«دفتر امام جمعه امیرکلا»
135 subscribers
7.51K photos
597 videos
17 files
1.61K links
«کانال اطلاع رسانی #نماز_جمعه شهرشهیدپرور، دارالمومنین #امیرکلا»

«آغاز بکار ۹۴/۳/۷»

▪️روابط عمومي
#دفتر_نماز_جمعه_شهر_امیرکلا
ارتباط با ادمین
@ravabet omomi
آدرس سایت نمازجمعه امیرکلا:
🇮🇷 www.nj-amirkola.ir
ادرس در اینستاگرام:
#nj_amirkola2
Download Telegram
💠۲۴ ذی الحجّه روز #مباهله مبارک باد.

🔸این روز از یک سو روز #مباهله اهل‌بیت «علیهم السلام» با نصاری نجران است و از سوی دیگر روز نزول آیه #تطهیر در شأن #اهل‌بیت«علیهم السلام»

🔸هنگامی که این آیه نازل شد #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین«علیهم السلام» را فرا خواند و فرمودند:
«اللّهم هؤلاء اهلی «اهل بیتی» :
«بار الها اینان #اهل_من هستند»،

نامه پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» به نصارای #نجران

در سال دهم هجری #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» نامه‌ای به نصارای نجران فرستادند، به این مضمون که #خداوند یکتا را #عبادت کنند و #مسلمان شوند، یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند، در غیر این صورت آماده جنگ گردند،

بنی نجران در کلیسای بزرگ خود به مشورت پرداختند، عده‌ای مانند «سید» که از بزرگان قوم بود و «عاقب» که اسقف نجران بود مخالفت خود را با تسلیم در برابر خواسته #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» اعلام کردند،

در مقابل عده‌ای مانند «ابو حارثه» اسقف اعظم نجران که ۱۲۰ سال عمر داشت و در باطن مسلمان بود با امر #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» موافق بودند،

بعد از دو روز مشورت قرار شد کتاب «جامعه» را که صفات پیامبر بعد از حضرت عیسی «علیه‌السلام» را ذکر کرده بود، و صحیفه حضرت شیت «علیه‌السلام» را بخوانند،

در حضور جمع #مسیحیان و فرستادگان #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» فصل های جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سید و عاقب و ابو حارثه را برای تحقیق به مدینه بفرستند،

نجرانیان در مدینه

آنان به مدینه آمدند و خدمت #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» شرفیاب شدند،

هرچه آن #حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به #مباهله واگذار شد، #جبرئیل (علیه‌السلام) نازل شد و این آیه را آورد:

«فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الْکاذِبینَ» ۳ :
«اگر کسی با تو مجادله کند بعد از علمی که نزد تو آمده، بگو بیاید تا فرا خوانیم پسران خود و زن های خود و کسی که به منزله جان ماست، آنگاه #نفرین کنیم و #لعنت_خدا را بر #دروغگویان قرار دهیم»،

لذا قرار بر #مباهله شد و سید و عاقب به محل اردوی خود در خارج مدینه رفتند، آنان با یکدیگر مشورت کردند و بعضی از علمای آنها گفتند: «اگر فردا #محمد «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» با اصحاب و جمعی کثیر برای #مباهله حاضر شود این روش پادشاهان است و ترسی به خود راه ندهید، ولی اگر خواص #اهل‌بیت (علیهم السلام) خود را آورد این کار انبیاء است»،

مراسم مباهله

روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» دست #علی_بن_ابی‌طالب «علیه‌السلام» را گرفت و از حجره بیرون آمد،

#امام_حسن و #امام_حسین«علیه السلام» را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری #فاطمه_زهرا «سلام‌الله‌علیها» از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند، قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند، مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. #پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» کسی را نزد سید و عاقب فرستاد که ما آماده‌ایم،

اسقف با همراهان آمد و گفت:

با چه #کسانی با ما #مباهله می‌کنید ؟

#پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله»فرمودند:

«با بهترین اهل زمین و نیکو ترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده‌ام که آنها را بیاورم»، و اشاره به #آل_عبا«علیهم السّلام» فرمودند،

سید و عاقب و اسقف همین که چشمشان به #پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله»و #آل_عبا «علیهم السلام»افتاد، وحشت کردند به حدی که چهره هایشان زرد شد،

ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سید و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این #مباهله مطلع کرد و گفت:

صفات #او و #اهل‌بیت«علیهم السلام» او را در کتاب‌ها خوانده‌اید، این #محمد «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» همان #پیامبر است، مگر نمی‌بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه‌های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوه‌ها نمودار شده است،

آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند، به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی‌ماند، برویم و با او صلح کنیم.

📚منابع:
۱. مسار الشیعة ص ۲۲ و ۲۳
۲. بحارالانوار ج ۳۵ ص ۲۰۶ و ۲۳۷ و ۲۶۵
۳. سوره آل عمران آیه ۶۱

🇮🇷 @abbasbabaeian