👩❤️👨♡حُب حلال♡ 👩❤️👨
⭕️ #تنهایی؟👋🏼 #نه_الله_با_من_است... #قسمت_چهل_سوم 😔مجبور شدیم با گفتن چندتا دروغ بلاخره من و محمد همدیگر را ببینم از آخرین باری که دیده بودمش 7 ماه یا بیشتر میگذشت اینبار فرق میکرد... با نقاب رفتم پیش روی برادرم اما هیچ وقت فکر نمیکردم انقد شکست…
💥 #تنهایی؟👈🏼 #نه_الله_با_من_است...
#قسمت_چهل_چهارم
✍🏼الحمدلله توانستم #خواهرم رو پیدا کنم باهاش در #تماس باشم خواهرم قصد برگشتن داشت میگفت که برمیگردم و از وقتی رفتم سخت #مریض شدم و نمیتوانم اونجا تحمل کنم درسم تموم شه برمیگردم....
😔از یه طرفم بابام اسم #سوژین رو حتی تو شناسنامه ش هم در آورده بود اما بازم دوست داشتم برگرده اگر هم اون برنمیگشت من میرفتم پیشش...
به مرور زمان خواهرم بی تفاوت تر شد و #علاقه اش به آنجا زیاد و زیادتر شد خودم احساس کرده بودم اما به قولی که خواهرم #دلبسته بودم تا اینکه از زبانش شنیدم که نمیخواد برگردد...
😭اسرار های منم اثری نمیکرد اصلا بر خلاف میلم مجبور به تصمیمی شدم که من برم پیش خواهرم اما قضیه من فرق داشت که با #محرم برم...
✍🏼یه سال بیشتر از رفتن خواهرم گذشته بود من همچنان فکر و ذهنم شده بود #عربستان رفتن... خواهرمم همچنان رو حرفش مونده بود اما فقط #الله میدونست چی پیش میاد.
بلاخره #برادرم برگشت از شیراز #حفظش تموم شده بود الحمدلله یه عالم و حافظ #قرآن شده بود من روزهای خوب رو داشتم با چشمام میدیدم اینبار من #شاگرد برادرم شدم الحمدلله از یه طرفم دیگه قضیه #مسلمان بودن من #عادی شده بود برای خانوادم شده بودم همون روژین قبل اما تنها چیزی اونا رو آزار میداد #نقابم بود....
🌸🍃یه روز حسابی #تدارک دیده بودم که برادرم بیاد واسه شام خونه ما هر چی #اسرار کردم بیاد قبول نمیکرد مدت ها بود که نمی اومد برای شام یا نهار...
منم بی خبر از این موضوع #ناراحت بودم دلم میخواست بیاد آخر سر گفتم نیای #قهر میکنم از این حرفا اونم قبول کرد که بیاد...
👌🏼اون شب حسابی خودمو #خسته کردم بخاطر اومدن برادرم روز دوشنبه بود طبق معمول میدونستم #روزه است اما واقعا متعجبم کرد سر #سفره چیزی بجزء #دسر نخورد به بهانه اینکه روزه بوده و وقتی روزه میگیره اینطوری میشه...
🤔اما حرفاش واسه بقیه جای باور بود اما واسه من نه چون من بهتر از خودش اونو میشناختم و این فکر واقعا مشغولم کرده بود که چرا...
#ادامه_دارد_انشاءالله...
@admmmj123
#قسمت_چهل_چهارم
✍🏼الحمدلله توانستم #خواهرم رو پیدا کنم باهاش در #تماس باشم خواهرم قصد برگشتن داشت میگفت که برمیگردم و از وقتی رفتم سخت #مریض شدم و نمیتوانم اونجا تحمل کنم درسم تموم شه برمیگردم....
😔از یه طرفم بابام اسم #سوژین رو حتی تو شناسنامه ش هم در آورده بود اما بازم دوست داشتم برگرده اگر هم اون برنمیگشت من میرفتم پیشش...
به مرور زمان خواهرم بی تفاوت تر شد و #علاقه اش به آنجا زیاد و زیادتر شد خودم احساس کرده بودم اما به قولی که خواهرم #دلبسته بودم تا اینکه از زبانش شنیدم که نمیخواد برگردد...
😭اسرار های منم اثری نمیکرد اصلا بر خلاف میلم مجبور به تصمیمی شدم که من برم پیش خواهرم اما قضیه من فرق داشت که با #محرم برم...
✍🏼یه سال بیشتر از رفتن خواهرم گذشته بود من همچنان فکر و ذهنم شده بود #عربستان رفتن... خواهرمم همچنان رو حرفش مونده بود اما فقط #الله میدونست چی پیش میاد.
بلاخره #برادرم برگشت از شیراز #حفظش تموم شده بود الحمدلله یه عالم و حافظ #قرآن شده بود من روزهای خوب رو داشتم با چشمام میدیدم اینبار من #شاگرد برادرم شدم الحمدلله از یه طرفم دیگه قضیه #مسلمان بودن من #عادی شده بود برای خانوادم شده بودم همون روژین قبل اما تنها چیزی اونا رو آزار میداد #نقابم بود....
🌸🍃یه روز حسابی #تدارک دیده بودم که برادرم بیاد واسه شام خونه ما هر چی #اسرار کردم بیاد قبول نمیکرد مدت ها بود که نمی اومد برای شام یا نهار...
منم بی خبر از این موضوع #ناراحت بودم دلم میخواست بیاد آخر سر گفتم نیای #قهر میکنم از این حرفا اونم قبول کرد که بیاد...
👌🏼اون شب حسابی خودمو #خسته کردم بخاطر اومدن برادرم روز دوشنبه بود طبق معمول میدونستم #روزه است اما واقعا متعجبم کرد سر #سفره چیزی بجزء #دسر نخورد به بهانه اینکه روزه بوده و وقتی روزه میگیره اینطوری میشه...
🤔اما حرفاش واسه بقیه جای باور بود اما واسه من نه چون من بهتر از خودش اونو میشناختم و این فکر واقعا مشغولم کرده بود که چرا...
#ادامه_دارد_انشاءالله...
@admmmj123
👩❤️👨♡حُب حلال♡ 👩❤️👨
💥 #تنهایی؟✌️🏼 #نه_الله_با_من_است... #قسمت_چهل_ششم 😔با بدبختی تونستم یه #کار پیدا کنم پیدا کردن کار واسه یه خانمه نقابی خیلی سخت بود اما بلاخره تمام سعی و تلاش خودم رو کردم... #نظافت_چی خونه ها شدم البته زیاد تو محیط خونه ها کار نمیکردم فقط پله…
💥 #تنهایی؟✌️🏼 #نه_الله_با_من_است...
#قسمت_چهل_هفتم
😔دلم #حسابی با حرفهای اون خانم #درد میکرد با این حرفش به برادرم زنگ زدم اما خیلی #دعوام کرد که چرا رفتم و از این حرفا اما من بیشتر #نگران بودم مامانم از این موضوع باخبر بشه یا بابام که متاسفانه یا خوشبختانه باخبر شدن و مثل همیشه بازم #دعوا های پشت سر هم #تهدید های مامانم اما من عین خیالم نبود دیگه این دعوا ها اثری روم نداشت به پشتبانی #الله اونا هم حل شدن...
🌸🍃 من و برادرم تصمیم گرفتیم یه #رستوران بزاریم که از همه نظر عالی بود از همه مهمتر من میتوانستم #حفظ نیمه کاره خودمو تموم کنم (این مدتی کار میکردم خیلی وقت برای درس هام رو داشتم) الحمدلله رستوران رو باز کردیم
اون موقع ها جزء #بهترین روزای زندگیم بودن همه چیز حل شده بود الحمدلله خواهرم #آگرین و برادرم #آروین هم #مسلمان شدن اما در حد یه مسلمان معمولی امروز در حد #نماز و #روزه اما بازم جای شکر بود مامانم دیگه چیزی نگفت دیگه باهام سر و بحث نمیکردن دیگه دعوایی در کار نبود انگار دیگه #خوشحال بود از این موضوع یا اینکه #خسته شده بودن از #دعوا کردن با من چون میدونست من اگر بحث #اسلام باشه محاله #کم بیارم و #امید منو نمیتونه بشکنه.....
➖ لطف الله دوباره شامل حال من شده بود و الحمدلله در دروان بی مشکل به سر میبردم از اون طرفم دنیام شده بود #برادرم انقد بهم نزدیک بودیم حتی یه روز هم نمیتوانستیم بدون هم باشیم بزرگترین دلیلشم این بود که برادرم سبب تمام شدن #مشکلات من بود بزرگترین پشتبانی #دنیام بود و #بهترین دوست و یاور اسلامیم بود....
🌸🍃بعد از 5 سال و 7ماه از #هدایتم تونستم به اذن الله #حفظم رو تموم کنم و #حافظ_قرآن شدم... در حالی من قبل از همه شروع کرده بود اما خیلی گذشت تا تموم کنم حالا بخاطر اینکه توان خودم همین قد بوده یا #سدهای که تو راه بود ولی بازم #خوشحال بودم و جای شکر بود...
من و برادرم همچنان تصمیم داشتیم بریم #عربستان ( #مکه یا #مدینه) که خواهرم رو برگردونیم یا پیشش بمونیم این تصمیم با #ازدواج #برادرم محکم تر شد....
#ادامه_دارد_انشاءالله...
@admmmj123
#قسمت_چهل_هفتم
😔دلم #حسابی با حرفهای اون خانم #درد میکرد با این حرفش به برادرم زنگ زدم اما خیلی #دعوام کرد که چرا رفتم و از این حرفا اما من بیشتر #نگران بودم مامانم از این موضوع باخبر بشه یا بابام که متاسفانه یا خوشبختانه باخبر شدن و مثل همیشه بازم #دعوا های پشت سر هم #تهدید های مامانم اما من عین خیالم نبود دیگه این دعوا ها اثری روم نداشت به پشتبانی #الله اونا هم حل شدن...
🌸🍃 من و برادرم تصمیم گرفتیم یه #رستوران بزاریم که از همه نظر عالی بود از همه مهمتر من میتوانستم #حفظ نیمه کاره خودمو تموم کنم (این مدتی کار میکردم خیلی وقت برای درس هام رو داشتم) الحمدلله رستوران رو باز کردیم
اون موقع ها جزء #بهترین روزای زندگیم بودن همه چیز حل شده بود الحمدلله خواهرم #آگرین و برادرم #آروین هم #مسلمان شدن اما در حد یه مسلمان معمولی امروز در حد #نماز و #روزه اما بازم جای شکر بود مامانم دیگه چیزی نگفت دیگه باهام سر و بحث نمیکردن دیگه دعوایی در کار نبود انگار دیگه #خوشحال بود از این موضوع یا اینکه #خسته شده بودن از #دعوا کردن با من چون میدونست من اگر بحث #اسلام باشه محاله #کم بیارم و #امید منو نمیتونه بشکنه.....
➖ لطف الله دوباره شامل حال من شده بود و الحمدلله در دروان بی مشکل به سر میبردم از اون طرفم دنیام شده بود #برادرم انقد بهم نزدیک بودیم حتی یه روز هم نمیتوانستیم بدون هم باشیم بزرگترین دلیلشم این بود که برادرم سبب تمام شدن #مشکلات من بود بزرگترین پشتبانی #دنیام بود و #بهترین دوست و یاور اسلامیم بود....
🌸🍃بعد از 5 سال و 7ماه از #هدایتم تونستم به اذن الله #حفظم رو تموم کنم و #حافظ_قرآن شدم... در حالی من قبل از همه شروع کرده بود اما خیلی گذشت تا تموم کنم حالا بخاطر اینکه توان خودم همین قد بوده یا #سدهای که تو راه بود ولی بازم #خوشحال بودم و جای شکر بود...
من و برادرم همچنان تصمیم داشتیم بریم #عربستان ( #مکه یا #مدینه) که خواهرم رو برگردونیم یا پیشش بمونیم این تصمیم با #ازدواج #برادرم محکم تر شد....
#ادامه_دارد_انشاءالله...
@admmmj123
#روزه_دهه_اول_ذیالحجه_وروز_ عرفه
💥اعمال دهه اول ذى الحجّه💥
💙ارشادات رسول اکرم صلی الله علیه وسلّم در مورد فضیلت دهه اول ذی الحجّه:
عمل صالح در هیچ روزی از روزهای دنیا مانند ده روز اول ذی الحجه، نزد خداوند محبوب نیست؛ صحابه کرام عرض کردند یا رسول الله، حتی جهاد در راه خدا! فرمودند: حتی جهاد در راه خدا نیز به این درجه نمیرسد مگر آن مجاهدی که با جان ومال خود در راه خدا خارج
شود و بر نگردد. (البخاری)
💙روزه گرفتن هر روز از دهه ی ذی الحجه برابر با روزه گرفتن یک سال است و زنده نگهداشتن هر شب از آن بمانند زنده نگهداشتن شب قدر است. (مجمع الزوائد)
💙روزه گرفتن روز عرفه (نهم ذی الحجه) کفّارهی گناهان (صغيره) یک سال قبل و یک سال بعد می باشد. (مسلم).
تذكر:لازم بذكر است كه گناهان كبيره با توبه بخشيده ميشوند وحقوق العباد نيز با اداي حق و استغفار معاف ميشوند.
💙در ده روز اول ذی الحجه (سُبحانَ الله و الحمدُ لله و لا اله الَّا الله و الله اکبر) زیاد بگویید. (طبرانی)
@admmmj123❤️
💥اعمال دهه اول ذى الحجّه💥
💙ارشادات رسول اکرم صلی الله علیه وسلّم در مورد فضیلت دهه اول ذی الحجّه:
عمل صالح در هیچ روزی از روزهای دنیا مانند ده روز اول ذی الحجه، نزد خداوند محبوب نیست؛ صحابه کرام عرض کردند یا رسول الله، حتی جهاد در راه خدا! فرمودند: حتی جهاد در راه خدا نیز به این درجه نمیرسد مگر آن مجاهدی که با جان ومال خود در راه خدا خارج
شود و بر نگردد. (البخاری)
💙روزه گرفتن هر روز از دهه ی ذی الحجه برابر با روزه گرفتن یک سال است و زنده نگهداشتن هر شب از آن بمانند زنده نگهداشتن شب قدر است. (مجمع الزوائد)
💙روزه گرفتن روز عرفه (نهم ذی الحجه) کفّارهی گناهان (صغيره) یک سال قبل و یک سال بعد می باشد. (مسلم).
تذكر:لازم بذكر است كه گناهان كبيره با توبه بخشيده ميشوند وحقوق العباد نيز با اداي حق و استغفار معاف ميشوند.
💙در ده روز اول ذی الحجه (سُبحانَ الله و الحمدُ لله و لا اله الَّا الله و الله اکبر) زیاد بگویید. (طبرانی)
@admmmj123❤️