنوان «خادمالقرآن» مفتخر شد.
✅زندهیاد صفارزاده در ماه مارس ۲۰۰۶ (اسفند ۱۳۸۴) از سوی سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد.
✅از این شاعر و استاد ادبیات فقید، تاکنون علاوه بر مقالات و مصاحبههای علمی و ادبی فراوان، بیش از ۱۴ مجموعه شعر و ۱۰ کتاب ترجمه یا نقد ترجمه در زمینههای ادبیات، زبانشناسی، علوم قرآنی و حدیث منتشر شده و گزیده سرودههای او به زبانهای گوناگون جهان نیز ترجمه شده است.
✅طاهره صفارزاده در چهارم آبان ماه سال ۱۳۸۷ پس از سپری کردن یک دوره بیماری در سن ۷۲ سالگی درگذشت. رهبر انقلاب در پیام تسلیتی به همین مناسبت فرمودند: خدمات این بانوی با ایمان بهویژه ترجمه ماندگار قرآن کریم، حسنات او را در پیشگاه حضرت حق سنگین خواهد کرد.
✅ترجمه قرآن کریم به دو زبان انگلیسی و فارسی و بهویژه ترجمه فاخر فارسی وی از جمله آثار ماندگار در حوزه ادبیات دینی محسوب میشود. ترجمهای که حائز زیباییهای ادبی و محتوایی خاصی است.
✅به همین مناسبت، افشین علا در گفتگو با خبرنگار آنا گفت: زندهیاد صفارزاده بر اسلوب شعر نوین و مبانی شعر مدرن اشراف کامل داشت و جزو پیشگامان این عرصه بود. وی از آموزههای دینی و نمادهای انتقادی در اشعارش به خوبی بهره برد. ما با مطالعه شعر خانم صفارزاده، کاملاً شاهد یک شاعر مسلمان و متعهد که بر مبانی اعتقادی، آموزههای قرآن و تاریخ اسلام تکیه دارد، هستیم.
✅وی عنوان کرد: به نظر من ایشان به نوعی در عرصه ادبیات خرق عادت و سنتشکنی کرد. این تصور ایجاد شده بود که شعر مدرن یا موج نو، جایی برای آموزههای دینی و انقلابی ندارد. زندهیاد صفارزاده با استادی و بدون این که مبانی شعر مدرن را تخریب کند، خلاف این را ثابت کرد. این وجه تمایز زندهیاد صفارزاده و دیگر شاعران شعر نوی فارسی است.
✅اعلا درباره ترجمه قرآن کریم توسط این ادیب فقید نیز گفت: هر دو ترجمه ایشان از قرآن کریم هم به فارسی و انگلیسی ماندگار است. اصولاً زبانشناس بودن صفارزاده و اشراف توأمان بر ادبیات فارسی و انگلیسی در کنار انس و الفتی که با قرآن مجید داشتند، رمز موفقیت این اثر است؛ ایشان تا روزهای آخر عمرشان با قرآن مأنوس بودند که این موضوع در کنار تسلط بر مبانی ادبیات مدرن ویژگی مهم ادبی و علمی ایشان بود که باید بگویم کمتر کسی توأمان این دو ویژگی را دارد.
✅وی درباره آخرین دیدار خود با زندهیاد صفارزاده هم گفت: آخرین باری که ایشان را در اواخر عمرشان ملاقات کردم، بسیار ساکت و گوشهگیر بودند و از هرگونه اظهار نظر و اظهار وجودی هم پرهیز میکردند. تواضع ایشان مثالزدنی بود و تلاششان این بود که میدان را به جوانها بدهند.
✅در انتهای این گفتگو افشین علا، انتشار روزانه پنج آیه از قرآن کریم در ساعت پنج بامداد با ترجمه زندهیاد طاهره صفارزاده و صدای گویندگان برجسته کشور در قالب «طرح قرآنی آیههای راهنما» توسط گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا را حرکتی مثبت در راستای ارتقای فرهنگ قرآنی ارزیابی کرد.
♦️به نقل از خبرگزاری آنا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/jp89C
✅صفارزاده تحصیلات مقدماتی خود را در کرمان سپری کرد و پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته زبان انگلیسی، به انگلستان و ایالات متحده آمریکا رفت. پس از بازگشت در سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) درآمد.
وی پایهگذار آموزش ترجمه به عنوان علم و برگزارکننده نخستین نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایرانی است. زندهیاد صفارزاده علاوه بر مطالعات و تحقیقات ادبی، در آستانه انقلاب اسلامی به کمک نویسندگان سرشناس کشور،کانون فرهنگی نهضت اسلامی را تأسیس کرد.
✅در کارنامه اجرایی او ریاست دانشگاه شهید بهشتی نیز دیده میشود. ضمن این که در سال ۱۳۷۱ از سوی وزارت علوم به عنوان استاد نمونه شناخته شد و در سال ۱۳۸۱ و پس از ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی و انگلیسی به عنوان «خادمالقرآن» مفتخر شد.
✅زندهیاد صفارزاده در ماه مارس ۲۰۰۶ (اسفند ۱۳۸۴) از سوی سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد.
✅از این شاعر و استاد ادبیات فقید، تاکنون علاوه بر مقالات و مصاحبههای علمی و ادبی فراوان، بیش از ۱۴ مجموعه شعر و ۱۰ کتاب ترجمه یا نقد ترجمه در زمینههای ادبیات، زبانشناسی، علوم قرآنی و حدیث منتشر شده و گزیده سرودههای او به زبانهای گوناگون جهان نیز ترجمه شده است.
✅طاهره صفارزاده در چهارم آبان ماه سال ۱۳۸۷ پس از سپری کردن یک دوره بیماری در سن ۷۲ سالگی درگذشت. رهبر انقلاب در پیام تسلیتی به همین مناسبت فرمودند: خدمات این بانوی با ایمان بهویژه ترجمه ماندگار قرآن کریم، حسنات او را در پیشگاه حضرت حق سنگین خواهد کرد.
✅ترجمه قرآن کریم به دو زبان انگلیسی و فارسی و بهویژه ترجمه فاخر فارسی وی از جمله آثار ماندگار در حوزه ادبیات دینی محسوب میشود. ترجمهای که حائز زیباییهای ادبی و محتوایی خاصی است.
✅به همین مناسبت، افشین علا در گفتگو با خبرنگار آنا گفت: زندهیاد صفارزاده بر اسلوب شعر نوین و مبانی شعر مدرن اشراف کامل داشت و جزو پیشگامان این عرصه بود. وی از آموزههای دینی و نمادهای انتقادی در اشعارش به خوبی بهره برد. ما با مطالعه شعر خانم صفارزاده، کاملاً شاهد یک شاعر مسلمان و متعهد که بر مبانی اعتقادی، آموزههای قرآن و تاریخ اسلام تکیه دارد، هستیم.
✅وی عنوان کرد: به نظر من ایشان به نوعی در عرصه ادبیات خرق عادت و سنتشکنی کرد. این تصور ایجاد شده بود که شعر مدرن یا موج نو، جایی برای آموزههای دینی و انقلابی ندارد. زندهیاد صفارزاده با استادی و بدون این که مبانی شعر مدرن را تخریب کند، خلاف این را ثابت کرد. این وجه تمایز زندهیاد صفارزاده و دیگر شاعران شعر نوی فارسی است.
✅اعلا درباره ترجمه قرآن کریم توسط این ادیب فقید نیز گفت: هر دو ترجمه ایشان از قرآن کریم هم به فارسی و انگلیسی ماندگار است. اصولاً زبانشناس بودن صفارزاده و اشراف توأمان بر ادبیات فارسی و انگلیسی در کنار انس و الفتی که با قرآن مجید داشتند، رمز موفقیت این اثر است؛ ایشان تا روزهای آخر عمرشان با قرآن مأنوس بودند که این موضوع در کنار تسلط بر مبانی ادبیات مدرن ویژگی مهم ادبی و علمی ایشان بود که باید بگویم کمتر کسی توأمان این دو ویژگی را دارد.
✅وی درباره آخرین دیدار خود با زندهیاد صفارزاده هم گفت: آخرین باری که ایشان را در اواخر عمرشان ملاقات کردم، بسیار ساکت و گوشهگیر بودند و از هرگونه اظهار نظر و اظهار وجودی هم پرهیز میکردند. تواضع ایشان مثالزدنی بود و تلاششان این بود که میدان را به جوانها بدهند.
✅در انتهای این گفتگو افشین علا، انتشار روزانه پنج آیه از قرآن کریم در ساعت پنج بامداد با ترجمه زندهیاد طاهره صفارزاده و صدای گویندگان برجسته کشور در قالب «طرح قرآنی آیههای راهنما» توسط گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا را حرکتی مثبت در راستای ارتقای فرهنگ قرآنی ارزیابی کرد.
♦️به نقل از خبرگزاری آنا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/jp89C
◼️نفرین به سفر که هرچه کرد، او کرد...◼️
خاله زاده ی عزیزم
خانم سیمین مجتهدزاده
درگذشت ناگهانی آقای "محمدهادی مدنی" که در قطار و در کنار شما همسر وفادار به دیدار حق شتافت، مرا نیز که در سفر هستم داغدار کرد. دریغا که مرگ، زمان و مکان نمی شناسد!
آن عزیز در سال های اخیر که داغدار فرزندی دلبند بودید، همدم و غمگسار لحظه های سخت و طاقت سوزت بود. پس می دانم که تحمل این فقدان برایت آسان نیست. اما چون روح بلند و جان تسلیم در برابر مشیت الهی ات را می شناسم، یقین دارم از این ابتلا نیز سربلند بیرون خواهی آمد.
بی شک آن ذریه ی اهل بیت (ع) اکنون در سایه ی عنایات اجداد مطهر و در جوار دختر آسمانی اش به عیش و آرامشی ابدی و درخور آن همه حیا و صبوری رسیده است.
ضمن عرض تسلیت به شما، سارا و سروش عزیز و نیز به خانواده های محترم مدنی، مجتهدزاده و سایر سوگواران، برایتان صبر و پاداش الهی آرزو دارم.
جا دارد به برادر دانشمندتان جناب دکتر پیروز مجتهدزاده نیز که هماره شریک غم تان بوده اند تسلیت ویژه عرض کنم.
✍🏻افشین علا
🗓 ٣٠/آبان/٩٧
📍بوشهر
🔴ضمنا به اطلاع بستگان، دوستان و آشنایان محترم می رسانم مراسم یادبود آن عزیز، روز پنج شنبه یکم آذر 97 از ساعت پانزده و سی تا هفده در مسجد الرضا (ع) واقع در میدان نیلوفر برگزار خواهد شد.
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/P4ovw
خاله زاده ی عزیزم
خانم سیمین مجتهدزاده
درگذشت ناگهانی آقای "محمدهادی مدنی" که در قطار و در کنار شما همسر وفادار به دیدار حق شتافت، مرا نیز که در سفر هستم داغدار کرد. دریغا که مرگ، زمان و مکان نمی شناسد!
آن عزیز در سال های اخیر که داغدار فرزندی دلبند بودید، همدم و غمگسار لحظه های سخت و طاقت سوزت بود. پس می دانم که تحمل این فقدان برایت آسان نیست. اما چون روح بلند و جان تسلیم در برابر مشیت الهی ات را می شناسم، یقین دارم از این ابتلا نیز سربلند بیرون خواهی آمد.
بی شک آن ذریه ی اهل بیت (ع) اکنون در سایه ی عنایات اجداد مطهر و در جوار دختر آسمانی اش به عیش و آرامشی ابدی و درخور آن همه حیا و صبوری رسیده است.
ضمن عرض تسلیت به شما، سارا و سروش عزیز و نیز به خانواده های محترم مدنی، مجتهدزاده و سایر سوگواران، برایتان صبر و پاداش الهی آرزو دارم.
جا دارد به برادر دانشمندتان جناب دکتر پیروز مجتهدزاده نیز که هماره شریک غم تان بوده اند تسلیت ویژه عرض کنم.
✍🏻افشین علا
🗓 ٣٠/آبان/٩٧
📍بوشهر
🔴ضمنا به اطلاع بستگان، دوستان و آشنایان محترم می رسانم مراسم یادبود آن عزیز، روز پنج شنبه یکم آذر 97 از ساعت پانزده و سی تا هفده در مسجد الرضا (ع) واقع در میدان نیلوفر برگزار خواهد شد.
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
yon.ir/P4ovw
Forwarded from افشين علا
✨مرگ و زندگی✨
سوی پیری ام بردند لحظه ها به آرامی
لحظه های خوشحالی لحظه های ناکامی
چون درخت ها عمری تکیه بر خودم کردم
کس نشد به توفان ها غیر ریشه ام حامی
در خطر به خود رو کن چون دریغ می ورزند
همرهان ز همراهی ، همگنان ز همگامی
رغبتم به صحبت نیست کار این جماعت چیست؟
در حضور، مداحی در غیاب، نمامی
از جوان و پیر ای دوست دیده ام شگفتی ها
وهم فهم، از خامان، هم ز پختگان، خامی
در خواص جز نخوت خاصیت نخواهی یافت
ای خوشا نشستن ها نزد مردم عامی
بین زندگی یا مرگ انتخاب من این بود
مرگ با سبکباری ، زندگی به گمنامی...
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
سوی پیری ام بردند لحظه ها به آرامی
لحظه های خوشحالی لحظه های ناکامی
چون درخت ها عمری تکیه بر خودم کردم
کس نشد به توفان ها غیر ریشه ام حامی
در خطر به خود رو کن چون دریغ می ورزند
همرهان ز همراهی ، همگنان ز همگامی
رغبتم به صحبت نیست کار این جماعت چیست؟
در حضور، مداحی در غیاب، نمامی
از جوان و پیر ای دوست دیده ام شگفتی ها
وهم فهم، از خامان، هم ز پختگان، خامی
در خواص جز نخوت خاصیت نخواهی یافت
ای خوشا نشستن ها نزد مردم عامی
بین زندگی یا مرگ انتخاب من این بود
مرگ با سبکباری ، زندگی به گمنامی...
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔆 علت پيدايش هستي 🔆
ذات حق خواست به خاک، آب حیاتی بفرستد
پی احیای جمادات، نباتی بفرستد
تا خرد تر کند ازعشق، سر خامه خود را
خواست برصفحه اعجاز دواتی بفرستد
خواست تا فاش شود علت پیدایش هستی
تا به حیرانی ما صبر وثباتی بفرستد
تا ببینیم درآئینه او حسن خدارا
خواست در قالب احمد حسناتی بفرستد
تا مبارک شود ایام برای همه عالم
خواست با نام محمد برکاتی بفرستد
تا شود شیوه رفتار بشر، معتدل ازاو
سرو موزون حرکات وسکناتی بفرستد
تا که از تیربلا دور بمانیم به محشر
ز امان نامه ی ابروش براتی بفرستد
تا بیابیم یقین، برلب پیغمبر اُمّی
خواست درقالب قرآن کلماتی بفرستد
نتواند که بخواند نتواند بنویسد
ولی از فضل خود اورا درجاتی بفرستد
با علی بن ابیطالبِ او سوی خلایق
بهر ادراک خود، ازخویش صفاتی بفرستد
خواست بعداز شب معراج زپیدایش زهرا
به سراپرده عفت نفحاتی بفرستد
نقشی از جود کشد با حَسَنش برهمه عالم
با حسینش زفَلَک، فُلک نجاتی بفرستد
خواست ازگنج خرد با نفس جعفرصادق
به در خانه اندیشه زکاتی بفرستد
همه ی جان جهان بود و خدا خواست برایش
همه ی عالم هستی صلواتی بفرستد
✍🏻افشين علا
🗓هفدهم ربيع الاول
آذر ٩٧
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
ذات حق خواست به خاک، آب حیاتی بفرستد
پی احیای جمادات، نباتی بفرستد
تا خرد تر کند ازعشق، سر خامه خود را
خواست برصفحه اعجاز دواتی بفرستد
خواست تا فاش شود علت پیدایش هستی
تا به حیرانی ما صبر وثباتی بفرستد
تا ببینیم درآئینه او حسن خدارا
خواست در قالب احمد حسناتی بفرستد
تا مبارک شود ایام برای همه عالم
خواست با نام محمد برکاتی بفرستد
تا شود شیوه رفتار بشر، معتدل ازاو
سرو موزون حرکات وسکناتی بفرستد
تا که از تیربلا دور بمانیم به محشر
ز امان نامه ی ابروش براتی بفرستد
تا بیابیم یقین، برلب پیغمبر اُمّی
خواست درقالب قرآن کلماتی بفرستد
نتواند که بخواند نتواند بنویسد
ولی از فضل خود اورا درجاتی بفرستد
با علی بن ابیطالبِ او سوی خلایق
بهر ادراک خود، ازخویش صفاتی بفرستد
خواست بعداز شب معراج زپیدایش زهرا
به سراپرده عفت نفحاتی بفرستد
نقشی از جود کشد با حَسَنش برهمه عالم
با حسینش زفَلَک، فُلک نجاتی بفرستد
خواست ازگنج خرد با نفس جعفرصادق
به در خانه اندیشه زکاتی بفرستد
همه ی جان جهان بود و خدا خواست برایش
همه ی عالم هستی صلواتی بفرستد
✍🏻افشين علا
🗓هفدهم ربيع الاول
آذر ٩٧
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
غرب ایران دوباره لرزید! خدا را شکر که این بار عزیزی را از دست ندادیم. هرچند عزیزان بسیار مجروح شدند.
این شعر را به یاد هم وطنانی که سال پیش در زلزله ی کرمانشاه آسمانی شدند، دوباره به اشتراک می گذارم.
⚡️🍂 به سرپل زخمی 🍂⚡️
بیا به کرمانشاه به خاک دلجویش
خمیده بین قدش، سپید، گیسویش
نشسته زین ماتم به شیون و زاری
بگیر دستت را به زیر بازویش
به همدلی ای صبر گشا بر او آغوش
نمی فشان ای ابر به شستن رویش
حریر تسکین کو؟ که گرد غم گیرم
ز چین رخسارش ز خال هندویش
چو طاقت از کف داد زنم دوصد بوسه
به طاق بستانش به طاق ابرویش
چقدر زخمی شد درخت در باغش
چقدر سرگردان به دشت، آهویش
چه خاک غمگینی، چه داغ سنگینی
چه قصرشیرینی؟ که نیست بارویش
پلی بزن از مهر به سَرپُل زخمی
که می خراشد رو، که می کند مویش
ز نور خویش ای شرق ببار بر مغرب
به جسم بی جانش به چشم بی سویش
اسیر آوارم به غم گرفتارم
که مادرم ایران شکسته پهلویش
✍🏻 افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
این شعر را به یاد هم وطنانی که سال پیش در زلزله ی کرمانشاه آسمانی شدند، دوباره به اشتراک می گذارم.
⚡️🍂 به سرپل زخمی 🍂⚡️
بیا به کرمانشاه به خاک دلجویش
خمیده بین قدش، سپید، گیسویش
نشسته زین ماتم به شیون و زاری
بگیر دستت را به زیر بازویش
به همدلی ای صبر گشا بر او آغوش
نمی فشان ای ابر به شستن رویش
حریر تسکین کو؟ که گرد غم گیرم
ز چین رخسارش ز خال هندویش
چو طاقت از کف داد زنم دوصد بوسه
به طاق بستانش به طاق ابرویش
چقدر زخمی شد درخت در باغش
چقدر سرگردان به دشت، آهویش
چه خاک غمگینی، چه داغ سنگینی
چه قصرشیرینی؟ که نیست بارویش
پلی بزن از مهر به سَرپُل زخمی
که می خراشد رو، که می کند مویش
ز نور خویش ای شرق ببار بر مغرب
به جسم بی جانش به چشم بی سویش
اسیر آوارم به غم گرفتارم
که مادرم ایران شکسته پهلویش
✍🏻 افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
از مسئولان محترم و زحمتکش تقاضا داریم
ارتفاع سطل های زباله را کوتاهتر کنند تا همه بتوانند از سفره ای که برایشان گسترانیده اید بهره مند شوند
@Tarffand_ir
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
ارتفاع سطل های زباله را کوتاهتر کنند تا همه بتوانند از سفره ای که برایشان گسترانیده اید بهره مند شوند
@Tarffand_ir
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala