Forwarded from هنر برای هنر
طرحی برای پرتره ی ونگوگ ۵ — ۱۹۵۷
#فرانسیس_بیکن
Study for portrait of Van gogh V — 1957
#Francis_Bacon
@artforartt
#فرانسیس_بیکن
Study for portrait of Van gogh V — 1957
#Francis_Bacon
@artforartt
Forwarded from هنر برای هنر
بیکن و تکنیک ترکیب
تکنیک دیگری که هنرمندان برای کشف هویت خودشان از طریق توجه به هنرمندان تحسین شده ی پیشین به کار گرفته اند تکنیک ترکیب است: انتخاب تعدادی از تأثیرات شناخته شده و متفاوت و ترکیب آنها به شیوه هایی که تا به حال امتحان نشده اند. اکنون سبک #فرانسیس_بیکن به نظر فهمیدنی و کامل می آید، اما مسیر رسیدن به این دستاورد براساس ترکیب تدریجی طیفی از علایق هنری متفاوت است. وقتی بیکن نقاشی را شروع کرد عمیقا تحت تأثیر وینسنت ون گوگ بود، چنان که طرح هایش برای پرتره ی #ونگوگ شاهد است.
فرایند تبدیل شدن او به هنرمندی که ما می شناسیم به معنای گردهم آوردن طیفی از مضامین مختلف در بوته ی آزمایش احساساتش نسبت به ونگوگ بود. طی سالهای زیاد، از دهه ی ۱۹۳۰ تا دهه ی ۱۹۵۰، بیکن آرام آرام طیف متنوعی از علایق و شور و شوق هایش را مجموع کرد؛ به عنوان مثال، در ۱۹۳۵ در یک مغازه ی کتابهای دست دوم در پاریس به کتابی درباره ی بیماری های دهان برخورد؛ صفحه های رنگی اش که برای بیشتر مردم طرز تحمل ناپذیری چندش آور بود او را به خود جذب کرد. در همان سال فیام رزمناو پوتمکین ساخته ی آیزنشتاین را دید با آن صحنه ی تأثیرگذار پرستاری که جیغ میکشد و آن را با کشمکش های خودش با بیماری آسم و خاطرات چهره ی پدر قلدرش که از عصبانیت کج و معوج شده بود درآمیخت. پنج سال بعد تیتیان را کشف کرد و تحت تأثیر فضای باشکوه و ابهت بوم هایش قرار گرفت که حاصل ساده کردن سطح بصری و تکیه بر پس زمینه هایی با رنگ اخرایی تیره بود. تمامی این عناصر می توانستند یک زندگی مستقل داشته باشند، اما بیکن قادر بود آنها را به شیوه ای هضم و سازماندهی کند که حاصلش علاقه ای متقابل و جدید بود که پیش از این هرگز ظنش هم نمی رفت و تمامی این عناصر باهم در نبوغ سبک پخته اش دخیل بودند.
📗 هنر همچون درمان، آلن دوباتن، جان آرمسترانگ، ترجمه مهرناز مصباح، نشر چشمه
#Francis_Bacon
@artforartt
بیکن و تکنیک ترکیب
تکنیک دیگری که هنرمندان برای کشف هویت خودشان از طریق توجه به هنرمندان تحسین شده ی پیشین به کار گرفته اند تکنیک ترکیب است: انتخاب تعدادی از تأثیرات شناخته شده و متفاوت و ترکیب آنها به شیوه هایی که تا به حال امتحان نشده اند. اکنون سبک #فرانسیس_بیکن به نظر فهمیدنی و کامل می آید، اما مسیر رسیدن به این دستاورد براساس ترکیب تدریجی طیفی از علایق هنری متفاوت است. وقتی بیکن نقاشی را شروع کرد عمیقا تحت تأثیر وینسنت ون گوگ بود، چنان که طرح هایش برای پرتره ی #ونگوگ شاهد است.
فرایند تبدیل شدن او به هنرمندی که ما می شناسیم به معنای گردهم آوردن طیفی از مضامین مختلف در بوته ی آزمایش احساساتش نسبت به ونگوگ بود. طی سالهای زیاد، از دهه ی ۱۹۳۰ تا دهه ی ۱۹۵۰، بیکن آرام آرام طیف متنوعی از علایق و شور و شوق هایش را مجموع کرد؛ به عنوان مثال، در ۱۹۳۵ در یک مغازه ی کتابهای دست دوم در پاریس به کتابی درباره ی بیماری های دهان برخورد؛ صفحه های رنگی اش که برای بیشتر مردم طرز تحمل ناپذیری چندش آور بود او را به خود جذب کرد. در همان سال فیام رزمناو پوتمکین ساخته ی آیزنشتاین را دید با آن صحنه ی تأثیرگذار پرستاری که جیغ میکشد و آن را با کشمکش های خودش با بیماری آسم و خاطرات چهره ی پدر قلدرش که از عصبانیت کج و معوج شده بود درآمیخت. پنج سال بعد تیتیان را کشف کرد و تحت تأثیر فضای باشکوه و ابهت بوم هایش قرار گرفت که حاصل ساده کردن سطح بصری و تکیه بر پس زمینه هایی با رنگ اخرایی تیره بود. تمامی این عناصر می توانستند یک زندگی مستقل داشته باشند، اما بیکن قادر بود آنها را به شیوه ای هضم و سازماندهی کند که حاصلش علاقه ای متقابل و جدید بود که پیش از این هرگز ظنش هم نمی رفت و تمامی این عناصر باهم در نبوغ سبک پخته اش دخیل بودند.
📗 هنر همچون درمان، آلن دوباتن، جان آرمسترانگ، ترجمه مهرناز مصباح، نشر چشمه
#Francis_Bacon
@artforartt