🔴بدون مشاركت فعال در عرصه اقتصاد بين الملل نميشود اقتصاد جامعه را بهبود بخشيد
🔻اصفهان زیبا ۲۷ تیر ۱۳۹۹
اميرحسين جعفري/خبرنگار
🔹اگر شما مختار باشید بین آمریکا و چین انتخاب کنید، به فرض این که دو طرف مشتاقند، اولویت را به چین میدهید یا امریکا؟
🔘اين سوال من را ياد علم بهتر است يا ثروت در انشاء مي اندازد و بي معني است، براي چه بين اين دو كشور بايد يكي را انتخاب كنم ما اصلا كاري با اين موضوع نداريم كه مجبور شويم حتما يكي را انتخاب كنيم اجازه دهيد با يك جمله از مائو اين سوال را پاسخ دهم: براي ما مهم نيست گربه سياه باشد يا سفيد مهم اين است كه موش بگيرد. بنابراين هيچ كشوري ذاتا براي ايران ترجيحي بر كشور ديگري ندارد به ميزاني كه بتواند احترام و روابط و منافع متقابل داشته باشند بايد به آن كشور در ارتقای روابط حق تقدم داد.
🔹برخی معتقدند در هم تنیدگی فزاینده بازارها (اقتصادها) در جهان گریز ناپذیر است. شما آیا این تحلیل را قبول دارید؟ و اگر قبول دارید پیوستن ایران به این روند را توصیه میکنید یا مقاومت در برابر آن را؟
🔘اقتصاددانان بايد درباره اين سوال پاسخ جزیی و دقیق دهند. واقعيت اين است كه تجربه كنوني در ايران و جهان اثبات كرده است كه بدون مشاركت فعال در عرصه اقتصاد بين الملل نمي شود اقتصاد جامعه را بهبود بخشيد اينجا هم اينطور نيست كه خود را به يك كشور محدود كنيم قيمت هاي نسبي و مطلق تعيين كننده توليد و فروش و سیاستهای تولیدی هستند و طبعا نبايد دست خود را ببنديم. غيرممكن است بدون توسعه تجارت و روابط آزاد بين المللي اقتصاد و صنعت را بهبود ببخشيم.
https://telegra.ph/بدون-مشاركت-فعال-در-عرصه-اقتصاد-بين-الملل-نمي-شود-اقتصاد-جامعه-را-بهبود-بخشيد-08-08
🔻اصفهان زیبا ۲۷ تیر ۱۳۹۹
اميرحسين جعفري/خبرنگار
🔹اگر شما مختار باشید بین آمریکا و چین انتخاب کنید، به فرض این که دو طرف مشتاقند، اولویت را به چین میدهید یا امریکا؟
🔘اين سوال من را ياد علم بهتر است يا ثروت در انشاء مي اندازد و بي معني است، براي چه بين اين دو كشور بايد يكي را انتخاب كنم ما اصلا كاري با اين موضوع نداريم كه مجبور شويم حتما يكي را انتخاب كنيم اجازه دهيد با يك جمله از مائو اين سوال را پاسخ دهم: براي ما مهم نيست گربه سياه باشد يا سفيد مهم اين است كه موش بگيرد. بنابراين هيچ كشوري ذاتا براي ايران ترجيحي بر كشور ديگري ندارد به ميزاني كه بتواند احترام و روابط و منافع متقابل داشته باشند بايد به آن كشور در ارتقای روابط حق تقدم داد.
🔹برخی معتقدند در هم تنیدگی فزاینده بازارها (اقتصادها) در جهان گریز ناپذیر است. شما آیا این تحلیل را قبول دارید؟ و اگر قبول دارید پیوستن ایران به این روند را توصیه میکنید یا مقاومت در برابر آن را؟
🔘اقتصاددانان بايد درباره اين سوال پاسخ جزیی و دقیق دهند. واقعيت اين است كه تجربه كنوني در ايران و جهان اثبات كرده است كه بدون مشاركت فعال در عرصه اقتصاد بين الملل نمي شود اقتصاد جامعه را بهبود بخشيد اينجا هم اينطور نيست كه خود را به يك كشور محدود كنيم قيمت هاي نسبي و مطلق تعيين كننده توليد و فروش و سیاستهای تولیدی هستند و طبعا نبايد دست خود را ببنديم. غيرممكن است بدون توسعه تجارت و روابط آزاد بين المللي اقتصاد و صنعت را بهبود ببخشيم.
https://telegra.ph/بدون-مشاركت-فعال-در-عرصه-اقتصاد-بين-الملل-نمي-شود-اقتصاد-جامعه-را-بهبود-بخشيد-08-08
Telegraph
بدون مشاركت فعال در عرصه اقتصاد بين الملل نمي شود اقتصاد جامعه را بهبود بخشيد
🔻اصفهان زیبا ۲۷ تیر ۱۳۹۹ اميرحسين جعفري/خبرنگار 🔹اگر شما مختار باشید بین آمریکا و چین انتخاب کنید، به فرض این که دو طرف مشتاقند، اولویت را به چین میدهید یا امریکا؟ 🔘اين سوال من را ياد علم بهتر است يا ثروت در انشاء مي اندازد و بي معني است، براي چه بين…
🔴استفاده درست از شبکههای مجازی
امروز یکی از دوستان یادداشت «برتر از مدالهای تختی» را برایم فرستاد و از این که چنین متنی را به موقع نوشتهام تشکر کرد. تعجب کردم چون این یادداشت مربوط به گذشته بود حتی اصل نوشتن آن را هم از یاد برده بودم. خودم هم خواندم دیدم چه به موقع بود😁
این از خوبیهای فضای مجازی و دقت و حافظه برخی از خوانندگان است، که آن را بازنشر کردهاند هرچند بدون ذکر تاریخ انتشار و خواننده گمان کرده که اکنون نوشته شده است. البته این نوع دخل و تصرفها ممکن است به شکل نادرستی نیز انجام شود ولی این مورد دقیق بوده است.
خواندن دوباره آن خالی از فایده نیست.
https://t.me/abdiabbas/1946
امروز یکی از دوستان یادداشت «برتر از مدالهای تختی» را برایم فرستاد و از این که چنین متنی را به موقع نوشتهام تشکر کرد. تعجب کردم چون این یادداشت مربوط به گذشته بود حتی اصل نوشتن آن را هم از یاد برده بودم. خودم هم خواندم دیدم چه به موقع بود😁
این از خوبیهای فضای مجازی و دقت و حافظه برخی از خوانندگان است، که آن را بازنشر کردهاند هرچند بدون ذکر تاریخ انتشار و خواننده گمان کرده که اکنون نوشته شده است. البته این نوع دخل و تصرفها ممکن است به شکل نادرستی نیز انجام شود ولی این مورد دقیق بوده است.
خواندن دوباره آن خالی از فایده نیست.
https://t.me/abdiabbas/1946
Telegram
آینده (عباس عبدی)
🔴برتر از مدالهای تختي
🔻منتشر شده در اعتماد ۲۰ خرداد ۹۸
🔘اين روزها فيلم كوتاهي را ديدم از بابك تختي درباره قتل يا خودكشي پدرش مرحوم غلامرضا تختي كه در این فیلم اعلام ميكند بسياري از افراد يك عذرخواهي به آقاي ساعد مدير هتل آتلانتيك بدهکارند. هتلی که تختی…
🔻منتشر شده در اعتماد ۲۰ خرداد ۹۸
🔘اين روزها فيلم كوتاهي را ديدم از بابك تختي درباره قتل يا خودكشي پدرش مرحوم غلامرضا تختي كه در این فیلم اعلام ميكند بسياري از افراد يك عذرخواهي به آقاي ساعد مدير هتل آتلانتيك بدهکارند. هتلی که تختی…
🔴شکایت صوری یا کلک مرغابی؟
🔻 ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
🔘یکی از مسایلی که در ایران بسیار بد جا افتاده است، مفهوم شکایت از رسانه و روزنامهنگار است. گویی هر شکایتی به منزله مخالفت با آزادی بیان است. به همین علت پسگرفتن شکایت را نقطه قوتی برای شاکی تلقی میکنند و آن را به عنوان منت گذاشتن بر روزنامهنگار میدانند. در حالی که این فقط یک ترفند حقوقی برای مبرا جلوه دادن خود از اتهامات وارده است.
🔘بنده به عنوان یک روزنامهنگار معتقدم که بیش از هر کس دیگری باید مسئولیت نوشتههای خود را عهدهدار شوم و اگر حرفی زدم پای مسئولیت حقوقی و کیفری آن بایستم، این رفتار نشانگر تعهد به آزادی بیان است. اگر اتهامی زدم از آن دفاع کنم و اگر نتوانستم دفاع کنم، در این صورت عذرخواهی کنم و به گمانم همین برای روزنامهنگار کافی است که به واسطه زدن اتهام ناروا، عذرخواهی کند، گرچه کسی که مورد اتهام واقع شده است، حق دارد که گذشت نکند.
🔘البته بنده معتقدم نیستم که هر نوع خطای روزنامهنگاری جرم است. متأسفانه برخی از قضات در این باره براساس یک رویه نادرست رفتار میکنند. اجازه دهید توضیح دهم.
🔘همه میدانیم که برخی از احکام قضایی نادرست است. مثلاً کسی را به اتهام قتل عمد بازداشت میکنند. پس از دو سال معلوم میشود که وی قاتل نیست. خوب! این فرد هزینههای مادی و معنوی سنگینی را متحمل شده است. مسئولیت این اشتباه با کیست؟ چرا کسی قاضی صادرکننده حکم را بازداشت و محاکمه و محکوم نمیکند؟ پاسخ این وضع در قانون آمده است. این مسأله آن قدر مهم است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است.
اصل ۱۷۱:
☑️«هر گاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود، و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد.»☑️
🔘اگر قاضی مرتکب قصور شده باشد مسئولیت جبران خسارت برعهده حکومت و در واقع همه مردم است، و اگر مرتکب تقصیر شده، خودش باید پاسخگو باشد. این منطق اهمیت دارد. اگر قرار باشد که در هر دو صورت تقصیر و قصور، قاضی جبران خسارت کند، دیگر هیچ کس این شغل را نمیپذیرد. یا آن قدر در دادن حکم احتیاط میکند که در عمل صدور حکم غیر ممکن میشود در نتیجه عدالت و حقوق مردم قربانی میگردد. باید قصور را به عنوان ذات یک حرفه پذیرفت، ولی تقصیر را نباید پذیرفت. این مسأله برای حرفه پزشکی هم مطرح است.
🔘در باره روزنامهنگاری چطور؟ اگر قرار باشد که روزنامهنگار، ادعایی و خبری را فقط هنگامی منتشر کند که صد درصد به آن اطمینان دارد، در این صورت حرفه او عملاً بلاموضوع میشود، چون بسیاری از ادعاها، فقط اتهام هستند و در دادگاه باید رسیدگی شوند و اگر اطمینان به قطعی بودن آنها باشد، رسیدگی قضایی دیگر موضوعیتی ندارد.
🔘آیا این امر بدان معنی است که روزنامهنگار هر چیزی را بنویسد، حق دارد و مسئولیتی ندارد؟ پاسخ منفی است. باید به صورت روشن در هر مورد پاسخ داد که آیا روزنامهنگار و نشریه یا رسانه به صورت عرفی به موضوع منتشر شده رسیدگی کردهاند یا بدون حداقلی از ضوابط حرفهای خبر را منتشر نمودهاند؟ این نیز برحسب مورد فرق میکند. فرض کنیم که کسی کشته شود، قاضی برای جلوگیری از فرار متهم، ممکن است چند نفر را فوری بازداشت کند، اگر بخواهد منتظر بماند تا از شناخت قاتل مطمین شود، او فرار میکند. ولی در باره اتهامات عادی چینن سرعت عملی پذیرفتنی نیست.
🔘اکنون و در موضوع انتخاب رییس دیوان محاسبات تعدادی از همکاران روزنامهنگار در اجرای وظیفه حرفهای خود نکاتی را علیه وی منتشر کردند. پس از پایان غائله، او از این همکاران شکایت کرده است. این حق او است، ولی پس گرفتن شکایت پیش از رسیدگی قضایی یا عذرخواهی روزنامهنگاران، معنایی ندارد جز این که آن را به منزله پذیرفتن اتهامات تلقی کنیم. او میتوانست شکایت خود را پس بگیرد، اگر روزنامهنگاران مزبور پیش از رسیدگی عذرخواهی میکردند یا پس از رسیدگی محکوم میشدند، میتواند رضایت دهد.
🔘 اکنون که نه آنان عذرخواهی کردهاند و نه رسیدگی حقوقی شده، پس گرفتن شکایت غیر منطقی و بیمعنی است. خوب چرا از ابتدا شکایت کرد؟ پس گرفتن شکایت در این مرحله به معنای پذیرفتن اتهامات است. مثل این است که ما از فرد بیگناهی به اتهام سرقت خانه شکایت کنیم بعد منت گذاشته و از شکایت خود علیه او صرفنظر کنیم!!
🔘در واقع این کار حتی بدتر از شکایت نکردن است. این کار به معنای آن است که شکایت اولیه از ابتدا فیک و صوری و یک ترفند قضایی بوده تا خود را تبریه کنند. در واقع این نوعی کلک مرغابی است، با این تفاوت که آنچه که قرار است شکار شود فهم و شعور انسان است که با فهم ساده و بسیط مرغابی تفاوت دارد. این کلک برای شکار مرغابی مفید است و نه انسان.
🔻 ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
🔘یکی از مسایلی که در ایران بسیار بد جا افتاده است، مفهوم شکایت از رسانه و روزنامهنگار است. گویی هر شکایتی به منزله مخالفت با آزادی بیان است. به همین علت پسگرفتن شکایت را نقطه قوتی برای شاکی تلقی میکنند و آن را به عنوان منت گذاشتن بر روزنامهنگار میدانند. در حالی که این فقط یک ترفند حقوقی برای مبرا جلوه دادن خود از اتهامات وارده است.
🔘بنده به عنوان یک روزنامهنگار معتقدم که بیش از هر کس دیگری باید مسئولیت نوشتههای خود را عهدهدار شوم و اگر حرفی زدم پای مسئولیت حقوقی و کیفری آن بایستم، این رفتار نشانگر تعهد به آزادی بیان است. اگر اتهامی زدم از آن دفاع کنم و اگر نتوانستم دفاع کنم، در این صورت عذرخواهی کنم و به گمانم همین برای روزنامهنگار کافی است که به واسطه زدن اتهام ناروا، عذرخواهی کند، گرچه کسی که مورد اتهام واقع شده است، حق دارد که گذشت نکند.
🔘البته بنده معتقدم نیستم که هر نوع خطای روزنامهنگاری جرم است. متأسفانه برخی از قضات در این باره براساس یک رویه نادرست رفتار میکنند. اجازه دهید توضیح دهم.
🔘همه میدانیم که برخی از احکام قضایی نادرست است. مثلاً کسی را به اتهام قتل عمد بازداشت میکنند. پس از دو سال معلوم میشود که وی قاتل نیست. خوب! این فرد هزینههای مادی و معنوی سنگینی را متحمل شده است. مسئولیت این اشتباه با کیست؟ چرا کسی قاضی صادرکننده حکم را بازداشت و محاکمه و محکوم نمیکند؟ پاسخ این وضع در قانون آمده است. این مسأله آن قدر مهم است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است.
اصل ۱۷۱:
☑️«هر گاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود، و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد.»☑️
🔘اگر قاضی مرتکب قصور شده باشد مسئولیت جبران خسارت برعهده حکومت و در واقع همه مردم است، و اگر مرتکب تقصیر شده، خودش باید پاسخگو باشد. این منطق اهمیت دارد. اگر قرار باشد که در هر دو صورت تقصیر و قصور، قاضی جبران خسارت کند، دیگر هیچ کس این شغل را نمیپذیرد. یا آن قدر در دادن حکم احتیاط میکند که در عمل صدور حکم غیر ممکن میشود در نتیجه عدالت و حقوق مردم قربانی میگردد. باید قصور را به عنوان ذات یک حرفه پذیرفت، ولی تقصیر را نباید پذیرفت. این مسأله برای حرفه پزشکی هم مطرح است.
🔘در باره روزنامهنگاری چطور؟ اگر قرار باشد که روزنامهنگار، ادعایی و خبری را فقط هنگامی منتشر کند که صد درصد به آن اطمینان دارد، در این صورت حرفه او عملاً بلاموضوع میشود، چون بسیاری از ادعاها، فقط اتهام هستند و در دادگاه باید رسیدگی شوند و اگر اطمینان به قطعی بودن آنها باشد، رسیدگی قضایی دیگر موضوعیتی ندارد.
🔘آیا این امر بدان معنی است که روزنامهنگار هر چیزی را بنویسد، حق دارد و مسئولیتی ندارد؟ پاسخ منفی است. باید به صورت روشن در هر مورد پاسخ داد که آیا روزنامهنگار و نشریه یا رسانه به صورت عرفی به موضوع منتشر شده رسیدگی کردهاند یا بدون حداقلی از ضوابط حرفهای خبر را منتشر نمودهاند؟ این نیز برحسب مورد فرق میکند. فرض کنیم که کسی کشته شود، قاضی برای جلوگیری از فرار متهم، ممکن است چند نفر را فوری بازداشت کند، اگر بخواهد منتظر بماند تا از شناخت قاتل مطمین شود، او فرار میکند. ولی در باره اتهامات عادی چینن سرعت عملی پذیرفتنی نیست.
🔘اکنون و در موضوع انتخاب رییس دیوان محاسبات تعدادی از همکاران روزنامهنگار در اجرای وظیفه حرفهای خود نکاتی را علیه وی منتشر کردند. پس از پایان غائله، او از این همکاران شکایت کرده است. این حق او است، ولی پس گرفتن شکایت پیش از رسیدگی قضایی یا عذرخواهی روزنامهنگاران، معنایی ندارد جز این که آن را به منزله پذیرفتن اتهامات تلقی کنیم. او میتوانست شکایت خود را پس بگیرد، اگر روزنامهنگاران مزبور پیش از رسیدگی عذرخواهی میکردند یا پس از رسیدگی محکوم میشدند، میتواند رضایت دهد.
🔘 اکنون که نه آنان عذرخواهی کردهاند و نه رسیدگی حقوقی شده، پس گرفتن شکایت غیر منطقی و بیمعنی است. خوب چرا از ابتدا شکایت کرد؟ پس گرفتن شکایت در این مرحله به معنای پذیرفتن اتهامات است. مثل این است که ما از فرد بیگناهی به اتهام سرقت خانه شکایت کنیم بعد منت گذاشته و از شکایت خود علیه او صرفنظر کنیم!!
🔘در واقع این کار حتی بدتر از شکایت نکردن است. این کار به معنای آن است که شکایت اولیه از ابتدا فیک و صوری و یک ترفند قضایی بوده تا خود را تبریه کنند. در واقع این نوعی کلک مرغابی است، با این تفاوت که آنچه که قرار است شکار شود فهم و شعور انسان است که با فهم ساده و بسیط مرغابی تفاوت دارد. این کلک برای شکار مرغابی مفید است و نه انسان.
🔴بازندگان را بشمارید
⭕️بورس، شطرنج یا مارپله؟
🔻 شهرآرا ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
🔘ابتدا روشن کنم که درکی از مسایل بورس ندارم در گذشته هم که (حدود ۲۵ سال پیش) مقداری سهام خریدم، آن را با مشورت شخص آشنایی خریدم و ده سال بعد که نیازمند پول شدم باز هم با مشورت فروختم و هیچگاه خودم تصمیم نگرفتم، چون بورس موضوعی پیچیده و اقتصادی است. بنابراین قصد تحلیل تحولات بورس را ندارم چون نمیدانم. ولی از منظر اجتماعی میخواهم سیاست حضور مستقیم و بیواسطه مردم در بورس را نقد کنم و توضیح دهم که چه عوارض احتمالی دارد.
🔘ریمون بُودن جامعهشناس مشهور فرانسوی کتابی دارد با عنوان منطق اجتماعی، ترجمه آقای دکتر عبدالحسین نیکگهر. اگر فرصت داشتید توصیه میکنم حداقل چند فصل اول آن را با دقت مرور کنید. در آنجا با یک مثال توضیح میدهد که چگونه افزایش شانس برنده شدن در بازیهای لاتاری یا قمار میتواند به سرشکستگی بیشتر منجر شود.
https://telegra.ph/بازندگان-را-بشمارید-09-15
⭕️بورس، شطرنج یا مارپله؟
🔻 شهرآرا ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
🔘ابتدا روشن کنم که درکی از مسایل بورس ندارم در گذشته هم که (حدود ۲۵ سال پیش) مقداری سهام خریدم، آن را با مشورت شخص آشنایی خریدم و ده سال بعد که نیازمند پول شدم باز هم با مشورت فروختم و هیچگاه خودم تصمیم نگرفتم، چون بورس موضوعی پیچیده و اقتصادی است. بنابراین قصد تحلیل تحولات بورس را ندارم چون نمیدانم. ولی از منظر اجتماعی میخواهم سیاست حضور مستقیم و بیواسطه مردم در بورس را نقد کنم و توضیح دهم که چه عوارض احتمالی دارد.
🔘ریمون بُودن جامعهشناس مشهور فرانسوی کتابی دارد با عنوان منطق اجتماعی، ترجمه آقای دکتر عبدالحسین نیکگهر. اگر فرصت داشتید توصیه میکنم حداقل چند فصل اول آن را با دقت مرور کنید. در آنجا با یک مثال توضیح میدهد که چگونه افزایش شانس برنده شدن در بازیهای لاتاری یا قمار میتواند به سرشکستگی بیشتر منجر شود.
https://telegra.ph/بازندگان-را-بشمارید-09-15
Telegraph
بازندگان را بشمارید
⭕️بورس، شطرنج یا مارپله؟ 🔻 شهرآرا ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ 🔘ابتدا روشن کنم که درکی از مسایل بورس ندارم در گذشته هم که (حدود ۲۵ سال پیش) مقداری سهام خریدم، آن را با مشورت شخص آشنایی خریدم و ده سال بعد که نیازمند پول شدم باز هم با مشورت فروختم و هیچگاه خودم تصمیم نگرفتم،…
🔴سهگانه ستم، (ستیز، توزیع، محدودیت)
🔻 اعتماد ۳۰ شهریور ۱۳۹۹
🔘سیاستها و پیشنهادهای اصولگرایان در باره امور کشور واجد چه ویژگیهایی است؟ ویژگیهایی که فراتر از جزییات این سیاستها و رویکردهای آنان باشد کدام است؟ در این یادداشت میکوشم که چند محور را استنتاج کنم. اگر اصولگرایان این موارد را نادرست میدانند، بسیار خوب خواهد بود که با ذکر شواهد و دلایل آن را رد کنند. در غیر این صورت بد نیست که تجدید نظری در این روند صورت گیرد زیرا سرنوشت و پایان هر سیاستی که دارای این ویژگیها باشد، روشن است.
🔘اولین ویژگی که تقریباً در اکثر اظهارات و مواضع آنان دیده میشود و اخیراً به طرحهای مجلس نیز رسیده، سیاست «ستیز» یا تقابل و حذف است. تقابل و شدت عمل و گفتار در سیاست خارجی، در تقابل با دولت، و در تقابل با نیروهای سیاسی و اجتماعی دیگر. با اطمینان میتوان گفت که در گفتار و کردار غالب آنان کمتر جملهای پیدا میشود که نوعی ستیزهجویی یا دشمنی یا تقابل دیده نشود.
🔘از منظر آنان دیگران در هر قالبی که باشند، نوعی دشمنی و خطر تلقی میشوند. جالب اینکه نگرش مزبور در عمل تعمیم داده میشود و به نوعی گریبان خودشان را نیز میگیرد و با همفکران خود نیز به همین گونه حذفی و تقابلی برخورد میکنند، زیرا این نگرش به اخلاق و فهم ثانویه آنان تبدیل میشود و اقتضای طبیعت و یا سیاست آنان میشود.
🔘همه رویدادها و مواضع را در ذیل و در چارچوب سیاه و سفید تحلیل میکنند. اگر با من نیستی پس علیه من هستی و باید حذف شوی. این فرآیند را با تعبیر تقسیم بر دو میتوان توصیف کرد، که در هر مرحله باید عدهای را حذف و از قطار پیاده کرد.
🔘ویژگی دوم را میتوان سیاست «توزیعمحور» به جای سیاست تولیدمحور تعریف کرد. در همین چند ماه گذشته اگر نگاه کنید همه بحثهای این است که امکانات موجود را چگونه تقسیم کنیم یا بفروشیم؟ یارانهها، خودرو، پول و... به طور قطع سیاست توزیعی باید عادلانه باشد ولی در هر حال این سیاست نسبت به سیاست تولیدمحور باید فرعی و مکمل باشد. در غیر این صورت و با کوچک شدن کیک اقتصاد کشور چه فرقی دارد چگونه توزیع شود؟ در حالی که پس از چندی اصولاً کیکی وجود نخواهد داشت که توزیع شود.
🔘این ویژگی در اصلیترین شعار دولت احمدینژاد که آوردن نفت بر سر سفرههای مردم بود دیده میشود و تا کنون نیز ادامه داشته است. جالب است که آنان هیچگاه نکوشیدند که دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ را براساس میزان رشد تولید و رشد اشتغال و سرمایهگذاری توضیح دهند، و از آن دفاع کنند و همیشه از توضیح این موارد پرهیز نموده و به توزیع یارانهها بسنده کردهاند.
🔘همواره به قیمتها اعتراض دارند، در حالی که رشد قیمتها اگر چه مهم است ولی مهمتر از آن کمبود کالا و تولید است. به رشد قیمت قیمتها معترض هستند، و در عین حال سیاستهایی را که متضمن تزریق نقدینگی و توزیع پول است پیشنهاد میکنند.
🔘سومین ویژگی، اصرار بر «محدودیتها» به جای آزادی و خلاقیتها است. آنان همواره دنبال بستن پنجرهها هستند که مبادا خدای ناکرده پشهای یا مگسی وارد شود، و البته توجهی به هوای بسته داخل ندارند که به شدت آلوده و سنگین است و موجب شیوع ویروس کرونا میشود!!
🔘آنان دنبال افزایش و توسعه نظارتها هستند، ولی هیچ کوششی برای آزادی بیشتر و بروز خلاقیتها نمیکنند. در حقیقت آنان همه چیز را و همه صداها را علیه خود میدانند. به شدت فاقد اعتماد به نفس هستند.
🔘تولیدات سمعی و بصری را میخواهند تحت نظر صداوسیما در آورند، در حالی که این نهاد عملاً زمینگیر شده است و از پس کارهای خودش نیز برنمیآید. و به قول معروف، کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. میخواهند شبکههای اجتماعی را ببندند و تحت کنترل در آورند. میخواهند حضور مردم را در شوراها و مجلس و ریاست جمهوری محدود کنند.
🔘تا کی میتوان سیاستی را بر این سه پایه نادرست پیگیری کرد؟ تقابل و ستیز در برابر تفاهم و رقابت. توزیع به جای تولید و بالاخره محدودیت و دخالت مستمر به جای آزادی و گشایش و خلاقیت و آفرینندگی.
🔻 اعتماد ۳۰ شهریور ۱۳۹۹
🔘سیاستها و پیشنهادهای اصولگرایان در باره امور کشور واجد چه ویژگیهایی است؟ ویژگیهایی که فراتر از جزییات این سیاستها و رویکردهای آنان باشد کدام است؟ در این یادداشت میکوشم که چند محور را استنتاج کنم. اگر اصولگرایان این موارد را نادرست میدانند، بسیار خوب خواهد بود که با ذکر شواهد و دلایل آن را رد کنند. در غیر این صورت بد نیست که تجدید نظری در این روند صورت گیرد زیرا سرنوشت و پایان هر سیاستی که دارای این ویژگیها باشد، روشن است.
🔘اولین ویژگی که تقریباً در اکثر اظهارات و مواضع آنان دیده میشود و اخیراً به طرحهای مجلس نیز رسیده، سیاست «ستیز» یا تقابل و حذف است. تقابل و شدت عمل و گفتار در سیاست خارجی، در تقابل با دولت، و در تقابل با نیروهای سیاسی و اجتماعی دیگر. با اطمینان میتوان گفت که در گفتار و کردار غالب آنان کمتر جملهای پیدا میشود که نوعی ستیزهجویی یا دشمنی یا تقابل دیده نشود.
🔘از منظر آنان دیگران در هر قالبی که باشند، نوعی دشمنی و خطر تلقی میشوند. جالب اینکه نگرش مزبور در عمل تعمیم داده میشود و به نوعی گریبان خودشان را نیز میگیرد و با همفکران خود نیز به همین گونه حذفی و تقابلی برخورد میکنند، زیرا این نگرش به اخلاق و فهم ثانویه آنان تبدیل میشود و اقتضای طبیعت و یا سیاست آنان میشود.
🔘همه رویدادها و مواضع را در ذیل و در چارچوب سیاه و سفید تحلیل میکنند. اگر با من نیستی پس علیه من هستی و باید حذف شوی. این فرآیند را با تعبیر تقسیم بر دو میتوان توصیف کرد، که در هر مرحله باید عدهای را حذف و از قطار پیاده کرد.
🔘ویژگی دوم را میتوان سیاست «توزیعمحور» به جای سیاست تولیدمحور تعریف کرد. در همین چند ماه گذشته اگر نگاه کنید همه بحثهای این است که امکانات موجود را چگونه تقسیم کنیم یا بفروشیم؟ یارانهها، خودرو، پول و... به طور قطع سیاست توزیعی باید عادلانه باشد ولی در هر حال این سیاست نسبت به سیاست تولیدمحور باید فرعی و مکمل باشد. در غیر این صورت و با کوچک شدن کیک اقتصاد کشور چه فرقی دارد چگونه توزیع شود؟ در حالی که پس از چندی اصولاً کیکی وجود نخواهد داشت که توزیع شود.
🔘این ویژگی در اصلیترین شعار دولت احمدینژاد که آوردن نفت بر سر سفرههای مردم بود دیده میشود و تا کنون نیز ادامه داشته است. جالب است که آنان هیچگاه نکوشیدند که دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ را براساس میزان رشد تولید و رشد اشتغال و سرمایهگذاری توضیح دهند، و از آن دفاع کنند و همیشه از توضیح این موارد پرهیز نموده و به توزیع یارانهها بسنده کردهاند.
🔘همواره به قیمتها اعتراض دارند، در حالی که رشد قیمتها اگر چه مهم است ولی مهمتر از آن کمبود کالا و تولید است. به رشد قیمت قیمتها معترض هستند، و در عین حال سیاستهایی را که متضمن تزریق نقدینگی و توزیع پول است پیشنهاد میکنند.
🔘سومین ویژگی، اصرار بر «محدودیتها» به جای آزادی و خلاقیتها است. آنان همواره دنبال بستن پنجرهها هستند که مبادا خدای ناکرده پشهای یا مگسی وارد شود، و البته توجهی به هوای بسته داخل ندارند که به شدت آلوده و سنگین است و موجب شیوع ویروس کرونا میشود!!
🔘آنان دنبال افزایش و توسعه نظارتها هستند، ولی هیچ کوششی برای آزادی بیشتر و بروز خلاقیتها نمیکنند. در حقیقت آنان همه چیز را و همه صداها را علیه خود میدانند. به شدت فاقد اعتماد به نفس هستند.
🔘تولیدات سمعی و بصری را میخواهند تحت نظر صداوسیما در آورند، در حالی که این نهاد عملاً زمینگیر شده است و از پس کارهای خودش نیز برنمیآید. و به قول معروف، کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. میخواهند شبکههای اجتماعی را ببندند و تحت کنترل در آورند. میخواهند حضور مردم را در شوراها و مجلس و ریاست جمهوری محدود کنند.
🔘تا کی میتوان سیاستی را بر این سه پایه نادرست پیگیری کرد؟ تقابل و ستیز در برابر تفاهم و رقابت. توزیع به جای تولید و بالاخره محدودیت و دخالت مستمر به جای آزادی و گشایش و خلاقیت و آفرینندگی.
🔴تله قیمتگذاری و نظام چند نرخی
🔻اعتماد ۳۱ شهریور ۱۳۹۹
🔘احتمالاً قضیه ملانصرالدین و پسرش و خرش را شنیدهاید که هر طور سوار میشدند مردم یک ایرادی میگرفتند. اگر پسر سوار و پدر پیاده بود، پسر را سرزنش میکردند، اگر پدر سوار و پسر به دنبال آنان روانه بود، پدر را سرزنش میکردند، اگر هر دو سوار بودند، هر دو را به بیرحمی متهم میکردند و اگر هر دو پیاده بودند، هر دو را به بلاهت و بیعقلی متصف مینمودند.
🔘حالا شده قضیه قیمتگذاری که ۴۵ سال است گریبان جامعه ایران را گرفته، پیش از آن نیز در مقاطعی وجود داشت. اگر قیمتها را رها کنند، میگویند چرا قیمتگذاری نمیکنید، اگر قیمتگذاری کنند، میگویند، چرا نظارت نیست و فساد و رانت ایجاد میشود.
https://telegra.ph/تله-قیمت%E2%80%8Cگذاری-و-نظام-چند-نرخی-09-20
🔻اعتماد ۳۱ شهریور ۱۳۹۹
🔘احتمالاً قضیه ملانصرالدین و پسرش و خرش را شنیدهاید که هر طور سوار میشدند مردم یک ایرادی میگرفتند. اگر پسر سوار و پدر پیاده بود، پسر را سرزنش میکردند، اگر پدر سوار و پسر به دنبال آنان روانه بود، پدر را سرزنش میکردند، اگر هر دو سوار بودند، هر دو را به بیرحمی متهم میکردند و اگر هر دو پیاده بودند، هر دو را به بلاهت و بیعقلی متصف مینمودند.
🔘حالا شده قضیه قیمتگذاری که ۴۵ سال است گریبان جامعه ایران را گرفته، پیش از آن نیز در مقاطعی وجود داشت. اگر قیمتها را رها کنند، میگویند چرا قیمتگذاری نمیکنید، اگر قیمتگذاری کنند، میگویند، چرا نظارت نیست و فساد و رانت ایجاد میشود.
https://telegra.ph/تله-قیمت%E2%80%8Cگذاری-و-نظام-چند-نرخی-09-20
Telegraph
تله قیمتگذاری و نظام چند نرخی
🔻اعتماد ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ 🔘احتمالاً قضیه ملانصرالدین و پسرش و خرش را شنیدهاید که هر طور سوار میشدند مردم یک ایرادی میگرفتند. اگر پسر سوار و پدر پیاده بود، پسر را سرزنش میکردند، اگر پدر سوار و پسر به دنبال آنان روانه بود، پدر را سرزنش میکردند، اگر هر دو…
🔴ریشه بیاعتمادی مردم
🔻اعتماد ۱۷ شهریور ۱۳۹۹
🔘با خانواده آقای صنیعخانی هممحله بودیم. خانوادهای محترم و متدین و مورد احترام اهالی. من فقط با آقا سیدعلی ارتباط داشتم، آن هم از مقطع دیپلم و آمدن به دانشگاه و به واسطه آقای حجاریان که با او هم دانشکدهای بود و به دلیل علایق مشترک سیاسی. بنابراین گو اینکه 7 سال اختلاف سن داشتیم، ولی ارتباط اصلی با ایشان بود، و کمتر از برادر کوچکترشان شهید محمد صنیعخانی که او نیز سه سال از من بزرگتر بود شناخت و ارتباطی داشتم.
🔘این هم از نکات جالب خانواده است که برادر بزرگتر درسخوان بود و در دانشکده فنی دانشگاه تهران قبول شده بود و برادر کوچکتر علاقهای به درس نداشت. البته درس خواندن یا نخواندن لزوماً ربطی به انسانیت و اخلاق و از خود گذشتگی ندارد. حتی نگرشهای افراد هم میتواند مستقل از آموزش پزشکی و مهندسی به شکل مطلوبی باشد و برعکس.
🔘از این نظر رفتار شهید محمد صنیعخانی میتواند چارچوب مناسبی را برای الگوی رفتاری در عرصه اجتماع عرضه کند و حتی نشان دهد که ما کجا بودیم و اکنون در کجا قرار داریم؟ و چرا چنین سقوطی کردهایم؟
🔘در توصیف ویژگی رفتاری او نقل میکنند که وی مسئول ترابری سنگین سپاه بود. در مقطعی راننده برای این وسایل کم میآورد، به ذهنش میرسد که از زندانیان استفاده کند. با ارتباطاتی که داشت توانسته بود دستگاه قضایی و سازمان زندانها را قانع کند که تعدادی از زندانیان حکم سنگین (حتی اعدامی) آشنا به این کار را داوطلبانه به مرخصی بیاورد و اگر پذیرفتند رانندگی در ادوات سنگین در جبهه را عهدهدار شوند.
آنها را آوردند ترابری سپاه، همزمان خانوادههایشان آمده بودند درب ورودی ترابری برای ملاقات شوهر یا پدرشان. به سیدمحمد گفتند که خانوادهها جمع شدهاند اینجا. رفته بود به آنها گفته بود که بروید من اینها را امشب می فرستم منزلتان.
🔘 پس از آزمایش گرفتن از آنها و به دست آوردن تواناییهایشان اینها را با یک بسته مواد غذایی و شیرینی و گل میفرستد منزلشان. همکاران سید محمد میگویند چرا این کار را کردید او میگوید مثلاً شما فکر می کنید چند درصد از اینها بر نمی گردند اگر ۲۰ درصد هم برنگشتند برنگردند. اما بعد از سه روزی که سیدمحمد مرخصی می دهد همه بر می گردد.
🔘یکی از مسیولان موتوری نقل میکرد که ما «رانندههای خودمان را نمی توانستیم بیش از ۴۸ ساعت در جزیره مجنون که زیر آتش شدید دشمن بود نگه داریم اما برخی از این زندانیان تا ده روز عقب نمیآمدند تعدادی از این زندانیان به شهادت رسیدند و واقعاً از خودگذشتگی نشان دادند.»
🔘اکنون این نگرش در مدیریت جامعه و نگاه به مردم و حتی زندانی به کلی به حاشیه رفته است. اعتماد مردم به حکومت کم شده است، ولی این بیاعتمادی در درجه اول ناشی از کم شدن اعتماد حکومت به مردم است. به انتخاب مردم، به قول و قرار مردم. اگر همین یک تحول را تحلیل کنیم متوجه خواهیم شد که اعتماد به مردم بیشتر ناشی از اعتماد مسیولین به خودشان است. تنها کسی که به خود مطمئن است و اعتماد دارد، ترسی از اعتماد کردن به دیگران ندارد.
🔘اگر میبینیم که امروز اعتماد در حداقلها است به این دلیل روشن است که دستاندرکاران خود را بهتر از هر کس دیگری میشناسند و به خویشتن اعتماد ندارند و بازتاب آن بیاعتمادی به دیگران است. اگر نگاه و رفتار محمد صنیع خانی را به مردم و حتی مجرمین پیشه کنید مطمین باشید اعتماد مردم به خود را نیز بازسازی خواهید کرد.
🔻اعتماد ۱۷ شهریور ۱۳۹۹
🔘با خانواده آقای صنیعخانی هممحله بودیم. خانوادهای محترم و متدین و مورد احترام اهالی. من فقط با آقا سیدعلی ارتباط داشتم، آن هم از مقطع دیپلم و آمدن به دانشگاه و به واسطه آقای حجاریان که با او هم دانشکدهای بود و به دلیل علایق مشترک سیاسی. بنابراین گو اینکه 7 سال اختلاف سن داشتیم، ولی ارتباط اصلی با ایشان بود، و کمتر از برادر کوچکترشان شهید محمد صنیعخانی که او نیز سه سال از من بزرگتر بود شناخت و ارتباطی داشتم.
🔘این هم از نکات جالب خانواده است که برادر بزرگتر درسخوان بود و در دانشکده فنی دانشگاه تهران قبول شده بود و برادر کوچکتر علاقهای به درس نداشت. البته درس خواندن یا نخواندن لزوماً ربطی به انسانیت و اخلاق و از خود گذشتگی ندارد. حتی نگرشهای افراد هم میتواند مستقل از آموزش پزشکی و مهندسی به شکل مطلوبی باشد و برعکس.
🔘از این نظر رفتار شهید محمد صنیعخانی میتواند چارچوب مناسبی را برای الگوی رفتاری در عرصه اجتماع عرضه کند و حتی نشان دهد که ما کجا بودیم و اکنون در کجا قرار داریم؟ و چرا چنین سقوطی کردهایم؟
🔘در توصیف ویژگی رفتاری او نقل میکنند که وی مسئول ترابری سنگین سپاه بود. در مقطعی راننده برای این وسایل کم میآورد، به ذهنش میرسد که از زندانیان استفاده کند. با ارتباطاتی که داشت توانسته بود دستگاه قضایی و سازمان زندانها را قانع کند که تعدادی از زندانیان حکم سنگین (حتی اعدامی) آشنا به این کار را داوطلبانه به مرخصی بیاورد و اگر پذیرفتند رانندگی در ادوات سنگین در جبهه را عهدهدار شوند.
آنها را آوردند ترابری سپاه، همزمان خانوادههایشان آمده بودند درب ورودی ترابری برای ملاقات شوهر یا پدرشان. به سیدمحمد گفتند که خانوادهها جمع شدهاند اینجا. رفته بود به آنها گفته بود که بروید من اینها را امشب می فرستم منزلتان.
🔘 پس از آزمایش گرفتن از آنها و به دست آوردن تواناییهایشان اینها را با یک بسته مواد غذایی و شیرینی و گل میفرستد منزلشان. همکاران سید محمد میگویند چرا این کار را کردید او میگوید مثلاً شما فکر می کنید چند درصد از اینها بر نمی گردند اگر ۲۰ درصد هم برنگشتند برنگردند. اما بعد از سه روزی که سیدمحمد مرخصی می دهد همه بر می گردد.
🔘یکی از مسیولان موتوری نقل میکرد که ما «رانندههای خودمان را نمی توانستیم بیش از ۴۸ ساعت در جزیره مجنون که زیر آتش شدید دشمن بود نگه داریم اما برخی از این زندانیان تا ده روز عقب نمیآمدند تعدادی از این زندانیان به شهادت رسیدند و واقعاً از خودگذشتگی نشان دادند.»
🔘اکنون این نگرش در مدیریت جامعه و نگاه به مردم و حتی زندانی به کلی به حاشیه رفته است. اعتماد مردم به حکومت کم شده است، ولی این بیاعتمادی در درجه اول ناشی از کم شدن اعتماد حکومت به مردم است. به انتخاب مردم، به قول و قرار مردم. اگر همین یک تحول را تحلیل کنیم متوجه خواهیم شد که اعتماد به مردم بیشتر ناشی از اعتماد مسیولین به خودشان است. تنها کسی که به خود مطمئن است و اعتماد دارد، ترسی از اعتماد کردن به دیگران ندارد.
🔘اگر میبینیم که امروز اعتماد در حداقلها است به این دلیل روشن است که دستاندرکاران خود را بهتر از هر کس دیگری میشناسند و به خویشتن اعتماد ندارند و بازتاب آن بیاعتمادی به دیگران است. اگر نگاه و رفتار محمد صنیع خانی را به مردم و حتی مجرمین پیشه کنید مطمین باشید اعتماد مردم به خود را نیز بازسازی خواهید کرد.
🔴در باره حجاب
🔻اعتماد اول مهر ۱۳۹۹
🔘در پی یک گفتگوی تلویزیونی در باره حجاب بحث درباره این مشکل همیشگی، دو باره شدت گرفت. اگر چه شاید برخی از مواردی که در ادامه خواهم گفت تکراری محسوب شود ولی در فضای کنونی این گفتگوها میتواند مفید باشد.
🔘ابتدا بد نیست به نقد قانون مربوط به حجاب اشاره شود. این متن، نه شرایط متعارف برای یک قانون را دارد و نه حتی شرعی است و نیز نه بطور دقیق اجرا میشود. متن مربوط را مرور کنیم.
☑️ماده ۶۳۸ قانون مجازات
-هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
تبصره
زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد. ☑️
https://telegra.ph/در-باره-حجاب-09-21
🔻اعتماد اول مهر ۱۳۹۹
🔘در پی یک گفتگوی تلویزیونی در باره حجاب بحث درباره این مشکل همیشگی، دو باره شدت گرفت. اگر چه شاید برخی از مواردی که در ادامه خواهم گفت تکراری محسوب شود ولی در فضای کنونی این گفتگوها میتواند مفید باشد.
🔘ابتدا بد نیست به نقد قانون مربوط به حجاب اشاره شود. این متن، نه شرایط متعارف برای یک قانون را دارد و نه حتی شرعی است و نیز نه بطور دقیق اجرا میشود. متن مربوط را مرور کنیم.
☑️ماده ۶۳۸ قانون مجازات
-هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
تبصره
زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد. ☑️
https://telegra.ph/در-باره-حجاب-09-21
Telegraph
در باره حجاب
🔻اعتماد اول مهر ۱۳۹۹ 🔘در پی یک گفتگوی تلویزیونی در باره حجاب بحث درباره این مشکل همیشگی، دو باره شدت گرفت. اگر چه شاید برخی از مواردی که در ادامه خواهم گفت تکراری محسوب شود ولی در فضای کنونی این گفتگوها میتواند مفید باشد. 🔘ابتدا بد نیست به نقد قانون مربوط…
🔴مسئولیت متوجه کجاست؟
🔻اعتماد دوم مهر ۱۳۹۹
🔘اعدام نوید افکاری همچنان خبرساز است و موضوعی برای طرح داوری و دیدگاههای گوناگون. یکی از مطالب مهم و جالبی که در این زمینه منتشر شده از طرف خبرگزاری فارس است که به تحلیل سه نمونه قبلی شامل ریحانه، بهنود و شهلا و علت قصاص آنها پرداخته است و پرونده نوید را، همسرنوشت آنها دانسته و با ذکر این نکته که جای قاتل و مقتول عوض شده است، به نقش منفی دخالتهای مدنی و رسانهها در این پرونده اشاره نموده و اینکه آنان به جای آنکه کمکی به قاتل کنند، موجب شدهاند که او نتواند رضایت بگیرد و قصاص شود و مورد نوید را هم بر همین اساس تحلیل کرده است.
🔘خلاصه استدلال گزارش مزبور به شرح زیر است:
☑️«در تمام پروندههای جنجالی سالهای گذشته، عناصری مشترک وجود دارند. تغییر ماهیت پرونده از حقوقی به سیاسی، استخدام وکلایی عموما از جنس سیاسی و حقوق بشری و تلاش آنها برای رسانه ای و بینالمللی کردن پرونده و تحقیر و نادیده گرفتن حقوق خانواده مقتول سه عامل مشترکی است که دست به دست هم داده و این پروندهها را به سمت قصاص سوق داده است.»☑️
https://telegra.ph/مسئولیت-متوجه-کجاست-09-23
🔻اعتماد دوم مهر ۱۳۹۹
🔘اعدام نوید افکاری همچنان خبرساز است و موضوعی برای طرح داوری و دیدگاههای گوناگون. یکی از مطالب مهم و جالبی که در این زمینه منتشر شده از طرف خبرگزاری فارس است که به تحلیل سه نمونه قبلی شامل ریحانه، بهنود و شهلا و علت قصاص آنها پرداخته است و پرونده نوید را، همسرنوشت آنها دانسته و با ذکر این نکته که جای قاتل و مقتول عوض شده است، به نقش منفی دخالتهای مدنی و رسانهها در این پرونده اشاره نموده و اینکه آنان به جای آنکه کمکی به قاتل کنند، موجب شدهاند که او نتواند رضایت بگیرد و قصاص شود و مورد نوید را هم بر همین اساس تحلیل کرده است.
🔘خلاصه استدلال گزارش مزبور به شرح زیر است:
☑️«در تمام پروندههای جنجالی سالهای گذشته، عناصری مشترک وجود دارند. تغییر ماهیت پرونده از حقوقی به سیاسی، استخدام وکلایی عموما از جنس سیاسی و حقوق بشری و تلاش آنها برای رسانه ای و بینالمللی کردن پرونده و تحقیر و نادیده گرفتن حقوق خانواده مقتول سه عامل مشترکی است که دست به دست هم داده و این پروندهها را به سمت قصاص سوق داده است.»☑️
https://telegra.ph/مسئولیت-متوجه-کجاست-09-23
Telegraph
مسئولیت متوجه کجاست؟
🔻اعتماد دوم مهر ۱۳۹۹ 🔘اعدام نوید افکاری همچنان خبرساز است و موضوعی برای طرح داوری و دیدگاههای گوناگون. یکی از مطالب مهم و جالبی که در این زمینه منتشر شده از طرف خبرگزاری فارس است که به تحلیل سه نمونه قبلی شامل ریحانه، بهنود و شهلا و علت قصاص آنها پرداخته…
🔴چه بدتر
⭕رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد: بالا رفتن قیمت دلار واقعی نیست و روانی است!
🔘معلوم نیست که هدف از گفتن این گزاره چیست؟ برای مردم چه فرقی میکند که علت بالا رفتن قیمت ارز کدام است؟ در هر حال مسیولیت امور به عهده حکومتها است. با این حال گفتن روانی بودن علت عذر بدتر از گناه است و اگر درست باشد باید گفت چه بدتر. چون حکومتها موظف به پیشبینی شرایط روانی جامعه و کنترل آن نیز هستند و اتفاقا تامین این شرط لزوما سختتر از بهبود شرایط اقتصادی نیست. تنها توجیه مناسب برای بیان این گزاره را میتوان چنین گفت که، منظور ایشان رفع مسیولیت از دولت و انداختن ان به عهده دیگر بخشهای حکومت است. اگر هم چنین است باید شفافتر در بیان میشد هر چند این توجیه نیز، مساله مردم نیست چون مردم به درستی حکومت را کلیت واحد میدانند و تجزیه آن بیفایده است.
⭕رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد: بالا رفتن قیمت دلار واقعی نیست و روانی است!
🔘معلوم نیست که هدف از گفتن این گزاره چیست؟ برای مردم چه فرقی میکند که علت بالا رفتن قیمت ارز کدام است؟ در هر حال مسیولیت امور به عهده حکومتها است. با این حال گفتن روانی بودن علت عذر بدتر از گناه است و اگر درست باشد باید گفت چه بدتر. چون حکومتها موظف به پیشبینی شرایط روانی جامعه و کنترل آن نیز هستند و اتفاقا تامین این شرط لزوما سختتر از بهبود شرایط اقتصادی نیست. تنها توجیه مناسب برای بیان این گزاره را میتوان چنین گفت که، منظور ایشان رفع مسیولیت از دولت و انداختن ان به عهده دیگر بخشهای حکومت است. اگر هم چنین است باید شفافتر در بیان میشد هر چند این توجیه نیز، مساله مردم نیست چون مردم به درستی حکومت را کلیت واحد میدانند و تجزیه آن بیفایده است.
🔴علم، شبه علم، ضد علم در پزشکی
🔻اعتماد ۵ مهر ۱۳۹۹
🔘یکی از ویژگیهای دنیای جدید نسبت به قدیم تفوق و پذیرش علم نسبت به شبه علم و ضد علم است. این تفوق به گونهای است که یکی از شاخصهایی که در ایران خیلی به آن افتخار میشود، شاخص رشد مقالات علمی ما است. هر چند مسأله اصلی چگونگی ارتباط یافتن علم با زندگی روزمره مردم و رشد اقتصاد و صنعت است و از این جهت باید وضعیت ایران را ارزیابی کرد که احتمالاً شرایط مناسبی نباشد. آنچه که در ایران جالب است نه فقط ارتباط اندک علم با زندگی، بلکه تبلیغ رسمی شبه علم و حضور آن در زندگی است!
🔘ابتدا متذکر شوم که گرایش به شبه علم یا حتی ضد علم همیشه بوده و حتی در کشورهای پیشرفته نیز همچنان وجود دارد و ایرادی هم ندارد. این طبیعت جامعه است. هنوز کسانی در پیشرفتهترین کشور هستند که با گزاره کلی تکامل مخالف و طرفدار خلقت آنی هستند، حتی در سطوح بالای حکومتی، مخالف واکسیناسیون هستند. البته مخالفت با این گزارهها از منظر علمی ایرادی ندارد که لازم هم است، ولی شبه علم خیلی نفوذ دارد. شبه علم، در واقع گرگی است که در لباس میش در آمده است. ضد علمی است که خود را علم معرفی میکند. علم بدون روش علمی است. ویژگی علم، روش آن است. تکرارپذیری، آزمونپذیری، اثباتپذیری و... جزو ویژگیهای علم است.
https://telegra.ph/علم-شبه-علم-ضد-علم-در-پزشکی-09-26
🔻اعتماد ۵ مهر ۱۳۹۹
🔘یکی از ویژگیهای دنیای جدید نسبت به قدیم تفوق و پذیرش علم نسبت به شبه علم و ضد علم است. این تفوق به گونهای است که یکی از شاخصهایی که در ایران خیلی به آن افتخار میشود، شاخص رشد مقالات علمی ما است. هر چند مسأله اصلی چگونگی ارتباط یافتن علم با زندگی روزمره مردم و رشد اقتصاد و صنعت است و از این جهت باید وضعیت ایران را ارزیابی کرد که احتمالاً شرایط مناسبی نباشد. آنچه که در ایران جالب است نه فقط ارتباط اندک علم با زندگی، بلکه تبلیغ رسمی شبه علم و حضور آن در زندگی است!
🔘ابتدا متذکر شوم که گرایش به شبه علم یا حتی ضد علم همیشه بوده و حتی در کشورهای پیشرفته نیز همچنان وجود دارد و ایرادی هم ندارد. این طبیعت جامعه است. هنوز کسانی در پیشرفتهترین کشور هستند که با گزاره کلی تکامل مخالف و طرفدار خلقت آنی هستند، حتی در سطوح بالای حکومتی، مخالف واکسیناسیون هستند. البته مخالفت با این گزارهها از منظر علمی ایرادی ندارد که لازم هم است، ولی شبه علم خیلی نفوذ دارد. شبه علم، در واقع گرگی است که در لباس میش در آمده است. ضد علمی است که خود را علم معرفی میکند. علم بدون روش علمی است. ویژگی علم، روش آن است. تکرارپذیری، آزمونپذیری، اثباتپذیری و... جزو ویژگیهای علم است.
https://telegra.ph/علم-شبه-علم-ضد-علم-در-پزشکی-09-26
Telegraph
علم، شبه علم، ضد علم در پزشکی
🔻اعتماد ۵ مهر ۱۳۹۹ 🔘یکی از ویژگیهای دنیای جدید نسبت به قدیم تفوق و پذیرش علم نسبت به شبه علم و ضد علم است. این تفوق به گونهای است که یکی از شاخصهایی که در ایران خیلی به آن افتخار میشود، شاخص رشد مقالات علمی ما است. هر چند مسأله اصلی چگونگی ارتباط یافتن…
🔴به خاطر مردم و کشور
⭕️اگر آدرس کاخ سفید است، پس...
🔻اعتماد ۶ مهر ۱۳۹۹
🔘ده ماه پیش پیشنهاد انتخابات زودرس ریاست جمهوری را دادم، اصولگرایان که در خلوت خود از این ایده قند در دلشان آب میشد، به علت تناقضات فکری و تحلیلی، در جلوت با آن مخالفت کردند و حتی مخالفت شدیدی کردند! و این از عجایب سیاست در ایران است که جناح غالب سیاست در آن نیز به علل روشنی که ناشی از تناقضات فکری و رفتاری آنها است، دوگانه برخورد میکند.
🔘دوگانگی برخورد برخی از منتقدان تا حدی قابل فهم است، چون باید ملاحظه خیلی از خطرات را بنمایند، ولی دوگانگی شدید جناح صاحب قدرت را فقط باید در ایران دید. بگذریم.
🔘با آغاز به کار مجلس جدید، وضعیت روحانی برای آنان مثل استخوانی شد که در گلو گیر کرده، نه میتوانند آن را قورت دهند و اگر قورت هم دهند نمیتوانند هضم کنند، و نه میتوانند آن را بالا بیاورند. به همین دلیل مدعی شدند که او را تحمل میکنند. ولی این تحمل از روی ناچاری است و نه اختیار. به همین علت در تیر ماه یادداشتی نوشتم که «تحمل لازم نیست استیضاحش کنید»، ولی اجازه این کار را نیز ندارند یا توانش را ندارند.
🔘تا اینجا و آنچه که به دعوای جناح حاکم و دولت برمیگردد، برای مردم اهمیتی ندارد، ولی مشکل اینجاست که دود این وضعیت به چشم مردم میرود. نیازی به توضیح جزییات این ادعا و وضعیت نیست. طی ده ماه گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است. در این ده ماه کدام چشماندازی تیره بود که تیرهتر نشده است. بنابراین عاقلانه نیست که این وضع ادامه یابد.
🔘از سوی دیگر این روزها اخبار جسته و گریختهای از گفتگوهای رسمی یا غیر رسمی میان نمایندگان ایران و کاخ سفید مطرح میشود. اگر چه براساس شواهد و تحلیل شخصی خودم به این اخبار اطمینانی ندارم ولی در هر صورت این مسیری است که دیر یا زود باید برگزید، و مهمترین عاملی که میتواند بر آن موثر باشد، انتخابات آمریکا و ویژگی صاحبان قدرت در ایران است.
🔘برای انتخابات آمریکا سه حالت متصور است. اول اینکه بدون دردسر و با قاطعیت ترامپ رأی بیاورد. دوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ نیز به راحتی تمکین کند. سوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ تمکین نکند و آمریکا وارد چالش جدی سیاسی شود. به نظر میرسد که هیچکدام از این سه حالت در صورتی که تغییری در ایران رخ ندهد، نفعی برای ما ندارند. حتی بهترین حالت از سه حالت فوق که به نظر میرسد، آمدن بیسر و صدای بایدن است، اگر در ایران تغییری رخ ندهد، به سود ایران نیست و چه بسا از دو حالت دیگر نیز بدتر باشد.
🔘بجز ادامه وضع موجود تغییری که در ایران میتواند رخ دهد، دو حرکت متفاوت است. اول به سوی یکدست شدن بیشتر و دوم افزایش حضور و مشارکت سیاسی واقعی و نه صوری مردم است. منظور از افزایش مشارکت واقعی، به رسمیت شناختن همه نیروهای سیاسی و اجتماعی و احترام گذاشتن به آنان و حق حضورشان در عرصه سیاست است.
🔘از میان این دو حالت، به ظاهر ارادهای برای تحقق حالت دوم وجود ندارد یا حداقل اینکه بنده نمیبینم. البته این بهترین راه است، ولی اگر امیدی به تحقق این راه نیست، تداوم وضعیت و شکاف موجود جز تضعیف بیشتر و از دست دادن فرصتهای سیاسی برای کاهش مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت.
🔘از این رو حالا که اصولگرایان غالب، قدرت و اراده استیضاح را ندارند، پیشنهاد میکنم که روحانی شخصا دست به کار شود. کناررفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه برای حل ماجرا.
🔘متأسفانه در ایران استعفا هم به سرنوشت طلاق دچار شده است. هر زوجی که طلاق میگیرند، حتماً باید با دشمنی و نفرت و کینهورزی و بدگویی حتی زد و خورد و دعوا همراه باشد، در حالی که میتوان دوستانه هم طلاق گرفت، اگر دو نفر متوجه شدند که به هر علتی نمیتوانند با یکدیگر زندگی کنند میتوانند دوستانه و مدنی از یکدیگر جدا شوند.
🔘استعفای دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا را به یاد بیاوریم. هنگامی که رفراندوم برگزیت رأی آورد، خیلی راحت و مدنی استعفا داد و خانم ترزا می جانشین او شد. این استعفاها اعتراضی نیست، بلکه راهگشا است.
🔘هر کدام از حالات سهگانهای که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان، نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمیتوانند عهدهدار شوند.
🔘بهتر است که مدنی رفتار شود و برای ۱۰ ماه باقیمانده شخص دیگری عهدهدار حل این مشکل شود. حداقل به خاطر مردم و کشور کاری باید کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده میشود، در این صورت کسی که قادر به گفتگو با آن نیست باید کنار برود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل بخاطر کشور و مردم چنین کنید.
⭕️اگر آدرس کاخ سفید است، پس...
🔻اعتماد ۶ مهر ۱۳۹۹
🔘ده ماه پیش پیشنهاد انتخابات زودرس ریاست جمهوری را دادم، اصولگرایان که در خلوت خود از این ایده قند در دلشان آب میشد، به علت تناقضات فکری و تحلیلی، در جلوت با آن مخالفت کردند و حتی مخالفت شدیدی کردند! و این از عجایب سیاست در ایران است که جناح غالب سیاست در آن نیز به علل روشنی که ناشی از تناقضات فکری و رفتاری آنها است، دوگانه برخورد میکند.
🔘دوگانگی برخورد برخی از منتقدان تا حدی قابل فهم است، چون باید ملاحظه خیلی از خطرات را بنمایند، ولی دوگانگی شدید جناح صاحب قدرت را فقط باید در ایران دید. بگذریم.
🔘با آغاز به کار مجلس جدید، وضعیت روحانی برای آنان مثل استخوانی شد که در گلو گیر کرده، نه میتوانند آن را قورت دهند و اگر قورت هم دهند نمیتوانند هضم کنند، و نه میتوانند آن را بالا بیاورند. به همین دلیل مدعی شدند که او را تحمل میکنند. ولی این تحمل از روی ناچاری است و نه اختیار. به همین علت در تیر ماه یادداشتی نوشتم که «تحمل لازم نیست استیضاحش کنید»، ولی اجازه این کار را نیز ندارند یا توانش را ندارند.
🔘تا اینجا و آنچه که به دعوای جناح حاکم و دولت برمیگردد، برای مردم اهمیتی ندارد، ولی مشکل اینجاست که دود این وضعیت به چشم مردم میرود. نیازی به توضیح جزییات این ادعا و وضعیت نیست. طی ده ماه گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است. در این ده ماه کدام چشماندازی تیره بود که تیرهتر نشده است. بنابراین عاقلانه نیست که این وضع ادامه یابد.
🔘از سوی دیگر این روزها اخبار جسته و گریختهای از گفتگوهای رسمی یا غیر رسمی میان نمایندگان ایران و کاخ سفید مطرح میشود. اگر چه براساس شواهد و تحلیل شخصی خودم به این اخبار اطمینانی ندارم ولی در هر صورت این مسیری است که دیر یا زود باید برگزید، و مهمترین عاملی که میتواند بر آن موثر باشد، انتخابات آمریکا و ویژگی صاحبان قدرت در ایران است.
🔘برای انتخابات آمریکا سه حالت متصور است. اول اینکه بدون دردسر و با قاطعیت ترامپ رأی بیاورد. دوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ نیز به راحتی تمکین کند. سوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ تمکین نکند و آمریکا وارد چالش جدی سیاسی شود. به نظر میرسد که هیچکدام از این سه حالت در صورتی که تغییری در ایران رخ ندهد، نفعی برای ما ندارند. حتی بهترین حالت از سه حالت فوق که به نظر میرسد، آمدن بیسر و صدای بایدن است، اگر در ایران تغییری رخ ندهد، به سود ایران نیست و چه بسا از دو حالت دیگر نیز بدتر باشد.
🔘بجز ادامه وضع موجود تغییری که در ایران میتواند رخ دهد، دو حرکت متفاوت است. اول به سوی یکدست شدن بیشتر و دوم افزایش حضور و مشارکت سیاسی واقعی و نه صوری مردم است. منظور از افزایش مشارکت واقعی، به رسمیت شناختن همه نیروهای سیاسی و اجتماعی و احترام گذاشتن به آنان و حق حضورشان در عرصه سیاست است.
🔘از میان این دو حالت، به ظاهر ارادهای برای تحقق حالت دوم وجود ندارد یا حداقل اینکه بنده نمیبینم. البته این بهترین راه است، ولی اگر امیدی به تحقق این راه نیست، تداوم وضعیت و شکاف موجود جز تضعیف بیشتر و از دست دادن فرصتهای سیاسی برای کاهش مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت.
🔘از این رو حالا که اصولگرایان غالب، قدرت و اراده استیضاح را ندارند، پیشنهاد میکنم که روحانی شخصا دست به کار شود. کناررفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه برای حل ماجرا.
🔘متأسفانه در ایران استعفا هم به سرنوشت طلاق دچار شده است. هر زوجی که طلاق میگیرند، حتماً باید با دشمنی و نفرت و کینهورزی و بدگویی حتی زد و خورد و دعوا همراه باشد، در حالی که میتوان دوستانه هم طلاق گرفت، اگر دو نفر متوجه شدند که به هر علتی نمیتوانند با یکدیگر زندگی کنند میتوانند دوستانه و مدنی از یکدیگر جدا شوند.
🔘استعفای دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا را به یاد بیاوریم. هنگامی که رفراندوم برگزیت رأی آورد، خیلی راحت و مدنی استعفا داد و خانم ترزا می جانشین او شد. این استعفاها اعتراضی نیست، بلکه راهگشا است.
🔘هر کدام از حالات سهگانهای که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان، نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمیتوانند عهدهدار شوند.
🔘بهتر است که مدنی رفتار شود و برای ۱۰ ماه باقیمانده شخص دیگری عهدهدار حل این مشکل شود. حداقل به خاطر مردم و کشور کاری باید کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده میشود، در این صورت کسی که قادر به گفتگو با آن نیست باید کنار برود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل بخاطر کشور و مردم چنین کنید.
🔴خطرناکتر از رانت
🔻اعتماد ۷ مهر ۱۳۹۹
🔘این روزها ریز و درشت بویژه از اصولگرایان در حال حمله کردن به افراد راه یافته به این مجلس هستند که چرا خودروی دنای اتومات گرفتهاید؟ مجلس انقلابی و از این کارها؟! البته این آقایان و خانمها مستحق آن هستند که چنین حملات تندی متوجه آنان شود. چون هر کس خربزه میخورد پای لرزش نیز باید بنشیند. هنگامی که همهاش در پی سر دادن شعارهای سادهزیستی و نفی ثروتاندوزی و... بودند، باید فکر این روز را میکردند که حق ندارند یک خودروی اینچنینی هم به قیمت بخس بگیرند. از این رو اعتراضی به این حملات ندارم، ولی این انتقادات در برابر ایراداتی که در باره این نمایندگان باید مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد، بسیار کماهمیت است.
🔘پیش از پرداختن به یک مورد مهم آن، توضیح میدهم که اولاً این سر و صداها دیر یا زود فرو مینشیند و نمایندگان نیز به خودروی خود میرسند، حتی اگر نرسیدند هم به نحو دیگری هزینهای چند برابر را به جیب ملت و از طریق بودجه مجلس بار میکنند. مهمتر این که راههای بهتری وجود دارد تا بدون اطلاع عمومی، از منابع و رانتهای فراوان دیگری برخوردار شوند. مگر نه اینکه اخیراً اسنادی منتشر شد که عدهای برای حل مشکل صلاحیت و حضور نامزدهای انتخاباتی پولهای کلانی میگرفتند و در برابر این سوال که این ارقام زیاد است، پاسخ میدادند که بیشتر از آن را در مجلس در میآوری. خوب این یک واقعیت است که اگر کسی بخواهد امکانش هست، ولی دریافت این خودرو حتی اگر حق هیچ نمایندهای نباشد، در برابر مشکلات دیگر این نمایندگان هیچ است.
🔘افراد به مجلس میروند که کاری برای جامعه کنند. حداقل این ادعا را شعار میدهند. میروند که قانون بنویسند، نظارت کنند، برای وزارتخانهها به افراد شایسته رای دهند. هر نمایندهای هم برحسب صلاحیت و علایق خودش به کمیسیون مربوط میرود. بنابراین هر نمایندهای که در مجلس است، حداقل در موضوعات مربوط به کمیسیون خود باید کارشناس باشد. اگر هم کارشناس خبرهای نباشد، حداقل باید در سطح کارشناس متوسط باشد. یعنی درک او از مسایل آن کمیسیون متعارف و معقول باشد، در غیر این صورت حضور او در مجلس و به عنوان نماینده جز زیان هیچ اثر دیگری ندارد. چه خودرو بگیرد، چه نگیرد.
🔘اگر نمایندگان انجام وظیفه نمایند و قوانین خوب بنویسند و نظارت موثر کنند در این صورت و به نظر بنده اگر ماهانه یک خودرو هم به آنان داده شود اشکالی ندارد. چون سود آنان برای کشور بسیار بسیار بیشتر است. ولی نمایندهای که درکی از امور ندارد، حتی اگر حقوق هم نگیرد ناهار هم از خانه بیاورد، باز هم زیانرسان به مردم و کشور است و نبودش بهتر از بودش است.
🔘برای نمونه بد نیست که به اظهارات یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی این مجلس اشاره کنیم. وی در گفتگوی تلویزیونی در باره فرزندآوری سخنان حیرتآوری میگوید که نشاندهنده بیاطلاعی محض گوینده از مسأله جمعیت در کشور است.
🔘وی ابتدا توضیح میدهد که ما دچار کاهش جمعیت شدهایم... در سال ۱۲۰ هزار نوزاد متولد میشود و ۷۰۰ هزار کودککشی تحت عنوان سقط جنین داریم. سپس به توصیف سلاخی کودک به وسیله دستگاه سقط جنین میپردازد و اینکه کودک مقاومت میکند و به جداره رحم میچسبد!
🔘از آنجا که اطلاعی از فرآیند سقط جنین ندارم، لذا در این مورد اظهار نظری نمیکنم، ولی هر سه گزاره اولیه وی غلط است. اول اینکه مطلقاً دچار کاهش جمعیت نشدهایم. تا سال گذشته، سالانه حدود یک میلیون نفر بر جمعیت کشور افزوده میشد. جمعیت کشور در سال ۱۳۹۵، ۸۰ میلیون نفر بوده است که اکنون پس از ۴ سال در آبان ماه امسال به بیش از ۸۴ میلیون نفر خواهد رسید که حدود یک میلیون نفر در هر سال افزایش دارد.
🔘نکته دوم اینکه متولدین سالانه ۱۲۰ هزار نفر نیست، بلکه متولدین در هر سال پیش از ده برابر این رقم است. در سالهای ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷، حدود ۴/۴ میلیون نوزاد متولد شده است. ۱۲ برابر بیش از رقمی که این آقا ادعا کرده است.
🔘به علاوه ۷۰۰ هزار سقط جنین را از کجا آوردهاند؟ هیچ آمار رسمی که این عدد یا حتی نزدیک به این رقم را تایید کند وجود ندارد. تقریباً غیر ممکن است که این تعداد سقط جنین در کشور باشد و افراد دستاندرکار آن بازداشت نشوند. به علاوه این چه جامعه بیرحمی است که در برابر ۱۲۰ هزار کودک به دنیا آمده، ۷۰۰ هزار کودک را سقط میکند! مسأله مهمتر از افزایش زاد و ولد این خشونت و بیرحمی است.
🔘یکی از علل بیاعتمادی مردم به ادعاهای حکومت در خصوص خطر کاهش رشد جمعیت، همین اظهارات خلاف واقع و بیاطلاعیهای عجیب از ماجرا است. این ناآگاهیها از گرفتن زمین، خانه، خودرو، سفر خارجی، حقوق بالا، وام بدون بهره و ۱۵۰۰ دوز واکسن آنفولانزا و از هر رانت دیگری خطرناکتر است.
🔻اعتماد ۷ مهر ۱۳۹۹
🔘این روزها ریز و درشت بویژه از اصولگرایان در حال حمله کردن به افراد راه یافته به این مجلس هستند که چرا خودروی دنای اتومات گرفتهاید؟ مجلس انقلابی و از این کارها؟! البته این آقایان و خانمها مستحق آن هستند که چنین حملات تندی متوجه آنان شود. چون هر کس خربزه میخورد پای لرزش نیز باید بنشیند. هنگامی که همهاش در پی سر دادن شعارهای سادهزیستی و نفی ثروتاندوزی و... بودند، باید فکر این روز را میکردند که حق ندارند یک خودروی اینچنینی هم به قیمت بخس بگیرند. از این رو اعتراضی به این حملات ندارم، ولی این انتقادات در برابر ایراداتی که در باره این نمایندگان باید مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد، بسیار کماهمیت است.
🔘پیش از پرداختن به یک مورد مهم آن، توضیح میدهم که اولاً این سر و صداها دیر یا زود فرو مینشیند و نمایندگان نیز به خودروی خود میرسند، حتی اگر نرسیدند هم به نحو دیگری هزینهای چند برابر را به جیب ملت و از طریق بودجه مجلس بار میکنند. مهمتر این که راههای بهتری وجود دارد تا بدون اطلاع عمومی، از منابع و رانتهای فراوان دیگری برخوردار شوند. مگر نه اینکه اخیراً اسنادی منتشر شد که عدهای برای حل مشکل صلاحیت و حضور نامزدهای انتخاباتی پولهای کلانی میگرفتند و در برابر این سوال که این ارقام زیاد است، پاسخ میدادند که بیشتر از آن را در مجلس در میآوری. خوب این یک واقعیت است که اگر کسی بخواهد امکانش هست، ولی دریافت این خودرو حتی اگر حق هیچ نمایندهای نباشد، در برابر مشکلات دیگر این نمایندگان هیچ است.
🔘افراد به مجلس میروند که کاری برای جامعه کنند. حداقل این ادعا را شعار میدهند. میروند که قانون بنویسند، نظارت کنند، برای وزارتخانهها به افراد شایسته رای دهند. هر نمایندهای هم برحسب صلاحیت و علایق خودش به کمیسیون مربوط میرود. بنابراین هر نمایندهای که در مجلس است، حداقل در موضوعات مربوط به کمیسیون خود باید کارشناس باشد. اگر هم کارشناس خبرهای نباشد، حداقل باید در سطح کارشناس متوسط باشد. یعنی درک او از مسایل آن کمیسیون متعارف و معقول باشد، در غیر این صورت حضور او در مجلس و به عنوان نماینده جز زیان هیچ اثر دیگری ندارد. چه خودرو بگیرد، چه نگیرد.
🔘اگر نمایندگان انجام وظیفه نمایند و قوانین خوب بنویسند و نظارت موثر کنند در این صورت و به نظر بنده اگر ماهانه یک خودرو هم به آنان داده شود اشکالی ندارد. چون سود آنان برای کشور بسیار بسیار بیشتر است. ولی نمایندهای که درکی از امور ندارد، حتی اگر حقوق هم نگیرد ناهار هم از خانه بیاورد، باز هم زیانرسان به مردم و کشور است و نبودش بهتر از بودش است.
🔘برای نمونه بد نیست که به اظهارات یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی این مجلس اشاره کنیم. وی در گفتگوی تلویزیونی در باره فرزندآوری سخنان حیرتآوری میگوید که نشاندهنده بیاطلاعی محض گوینده از مسأله جمعیت در کشور است.
🔘وی ابتدا توضیح میدهد که ما دچار کاهش جمعیت شدهایم... در سال ۱۲۰ هزار نوزاد متولد میشود و ۷۰۰ هزار کودککشی تحت عنوان سقط جنین داریم. سپس به توصیف سلاخی کودک به وسیله دستگاه سقط جنین میپردازد و اینکه کودک مقاومت میکند و به جداره رحم میچسبد!
🔘از آنجا که اطلاعی از فرآیند سقط جنین ندارم، لذا در این مورد اظهار نظری نمیکنم، ولی هر سه گزاره اولیه وی غلط است. اول اینکه مطلقاً دچار کاهش جمعیت نشدهایم. تا سال گذشته، سالانه حدود یک میلیون نفر بر جمعیت کشور افزوده میشد. جمعیت کشور در سال ۱۳۹۵، ۸۰ میلیون نفر بوده است که اکنون پس از ۴ سال در آبان ماه امسال به بیش از ۸۴ میلیون نفر خواهد رسید که حدود یک میلیون نفر در هر سال افزایش دارد.
🔘نکته دوم اینکه متولدین سالانه ۱۲۰ هزار نفر نیست، بلکه متولدین در هر سال پیش از ده برابر این رقم است. در سالهای ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷، حدود ۴/۴ میلیون نوزاد متولد شده است. ۱۲ برابر بیش از رقمی که این آقا ادعا کرده است.
🔘به علاوه ۷۰۰ هزار سقط جنین را از کجا آوردهاند؟ هیچ آمار رسمی که این عدد یا حتی نزدیک به این رقم را تایید کند وجود ندارد. تقریباً غیر ممکن است که این تعداد سقط جنین در کشور باشد و افراد دستاندرکار آن بازداشت نشوند. به علاوه این چه جامعه بیرحمی است که در برابر ۱۲۰ هزار کودک به دنیا آمده، ۷۰۰ هزار کودک را سقط میکند! مسأله مهمتر از افزایش زاد و ولد این خشونت و بیرحمی است.
🔘یکی از علل بیاعتمادی مردم به ادعاهای حکومت در خصوص خطر کاهش رشد جمعیت، همین اظهارات خلاف واقع و بیاطلاعیهای عجیب از ماجرا است. این ناآگاهیها از گرفتن زمین، خانه، خودرو، سفر خارجی، حقوق بالا، وام بدون بهره و ۱۵۰۰ دوز واکسن آنفولانزا و از هر رانت دیگری خطرناکتر است.
🔴لبنانیزه کردن کشور
⭕️کیهان: پیشنهاد اصلاح طلبان برای استعفای روحانی زمینهای برای اغتشاش است / هدف آنها لبنانیزه کردن ایران است. کیهان نوشت: اصلاحطلبان که با بحران نقش و هویت دستوپنجه نرم میکنند، در آخرین راهکارهای فریبکارانه خود برای فرار از پاسخگویی به روحانی پیشنهاد دادهاند تا از ریاستجمهوری استعفا دهد!؛ پیشنهادی که روز گذشته به تیتر اول یکی از روزنامههای زنجیرهای تبدیل شد.
🔘با این حساب در هفت سال گذشته این اقایان خودشان دنبال لبنانیزه کردن کشور و ایجاد اغتشاش بودند و اقرار نمیکردند.
🔘 واقعا این حد از تناقض فکری در میان آنان نوبر است. مهمترین هدفشان برای ورود به مجلس استیضاح روحانی بود حالا اگر کسی بگوید نیازی به استیضاح نیست خودتان بیایید هر کاری دوست دارید انجام دهید میشود لبنانیزه کردن کشور. فقط در یک کلمه باید گفت خجالتآور است.
⭕️کیهان: پیشنهاد اصلاح طلبان برای استعفای روحانی زمینهای برای اغتشاش است / هدف آنها لبنانیزه کردن ایران است. کیهان نوشت: اصلاحطلبان که با بحران نقش و هویت دستوپنجه نرم میکنند، در آخرین راهکارهای فریبکارانه خود برای فرار از پاسخگویی به روحانی پیشنهاد دادهاند تا از ریاستجمهوری استعفا دهد!؛ پیشنهادی که روز گذشته به تیتر اول یکی از روزنامههای زنجیرهای تبدیل شد.
🔘با این حساب در هفت سال گذشته این اقایان خودشان دنبال لبنانیزه کردن کشور و ایجاد اغتشاش بودند و اقرار نمیکردند.
🔘 واقعا این حد از تناقض فکری در میان آنان نوبر است. مهمترین هدفشان برای ورود به مجلس استیضاح روحانی بود حالا اگر کسی بگوید نیازی به استیضاح نیست خودتان بیایید هر کاری دوست دارید انجام دهید میشود لبنانیزه کردن کشور. فقط در یک کلمه باید گفت خجالتآور است.
🔴 پاسخگویی
🔘یکی از دوستان پرسیدند چرا به نکته تعریضی آن نوشته کیهان درباره ضرورت پاسخگو بودن اصلاحطلبان پاسخی ندادم؟ اکنون عرض میکنم.
🔘پاسخگویی دو وجه سیاسی و حقوقی دارد. وجه سیاسی در قالب داوری افکار عمومی خود را نشان میدهد. بنابر این اگر کسی نتواند عمل خود را توجیه کند افکار عمومی درباره او داوری منفی خواهد کرد.
🔘در وجه حقوقی هم دستگاه قضایی و مجلس و سایر نهادها میتوانند افراد را به واسطه عملکردشان بطور رسمی به پاسخگویی وادارند.
🔘پس مشکلی در پاسخگویی نمیماند. نهادهای رسمی پرسشگر میتوانند اقدام کنند. مردم هم اگر برای پرسشهای خود پاسخ در خوری نیافتند طبعا داوری منفی میکنند. همین حرف آقای روحانی درباره آدرس دادن توجه مسیولیت مشکلات به کاخ سفید، پاسخگویی بود ولی مردم میتوانند آن را بپذیرند یا نپذیرند. دستگاه قضایی و مجلس هم میتوانند علیه روحانی اقدام کنند مشکلی وجود ندارد. کسی هم مانع نیست.
🔘 درباره عملکرد حامیان روحانی هم باید از ملت عذرخواهی کنیم که چرا مردم را دعوت کردند تا به فرد تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان با ویژگیهای تضمین شده از قبیل؛ مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور رای دادند. پس از این نباید این اشتباه را تکرار کرد.
🔘یکی از دوستان پرسیدند چرا به نکته تعریضی آن نوشته کیهان درباره ضرورت پاسخگو بودن اصلاحطلبان پاسخی ندادم؟ اکنون عرض میکنم.
🔘پاسخگویی دو وجه سیاسی و حقوقی دارد. وجه سیاسی در قالب داوری افکار عمومی خود را نشان میدهد. بنابر این اگر کسی نتواند عمل خود را توجیه کند افکار عمومی درباره او داوری منفی خواهد کرد.
🔘در وجه حقوقی هم دستگاه قضایی و مجلس و سایر نهادها میتوانند افراد را به واسطه عملکردشان بطور رسمی به پاسخگویی وادارند.
🔘پس مشکلی در پاسخگویی نمیماند. نهادهای رسمی پرسشگر میتوانند اقدام کنند. مردم هم اگر برای پرسشهای خود پاسخ در خوری نیافتند طبعا داوری منفی میکنند. همین حرف آقای روحانی درباره آدرس دادن توجه مسیولیت مشکلات به کاخ سفید، پاسخگویی بود ولی مردم میتوانند آن را بپذیرند یا نپذیرند. دستگاه قضایی و مجلس هم میتوانند علیه روحانی اقدام کنند مشکلی وجود ندارد. کسی هم مانع نیست.
🔘 درباره عملکرد حامیان روحانی هم باید از ملت عذرخواهی کنیم که چرا مردم را دعوت کردند تا به فرد تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان با ویژگیهای تضمین شده از قبیل؛ مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور رای دادند. پس از این نباید این اشتباه را تکرار کرد.
🔴یک پرسش ساده
🔘روزنامه کیهان نوشته که پیشنهاد استعفای روحانی با انگیزه لبنانیزه کردن و زمینه اغتشاش است. بفرمایند اگر از همین امروز و بصورت مدنی روحانی نباشد و یک نفر دیگر موقتا بجایش بیاید چه اتفاقی میافتد که زمینهساز اغتشاش خواهد شد؟ اگر از منظر شما نگاه کنیم این بهترین خبر برای مردم و امنیت و حتی امیدوار شدن جامعه است. من هم فکر میکنم مردم اگر خوشحال نشوند قطعا ناراحت نخواهند شد. پس چرا باید موجب اغتشاش شود؟ اگر این نکته کوچک توضیح داده شود خیلی از مطالب متناقض را دیگر نخواهند نوشت.
🔘روزنامه کیهان نوشته که پیشنهاد استعفای روحانی با انگیزه لبنانیزه کردن و زمینه اغتشاش است. بفرمایند اگر از همین امروز و بصورت مدنی روحانی نباشد و یک نفر دیگر موقتا بجایش بیاید چه اتفاقی میافتد که زمینهساز اغتشاش خواهد شد؟ اگر از منظر شما نگاه کنیم این بهترین خبر برای مردم و امنیت و حتی امیدوار شدن جامعه است. من هم فکر میکنم مردم اگر خوشحال نشوند قطعا ناراحت نخواهند شد. پس چرا باید موجب اغتشاش شود؟ اگر این نکته کوچک توضیح داده شود خیلی از مطالب متناقض را دیگر نخواهند نوشت.
🔴از ۶۰ تا ۹۹
⭕️نوشتهاند که: طرح استعفای روحانی را میتوان تلاشی برای تمهید «بیدولتی» و لبنانیزه کردن کشور دانست.
🔘عجیبه!! در سال ۶۰ و در اوج جنگ و با وجود ترورهای پیاپی و انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و نیز استیضاح یک رییسجمهور، هنگامی که رییسجمهور منتخب بعدی و نخستوزیر و چند تن از مقامات امنیتی کشور در یک لحظه ترور شدند، چرا هیچکس احساس بی دولتی نکرد و فردای آن روز دولت دیگری در مصدر کار قرار گرفت؟ ولی حالا با کنار رفتن مدنی یک رییسجمهور احساس بی دولتی ایجاد و کشور لبنانیزه میشود؟
🔘اکنون میتوان فهمید که درک و تحلیل این جماعت از وضعیت کشور چگونه و تا چه حد متزلزل است.
⭕️نوشتهاند که: طرح استعفای روحانی را میتوان تلاشی برای تمهید «بیدولتی» و لبنانیزه کردن کشور دانست.
🔘عجیبه!! در سال ۶۰ و در اوج جنگ و با وجود ترورهای پیاپی و انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و نیز استیضاح یک رییسجمهور، هنگامی که رییسجمهور منتخب بعدی و نخستوزیر و چند تن از مقامات امنیتی کشور در یک لحظه ترور شدند، چرا هیچکس احساس بی دولتی نکرد و فردای آن روز دولت دیگری در مصدر کار قرار گرفت؟ ولی حالا با کنار رفتن مدنی یک رییسجمهور احساس بی دولتی ایجاد و کشور لبنانیزه میشود؟
🔘اکنون میتوان فهمید که درک و تحلیل این جماعت از وضعیت کشور چگونه و تا چه حد متزلزل است.
🔴دو پرسش کلیدی
🔻اعتماد ۸ مهر ۱۳۹۹
🔘جملات آقای روحانی در باره مسیولیت امور را با هم مرور کنیم.
☑️«آدرس لعن و نفرین مردم باید کاخ سفید و واشنگتن دیسی باشد. آدرس صحیح تمام جنایت و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی و کاخ سفید است. آنهایی که داخل این ساختمان هستند، این همه جنایات علیه ملت ایران روا داشتند. مردم باید در این سالها زندگی راحتتر و آسانتری میداشتند، میبایست دلار به قیمت معقول بود، اجناس، قیمت معقول داشت؛ همه این جنایتها بر گردن کاخ سفید است. جمهوری اسلامی ایران هیچ کوتاهی نکرده و بر سر قول خود مانده است و این را دنیا میگوید.»☑️
🔘متاسفانه این اظهارات نیز مثل بیشتر سخنان دیگر تحت تأثیر پاسخهای غیر جدی و یا حتی استهزاآمیز قرار گرفت و چنان که باید و شاید نقد و ارزیابی نشد. واقعیت این است که گزاره مزبور در ظاهر درست است ولی از دو جهت کامل نیست.
🔘اول اینکه همه مشکلات مربوط به کاخ سفید نیست. بخش جدی و ماندگار مشکلات ریشه در داخل و عملکرد درونی خودمان دارد. این بخش را میتوان به دو زیربخش تقسیم کرد. یک زیربخش آن ساختاری است و زیربخش دیگر دقیقاً مربوط به عملکرد مسئولین در اتخاذ سیاستها، در اجرای ناقص آنها، در انتخاب مدیران و مجریان فاقد صلاحیت و... است.
🔘زیربخش ساختاری همان مواردی است که از چند دهه پیش بوده و در مقاطعی تشدید یا تضعیف شده است. در هر حال وظیفه مدیریت اجرایی دولت، اصلاح این ساختارها است و در این باره باید خیلی صریح و شفاف توضیح داد و عمل نمود.
https://telegra.ph/دو-پرسش-کلیدی-09-28
🔻اعتماد ۸ مهر ۱۳۹۹
🔘جملات آقای روحانی در باره مسیولیت امور را با هم مرور کنیم.
☑️«آدرس لعن و نفرین مردم باید کاخ سفید و واشنگتن دیسی باشد. آدرس صحیح تمام جنایت و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی و کاخ سفید است. آنهایی که داخل این ساختمان هستند، این همه جنایات علیه ملت ایران روا داشتند. مردم باید در این سالها زندگی راحتتر و آسانتری میداشتند، میبایست دلار به قیمت معقول بود، اجناس، قیمت معقول داشت؛ همه این جنایتها بر گردن کاخ سفید است. جمهوری اسلامی ایران هیچ کوتاهی نکرده و بر سر قول خود مانده است و این را دنیا میگوید.»☑️
🔘متاسفانه این اظهارات نیز مثل بیشتر سخنان دیگر تحت تأثیر پاسخهای غیر جدی و یا حتی استهزاآمیز قرار گرفت و چنان که باید و شاید نقد و ارزیابی نشد. واقعیت این است که گزاره مزبور در ظاهر درست است ولی از دو جهت کامل نیست.
🔘اول اینکه همه مشکلات مربوط به کاخ سفید نیست. بخش جدی و ماندگار مشکلات ریشه در داخل و عملکرد درونی خودمان دارد. این بخش را میتوان به دو زیربخش تقسیم کرد. یک زیربخش آن ساختاری است و زیربخش دیگر دقیقاً مربوط به عملکرد مسئولین در اتخاذ سیاستها، در اجرای ناقص آنها، در انتخاب مدیران و مجریان فاقد صلاحیت و... است.
🔘زیربخش ساختاری همان مواردی است که از چند دهه پیش بوده و در مقاطعی تشدید یا تضعیف شده است. در هر حال وظیفه مدیریت اجرایی دولت، اصلاح این ساختارها است و در این باره باید خیلی صریح و شفاف توضیح داد و عمل نمود.
https://telegra.ph/دو-پرسش-کلیدی-09-28
Telegraph
دو پرسش کلیدی
🔻اعتماد ۷ مهر ۱۳۹۹ 🔘جملات آقای روحانی در باره مسیولیت امور را با هم مرور کنیم. ☑️«آدرس لعن و نفرین مردم باید کاخ سفید و واشنگتن دیسی باشد. آدرس صحیح تمام جنایت و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی و کاخ سفید است. آنهایی که داخل این ساختمان هستند، این…
🔴جامعه بدون مرجعیت
🔻اعتماد ۹ مهر ۱۳۹۹
🔘چند سالی است که از وجود واکسن آنفولانزا اطلاع دارم. حتی در یک مورد یکی از دوستان پزشکم توصیه کرد که آن را بزنم. تا کنون این واکسن را تزریق نکردهام. یا به علت تنبلی یا به علت کماعتقادی یا غیر ضروری دانستن برای خودم بوده است. امسال توصیه میکنند که استفاده کنم، در حالی که گمان میکنم نیازم کمتر از گذشته است. زیرا به علت کرونا بسیار کمتر از گذشته بیرون میروم و اگر هم بروم با ماسک است، ضمن اینکه دیگران هم ماسک میزنند، و اگر کسی هم آنفولانزا بگیرد به احتمال زیاد خودش را قرنطینه میکند و بعید است که ارتباطی با این افراد پیش آید. نه تنها به این علت، بلکه به دلیل محدودیت آن ترجیح میدهم که از این واکسن استفاده نکنم.
🔘حالا فرض کنید که استدلالهای بنده در این مورد درست باشد. مطمئن نیستم، شاید هم نادرست باشد، ولی با فرض درستی آن، چه کسانی میتوانند این استدلال را بیان کنند؟ به مردم بگویند که فقط افراد پرخطر که در معرض این بیماری هستند، از واکسن استفاده کنند و افرادی مثل بنده که عموماً دورکار هستیم و ارتباطات حضوری و رودرروی بسیار کمی داریم، نیازی به استفاده از این واکسن ندارند.
https://telegra.ph/جامعه-بدون-مرجعیت-09-29
🔻اعتماد ۹ مهر ۱۳۹۹
🔘چند سالی است که از وجود واکسن آنفولانزا اطلاع دارم. حتی در یک مورد یکی از دوستان پزشکم توصیه کرد که آن را بزنم. تا کنون این واکسن را تزریق نکردهام. یا به علت تنبلی یا به علت کماعتقادی یا غیر ضروری دانستن برای خودم بوده است. امسال توصیه میکنند که استفاده کنم، در حالی که گمان میکنم نیازم کمتر از گذشته است. زیرا به علت کرونا بسیار کمتر از گذشته بیرون میروم و اگر هم بروم با ماسک است، ضمن اینکه دیگران هم ماسک میزنند، و اگر کسی هم آنفولانزا بگیرد به احتمال زیاد خودش را قرنطینه میکند و بعید است که ارتباطی با این افراد پیش آید. نه تنها به این علت، بلکه به دلیل محدودیت آن ترجیح میدهم که از این واکسن استفاده نکنم.
🔘حالا فرض کنید که استدلالهای بنده در این مورد درست باشد. مطمئن نیستم، شاید هم نادرست باشد، ولی با فرض درستی آن، چه کسانی میتوانند این استدلال را بیان کنند؟ به مردم بگویند که فقط افراد پرخطر که در معرض این بیماری هستند، از واکسن استفاده کنند و افرادی مثل بنده که عموماً دورکار هستیم و ارتباطات حضوری و رودرروی بسیار کمی داریم، نیازی به استفاده از این واکسن ندارند.
https://telegra.ph/جامعه-بدون-مرجعیت-09-29
Telegraph
جامعه بدون مرجعیت
🔻اعتماد ۹ مهر ۱۳۹۹ 🔘چند سالی است که از وجود واکسن آنفولانزا اطلاع دارم. حتی در یک مورد یکی از دوستان پزشکم توصیه کرد که آن را بزنم. تا کنون این واکسن را تزریق نکردهام. یا به علت تنبلی یا به علت کماعتقادی یا غیر ضروری دانستن برای خودم بوده است. امسال توصیه…
🔴فربهی حاشیه، لاغری متن
🔻 شهرآرا ۹ مهر ۱۳۹۹
🔘چهار ماه از تشکیل مجلس جدید میگذرد. پرسش این است که چرا در باره افراد و رفتار این مجلس و نیز کلیت آن تا این حد حاشیه وجود دارد و هر روز به مناسبتی به نقد و حتی تخطئه آنان میپردازند؟
🔘نکته جالب این است که انتقاد به این مجلس محدود به اصلاحطلبان و دیگر مخالفان نمیشود، بلکه بخش مهمی از اصولگرایان و رسانههای آنان نیز از این مجلسیها انتقاد میکنند. در واقع آش این مجلس چنان شور است که صدای آشپز هم در آمده است.
🔘بعلاوه این مجلس یکدستترین مجلس پس از انقلاب است، از این نظر باید کارآیی بیشتری از خود نشان دهد. علت این وضعیت چیست؟
🔘به نظر بنده ترکیب چند عامل موجب بروز چنین وضعی شده است. علت اصلی سر دادن شعارهای پرطمطراقی بود که در انتخابات دادند. آنان در چند زمینه ادعاهای فراوان داشتند.
🔘اول در زمینه اصلاح امور کشور و مردم و نیز از حیث سادهزیستی و عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد در همه این موارد و در عمل با شکست مواجه شدند و طی این چند ماه هیچ کار مهمی نکردند، و مهمترین طرح آنها توزیع رانت قیر بود که با اعتراضات فراوان مواجه شد. همه آنچه وعده داده بودند، شعار بود و نتیجهای برای مردم نداشت.
🔘عملکرد آنان در مبارزه با فساد نیز با مشکل مواجه شد. گرفتن وام و خودرو و حقوق بالا و واکسن افراد نیازمند و... تمام آن ادعاها را باطل کرد. شاید بگویند که پیشتر هم چنین بوده است. بر فرض درستی این ادعا، ولی آنان ادعا میکردند که میخواهند با قبلیها متفاوت باشند، نه اینکه علیه آنان شعار دهند ولی مثل همانان و یا بدتر رفتار کنند.
🔘از همه بدتر اتهاماتی بود که علیه برخی از انتخابشدگان برای این مجلس در خصوص تقلب در مدرک تحصیلی و... زده شد که در ذهنیت عمومی مردم نیز این اتهامات تعمیم داده شد.
🔘علت بعدی، شکافهای درونی اصولگرایان مجلس برای کسب صندلیهای قدرت بود. آن قدر این مسأله حاد بود که برای اولین بار هیچ نمایندهای برای عضویت در کمیسیون حقوقی مجلس که فاقد امتیاز ویژه و رانت است نامزد نشده بود و این یک نشانه بسیار بدی از گرایش نمایندگان بود. ضعفهای کارشناسی و اظهارات خارج از چارچوب و حتی به نحوی متعارض با سیاستهای رسمی نظام موجب شد تا نمایندگان نشان دهند که اگر اختیارات حداکثری داشته باشند، ممکن است تصمیماتی بگیرند که مسألهساز باشد.
🔘برخی از انتصابات این مجلس بسیار پرسر و صدا بود، و نشان داد که منطق حاکم بر این انتصابها در پس پرده چیزی است که با آنچه که به ظاهر میگویند تفاوت دارد.
🔘بطور خلاصه و در مجموع به نظر میرسد که آنان درک دقیقی از مسایل کشور و وعدههایی که میتوانند به مردم بدهند و راهحلهای مشکلات نداشتند. همچنین اتحاد لازم را برای پیشبرد یک ایده نیز نداشتند هر چند هیچ ایدهای هم نداشتند.
🔘کلیگوییهای بیفایده، حتی متناقض و رفتارهای خلاف ادعاهای اولیه، جایگاه آنان را حتی نزد طرفدارانشان نیز مخدوش کرد و بازسازی آن نیز اگر غیر ممکن نباشد، بسیار سخت است.
🔘مشکل دیگر این مجلس در نگاه آن به دولت است. نماینده باید متوجه باشد، تا هنگامی که یک فرد منتقد است میتواند نقد کند، ولی هنگامی که در مقام نماینده قرار گرفت باید کمک و همراهی کند تا مشکلات حل شود و الا مجلس منتقد به درد هیچ کس نمیخورد.
🔘و بالاخره مشکل آخر این است که نگاه اصلی نمایندگان معطوف به انتخابات سال 1400 است، که انواع افراد از اصولگرایان میخواهند نامزد شوند به همین علت نمیتوانند بر امور جاری و دستور کارهای معمولی مجلس تفاهم کنند، در نتیجه افکار عمومی با نهادی غیر منسجم، شعاری و بدون برنامه و ایده سازنده مواجه است و هر اقدامی کنند یک حاشیه درست می شود.
⭕️این یادداشت پیش از رای اعتماد اخیر به نامزد وزارت صمت نوشته شده بود. پس از دادن این رای اعتماد بالا به وزیر پیشنهادی، معلوم شد که مجلسی ها چیزیهایی میگویند ولی هنگام رای دادن باید ملاحظه توصیهها را هم بنمایند. درست هم هست. اگر قرار باشد عنان امور به آنان سپرده شود سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. این هم شاهد دیگری در تایید تحلیل بالا.
🔻 شهرآرا ۹ مهر ۱۳۹۹
🔘چهار ماه از تشکیل مجلس جدید میگذرد. پرسش این است که چرا در باره افراد و رفتار این مجلس و نیز کلیت آن تا این حد حاشیه وجود دارد و هر روز به مناسبتی به نقد و حتی تخطئه آنان میپردازند؟
🔘نکته جالب این است که انتقاد به این مجلس محدود به اصلاحطلبان و دیگر مخالفان نمیشود، بلکه بخش مهمی از اصولگرایان و رسانههای آنان نیز از این مجلسیها انتقاد میکنند. در واقع آش این مجلس چنان شور است که صدای آشپز هم در آمده است.
🔘بعلاوه این مجلس یکدستترین مجلس پس از انقلاب است، از این نظر باید کارآیی بیشتری از خود نشان دهد. علت این وضعیت چیست؟
🔘به نظر بنده ترکیب چند عامل موجب بروز چنین وضعی شده است. علت اصلی سر دادن شعارهای پرطمطراقی بود که در انتخابات دادند. آنان در چند زمینه ادعاهای فراوان داشتند.
🔘اول در زمینه اصلاح امور کشور و مردم و نیز از حیث سادهزیستی و عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد در همه این موارد و در عمل با شکست مواجه شدند و طی این چند ماه هیچ کار مهمی نکردند، و مهمترین طرح آنها توزیع رانت قیر بود که با اعتراضات فراوان مواجه شد. همه آنچه وعده داده بودند، شعار بود و نتیجهای برای مردم نداشت.
🔘عملکرد آنان در مبارزه با فساد نیز با مشکل مواجه شد. گرفتن وام و خودرو و حقوق بالا و واکسن افراد نیازمند و... تمام آن ادعاها را باطل کرد. شاید بگویند که پیشتر هم چنین بوده است. بر فرض درستی این ادعا، ولی آنان ادعا میکردند که میخواهند با قبلیها متفاوت باشند، نه اینکه علیه آنان شعار دهند ولی مثل همانان و یا بدتر رفتار کنند.
🔘از همه بدتر اتهاماتی بود که علیه برخی از انتخابشدگان برای این مجلس در خصوص تقلب در مدرک تحصیلی و... زده شد که در ذهنیت عمومی مردم نیز این اتهامات تعمیم داده شد.
🔘علت بعدی، شکافهای درونی اصولگرایان مجلس برای کسب صندلیهای قدرت بود. آن قدر این مسأله حاد بود که برای اولین بار هیچ نمایندهای برای عضویت در کمیسیون حقوقی مجلس که فاقد امتیاز ویژه و رانت است نامزد نشده بود و این یک نشانه بسیار بدی از گرایش نمایندگان بود. ضعفهای کارشناسی و اظهارات خارج از چارچوب و حتی به نحوی متعارض با سیاستهای رسمی نظام موجب شد تا نمایندگان نشان دهند که اگر اختیارات حداکثری داشته باشند، ممکن است تصمیماتی بگیرند که مسألهساز باشد.
🔘برخی از انتصابات این مجلس بسیار پرسر و صدا بود، و نشان داد که منطق حاکم بر این انتصابها در پس پرده چیزی است که با آنچه که به ظاهر میگویند تفاوت دارد.
🔘بطور خلاصه و در مجموع به نظر میرسد که آنان درک دقیقی از مسایل کشور و وعدههایی که میتوانند به مردم بدهند و راهحلهای مشکلات نداشتند. همچنین اتحاد لازم را برای پیشبرد یک ایده نیز نداشتند هر چند هیچ ایدهای هم نداشتند.
🔘کلیگوییهای بیفایده، حتی متناقض و رفتارهای خلاف ادعاهای اولیه، جایگاه آنان را حتی نزد طرفدارانشان نیز مخدوش کرد و بازسازی آن نیز اگر غیر ممکن نباشد، بسیار سخت است.
🔘مشکل دیگر این مجلس در نگاه آن به دولت است. نماینده باید متوجه باشد، تا هنگامی که یک فرد منتقد است میتواند نقد کند، ولی هنگامی که در مقام نماینده قرار گرفت باید کمک و همراهی کند تا مشکلات حل شود و الا مجلس منتقد به درد هیچ کس نمیخورد.
🔘و بالاخره مشکل آخر این است که نگاه اصلی نمایندگان معطوف به انتخابات سال 1400 است، که انواع افراد از اصولگرایان میخواهند نامزد شوند به همین علت نمیتوانند بر امور جاری و دستور کارهای معمولی مجلس تفاهم کنند، در نتیجه افکار عمومی با نهادی غیر منسجم، شعاری و بدون برنامه و ایده سازنده مواجه است و هر اقدامی کنند یک حاشیه درست می شود.
⭕️این یادداشت پیش از رای اعتماد اخیر به نامزد وزارت صمت نوشته شده بود. پس از دادن این رای اعتماد بالا به وزیر پیشنهادی، معلوم شد که مجلسی ها چیزیهایی میگویند ولی هنگام رای دادن باید ملاحظه توصیهها را هم بنمایند. درست هم هست. اگر قرار باشد عنان امور به آنان سپرده شود سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. این هم شاهد دیگری در تایید تحلیل بالا.
🔴علیه سیاست ستیز
🔻شرق ۵ مهر ۱۳۹۹
⭕️گفتگو با احمد غلامی
🔹اولین سؤال این مصاحبه برای من خیلی راحت است چون مسئولیتی را متوجه من نمیکند و پرسشی ساده است اما به نظرم جوابدادنش برای شما می تواند واجد مسئولیت باشد. ارزیابی شما از انتخابات پیش روی آمریکا چیست و به نظرتان چه اثری بر سیاست داخلی ما دارد.
🔘 شاید پاسخی که میدهم برایتان کمی تعجبآور باشد. بنده خبرهای انتخابات آمریکا را مثل مردم عادی میخوانم و بیشتر از آن پیگیر مسائل آن نیستم. چرا که اولا نمیتوانیم تاثیرگذار باشیم، دوم اینکه اگر قرار باشد به شکل تخصصی آنجا را پیگیری کنم - که به نظرم غیرممکن است - از پیگیری مسائل داخلی بازمیمانم. لذا پیگیر مسائل انتخابات آمریکا نیستم و ارزیابی خاصی هم ندارم. تنها در این حد که میخوانم یا می شنوم رای هرکدام چند درصد بالا و پایین شده و خیلی هم روی اینها حساب باز نمیکنم.
🔘ولی در مجموع میتوان گفت اگر کسی غیر از ترامپ در انتخابات حضور میداشت شاید برای ایران خیلی فرق نمیکرد کدام نامزد روی کار بیاید. حتی میشود گفت فشار دموکراتها به دولت ایران می تواند بیشتر از جمهوریخواهان باشد. اما ترامپ فرق دارد و او حتی مسئلهاش فقط ایران نیست. با کل جهان به شکل جدیدی برخورد میکند و این اهمیت دارد و به نظرم نه فقط ایران بلکه کل جهان به این انتخابات حساس است.
🔘شخصا دوست دارم بایدن انتخاب شود به دلیل اینکه نظام جهانی را به جایگاهی که قبلا بود برگرداند و کمی از این فضای تنش بیرون بیاورد. البته واقعیت این است که در زمان ترامپ در مقایسه با دوران بوش یا اوباما جنگی اتفاق نیافتاده است و شاید این نکته مثبت ترامپ باشد. نباید فراموش کرد که مردم جهان از تنش بیزارند.
🔘من به عنوان کنشگر برای مسئله داخلی ایران تنش زدایی را بهتر میدانم اما اینکه بگویم انتخابات آمریکا تأثیر تعیینکنندهای در سرنوشت ما دارد فکر نمیکنم اینطور باشد. این هم از ضعف ما شده است که مدام نگاهمان به این باشد که مردم دیگر کشورها چه تصمیمی میگیرند؟ البته حکومت میگوید اینطور نیست ولی واقعیت این است که کمابیش همین است و همین نقطه ضعف ماست. چرا که مسئله ما، مسئله داخلی است.
🔘در مصاحبه قبلی با شرق هم این نکته را مفصل توضیح دادم که از سه گانه سیاست داخلی، سیاست اقتصادی و سیاست خارجی، شاید اصلاح سیاست خارجی سادهتر از همه باشد اما بدون اصلاح سیاست داخلی، اصلاح در سیاست خارجی پایدار و عمیق نخواهد بود و مساله اصلی ما تغییر در سیاست داخلی خودمان است.
https://telegra.ph/علیه-سیاست-ستیز-09-26
🔻شرق ۵ مهر ۱۳۹۹
⭕️گفتگو با احمد غلامی
🔹اولین سؤال این مصاحبه برای من خیلی راحت است چون مسئولیتی را متوجه من نمیکند و پرسشی ساده است اما به نظرم جوابدادنش برای شما می تواند واجد مسئولیت باشد. ارزیابی شما از انتخابات پیش روی آمریکا چیست و به نظرتان چه اثری بر سیاست داخلی ما دارد.
🔘 شاید پاسخی که میدهم برایتان کمی تعجبآور باشد. بنده خبرهای انتخابات آمریکا را مثل مردم عادی میخوانم و بیشتر از آن پیگیر مسائل آن نیستم. چرا که اولا نمیتوانیم تاثیرگذار باشیم، دوم اینکه اگر قرار باشد به شکل تخصصی آنجا را پیگیری کنم - که به نظرم غیرممکن است - از پیگیری مسائل داخلی بازمیمانم. لذا پیگیر مسائل انتخابات آمریکا نیستم و ارزیابی خاصی هم ندارم. تنها در این حد که میخوانم یا می شنوم رای هرکدام چند درصد بالا و پایین شده و خیلی هم روی اینها حساب باز نمیکنم.
🔘ولی در مجموع میتوان گفت اگر کسی غیر از ترامپ در انتخابات حضور میداشت شاید برای ایران خیلی فرق نمیکرد کدام نامزد روی کار بیاید. حتی میشود گفت فشار دموکراتها به دولت ایران می تواند بیشتر از جمهوریخواهان باشد. اما ترامپ فرق دارد و او حتی مسئلهاش فقط ایران نیست. با کل جهان به شکل جدیدی برخورد میکند و این اهمیت دارد و به نظرم نه فقط ایران بلکه کل جهان به این انتخابات حساس است.
🔘شخصا دوست دارم بایدن انتخاب شود به دلیل اینکه نظام جهانی را به جایگاهی که قبلا بود برگرداند و کمی از این فضای تنش بیرون بیاورد. البته واقعیت این است که در زمان ترامپ در مقایسه با دوران بوش یا اوباما جنگی اتفاق نیافتاده است و شاید این نکته مثبت ترامپ باشد. نباید فراموش کرد که مردم جهان از تنش بیزارند.
🔘من به عنوان کنشگر برای مسئله داخلی ایران تنش زدایی را بهتر میدانم اما اینکه بگویم انتخابات آمریکا تأثیر تعیینکنندهای در سرنوشت ما دارد فکر نمیکنم اینطور باشد. این هم از ضعف ما شده است که مدام نگاهمان به این باشد که مردم دیگر کشورها چه تصمیمی میگیرند؟ البته حکومت میگوید اینطور نیست ولی واقعیت این است که کمابیش همین است و همین نقطه ضعف ماست. چرا که مسئله ما، مسئله داخلی است.
🔘در مصاحبه قبلی با شرق هم این نکته را مفصل توضیح دادم که از سه گانه سیاست داخلی، سیاست اقتصادی و سیاست خارجی، شاید اصلاح سیاست خارجی سادهتر از همه باشد اما بدون اصلاح سیاست داخلی، اصلاح در سیاست خارجی پایدار و عمیق نخواهد بود و مساله اصلی ما تغییر در سیاست داخلی خودمان است.
https://telegra.ph/علیه-سیاست-ستیز-09-26
Telegraph
علیه سیاست ستیز
🔻شرق ۵ مهر ۱۳۹۹ ⭕️گفتگو با احمد غلامی 🔹اولین سؤال این مصاحبه برای من خیلی راحت است چون مسئولیتی را متوجه من نمیکند و پرسشی ساده است اما به نظرم جوابدادنش برای شما می تواند واجد مسئولیت باشد. ارزیابی شما از انتخابات پیش روی آمریکا چیست و به نظرتان چه اثری…